eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸«حزن» ، سراپای وجود امیرالمؤمنین علیه‌السلام را گرفت... وجود نازنین سیدالشهداء علیه‌السلام در روایتی فرمودند: 📋 فَلَمَّا نَفَضَ یَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ فَأَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَی خَدَّیْهِ ▪️وقتی که پدرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام، مادرم را به خاک سپرده و دستش را از خاک قبر تکاند ، حزن و اندوه سراپای وجودش را گرفت و سیلاب اشک، بر گونه‌های مبارکش روان شد. 📚الکافی،ج۱ ص۴۵۹ 📚الأمالی،مفید،ص۲۴۵ ✍ من آن بی‌بال و پَر مرغم،که تو بال و پرم بودی دگر تنهای تنهایم تو تنها یاورم بودی یگانه تکیه گاه من شهید بی پناه من امید من پناه من نه تنها همسرم بودی ز پا افتاده‌ام ای هست و بود رفته از دستم که بعد از مصطفی تنها تو رکن دیگرم بودی گل من تا ابد از باغبانت می کشم خجلت که پامال خزان در پیش چشمان ترم بودی تمام شهر با من دشمن و من یک تنه تنها نه همسنگر خدا داند تو تنها سنگرم بودی هر آن کس داشت با من دشمنی دیدم تو را می‌زد قتیل انتقام جنگ بدر و خیبرم بودی سرآپا درد بودی پیش چشم من ننالیدی خدا را تا کجا فکر دل غم پرورم بودی... @Maghaatel
🩸یا رسول‌ الله! صبرم کم شده ... زهرا «سلام‌الله‌علیها» از دستم رفت ... در روایتی وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام فرمودند: وقتی که پدرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام، مادرم را به خاک سپرد، با چشمانی پر از اشک و دلی غمبار، رو به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله کرد و فرمود: 📋 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنِ ابْنَتِکَ وَ حَبِیبَتِکَ وَ قُرَّةِ عَیْنِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ الْبَائِتَةِ فِی الثَّرَی بِبَقِیعِکَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللَّحَاقِ بِکَ ▪️سلام بر تو ای رسول خدا! سلام بر تو از سوی دخترت و حبیبه‌ات و نور چشمت و زائرت و آنکه در خاک بقعه‌ات ماندگار شده است. هم او که خداوند برای او خواست که زود به شما ملحق گردد. 📋 قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ ضَعُفَ عَنْ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ تَجَلُّدِی إِلَّا أَنَّ فِی التَّأَسِّی لِی بِسُنَّتِکَ وَ الْحُزْنِ الَّذِی حَلَّ بِی لِفِرَاقِکَ مَوْضِعَ التَّعَزِّی ▪️ای رسول خدا ‍! شکیبم در داغ دختر برگزیده‌ات بسیار کم شده و قدرتم در مصیبت سرور زنان ضعیف گشته است. جز اينكه براى من در پيروى از سنت تو كه در فراقت كشيدم جاى دلدارى باقى است، 📋 وَ لَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودِ قَبْرِکَ بَعْدَ أَنْ فَاضَتْ نَفْسُکَ عَلَی صَدْرِی وَ غَمَّضْتُکَ بِیَدِی وَ تَوَلَّیْتُ أَمْرَکَ بِنَفْسِی ▪️زيرا من سر تو را در لحد آرامگاهت نهادم و جان مقدس تو از ميان گلو و سينه من خارج شد (هنگام جان دادن سرت به سينه من چسبيده بود) 📋 نَعَمْ وَ فِی کِتَابِ اللَّهِ أَنْعَمُ الْقَبُولِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ▪️آرى، در كتاب خدا براى من بهترين پذيرش (و صبر بر اين مصيبت) است، «إِنّٰا لِلّٰهِ‌ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ‌ رٰاجِعُونَ‌» 📋 قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْرَاءُ ▪️امانت، بازگردانده شد؛ وثیقه گرفته شد و زهرا سلام‌الله‌علیها از دست علی «علیه‌السلام» رفت. 