#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸۲۳ ربیعالاول سالروز ورود حضرت معصومه سلاماللهعلیها به شهر قم... | استقبال با شکوه بزرگان قم از بانوی کرامت...
در نقلها آمده است:
زمانی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها قصد آمدنِ به شهر قم را نمودند،
📋 لَمَّا وَصَلَ خَبَرُهَا إِلَى قُمَّ اِسْتَقْبَلَهَا أَشْرَافُ قُمَّ وَ تَقَدَّمَهُمْ مُوسَى بْنُ اَلْخَزْرَجِ
🔻همینکه خبر رسید که ایشان در راه آمدن به قم هستند،بزرگان قم و پیشاپیش آنها موسی بن خزرج به استقبال ایشان رفتند.
📋 فَلَمَّا وَصَلَ إِلَيْهَا أَخَذَ بِزِمَامِ نَاقَتِهَا وَ جَرَّهَا إِلَى مَنْزِلِهِ
🔻موسی بن خزرج وقتی به ایشان رسید، مهار شتر ایشان را گرفت و شتر را تا منزل خود کشاند.
📚تاریخ قم ص ۲۱۳
📚بحارالانوار ج۴۸ ص۲۹۱
✍ این ز یک خواهر و از خواهر دیگر بشنو
این ز معصومه و از زینب مضطر بشنو ...
...در دروازهٔ شهر شام سه روز اسرای آل الله را بازگرفتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيينها بستند به گونه ای كه كسى تابحال چنین نديده بود.
📜 ثمّ استَقبَلتْهم مِْن أهلِ الشّامِ زِهاءَ خمس مائة ألف مِن الرّجال و النّساء مَعَ الدّفوف، و خرَجَ أمراءُ النّاسِ مع الطّبولِ و الصّنوجِ و البوقات،
▪️قريب پانصد هزار مرد و زن با دفها و اميران ايشان با طبلها و كوسها و بوقها و دهلها بيرون آمدند؛
📜 و كانَ فيهِم ألوفٌ مِن الرّجالِ و الشّبّانِ و النّسوانِ يَرقصونَ و يَضربونَ بالدّفّ و الصّنج و الطّنبور، و قد تزيّنَ جميعُ أهلِ الشّام بِألوانِ الثّيابِ و الكُحل و الخَضاب .
▪️چند هزار مرد و جوان و زن، رقص كنان با دف و چنگ و طبلزنان، به استقبال آمده بودند. همه اهل شام، دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباسهای زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند.
📚كامل بهايى،ج۲ ص۲۹۲
📚نفس المهموم،ص۴۳۲
📝 دارد مسیح ما میاید دیگر از راه
پس خیر میبیند گدا سرتاسر از راه
ما قبله خود را گرفتیم آخر از راه
دست نیاز از ما و ناز دلبر از راه
از شوق لبریز است چشم جاده حتی
از خانه بیرون ریخت هر دلداده حتی
این دختر زهرا که نه! زهراست اصلا
در صبر عین زینب کبراست اصلا
بین کریمان شهره در دنیاست اصلا
جان علی موسی الرضای ماست اصلا
ساکن شده اینجا! که چون باران ببارد...
در شوره زار شهر قم گندم بکارد
در محملش امنیتی بسیار دارد
اندازه یک شهر خدمتکار دارد
هم ناقه ای آرام و بی آزار دارد
هم اینکه راهی راحت و هموار دارد
اهل محل نه بددهن نه لات هستند
تا چند خانه دور و بر سادات هستند
چشمی به ناموس خدا هرگز نخورده
بر چادر او جای پا هرگز نخورده
سیلی برویش بی هوا هرگز نخورده
آسیبی از شلاق ها هرگز نخورده
امن است راهش بی بروبرگرد اینجا
سررا به زیر انداخته هر مرد اینجا
دستی سوی معصومه طه نیامد
پیش نگاهش خیزران بالا نیامد
تا کاخ بالاجبار و با دعوا نیامد
پای پیاده یک قدم حتی نیامد
هرچند بی بی روزه بود اما غذا بود
در هرشرایط احترام او به جا بود
@maghaatel
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸 محل سکونتی که اهل «قم» و اهل «شام» برای دخترانِ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آماده کردند ...
