#فضیلت_لعن
#تبری
💠 زشت ترین صداها، صدای خَران است؟!
در تفسیر این سخن خداوند بلند مرتبه:
« إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ »
{بدترین آوازها بانگ خران است}،
روایت شده است:
مردی از امیر مؤمنان علیه السلام پرسید معنای این آیه چیست؟
امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند:
خداوند بزرگتر از آن است که چیزی (خر) را بیافریند سپس آن را منکر شود. (و صدای او را ناخوشایند پندارد)
مراد از آن، زُریق(عمر) و دوستش(ابوبکر) هستند که در تابوتی آتشین و به صورت دو الاغ میباشند، هنگامی که در آتش جهنم فریاد برآورند، اهل دوزخ از شدت فریاد آنها آزرده خاطر می شوند.
📚تأویل الآیات الظاهره ج۲:ص۷۸١، حدیث ۱۷
📚مشارق انوار الیقین فی اسرار امیر المومنین: ص۷۰
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#فضیلت_لعن #تبری
💠 قتله کربلا، جدّم را کشتند به خاطر آن خشتی که شما دو نفر آن را بنا کردید ...
عبدالله بن بکر ارجانی میگوید:
در راه مکه از مدینه با امام صادق علیه السلام همسفر شدم. امام در منزلگاهی فرود آمد که به آن عسفان گفته میشد، سپس از کنار کوهی سیاه به نام«وَحش» که در سمت چپ راه قرار داشت، گذشتیم.
من عرض کردم: یابن رسول الله! چقدر این کوه وحشتناک است! کوهی مانند این کوه در این راه ندیدم!
امام فرمود: ای ابن بکر، آیا میدانی این کوه کدامین کوه است؟ این کوهی است که به آن کَمَد گفته میشود و آن در وادی ای از وادیها جهنم قرار دارد. در آن وادی قاتلان پدرم حسین علیه السلام هستند، خداوند آنان را در آن جا نگه داشته است. از زیر آن آبهای جهنمی جاری است.
این آبها عبارتند از:
غسلین (آبی که از پوست و گوشت دوزخیان جاری است)
صدید (آبی که ناشی از چرک و زرد رنگ است)
حمیم آن (عرق دوزخیان) که از جهنم خارج میشود. آبی که از طینه خَبال (محلی در قعر جهنم که ریم و صدیدی که از فروج زنان تبه کار دوزخ است) جاری است.
آبی که از لظی (وادی از وادیهای جهنم)، خارج میشود.
آبی که از جحیم (وادی از وادیهای دوزخ) بیرون میآید و آبی که از سعیر (وادی از وادیهای جهنم) خارج میشود.
هر وقت در مسیرم از این جا گذشتم، ایستاده و آن دو (عمر و ابوبکر) را میبینم که استغاثه و التماس میکنند.
من قاتلان پدرم حسین علیه السلام را میبینم و به آن دو میگویم:
إِنَّ هَؤُلَاءِ إِنَّمَا فَعَلُوا لِمَا أَسَّسْتُمَا لَمْ تَرْحَمُونَا إِذْ وُلِّیتُمْ وَ قَتَلْتُمُونَا وَ حَرَمْتُمُونَا وَ وَثَبْتُمْ عَلَی حَقِّنَا وَ اسْتَبْدَدْتُمْ بِالْأَمْرِ دُونَنَا
🔹این قاتلان آنچه را که شما دو نفر پایه گذاری کردید انجام داده اند، چرا وقتی زمام امور به دستتان بود بر ما رحم نکرده و ما را کشتید و از حقوقمان محروم کردید و بر قتل و بر حق پریدید و بدون ما مستبدانه عمل کردید؟
فَلَا رَحِمَ اللَّهُ مَنْ رَحِمَکُمَا، ذُوقَا وَبَالَ مَا صَنَعْتُمَا وَ مَا اللَّهُ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ.
🔹خداوند رحم نکند آن را که به شما رحم کند، بچشید وبالی را که خود فراهم نموده اید، و خداوند بر بندگانش ظالم و ستمکار نیست
📚 ثواب الاعمال
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#تبری
#فضیلت_لعن
💠 عقوبت کسانی که گمان دارند، عمر و ابوبکر از اسلام و مسلمانی، بهره ای دارند...
