فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬«کنکور آخرالزمانی»
🔅 باید هر روز از خودمون بپرسیم الان عاشوراست الان کربلاست، مسیر درست کجاست؟!
👤 استاد رائفی پور
#سخنرانی
@maevaa_ir
{ مأوا..
بویِ سیبِ حـرم از سمتِ سحر میآید قطعِ این فاصله از دستِ تو بر می آید روز و شب کارِ شما گریه شده می
ببین از دست رفته، صبر و چاره
صــدای مــادری آیــد دوبــاره
شــده لالایـیاش: بــرگـرد آقــا
بـه حـق این گـلـوی پـاره پـاره🏴
《اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَليكَ الْفَرَجْ》
شاعر: یوسف رحیمی
می خوانیم زیارت عاشورا را برای ظهور
حسین غریب زمانه🖤
#قرار_معنوی
#چله_زیارت_عاشورا
#به_نیت_تعجیل_در_فرج
#روز_سیوسوم
@maevaa_ir
آقا جان کاش باشیم و حکومت شما در این مسجد را ببینیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_انشاءالله
#مسجدِکوفه
📌 همدلی در اربعین
✈️ پرواز برگشت سفر دومم، سحر بود. بعد از مشورت با همراهانم، تصمیم گرفتیم شب، چند ساعتی رو در صحن حضرت زهرا بمونیم و یک ساعت پیش از پرواز به فرودگاه بریم.
صحن، فرش نشده بود و کولرها با قدرت کار میکردند و داشتن پتو چه به عنوان زیرانداز و چه روانداز ضروری بود.
🔅 بعضیها چند تا پتو برداشته بودن؛ حتی به عنوان بالش و بعضیها حتی یک پتو به عنوان زیرانداز هم نداشتند.
هر از گاهی بین تازهواردین خسته و افرادی که پتوی اضافه برداشته بودن، بحث و جدل پیش میاومد و گاهی کار به نفرین و ناسزا میرسید.
دلم گرفت. با خودم گفتم امام برای ظهورش از ما همدلی میخواد و ما هنوز درگیر بیانصافی و خودخواهیهای خودمانیم؛ حتی توی حرم و در محضر پدرمون امیرالمؤمنین.
🚩 حرف آخر!
اربعین رو به چشم یک سفر زیارتی مثل بقیهٔ سفرهای زیارتی نگاه نکنید. پیادهروی اربعین فرصت همراهی و یاری امام زمانه.
اولین شرط همراهی امام زمان، رضایت حضرت از ماست. یکی از عوامل مهم رضایت حضرت هم، همدلی ما با همدیگه و عبور از فردیّت و خودخواهی و رسیدن به زندگی جمعی همدلانه برای زمینهسازی ظهوره.
#اربعین
@maevaa_ir
{ مأوا..
✨️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ الَّذِي لَايُطْفَأُ✨️ سلام بر تو ای نور خدا که خاموش نگردد🌸
✨️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ناظِرَ شَجَرَةِ طُوبىٰ وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهىٰ✨️
سلام بر تو ای نظرکننده به درخت طوبی و سدری المنتهی🌸
✨صبح مان را بادعای عهد به نیت تعجیل در ظهور آقای مهربانمان شروع میکنیم.☺️
#سلام_امام_زمانم
#دعای_عهد
@maevaa_ir
▪️حاجتش ازدواج بود.
اما گره از کارش وا نمیشد.
به سرش زد برود مسجد سهله.
شبانه از کربلا راه افتاد.
✋ بین راه سیّدی نورانی دید.
به اسم صدایش زد.
فرمود: کجا میروی؟
گفت: سهله.
سیّد همراهش شد.
بین راه شروع کردند روضه خواندن،
روضه ششماهه کربلا.
سیّد میخواند، او گریه میکرد.
او میخواند، سیّد گریه میکرد.
چند لحظه بعد رسیدند به مسجد سهله!
👈 فرمود:
برو داخل مسجد،
وقتی برگردی کربلا، حاجتروا میشوی.
سیّد که رفت به خودش آمد:
این سیّد مرا از کجا میشناخت؟
چطور یکشبه مرا از کربلا به سهله رساند؟
حاجتم را از کجا میدانست؟
فهمید صاحب مسجد سهله را دیده.
صبح که شد برگشت کربلا.
عصر همان روز به حاجتش رسید!
📚 شیفتگان حضرت مهدی علیهالسلام، ج۱ ص۲۶۸.
#مسجد_سهله
#سهله_خانه_امام_زمانعلیهالسلام
@maevaa_ir