در نقلی آمده است:
📝 موسی بن خزرج ، حضرت معصومه سلاماللهعلیها را به خانهای آورد که خالی از تردّد اغیار بود و بهترین حجره آن را در اختیار آن بانوی مخدّره قرار داد؛ چند کنیز پاکیزه را نیز برای خدمت آن بانوی مخدّره معین نمود...
📚صد و یک منبر،امینالواعظین اردبیلی، ص۱۷۶
✍ اما یا حضرت معصومه...
چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن مخدّرات مظلومهای که در شهر شام، آنان را در محلی جای دادند که درباره آن محل، نقل کردهاند:
📜 لا تَقيهُنَّ مِنْ حَرٍّ و لا بَردٍ،
▪️آن خرابه به گونهای بود که آنها را از سرما و گرما حفظ نمیکرد...
📜 حتّی تَقشَرّتِ الجُلودُ و سٰالَ الصّدیدُ بَعد کُنّ الخُدور
▪️پس از پرده نشینی و سایه پروری، رخسارشان پوست انداخت و خون از صورتهایشان جاری گشت،(۱)
📜 فَلَم یَکُنْ لهم طَعامٌ ولاسِراجٌ ولاشَرابٌ فَلاجَرَمَ جَمَعَ کُلُّ واحِدٍ مِنهُم تُرابًا وَ وَضَعوا وُجوهَهُم علی التُّرابِ و بَکَوا بُکاءا شَدیدا
▪️ در آن خرابه، هیچ طعام و نوشیدنی نداشتند و حتی چراغی در آن تاریکی نزدشان نبود؛ پس از روی ناچاری هرکدام از ایشان مقداری خاک را جمع کردند و صورتهای مبارکشان را بر خاک نهادند و به شدت گریه میکردند.(۲)
🥀 سقف خرابه شام به گونهای بود که در شُرف خراب شدن بود؛ بعضی از أسرای آل الله میگفتند:
📜 إنّما جُعِلنٰا في هٰذا البَيت لِيَقعَ علَينا.
▪️ما را در این خرابه جای دادند که سقف آن بر سر ما خراب شود.(۳)
📚(۱)مثير الأحزان، ص۱۰۳
📚(۲)بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۸
📚(۳)الخرائج و الجرائح ج٢ ص٧۵٣
✍ قم شد مسیرِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله ...
@maghaatel
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸راهِ «شام» و راهِ «قم» ...
مسیرهایی که تفاوتِ بسیار داشت ...
در نقلی آمده است:
وقتی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها نزدیک شهر قم شدند؛ بزرگان و سادات قم از شهر خارج شدند و به استقبال آن حضرت رفتند؛ عدهای از مردانِ قم نیز، مسیر آمدنِ مَحمل آن بانوی مکرّمه را هموار نمودند؛ اگر سنگ و یا مانعی در مسیر ناقه آن حضرت بود، آن را برمیداشتند تا مبادا ناقه آن حضرت، با آن برخورد کند ...
📚صد و یک منبر،امینالواعظین اردبیلی، ص۱۷۵
✍ آه یا حضرت معصومه...
در مسیر شام، قضیه کاملاً برعکس بود...
🔖 در زمان قیام مختار، «سهیل بن عَریف خزاعی ملعون» را به نزد او آوردند.
مختار گفت:
🥀 ای سهیل! تو آن نیستی که سیخ بر شتران میزدی تا رَم کنند و دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از روی شتران بر زمین بیفتند!؟ سهیل انکار کرد.
🥀 مختار گفت: اگر صد مصحف بسوزانی که من باور نمیکنم! پس دستور داد تا انگشتان چهار دست و پای او را بریدند و در آفتاب انداختند تا به جهنم واصل شد.
