#معارف_فاطمی
#معارف_حسینی
#مصائب_رأس_مطهر
◼️ نحوه ملاقات جگرسوز فاطمه زهرا با سیدالشهداء عَلَيْهِماالسَّلَام در صحرای قیامت...
رسول خدا «صلی الله علیه و آله» در روایتی فرمودند:
چون روز قیامت شود فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» در میان جمعی از زنان خویشاوندش وارد محشر میشود.
پس به او خطاب میگردد:
به بهشت در آی.
اما فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) میفرماید:
لَا أَدْخُلُ حَتَّی أَعْلَمَ مَا صُنِعَ بِوَلَدِی مِنْ بَعْدِی
▪️ به بهشت نمی روم تا اینکه بدانم پس از من با فرزندم چه کردند.
پس خطاب میرسد:
انْظُرِی فِی قَلْبِ الْقِیَامَةِ فَتَنْظُرُ إِلَی الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَائِماً لَیْسَ عَلَیْهِ رَأْسٌ
▪️به قلب محشر نظر کن. وقتی که فاطمه زهرا «سلام الله علیها» نگاه میکند و فرزندش حسین علیه السلام را میبیند که بی سر ایستاده است.
فَتَصْرُخُ صَرْخَةً فَأَصْرُخُ لِصُرَاخِهَا وَ تَصْرُخُ الْمَلَائِکَةُ لِصُرَاخِنَا
▪️در این هنگام فریادی میکشد و من هم از فریاد او فریاد بر میکشم، و همه فرشتگان از شیون ما ناله و فریاد بر میآورند.
📚ثواب الاعمال: ص ٢١۷
📚بحارالانوار ج ٧، ص ١٢٧
@maghaatel
#امام_زمان_علیه_السلام
♦️ هر شیعه باید خود را برای قیام امام زمان علیه السلام، آماده کند؛ و لو با یک تیر...
ابو بصیر گوید:
امام صادق علیه السلام فرمودند:
لَیُعِدَّنَّ أحَدَکُم لِخُرُوجِ القائِمِ وَ لَو سَهماً،
🔹هریک از شما باید خود را برای خروج قائم آماده کند هر چند با یک تیر.
فَإِنَّ اللهَ تَعالی إذا عَلِمَ ذلِکَ مِن نیَّتِهِ رَجَوتُ لِأَن یُنسیءَ في عُمُرِهِ، حَتّی یُدرِکَهُ
🔹که خدای تعالی هرگاه از نیّت او آن را بداند امیدوارم که در عمر او تأخیر اندازد تا آنکه قائم را درک کند [و از یاران و یاوران او باشد].
📚 غیبت نعمانی ص۴۴۴
@maghaatel
#امام_زمان_علیه_السلام
#معارف_حسینی
♦️ لَا خَیرَ فِی العَیشِ بَعدَ الْحُسَیْنِ عَلَيْهِ السَّلَام...
ابن قولویه از حلبی نقل کرده است که: امام صادق علیه السلام به من فرمود:
روزی که امام حسین علیه السلام کشته شد، اهل بیت ما در مدینه صدای گوینده ای را شنیدند که ندا میداد:
الیَوم نَزَلَ البلاءُ عَلَی هذِهِ الأَمَّةِ فَلا یَرَون فَرَحاً حَتَّی یَقُومَ قائِمُکُم فَیَشفِیَ صُدُورَکُم وَ یَقتُلَ عَدُوَّکُم وَ یَنالَ بِالوترِ أوتاراً
🔹بلا بر این امت فرود آمد و خوشی نخواهند دید تا روزی که قائم شما قیام کند و اندوه از دل شما برگیرد و دشمن شما را به کیفر رساند، و در برابر خونی که ریخته شده خون ها بریزد.
📚کامل الزیارات ص ۵۵٣
@maghaatel
#معارف_فاطمی
♦️ امام زمان علیه السلام، با نام مادرشان حضرت زهرا علیهاالسلام عنایت میکنند...