📚الکافی،ج۱ ص۴۵۹ 📚الأمالی،مفید،ص۲۴۵ ✍ آرزوها را علی در خاک کرد خاک هم گویی گریبان چاک کرد زد صدا: ای خاک، جانانم بگیر تن نمانده هیچ از او، جانم بگیر ناگهان بر یاری دست خدا دستی آمد، همچو دست مصطفی گوهرش را از صدف، دریا گرفت احمد از داماد خود، زهرا گرفت از من این آزرده جانت را بگیر بازگرداندم، امانت را بگیر بار دیگر، هدیه ی داور بگیر کوثرت از ساقی کوثر بگیر می‌کِشد خجلت علی از محضرت «یاس» دادی، می‌دهد «نیلوفر»ت «بَدر» بخشیدی، «هلال»ت می‌دهم تو «الف» دادی و «دال»ت می‌دهم @Maghaatel
🩸یا علی! امانتی که من به تو سپردم، صورتش کبود نبود... در نقلی آمده است: وقتی که امیرالمومنین علیه‌السلام، زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها را به خاک سپردند، با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نجوا نموده و فرمودند: 📋 يا رسولَ اللّه! هٰذِهِ أمانَةُ لَيلَةِ الزّفافِ رَدَدتُها إلَيك. ▪️یا رسول‌ الله! همان امانتی را که شب دامادی‌ام به من سپردید، به شما برگرداندم. 🥀 در این هنگام صدایی از درون قبر به گوش امیرالمومنین علیه‌السلام رسید که می‌فرمود: 📋يا عليّ! في تِلكِ اللّيلةِ لَم يَكُنْ ضِلعُها مَكسورًا و لا وَجهُها مُسوَدّا و لا عَينُها مُحمَرّة. ▪️یا علی! در آن شب ، پهلوی این امانت، شکسته نبود! صورتش کبود نبود! چشمانش سرخ نبود! 🥀 در این هنگام امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به گریه افتادند و فرمودند: یا رسول الله! شما خوب می‌دانید که چه کسی بر سر او این بلاها را آورده است! 📚انوار الشهادة،یزدی،ص۴۳۶ 📚الهجوم علی بیت فاطمة سلام‌الله‌علیها، ص۳۴۰ ✍ آه ای پروردگار مرتضی مشکل افتاده به کار مرتضی شد زمان دفن یار مرتضی مصطفی بازآ نهالت را بگیر « بَدْر دادی و هلالت را بگیر » صبر حیدر را خودت از او بپرس زخم بستر را خودت از او بپرس قصه‌ی در را خودت از او بپرس دست من شد بسته، بر دل داغ خورد ای پیمبر! دخترت شلاق خورد @Maghaatel
🩸همین آقایی که بر بالای قبرم ایستاده، «إمام» من است ... در روایتی إمام صادق علیه‌السلام فرمودند: وقتی که صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به شهادت رسید و امیرالمومنین علیه‌السلام آن حضرت را دفن نمود، دو ملک مقرّب که از آن حضرت سوال نمودند: 📋 فَمَنْ وَلِیُّکِ ؟ ▪️ولیّ و إمام تو کیست؟ 🥀 آن حضرت به آن‌ها جواب داد: 📋 هَذَا الْقَائِمُ عَلَی شَفِیرِ قَبْرِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه‌السلام ▪️همین آقایی که بر بالای قبر من ایستاده، علی بن ابی طالب علیه‌السلام ، امام و ولیّ من است. 📚بشارة المصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله، ص۱۳۹ @Maghaatel
🩸دنیای بدون فاطمه «سلام‌الله‌علیها» چقدر تیره و تار است ... در روایتی مولانا سیدالشهداء علیه‌السلام فرمودند: وقتی که امیرالمومنین علیه‌السلام، مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را به خاک سپرد، با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نجوا نمود و فرمود: 📋 فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ▪️و چه زشت است آسمان و زمینِ این دنیا بدون فاطمه «سلام‌الله‌علیها»؛ ای رسول خدا ! 📋 أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ لَا یَبْرَحُ الْحُزْنُ مِنْ قَلْبِی أَوْ یَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَکَ الَّتِی فِیهَا أَنْتَ مُقِیمٌ ▪️امّا اندوهم همیشگی است و شبهایم به بیداری سپری می‌شود. اندوه از دلم نمی‌رود تا آنکه خداوند خانه تو را که در آن مقیم هستی برای من برگزیند. 