eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.2هزار دنبال‌کننده
5 عکس
10 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ هر شیعه باید خود را برای قیام امام زمان علیه السلام، آماده کند؛ و لو با یک تیر... ابو بصیر گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: لَیُعِدَّنَّ أحَدَکُم لِخُرُوجِ القائِمِ وَ لَو سَهماً، 🔹هریک از شما باید خود را برای خروج قائم آماده کند هر چند با یک تیر. فَإِنَّ اللهَ تَعالی إذا عَلِمَ ذلِکَ مِن نیَّتِهِ رَجَوتُ لِأَن یُنسیءَ في عُمُرِهِ، حَتّی یُدرِکَهُ 🔹که خدای تعالی هرگاه از نیّت او آن را بداند امیدوارم که در عمر او تأخیر اندازد تا آنکه قائم را درک کند [و از یاران و یاوران او باشد]. 📚 غیبت نعمانی ص۴۴۴ @maghaatel
♦️ لَا خَیرَ فِی العَیشِ بَعدَ الْحُسَیْنِ عَلَيْهِ السَّلَام... ابن قولویه از حلبی نقل کرده است که: امام صادق علیه السلام به من فرمود: روزی که امام حسین علیه السلام کشته شد، اهل بیت ما در مدینه صدای گوینده ای را شنیدند که ندا می‌داد: الیَوم نَزَلَ البلاءُ عَلَی هذِهِ الأَمَّةِ فَلا یَرَون فَرَحاً حَتَّی یَقُومَ قائِمُکُم فَیَشفِیَ صُدُورَکُم وَ یَقتُلَ عَدُوَّکُم وَ یَنالَ بِالوترِ أوتاراً 🔹بلا بر این امت فرود آمد و خوشی نخواهند دید تا روزی که قائم شما قیام کند و اندوه از دل شما برگیرد و دشمن شما را به کیفر رساند، و در برابر خونی که ریخته شده خون ها بریزد. 📚کامل الزیارات ص ۵۵٣ @maghaatel
◼️ این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر…؟ آقا (مرحوم آیت الله بهجت) بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند. احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست. سرم را به سمت‌شان چرخاندم. همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند، مثل ابر بهار از چشم‌های‌شان اشک می‌بارید. ترسیدم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رفت. بعد از نماز، آقا زیر لب گفتند: «این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر…؟» و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو می‌ریخت… 📚 در خانه اگر کس است؛ ص۵٩ @maghaatel
♦️ امام زمان علیه السلام، با نام مادرشان حضرت زهرا علیهاالسلام عنایت می‌کنند... مرحوم آية اللّٰه، سيّد محمّد حسن میرجهانی (صاحب کتاب شریف "جُنَّةُ العَاصِمَة") گوید: مدتّها بود كه به پادرد شدیدی گرفتار شده، و با همهٔ تلاش و كوشش و مراجعه به پزشكان جديد و أطبّاى قدیم، راه به جایی نبرده، و از فشار بیماری نقرس و سیاتیک (كه آن روزها « عرق اْلنساء » نام داشت) دیگر جانم به لب رسیده بود. روزی برخی از دوستان نزدم آمدند و مرا به شیروان خراسان بردند و به هنگام بازگشت بود كه در قوچان توقّف نموده، و به زیارت امامزاده ابراهیم علیه السلام در خارج از شهر قوچان رفتیم. از آنجایی كه هوائی لطیف و منظرهٔ جالبی داشت، دوستان پیشنهاد كردند كه آن روز نهار را در آنجا بمانیم و اینجانب هم پذیرفتم. آنان مشغول تهیّهٔ غذا شدند و من برای تجدید وضو به سوی رودخانه ای كه از نزدیک امامزاده می‌گذشت رفتم. فاصله تا رودخانه برای من زیاد بود، اما آهسته آهسته خود را تا آنجا كشیدم، و تجديد وضو نمودم، و در كنار رودخانه نشسته و به تماشای مناظر زیبا و دل أنگیز طبیعت پرداختم. ناگاه دیدم یک سید نورانی به سویم آمدند، و پس از سلام، همانند دوستی بسیار نزدیک گفتند: فلانی شما هستید؟ گفتم: آری، شما؟ گفتند با این كه أهل دعا و دوا هستی هنوز پای خود را معالجه نكرده ای؟ گفتم: تاكنون كه نشده است، پرسیدند: دوست داری درد پا و بیماریت را معالجه كنم؟ گفتم: چرا كه نه؟ نزدیكتر آمدند و در كنار من نشستند، و از جیب خود چاقوی كوچكی بیرون آوردند، و با به زبان آوردن نام مادرم فاطمه، نوک چاقو را بر أوّل نقطهٔ درد نهادند، و تا تا پشت پا و انتهای موضع درد كشیدند و فشار دادند، از شدّت درد كمی فریاد كشیدم و گفتم: آخ، چاقو را برداشتند و گفتند: خوب شدی، برخیز. به پا خاستم و دست به عصا بردم كه مثل همیشه با عصا حركت كنم كه ایشان عصا را از من گرفتند و به آن سوی رودخانه أفكندند، به خود آمدم دیدم عجب گویی پایم سالم است و هیچ أثری از درد نیست، پرسیدم: شما اینجا چه می‌كنید؟ با اشاره به أطراف، فرمودند: من در همین قلعه‌ها هستم، گفتم: پس من كجا می‌توانم شما را ببینم؟ فرمودند: تو آدرس مرا نخواهی دانست، امّا من آدرس شما و منزلتان را دانم كجاست، و درست و دقیق باز گفتند، و فرمودند: هرگاه مقتضی باشد نزد شما خواهم آمد و آنگاه از من دور شدند. در همین گیر و دار دوستان از راه رسیدند و گفتند: پس عصایت كو؟ گفتم: آقا را دریابید! امّا هرچه جستجو كردند اثری از آقا نیافتند... 📚کرامات اْلصّالحین، ص ۱۱۴ @maghaatel
♦️ از حقوق اهلبیت "علیهم السلام" بر گردن شیعیان، دعا برای انتقام از قاتلین حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها" بعد از هر نماز واجب... یکی از تعقیبات تمامی نماز های واجب دعای ذیل است که امام صادق علیه السلام به نقل کتاب جمال الصالحین و صحیفه مهدیه، فرمودند: همانا از حقوق ما بر شيعيان ما اين است كه بعد از هر نماز واجب دست هايشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگويند: يا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّلْ فَرَجَ الِ مُحَمَّدٍ، يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحْفَظْ غَيْبَةَ محمد يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنْتَقِمْ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام 🔹 اى پروردگار محمّد؛ فرج و گشايش امور آل محمّد را تعجيل فرما ؛ اى پروردگار محمّد؛ محافظت كن( دين را) درغيبت مُحَمَّدٍ، اى پرودگار محمّد؛ انتقام دختر محمّد عليهماالسلام را بگير... 📚 صحیفه مهدیه ص٢١٠ @maghaatel
🩸بخشی از نامه عمر به معاویه که مصائب در و دیوار را در آن ذکر می‌کند... در نامه ای که عمر به معاویه نوشت، خودش اعتراف به ظلم و جنایت هایی که در حق صدیقه کبری علیها السلام روا داشت، حکایت کرد که: 🥀 ... به سمت خانه علی علیه السلام رفتم و می‌خواستم او را با گفتگو از خانه اش بیرون بیاورم. کنیزشان فضه آمد، من به او گفتم: به علی بگو: برای بیعت با ابوبکر خارج شود؛ زیرا مسلمانان با او بیعت کرده اند. 🥀 فضه گفت: امیر مؤمنان علیه‌السلام مشغول اند. من گفتم: این سخنان را رها کن و به علی بگو: خارج شود وگرنه خود داخل شده و او را به زور خارج می‌کنم، در این هنگام فاطمه علیهاالسلام جلو آمد و پشت در ایستاد و گفت: ای گمراهان دروغ گو! چه می‌گویید؟ و چه می‌خواهید؟ 🥀 من گفتم: ای فاطمه! فاطمه گفت: ای عمر! چه می‌خواهی؟ من گفتم: پسرعمویت را چه شده است که تو را برای جواب دادن فرستاده و خود پشت پرده نشسته است؟ 🥀 فاطمه سلام‌الله‌علیها به من گفت: سرکشی تو ای بدبخت، مرا جلو فرستاد تا حجت را بر تو و هر شخص گمراه تمام کند. گفتم: سخنان یاوه و دروغ‌های زنان را رها کن و به علی بگو خارج شود. او گفت: نه دوستی است و نه کرامتی!، آیا مرا با حزب شیطان می‌ترسانی ای عمر؟! و حال آنکه حزب شیطان ضعیف است. 