زیباترین غریق جهان - مارکز.pdf
1.02M
⭕ یک ترجمه دیگر از داستان دوم
ترجمه: سید حبیب گوهری راد
📚 «زیباترین غریق جهان»
✍️ گابریل گارسیا مارکز
#داستان
#غیر_فارسی
#داستان_منتخب
#کتابخانه_ماها
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
درباره داستان «زیباترین غریق جهان»
با تمرکز روی «استبان»
غریقی که داستان با او آغاز، ادامه و پایان مییابد.
ترجمه گلشیری
ص255
از خطِ یک تا خط ششم :
او استبان بود. (زن ها) نیازی نبود در حضور آنها (مردان) نامش را ببرند. . چون تنها یک استبان درهمه دنیا وجود داشت!!!
که دراز به دراز جلو چشمانشان افتاده بود.
از نظر مارکز :
فقط یک استبان(فرهنگِ مُردۀ آمریکای مرکزی و جنوبی) در کل دنیا وجودداشته است.
چون فقط یک آمریکایِ مرکزی وجنوبی داریم(مگر غیر از آمریکایِ مرکزی وجنوبیِ موجود،که فرهنگی غنی ولی از دست رفته داشته،آمریکایِ مرکزی و جنوبیِ دیگری هم در زمین داریم!؟)
پس استبان به هیچ عنوان اسم هیچ آدمِ دیگری هم نیست
(حالا مهم نیست که در تاریخ استبان های دیگری هم داشته باشیم! وقتی خود مارکز در داستانش حکم می کند ومی گوید: فقط یک استبان درکل دنیا وجود داشت)
((خود پیرزن هم میگوید سرو شکلش به کسی به اسم استبان رفته!
یعنی پیرزن مطمئن نیست که او کیست ولی چون از همه پیرتر است و به خاطر پیرتر بودنِ خود لاجرم به فرهنگِ دستِ کم سیصدسالِ پیش نزدیک تر است،احساس قرابتِ بیشتری با جسد دارد در حالیکه او هم چیز خاصی نمی داند فقط به قدرِ چند سال سنِ بیشترش ،اندکی از بقیه احساس همدلیِ بیشتر دارد ))
اما حرف آخر را خود نویسنده می زند
تا تکلیف همه مشخص باشد
که اسم جسد هرچه باشد، از او فقط یکی در دنیا وجود دارد.
البته که وجود داشته ! و دیگر هرگز به آن شکل وجود نخواهد داشت و می گوید که ما مردمِ آمریکایِ مرکزی و جنوبی باید سعی کنیم که با قرابت هرچه بیشتر با او ، به هویت جمعیِ جدید ِ خود دست یابیم
یعنی اصلا مهم نیست که اسم جسد یا مرده چی باشد !
چون اصلا اسم مهم نیست
هر اسمی که آورده می شد
مثلا حتی ایکس یا زِد
مارکز خودش مطمئنا این جمله را باز می گفت که :
فقط یک ایکس یا زد در کل دنیا وجود داشت(فقط یک فرهنگ غنیِ مُرده در آمریکایِ مرکزی و جنوبی وجود داشت)
✍ آریار ستوده
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
34.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ آنچه در ماها گذشت
🗓️ چهارشنبه 23 آبانماه ۰۳
#ماها
#ویدئو
#انجمن_ادبی
#دانشگاه_هنر_و_اندیشه
◀️ «ماها» رو ببینید
🕰️ زمان: ۱:20 ثانیه
📌 گزارش #بیستوسومین نشست #ماها
⭐ «ماها» | هر هفته | چهارشنبهها | ۵ عصر
🙏 با تشکر حضور دوستان عزیز
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
22.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 انجمن ادبی #ماها
📖 بخشی از داستان «رولت روی کلوچه فومنی» نوشته عذراسادات رهنمایی با خوانش نویسنده
🕰️ زمان: 14 ثانیه
#ماها
#ادبیات
#ویدئو
#نشست_بیستو_سوم
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
24.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 انجمن ادبی #ماها
📖 بخشی از داستان «زیباترین غریق جهان» نوشته گابریل گارسیا مارکز با خوانش امیرعباس شاهسواری
🕰️ زمان: 16 ثانیه
#ماها
#ادبیات
#ویدئو
#نشست_بیستو_سوم
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
برگزیده اول جشنواره ملی «شعر و داستان»:
خواندن مهمتر از نوشتن است/ خلق ادبیات داستانی کار جدی و سختی است
قم - برگزیده اول جشنواره ملی «شعر و داستان» با اشاره به اینکه ما بدون تربیت خواننده، ادبیات پویایی نخواهیم داشت و دلیل اینکه ادبیات داستانی ما هنوز بالنده نیست، شاید این باشد که ادبیات، داستان و رمان در کشور ما تبدیل به یک جریان بالنده نشده، گفت: خواندن مهمتر از نوشتن است.