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریفه
« وَلاَ یَنظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ -آل عمران: ۷۷ »
{و خدا روز قیامت به آنان نمی نگرد و پاکشان نمی گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت. }
میفرماید:
یعنی: کسانی که ادعا کنند امامت از جانب خداوند نیست و امامی را که از سوی خداوند تعیین شده، انکار نمایند. و هر کس که بگوید: فلانی و فلانی( عمر وابوبکر) در اسلام سهم و نصیبی دارند.
📚تفسیر العیاشی ج١ ص ۱۷۸، حدیث ۶۴
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#فضیلت_لعن
#تبری
💠 به خدا قسم، هر بلایی که بر سر ما آمد، از جانب آن دو نفر به ما رسید...
راوی گوید :
از امام باقر علیه السلام درباره آن دو پرسیدم.
امام فرمود: ای اباالفضل، درباره آنها از من چه میپرسی؟!
به خدا سوگند، هرگز کسی از ما نمیرد مگر آن که از آن دو غضبناک است و بزرگانمان کودکان را به آن یادآوری میکنند که آن دو در حق ما ستم روا داشتند و سهم ما را به ما ندادند، و نخستین کسانی بودند که بر گردن ما سوار شده و در اسلام رخنه ای را بر روی ما گشودند که تا ابد بسته نمی شود تا این که قائم ما قیام کند یا سخنگوی ما سخن گوید.
سپس فرمود:
أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا وَ تَکَلَّمَ مُتَکَلِّمُنَا لَأَبْدَی مِنْ أُمُورِهِمَا مَا کَانَ یُکْتَمُ، وَ لَکَتَمَ مِنْ أُمُورِهِمَا مَا کَانَ یُظْهَرُ
🔸بدان، به خدا قسم، اگر قائم ما قیام کند و سخنگوی ما سخن گوید، کارهای (زشت) آن دو که پنهان بودند را آشکار کند.
وَ اللَّهِ مَا أُسِّسَتْ مِنْ بَلِیَّةٍ وَ لَا قَضِیَّةٍ تَجْرِی عَلَیْنَا أَهْلَ الْبَیْتِ إِلَّا هُمَا أَسَّسَا أَوَّلَهَا، فَعَلَیْهِمَا لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ.
🔸به خدا سوگند، هر بلا و مصیبتی که پی ریزی شد و بر سر ما و اهل بیت ما آمد، آن دو پایه گذار آن بودند، نفرین خدا، ملائکه و مردم برآن دو باد.
📚الکافی ج۸:ص ٢۴۵
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#فضیلت_لعن
#تبری
💠 گناهان ریز و درشت تمامی خلائق برگردن آن دو نفر است...
امام صادق علیه السلام فرمودند:
وَ اللَّهِ مَا أُهْرِیقَتْ مِحْجَمَةٌ مِنْ دَمٍ، وَ لَا قُرِعَتْ عَصًا بِعَصاً، وَ لَا غُصِبَ فَرْجٌ حَرَامٌ، وَ لَا أُخِذَ مَالٌ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ، إِلَّا وَ وِزْرُ ذَلِکَ فِی أَعْنَاقِهِمَا مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِ الْعَالَمِینَ شَیْ
🔸 سوگند به خدا، هر مقدار خونی که ریخته شد و هر عصایی که (بر سر مظلومی) شکسته شد و هر زن محصنه ای که بدان تجاوز شد و هر مالی که بدون اجازه گرفته شد، تمام مسئولیت و عاقبت آن بر گردن آن دو نفر است، بدون اینکه چیزی از گناه انجام دهندگان آن گناهان کم شود.
📚تفسیر قمی ج۱: ص۳۸۳
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#تبری
#فضیلت_لعن
💠 روز قیامت، ابلیس به عمر، دست مریزاد می گوید...
سلمان نقل میکند :
وقتی روز قیامت بر پا شود، ابلیس را درحالی که با افساری آتشین لجام شده و زُفَر (عمر) را درحالی که با دو افسار آتشین لجام شده، میآورند!
ابلیس نزد او میرود و فریاد میزند و میگوید: مادرت به عزایت بنشیند، تو که هستی؟!
من کسی هستم که انسانهای پیشین و پسین را گمراه کرده ام، و حال آن که به یک افسار لگام شدهام و تو به دو افسار لگام شده ای!
او میگوید: من کسی هستم که امر کردم و اطاعت شدم و خداوند (به ولایت علی علیه السلام) امر کرد و عصیان شد.
