#توضیحات
🌅این آیه به همین صورت، علاوه بر این سوره در دو سوره دیگر نیز آمده است:
[سوره فتح، آیه ۲۸ و سوره صفّ، آیه ۹.]
✍🏻گرچه اسلام از نظر منطق و استدلال همیشه پیروز بوده است، امّا این آیه، غلبه ظاهرى و وعده حاکمیّت اسلام بر جهان را بیان مى کند.
چنانکه در آیات دیگرى نیز «ظَهَر» به معناى استیلا یافتن آمده است، مثل: «اِن یظهروا علیکم یرجموکم» اگر بر شما غالب شوند، سنگسارتان مى کنند. و درباره کفّار آمده است: «اِنیظهروا علیکم لایرقبوا فیکم اِلاًّ و لاذمّةً» اگر بر شما غالب شوند، هیچ عهد و پیمانى را مراعات نمى کنند.
🎇از یک سو این آیه تاکنون تحقّق نیافته است و از سویى دیگر خداوند وعده حاکمیّت کلّى اسلام را داده و وعده اش دروغ نیست، در نتیجه همان گونه که در روایات بسیارى آمده است، این آیه به ظهور حضرت مهدىع (عج) اشاره دارد.
🎇مسأله حضرت مهدى (عج) و قیام جهانى او، در روایات بسیارى از طریق شیعه و اهلسنّت آمده و در اغلب کتب حدیثى عامّه نیز مطرح شده و از مسلّمات اعتقادى مسلمانان است. هرچند برخى از جمله وهابیّت به دروغ این عقیده را مخصوص شیعه دانسته اند.
🎆امام باقر (ع) فرمودند: زمانى خواهد آمد که هیچ کس باقى نخواهد ماند، مگر اینکه به رسالت حضرت محمد (ص) اقرار خواهد کرد.
🎇در مورد حاکمیّت دین در سراسر گیتى، احادیث بسیارى است؛ از جمله از حضرت على (ع) روایت شده است که در زمان ظهور امام زمان (عج)، هیچ خانه اى و هیچ قریه اى نخواهد بود، مگر آنکه اسلام وارد آن خواهد شد، چه بخواهند، چه نخواهند. و صداى اذان هر صبح و شام در هر قریه اى شنیده خواهد شد.
#پیامها
۱- محور و پایه دین اسلام، حقّ است. «دین الحقّ» (همه ادیان آسمانى حقّند، ولى به خاطر پیدایش تحریف در آنها، حقّانیت آنها مخدوش شده است)
۲- حقّ بر باطل پیروز است. «لیظهره»
۳- اراده و حرکت خود را با اراده الهى هماهنگ سازیم، وگرنه محو و نابود خواهیم شد. «لیظهره، ولو کره المشرکون»
#مهدویت_بصیرت
🆔 @mah_davit313
#توضیحات
✍🏻جمله «یَتِرَکم» از «وتر» به معناى نقصان و کاهش است.
💬سؤال:
📗قرآن در یک جا مىفرماید:
«و ان جنحوا للسلم فاجنح لها» اگر دشمن آغوش خود را براى صلح باز کرد، شما نیز بال خود را بگشایید و پیشنهاد صلح را بپذیرید،
💥امّا این آیه از صلح انتقاد کرده و مىفرماید: «فلاتَهنوا و تَدعوا الى السّلم» پس تکلیف چیست و باید به کدام آیه عمل کرد؟
✍🏻پاسخ: هر آیه نظر به یک جنبهاى دارد، سازش بر اساس ترس و سستى و رعب زدگى ناپسند است، زیرا آرزو و علاقه دشمنان همین است، «ودّوا لو تدهن فیُدهنون» امّا مدارا که از موضع قدرت و ترحم بر ضعیف است، پسندیده مىباشد. چنانکه آهسته رفتن گاهى بر اساس ضعف جسمى است و گاهى براى همراهى با کودکان و سالمندان که توان تند رفتن ندارند.
🏞اسلام مىفرماید: شما از نظر روحیه، قدرت و امکانات باید در مرحله عالى باشید و در آن حال اگر دشمن تقاضاى صلح کرد بپذیرید.