مرحوم آية اللّٰه، سيّد محمّد حسن میرجهانی (صاحب کتاب شریف "جُنَّةُ العَاصِمَة") گوید:
مدتّها بود كه به پادرد شدیدی گرفتار شده، و با همهٔ تلاش و كوشش و مراجعه به پزشكان جديد و أطبّاى قدیم، راه به جایی نبرده، و از فشار بیماری نقرس و سیاتیک (كه آن روزها « عرق اْلنساء » نام داشت) دیگر جانم به لب رسیده بود.
روزی برخی از دوستان نزدم آمدند و مرا به شیروان خراسان بردند و به هنگام بازگشت بود كه در قوچان توقّف نموده، و به زیارت امامزاده ابراهیم علیه السلام در خارج از شهر قوچان رفتیم.
از آنجایی كه هوائی لطیف و منظرهٔ جالبی داشت، دوستان پیشنهاد كردند كه آن روز نهار را در آنجا بمانیم و اینجانب هم پذیرفتم. آنان مشغول تهیّهٔ غذا شدند و من برای تجدید وضو به سوی رودخانه ای كه از نزدیک امامزاده میگذشت رفتم. فاصله تا رودخانه برای من زیاد بود، اما آهسته آهسته خود را تا آنجا كشیدم، و تجديد وضو نمودم، و در كنار رودخانه نشسته و به تماشای مناظر زیبا و دل أنگیز طبیعت پرداختم.
ناگاه دیدم یک سید نورانی به سویم آمدند، و پس از سلام، همانند دوستی بسیار نزدیک گفتند: فلانی شما هستید؟ گفتم: آری، شما؟ گفتند
با این كه أهل دعا و دوا هستی هنوز پای خود را معالجه نكرده ای؟
گفتم: تاكنون كه نشده است، پرسیدند: دوست داری درد پا و بیماریت را معالجه كنم؟ گفتم: چرا كه نه؟
نزدیكتر آمدند و در كنار من نشستند، و از جیب خود چاقوی كوچكی بیرون آوردند، و با به زبان آوردن نام مادرم فاطمه، نوک چاقو را بر أوّل نقطهٔ درد نهادند، و تا تا پشت پا و انتهای موضع درد كشیدند و فشار دادند، از شدّت درد كمی فریاد كشیدم و گفتم: آخ، چاقو را برداشتند و گفتند: خوب شدی، برخیز.
به پا خاستم و دست به عصا بردم كه مثل همیشه با عصا حركت كنم كه ایشان عصا را از من گرفتند و به آن سوی رودخانه أفكندند، به خود آمدم دیدم عجب گویی پایم سالم است و هیچ أثری از درد نیست، پرسیدم: شما اینجا چه میكنید؟ با اشاره به أطراف، فرمودند: من در همین قلعهها هستم، گفتم: پس من كجا میتوانم شما را ببینم؟ فرمودند: تو آدرس مرا نخواهی دانست، امّا من آدرس شما و منزلتان را دانم كجاست، و درست و دقیق باز گفتند، و فرمودند: هرگاه مقتضی باشد نزد شما خواهم آمد و آنگاه از من دور شدند.
در همین گیر و دار دوستان از راه رسیدند و گفتند: پس عصایت كو؟ گفتم: آقا را دریابید! امّا هرچه جستجو كردند اثری از آقا نیافتند...
📚کرامات اْلصّالحین، ص ۱۱۴
@maghaatel
#معارف_فاطمی
♦️ از حقوق اهلبیت "علیهم السلام" بر گردن شیعیان، دعا برای انتقام از قاتلین حضرت زهرا "سلاماللهعلیها" بعد از هر نماز واجب...