📚مخزن البکاء، ص ٧۴٨
📝 رفـته بین هر بیـابان در هـوای دلبرش
روی ناقه بینمحمل سایبان دارد سرش
شکر! نامحرم ندیده هیچکس دور و برش
یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش
درد پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پای بیبی زخمی از خار مغیلان نیست نیست
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لب تشنه رضای خویش را بیسر ندید
عـمهاش زینب ولی زیر لگـدها مانده بود
بین آن نـامـردهای پـست تـنها مـانـده بود...
@maghaatel
#معارف_حسینی
🩸قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
«حسینی» باش تا محشر نگویند
چرا پروندهات امضاء ندارد...
در ضمن روایتی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
و مَن أحَبَّ أن يَلقَى اللّهَ وهُوَ لا خَوفَ عَلَيهِ فَليُوالِ ابنَهُ الحُسَينَ علیهالسلام
🔹هر آن کس که دوست دارد بدون بيم و هراس (در روز حشر) به ملاقات خدای متعال برود، پس بايد سنگِ محبّت و ولایت حسین بن علی علیهماالسلام را دائماً بر سینهاش بکوبد.
📚الفضائل،ابنشاذان، ص۱۴۰
📚بحارالأنوار، ج۲۷ ص۱۰۷
@Maghaatel
#معارف_مهدوی
🟢 بیعت با طاغیِ هر زمان، بر گردنِ هر امامی است مگر حضرت حجت ارواحنافداه ...
ابو سعيد عقيصاء گويد:
وقتى که امام حسن عليهالسّلام با معاويه صلح نمود، مردم به نزد او آمدند و بعضى از آنها امام علیهالسلام را به واسطه بيعتش مورد سرزنش قرار دادند؛
🔻امام مجتبی عليهالسّلام فرمود:
واى بر شما، چه مىدانيد كه چه كردم؟!
به خدا سوگند اين عمل براى شيعيانم از آنچه كه آفتاب بر آن بتابد و غروب كند بهتر است! آيا نمىدانيد كه من امام مفترض الطّاعه بر شما هستم و به نصّ رسول خدا صلّىاللَّهعليهوآلهوسلّم يكى از دو سروران جوانان بهشتم!؟ گفتند: آرى؛
🔹امام حسن مجتبی علیهالسلام فرمود:
آيا مىدانيد كه وقتى خضر عليهالسّلام كشتى را سوراخ كرد و ديوار را بپا داشت و آن جوان را كشت، اين اعمال موجب خشم موسىبنعمران گرديد؛ چون حكمت آنها بر وى پوشيده بود؛ امّا آن اعمال نزد خداى تعالى عين حكمت و صواب بود!!
أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ یَقَعُ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ
🔻آيا مىدانيد كه هيچ يك از ما ائمّه نيست جز آنكه بيعت سركش زمانش بر گردن اوست، مگر قائم آل محمد صلیاللهعلیهوآله.
همانی كه روح اللَّه، عيسى بن مريم پشت سر او نماز مىخواند؟ خداوند ولادت او را مخفى مىسازد و شخص او نهان مىشود تا آنگاه كه خروج كند بيعت احدى بر گردن او نباشد. او نهمين از فرزندان برادرم حسين است و فرزند سرور كنيزان، خداوند عمر او را در دوران غيبش طولانى مى گرداند،
ثُمَّ یُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِی صُورَةِ شَابٍّ ابْنِ دُونِ أَرْبَعِینَ سَنَةً
🔹سپس با قدرت خود او را در صورت جوانى كه كمتر از چهل سال دارد ظاهر مى سازد تا بدانند كه خداوند بر هر كارى توانا است.
📚کمالالدین؛ج۱،ص۴۳۴
📚الاحتجاج،ص۱۴۸
@Maghaatel
.
