✨
[ # ] مربوط به کتاب رو دنبال کنید
و مطالب گفته شده درباره کتاب رو
یک دور بخونید تا به اهمیت وجـود
چنین اثـری توی خونه همهمون ( به
شرط مطـالعـه 😉📚 ) پی ببـرید !
✨
هدایت شده از کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
ای کاش ریزش گناهان و خطاهایمان
مثل ریزش تعداد اعضای کانال بود ..
مدرسهاید نه ؟! 🤓
در طول روز ایتـا زیادی سوت و کوره 👀
فلذا سعی میکنم بیشتر شبها بیام ..🤝
یکی از معروفترین زندانبانهای #تاریخ یه فرد یهودی به اسم سندیبنشاهک ..
🩸🔪 سندی یکی از بیرحمترین و جلادترین افراد زمان خودش بود که در مورد خانواده و زمان تولدش در تاریخ نقلی نشده !
مَهکتاب انتقال یافت
یکی از معروفترین زندانبانهای #تاریخ یه فرد یهودی به اسم سندیبنشاهک .. 🩸🔪 سندی یکی از بیرحمتر
اما این فرد تونست به دربار #هارون_الرشید خلیفه بیرحم عباسی ، راه پیدا کنه و پلههای ترقی رو خیلی زود طی کنه و بشه داروغه #بغداد.
داروغهای که همه مردم بغداد از دستش
شــاکی بودند و ازش میترسیدن ... 😓
هارون که خدمات و بیرحمی سندی رو دیده بود ، اون رو مناسب ترین فرد برای زندانبانی و شکنجه امام موسیٰ کاظم 'ع' تشخیص داد و به او دستور داد که امام رو به زندان خودش ببره !
🔗 زندانی که با همه زندانها فرق داشت ..😔
مَهکتاب انتقال یافت
⚔️ زندانی زیرزمینی که عمیق مثل یک چاه ، تاریک ، نمور و خیلی سرد بود. سندی امام رو اونجا زندانی کرد و
اینقدر شکنجهها سخت و زیاد بود که امام در
دعاهایش مرگ خودش را از خدا میخواست !
🤲🏻 امام در یکی از این مناجاتها میفرماید :
ای خداوندی که گیاه را از بین
آب و گل و رگ نجات میدهی !
ای خداوندی که آتش را از بین
آهن و سنگ رهایی میبخشی !
ای خداوندی که شیر را از بین
غذاهای هضم شده و خون خلاص میکنی !
ای خداوندی که بچه را از میان
پرده رحم نجات میدهی !
ای خداوندی که روح را از درون
حجابها خلاص میکنی !
مرا از دست #هارون_الرشید خلاص کن ! 😭💔
مَهکتاب انتقال یافت
⚔️ زندانی زیرزمینی که عمیق مثل یک چاه ، تاریک ، نمور و خیلی سرد بود. سندی امام رو اونجا زندانی کرد و
⁉️ امام شب و روز مشغول عبادت بود ، نقل میکنند که یک روز هارون ملعون با ربیع دربان ، به بالای زندان آمد ، هارون از بالا به داخل زندان نگاه کرد و گفت : این جامه چیست که هر روز در اینجا مینگرم ؟!
⭕️ ربیع جواب داد : این جامه نیست ، بلکه موسیٰبنجعفر 'ع' است که هرروز از هنگام طلوع خورشید تا ظهر در حال #سجده است ..
با این حال هارونالرشید نتوانست وجود مبارک
#امام_موسیٰ_کاظم ع رو تحمل کنه و به سندی
دستور داد که امام را به #شهادت برساند. 🥀
سندی هـم با خرمای مسموم
حضـرت رو #شهید کـرد 💔.
سندی حقهباز برای اینکه نشون بده امام به مرگ طبیعی از دنیا رفتهاند ، به غلامش دستور داد تا جامه حضرت رو از بدن مبارک ایشان کنار بزنند. و به جمعیتی که دور پیکر مبارک امام جمع شده بودند گفت : خوب بدن موسیٰبنجعفر را ببینید ، آیا در بدن او آثاری از زخم و تازیانه میبینید ؟!
🔎 بعد هم عدهای از همدستانش گفتند :
نـــه ، ما چیزی نمیبینیم ..
جز اینکه او وفات یافته است !
📝 اما سرنوشت شومی
در انتظار سندی بود ...
✍🏻 سرنوشتی که آقای #سید_سعید_هاشمی
در رمان #زندانبان_یهودی درموردش نوشته .
⬅️📚 اگر میخوایید بدونید عاقبت
سندی ، این جنایتکار بزرگ چی میشه ،
حتما کتاب #زندانبان_یهودی رو بخونید.