مراد از معیّت و همراهى خداوند با مؤمنان «و اللّه معکم»، معیّت عمومى خداوند، که فرموده است: «هو معکم این ما کنتم» نیست، بلکه معیّت خاص است که در اینجا به معناى عزّت و نصرت و هدایت ویژه الهى نسبت به مجاهدان راه اوست. چنانکه در آیات دیگر نیز به این همراهى خاص اشاره شده است: «انّ اللّه لمع المحسنین»
🌅هنگامى که خداوند متعال خطاب به مؤمنان فرمود: «و انتم الاعلون» امکان داشت که برخى مؤمنان با دیدن کمى نفرات خودى و کثرت نفرات و تجهیزات و قدرت دشمن دچار تردید و دودلى شوند، لذا خداوند بلافاصله فرمود: «واللّه معکم».
#مهدویت_بصیرت
@mah_davit313
" وَ اَلَّذِينَ جٰاهَدُوا فِينٰا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنٰا وَ إِنَّ اَللّٰهَ لَمَعَ اَلْمُحْسِنِينَ"
#توضیحات؛
كلمه "جاهدوا" از ماده "جهد" است، و "جهد" به معناى وسع و طاقت است، و "مجاهدة" به معناى به كار بردن آخرين حد وسع و قدرت در دفع دشمن است، و جهاد بر سه قسم است، جهاد با دشمن ظاهرى، و جهاد با شيطان، و جهاد نفس. راغب اين طور گفته است
🍃بدانیمکه؛
۱- براى رسیدن به هدایت ویژه الهى، تلاش لازم است و باید گام اوّل را خود انسان بردارد. «جاهدوا - لنهدینّهم»، چنان که در جاى دیگر مى فرماید: «اِن تنصروا اللَّه ینصرکم»
۲- گاهى، یک گام و یک لحظه تلاش خالصانه، هدایت و نجات ابدى را به دنبال دارد. («جاهدوا» به صورت ماضى و «لنهدینّهم» به صورت مضارع و مستمرّ آمده است.)
۳- در مدیریّت و رهبرى، لازم نیست تمام ابعاد کار از روز اوّل روشن باشد، همین که گامى الهى بر داشته شد، در وسط راه، هدایتهاى غیبى مىآید. «جاهدوا - لنهدینّهم»
۴- آنچه به تلاشها ارزش مىدهد، خلوص است. «فینا»
۵ - راههاى وصول به قرب الهى، محدودیّتى ندارد. «سبلنا»
۶- به وعده هاى خداوند اطمینان داشته باشیم. «لنهدینّهم» (حرف لام و نون تأکید، نشانههاى تأکید است)
۷- نشانهى نیکوکار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهدوا فینا - لمع المحسنین»
۸ - همراه بودن خداى بزرگ با بندهاى ضعیف، یعنى رسیدن انسان به همه چیز. «انّ اللّه لمع المحسنین» چنانکه در دعاى عرفهى امام حسین (ع) مى خوانیم: «ماذا فقد مَن وجدک و ماذا وجد مَن فقدک» هر که تو را یافت، چه کمبودى دارد و هر که تو را از دست داد، چه دارد؟
۹- خداوند، هم راه قرب را به ما نشان مىدهد و هم تا رسیدن به مقصد، دست ما را مى گیرد. «لنهدینّهم... مع المحسنین»
@mah_davit313
#توضیحات
۱/۲
1- عدالت اجتماعى، تنها در سایه ایمان به خدا و معاد استقرار مىیابد. «یا أیها الّذین آمنوا... اعدلوا»
2- عدالت، تنها یک ارزش اخلاقى نیست. فرمان حتمى الهى است. «کونوا»
3- اگر انگیزهى انسان کینههاى او شد، اخلاصى در کار نیست، ولى اگر قیام براى خدا باشد، کینهها در اجراى عدالت بىاثر مىشود. «قوّامینللّه... لایجرمنّکم»
4- عدالت مستمر به صورت ملکه و عادت، ارزش است، نه عدالت لحظهاى. «کونوا... شهداء بالقسط...»
