وقتی تو خیابون قدم می زنیم و
یک دفعه بین آسفالت ها و سنگ ها گلی رو
می بینیم که به تنهایی قصد مبارزه داشته؛
ازش عکس نه! بلکه باید دفتر ها درس
بگیریم:)
اون گلی که از بین هزاران هزار سختی
میجنگه و یه کار سخت رو انجام میده؛
بار ها و بارها به مشکل بر می خوره ولی به
شوق رسیدن به وصال ناامید نمیشه؛
خیلی با ارزشِ :)
ان شاءالله ما هم یکی از اون گل های
با ارزش باشیم...
‹ مَحــٰـاءْ ›
وقتی تو خیابون قدم می زنیم و یک دفعه بین آسفالت ها و سنگ ها گلی رو می بینیم که به تنهایی قصد مبارز
چشم در صنع الهی باز کن؛ لب را ببند
بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد
صائب تبریزی
خدایا ؛
از بد کردنِ آدمهایت شکایت داشتم
به درگاهت، اما شکایتم را پس میگیرم ..
من نفهمیدم، فراموش کرده بودم که
بدی را خلق کردی تا هر زمان که
دلم گرفت از آدمهایت نگاهم به تو باشد :)
- شهیدمصطفیچمران
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
علاجِ درد مشتاقان ، طبیب عام نشناسد ؛
مگر لیلی کند درمان غمِ مجنونِ شیدا را ..
‹ مَحــٰـاءْ ›
ما را هوای توست ؛ ایهاالرئوف ...
آقای امام رضا؛
ولی
دلم
واستون
خیلی
تنگ شده... 💔:)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
مرا بگیر و بسوزان و اشک و آهم کن ..
من از تو هیچ نخواهم ؛ فقط نگاهم کن :)
دستِ نیاز سمتِ تو آورده ام که من ؛
در عمرِ خویش، جز تو پناهی نداشتم ..
#ایهاالرئوف