ماجـراهـــایی از زندگی
#امام_موسیٰ_کاظم ع
که کمتر شنیدهاید 🤓!
|📚| ـ کتـاب #زندانبان_یهودی
|✍🏻| ـ به قلـم ِ #سید_سعید_هاشمی
|👥| ـ مخـاطب #عمومی
|📇| ـ انتشـارات #جمکران
|🗂| ـ قـالب کتـاب #رمان
|📖| ـ تعـداد صفحـه ــ ۲۶۸
|💳| ـ قیـمت ۱۳۴,۰۰۰ ت
📌 با ٪10 تخفیـف ۱۲۰,۰۰۰ ت
[ مَـــهکتاب ]
🆔 جهت ثبت سفارش : @mahketab
#امام_علی 'ع' :
مَنْ طَلَبَ شَیْئاً نالَهُ اَوْ بَعْضَهُ ..🌱
هـرکه جوینده چیزى باشد ،
به تمام آن یا مقداری از آن مىرسد.
✌️🏻دوم مرداد
1338بودکه در یک خانوادهی مذهبی و پر جمعیت در نجفآبادِ اصفهان ، پا به دنیا گذاشت ..
مادر خانواده نگاه متفاوتتری نسبت به بچههای دیگه بهش داشت. حتی مادر خواب دیده بود که چهارتا ماهیقرمز در رودخانه هستن که پشت یکی از آنها هلال وجود داشت و بقیه دنبالش حرکت میکردند 🌙.
از همان اول؛
پرتلاش ، فِرز و مقتدر بود و
زیر بارِ حرف زور نمیرفت ..
مَهکتاب انتقال یافت
ما معمولا ایشون رو
به فعالیتهای کمنظیرش در دوران دفاع مقدس میشناسیم ، اما اتفاقا یکی از مبارزین فعّالِ انقلابی بود.
✊🏻 سال 56 از اعضای ثابت جلسات مخفیِ مبارزان نجفآباد بود و به دلیل پخش اعلامیههای #امام_خمینی ره دستگیر ، بازداشت و شکنجه هم شده بود ..
مَهکتاب انتقال یافت
دی ماه 58 بود و هنوز یکسال از انقلاب نگذشته بود که برای اعزام به لبنان و کمک به سازمانهای فسلطینیِ در سوریه در ساتجا ؛ سازمان تودههای جمهوری اسلامی که یکی از بنیان اولیه سپاه بود ، ثبتنام کرد.
در دمشق و در پادگان روستای حموریه عضو تیم
فرهنگی عقیدتی بود و پس از مدتی به لبنان 🇱🇧
برای گذراندن دورههای نظامی منتقل شد ..
سال 59 بود که توی درگیری با ضدانقلاب کردستان ، تکتیرانداز پاش رو نشونه گرفت و خونه نشینش کرد.
🩹 هنوز دوران نقاهتش تمام نشده بود و کماکان با عصا راه میرفت که فراخوانِ اعزام خودجوش نیرو به جبهه جنوب شوش رو شنید و بلافاصله با همون عصا به سپاه نجفآباد رفت تا به منطقه اعزام بشه.
❌ هرچند مسئولین سپاه بهش توصیه کردن که برو استراحت کن و بذار پاهات خوب بشن تا بعدش اعزامت کنیم ، اما گوشش بدهکار نبود و گفت : من پام خوبه و توی سنگر میمونم و کارم فقط شلیک کردنه !
✅ خلاصه اینکه ؛
در نهایت تونست حرفش رو به کرسی
بنشونه و مسئولین رو برای اعزامش قانع کنه ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📞 یک مکالمهی بیسیمی از لحظاتی که خرمشهر آزاد شده بود ، منتشر شده و یک جمله معروف داره که اون جمله رو ، قهرمان داستان ما میگه :
خداوند خرمشهر رو آزادش کرد .. 🕊
مَهکتاب انتقال یافت
📞 یک مکالمهی بیسیمی از لحظاتی که خرمشهر آزاد شده بود ، منتشر شده و یک جمله معروف داره که اون جمله ر
این شخص ، کسی بود که
#حاجقاسم_سلیمانی در مورد ایشون گفتن :
دلخوشی ما بهش بود.
قوت قلب معنوی بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدیو ناب حاج قاسم
درباره ایشون رو اصلاااا از دست ندید ..
📚 اهل مطالعه بودند !
شاید با خودتون بگید :
یک نیروی انقلابی ، یه فرمانده میدان جنگ
با اون همه مشغله و درگیریهـای فیزیکی ..
اصلا فرصت میکنه که مطالعه کنه⁉️🤔
امـا امـا ، زمانی کــه در قرارگاه حمزه بود ،
لیسانس خودش رو گرفت. بعد از کارهــای
طولانی روزانه ، آخــر شب در دفتر قرارگاه
درحالی که پیگیر گزارشات میشد جزوههای
دانشگاه کنارش باز بود و مطالعه میکرد ..
👨🏻🎓کارشناسی ارشد رو
از دانشگاه تهـران گرفت
و برآب مقطع دکتری در
دانشگاه عالی دفاع ملی
آزمون داد و با رتبهعالی
قبول شد🥇.
اما هیچوقت غرور علمی نداشت و
همیشه تلاش میکرد تا یاد بگیره ..
حتی از مربیان و زیر دستهای خودش !
📚خلاصه اینکه
اتفاقا خیلی هم اهل مطالعه بودند.