5 - مؤمنان، هم رابطه با خدا دارند. «قوّامین للّه» و هم در رابطه با مردم گواهى به عدل مىدهند. «شهداء بالقسط»
6- اگر باور کنیم که خدا عملکرد ما را مىداند، به عدل رفتار خواهیم کرد. «شهداء بالقسط... انّ اللّه خبیر بما تعملون»
7- انسانهاى کینهتوز و عقدهاى نمىتوانند عادل باشند. (براى رسیدن به عدالت باید کینهها را کنترل کرد) «لا یجرمنّکم»
8 - احساسات باید تحت الشعاع عدالت باشد. «لا یجرمنّکم... اعدلوا»
9- کینهجویى، از عوامل انحراف از عدالت است. «شنآن قوم على الاّ تعدلوا»
10- در سیاستگذارىها و روابط داخلى و خارجى حتّى نسبت به دشمنان هم عادل باشیم. «شنآن قوم»
11- انسانهاى عادل و منصف، به تقوا نزدیکترند. «اعدلوا هو اقرب للتّقوى»
✍🏻برگرفتهازتفسیرنور
#ثوابنشرمطالبهدیهبهحضرتحجتعج🌤
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید
#مهدویت_بصیرت
🆔 @mah_davit313
#توضیحات؛
بارها قرآن از مسئله کتاب و پرونده و نامه عمل در قیامت سخن به میان آورده است و مى فرماید: فرستادگان ما مى نویسند:«اِنّ رُسلنا یَکتبون»، آثار کارها را هم مى نویسیم: «نَکتُب ما قدّموا و آثارهم»، نامه عمل آنان بر گردنشان آویخته مى شود: «اَلزمناه طائره فى عُنُقه» پرونده ها در قیامت گشوده مى شود: «و اذ الصُّحف نُشرت» نامه ها به دست خود افراد داده مى شود؛ نامه خوبان به دست راست و نامه بدکاران به دست چپ آنان داده مى شود. همان گونه که هر فردى پرونده اى دارد، هر امّتى نیز کتاب و پرونده اى دارد. «کلّ اُمّة تُدعى الى کتابها»
پیامبراکرم در بازگشت از جنگ حُنین، در یک صحراى خشک فرود آمد. به اصحاب فرمود: بگردید تا هر چه از چوب وخاشاک یافتید گرد آورید. اصحاب رفتند و هر کس چیزى آورد. روى هم ریختند و انباشته شد. پیامبر فرمود: «هکذا تجتمع الذنوب، ایّاکم و المحقّرات من الذنوب» گناهان اینگونه جمع مى شوند، پس از گناهان کوچک پرهیز کنید.
از این برنامه این درس را نیز مى توان گرفت که پیامبر خدا آموزشى اردوئى و بیابانى تجسّمى، نمایشى و عملى، همراه با پرکردن اوقات فراغت براى یاران خود داشتند، آن هم وقتى که خطر غرور ناشى پیروزى در جنگ در کمین آنان بود، واصحاب خود را بىگناه یا کم گناه مىپنداشتند.
امام صادق (ع) فرمودند: در روز قیامت هنگامى که کارنامهى عمل انسان به او داده مىشود، پس از نگاه به آن و دیدن آنکه تمام لحظه ها و کلمه ها و حرکات و کارهاى او ثبت شده، همه آنها را به یاد مىآورد، مانند اینکه ساعتى قبل آنها را مرتکب شده است، لذا مى گوید: «یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لایُغادر صغیرة...».
آنان که در دنیا بى خیال و بى تفاوت بوده و به هر کارى دست مى زنند، در آخرت هراس و دلهره خواهند داشت، «مشفقین» ولى مؤمنان که در دنیا اهل تعهّد و خداترسى بودند در آنجا آسوده اند. «اِنّا کنّا قبل فى اهلنا مشفقین»
@mah_davit313
...
#توضیحات
✍🏻در قرآن کریم دشنامدهندگان معرفی میشوند.
🎇با استفاده از این آیات میتوان دریافت که چه کسانی اهل دشنام و فحش هستند. مهمترین کسانی که اهل دشنام و فحش هستند عبارتند از:
1- بیخردان و سفیهان: و اذا خاطبهم الجاهلون (فرقان، آیه 63) باید یادآور شد که مراد از جاهل در آیه جهل در برابر عقل است نه علم؛ پس مراد بیخرد و سفیه است؛
2- نادانان و بیدانشها: فیسبوا الله عدوا بغیر علم. (انعام، آیه 108)؛
3- دشمنان پیامبر (قلم، آیات 4 و 13)؛
4- کافران (بقره، آیه 104و نساء آیه64)؛
5- مترفان و بدمستان از ثروت (مؤمنون، آیات 66 و 67)؛
6- مشرکان (انعام، آیه 108)؛
7- یهودیان (نساء، آیه64)
💥از این آیات به دست میآید که انسانهای نادرست و نابکار اهل دشنام و فحش دادن هستند و اهل اسلام و ایمان هرگز چنین رفتاری ندارند.