📋 کَمَدٌ مُقَیِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَیِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ إِلَی اللَّهِ أَشْکُو ▪️این اندوه از قلب من خارج نمی‌شود! در دلم دردی است که جریحه دارم می‌کند.(کنایه از آن صحنه‌های دردناکی را که مولا علی علیه‌السلام دید و به خاطر شریفش ماند)؛ چه زود بین ما جدایی افتاد! من درد دل خود را برای خدا می‌گویم. 📚الکافی، ج۱ ص۴۵۹ ✍ دنیا بدون نور تو تار است فاطمه کار علی بدون تو زار است فاطمه بعد از تو روزگار حسن تیره می‌شود وقتی به خاکِ چادر تو خیره می‌شود باور نمی‌کنم که نهانی و بی صدا با دست های خویش کفن می‌کنم تو را از سرنوشت راه گریزی نداشتم جز دردسر برای تو چیزی نداشتم آن روزهای خاطره انگیزِ ما گذشت زهرا ببین که بعد تو بر من چه ها گذشت بعد از تو خنده های علی را کسی ندید چون موی تو محاسن من نیز شد سفید بعد از تو چاه محرم غم های حیدر است هر شب که بی تو می‌گذرد صبح محشر است سر می‌کنم بدون تو با آهِ سینه سوز شرمنده‌ام که بی تو نفس می‌کشم هنوز @Maghaatel
🩸ای عمّار! دست روی دلم مگذار ... تازه فهمیدم «مصیبت» یعنی چه؟! در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که امیرالمومنین علیه‌السلام، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را به خاک سپرد، به خانه برگشت و چند روز از خانه بیرون نیامد و در داغ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها عزاداری می‌نمود. 🥀 برخی از خواصّ (سلمان و ابوذر و مقداد و...) نگران حال مولا شدند و به جناب عمار یاسر گفتند: به خانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام برو و خبری از آن حضرت برای ما بیاور! 🥀 عمار گوید: من به سمت خانه مولا رفته و دقّ الباب کرده و وارد خانه شدم. 📋 فَوَجَدتُُه جالسًا فی بَیتِهِ و مَعَه وَلَداهُ الحَسنُ و الحُسین علیهم‌السّلام و هُوَ مَعَ ذٰلکَ یَبکِی ▪️تا که وارد شدم، دیدم مولا علی علیه‌السلام زانوی غم بغل گرفته و حسنین علیهماالسلام دو طرف آن حضرت نشستند و او گریه می‌کند. 🥀 عمار گوید: جلو رفته و سلام دادم و ساعتی در مقابل آن حضرت نشستم؛ سپس عرضه داشتم: اجازه می‌دهید سخنی را بگویم یا که ساکت بمانم؟ مولا علی علیه‌السلام به من فرمود: سخن بگو! 🥀 عرضه داشتم: برای چه است که شما ما را امر به صبر در مصائب می‌کنید اما خودتان اینگونه بی‌تاب شده‌اید؟! در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به من فرمودند: 📋 یا عمّار إنّ العَزاءَ عَن مِثلِ مَن فَقَدتُهُ لَعزیزٌ... ▪️ای عمار! آرام شدن از داغ کسی که من او را از دست دادم، خیلی سخت است! 📋 فََو اللّه یا عمّار ما أحسَستُ بِوَجَعِ المُصیبةِ إلاّ بِوفاتِها و ما أحسَستُ بِألَمِ الفِراقِ إلاّ بِفراقِها، ▪️به خدا قسم ای عمّار! اینچنین درد مصیبت را نکشیدم مگر در شهادت زهرا سلام‌الله‌علیها ؛ اینچنین درد فراق را حس نکردم مگر بعد از جدا شدن از زهرا سلام‌الله‌علیها. 🥀 عمار گوید: 📋 فَأبکانِی کلامَهُ و بُکاؤَه فَبَکیتُ رَحمةً لَه ▪️گریه‌های بی‌امان مولا و سخنان دردناک او، مرا به گریه وا داشت و برای او جگرم سوخت و گریه کردم. 📚المنتخب،طریحی،ص۳۵۷ ✍در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زنده‌ام به هوایِ دعای تو همسایه‌ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه‌های تو خیلی به مجتبای تو برخورد فاطمه! فامیل کم گذاشت برای عزای تو جایِ تمام شهر، خودم گریه می‌کنم از بسکه خالی است در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو دیگر به تیغِ فتنه‌ی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو @Maghaatel