یکی از تعقیبات تمامی نماز های واجب دعای ذیل است که امام صادق علیه السلام به نقل کتاب جمال الصالحین و صحیفه مهدیه، فرمودند:
همانا از حقوق ما بر شيعيان ما اين است كه بعد از هر نماز واجب دست هايشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگويند:
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّلْ فَرَجَ الِ مُحَمَّدٍ،
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحْفَظْ غَيْبَةَ محمد
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنْتَقِمْ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام
🔹 اى پروردگار محمّد؛ فرج و گشايش امور آل محمّد را تعجيل فرما ؛
اى پروردگار محمّد؛ محافظت كن( دين را) درغيبت مُحَمَّدٍ،
اى پرودگار محمّد؛ انتقام دختر محمّد عليهماالسلام را بگير...
📚 صحیفه مهدیه ص٢١٠
@maghaatel
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸بخشی از نامه عمر به معاویه که مصائب در و دیوار را در آن ذکر میکند...
در نامه ای که عمر به معاویه نوشت، خودش اعتراف به ظلم و جنایت هایی که در حق صدیقه کبری علیها السلام روا داشت، حکایت کرد که:
🥀 ... به سمت خانه علی علیه السلام رفتم و میخواستم او را با گفتگو از خانه اش بیرون بیاورم. کنیزشان فضه آمد، من به او گفتم: به علی بگو: برای بیعت با ابوبکر خارج شود؛ زیرا مسلمانان با او بیعت کرده اند.
🥀 فضه گفت: امیر مؤمنان علیهالسلام مشغول اند. من گفتم: این سخنان را رها کن و به علی بگو: خارج شود وگرنه خود داخل شده و او را به زور خارج میکنم، در این هنگام فاطمه علیهاالسلام جلو آمد و پشت در ایستاد و گفت: ای گمراهان دروغ گو! چه میگویید؟ و چه میخواهید؟
🥀 من گفتم: ای فاطمه! فاطمه گفت: ای عمر! چه میخواهی؟ من گفتم: پسرعمویت را چه شده است که تو را برای جواب دادن فرستاده و خود پشت پرده نشسته است؟
🥀 فاطمه سلاماللهعلیها به من گفت: سرکشی تو ای بدبخت، مرا جلو فرستاد تا حجت را بر تو و هر شخص گمراه تمام کند. گفتم: سخنان یاوه و دروغهای زنان را رها کن و به علی بگو خارج شود. او گفت: نه دوستی است و نه کرامتی!، آیا مرا با حزب شیطان میترسانی ای عمر؟! و حال آنکه حزب شیطان ضعیف است.
🥀 من گفتم: اگر خارج نشود هیزم زیادی میآورم و اهل خانه و هر کس را که داخل آن هست به آتش میکشم، یا اینکه علی برای بیعت آورده شود.
🥀 و تازیانه قنفد را گرفتم و زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان ما به سرعت هیزم جمع کنید. و گفتم: من آتش را روشن میکنم. فاطمه سلاماللهعلیها گفت: ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و امیرمؤمنان.
📋 فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ یَدَیْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِی مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَیَّ فَضَرَبْتُ کَفَّیْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِیراً وَ بُکَاءً
▪️و فاطمة علیهاالسلام دستش را بر در گذاشته و نمی گذاشت در را باز کنم. با تازیانه بر دستان او زدم و او درد کشید، و شنیدم که گریه و ناله میکرد،
📋 فَکِدْتُ أَنْ أَلِینَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَکَرْتُ أَحْقَادَ عَلِیٍّ وَ وُلُوعَهُ فِی دِمَاءِ صَنَادِیدِ الْعَرَبِ، وَ کَیْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَکَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ،
▪️و نزدیک بود که دلم برایش بسوزد و از در برگردم، در این هنگام کینههای علی و ولع او در ریختن خون قهرمانان عرب و نیرنگ محمد (صلی الله علیه و آله) و جادوی او یادم افتاد، و با لگد بر در زدم، درحالی که فاطمه بر در تکیه کرده و اجازه نمی داد باز شود
📋وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَی الْمَدِینَةِ أَسْفَلَهَا، وَ قَالَتْ: یَا أَبَتَاهْ! یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ ابْنَتِکَ، آهِ یَا فِضَّةُ! إِلَیْکِ فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ،
▪️و شنیدم که چنان فریادی زد که گمان کردم مدینه زیر و رو شد، و گفت: پدرجان، ای رسول خدا، این گونه با دخترت و حبیبه ات رفتار میکند، آه ای فضه، مرا دریاب، به خدا قسم، بچهام در شکمم کشته شد.
