eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
14 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 حضرت علی‌اکبر «علیه‌السلام»، مستغرق در ذات الهی ... در برخی از نقل‌ها آمده است: وقتی که حضرت علی‌اکبر "علیه‌السلام" بر روی عقاب (اسم اسب آن حضرت) نشستند و عنان مرکب را به دست گرفتند، مخدّرات از خیمه بیرون آمدند و دور تا دور او را احاطه کرده و التماس او را می‌کردند که به میدان نرود. 📋 فَعِندَ ذلِكَ تَغَيّرَ حٰالُ الحُسینِ عَلَيْهِ‌السَّلَام بِحَيثُ أشرَفَ عَلَى المَوتِ، ▪️در این هنگام بود که حال امام‌حسین "علیه‌السلام" دگرگون شد، به گونه‌ای که نزدیک بود، روح از بدن مطهرش جدا شود. 🥀 آن حضرت با صدای بلند خطاب به اهل و عیال خود فرمودند: 📋 دَعَنهُ، فَإنّهُ مَمسُوسٌ فِي اللَّهِ و مَقتولٌ فِي سَبيلِ اللَّه ▪️او را رها کنید تا به میدان برود چرا که او مستغرق در ذات الهی و کشته‌ی در راه اوست. 📚 معالي السّبطين،ج۱ ص۴۱۵ 📚 وسيلة الدّارين،ص ۲۹۳ ✍ این تعبیر از تعابیر بسیار دقیق و سنگینی است که با این لفظ (ممسوس)، تنها در وصف امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و با این مضمون در وصف چهارده معصوم علیهم‌السلام در روایات آمده است؛ و اینکه امام حسین علیه‌السلام اینگونه از حال حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام تعبیر می‌کند، حاکی از مقامی است که عقول ناقص بشریت، درکی از آن مقام ندارند. 📝 علی را ذاتِ ایزد می‌شناسد اَحد را درکِ احمد می‌شناسد چه گوییم از علی‌اکبر که تنها محمد را محمد می‌شناسد علی را بارها از بَر نوشتند گَهی کوثر گَهی حیدر نوشتند چه می‌دیدند در رویَش که این‌بار پس از نامِ علی ، اکبر نوشتند نگاهش کرد و حیدر گفت الله محمد را مکرّر گفت الله نمی‌شد واژه‌ای دیگر بگوید هزار الله‌اکبر گفت الله @maghaatel
🔰 وصف زیبا و ناشنیده از «کرامتِ» کم‌نظیر حضرت علی اکبر علیه‌السلام ... در وصف کرامت و جود و بخشش حضرت علی اکبر علیه‌السلام، نقل‌های متعدّدی به ما رسیده است که به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم: ✔️ در وصف کرامت آن حضرت چنین آمده است: 📋 جَميلُ الخُلْق ، عَميمُ الفَضل ، عَظيمُ الجُود 🔻حضرت علی اکبر علیه‌السلام اخلاق بسیار نیکویی داشت؛ بخشش او به همگان می‌رسید و جود و کرمش بسیار بود. 📚فرسان الهیجاء، ج۱ ص۴۰۹ 📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۰۳ (با اندکی تفاوت) ✔️ حضرت علی اکبر علیه‌السلام آن‌قدر بخشنده و مهمان نواز بود که در نقل‌ها آمده است: 📋 إنَّ لَهُ دارًا لِضِیافَةِ الغُرَباء و الوَفادِ بِهِ و لَهُ غِلمٰانًا قَد اَعَدَّهُم لِخِدمَةِ أضیافِهِ وَ النّازِلینَ بِه 🔻آن حضرت یک خانه‌ای داشت مخصوص پذیرایی از غریبان و آن کسانی که تازه وارد مدینه می‌شدند. در آن خدمتکارانی داشت که وظیفه آنان خدمت رسانی به مهمانانش بود. 📋 اِنَّهُ کانَ یَأمُرُهُم لَیلاً اَنْ یُوقِدُوا النّارَ عَلَی سَطحِ دٰارِهِ لِیَهتَدِی اِلَیها الغُرَباءُ و القادِمونَ اِلَی المَدینة 🔻هر شب به آنان امر می‌نمود تا بر بالای آن خانه آتش روشن کنند تا غریبان و افرادی که تازه وارد مدینه می‌شوند، به خانه آن حضرت راه پیدا کرده و پذیرایی بشوند. عرب به کسی که این نوع ضیافت و‌مهمان‌نوازی می‌کند، «نارئُ القُریٰ» می‌گوید؛ که در بین بنی‌هاشم این لقب را تنها برای حضرت علی اکبر علیه‌السلام نقل کرده‌اند. 