🩸ای عمّار! می‌دانی چرا قلبم دارد متلاشی می‌شود ؟! در نقل‌ها آمده است: بعد از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها و دفن آن حضرت، روزی امیرالمومنین علیه‌السلام با جناب عمار یاسر این‌گونه درد دل نموده و فرمودند: 📋 يا عَمّار! لَمّا وَضَعْتُ فاطِمةَ عَلَى اَلْمُغْتَسَلِ، نَظَرتُ إلیٰ ضِلْعٍ مِنْ أضْلاعِها مَكْسورًا ▪️ای عمار! وقتی پیکر مطهر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها روی تخت گذاشتم تا غسل دهم، دیدم دنده‌ای از دنده‌های پهلویش شکسته است. 📋 و قَدْ دَخَلَ المِسْمارُ في ثَدْيِهَا فَأعابَه و مَتْنُها قَدْ اِسْوَدَّ مِنَ الضَرْبِ ▪️و میخ در، سینه‌اش را شدیداً مجروح کرده و بدنش از ضرب تازیانه‌ها سیاه بود؛ 📋 و َمَا يَقْرَعُ قَلْبِي يا عَمّار أنَّها كانَتْ تُخْفي ذَلِكَ عَنّي مَخافَةَ أنْ تَنَغَّصَ عَلَيّ‌ََ عَيْشِي ▪️اما عمار! آنچه قلبم را دارد متلاشی می‌کند این است که فاطمه سلام‌الله‌علیها، تمام این جراحات را از من پنهان می‌کرد تا حال و روز من از درد و زخم‌های او، خراب نشود. 📚الطُّرَف،سید بن طاووس،ص۳۶۴.(با اندکی تفاوت) 📚الزهراء عليهاالسّلام في السنة و التاريخ و الأدب،کفائی، ص٥٥٢ ✍ تو زمین‌گیری و من بی‌کس و یارم زهرا خوب بنگر گره افتاده به کارم زهرا چقدر پیر شدی خانم هجده ساله حق بده تاب ندارد دل زارم زهرا خانه‌ام مقتل تو بوده و من شاهد قتل با چه رو پای در این خانه گذارم زهرا ؟ همدم چاهم و هم صحبت نخلستانم بسکه آزرده از این شهر و دیارم زهرا مرد خیبر جلوی بسترت افتاده زمین بعد تو کاش منم جان بسپارم زهرا من صف اول هر غزوه به میدان رفتم ولی اندازه‌ی تو زخم ندارم زهرا یک دل سیر بگو هر چه دلت میخواهد یک دل سیر برای تو ببارم زهرا شب به شب مجلس ختمی‌ست،خصوصی اما نه سر قبر تو … بالای مزارم زهرا... @Maghaatel
🩸ای زهرای من! اگر می‌گذاشتند، بر سر قبر مطهّرت، «معتکف» می‌شدم... در روایتی حضرت مولانا سیدالشهداء علیه‌السلام فرمودند: وقتی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام مادرم را به خاک سپرد، این جملات را بر لب مبارکش جاری نمود: 📋 وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِینَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّکْلَی عَلَی جَلِیلِ الرَّزِیَّةِ ▪️اگر غلبه یافتن افرادی که بر ما مستولی شده‌اند، نبود (و با ماندن من در اینجا، از محل قبر مطّهرت با خبر نمی‌شدند)، بر خود لازم می‌دانستم که همین‌جا اقامت گزیده و معتکف گردم و برای این مصیبت بزرگ، نظیر زن جوان مُرده ناله و فریاد می‌کردم. 📚الکافی،ج۱ص۴۹۵ ✍ آه یا امیرالمؤمنین... انگار همان‌گونه که مقرّر شد دخترتان زینب سلام‌اللّه‌علیها، زینت و زیور شما باشد، مقدّر هم شد که مصائب شما را نیز به ارث ببرد... شبیه این جملات جگرسوز شما را، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها هم با بدن بی‌سر برادر فرمود ... همان ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 اِعَتَنقَتْ زَينبُ أخاها، و وَضَعَتْ فَمَها عَلَى نَحرِهِ، و هِيَ تُقَبّلُهُ، و تَقُول: ▪️زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها آمد و پیکر بی‌سر برادر را در آغوش گرفت؛ لب‌هایش را گذاشت بر حلقوم بریدهٔ اباعبدالله علیه‌السلام؛ آن جا را می‌بوسید و می‌فرمود: 📜 «اَخی لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الرَّحیلِ وَ الْمُقامِ عِنْدَکَ لاَخْتَرْتُ الْمُقامَ عِنْدَکَ وَلَوْ اَنَّ السّباعَ تَأْکُلُ مِنْ لَحْمی». ▪️ای برادرم! اگر مرا بین سکونت در کنار تو (در کربلا) و بین رفتن از این‌جا، مخیر می‌کردند و می‌گذاشتند، سکونت همراه تو را بر می‌گزیدم، گرچه درندگان بیابان گوشت بدنم را بخورند. 