🥀 من گفتم: اگر خارج نشود هیزم زیادی می‌آورم و اهل خانه و هر کس را که داخل آن هست به آتش می‌کشم، یا اینکه علی برای بیعت آورده شود. 🥀 و تازیانه قنفد را گرفتم و زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان ما به سرعت هیزم جمع کنید. و گفتم: من آتش را روشن می‌کنم. فاطمه سلام‌الله‌علیها گفت: ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و امیرمؤمنان. 📋 فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ یَدَیْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِی مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَیَّ فَضَرَبْتُ کَفَّیْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِیراً وَ بُکَاءً ▪️و فاطمة علیهاالسلام دستش را بر در گذاشته و نمی گذاشت در را باز کنم. با تازیانه بر دستان او زدم و او درد کشید، و شنیدم که گریه و ناله می‌کرد، 📋 فَکِدْتُ أَنْ أَلِینَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَکَرْتُ أَحْقَادَ عَلِیٍّ وَ وُلُوعَهُ فِی دِمَاءِ صَنَادِیدِ الْعَرَبِ، وَ کَیْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَکَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ، ▪️و نزدیک بود که دلم برایش بسوزد و از در برگردم، در این هنگام کینه‌های علی و ولع او در ریختن خون قهرمانان عرب و نیرنگ محمد (صلی الله علیه و آله) و جادوی او یادم افتاد، و با لگد بر در زدم، درحالی که فاطمه بر در تکیه کرده و اجازه نمی داد باز شود 📋وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَی الْمَدِینَةِ أَسْفَلَهَا، وَ قَالَتْ: یَا أَبَتَاهْ! یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ ابْنَتِکَ، آهِ یَا فِضَّةُ! إِلَیْکِ فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ، ▪️و شنیدم که چنان فریادی زد که گمان کردم مدینه زیر و رو شد، و گفت: پدرجان، ای رسول خدا، این گونه با دخترت و حبیبه ات رفتار می‌کند، آه ای فضه، مرا دریاب، به خدا قسم، بچه‌ام در شکمم کشته شد. 📋 وَ سَمِعْتُهَا تَمْخَضُ وَ هِیَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَی الْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ الْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی، فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ ▪️و شنیدم که از درد زایمان می‌نالد و او به دیوار تکیه کرده بود، من در را باز کردم و داخل خانه شدم و فاطمه با چهره ای که جلوی چشمانم را گرفت جلو آمد، من از روی روبند او، سیلی بر دو گونه او زدم که گوشواره اش پاره شد و بر زمین افتاد. 📚بحارالانوار ج ٣٠ ص٢٨٧ @maghaatel
🩸 یابن أبي طالب! اگر خارج نشوی، خانه را روی سرتان آتش میزنم... عمر گفت: هر چه زودتر هیزم جمع کنید. پس عمر همراه قنفذ و سربازانش به سمت خانه علی علیه السلام حرکت کردند. اُبیّ بن کعب گوید: 📋 ﻓﺴَﻤﻌﻨﺎ ﺻَﻬﻴﻞَ ﺍﻟﺨَﻴﻞِ ﻭ ﻭَقعَقةَ ﺍﻟﻠَّﺠﻢ ▪️ما صدای پای اسب ها و سربازان و شمشیر هایشان را شنیدیم و از خانه هایمان خارج شدیم تا به در خانه علی علیه‌السلام رسیدیم. 📋 وَ ﻛﺎﻧَﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻗَﺎﻋﺪةً ﺧَﻠﻒَ ﺍﻟﺒﺎﺏِ، ﻓﻠَّﻤﺎ ﺭَﺃَﺗْﻬﻢ ﺃَﻏﻠَﻘَﺖّ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻓﻲ ﻭُﺟﻮﻫِﻬﻢ ﻭ ﻫِﻲَ ﻟﺎ ﺗَﺸُﻚّ ﺃَﻥْ ﻟﺎ ﻳُﺪﺧﻞَ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟّﺎ ﺑِإِﺫﻧﻬﺎ ▪️فاطمه زهرا سلام الله علیها پشت در نشسته بود و همینکه که دید عمر همراه سپاهیانش نزدیک شدند، در خانه را به رویشان بست و شکی نداشت که این ها بدون اذن به خانه اش وارد نمی شوند. 