📚المنابع النوراء،بحرانی، ص۲۳۲ 📚فرسان الهیجاء،محلاتی، ج۱ ص۴۱۶ 📚مهیج الاحزان،یزدی، ص۴۴۵ ✍ جهان‌دار و جهان‌بخش و جهان‌آرا علی اکبر فَلک دست و فلک جاه و فلک پیما علی اکبر ندیده هیچ چشمی در تمام عالم امکان عَدیلت را، شبیه‌ت را، نظیرت را علی اکبر برای بُردن دل از حسین بن علی،کافی‌ست بگویی با تبسّم زیر لب "بابا" علی اکبر بنازم شانه های استوارت را که ده‌ها بار به دوشت تکیه کرده زينب كبری علي اكبر تو از بس سفره‌داری کرده‌ای در شهر پیغمبر شده بعد از حَسَن با تو کرم، معنا علی اکبر تویی مصداق زیبای حدیث بضعةٌ مِنّي شباهت داشتی از بس که با زهرا علی اکبر تو آن سَروی که در هر پنج نوبت وقتِ "قَدقامَتْ" کند تعظیم پیش قامتت طوبیٰ علی اکبر منم پایین تر از پایین تر از پایین تر از پایین تویی بالاتر از بالاتر از بالا علی اکبر مرا در تن بود تا جان به هر سختی و هر آسان بگویم یا علی اصغر بگویم یا علی اکبر چنان دست و سر از دشمن زدی در عرصه‌ی میدان که تکبیر مَلَک شد "لا فَتیٰ الّا علی" اکبر حسین بن علی را سنگ و تیر و نیزه نه بلکه غم پاشیدنت انداخته از پا علی اکبر اگرچه سوی چشمش رفته بود از دست اما شاه تو را بر خاک صحرا دید صدها جا علی اکبر به دنبال صدای یک نفر از خیمه بیرون زد ولی برگشت لَختی بعد با صدتا علی اکبر... @Maghaatel
🔰 کمال ادب و تواضعِ حضرت علی‌اکبر «علیه‌‌السلام» در برابر امام زین‌العابدین «صلوات‌الله‌علیه» ... در نقلی آمده است: امام سجاد علیه‌السلام این‌گونه فرمودند: 🥀 من روز عاشورا به مرض شديدی گرفتار بودم، ناگاه ديدم يكی آهسته آهسته دست و پای مرا مي‌بوسد. 📋 نظر كردم ديدم برادرم علي اكبر عليه‌السلام است، كه در كمال ادب روی پايم افتاده و صورت خود را به كف پايم می‌مالد. 🥀 گفتم: اي برادر! تو را چه می‌شود كه حالت دگرگون است و گريانی؟! برادرم گفت: پدرمان تنها مانده و يارانش كشته شده‌اند، قصد دارم كه جانم را نثارش كنم ... 📚تذكرة الشهداء، ج۱ ص۴۷۸ ✍ طبق تحقیق و أصحّ اقوال، حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام فرزند بزرگ امام حسین علیه‌السلام بوده و حدود ۵ سال از امام سجاد علیه‌السلام بزرگتر بودند؛ و اینگونه ادب و تواضع در برابر امام زین‌العابدین علیه‌السلام از جانب ایشان، حاکی از درک والا و معرفت عمیقی است که ایشان نسبت به برادر کوچکتر از خود یعنی امام سجاد علیه‌السلام داشتند. @maghaatel
🔰 روی او پیغمبری و رزم او هم حیدری‌ست / چون سخن گوید، همه گویند عیناً مجتباست ... در نقلی آمده است: 📋 و کانَ علیُّ بن الحُسینِ أَشبَهَ برسولِ اللّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله فِی الوَجه 🔻حضرت علی اکبر علیه‌السلام شبیه‌ترین مردم در صورت به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بود. 📋وَ اِذَا رَکبَ وَ حَرّکَ فَرَسَه کانَ اَشبَهَ لِعَلیِّ بنِ أَبی طالب علیه‌السلام 🔻و زمانی که بر مرکب می‌نشست و اسبش را حرکت می‌داد، شبیه‌ترین مردم به امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بود. 📋 وَ اِذَا َتکلّمَ وَ حَرَّکَ بِیَدِه کانَ اَشبهَ النّاسِ بِالحَسَن علیه‌السلام. 