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله با مدد ساحت قدسیِ حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، در این ایام باقیمانده تا سالروز شهادت آن حضرت، در ایامی که در آن، مناسبت خاصّی وجود ندارد، به :
👈 فرازهایی از تاریخ مدینه از شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تا شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
و
👈 گلچینی از فضائل و مناقب کمتر گفته و شنیده از صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
میپردازیم؛ به امید نیمنگاهی از نگاهِ مهربانانه و مادرانه آن بانوی شهیده...
@Maghaatel
#تبری
#سقیفه
🔰 اولین کسی که با شخص «اوّلی» بیعت کرد، چه کسی بود؟!
مرحوم کلینی در کتاب «الکافی» شریف اینگونه نقل میکند:
بعد از تشکیل سقیفه بنی ساعده و بیعت مردم با اوّلی، روزی امیرالمومنین علیهالسلام به سلمان فرمودند:
آیا میدانی اولین کسی که وقتی او [ابوبکر] بالای منبر رفت، با او بیعت کرد، چه کسی بود؟ عرض کردم: نه، ولی پیرمردی را دیدم که بر عصای خود تکیه داده بود و آثار سجده بر پیشانی او آشکار بود و بسیار با استکبار راه میرفت، اولین نفر او بود که بالای منبر رفت و بر دامن ابوبکر افتاد و گریه میکرد و میگفت:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یُمِتْنِی مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی رَأَیْتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ ابْسُطْ یَدَکَ فَبَسَطَ یَدَهُ فَبَایَعَهُ
🔻سپاس خدایی را که مرا زنده نگه داشت تا تو را در این مکان ببینم، دستانت را باز کن تا بیعت کنم. ابوبکر نیز دستانش را باز کرد و او با ابوبکر بیعت کرد؛ سپس پایین آمد و از مسجد بیرون رفت.
👈 امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
ای سلمان! آیا میدانی او که بود؟ عرض کردم: نه، اما از حرف زدنش بَدم آمد، انگار از شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خوشحال بود. مولا علی علیهالسلام فرمودند:
ذَاکَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ
🔻او ابلیس - لَعنَهُ الله - بود،.
👈 ... آری رسول خدا صلیاللهعلیهوآله این وعده را به من داده بودند که اولین کسی که بر روی منبر من با او (اولی) بیعت میکند، ابلیس است که خود را به صورت پیرمردی پر تکبر در آورده است و چنین و چنان میگوید.
🔻سپس از مسجد بیرون میآید و شیاطین و ابلیس هایش جمع میشوند و برایش به سجده میافتند و میگویند:
ای سرور و ای بزرگ ما! تو کسی هستی که آدم را از بهشت بیرون کردی! و او میگوید کدام امت است که پس از پیامبرش گمراه نشود؟ هرگز؛ فکر میکردید که من نمیتوانم راهی بر فریفتن آنها بیابم؟ دیدید که کاری با آنان کردم که فرمان خداوند مبنی بر اطاعت از او و فرمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را رها کردند.
🔹در آخر امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: این، تحقق همان سخن خداوند متعال است که فرمود:
«وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ» سبأ / ۲۰
{و قطعا شیطان گمان خود را در مورد آنها راست یافت و جز گروهی از مؤمنان [بقیه] از او پیروی کردند}.
📚الکافی ج۸ ص۳۴۳
📚بحارالانوار ج۲۸ ص۲۶۳(با اندکی تفاوت)
@Maghaatel
#سقیفه #تبری
🔰 کسی که معجزه از قبر مطهر رسول خدا «صلّیاللهعلیهوآله» هم دید؛ امّا باز انکار کرد ...
در روایتی امام صادق علیهالسلام فرمودند:
🔹 زمانی که ابوبکر به خلافت رسید، عمر نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام رفت و گفت: آیا نمی دانی که ابوبکر خلیفه شده است؟
مولا علی علیهالسلام فرمودند: چه کسی او را خلیفه کرده است؟ عمر گفت: مسلمانان به این امر رضایت داده اند.
