عمیقاً نیاز دارم ؛
برگردم به اون اولین باری که
بعد از کلی انتظار بین جمعیت
دستم رسید به شیش گوشهت :)
آقای امام حسین ؛
کاش برایِ منِ خستهی
غریب آغوش واکنی و بگی ..
نبینمت که غریبی بیا در آغوشم :)
میشه اگر کسی مشهده خیلی فوری سلام ما رو به آقای امام رضا(ع) برسونه و بگه: همون که خودتون می دونید؟! :)💔
‹ مَحــٰـاءْ ›
- بگذار در جانم تو را پنهان کنم . .
نمی دونم اینجا چند نفر رفتن کربلا
ولی یه جایی هست بهش میگن بابالقبله ..
اونجا که وایسی اگر اشکات بزاره ؛
یه شیش گوشه معلومه :)
خواستم بگم آقای امام حسین
میشه یه بار دیگه خیلی زود ؛
از اونجا بهتون سلام بدیم :)؟
آقای امام حسین ؛
گردن بگیر بی سر و سامانی ما را
نوکر غیر از ارباب چیزی ندارد ..
ولی من دلم واسه لحظه به لحظه ..
واسه تمامِ قدمها ، تمامِ اشکها
تمامِ نفس هایی که تو کربلا کشیدم ؛
تنگ شده :))
میگفت ..
خدایا خودت جبرانش کن ؛
شکستگی هایِ اون قلبِ خستهای
که تسلیمه مقابلت و راضی شده به
چیزی که تو براش خواستی :)