📋 ﻓَﻘﺮَﻋﻮﺍ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻗَﺮﻋﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍً ▪️آنها آمدند و در خانه را محکم کوبیدند؛ و صدایشان را بالا بردند و اهل خانه را با جملات گوناگون به بیعت با ابوبکر دعوت کردند. عمر فریاد زد: 📋 ﻳَﺎﺑﻦَ أﺑﻲ ﻃالب ! ﺍِﻓﺘَﺢِ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻭﺍﻟﻠﻪِ ﻟَﺌِﻦْ ﻟَﻢ ﺗَﻔﺘﺤﻮﺍ ﻟﻨُﺤﺮﻗَﻨَّﻪ ﺑِﺎﻟﻨّﺎﺭ ▪️ای پسر ابوطالب! در را باز کن و الا خانه را آتش می زنیم. 📚 الهجوم علی بیت فاطمه سلام الله علیها ص١١٧ @maghaatel
🩸شرح دردناک جمله « و بَطْنٍ فَتَقُوهُ » ... در دعای صنمی قریش که از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده است و آن حضرت، طبق روایت، در قنوت نمازهایشان، پیوسته این دعا را می خواندند، این تعبیر فوق آمده است که از جنایت های عمر و ابوبکر و اتباعشان، و در واقع یکی از مصائب سنگینی که در قضیه هجوم اتفاق افتاد، این بود که عمر، علاوه بر ضرب لگد و تازیانه و سیلی و فشار در و دیوار و...، با خنجر، به شکم مبارک صدیقه کبری علیها السلام ضربه ای وارد کرد و آن بانوی مظلومه با این وسیله نیز مجروح کرد. چند عبارت که در کتب حدیثی و تاریخی در این باره ذکر شده، را ذکر می کنیم: 🔘 ... وكانَ قاتلُ الزهراء (هو الخليفة الثاني نصّاً) الذي ضربَ البابَ على بَطنِها وثقبَ البابَ بالسكينَ على بَطنها وضَرَبها قنفذُ بالسَوط وكسَر يدَها . ▪️و قاتل فاطمه زهرا سلام الله علیها، خلیفه ثانی بود که درب خانه را به شکم او زد و از سوراخ در، چاقو بر شکم مبارك آن حضرت زد و قنفذ، غلام او، تازیانه زد و دست مبارك او را شکست. 📚تذكرة الائمه علیهم السلام، علامه مجلسي،ص ۶١.(چاپ سنگي ص ٩٨) 🔘 و في رواية: إنَّ عمرَ جَعَلَ السيفَ مِن ثَقبةِ البابِ علَي جَنبها،فَرفعَت فاطمةُ صوتَها و نادت: يا أبتها يا رسولَ الله ▪️ به روایتی عمر شمشیر را از شکاف در، بر پهلوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زد، و حضرت زهرا علیهاالسلام صدایش را بالا برد و فرمود ای پدرجان! ای رسول خدا! 📚 الموسوعة الكبري عن فاطمة الزهراء عليهاالسلام،ج ١١ ص۴۶به نقل از رسالة في التاريخ احوال الزهراء.(خطی) 🔘و در دعای صنمی قریش هم این تعبیر آمده که مولا علی علیه السلام اینگونه دعا کردند: اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا وَ أَتْبَاعَهُمَا وَ أَوْلِيَاءَهُمَا وَ أَشْيَاعَهُمَا وَ مُحِبِّيهِمَا ... وَ بَطْنٍ فَتَقُوهُ وَ ضِلْعٍ كَسَرُوه . ▪️خدایا لعنت کن آن دو و پیروانشان و یارانشان و گرویدگان به آن دو و دوستانشان را،... به خاطر آن شکمی را که شکافتند و پهلویی را که شکستند. 📚المصباح للكفعمي ص ۵۵٢ @maghaatel
♦️ الهی! سَرِ من هم جدا شود به پای سَرِ حسین علیه السلام... در روایتی نقل است که: اول مصیبتی که ذکر شد و واقع گردید خطاب از مصدر جلال الهی و به قلم امر شد که بنویس، این بود: انَّ الحسینَ یُقتَل غریباً وحیداً ◼️ به درستی که حسین (سلام اللّه علیه) کشته می شود غریب و یکّه و تنها. لوح پرسید: چه کسی می کشد حسین بن علی علیه السلام را؟ جواب آمد: می کشد او را یزید بن معاویه. و قلم نوشت بر لوح که: «خدا لعنت کند یزید را» حق تعالی به قلم وحی نمود که: مستحق گردیدی ثنای مرا به اینکه لعن کردی یزید را. و پس از اینکه قلم نوشت آنچه از جانب امت رسول خدا صلی الله علیه و آله، بر سر امام حسین علیه السلام می آید، قلم عرض کرد: الهی سر من هم جدا شود!چنانچه سر منوّر حسین سلام الله علیه جدا می شود تا من هم شریک باشم در ثواب شهداء در رکاب او. و خداي متعال اذن داد تا سَر قلم هم جدا شود. 📚شعشعه الحسینیه یزدی ص۶٣ 📚انوارالشهاده (خطی) @maghaatel