🗯 مولا علی علیهالسلام فرمودند: به خدا قسم، چه سریع با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مخالفت کردند و پیمان او را شکستند، مقامی به او دادهاند که برای او نیست، به خدا سوگند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله او را جانشین خود نکرده بودند.
🔸 عمر گفت: دروغ گفتی، خدا چنین و چنانت کند! مولا علی علیه السلام فرمودند: اگر بخواهی در این مورد دلیلی به تو نشان دهم، این کار را میکنم.
عمر به ایشان گفت: تو همیشه، هم در زمان زندگانی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و هم بعد از رحلت او، به ایشان دروغ میبندی!
🔖 امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمودند:
📋 انْطَلِقْ بِنَا لِنَعْلَمَ أَیُّنَا الْکَذَّابُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ
🔻بیا برویم تا معلوم شود کدام یک از ما در زمان زندگانی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و بعد از رحلت ایشان به ایشان دروغ میبندد.
🔹 عمر راه افتاد و همراه ایشان رفت تا به قبر رسول خدا رسید و ناگهان دستی دید که بر کف آن نوشته شده بود:
📋 ای عمر! «أَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاکَ رَجُلًا» کهف / ۳۷
🔻{آیا به آن کسی که تو را از خاک سپس از نطفه آفرید آنگاه تو را [به صورت] مردی درآورد کافر شدی؟ }
🔖 در این هنگام مولا علی علیهالسلام به او فرمودند:
📋 أَ رَضِیتَ؟! وَ اللَّهِ لَقَدْ جَحَدْتَ اللَّهَ فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ
🔻حالا راضی شدی؟! به خدا سوگند تو چه در زمان زندگانی و چه بعد از رحلت ایشان، خداوند را انکار کردی!
📚بصائر الدرجات،ص ۲۷۶
📚الاختصاص،ص ۲۷۴
📚الأمالی،شیخطوسی،ص۱۷۶
@Maghaatel
#سقیفه
🔰 ذرّهای شک در حقّانیت راهِ امیرالمؤمنین علیهالسلام، چگونه گریبانگیرِ سلمان و ابوذر شد...
به روایت مرحوم «شیخمفید»، امام صادق علیهالسلام فرمودند:
🔹 بعد از آن که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از دنیا رفتند، چهل نفر به نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام آمدند و عرضه داشتند: به جهت آنچه که در روز غدیر دیدهایم، به خدا سوگند جز با تو، با اَحدی بیعت نخواهیم کرد. در اینجا بود که امیرالمومنین علیهالسلام به آنها فرمودند:
📋 فَأْتُونِی غَداً مُحَلِّقِینَ
🔻فردا با سرهای تراشیده نزد من بیایید.
🔸اما فردای آن روز، جز سلمان و ابوذر و مقداد، کسی نیامد و عمار بن یاسر نیز بعد از ظهر به نزد ایشان آمد... (و بدینسان امیرالمومنین علیهالسلام از بازپس گرفتن حقّشان صرف نظر کردند.)
👈 روایت دیگری را نیز مرحوم «شیخمفید» از إمام صادق علیهالسلام نقل میکند که آن حضرت فرمودند:
🔹 سلمان (در آن روز) تا هنگام بالا آمدن آفتاب گرفتارِ حیرت در تکلیف بود. (و بعد از آن به امیرالمومنین علیهالسلام پیوست) و خداوند او را (به خاطر همین مقدار از تردید) با دردی در گردنش که به صورت تاولی قرمز درآمد، مجازات کرد.
🔸 ابوذر نیز تا وقت ظهر گرفتار آن بود (و بعد از آن به امیرالمومنین علیهالسلام پیوست) و خداوند او را این گونه مجازات کرد که عثمان را بر او مسلط نمود که او را بر پشت شتر لاغری نشاند که گوشت رانهای او آب شد، و او را از شهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تبعید کرد.