📚معالی السبطین ج۲ ص۵۵ 📝 ای تشنه‌ای که شرح غمت در بیان نبود مارا به سختْ جانی خود این گمان نبود ناراحتم زیاد نماندم کنار تو شمر آمد و برای نشستن زمان نبود هر ناقه‌ای به غربت من گریه کرده است مانند من غریب در این‌ کاروان نبود با لشگری برای سرت جنگ کرده‌ام پس حق بده اگر که به جسمم توان نبود آغوش من که هست چرا مانده‌ای به خاک؟! جای تن تو بر روی ریگ‌ِ روان نبود لعنت به این سفر که بدون تو می‌روم تنها شدن که حق من نیمه‌جان نبود باد صبا! ببر به نجف روضه‌ی مرا روضه بخوان که دخت علی در امان نبود @Maghaatel
🩸 دیگر جواب سلام مولا علی علیه‌السلام را نمی‌دادند... در نقل‌ها آمده است: 📋كانَ لِعَليٍّ عليه‌السّلام مِنَ النّاسِ وَجهٌ في حَياةِ فاطمةَ عليهاالسّلام. ▪️تا وقتی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها زنده بود،‌ برخی‌ از مردم به مولا علی علیه‌السلام احترام کرده و به آن حضرت، توجهی می‌کردند. 📋 فَلَمّا تُوُفِّيَتْ،اِنصَرَفَتْ وُجوهُ النّاسِ عَن عَلیّ عليه‌السّلام. ▪️اما بعد شهادت آن بانوی مکرّمه، دیگر روی‌شان را هم از مولا علی علیه‌السلام بر می گرداندند(و گویی جواب سلام مولا را هم نمی‌دادند). 📚تاریخ الامم و الملوک،طبری، ج٣ ص۲۰۸ ✍ آه...نفرین به یَثربی که در آن، لِه شده دیگر احترام علی بی سر و پا ترین‌ شان حتّی، روی گرداند از سلام علی... @Maghaatel
🩸حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، رکن و تکیه‌گاه امیر مؤمنان علیه‌السلام بود ... جابر گوید: شنیدم که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سه روز قبل از شهادتش به علی بن ابی طالب علیه‌السلام چنین می‌فرمود: سلام خدا بر تو باد ای پدر دو ریحانه (حسن و حسین علیهما السلام)؛ به تو دربارۀ دو ریحانه‌ام در دنیا سفارش می‌کنم. به زودی دو رکن و تکیه‌گاه تو از بین می‌روند... 🥀 چون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به شهادت رسید، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: این یکی از دو رکن من بود که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به من فرموده بود. 📋 فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ علیها‌السلام قَالَ عَلِیٌّ علیه‌السلام: هَذَا الرُّکْنُ الثَّانِی الَّذِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله ▪️و چون حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها به شهادت رسید، علی علیه‌السلام فرمود: این رکن و تکیه گاه دوم من بود که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده بود. 📚الأمالی،صدوق، ص۱۹۸ 📚مقتل الحسین علیه‌السلام،خوارزمی، ج۱، ص۱۰۳ ✍هزار بار شکستند رکن مولا را یکی نگفت چرا می‌زنید زهرا را همین که فاطمه‌اش بر روی زمین افتاد سیاه دید علی روی آسمان‌ها را کسی که شیعه بوَد مادرش بوَد زهرا خدا گواست که کشتند مادر ما را فراق فاطمه بر کشتن علی بس بود روا نبود ببندند دست مولا را هزار مرتبه نفرین بر آن ستم‌گستر که کشت حامی تنها امام تنها را رواست عالمیان جان دهند از این غصه که جای پنجۀ دیو است روی حورا را قسم به سورۀ یاسین و هل‌اتی «میثم» که پیش چشم علی می‌زدند طاها را... @Maghaatel
