خداحافظ ای داغ بر دل نشسته.
در اولین پنجشنبه:
روح بلند استاد بی نظیر آموزش های نظامی استان قم ،
حاج اصغر اکبرنیا ،شادی روح بلند این جانباز سرافراز اسلام عنایت کنید صلوات و فاتحه ای قرائت بفرمائید.
ایشان به گردن خیلی از رزمندگان وبسیجیان حق دارد.
حاج اصغر یادت بخیر🖤 ان شاءالله همراه با برادرشهیدت مهمان اهلبیت علیه السلام شوی.....
#بیاد_شهدا
#دفاع_مقدس
#بیاد_رزمندگان
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | واقعا ۷۰ درصد مردم ایران بیدین شدن؟!!
⁉️ #فضای_مجازی روی ما هم اثر گذاشته؟!
✅ نقدی علمی بر نظرسنجی موسسه گمان
🔶 حجت_الاسلام_راجی
#جهاد_تبیین
#فضای_مجازی
#دروغ_های_فضای_مجازی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دوم صفحه یازدهم #خاطرات_رزمندۀ_جانباز حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .........
فصل دوم
صفحه دوازدهم
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
......................
همان موقع گروهی فیلمبردار آمدند و از گوشهگوشۀ میدان و حالات و سکنات رزمندگان فیلم گرفتند. ما که کمسنوسالتر بودیم از این شکار صحنهها سهم ویژهتری داشتیم. یکی از آنان سمت من آمد و از تیراندازیام فیلم گرفت. اتفاقاً در آن لحظه درگیریها بالا گرفته بود و من پشتسرهم خشاب خالی میکردم. به فیلمبردار گفتم: «بیا کمک کن.»
گفت: «چه کنم؟»
گفتم: «این خشابها رو پر کن.»
او هم نشست و پشتسرهم خشابها را پر کرد و من رگبار گرفتم. بعد گفت: «میدی من هم بزنم؟»
گفتم: «چرا که نه؟» کلاش را دادم و او هم شلیک کرد.
ساعتی بعد، پس از کلی کار کشیدن از آن فیلمبردار، خداحافظی کرد و رفت.
در روز آخر، یکی از صحنههای بهیادماندنی در قاب دیدگانم به ثبت رسید. یک جوان هرمزگانی که جنوبی اصیل و سیهچرده بود، در وسط معرکه، عابسوار پیرهنش را درآورده بود و بااینکه زخم نسبتاً بزرگی از ترکش در بازویش داشت و خون جاری بود، محکم و استوار میجنگید. هرکس جای او بود به عقب میرفت یا لااقل به مرهم امدادگر تن میداد. اما او فقط گاهی بازویش را با دست دیگر میگرفت و بدون اینکه خم به ابرو بیاورد در میدان جولان میداد.
پس از سه روز، در ساعت 2 شب، نیروهای لرستان جایگزین ما شدند و به عقب برگشتیم. در این مدت، از افرادی که میآمدند سراغ گردان فتح را میگرفتم. آنها بهخاطر روحیۀ ما، از دادن اطلاعات خودداری میکردند یا صرفاً میگفتند: «به اهدافشان نرسیدهاند.» گمانم این بود با مقاومت بعثیها مواجه شدهاند و با تلاش بیشتر به اهدافشان میرسند.
وقتی به مقر رسیدیم، شب بود و خستگی. بیخبر در آرامش اردوگاه به خواب رفتیم و با سپیدۀ صبح، وضع غیرعادی آنجا برایمان نمایان شد. از جمع سیصدنفرۀ گردان فتح، تنها پنجاه نفر برگشته بودند. مابقی شهید، اسیر یا مجروح در بیمارستان بستری بودند. پیگیر بچههای انجمن شدم. تنها چهار نفر را صحیح و سالم پیدا کردم و خبردار شدم رضاحسین میربک و حمزه گودرزی بهشهادت رسیدهاند. علی مصباح که جزو سالمبرگشتهها بود، سرگذشتشان را تعریف کرد.