♦️ رسول خدا صلی الله علیه و آله، نام مولا علی علیه السلام را بدون وضو بر زبان نمی‌آورد... در روایتی آمده است: رسول خدا صلی اللّه علیه وآله روزی بر خانه دخترش فاطمه "صلوات الله علیها" داخل شد،حضرت زهرا "صلوات الله علیها" پرسید: ای پدر امروز از پسر عمویت علی "صلوات الله علیه" نپرسیدی؟ رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود: یا فاطمة! الیومَ ما کنتُ عَلَی وضوءٍ و لِذَلک ما سالتُ عنهُ ما ذکرتُ اسمَه بِغیرِ وضوء. 🔹ای فاطمه! امروز وضو نداشتم و به خاطر همان نپرسیدم و مادامی که با وضو نیستم، نام علی"علیه السلام" را بر زبان نمی‌آورم. 📚 کبریت احمر(بیرجندی)ص ٢۵٩ هزار مرتبه شستم دهان به مُشک و گلاب هنوز هم نام تو بُردن کمال بی ادبیست... @maghaatel
♦️ تمام آسمان‌ها و زمین از پرتویی از نور حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها"، نور گرفته‌است... جابر بن یزید جُعفی گوید: از امام صادق عليه‌السلام پرسیدم: چرا حضرت فاطمۀ زهرا علیهاالسلام، «زهراء» نامیده شدند؟ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ و جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا 🔹برای این که خدای تعالی او را از نور عظمت خود آفرید و زمانی که آن نور درخشید، تمام آسمانها و زمین به نور او روشن گشت... 📚 معانی الأخبار، ص۶۴ 📚بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۲ 📚منبع اهل تسنن: اهل البیت، توفیق ابوعلم، ص۱۱۲ @maghaatel
♦️ دوگانگی اهل سنت در نقل فضائل حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها" و نقل آزارهایی که از جانب عایشه به آن حضرت رسید... با اینکه فضائل بسیاری از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در کتب اهل سنت آمده است، که حتی برخی از این فضائل را نیز از عایشه نقل می‌کنند، اما در عین حال خودشان مکرراً نقل کرده‌اند که آزار و اذیت های بسیاری از جانب عایشه به حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها" رسیده است که به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنم: 🔹ابی داود از صاحبان صحاح سته اهل سنت، نقل می کند که: عایشه نسبت به فاطمه "سلام‌الله‌علیها" فحاشی می کرد و او را دشنام می داد. 📚سنن ابی داود ج ۴ ص ۲۰۸۸ 🔹 ابن ابی الحدید معتزلی می‌نویسد: بدگویی های عایشه نسبت به فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" ، به قدری زیاد بود که زنان مدینه خبر بدگویی های او را به فاطمه "سلام‌الله‌علیها" می رساندند و آن حضرت خیلی از عایشه شکایت داشت. 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج ۹ ص ۱۹۳ 🔹 "فتح الباری" می‌نويسد: پیامبراکرم "صلی‌الله‌علیه‌وسلم" با عایشه برخورد کرد و فرمود: « ما انت بمنتهیه یا حمیراء عن ابنتی » ▪️ تو دست از سر آزار و اذیت دخترم بر نمی داری؟! 📚فتح الباری ، ج ۹ ص ۲۲۲ 🔹 عایشه پس از شهادت فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" نیز اظهار خوشحالی و شادمانی می کرد، چنان که ابن ابی الحدید معتزلی سنی نقل می کند: اَظهرت مرضاً و نُقل الی علیّ کلامٌ ، یدل علی السرور ▪️ پس از درگذشت فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"، تمام زنان پیامبر به نزد بنی هاشم رفتند و تعزیت گفتند ، اما عایشه چنین نکرد و خودش را به مریضی زد و به علی "علیه‌السلام" خبری رسید که حاکی از خوشحالی و سرور عایشه بود. 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج ۹ ص ۱۹۸ 🔸 در منابع شیعی، موارد بسیار زیادی از اذیت ها و آزارهای عایشه نسبت به اهلبیت "علیهم السلام" نقل شده است که ما فقط به چند مورد از منابع اهل سنت اکتفا کرديم. @maghaatel