🔻 و زمانی که صحبت می‌کرد و دستانش را تکان می‌داد، شبیه ترین مردم به امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود. 📚 بحرالمصائب ج۴ ص٢٩٢ ✍ چو می‌بینم جمالش را به چشمم مصطفی باشد چو می‌بینم جلالش را سرا پا مرتضی باشد قد و بالاش غوغایی میان لشگر اندازد جهانی را به یاد مصطفی و حیدر اندازد به وصفش واژه‌ها را در صف ابیات بنشاندم نبی بود و علی بود و علی اکبرش خواندم شبیه مصطفی نور خدایی بر جبین دارد و در رگ‌های خود خون امیرالمومنین دارد زبان در وصف او عاجز چو طفل مانده در راه است چه باید گفت در وصفش که او ممسوس فی الله است ببین که دست و دلبازیش بر خیرالنسا رفته و رزم او میان معرکه بر مجتبی رفته به درگاهش بیاور رو که جان عالمین است او شبیه کاشف الکرب الحسین، باب‌الحسین است او جوانی که تمامًا نور «الله‌الصمد» باشد الهی که قد و بالاش دور از چشم بد باشد به خاک کربلا در بین چشم شور آن امّت نظر خورد عاقبت در معرکه آن قد و آن قامت ز دامان حرم بنگر که قرآن حسین می‌رفت علی می‌رفت و دنبالش ز تن جان حسین می‌رفت چنان جسم علی اکبر به مقتل ارباً ارباً شد تو گویی که تمام نیزه ها بر پیکرش جا شد کنار اکبرش گریان بیامد پیش ثارالله علی را چید در بین عبای خویش ثارالله @maghaatel
🔰 اهل و عیالِ حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام ... از چند روایت که در منابع متقدم حدیثی شیعه آمده، می‌توان گفت که حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام اهل و عیالی داشته‌اند: ✔️ احمد بن ابی‌نصر بزنطى به امام رضا عليه‌السلام عرضه داشت: 🔹 «آيا جایز دارد مردى با زنى و «اُمّ‌وَلَد» (کنیزی که از صاحبش، فرزند می‌آورد) پدر آن زن ازدواج نمايد؟ » امام علیه‌السلام فرمود: «اشكالى ندارد.» آن گاه احمد بزنطى عرض كرد: به ما خبر رسيده است كه حضرت على بن الحسين (امام سجاد عليه السلام) با دختر امام حسن مجتبى و «امّ ولد» پدر او (يعنى امّ ولد امام مجتبى علیه‌السلام) ازدواج نموده است؟! 🔸 حضرت فرمودند: چنين نيست؛ بلكه وى دختر امام حسن عليه‌السلام و امّ‌ولد على بن الحسين علیهماالسلام را كه در کربلا به شهادت رسید (يعنى همسر حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام)، به ازدواج خود درآورد. 📚قرب الاسناد، ص١۶٣ ✍ بديهى است كه بر هر كنيزى عنوان «امّ‌ولد» اطلاق نمى‌شود، مگر اين كه آن كنيز از مولاى خود داراى فرزندى شده باشد. اين حديث شاهدى صريح بر اين است كه حضرت على اكبر علیه‌السلام صاحب كنيزى بودند كه براى آن حضرت فرزند آورده است. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✔️ در زیارتنامه‌ای که امام صادق علیه‌السلام به ابوحمزه ثمالی تعلیم دادند، فرمودند: ... سپس دستانت را بر روی قبر مطهر علی بن الحسین علیهمالسلام بگذار و اینگونه به آن حضرت سلام بده: 📋 صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَعَلى عِتْرَتِكَ وأهْلِ بَيْتِكَ وآبائكَ وأبنائكَ وامّهاتِكَ الأخيار الّذينَ أذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهّرَهُمْ تَطْهيراً. 🔻درود و تحيات خداوند بر تو و خاندان و خانواده و پدران و پسران و مادران پاكت باد.