او گفت: «تخریبچیها معبری را برای عبور از میدانمین ایجاد کرده بودند، اما بعثیها در شناساییهای خود متوجه این معبر شده و بیش از چندبرابر مینگذاری کرده بودند. با ورود به معبر، قتلگاه گردان را پیشِروی خود دیدیم. زمین زیرپایمان میلرزید و رزمندهها یکی پس از دیگری با دستوپای قطعشده روی زمین میافتادند. فرمانده رشید ما، شهید محمد دلاوری اهل تویسرکان هم مجروح شد و دقایقی بعد بهشهادت رسید. در همین لحظه، دشمن که انتظار ما را میکشید، از مثلثیها افراد باقیمانده را به رگبار گرفت. شرایط بهحدی غافلگیرکننده بود که تعدادی بهسمت دشمن رفتند و همانجا اسیر شدند.
تازه معنای «به هدفشان نرسیدند» را فهمیدم. فضای مقر خفه و بیروح شده بود. شهادت رفقا و دلتنگی جاماندگان، سکوت مطلقی را حکمفرما کرده بود. چادرهای خالی، صف خلوت تعاون، سفرۀ کوچک غذا، همه و همه یاد شهدا را برایمان زنده میکرد.
برای تحویل اسلحه و گرفتن ساک شخصی به تعاون گردان رفتم. مسئول آنجا وقتی فهمید کمک شهید ابوالفتحی بودهام، ساک شهید را گذاشت و گفت: «اینو هم تحویل خانوادهش بده.»
دیگر تاب نیاوردم. بغضم ترکید و اشکهایم جاری شد. گفتم: «نمیتونم.» و برگشتم.
برای برگشت، خود حاجحسین همدانی آمد و نیروهایش را از حاجقاسم سلیمانی تحویل گرفت. حاجحسین قطاری هماهنگ کرده بود که ما را تا اراک رساند و پس از آن، اتوبوسهای سپاه آمدند و ما را به نهاوند رساندند. وقتی به خانه رسیدم، تنور کمک به جبههها در خانهمان گرم بود. مادرم بههمراه خواهرانم، زنداداشها و دیگر زنان روستا در خانه جمع شده بودند و برای جبهه نان میپختند. گاهی از سپاه آرد میدادند و گاهی هم خود اهالی روستا عهدهدار تأمین آرد میشدند. در کنار نان، بساط درست کردن ترشی و بستهبندی کمکهای اهدایی، به حیاط خانۀ ما رنگوبوی دیگری داده بود.
ادامه دارد.
#هفته_دفاع_مقدس_گرامیباد
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
عزت نفس کودک(2).mp3
2.13M
💠راهکارهای تقویت عزت نفس کودک(2)
⁉️چه راهکارهایی برای تقویت عزت نفس کودکان وجود دارد؟
🎙پاسخ استاد حسینی را بشنوید.👆
📎https://b2n.ir/y49077
#فرزندپروری
📩 سوالات شما را مشاورین کانال پاسخگو هستند
✅ آیدی دریافت سوالات👇
@pasokhgo313
🔰 مرکز جامع مشاوره و خانواده
#سبک_زندگی
#کرامت_خانواده
@mahale114
gashte ershad_1.mp3
17.28M
🔥🔥🔥 داغ داغ داغ
📣📣📣پـاســخ کامل و دقیق بـه تـمـامی شـبـهـات روز توسط
استاد علی تقوی
#بصیرت
#روشنگری
مهسا امینی و #گشت_ارشاد
💥هم خودتون گوش کنید
🌪هم منـتـشـر کنید. لطفا
#حجاب
#امنیت
#جهاد_تبیین
#پلیس_مقتدر
#فضای_مجازی
#فتنه_فواحش_و_دواعش
#دروغ_های_فضای_مجازی
#پرسش_پاسخ_دانشجویی
#پرسش_پاسخ_دبیرستانیها
@mahale114
4_6010449664350880049.mp3
5.29M
#شکر_در_سختی_ها 9
مشکلات مثل یه دیوارند!