☀️امیرالمؤمنین علی(ع) نیز میفرماید: سنه اللئام قبح الکلام؛ سنت و منش انسانهای پست بدگویی و بدزبانی است. (غررالحکم، ص223)
ممنوعیت ارتباط و معاشرت با دشنامدهندگان
خداوند نه تنها فحش و دشنام را ناروا و غیرجایز شمرده و نسبت به مؤمنان گناه و حرام دانسته است، بلکه از پیامبر(ص) خواسته تا از اهل دشنام و فحش، اجتناب کرده و دوری کند.
⛔️بنابراین هرگونه معاشرت با چنین افرادی ممنوع است و باید از آنان اجتناب شود. خداوند در قرآن پیروی و اطاعت از این دسته افراد را نادرست دانسته و فرموده است: ولا تطع... هماز مشاء بنمیم... عتل بعد ذلک زنیم؛ اطاعت مکن...
⛔️کسی را که بسیار عیبجویی و به سخنچینی آمد و شد میکند،...
⛔️ علاوه بر اینها کینهتوز و پرخور و خشن و بدنام است!
(قلم، آیات 10 و 11 و 13)
#مهدویت_بصیرت
@mah_davit313
#توضیحات
🔰در این سوره به داستان پیامبرانى چون نوح، ابراهیم، موسى، هارون، الیاس، لوط و یونس اشاره شد. این آیه به منزله قطعنامه و پایان کار آن بزرگواران است که مایه تسلّى خاطر پیامبر و دلگرمى مسلمانان مى باشد.
سؤال: با آنکه خداوند وعده نصرت و پیروزى مردان خدا را داده است، پس چرا گاهى شاهد شکست آنان هستیم؟
پاسخ: اوّلاً آن وعده هاى الهى محقّق شده و امروز عدد پیروان ادیان آسمانى بسیار بیشتر از پیروان مکاتب بشرى است. مخالفان انبیا از میان رفته اند و نام و نشانى از آنها نیست. امّا نام پیامبران زنده است و مکانهاى منسوب به آنها، مورد احترام مردم. محبوبیّت و قداست آنها نزد مردم با هیچ یک از دانشمندان و هنرمندان و نویسندگان و شاعران و سیاستمداران تاریخ قابل مقایسه نیست.
ثانیاً؛ شکستهاى آنان، همواره ناشى از کوتاهى و سستى پیروانشان در انجام مسئولیّتها بوده است، نه عدم نصرت و امداد الهى. چنانکه شکست مسلمانان در جنگ احد، ناشى از سستى و اختلاف و نافرمانى آنان بود.
ثالثاً؛ پیروزى علمى و منطقى و عقلى را فراموش نکنیم.
رابعاً؛ هلاکت و قهر الهى درباره مخالفان را از یاد نبریم.
خامساً؛ عمر جهان تمام نشده و با آمدن و ظهور حضرت مهدى تمام اهداف حق عملى خواهد شد.
#بدانیمکه؛
۱- یارى شدن انبیا، سنّت الهى است. «سبقت کلمتنا»
۲- آینده بشر با پیروزى انبیا و شکست دشمنان آنان است. «لقد سبقت کلمتنا»
۳- عبودیّت و بندگى خدا، شرط رسیدن اولیا به مقام رسالت بوده است. «لعبادنا المرسلین»
۴- پیروزى پیامبران و مکتب آنان بر دیگر مکاتب حتمى است. «انهم لهم المنصورون» (حرف «انّ» و حرف «لام» و جمله اسمیه، نشانه حتمى بودن است)
۵ - بندگى خدا، زمینه دریافت نصرت الهى است. «لعبادنا... المنصورون»
۶- پیامبران و پیروان آنان لشگر خدا هستند و لشگر خدا قطعاً در همه صحنه ها پیروز است. «انّ جندنا لهم الغالبون»
#ثوابنشرمطالبهدیهبهحضرتحجتعج🌤
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید
#مهدویت_بصیرت
🆔 @mah_davit313
#توضیحات
✍🏻ضرورت پرداختن به این بحث این است که همانطور که متقین را باید شناخت، منافقین را هم باید شناخت. چنانچه باید تقوا را شناخت، نفاق را هم باید شناخت و این شناختها مکمل یکدیگرند وگرنه شناخت ناقص میشود. نفاق یعنی دورویی و منافق همان کافر است، منتها کافری که ظاهر مسلمان به خودش میگیرد. پرداختن به این بحث مهم است چون ما بیشترین ضربه را از این ناحیه خوردیم. در نامه ۲۷ نهج البلاغه امام میفرمایند که ما دو تیپ رهبر داریم؛ امام هدایت و امام سقوط.