📚کتاب سلیم بن قیس ص٩٢
🔹در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام روایت شده است که :
روز قیامت در حالی که به ابلیس هفتاد غل و هفتاد دستبند زده اند، آورده میشود، پس او به زُفَر(عمر) که او را با صد و بیست زنجیر و صد و بیست دستبند، بسته اند؛ نگاه میکند، در این هنگام ابلیس میگوید:
این کیست که خداوند عذابش را دو چندان کرده و حال آنکه من تمام این مردم را گمراه کرده ام؟
گفته میشود: این، زُفَر است.
پس ابلیس میگوید: چه چیز باعث شد که مستحق این عذاب شده است؟
میگویند:
بِبَغْیِهِ عَلَی عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَام
🔸به خاطر ظلمش بر علی علیه السلام.
ابلیس به او میگوید: وای بر تو !
آیا نمی دانستی که خداوند به من دستور داد به آدم سجده کنم ولی من عصیان کرده و از او خواستم که مرا بر محمد و اهل بیت او و شیعیان آنها مسلط کند ولی خداوند آن را قبول نکرد، و گفت:
«إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ» حجر/۴۲
{در حقیقت تو را بر بندگان من تسلطی نیست مگر کسانی از گمراهان که تو را پیروی کنند. }
و هنگامی که خداوند آنها را استتثنا کرد، من آنها را نشناختم.
ولی تو خودت را از روی غرور به آن دچار کردی؟
📚تفسیر العیاشی ج۲:ص ۲۲۳، حدیث۹
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#تبری #فضیلت_لعن
💠 روایتی زیبا از همان امام غریبی که از ظلم های عمَر به مادرش، مویش سفید شد...
راوی گوید :
از امام حسن مجتبی علیه السلام شنیدم که میفرمود:
ابوبکر و عمر تمام توجه خود را در این امر (خلافت) بکار بردند و (آن را از دست ما ربودند) و حال آنکه تمامی اختیارات آن از آن ما است. پس بدون دخالت دادن ما، آن(خلافت) را گرفتند.
أَمَا وَ اللَّهِ لَتُهِمَّنَّهُمَا أَنْفُسُهُمَا یَوْمَ یَطْلُبُ النَّاسُ فِیهِ شَفَاعَتَنَا .
🔹اما بدان به خدا سوگند، درآن روزی که مردم شفاعت مارا طلب کنند، آنان شدیداً درگیر نجات خود از غم و اندوهی هستند که آن دو را احاطه کرده است
📚امالی الشیخ المفید:ص ۴۸، حدیث
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#فضیلت_لعن
#تبری
💠 بدبخت تر از شیطان ...
امام محمد باقر، از امیرمؤمنان صلوات الله علیهما، نقل کردند که مولا علی علیه السلام فرمودند :
روزی به اطراف کوفه خارج شدم. قنبر در برابرم بود. پس گفتم: ای قنبر، آنچه را من میبینم تو هم میبینی؟
قنبر گفت: ای امیرمؤمنان، خداوند آنچه را که چشم من از دیدن آن عاجز است برای شما روشن گردانده است.
گفتم: ای یاران ما، آنچه را من میبینم شما هم میبینید؟
اصحاب گفتند: نه، ای امیرمؤمنان، دیدگان ما از دیدن آنچه خداوند آن را برای شما روشن گردانیده، عاجز است.
من گفتم: سوگند به آن که دانه را شکافت و انسان را آفرید، همان گونه که میبینم و میشنوم، شما هم خواهید دید و خواهید شنید.
طولی نکشید که پیرمردی که سر بزرگ و چشمانی کشیده داشت نمایان شد و گفت: سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو، ای امیرمؤمنان،
گفتم: ای ملعون، از کجا میآیی؟
شیطان (همان پیرمرد) گفت: از گناه کردن (از نزد گناهکاران).
من گفتم: و کجا میروی؟ گفت: نزد گناهکاران.
گفتم: چه پیرمرد بد و زشتی هستی.
شیطان گفت: ای امیر مؤمنان، برای چه این را میگویی؟ قسم به خدا، حدیثی از خود و از خداوند عَزَّو جلّ برای شما خواهم گفت که بین ما نفر سومی نبود.(تا ثابت کنم من زشت ترین و بدبخت ترین خلق خدا نیستم)
گفتم: ای ملعون، غیر تو و خداوند عزوجل نفر سومی نبود؟!