میتونی با دیدنش؛
خودتو تهِ یه بن بست ببینی!
یا میتونی از این دیوار بالا بری
وبه نور برسی!
بستگی داره
خودت،برای خودت چقدر می ارزی؟
#استاد_شجاعی 🎤
#مبارزه_با_نفس
#من_شاکرم
#من_شکرگذارم
#من_ناسپاس_نیستم
@mahale114
خانواده آسمانی ۱۳.mp3
9.01M
#خانواده_آسمانی ۱۳
امیرالمؤمنین علیهالسلام از راز دیگری از نظام خلقت پرده برداشته،
✦ و برادر مومن را از برادر تنی،
حقیقیتر، قویتر، و پیوند آنها را محکمتر و ماندنیتر بیان کرده است.
چه رازی در خلقت است که این استحکام و اتصال قدرتمند روحی را به وجود آورده است ؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
#سبک_زندگی
#فرهنگ_دینی
#خانواده_سبک_زندگی
@mahale114
امیرالمؤمنین #امام_على عليهالسلام میفرماید:
✍️ افعَلوا الخَيرَ و لا تُحَقِّروا مِنهُ شَيئا؛ فإنَّ صَغيرَهُ كَبيرٌ، و قَليلَهُ كَثيرٌ
🔴 كار خوب انجام دهيد و هيچ كار خوبى را كوچک مشماريد؛ زيرا كوچک آن هم بزرگ است و اندكش بسيار.
📚 ميزانالحكمه، جلد ۷، صفحه ۵۶
#حدیث_روز
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍️ قسمتی از درآمدت را با امام زمان معامله کن
🔹وارد میوهفروشی شدم. خلوت بود. قیمت موز و سیب رو پرسیدم.
🔸فروشنده گفت:
موز ۱۶ تومن و سیب ۱۰ تومن.
🔹گفتم:
از هر کدوم دو کیلو به من بده.
🔸پیرزنی وارد میوهفروشی شد و پرسید:
محمدآقا سیب چند؟
🔹میوهفروش پاسخ داد:
مادر کیلویی سه تومن!
🔸نگاه تعجبزدهام رو به سرعت به میوهفروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش منو به آرامش دعوت کرد. صبر کردم.
🔹پیرزن گفت:
محمدآقا خدا خیرت بده! چند تا مغازه رفتم، همهشون سیب رو دهدوازده تومن میدن! مادر با این قیمتا که نمیشه میوه خرید!
🔸محمدآقای میوهفروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و اونو راهی کرد.
🔹سپس رو به من کرد و گفت:
این پیرزن بهتازگی پسر و عروسش رو تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوه یتیم! من چند بار خواستم بهش کمک کنم و میوه مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد.
🔸به همین خاطر هیچوقت روی میوهها تابلوی قیمت نمیزنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمتها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچههاش میوه بخره.
🔹راستش رو بخوای من به هرکسی که نیاز داشته باشه کمک میکنم و همیشه با امام زمانم معامله میکنم.
🔸دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود.
🔹دلم میخواست روی میوهفروش رو ببوسم. میوهها رو خریدم. سوار ماشین شدم و زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان خجل بودم.
🔸با خودم میگفتم:
ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم رو با امام زمانم معامله میکردم.
@mahale114
شبنامه 981.mp3
11.97M
#خبر
مهم !! آغاز درگیری باکو و ارمنستان / هدف تمرکز گیری از #ایران بود/ واکنش ایران چه خواهد بود؟
شبنامه / بین ایران و ارمنستان مرزی چند هزار ساله وجود دارد / این مرز اگر ذره ای دچار اختلال شود، ارتباط زمینی ایران و اروپا تحت تاثیر قرار خواهد گرفت / فارغ از آن انگیزه تروریست های تجزیه طلب برای مرزهای شمال غربی بیشتر خواهد شد / تنش ها اکنون بین ارمنستان و باکو بالا گرفته / آنچه در ایران رخ داد هدفش گرفتن تمرکز ایرانیان بود/ باید منتظر ماند و دید که واکنش ایران به این مهم چه خواهد بود ... / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنام خدا
#سلام_همسایه
#تلنگر
نتیجه اخلاقی از این کلیپ زیبا....