🔅 پیامبر اکرم (ص) فرمود:
من نه از مشرک میترسم نه از مؤمن. یعنی طبق فرمایش پیامبر ما نه از مؤمن داخلی میترسیم نه از آمریکا و اسرائیل.
🔥از کسانی باید ترسید که مثل مؤمنان حرف میزنند ولی کاری میکنند که پسندیده نیست.
در سوره بقره هم خدای متعال سه گروه را معرفی میکند؛ متقین، کفار و منافقین.
♨️ماهیت نفاق همان کفر است منتها کفری که خودش را در لفافه ایمان پوشانده است.
#ثوابنشرمطالبهدیهبهحضرتحجتعج🌤
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید
#مهدویت_بصیرت
🆔 @mah_davit313
...
🌅وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِيراً _۱۶/اسرا
#توضیحات
✍🏻«أَمَرْنا مُتْرَفِيها»، يعنى بزرگان قوم را فرمان به اطاعت مىدهيم، زيرا خداوند به فسق و گناه دستور نمىدهد، بلكه به عدل و احسان فرمان مىدهد. شيوهى هلاك كردن خدا به اين نحواست كه به اطاعت دستور مىدهد، مرفّهان بى درد مخالفت مىكنند و افراد عادّى هم از آنان پيروى مىكنند، آنگاه قهر الهى بر همگان حتمى و محقّق مىشود، و عذاب و غضب الهى فرا مىرسد.
#بدانیمکه؛🍃
✍🏻ارادهى قهر خداى حكيم، براساس زمينههاى گناه و خصلتهاى منفى ماست، و گرنه خداوند مهربان، بىجهت ارادهى هلاك قومى را نمىكند. به فرمودهى حضرت رضا عليه السلام: ارادهى الهى در اين آيه، مشروط به فسق ماست.
#پیامها؛🍃
1- يكى از شيوههاى قهر و كيفر الهى، رفاه زدگى و فرورفتن در نعمتهاست. أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً ...
2- وجود مترفين در جامعه، زمينهساز قهر الهى است. فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَ ...
3- سقوط اخلاقى و اجتماعى جامعه، به دست رؤساى مرفّه آنان است. «أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا»
4- مرفّهان بى درد، پيش از ديگران در برابر دعوت انبيا مىايستند، چون رفاه، معمولًا سرچشمهى فساد است. «أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا»
5- مهلت دادن به نافرمانان، سنّت الهى است. «أَمَرْنا فَفَسَقُوا فَحَقَّ»
6- تهديدهاى الهى را جدّى بگيريم و خود را اصلاح كنيم، چون عامل اجراى تهديدهاى الهى عملكرد خودماست. «فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ»
7- بدون اتمام حجّت، عذاب الهى نازل نمىشود. «أَمَرْنا فَفَسَقُوا فَحَقَ فدمرنا»
8- قهر و عذاب الهى، شديد است. «فَدَمَّرْناها تَدْمِيراً»
9- همه چيز و همه كار با قدرت الهى انجام مىشود. «أَرَدْنا، نُهْلِكَ، أَمَرْنا، فدمرنا»
#منبعتفسیرنور_کنزالدقائق،
#التماسدعا
@قرارگاهرسانهایبصیر(قرب)
🆔 @mah_davit313
#توضیحات؛ 🍃
از ديدگاه قرآن، كرامت انسان بهعنوان يك اصل آفرينش در نظر گرفته و كرامت در سرشت انسان تنيده شده است. خداوند متعال مىفرمايد: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا ﴿سوره اسراء/70﴾، «و بهراستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم».
اين آيه نگاه اصلى قرآن به انسان را مىنماياند، در اين آيه سخن از آفرينش انسان و امتيازات او بر ديگر موجودات است؛ از جمله اين امتيازات كه انسان بر غير خودش چيره گشته و موجودات ديگر را در اختيار خود گرفته است. مرحوم طبرسى درباره مفهوم آيه مىگويد: يعنى آنان را به نطق، عقل، قدرت، تشخيص، چهره زيبا، قامت استوار، تدبير امر معاش و معاد، چيرگى آنان بر هر آنچه در زمين است و به اختيار گرفتن ديگر حيوانات، تكريم كرديم.