📋 وَ سَمِعْتُهَا تَمْخَضُ وَ هِیَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَی الْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ الْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی، فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ
▪️و شنیدم که از درد زایمان مینالد و او به دیوار تکیه کرده بود، من در را باز کردم و داخل خانه شدم و فاطمه با چهره ای که جلوی چشمانم را گرفت جلو آمد، من از روی روبند او، سیلی بر دو گونه او زدم که گوشواره اش پاره شد و بر زمین افتاد.
📚بحارالانوار ج ٣٠ ص٢٨٧
@maghaatel
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸 یابن أبي طالب! اگر خارج نشوی، خانه را روی سرتان آتش میزنم...
عمر گفت: هر چه زودتر هیزم جمع کنید.
پس عمر همراه قنفذ و سربازانش به سمت خانه علی علیه السلام حرکت کردند. اُبیّ بن کعب گوید:
📋 ﻓﺴَﻤﻌﻨﺎ ﺻَﻬﻴﻞَ ﺍﻟﺨَﻴﻞِ ﻭ ﻭَقعَقةَ ﺍﻟﻠَّﺠﻢ
▪️ما صدای پای اسب ها و سربازان و شمشیر هایشان را شنیدیم و از خانه هایمان خارج شدیم تا به در خانه علی علیهالسلام رسیدیم.
📋 وَ ﻛﺎﻧَﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻗَﺎﻋﺪةً ﺧَﻠﻒَ ﺍﻟﺒﺎﺏِ، ﻓﻠَّﻤﺎ ﺭَﺃَﺗْﻬﻢ ﺃَﻏﻠَﻘَﺖّ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻓﻲ ﻭُﺟﻮﻫِﻬﻢ ﻭ ﻫِﻲَ ﻟﺎ ﺗَﺸُﻚّ ﺃَﻥْ ﻟﺎ ﻳُﺪﺧﻞَ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟّﺎ ﺑِإِﺫﻧﻬﺎ
▪️فاطمه زهرا سلام الله علیها پشت در نشسته بود و همینکه که دید عمر همراه سپاهیانش نزدیک شدند، در خانه را به رویشان بست و شکی نداشت که این ها بدون اذن به خانه اش وارد نمی شوند.
📋 ﻓَﻘﺮَﻋﻮﺍ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻗَﺮﻋﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍً
▪️آنها آمدند و در خانه را محکم کوبیدند؛ و صدایشان را بالا بردند و اهل خانه را با جملات گوناگون به بیعت با ابوبکر دعوت کردند.
عمر فریاد زد:
📋 ﻳَﺎﺑﻦَ أﺑﻲ ﻃالب ! ﺍِﻓﺘَﺢِ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻭﺍﻟﻠﻪِ ﻟَﺌِﻦْ ﻟَﻢ ﺗَﻔﺘﺤﻮﺍ ﻟﻨُﺤﺮﻗَﻨَّﻪ ﺑِﺎﻟﻨّﺎﺭ
▪️ای پسر ابوطالب! در را باز کن و الا خانه را آتش می زنیم.
📚 الهجوم علی بیت فاطمه سلام الله علیها ص١١٧
@maghaatel
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸شرح دردناک جمله « و بَطْنٍ فَتَقُوهُ » ...