همان (خاندانى) كه خداوند پليدى را از آنان دور ساخته و پاك و مطهّرشان قرار داده است. 📚کامل الزیارات، ص ٢٣٠ ✍بدیهی است که کلمات «عترت»، «اهل‌بیت» و «أبناء»، دلالت بر اهل و عیال داشتن آن حضرت دارد. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✔️ در دستور دیگری که امام صادق علیه‌السلام به ابوحمزه دادند، فرمودند: 📋 ثمّ ضَعْ خَدَّكَ عَلَى القَبر وقل: «صَلّى اللَّهُ عليكَ يا أبَاالحسن» ثلاثاً. 🔻سپس صورت خود را بر روی قبر مطهر علی بن الحسین علیهماالسلام بگذار و سه بار بگو: سلام و درود خدا بر تو ای ابالحسن. 📚کامل الزیارات، ص٢۴٠ ✍ تعبیر به «ابالحسن» چه بسا اشاره به این مطلب دارد که حضرت علی اکبر علیه‌السلام فرزندی به نام «حسن» داشتند. (و الله تعالی اعلم) @maghaatel
🔰 شرح گوشه‌ای از جمال زیبا و دلربای حضرت علی اکبر علیه‌السلام ... در رابطه با وصف جمال زیبا و دلربای آن حضرت گزارشات متعدّدی به ما رسیده است که به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم: ✔️ مرحوم شیخ مفید می‌نویسد: 📋 كَانَ مِنْ أَصْبَحِ اَلنَّاسِ وَجْهاً 🔻 حضرت‌ علی اکبر علیه‌السلام از زیباترین مردم از نظر چهره بود. 📚الإرشاد، ج۲ ص۱۱۰ ✔️ در نقل دیگری آمده است: 📋 مَتىٰ ما سٰايَرَ [العباس مع] ابنِ أخيهِ عَليّ‌ٍالأكبَر في دُروبِ المَدينةِ خَرَجَ العَواتقُ مِن خُدورِهِنّ 🔻زیبایی حضرت ابالفضل العباس ‌علیه‌السلام به اندازه‌ای بود که هرگاه با برادرزاده خود حضرت علی اکبر علیه‌السلام از کوچه های مدینه گذر می‌کردند، زنان به جهت تماشای جمال آن دو بزرگوار، از پشت‌پرده ها بیرون می‌آمدند. 📋 و تَشَوَّفَ الرّجالُ إلَیهِما لِيَشاهَدوا جَمالَ طَلعتَي هٰذَينِ الشّابَّينِ وَ يَستَبِقُوا لِلفَوزِ بِذٰلك. 🔻چشمان مردان مدینه نیز مات و مبهوت طلعت زیبای این دو جوان رعنا بود و در مشاهده جمال‌ دلربای ایشان، بر یکدیگر سبقت می‌گرفتند. 📚فرسان الهیجاء، محلاتی، ج۱، ص۲۵۰ ✔️ بر پایه نقلی دیگر، وقتی که یزید لعین سر مطهر حضرت علی اکبر علیه‌السلام را دید، گفت: 📋 پس از کشتن این «جوان زیبا»، دیگر چه نیازی به کشتن پدرش بود؟ داغ او برای کشتن پدرش بس بود! 📚 هدیة الذاکرین،(نسخه خطی), ص۱۹۳ ✍ بلند مرتبه بود و بلند بالا بود امامزاده‌ی آقا چقدر آقا بود پیمبر است؟ نه؛ آیا امام؟ نه؛ هردو که نیم حیدر و یک نیمه نیز طاها بود همیشه بر سر دیدار او جدل می‌شد برای دیدن رویش همیشه غوغا بود علیّ اکبر لیلاست این، که مجنون هم برای دیدن او در صف تماشا بود علیّ اکبر زهراست این که یوسف هم به عشق نوکریش خسته از زلیخا بود برای بردن نامش وضو بگیر ای شعر قلم بایست که وصفش نه حدّ املا بود برای گفتن أَنَّ علی وَلیُّ الله بگو کدام مؤذّن چنین توانا بود عصای دست حسین است این پسر اما شکسته دیدمش آنجا که عشق تنها بود کدام گرگ؟ چگونه درید یوسف را؟ که تکّه تکّه‌ی او در تمام صحرا بود حسین بود و عبایی پُر از علی اکبر حسین بود و عصایی که إرباً إربا بود @Maghaatel