گفت: آری، آن حدیث این است:
هنگامی که به خاطر گناهم به آسمان چهارم فرود آمدم، ندا کردم: ای خدای من و سرورم، گمان نمی کنم کسی بدبخت تر از من خلق کرده باشی.
خداوند بلند مرتبه به من وحی کرد:
بَلَی، قَدْ خَلَقْتُ مَنْ هُوَ أَشْقَی مِنْکَ
🔸چرا، آفریدم، بی شک کسی را خلق کردهام که از تو بدبخت تر و شقی تر است.
نزد مالک (جهنم) برو تا او را به تو نشان دهد.
من نزد مالک رفتم، و گفتم:
خداوند بر تو سلام میرساند و میگوید:
آن را که از من شقی تر است به من نشان ده.
مالک مرا به جهنم برد، و سرپوش بالایی را برداشت.
در این هنگام، آتشی سیاه خارج شد که گمان کردم که من و مالک را بلعید.
مالک به آتش گفت: آرام باش، پس او آرام شد.
سپس مرا نزد سرپوش دوم برد، در آن هنگام، آتشی از آن خارج شد که از آتش قبلی سیاه تر و سوزان تر بود، مالک به او گفت: خاموش شو. پس آن خاموش شد...
تا این که مرا نزد سرپوش هفتمی برد، و هر آتشی از هر سرپوشی که که زبانه میکشید شدیدتر از اولی بود. ناگهان آتشی خارج شد، گمان کردم من و مالک و تمام آنچه را خداوند عَزَّو جلّ خلق کرده بود را بلعید. من دستم را بر چشمانم گذاشتم و گفتم: ای مالک، دستور بده آن آتش خاموش شود و گرنه من خودم (از شدت آن) خاموش میشوم،
مالک گفت: تو تا وقت مشخصی، هرگز خاموش نخواهی شد.
مالک دستور داد خاموش شد.
ناگهان دو مرد را دیدم که در گردن هایشان دو زنجیر آتشی بود که با آنها از بالا آویزان شده بودند و بالای سر آنها قومی حضور داشتند که با گرزهای آتشین آنها را میزدند.
من گفتم: ای مالک، این دو نفر کیستند؟
مالک گفت: مگر در پای عرش نخواندی؟!
من دو هزار سال قبل از آن که خداوند دنیا را خلق کند، آن را خوانده بودم، نوشته شده بود: خدایی جز او نیست و محمد، رسول خدا صلَّی الله علیه و آله است که او را به وسیله علی علیه السلام تأیید کرده و نصرتش دادم.
مالک گفت: این دو نفر، دشمنان و ظالمان به آنها هستند.
📚الاختصاص:ص ١٠٨
📚بحارالانوار ج ٣٠ ص٢۶٩
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#فضیلت_لعن
#تبری
💠 تفسیر زیبای آیات آخر سوره مطفّفین...
ابوحمزه ثمالی، از امام سجاد علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمودند:
روز قیامت، دو تخت از بهشت میآورند و در کنار جهنم میگذارند، سپس مولا علی علیه السلام میآیند و روی آنها مینشینند.
همین که حضرت نشستند، میخندند، و هنگامی که بخندند، جهنم زیر و رو میشود.
سپس آن دو را خارج کرده و در برابر حضرت نگه داشته میشوند و میگویند:
ای امیرمؤمنان، ای وصی رسول خدا، بر ما رحمت نمی کنید؟ آیا نزد پروردگارت شفیع ما نمی شوید؟!
در این هنگام، مولا علی علیه السلام به آنها میخندد، سپس بر خاسته و داخل بهشت میشوند و آن دو تخت برداشته شده و آن دو نفر به جای خود برمی گردند.
و این همان گفته خداوند عَزَّ وجلّ میباشد:
«فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ
عَلَی الْأَرَائِکِ یَنظُرُونَ
هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ»،مطففین ٣۴تا٣۶
🔸{و[لی] امروز (قیامت) مؤمنانند که بر کافران میخندند، و بر تختها [ی خود نشسته]نظاره میکنند[تا ببینند] آیا کافران به جزای آنچه میکردند رسیده اند؟ }
📚بحارالانوار ج٣٠ص٢٧٩
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#معارف_حسینی
♦️حکایت باران بی ابر...
راوی گوید:
بعد از بازگشت از سفر کربلا، خدمت امام صادق صلوات الله علیه بودیم.