لینک مطلب:
ibna.ir/x6tkP
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
انجمن ادبی ماها
برگزیده اول جشنواره ملی «شعر و داستان»: خواندن مهمتر از نوشتن است/ خلق ادبیات داستانی کار جدی و
سلام آقای سلیمانی
خوبی برادر؟
رتبه اول جشنواره ملی داستان در دانشگاههای آزاد بهتون تبریک میگیم. بدرخشی.
#ماها از موفقیت دوستانمان خوشحال میشیم. سالم باشی.
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
شرحی بر قصیده جملیه - هوشنگ گلشیری 18-Nov-2024 23-06-41.pdf
7.58M
⭕ چهارشنبه 30 آبان ماه
داستان دوم:
📚 «شرحی بر قصیده جَملیه»
✍️ هوشنگ گلشیری
#داستان
#فارسی
#داستان_منتخب
#کتابخانه_ماها
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
ماهی بی پولک - امین سپهوند.pdf
388.7K
⭕ چهارشنبه 30 آبان ماه
داستان اول:
📚 «ماهی بیپولک»
✍️ امین سپهوند
#داستان
#مهمان
#داستان_اعضا
#کتابخانه_ماها
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
✅ بند اول «ماهی بیپولک» | امین سپهوند:
انگشت اشاره را دور ماشه میپیچم. سر تفنگ را از جلوی تن لخت مادرم بالا میآورم و زیر چانهام فشار میدهم. لعیا و اَسمَر جیغ میکشند. لختِ مادرزاد چپیدهاند کُنج اتاق و زُل بریدهاند به ماشه. نُطُق نمیکشند. با گیسهای پُف کرده و دَرهَم، بیصدا گریه میکنند. انگار زبانبریدههایی باشند که شمر و خولی ظلمشان داده و هیچوقت غُصّه بار کسی نکردهاند.
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
✅ بند اول «شرحی بر قصیده جمیله» | هوشنگ گلشیری:
از خواب بیدار شده و نشده صدای زنگها را شنیدم، انگار هنوز خواب بودیم. نه، همان صدای آشنای زنگوله بود که زنجیروار میزد. آن روزها همیشه از آن سوی شالیها میآمدند، تا میرسیدند زیر پنجره آدم و مدتی، انگار فقط برای تو بزنند، زیر پنجره میایستادند و میزدند و بعد میرفتند و همچنان زنجیروار زنگولههاشان صدا میکرد.
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️
📌#چهارشنبه 30 آبان ماه دور هم جمع میشویم و داستان میخونیم.
#ماها
#ادبیات
#پوستر
#نشست_بیست_و_چهارم
🏢 هنرستان نبش کوچه ۲۰
⭕ ساعت ۱۷
دانشگاه هنر و اندیشه
طبقه ششم
📖 داستانهایی که خواهیم خواند:
📚 «ماهی بیپولک»
✍️ امین سپهوند
📚 «شرحی بر قصیده جَملیه»
✍️ هوشنگ گلشیری
🆔
@maha_anjoman
✅ انجمن ادبی ماها ☝️