🔰 حکایت زیبا و جانسوز مردی که در خواب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را دیده بود و در بیداری ... در نقلی آمده است: 🔹روزی یک مرد مسیحی وارد مسجد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شد. مردم که او را در مسجد دیدند به او گفتند: تو مسیحی هستی! از مسجد خارج شو! مرد مسیحی به آنان گفت: شب گذشته در خواب، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرت عیسی علیه‌السلام را دیدم. 🔸 حضرت عیسی علیه‌السلام به من فرمودند: به دستان مبارک خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله اسلام بیاور که به درستی پیامبر این امت است. من به دست او اسلام آوردم و اکنون آمده‌ام تا اسلام خود را با مردی از اهل بیتش تجدید کنم! 🔹 پس او را به محضر امام حسین علیه‌السلام آوردند. همین که به محضر حضرت رسید، خود را بر پای امام علیه‌السلام انداخت و شروع به بوسیدن پاهای آن حضرت کرد. بعد خوابی را که شب گذشته دیده بود، برای آن حضرت تعریف کرد. در آن هنگام سیدالشهداء علیه‌السلام فرمودند: 📋 أ تُحِبُّ اَنْ آتیکَ بِشَبیهِهِ؟ قالَ: بَلیٰ سَیّدی! 🔻آیا دوست داری کسی که شبیه به رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله است را نزد تو بیاورم؟ گفت: بله، ای آقای من! 📋 فَدَعَی الحُسَینُ علیه‌السلام بِوَلَدِه عَلِیّ الاکبَر و کان اِذ ذاکَ طِفلٌ صَغیرٌ و قَد وَضَعَ عَلی وَجهِهِ البُرقَع فَجیء به الی اَبیه، 🔻پس امام حسین علیه‌السلام فرزندش علی اکبر را ندا داد؛ در آن زمان او کودکی بود و در حالی که بر صورتش نقاب انداخته بود، او را نزد پدر آوردند. 📋 فَلَمّا رَفَعَ الحسین علیه‌السلام البُرقَعَ مِن وَجهِهِ وَ رَآهُ ذلکَ الرَجُلُ وَقَعَ مُغمیٰ عَلَیه. 🔻هنگامی که سیدالشهداء علیه‌السلام نقاب را از روی صورت علی اکبر علیه‌السلام برداشتند و آن مرد او را دید، از هوش رفت. 🔹 حضرت فرمودند: آب به صورت او بپاشید! زمانی که به هوش آمد، سیدالشهداء علیه‌السلام به آن مرد فرمودند: ای مرد! آیا این پسر من، شبیه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله است؟ مرد گفت: به خدا قسم آری! 🥀 امام حسین علیه‌السلام به او فرمودند: اگر تو چنین فرزندی داشتی و خاری به پای او می‌رفت، چه می‌کردی؟ مرد جواب داد: «می‌مُردم!»؛ در این‌جا بود که سیدالشهداء علیه‌السلام به او فرمودند: 📋 اُخبِرُکَ أنّی أریٰ وَلَدی هٰذا بِعَیني مُقَطَّعاً بِالسُیُوفِ إرباً إرباً ▪️اکنون به تو این خبر را می‌دهم که روزی این پسر را با چشمان خودم می‌بینم در حالی که با شمشیر بدنش را قطعه قطعه کرده‌اند... 📚ثمرة الاعواد، ج۱ ص۲۳۰ 📚مفتاح الجنة،نسخه‌خطی، ص۱۷۵ (با اندکی تفاوت) ✍ ای ز سر تا به قدم جان اباعبدالله روح پیغمبر و ریحان اباعبدالله سیرتَتْ سیرت پیغمبر و بازوتْ، علی صورتت روضه‌ی رضوان اباعبدالله چشم و ابرو، قد و بالات، سر و صورت و خال «نور» و «مزمّل» و «فرقان» اباعبدالله همه دم عاشق سرباختن و جان دادن همه جا گوش به فرمان اباعبدالله هر که بر دامن تو دست توسل آرد دست آورده به دامان اباعبدالله داشتی جان به لب از تشنگی و می‌گفتی به فدای لب عطشان اباعبدالله حیف پیشانی تو ای مَه خورشید جمال چاک شد مثل گریبان اباعبدالله @Maghaatel
