من راه رو به امام حسین[ع] نبستم..؛😭
من رقیه رو کتک نزدم...😭
من به اهل بیتت سنگ پرت نکردم...💔
«ماه منور» 🇵🇸
تو اینقدر بزرگی ڪه حُر[ع] رو بخشیدے؟
اما اون بست ولی تو بازم بخشیدیش..؛
«ماه منور» 🇵🇸
وقتے داشت میومد سمت خیمه حسین[ع]... سرش رو پایین انداخته بود میگفت:
إلهی إلیْڪَ أَنَبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ...
«ماه منور» 🇵🇸
بابا جلوی حسین(ع) رو گرفته بود!
پناه کل عالم امکان...
اصلا اگه نمیخواستی ببخشی،
چرا به ذهنم انداختی این موقع شب در خونت زار بزنم..؟
چرا؟
خداااا...؛
تو از گناه من بزرگتری...
خدا جاااان...
تو نگاه به خواری من نکن فدات بشم
اصلا نمیگی این بـی سروپاییه ڪه هروقت همه درها روش بسته شد میاد اینجا...
اصلا به روے خودتم نمیارے!
پس خدا دمت گرم
ببین ڪفش هامو بهم گره زدم...
روے گردنم انداختم...
من دلتنگ کربلام...
تازه از سفر برگشتم...
عین کربلا بود برام...
ولی هیچ کجا حرم حسین نمیشه😭
بخدا ما رومون نمیشه از حسین بخوایم...
آخه من غرق گناه چجوری برم درخونه حسین..؟
خدا ما گناهکاریم ولی