فهم و درک حیوانات حتی حیوانات وحشی در بعضی از مواقع از بعضی انسان ها خیلی بیشتره!.....
میگی چرا؟!
چون کوسه ها ذاتا وحشی و خونخوار هستند!
بنابراین اگر به انسان حمله هم کند و اورا بدَرَد همه قبول میکنیم که ذات این حیوان همین است وووو
اما چرا بعضی از انسان ها از حیوان
پس ترند؟
چون انسان ذاتش وحشی نیست!
چون انسان عقل دارد!
چون انسان فهم دارد!
چون انسان شعور دارد!وووو.
از امنیت و فضای آرامی که برایش فراهم شده بیشترین استفاده را میبرد!.
درهمین امنیت خانواده اش در آرامش کامل زندگی میکند!.
درهمین امنیت خودش و فرزندش به کارو تحصیل میپردازند!.
درهمین فضای امن به پست و مقام وپول و شهرت میرسد!ووو.
اما بجای آنکه از بوجود آورنده این امکانات و امنیت تقدیر و تشکر کند، متأسفانه به آن حمله میکند و قصد کشتن اورا میکند. آیا شخصی که به این درجه رسیده است از حیوان پستر نیست؟!....
#نفوذی
#امنیت
#استقلال
#ایران_قوی
#پلیس_مقتدر
#سلبریتی_دوزاری
#فتنه_فواحش_و_دواعش
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دوم صفحه دوازدهم #خاطرات_رزمندۀ_جانباز حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام) ........
فصل دوم
صفحه سیزدهم
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
......................
ما هم در راستای فعالیتهای پشت جبهه، برنامۀ عیادت از جانبازان و مجروحان را داشتیم. با بچهها قرار میگذاشتیم و هر روز به خانۀ یکی میرفتیم. همین دیدوبازدید اهالی جنگ و جبهه بهترین منبع روحیه بود. حالا که مجروحان به خانهنشینی و دوری از جبهه محکوم بودند تبادل خاطرات و شوخی و خندۀ دوستان مایۀ دلگرمی و روحیۀ آنان بود. رزمندگان گردان فتح گمان داشتند ما شرایطی مانند آنان را تجربه کردهایم و در نتیجه، از سالم بودن من، فخرالدین و محسن متعجب بودند. ما هم ماجرایمان را تعریف میکردیم و از دژ میگفتیم و اینکه چطور از نبرد تن با تانک جان سالم بهدر بردهایم.دو هفتهای بیشتر در استراحت نبودیم که خبر دادند در آستانۀ عملیاتی دیگر هستیم و به نیرو نیاز است. هرکه مجروح نبود و عذری نداشت برای حرکت بسیج شد. با علی مصباح، احمد کولیوند، محمد وثوق، بهروز سوری، مسعود شیراوند و مهدی مالمیر و دیگر دوستان به همدان اعزام شدیم. از بزرگترها محمود خزایی و شوهرخالهام خدامراد سلگی هم آمدند. وقتی به همدان رسیدیم، بهعلت کم بودن نیرو، عملاً گردانهای قبلی منحل شده بود و گردان جدیدی بهنام «ثارالله» شکل گرفت که اتفاقاً همنام عملیاتی بود که برای آن آماده میشدیم.