🔰 ورقی از دفتر دلدادگی حضرت‌ سیدالشهداء به شهزاده علی اکبر علیهماالسلام ... فرازهای متعددی را «تاریخ» و «مقاتل» برای ما نقل کرده‌اند که حاکی از اوج عشق و محبت حضرت مولانا اباعبدالله الحسین علیه‌السلام به شهزاده علی اکبر علیه‌السلام است؛ یک صفحه از این دفتر دلدادگی را ورق می‌زنیم: 🔖 در نقلی آمده است: 📋 کانَ الحُسَینُ عَلَیهِ السَّلامُ إِذا نَزَلَ عَلَیهِ غَمٌّ أَو هَمٌّ کانَ یَنظُرُ إِلَی وَجهِ ابنِهِ عَليٍّ الأکبَرِ فَیَزول جَمیعُها 🔻هرگاه امام حسین علیه‌السلام اندوهگین یا دلواپس می‌شد، به چهره پسرش، علی اکبر علیه‌السلام، نگاه می‌کرد و همه اندوه و دلواپسی‌اش زدوده می‌شد.(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 برخی دیگر نیز نقل کرده‌اند: در شب عاشورا سیدالشهداء علیه‌السلام دائماً قد و بالای شهزاده علی اکبر علیه‌السلام نگاه می‌کرد و می‌فرمود: 📋 «فِداكَ أَبوكَ» 🔻«پدرت فدایت شود.»(۲) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 وقتی که حضرت علی اکبر علیه‌السلام از سیدالشهدا علیه‌السلام اجازه رفتن به میدان طلبید، امام علیه‌السلام آهی از دل کشیدند و فرمودند: 📋 یا وَلَدی و یا قُرّةَ عینی! اِمشِ و أنا أَنظُرُ إلیک 🔻ای پسرم! ای نور چشمم! لااقل کمی راه برو تا من یک دل سیر، نظاره‌ات کنم. 🥀 سپس فرمودند: چه آرزوها که در دلم ماند! خدا روی ابن سعد را سیاه کُند!(۳) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 و در آخر هم وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام بر بالین بدن ارباً اربای علی اکبر علیه‌السلام حاضر شدند، در یکی از جملات اینگونه فرمودند: 📋 فَاِذا نَطَقتُ فَأَنتَ اَوَّلُ مَنْطِقِی و اِذا سَکَنْتُ فَأَنتَ في مِضمارِی ▪️بعد از داغ تو، اگر حرف بزنم، فقط علی علی می‌گویم و اگر ساکت باشم، در دلم علی علی می‌گویم.(۴) 📚(۱)وسیلة الدارین، ص۲۹۳ 📚(۲) مصائب المعصومین علیهم‌السلام، یزدی، ج۲، ص۲۸۶. 📚(۳)ریاض المصائب (خطی) ورقه ۲۲۱ ؛ و بحرالمصائب ج۴ ص٢٩٧ 📚(۴)ریاض القدس ج۲ ص۲۲ (نسخه خطی) ✍ طُفِیل عشق حسین‌اند آدمی و پری تو آمدی، که دل از دلبر جهان ببری جوانِ خوش قد و بالا! کریم آل حسین! چنان حَسن، به کرامت در این قبیله، سَری به خَلق و خُلق: محمد؛ مرام و نام: علی به تو رسیده چه میراث‌های پر گهری چه کرده است عبور تو با دلش؟ وقتی که از مقابل چشم حسین، می‌گذری ندیده ذات هوالعشق، چون تو مجنونی فقط حواله‌ی لیلاست، این‌چنین پسری تو کیستی؟ که به یک آن، محمدی و علی تو کیستی؟ که به پا خاست، پیش تو قَمری به سوی کرب و بلا راهی است قافله‌ای خوشا به حال سوارانِ با تو هم‌سفری اذان بگو، که نماز وصال یاران است بگو که نام علی را به کربلا ببری چگونه شِبه نبی! در کمین جسم تو‌اَند؟ «تو کز مکارم اخلاق، عالَمی دگری» رسید جان جهان بر لبش از این روضه: که بوسه زد به لبانت، لبان تشنه‌تری وداع با پسری چون تو، می‌کُشد همه را دگر ببین، چه کُنَد؟ با دلِ چو او، پدری قدم بزن، دم آخر، که چشم‌های حسین دوباره بر قد و بالای تو، کُنَد نظری سلام کردم و باور نمی‌کنم یارا! دل شکسته‌ی ما را به پاسخی نخری @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸وقتی که «عقلِ‌تمام»، به دور گودال قتلگاه، «دیوانه‌وار» فریاد می‌کشد و بر سر و صورت می‌زند ... 🔖 از طرفی تمام وجود ملائکه را «عقل» فراگرفته است؛ چنانکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی الْمَلَائِکَةِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَةٍ 🔹 خدای متعال، تمام وجود فرشتگان را «عقل» قرار داده است؛ بدون هیچ شهوت و خواست‌گاهی.