ت🔹 نها کسی که پس از شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تا زمان مرگش، سر سوزنی تردید نکرد، مقداد بن اسوَد بود.
📜لَمْ یَزَلْ قَائِماً قَابِضاً عَلَی قَائِمِ السَّیْفِ عَیْنَاهُ فِی عَیْنَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَنْتَظِرُ مَتَی یَأْمُرُهُ فَیَمْضِیَ
🔻او همواره آماده و دستش به قبضه شمشیر و چشمانش در چشمان امیرالمؤمنین علیهالسلام بود و منتظر بود که ایشان چه زمانی به او دستور میدهد تا اطاعت کند.
📚الاختصاص،شیخمفید،ص۶ و ۹.
✍ البته مستحضرید که میزان و نوع بلای هر مؤمن، به اندازه مرتبه ایمان اوست و از آنجا که سلمان و ابوذر طبق روایت إمام صادق علیهالسلام در بالاترین درجات ایمان قرار داشتند(الخصال ج۲ ص۲۱۳)، خدای متعال حتی از یک تردید در ذهن آنها هم نمیگذرد و بندگان خاص خودش را به بلایی که خود به صلاح آنها میبیند، مبتلا میکند.
@Maghaatel
#معارف_اهل_البیت_علیهم_السلام
🔰 اهلبیت علیهمالسلام، «شبانه» و در زیر «بارش باران»، برای کسانی که حتّی «شیعه» هم نبودند، ترحّم نموده و کمکرسانی میکردند...
مُعلّی بن خُنَیس گوید:
شبی بارانی، امام صادق علیهالسّلام از منزل به قصد سایهبان بنی ساعده بیرون رفتند. من نیز به دنبال ایشان راه افتادم؛ دیدم که آن حضرت، چیزی در راه گم کرده و با خود میگوید:
«بسم اللَّه؛ خدایا! گمشده ما را برگردان.»
🔸من جلو رفتم و سلام کردم؛ حضرت پس از جواب سلام فرمودند: ای معلّی! با دستت جستجو کن؛ هر چه پیدا کردی بهمن بده؛ وقتی دست کشیدم، دیدم نان روی زمین افتاده، هر چه یافتم بهایشان تقدیم کردم؛ آن گاه دیدم آن حضرت، کیسهای پُر از نان، به همراه خود برداشته است.
🔹عرض کردم: فدایتان شوم! اجازه بدهید من بردارم؟ إمام علیهالسلام فرمود: نه؛ من سزاوارترم که آن را بردارم؛ ولی بیا با هم برویم. معلّی گوید: آمدیم تا رسیدیم به زیر سایبان بنی ساعده؛ دیدم عدّهای در خواب هستند؛
فَجَعَلَ یَدُسُّ الرَّغِیفَ وَ الرَّغِیفَیْنِ تَحْتَ ثَوْبِ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ حَتَّی أَتَی عَلَی آخِرِهِمْ
🔻آن حضرت با دستان مبارکشان برای هر نفر، یک یا دو قرص نان، زیر جامهاش پنهان میکردند تا برای همه آنها نان گذاشتند و بعد برگشتیم.
در راه برگشت عرض کردم:
فدایتان شوم آیا اینها «امامِ بر حقّ» را میشناسند!؟ ( آیا شیعه و معتقد به ولایت شما هستند؟! ) إمام صادق علیهالسلام فرمود:
لَوْ عَرَفُوا لَوَاسَیْنَاهُمْ بِالدُّقَّةِ
🔻اگر امامْشناس بودند که حتی نمک غذایمان را هم، با آنها تقسیم میکردیم.(کنایه از اینکه تمام اموالمان - حتی نمک غذایمان - را هم با آنها تقسیم میکردیم)
📚ثواب الأعمال ص ۱۲۹
📚تفسیر العیاشی ج۲ ص۱۰۷
📚بحارالانوار ج۴۷ ص۲۱
@Maghaatel