فتحالله نظری فرمانده گروهانمان شد. یک ماهی بود در جریان حضور در جبهه باهم آشنا شده بودیم، اما لطف او به من و ارادت من به او انگار حاصل یک عمر آشنایی بود. در همدان سازماندهیها انجام گرفت و نام من بهعنوان آرپیجیزن ثبت شد. پس از گرفتن لباس و تجهیزات اولیه، راهی غرب کشور شدیم. ابتدا در پادگان «اللهاکبر» اسلامآباد اردو زدیم. آنجا فضای بسیار خوبی داشت و زمان مساعدی بود که با سلاح و تجهیزات به پیادهروی تاکتیکی بپردازیم و آمادۀ عملیات شویم. یک هفته کارمان همین بود و در کنار کلاسهای آموزشی، هر روز تمرین میکردیم.
مقصد بعدی پادگان ابوذر سرپل ذهاب بود. در هر مرحله که به منطقۀ عملیاتی نزدیک میشدیم رزمندهها محدودۀ عملیات را حدس میزدند و حالا برای بعضی روشن شده بود که عملیات باید حوالی قصرشیرین باشد. پس از چند روز بهسمت قصرشیرین راه افتادیم و نرسیده به آن، در اردوگاه شهید صدوقی مستقر شدیم. خمپارههای سرگردان به ما میرسید و هرازگاهی انفجارهایی رخ میداد. آنجا برای عملیات توجیه شدیم. نیروهای کرمانشاه هم در این عملیات حاضر بودند. فرماندهان گفتند: «هدف عملیات بازپسگیری ارتفاعات آقداغ در غرب قصرشیرین است.» ارتفاعاتی که مشرف به شهر بود و به مکان خوبی برای استقرار بعثیها بدل شده بود.
شبانه با کمپرسیهای استتارشده و چراغخاموش به قصرشیرین رفتیم. از سوراخ چادر کمپرسی شهر را نگاه میکردم. شهر به خرابه میمانست و بیشتر خانهها با خاک یکسان شده بود. ما را به محلهای بردند که از بقیۀ مناطق شهر وضع بهتری داشت و خانههایش با وجود ترکشها، سرپا مانده بود. نام این محله قرنطینه بود. همینکه خانهها و کوچهها را دیدم به یاد خاطرات دوران کودکی و سفری که به این شهر داشتم افتادم.
قبل از انقلاب، برادرم نعمت برای کار به قصرشیرین آمده بود و در گمرک کارگری میکرد. مادرم با بهانهگیریهای من، مرا به قصرشیرین فرستاد تا مدتی پیش نعمت باشم. من که هنوز مدرسه نمیرفتم، مسافر این شهر شیرین و قصرهای زیبای آن شدم. خانهای که نعمت اجاره کرده بود دقیقاً در همین محله بود. از همین سفر کوتاه کلی خاطره داشتم. با بچههای همسایه دوست شده بودم و با آنها ساعتها در کوچه بازی میکردم.
همینکه کوچه و خانههایش را دیدم خاطرات برایم زنده شد. در خانههای متروکه و کوچههای عاری از رهگذر کسانی را میدیدم و صداهایی را میشنیدم که به چشم و گوش بقیه نمیآمد. به بچهها گفتم: «من این محله رو میشناسم، قبلاً اینجا بودم.»
فتحالله نظری گفت: «مگه تو قصرشیرین زندگی کردی؟»
گفتم: «نه، برادرم اینجا کارگر بود و من مدتی مهمونشون شدم.»
حالم برای دوستان همراه، عجیب بهنظر میرسید. از بهداریِ محله که درمانگاه کوچکی بود عبور کردیم. چراغهای خاموش و وضعیت سوتوکور محله هیچ شباهتی به بروبیای کودکی نداشت. ما را همانجا نگه داشتند و گفتند فعلاً در این خانهها استراحت کنید. یکی از خانههایی که برای استراحت به آن اشاره شد همان خانهای بود که برادرم در آن سکونت داشت.
ادامه دارد.
#هفته_دفاع_مقدس_گرامیباد
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید
❗️در مقابل جنگ روانی دشمن، حقایق را چگونه تبیین کنیم❓
#جهاد_تبیین
#فضای_مجازی
#دروغ_های_فضای_مجازی
#پرسش_پاسخ_دانشجویی
#پرسش_پاسخ_دبیرستانیها
@mahale114
آسیب_های فضای مجازی (1).mp3
1.62M
📱آسیبهای فضای مجازی برای کودکان(1)
⁉️ فضای مجازی چه آسیبهایی برای کودکان خواهد داشت؟
🎙پاسخ استاد حسینی را بشنوید.