♦️ دوست دارم آن‌قدر از فضائل علی علیه السلام دَم بزنم تا کشته شوَم... در نَقلی آمده است: به رُشید هجری(که از اصحاب سِرّ امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود) گفتند: آخرین حاجت تو چیست؟ رُشید گفت: اَتَمَنَّی اَنْ اَصعَدَ اِلَی اَعوَادِ الکُوفةِ و اَبقَی مِنَ الصُبحِ اِلَی المَساءِ وَ اَذکُرَ مَناقِبَ علیِّ بنِ اَبی طالبَ ثُمَّ بَعدَ ذلکَ اُقتَلُ. 🔹آرزو دارم بر منبر های کوفه بروم و از صبح تا شب فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه را بگویم و بعد از آن کشته شوم... 📚العبرة الساکته؛ ج٢ص١٩٢ @maghaatel
♦️ اگر فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" هزار پسر داشت، تمامیِِ آنان امام می‌شدند... در روایتی آمده است: لَو أنَّ فاطمةَ علیهاالسلام وَلَدتْ ألفَ وَلَدٍ ذَکَرٍ، لَکانَ کلَّ فَردٍ منهم إماماً 🔹اگر حضرت فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" هزار فرزند پسر به دنیا می آورد، هرکدام از آن ها امام می‌شد... 📚الأنوار العلویه (للنقدی) ص۴۳۳ @maghaatel
♦️ مادر ما، نقطه پرگار همه فضائل و مناقب است... در روايتي امام حسن مجتبی علیه السّلام فرمودند: هِیَ نُقطَةُ دائرَةِ المَناقبِ و المَفاخِر. 🔹 مادرم فاطمه زهرا علیهاالسلام نقطه وسط دایره همه مناقب و مفاخر است. 📚المنتخب (طريحي)ص ۱۶۴ 📚جنة العاصمة ص٢١ @maghaatel
♦️ فاطمه زهرا علیهاالسلام، سبب فضلیت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم هستند... مردی از حضرت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم سوال کرد: فاطمه علیهاالسلام برتر است یا مریم علیهاالسلام؟ حضرت سکوت کردند. دوباره سوال را تکرار کرد آیا فاطمه زهرا علیهاالسلام برتر است یا مریم علیهاالسلام؟ حضرت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: فاطمةُ فَضلِى في الدنيا و الآخرة فاطمةَ بِضعة منّي. 🔹فاطمه علیهاالسلام در دنیا و آخرت سبب فضل من است؛فاطمه پاره تن من است. 📚تفسیر فرات کوفی ص۲۰ @maghaatel
♦️ تا میتوانی اعمال عبادی را به نیابت از حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها" انجام بده... موسى بن قاسم گوید: به حضرت امام جواد عليه السّلام عرض كردم: من تصميم داشتم از طرف شما و پدرت طواف كنم اما به من گفتند: از طرف امامان نبايد طواف كنى. امام علیه السّلام فرمود: هر چه برايت مقدور بود به نیابت از امامان طواف كن؛اين كار جايز است. پس از سه سال مجددا آمدم و عرض كردم: من در مورد طواف از طرف شما و پدرتان اجازه خواستم شما هم اجازه فرموديد هر چه توانستم طواف كردم به نيابت شما؛ بعد در قلبم چيزى خطور كرد ة به آن عمل كردم. امام علیه السلام فرمود: چه خطور كرد؟  گفتم: يك روز از جانب پيامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله طواف كردم. امام سه مرتبه فرمود: صلوات خداوند بر رسول خدا. روز دوم از جانب امير المؤمنين علیه السلام روز سوم از طرف امام حسن روز چهارم از طرف امام حسين و روز پنجم از طرف علي بن الحسين و ششم از طرف حضرت باقر روز هفتم از طرف جعفر بن محمّد و روز هشتم از طرف پدربزرگ شما حضرت موسى بن جعفر و روز نهم از طرف پدرتان حضرت رضا و روز دهم از طرف شما (علیهم‌السلام)اينها پيشوايانى هستند كه معتقد بولايت آنهايم. فرمود: در اين صورت اعتقادى دارى كه خداوند جز چنين اعتقادى را از بندگان خود نمى‏پذيرد. عرض كردم: گاهى از طرف مادرتان فاطمه زهرا علیهاالسلام طواف ميكنم و گاهى طواف نمى‏كنم.  امام جواد علیه‌السلام فرمود: هر چه ميتواني بيشتر طواف نما به نیابت از مادرم حضرت زهرا علیهاالسلام ؛كه اين كار بهترين عملى است كه انجام ميدهى ان شاء الله 📚الکافی ج۴ ص۳۱۴ @maghaatel