چون به منزل آمدیم هوا صاف بود؛ ناگهان دیدم آسمان بدون ابر می بارد.
تعجب کردم؛ هوا صاف است و باران می بارد؟!
خدمت حضرت رسیدم و امام صادق صلوات الله علیه فرمودند :
این بارش باران نیست؛ بلکه اشک های مادرم زهرا صلوات الله علیها است که با جمعی از حورالعین ها به کربلا می روند...
📚مقتل خطی بیاض ص ٢٠۴
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#تبری
💠 ١۴ ربیع الاول سالروز به درک واصل شدن یزید لعین...
بعد از شهادت اباعبدالله الحسین
سلام الله علیه، یزید به شکم دردی بی درمان و بسیار شدید مبتلا گردید.
پزشک یهودی که برای معالجه احضار شده بود.
بعد از بررسی ها و معاینات لازم ، و بعد از نا امید شدن سایر اطباء، تکه گوشتی را به نخی متصل کرد تا یزید ببلعد.
بعد از گذشت زمان لازم ، تکه گوشت را از معده بالا کشید و بیرون آورد.
در حالی که عقرب های ریزی به گوشت چشبیده بودند.
طبیب وقتی که چنین دید،
از روی تعجب انگشت حیرت به دندان گزید و گفت :
در کتب آسمانی آمده و از علما شنیده ایم که هیچ کس به این بیماری مبتلا نمیشود مگر آن که قاتل پسر پیغمبر باشد.
یزید (علیه اللعنة و العذاب)
پس از لحظاتی گفت :
من حسین بن علی را کشته ام.
چون طبیب یهودی چنین شنید
شهادتین گفت و مسلمان شد...
📚تحفه الذاکرین صفحه ۷۵
@Maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_وآله
💠 وسیلتُنا الی الله...
سلمان رضوان اللَّه عليه گويد:
از محمّد مصطفى پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه مى فرمود:
خداى متعال مى فرمايد:
اى بندگان من! مگر نه اين است كه اگر كسى از شما حوايج بزرگى داشته باشد به او مرحمت نمى كنيد جز آنكه محبوبترين فرد در نزد شما را به سوى شما واسطه نمايد، شما به واسطه كرامت و شفاعت او حاجتش را بر مى آوريد؟!
ألا فاعلموا، أنّ أكرم الخلق عليَّ وأفضلهم لديَّ محمّد صلى الله عليه وآله وسلم وأخوه عليّ عليه السلام ومن بعده الأئمّة الّذين هم الوسائل إليَّ.
🔸آگاه باشيد و بدانيد! همانا گرامى ترين مردم و برترين آنها نزد من ؛ محمد صلى الله عليه وآله وسلم، برادرش على عليه السلام و امامان بعد از او هستند، كسانى كه وسيله رسيدن به سوى من هستند.
آگاه باشيد! هر كه حاجتى دارد و مى خواهد برآورده شود يا مشكل سختى دامنگيرش شده و ضررى سختى به او خورده مى خواهد ضررش برطرف گردد اگر در اين موارد مرا به محمّد و خاندان پاك و پاكيزه او دعا كند حاجت او را به بهترين وجهى كه عزيزترين كس او برآورده كند، برآورده مى نمايم.
در اين هنگام، گروهى از مشركان و منافقان در حالى كه سلمان را به باد تمسخر گرفته بودند گفتند:
اى اباعبداللَّه! (کنیه سلمان) چرا از خدا نمى خواهى به شفاعت آنها تو را ثروتمندترين مردم مدينه قرار دهد؟
سلمان گفت:
من از خداوند متعال، بزرگتر، سودمندتر و بهتر از همه ملك دنيا را خواستم. من به وسيله آن بزرگواران - كه درود خدا بر آنان باد خواستم كه خداوند بر من زبانى كه گوياى حمد و ثناى خداست، و دلى كه بر نعمتهاى او سپاسگزار است، و بدنى كه در برابر بلاها و سختيهاى بزرگ صابر و شكيبا باشد، عنايت فرمايد، خداى متعال نيز به درخواست من پاسخ داد و عنايت نمود، و اين خواسته من، صد هزار هزار مرتبه از ملك دنيا با همه امكانات و خيراتش بهتر است.
📚 عدة الداعی ص١۵١
@maghaatel
۴ آذر ۱۴۰۰