(۱) 🔖 و از طرفی دیگر، در بین این تعداد بی‌شمار از ملائکه، طبق روایات، خدای متعال، چهار فرشته را نسبت به دیگر فرشتگان برتری بخشید که سرآمد آن چهار ملَک، جناب «جبرائیل» می‌باشد.(۲) 🔖 حال، جناب جبرائیل همان کسی است که از ابتدای تولّد حضرت مولانا سیدالشهداء علیه‌السلام، بی‌حدّ و حساب، عاشق و شیدای آن حضرت بود؛ چنانکه طبق روایات، شبانه روز گهواره‌جنبان وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام بود(۳)؛ و در زیارت‌نامه‌‌ای که جناب سید بن طاووس نقل کرده است، اینگونه به آن حضرت سلام می‌دهیم: 📋 السَّلَامُ عَلَی مَنْ کَانَ یُنَاغِیهِ جَبْرَئِیلُ 🔹سلام و درود خدا بر آن کسی که جبرائیل، پیوسته گهواره‌جنبان او بود.(۴) 🔖 حال، فرشتهٔ والامقام «جبرائیل»، که از طرفی، «عقل‌ِتمام» است و افضل از دیگر ملائکه؛ و از طرفی اینگونه از کودکی عاشق و واله حضرت‌ سیدالشهداء علیه‌السلام بوده است، در «گودال قتلگاه»، چه حالی به او دست می‌دهد!؟ 📌 به روایت کتاب شریف «کامل‌الزیارات»، امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: 🥀 هنگامی که امام حسین علیه‌السّلام به شهادت رسیدند، شخصی در میان لشکریان عمربن‌سعد ملعون آمد و فریاد می‌کشید. وقتی که جلوی فریادزدن او را گرفتند، آن شخص به آنان گفت: چگونه فریاد نزنم در حالی که رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله ایستاده و گاهی به زمین نگاه می‌کند و گاهی به جنگیدن شما نظر می‌نماید؟! من خائفم از این که آن حضرت بر اهل زمین نفرین کند و آنان هلاک شوند! 📜 فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ هَذَا إِنْسَانٌ مَجْنُونٌ! ▪️بعضی از آن لشکریان به دیگری می‌گفتند: این شخص، انسانی است که دیوانه شده است! 🥀 ... راوی می‌گوید: به امام صادق علیه‌السلام عرضه داشتم؛ 📜 جُعِلْتُ فِدَاکَ مَنْ هَذَا الصَّارِخُ؟ ▪️به فدایتان شوم! آن کس که صَرخه می‌کشید، که بود؟! 📜 قَالَ علیه‌السلام: مَا نَرَاهُ إِلَّا جَبْرَئِیلَ ▪️امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ما او را کسی جز «جبرائیل» نمی‌دانیم.(۵) 📚(۱)علل‌الشرایع، ج۱ ص۱۰ 📚(۲)الخصال، ص۱۰۵ 📚(۳)بحارالانوار، ج۴۴ ص۱۸۸ 📚(۴)مصباح الزائر، ص۱۲۱ 📚(۵)کامل الزیارات، ص۳۳۷ ✍ چون شَوی دلدار، هر دلداده بی‌دل می‌شود کِشتی طوفان زده، نزدیک ساحل می‌شود اولین قُوْتِ هر آن کس، خاک کویَت گر شود زود عاشق می‌شود، از عقل، غافل می‌شود قلب، چون زینت گرفت از عشق ورزیدن به تو حبّ هر خار و خسی از قلب، زائل می‌شود آنکه شد دلخون برای داغ عریان ماندنت لخت و عریان می‌شود، عابسْ شمایل می‌شود بر هر آنکه یاد اصغر، شعله بر قلبش کشد دیدن شش ماهه‌ها هم کار مشکل می‌شود می رود مجنون به صحرا، می‌نویسد «یاحسین» زیر باران دو چشمش، خاک ها، گِل می‌شود جرعه‌جرعه غم خورَد با هر یک از غم‌های تو عاقبتْ دلداده، مقتولِ مقاتل می‌شود با همین دیوانگی‌ها، با نگاه مادرت رفته رفته بهر دیدار تو قابل می‌شود بَه، به این سیر اِلَی اللهِ خرابانِ حسین اشک‌شان می‌بارد و طیِّ مراحل می‌شود در سرازیریِ میخانه، ز باب القبله‌اش جام لبریز و بساط عشق ،کامل می‌شود عقل خود بفروش! کاینجا دست علّامه تُهی‌ست آن که شد دیوانه، حلّالِ مسائل