در دعای صنمی قریش که از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده است و آن حضرت، طبق روایت، در قنوت نمازهایشان، پیوسته این دعا را می خواندند، این تعبیر فوق آمده است که از جنایت های عمر و ابوبکر و اتباعشان، و در واقع یکی از مصائب سنگینی که در قضیه هجوم اتفاق افتاد، این بود که عمر، علاوه بر ضرب لگد و تازیانه و سیلی و فشار در و دیوار و...، با خنجر، به شکم مبارک صدیقه کبری علیها السلام ضربه ای وارد کرد و آن بانوی مظلومه با این وسیله نیز مجروح کرد.
چند عبارت که در کتب حدیثی و تاریخی در این باره ذکر شده، را ذکر می کنیم:
🔘 ... وكانَ قاتلُ الزهراء (هو الخليفة الثاني نصّاً) الذي ضربَ البابَ على بَطنِها وثقبَ البابَ بالسكينَ على بَطنها وضَرَبها قنفذُ بالسَوط وكسَر يدَها .
▪️و قاتل فاطمه زهرا سلام الله علیها، خلیفه ثانی بود که درب خانه را به شکم او زد و از سوراخ در، چاقو بر شکم مبارك آن حضرت زد و قنفذ، غلام او، تازیانه زد و دست مبارك او را شکست.
📚تذكرة الائمه علیهم السلام، علامه مجلسي،ص ۶١.(چاپ سنگي ص ٩٨)
🔘 و في رواية: إنَّ عمرَ جَعَلَ السيفَ مِن ثَقبةِ البابِ علَي جَنبها،فَرفعَت فاطمةُ صوتَها و نادت: يا أبتها يا رسولَ الله
▪️ به روایتی عمر شمشیر را از شکاف در، بر پهلوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زد، و حضرت زهرا علیهاالسلام صدایش را بالا برد و فرمود ای پدرجان! ای رسول خدا!
📚 الموسوعة الكبري عن فاطمة الزهراء عليهاالسلام،ج ١١ ص۴۶به نقل از رسالة في التاريخ احوال الزهراء.(خطی)
🔘و در دعای صنمی قریش هم این تعبیر آمده که مولا علی علیه السلام اینگونه دعا کردند:
اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا وَ أَتْبَاعَهُمَا وَ أَوْلِيَاءَهُمَا وَ أَشْيَاعَهُمَا وَ مُحِبِّيهِمَا ... وَ بَطْنٍ فَتَقُوهُ وَ ضِلْعٍ كَسَرُوه .
▪️خدایا لعنت کن آن دو و پیروانشان و یارانشان و گرویدگان به آن دو و دوستانشان را،... به خاطر آن شکمی را که شکافتند و پهلویی را که شکستند.
📚المصباح للكفعمي ص ۵۵٢
@maghaatel
#معارف_فاطمی
♦️ تمام آسمانها و زمین از پرتویی از نور حضرت زهرا "سلاماللهعلیها"، نور گرفتهاست...
جابر بن یزید جُعفی گوید:
از امام صادق عليهالسلام پرسیدم:
چرا حضرت فاطمۀ زهرا علیهاالسلام، «زهراء» نامیده شدند؟
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ و جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا
🔹برای این که خدای تعالی او را از نور عظمت خود آفرید و زمانی که آن نور درخشید، تمام آسمانها و زمین به نور او روشن گشت...
📚 معانی الأخبار، ص۶۴
📚بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۲
📚منبع اهل تسنن: اهل البیت، توفیق ابوعلم، ص۱۱۲
@maghaatel
#معارف_فاطمی
#تبری
♦️ دوگانگی اهل سنت در نقل فضائل حضرت زهرا "سلاماللهعلیها" و نقل آزارهایی که از جانب عایشه به آن حضرت رسید...