♦️ هر که بر روی زمین راه می‌رود، در مهریه حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها" قدم برمی‌دارد... در روایتی پيامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: ‏ يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ زَوَّجَكَ فَاطِمَةَ وَ جَعَلَ صَدَاقَهَا الْأَرْضَ فَمَنْ مَشَى عَلَيْهَا مُبْغِضاً لَكَ‏ مَشَى‏ حَرَاما. 🔹اى على جان! همانا خداوند فاطمه علیهاالسلام را براى تو تزويج نمود و مهريه‏ او را تمام زمين قرار داد، پس هر كه در زمين حركت كند در حالى كه بغض تو را در دل دارد، قدم زدنش در زمين حرام است. 📚کشف الغمه ج۱ص۴۷۲ @maghaatel
♦️ مادرم فاطمه باشد پدرم شاه نجف... 💠 در روایتی امام صادق علیه السّلام در مقامات‌ حضرت زهرای مرضيه علیهاالسلام فرمودند: هِیَ أُمُّ اَلْمُؤْمِنِینَ ... 🔹مادر ما فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، مادر مومنان است. 📚تفسير فرات الكوفي ص۵۸۱ 💠 در روایت دیگری امام صادق عليه السّلام فرمودند: إِنَّ أَطْفَالَ شِیعَتِنَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ تُرَبِّیهِمْ فَاطِمَةُ علیهاالسلام. 🔹 بی شک خردسالان شیعه ما از مؤمنان را فاطمه زهرا عليهاالسلام پرورش می‌دهد. 📚 تفسیر قمی ج ۲ ص ۳۰۹ @maghaatel
💠 به مناسبت سالروز به درک واصل شدن خلیفه اول، (٢٢ جمادی الثانی) چند روایت ناب خدمت اعضای محترم کانال تقدیم می‌شود👇👇👇👇
♦️ اثبات کفر خليفه اول، از داستان غار در بیان امام صادق عليه السلام‌... حمزة بن حمران گوید: با امام صادق علیه السلام در مورد احتجاج مردم(تابعین خلفا) بر ما(شیعیان) در مسئله غار صحبت کردم. (که آن‌ها می‌گویند اگر ابوبکر فرد صالحی نبود پس چگونه یار غار نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بود!؟) حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: همین مطلب برای تو کفایت میکند که خداوند تبارک و تعالی هیچ جای قرآن، رسول الله صلی الله علیه و اله را همراه مومنین ذکر نفرموده مگر اینکه سکینه و آرامش را بر همگی آنان هم نازل فرموده است. اما در قضیه غار ، سکینه (آرامش) را فقط بر پیامبرش نازل فرمود و دیگری را از مفاد آیه خارج نمود. و آرامش را به رسول خدا صلَّی الله علیه و آله اختصاص داد؛ نه دیگری. یعنی اگر ابوبکر هم مومن می‌بود، خداوند متعال بر او نیز آرامش نازل میفرمود و از سکینه الهی محروم نمیشد. 📚بحار الأنوار ج۳۰ ص۲۳۱ 📚مستطرفات السّرائر ص ۱۳۸، حدیث ۶ 🔻آیه معروف به آیه غار: إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ  وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ{التوبه ۴۰} 🔻نزول آرامش الهی به مومنین همراه پیغمبر در آیات دیگر: ١. ثُمَّ أَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِين وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿التوبة: ٢٦﴾ ٢. إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿الفتح: ٢٦﴾ @maghaatel