می‌شود دل که شد آتشکده از داغ جانسوز حسین آب شیرین و خنک، چون زهر در دل می‌شود @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 جوابِ امام صادق «علیه‌السلام» به کسی که قسم خورده بود تا حضرت حجة‌بن‌الحسن «ارواحنافداه» قیام نکند، هر روز را «روزه» بگیرد ... به روایت کتاب شریف «کافی»، شخصی به نام «کرّام» گوید: 📋 حَلَفْتُ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَ نَفْسِی أَنْ لَا آکُلَ طَعَاماً بِنَهَارٍ أَبَداً حَتَّی یَقُومَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ 🔻با خود سوگند یاد کردم که تا ابد، در روز غذایی نخورم تا قائم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله قیام کند! 🥀 پس وارد بر امام صادق علیه‌السّلام شدم و عرض کردم: خدا بر مردی از شیعیان (ظاهراً راوی از اینکه خود او اینچنین سوگندی را خورده است، سخنی نگفت) واجب کرده که تا ابد در روز، غذایی نخورد(کنایه از اینکه روزه بگیرد) تا قائم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله قیام کند! (آیا اینچنین کاری، صحیح است؟!) 🥀 إمام صادق علیه‌السلام فرمود: ای‌کرّام! پس روزه بگیر! و عید قربان فطر و قربان و سه روز ایام تشریق را روزه مگیر و در وقتی که مسافر یا مریض بودی، نیز روزه مگیر! (در واقع امام علیه‌السلام، صحّه بر عمل او گذاشتند و فقط او را از روزهای که روزه در آن‌ها حرام است، نهی فرمودند) 🥀 در ادامه امام صادق علیه‌السلام فرمودند: چرا که وقتی إمام حسین علیه‌السّلام به شهادت رسید، آسمان‌ها و زمین و کسانی که بر روی آنها بودند و فرشتگان ناله زدند و گفتند: پروردگارا! به ما اذن بده که خلق را هلاک کنیم و به خاطر حلال کردن حرام تو و کشتن برگزیدگانت، آنان را از روی زمین بر داریم. 🥀 پس خدای متعال به آنان وحی کرد: ای ملائکه من و ای آسمان‌ها و زمین من! آرام بگیرید! سپس پرده‌ای از پرده‌ها را برداشت؛ ناگهان پشت آن محمد و دوازده جانشین او علیهم‌السّلام بودند. سپس دست فلان کس را که از بین آنها ایستاده بود، گرفت و فرمود: 📋 یَا مَلَائِکَتِی وَ یَا سَمَاوَاتِی وَ یَا أَرْضِی بِهَذَا أَنْتَصِرُ لِهَذَا؛ قَالَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ 🔻ای ملائکه من و ای آسمان‌ها و زمین من! به دست این شخص که ایستاده، برای او (إمام حسین علیه‌السلام) انتقام می‌گیرم؛ و این جمله را سه بار فرمود. 📚 الکافی، ج۱ ص۵۳۴ ✍ ساعت هجر تو را لحظه‌ی پایانی نیست در تنِ بی رمقِ ثانیه‌ها جانی نیست شهر در حسرت فانوسِ سحر می‌سوزد سالیانی‌ست که این کوچه چراغانی نیست دشتِ چشمم به بیابان‌شدنش خو کرده خاکِ خشکیده‌ی من تشنه‌ی بارانی نیست پیرها در طلب دیدن تو کور شدند عُمر رفت و خبر از یوسفِ کنعانی نیست می‌کُشد آخرِ سر، زخمِ فراقت ما را درد عشاق تو را نسخه‌ی درمانی نیست تو به فکر همه وُ ما همگی فکر گناه... به‌خداوند که این رسم مسلمانی نیست کاشکی روی سرم دست نوازش بِکِشی وقت اینکه ز گدا روی بگردانی، نیست "گرچه آلوده ولی مال حسینیم همه" نزدِ ما بهتر از این تشنه که خواهانی نیست جان آن کشته‌ی بی غُسل و کفن، زود بیا دیر شد آمدنت، فرصت چندانی نیست چوب ها در دل تاریخ شهادت دادند خیزران خورده‌تر از او، لب و دندانی نیست... @Maghaatel