السلام علیک یا مسلم بن عقیل یک امیری شد اسیر مکرها شد قرین ناله‌ها و دردها خسته او در حسرت دیدار شد تشنه لب او بر سر یک دار شد بر زمین مانده ز او عمامه‌اش خانه مظلوم گشته خانه‌اش سنگ‌ها بر دست و رویش بوسه زد تیر ها بر سینه او خوشه زد سنگ بر پیشانی پاکش نشست یک طنابی دست‌هایش را ببست آتش کوچه دلش را داغ کرد خانه را چون آتش بر باغ کرد ضرب سیلی دل بَرَد سوی علی دستِ بسته سوی مسجدآن ولی مثل مادر یا حسین او پر کشید بر سر داری صدایش را شنید سروده : حسین احمدی دورودی @taharat20

بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺عید قربان مبارک باد🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 وقت عید و نُکهَتِی از روی یار دادن جان در مسیر موی یار آن خلیلت جان خود قربان نمود طفل خود را هدیه بر جانان نمود شد ذَبیحَم سیدی هم نام او جرعهء پاک و زلال از جام او بهر خدمت در خلائق شد فنا تا دهد بر شیعه نوری از بقا شد نصیبش قطعه در کوی رضا در جبل آمد ز حق بر او ندا اِرتَضَیتُ جان پاکت را بیا شد قتیل حق به ناری با صفا یک کسی آور به مثلش زر ناب تا دهد بر کشور ما آب ناب سروده : حسین احمدی دورودی @taharat20

بسم الله الرحمن الرحیم من کنت مولاه فهذا علی مولاه با سلام و احترام به اطلاع برادران و خواهران محترم می‌رساند: به مناسبت عید غدیر خم برنامه جشن وسخنرانی و انشاء شعر توسط شاعر و خطیب حجت الاسلام والمسلمین حسین احمدی در مسجد آیت الله بروجردی‌ شهرستان دورود برقرار می‌گردد زمان : روز سه شنبه بعد از نماز مغرب و عشاء موضوع : شرح فرازهایی از خطبه غدیر @taharat20

بسم الله الرحمن الرحیم الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 پرده رفته در کناری جلوه از حیدر رسید نور مشکات غدیری از علی آمد نوید گنج مخفی ولایت شد صریح و آشکار لَستُ اَنساهُ یدش را آمده زیبانگار جمله من کنت مولا از لبش آغاز شد باب مفتوح امامت بر جهانی باز شد کوکب دُرِی حیدر شد امامُ المسلمین آمده شمس وجودش شد وصی المرسلین شد جمال جانفزایش یک محمد در دو قاب نام احمد با علی شد در میان زر ناب جمله اکملتُ دینی مهر بر حیدر گرفت بر سر لولای حیدر سرنوشتی را نوشت قوس زیبای صعودش حلقه بر مولا شده بحرهای علم و دانش متصل دریا شده سروده : حسین احمدی دورودی @taharat20

بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 تیر رَایَت می برد دشمن به ننگ می کند کار عدو را لنگ لنگ در جهادی مثل یاران شهید می شوی در کار پاک خود وحید افتخارت انتخابت شد قیام می زنی شمشیر بیرون از نیام همچو قاسم دشمن پستت زنی سوی جنت چون رئیسی می روی می زنی پایی به آن قوم یهود می بری در غم تو آن قوم عنود فَانتَخِب مردی که باشد مرد دین آنکه نبود در دلش یک ذره کین اِشتَری جان تو را حق مشتری بر ره جنت تو جانا می روی سروده : حسین احمدی دورودی @taharat20

خارج فقه (صلوه) جلسه هفتاد و چهارم موضوع : شکیات در نماز ( بررسی دلالت روایت و بررسی سند و ...) استاد حسین احمدی دورودی @taharat20 @karghah2 @tafsirshery @Rahrow12

دلم تنگ نوازش شد پدر جان برون آمد زجسمم ای پدر جان به روی نیزه من دیدم نگاهت شنیدم صوت و قرآن و ندایت ببین گوشم زسیلی گشت پاره‌ که دارم از غم هجر تو ناله بُوَد رُویَم نشانی از مدینه که خوردم ضرب سیلی را زکینه نوازش می کنم راست پدر جان ببوسم با لبم دستت پدر جان زِ کعب نی دو دستتم درد میکرد چرا بر راس تو او نَرد می کرد سروده : حسین احمدی دورودی @taharat20 @boybehesht

دلم تنگ نوازش شد پدر جان برون آمد زجسمم ای پدر جان به روی نیزه من دیدم نگاهت شنیدم صوت و قرآن و ندایت ببین گوشم زسیلی گشت پاره‌ که دارم از غم هجر تو ناله بُوَد رُویَم نشانی از مدینه که خوردم ضرب سیلی را زکینه نوازش می کنم راست پدر جان ببوسم با لبم دستت پدر جان زِ کعب نی دو دستتم درد میکرد چرا بر راس تو او نَرد می کرد سروده : حسین احمدی دورودی @taharat20 @boybehesht

دلم تنگ نوازش شد پدر جان برون آمد زجسمم ای پدر جان به روی نیزه من دیدم نگاهت شنیدم صوت و قرآن و ندایت ببین گوشم زسیلی گشت پاره‌ که دارم از غم هجر تو ناله بُوَد رُویَم نشانی از مدینه که خوردم ضرب سیلی را زکینه نوازش می کنم راست پدر جان ببوسم با لبم دستت پدر جان زِ کعب نی دو دستتم درد میکرد چرا بر راس تو او نَرد می کرد سروده : حسین احمدی دورودی @taharat20 @boybehesht

السلام علیک یا اباعبدالله شبه رسول شبیه احمد و نور خدایی دَمِ آخر علی جانم نگاهی شبیه مادرم پهلو شکسته علی جان هجر تو بر دل نشسته اِذا اِنشَقَت سرت قلبم شکسته علی جان این پدر گردید خسته رَدِ خون علی بر خاک افتاد زِ محراب و زِ مسجد آمده یاد شده جسم و تنت پر زخم و اِربا نمی مانم علی جانم سر پا توانی نیست آرم جسم پاکت نشستم با دلی خسته به خاکت سروده: حسین احمدی دورودی @taharat20

ای مسیحا ای تو وجه الله در دشت بلا ای سوار نیزه ها داری به لب ذکر خدا روی نیزه با نگاهت این نگارت می بری با نگاهت ای برادر اشکهایم می خری ناله ام باشد حزین یا رحمه للعالمین لا تری بِنتَک حسین فی الحاضرین از سرت شرمنده و من بی رقیه آمدم ذکر گوی نام تو اندر خرابه دم به دم با نگاهی بر سرت او پر کشیدبر آسمان زائر راءس بریده آمده تا پایِ جان یادگاری از مدینه برسرو رویش نشست پنجه دشمن برادر برسر مویش نشست کَلِمینی یا حسین جانم به سر آمد بگو بسته شد جانم برادر بر سر بندی زِ مو سروده : حسین احمدی دورودی @taharat20

خارج فقه (صلوه) جلسه هفتاد و پنجم موضوع : شکیات در نماز ( بررسی دلالت روایت و بررسی سند و ...) استاد حسین احمدی دورودی @taharat20 @karghah2 @tafsirshery @Rahrow12