ديدگاه مرحوم علامه طباطبایى درباره اينكه مقصود از اين كرامت چيست و شامل كدام يك از انسان ها مىشود، حائز اهميت و براى بحث مورد نظر بسيار راه گشاست، و مىنويسد: مقصود از آيه، بيان حال همه انسانها با قطع نظر از كرامت الهى و قرب و فضيلت روحى خاص براى پارهاى از افراد است. پس اين كلام شامل مشركان، كافران، فاسقان هم مىشود، وگرنه مفهوم امتنان و عتاب تحقق پيدا نمىكند. بنابراين مقصد از تكريم در «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» تخصيص يافتن چيزى به توجه و شرافت بخشيدن به آن بهوسيله چيزهایى است كه به وى اختصاص يافته و در غير آن يافت نمىشود.
تفاوت مفهوم تفصيل با تكريم در اينجا بروز پيدا مىكند، چون تكريم مفهومى اصيل و نفسى است، به اين معنا كه در وجود او، شرافت و كرامت قرار داده شدهاست؛ در حالىكه در تفصيل هر دوى آنها در اصل عطا مشتركاند، ولى عطاى يكى بيش از ديگرى است.
#بدانیمکه؛ 🍃
انسان بين موجودات هستى مختصّ به برخوردارى از عقل شدهاست و بهطور اجمالى آدميان به سبب آنكه خداوند آنان را از بين ديگر موجودات هستى به چيزى اختصاص داده، مكرّم شدهاند و با اين چيز بر ديگر موجودات امتياز يافتهاند و اين همان خردى است كه با آن حق را از باطل، خير را از شرّ، و سود را از زيان باز مىشناسند، اين امتياز چيزى جز همان انتخابگرى و توان تشخيص نيست.
خداوند متعال از اين آفرينش ويژه به كرامت ياد كردهاست.
بنابراين در اين نگرش، كرامت در اصل آفرينش انسان لحاظ و با سرشتش عجين شدهاست، فرارويش خشكى و دريا قرار گرفته و بر آن دو چيره گشته است، نوع تغذيهاش از پاكىهاست كه پيوند استوار با كرامت و ارزشمندى انسان دارد و بر بسيارى از آفريدههایى كه از اين اهميت برخوردار نيستند، برترى داده شدهاست. اين نگاه بايد در همه زندگى، رفتارها، گفتارها و كردارهاى انسان جارى و سارى باشد و هرگونه رفتارى كه با اين اصل آفرينش انسان در تضاد باشد، از سوى هيچكس و هيچ نيرو و قدرتى پذيرفته نيست و با انسانيت انسان ناهماهنگ است و انسان نبايد چنين رفتارى را بپذيرد.
قرآن در همه مواردى كه براى انسان تعيين تكليف مىكند، اين اصل را در نظر مىگيرد و در هر جا كه رفتارى با اين اصل ناهماهنگ باشد، به ترك آن و هر چيزى كه اين اصل را تقويت كند، بدان سفارش مىكند. شايد نيك قوامى انسان كه در آيه 4 سوره «تين» در آفرينش انسان مطرح شده است؛ «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴿۴﴾، «[كه] براستى انسان را در نيكوترين اعتدال آفريديم».
نگاهى به همين سرشت ارزشمند و كرامتمند انسان دارد كه اگر اين اصل را زير پا بگذارد، به پستترين مرتبه پستى سقوط مىكند، ولى آنانكه آن را پاس مى دارند، از اين سقوط در امان مىمانند و پاداشى شايسته مىيابند.
#توضیحات
✍🏻از این گونه آیات دقیق و ظریف در قرآن زیاد است. سیاست یعنى تدبیر و از این رو ((سائس)) مرادف کلمه ((قائد)) است; در مورد ائمه داریم: ((وساسه العباد)). البته تدبیر دوگونه است: تدبیر صالح و تدبیر غیر صالح. در عرف سیاست مداران چنین است که باید به گونه اى تدبیر کرد که آن اهداف مورد نظر سیاست مداران پیاده شود, پس باید تمهیداتى براى اجراى آن اهداف فراهم شود; حالا قرآن اصرار دارد که آن تمهیدات از طریق صحیح باشد, مبادا از طریق غیر صحیح به هدف صحیح برسید که این منطق را قرآن قبول ندارد, یعنى از دیدگاه قرآن, سیاست, تدبیر صالح است. این معنا (تدبیرصالح) مورد نظر این آیه است: ((ما کان لمومن و لامومنه اذا قضى الله و رسوله إمرا إن یکون لهم الخیره من إمرهم))2 که در این صورت, این آیه بار سیاسى عظیمى دارد و مى خواهد بگوید که کسانى که مسوولیت اداره کشور را عهده دارند مردم به آنها اطمینان دارند!
@mah_davit313