🩸وقتی‌که آن نانجیبان تصمیم به نبش قبر مطهر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها گرفتند، چه حالی به امیرالمؤمنین علیه‌السلام دست داد... بنا به نقل جمع کثیری از محدّثین و مورّخین، وقتی که اولی و دومی با خبر شدند که صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها شبانه به خاک سپرده شده، تصمیم به نبش قبر مطهر آن حضرت گرفتند؛ ➖ عمر به پیش آمد و گفت: 📋وَ اللَّهِ لَقَدْ هَمَمْتُ بِنَبْشِهَا وَ الصَّلَاةِ عَلَیْها 🔹به خدا قسم، قبر زهرا «سلام‌الله‌علیها» را نبش می‌کنم و خودم بر جنازه او نماز می‌خوانم.(۱) 👈 خبر به گوش مولا علی علیه‌السلام رسید که این نانجیبان، چنین تصمیمی را گرفته‌اند؛ در این‌جاست که نوشته‌اند: 📋 فَخَرَجَ مُغْضَباً قَدِ احْمَرَّتْ عَیْنَاهُ وَ دَرَّتْ أَوْدَاجُهُ وَ عَلَیْهِ قَبَاهُ الْأَصْفَرُ الَّذِی کَانَ یَلْبَسُهُ فِی کُلِّ کَرِیهَةٍ وَ هُوَ مُتَوَکِّئٌ عَلَی سَیْفِهِ ذِی الْفَقَارِ 🔻آن حضرت با چهره‌ای خشمناک و چشمانی سرخ و در حالی که رگ‌های گردنش برآمده بود و قبای زرد رنگی را که در موقع غضب و ناراحتی می‌پوشید بر تن کرده و بر ذوالفقار تکیه داده بود، آمد. 📋 فَضَرَبَ عَلِیٌّ علیه‌السلام بِیَدِهِ إِلَی جَوَامِعِ ثَوْبِهِ فَهَزَّهُ ثُمَّ ضَرَبَ بِهِ الْأَرْضَ 🔻حضرت امیر علیه‌السلام‌ جلو رفت و یقّه‌ی عمر را گرفت، او را از جای بلند کرد و بر زمین کوبید. 📋 وَ قَالَ لَهُ یَا ابْنَ السَّوْدَاءِ أَمَّا حَقِّی فَقَدْ تَرَکْتُهُ مَخَافَةَ أَنْ یَرْتَدَّ النَّاسُ عَنْ دِینِهِمْ 🔻سپس به او فرمود: ای فرزند زن سیاه! من حق (یعنی مقام خلافت) خود را بدین جهت از آن گذشتم که مبادا مردم از دین خود برگردند. 📋 وَ أَمَّا قَبْرُ فَاطِمَةَ فَوَ الَّذِی نَفْسُ عَلِیٍّ بِیَدِهِ لَئِنْ رُمْتَ وَ أَصْحَابُکَ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ لَأَسْقِیَنَّ الْأَرْضَ مِنْ دِمَائِکُمْ 🔻اما درباره قبر فاطمه سلام‌الله‌علیها، به حق آن خدایی که جان علی در دست قدرت اوست، اگر تو و یارانت دستتان را به سمت این قبرها (مولا علی علیه‌السلام بنابر نقلی هفت و به نقلی دیگر، چهل صورت قبر درست کرده بودند) دراز کنید، زمین را از خون شما سیراب خواهم کرد.(۲) 📚(۱)الاختصاص،شیخ‌مفید،ص۱۸۳ 📚(۲)دلائل الإمامة،طبری،ج۱ ص۱۳۷ @Maghaatel
🩸خوشحالیِ عایشه از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به اعتراف اهل تسنن... باز هم از اعترافات اهل تسنن، این است که إبن أبی الحدید (عالم بزرگ سنّی در قرن هفتم) نقل می‌کند که عایشه از شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها خوشحال شد!!! ➖ او نقل می‌کند: 📋 ثُمَّ مَاتَتْ فَاطِمَةُ فَجَاءَ نِسَاءُ رَسُولِ اللَّهِ کُلُّهُنَّ إِلَی بَنِی هَاشِمٍ فِی الْعَزَاءِ ▪️وقتی که صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به شهادت رسید، تمام همسران رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمدند و (به امیرالمؤمنین علیه‌السلام) و بنی‌هاشم، تسلیت گفته و برگشتند‌. 📋 إِلاَّ عَائِشَةَ فَإِنَّهَا لَمْ تَأْتِ وَ أَظْهَرَتْ مَرَضاً وَ نُقِلَ إِلَی عَلِیٍّ عَنْهَا کَلاَمٌ یَدُلُّ عَلَی السُّرُورِ. ▪️اما عایشه نیامد و خودش را به مریضی زد و یک پیغامی را از جانب او به امیرالمؤمنین علیه‌السلام رساندند که نشانهٔ خوشحالیِ او از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود. 📚 شرح نهج البلاغه،إبن‌أبی‌الحدید، ج۹ ص۱۹۹ ✍ خرمای نخلستان من، خرمای خَتمت شد همسایه‌ها خوردند و خندیدند و رفتند... @Maghaatel