با اینکه فضائل بسیاری از حضرت زهرا سلاماللهعلیها در کتب اهل سنت آمده است، که حتی برخی از این فضائل را نیز از عایشه نقل میکنند، اما در عین حال خودشان مکرراً نقل کردهاند که آزار و اذیت های بسیاری از جانب عایشه به حضرت زهرا "سلاماللهعلیها" رسیده است که به چند نمونه از آنها اشاره میکنم:
🔹ابی داود از صاحبان صحاح سته اهل سنت، نقل می کند که:
عایشه نسبت به فاطمه "سلاماللهعلیها" فحاشی می کرد و او را دشنام می داد.
📚سنن ابی داود ج ۴ ص ۲۰۸۸
🔹 ابن ابی الحدید معتزلی مینویسد:
بدگویی های عایشه نسبت به فاطمه زهرا "سلاماللهعلیها" ، به قدری زیاد بود که زنان مدینه خبر بدگویی های او را به فاطمه "سلاماللهعلیها" می رساندند و آن حضرت خیلی از عایشه شکایت داشت.
📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج ۹ ص ۱۹۳
🔹 "فتح الباری" مینويسد:
پیامبراکرم "صلیاللهعلیهوسلم" با عایشه برخورد کرد و فرمود:
« ما انت بمنتهیه یا حمیراء عن ابنتی »
▪️ تو دست از سر آزار و اذیت دخترم بر نمی داری؟!
📚فتح الباری ، ج ۹ ص ۲۲۲
🔹 عایشه پس از شهادت فاطمه زهرا "سلاماللهعلیها" نیز اظهار خوشحالی و شادمانی می کرد، چنان که ابن ابی الحدید معتزلی سنی نقل می کند:
اَظهرت مرضاً و نُقل الی علیّ کلامٌ ، یدل علی السرور
▪️ پس از درگذشت فاطمه زهرا "سلاماللهعلیها"، تمام زنان پیامبر به نزد بنی هاشم رفتند و تعزیت گفتند ، اما عایشه چنین نکرد و خودش را به مریضی زد و به علی "علیهالسلام" خبری رسید که حاکی از خوشحالی و سرور عایشه بود.
📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج ۹ ص ۱۹۸
🔸 در منابع شیعی، موارد بسیار زیادی از اذیت ها و آزارهای عایشه نسبت به اهلبیت "علیهم السلام" نقل شده است که ما فقط به چند مورد از منابع اهل سنت اکتفا کرديم.
@maghaatel
#معارف_علوی
♦️ دوست دارم آنقدر از فضائل علی علیه السلام دَم بزنم تا کشته شوَم...
در نَقلی آمده است:
به رُشید هجری(که از اصحاب سِرّ امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود) گفتند: آخرین حاجت تو چیست؟
رُشید گفت:
اَتَمَنَّی اَنْ اَصعَدَ اِلَی اَعوَادِ الکُوفةِ و اَبقَی مِنَ الصُبحِ اِلَی المَساءِ وَ اَذکُرَ مَناقِبَ علیِّ بنِ اَبی طالبَ ثُمَّ بَعدَ ذلکَ اُقتَلُ.
🔹آرزو دارم بر منبر های کوفه بروم و از صبح تا شب فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه را بگویم و بعد از آن کشته شوم...
📚العبرة الساکته؛ ج٢ص١٩٢
@maghaatel
#معارف_فاطمی
♦️ اگر فاطمه زهرا "سلاماللهعلیها" هزار پسر داشت، تمامیِِ آنان امام میشدند...
در روایتی آمده است:
لَو أنَّ فاطمةَ علیهاالسلام وَلَدتْ ألفَ وَلَدٍ ذَکَرٍ، لَکانَ کلَّ فَردٍ منهم إماماً
🔹اگر حضرت فاطمه زهرا "سلاماللهعلیها" هزار فرزند پسر به دنیا می آورد، هرکدام از آن ها امام میشد...
📚الأنوار العلویه (للنقدی) ص۴۳۳
@maghaatel