eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
4.9هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
11.7هزار ویدیو
381 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گل همیشه زیبا امام مهدی ما تو خوب و مهربانی تو صاحب الزمانی تو آخرین ستاره میان آسمانی دل زمین برایت همیشه بی‌قرار است بیا که با تو دنیا برای ما بهار است @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 زیر شش سال شخصیت کودک شکل می گیرد آموزش زندگی اخلاق و خوبیها را در این سنین باید انجام داد . 👈 شش تا 12 سال شخصیت تثبیت می شود . 👈 بعد از 12سال تغییر شخصیت کمی سخت و زمان بر است . ✅ شش سال اول مهمترین وحساس ترین دوران است . 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
🌸🍃 روز ازدواج حضرت فاطمه س و امام علی ع زن فقیر، لباس کهنه‌اش را که در مقابل آفتاب رنگ باخته بود، پوشید و از خانه بیرون زد. باد پاییزی گاهی نرمه‌ی خاکی را به هوا می‌افشاند و چشم‌های زن را می‌سوزاند. نزدیکی‌های مسجد احساس کرد بوی عطری فضا را پر کرده است، کم‌کم نم‌نم باران شروع شد. زن خوشحال بود از این‌که به زودی گرد و غبار فرو خواهد نشست. کنار مسجد، عدّه‌ای را دید که جلوی خانه‌ای جمع شده بودند و شادی می‌کردند. خانه برایش آشنا بود، فهمید که بساط عروسی برپاست. برای مدّتی غم‌هایش را فراموش کرد و در شادی صاحب‌خانه شرکت کرد. وقتی جمعیّت پراکنده شد. به آرامی در خانه را زد. نوعروس در باز کرد. شرم در چهره‌ی زن موج می‌زد. با اشاره به پیراهن نخ‌نمای خودش، از بانوی خانه درخواست کرد یک پیراهن به او بدهد. عروس به خانه رفت تا پیراهن را بیاورد. در بین راه ناگهان آیه‌ای زلال از جویبار ذهنش گذشت و آیه ی ۹۲ سوره ی آل عمران را آهسته زمزمه کرد: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّیٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛ هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید (در راه خدا) انفاق کنید.» دوباره برگشت، لباس عروسی را از تن درآورد و پیراهن کهنه را خودش پوشید. بعد از آنکه لباس عروسی را به زن فقیر بخشید، با خود گفت: «من ِ که دختر پیامبرم و همسر علی، بیش از همه باید به قرآن عمل کنم.» @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم ی کیک خمیری خوشگل و بامزه 😍 🎂🎂🎂🎂🎂 کار با خمیر 👇👇 🔮تخلیه روحی روانی 🔮کسب مهارت 🔮تقویت دستورزی و خلاقیت 🔮کاهش استرس و .... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @mah_mehr_com
‍ «با این کودکت یاد میگیره از حقش دفاع کنه» روز جمعه بابا و مامان وندل او را جلوی در خانه ی سوفی پیاده کردند و خودشان برای دیدن یکی از فامیلهایشان به خارج شهر رفتند. قرار شد و ندل آخر هفته در منزل سوفی بماند. وندل گفت وای، آخ "جان سوفی چیزی نگفت. بعد از اینکه سوفی و وندل عصرانه خوردند سوفی به وندل کمک کرد چمدان هایش را به طبقه بالا ببرد وندل گفت خب بیا بازی کنیم اسباب بازی داری؟ سوفی صندوق اسباب بازی هایش را نشان داد. وندل گفت : فقط همینقدر اسباب بازی داری؟؟ من یک میلیون بیشتر از تو اسباب بازی دارم بجز اینها چه بازی دیگری میتوانیم بکنیم؟ سوفی گفت میخوای مامان بازی کنیم؟ وندل "گفت فقط به شرطی که من بگویم توی بازی کی چه کار کند آنها مامان بازی کردند وندل ،بابا مامان و بچه شد. اما سوفی گربه ی خانواده شد. بعد بیمارستان بازی کردند وندل دکتر پرستار و بیمار شد. اما سوفی کارمند ساده ی بیمارستان شد. وندل مداد شمعی های سوفی را برداشت و به ایوان رفت و نقاشی کشید. بعد آنها را همانجا گذاشت. مداد شمعی ها زیر آفتاب شل و خراب شدند. سر میز ناهار وندل انگشتش را توی کره بادام زمینی و ژله کرد و با همان انگشت کثیفش روی رومیزی نقاشی کشید و گفت خیلی کیف دارد مگر نه؟ سوفی چیزی نگفت. سوفی یواش "گفت و ندل کی میرود خانه شان؟ مامان و بابا گفتند به زودی وقتی شیرینی فروشی بازی کردند وندل شیرینی پز شد و سوفی شیرینی دانمارکی وندل گفت بازی خیلی خوش میگذرد مگر نه؟ سوفی چیزی نگفت. سر میز شام و ندل گفت که به سبزیجات حساسیت دارد و بعد وقتی سوفی حواسش نبود وندل خامه ی روی دسر او را برداشت و خورد سوفی یواش گفت وندل" کی "میرود؟ مامان و بابا گفتند به زودی آخر شب سوفی روی تختش دراز کشیده بود که وندل چراغ قوه اش را روشن کرد و نورش را توی چشم های سوفی انداخت و با لبخند گفت فردا میبینمت سوفی چشمهایش را محکم بست و با خودش گفت خداکنه زودتر وندل برود خانه شان صبح فردا، سوفی از خواب بیدار شد دید یک هیولای آبی دارد روی تختش میپرد وندل بود وندل با خمیردندان اسمش را روی آینه نوشت و روی موهای سوفی کف ریش تراش مالید. سوفی به وندل گفت میخوای بریم توی حیاط و کف ها را بشوریم؟ میتوانیم آتش نشان بازی هم بکنیم وندل گفت آخ جون آنها به حیاط رفتند و آتش نشان بازی کردند اما اینبار سوفی میگفت کی چه کار کند سوفی گفت خیلی کیف دارد مگرنه؟ وندل چیزی نگفت. سوفی رئیس آتش نشانها بودو وندل آتش وقتی بازی شان گرم شد دیگر برای وندل و سوفی مهم نبود کی رئیس است و کی ساختمان آتش گرفته مامان سوفی به حیاط آمد و گفت وندل وقت رفتن است وندل و سوفی گفتند به این زودی؟ سوفی پرسید وندل" کی برمیگرد؟ مامان و بابا گفتند " هیچوقت " عصر وقتی وندل چمدان هایش را باز کرد یادداشتی از طرف سوفی دید. او توی یادداشت نوشته بود کاش زودتر ببینمت پایان... @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن زیبای ازدواج امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)😍👏👏 حضرت علی و حضرت زهرا 🌸🌸🌸🌸 @mah_mehr_com
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید 🔹حضرت فاطمه(س): همانا خداوند متعال تمامی گناهان بندگانش را می‌آمرزد و از کسی باکی نخواهد داشت. 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com امروز یکشنبه ۲۰ خرداد ماه ۲ ذی‌الحجه ۱۴۴۵ ۹ ژوئن ۲۰۲۴
💖 خاک پایت توتیای چشم ما یابن الزهرا کی می آیی از سفر 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
شماره 82.mp3
21.34M
❇️ مجموعه نمایش صوتی "یک آیه | یک قصه" ↙️ "آموزش مفاهیم قرآن به کودکان با قصه" قسمت 7️⃣7️⃣ 📜 سوره مبارکه فلق آیه 5 🔹ومِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ از شر انسانهای حسودبه خداپناه می برم . 🕋 بچه های خوب🌹🥰 ریحانه و مامانش با هم رفتن خرید ببینید چه اتفاقات جالبی براشون می افتد ۰ 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
داستان حضرت موسی(۲).mp3
9.63M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🟡ماجرای فرار کردن حضرت موسی از دست فرعون 🟣ناگهان فردی نفس نفس زنان🥵 از راه رسید به حضرت موسی(ع) گفت... @mah_mehr_com