♦️ هر پیامبری، دو شیطان همیشه همراه دارد... از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: خداوند هیچ فرستاده ای را مبعوث نکرد مگر آنکه در زمان آن فرستاده، دو شیطان بودند که او را آزار داده و علیه او فتنه بر پا کرده و مردم را بعد از او گمراه می‌کردند. اما پنج پیامبر اولی العزم: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمد که درود خداوند برهمه آن‌ها باد، هر کدام در زمان خود دو شیطان داشتند؛ اما دو شیطان نوح، فقیطیفوس و خرام، و دو شیطان حضرت ابراهیم، مکیل و رذام و دو شیطان حضرت موسی، سامری و مرعقیبا بودند و دو شیطان حضرت عیسی مولس و مریسان وَ أَمَّا صَاحِبَا مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَحَبْتَرٌ وَ زُرَیْقٌ 🔸و دو شیطان حضرت محمد صلَّی الله علیه و آله، حبتر و زریق (عمر و ابوبکر) بودند. 📚تفسیر قمی ج۱ ص۲۱۴ @maghaatel
♦️ عقوبت کسانی که گمان دارند خلیفه اول و دوم، از اسلام و مسلمانی، بهره ای دارند... امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریفه «وَلاَ یَنظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» آل عمران: ۷۷ {و خدا روز قیامت به آنان نمی نگرد و پاکشان نمی گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت. } می‌فرماید: کسانی که ادعا کنند امامت از جانب خداوند نیست و امامی را که از سوی خداوند تعیین شده، انکار نمایند. و هر کس که بگوید: فلانی و فلانی(اولی و دومی) در اسلام سهم و نصیبی دارند. 📚تفسیر العیاشی ج١ ص ۱۷۸، حدیث ۶۴ @maghaatel
♦️اهمیت بالای لعن دشمنان اهلبیت، در تعقیب نمازهای واجب... 💠 دو نفر از اصحاب نزدیک به امام صادق علیه السلام می گویند: ما از امام جعفر صادق علیه السلام شنیدیم که ایشان در پایان هر نماز واجب، چهار نفر از مردان و چهار نفر از زنان را لعن می‌فرستاد: فلان(ابوبکر) ، فلان (عمر) ، فلان (عثمان) ، معاویة، و نام آنان را می‌برد. و از زنان فلانی(عایشه) ، فلانی(حفصه) ، هند و‌ امّ الحکم (خواهر معاویه) 📚الکافی ج ۳ ص ۳۴۲، 📚التهذیب ج ۱ ص ۲۲۷ 💠 در روایتی دیگر امام باقر علیه السلام فرمودند: إِذَا انْحَرَفْتَ عَنْ صَلَاةٍ مَکْتُوبَةٍ فَلَا تَنْحَرِفْ إِلَّا بِانْصِرَافِ لَعْنِ بَنِی أُمَیَّةَ 🔹 هنگام برگشتن از نماز واجب، جز با لعن بنی امیه برنگرد. 📚 التهذیب ج ۱ ص ۱۶۵ و ۲۲۷ 💠 حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها خطاب به ابوبکر فرمودند: واللَّهِ لَأَدْعُوَنَّ اللَّهَ عَلَیْکَ فِی کُلِّ صَلَاةٍ أُصَلِّیهَا. 🔹 به خدا قسم در هر نمازی که می‌خوانم، تو را نفرین میکنم. 📚بحارالانوار ج٢٩ ص۶٢٨ @maghaatel
♦️ ای مرد عرب! به اندازه تمام خاک‌های بیابان‌ها و موهای حیوانات به من ظلم شده است... روزی مرد عربی در مسجد کوفه به محضر امیرالمؤمنین "صلوات الله علیه" رسید و عرض کرد: «من مظلومم!» حضرت به او فرمودند: «جلو بیا!» مرد عرب نزدیک آمد؛ حضرت فرمودند: «چه می‌گویی؟» گفت: «یا امیرالمؤمنین، مظلومم!» امام علیه السلام فرمودند: «باز هم جلوتر بیا!» آن مرد نزدیک‌تر آمد، تا حدی که حضرت دستان مبارکشان را روی زانوان او گذاشتند و فرمودند: «چیست آن ظلمی که بر تو شده؟» مرد عرب از ظلمی که به او شده بود، لب گشود و شکایت خود را مطرح کرد؛ سپس حضرت فرمودند: یَا أَعْرَابِیُّ أَنَا أَعْظَمُ ظُلَامَةً مِنْکَ ظَلَمَنِی الْمَدَرُ وَ الْوَبَرُ وَ لَمْ یَبْقَ بَیْتٌ مِنَ الْعَرَبِ إِلَّا وَ قَدْ دَخَلَتْ مَظْلِمَتِی عَلَیْهِمْ 🔹ای مرد عرب! من از تو بیشتر مورد ظلم قرار گرفته‌ام؛ بر من به مقدار خاک‌های بیابان و به تعداد موهای حیوانات، ظلم شده است؛ خانه‌ای در عرب نیست، جز اینکه مظلمه‌ی من بر گردن آنهاست؛ وَ مَا زِلْتُ مَظْلُوماً حَتَّی قَعَدْتُ مَقْعَدِی هَذَا 🔹 من همیشه مظلوم بوده‌ام تا همین جا که در مقابل تو نشسته‌ام! 📚الخرائج (راوندی)، ج۱، ص۱۸۰ @maghaatel