📎https://b2n.ir/p28679
#فرزندپروری
📩 سوالات شما را مشاورین کانال پاسخگو هستند
✅ آیدی دریافت سوالات👇
@pasokhgo313
🔰 مرکز جامع مشاوره و خانواده
#سبک_زندگی
#کرامت_خانواده
@mahale114
2 -آسیب های فضای مجازی.mp3
1.51M
📱آسیبهای فضای مجازی برای کودکان(2)
⁉️ فضای مجازی چه آسیبهایی برای کودکان خواهد داشت؟
🎙پاسخ استاد حسینی را بشنوید.
📎https://b2n.ir/m62547
#فرزندپروری
📩 سوالات شما را مشاورین کانال پاسخگو هستند
✅ آیدی دریافت سوالات👇
@pasokhgo313
🔰 مرکز جامع مشاوره و خانواده
#سبک_زندگی
#کرامت_خانواده
@mahale114
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃🌼اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌼🍃
🌿🌼🌿🌺🌿🌼🌿🌺
#شب_جمعه
#جمعه_ها
چه خوشحال می شوند
عزیزان و شهیدان آسمانی مان
وقتی...
با فاتحه و صلوات و خیراتی
هر چند کوچک یادآورشان باشیم🌺🙏
#روز_پنجشنبه
#روز_جمعه
#اموات_منتظر
#محله_شهید_محلاتی
@mahale114
Meisam motiee - Shohada Sharmandem (128).mp3
5.01M
🔴 مداحی #شهدا_شرمنده_ایم
غروب جمعه!
هفته دفاع مقدس!
دعا میکنیم که ان شاءالله ظهور حضرت یار آقا امام زمان عجل الله تعالی در حیات ما رخ دهد...
بیاد تک تک شهدای عزیزمون،
شهدای انقلاب اسلامی!
شهدای دفاع مقدس!
شهدای دفاع از حرم!
شهدای ترو
شهدای سلامت
شهدای دفاع از وطن
#هفته_دفاع_مقدس_گرامیباد
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسیم نوروزی، استاد دانشگاه کانادا؛ چه زمانی ایرانیان شکست میخورند؟!
♦️مسئولیت ایرانیان خارج از کشور در مقابل ایرانیهایی که با نیروی خارجی هم پیمان می شوند و قصد دارند جنگ را به داخل کشور بیاورند چیست؟
♦️ایران، در طول تاریخ از ایرانیان خائن و سازشکار متحد با دشمن ضربه خورده نه از دشمن خارجی
#نفوذی
#امنیت
#استقلال
#ایران_قوی
#پلیس_مقتدر
#سلبریتی_دوزاری
#فتنه_فواحش_و_دواعش
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهسا امینی بهانهس
👈 اصل نظام نشانهس
نگاهی به اهداف ائتلاف سلطنتطلبان، منافقین، محاربین، معاندین، مخالفین، لسآنجلسی ها در پیگیری پروژه مهسا امینی
🚨 این جماعت در پی نابودی فرهنگ ایران زمین هستند.
#نفوذی
#امنیت
#استقلال
#ایران_قوی
#پلیس_مقتدر
#سلبریتی_دوزاری
#فتنه_فواحش_و_دواعش
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
@mahale114
وقتی لیدرها نادان و بی خرد باشند، نتیجه بهتر از این نمیشه:
#نفوذی
#امنیت
#استقلال
#ایران_قوی
#پلیس_مقتدر
#سلبریتی_دوزاری
#فتنه_فواحش_و_دواعش
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
@mahale114
292.8K
۱
بررسی ابعاد فتنه ۱۴۰۱
احمدرضا دلیران فیروز
قائم مقام پژوهشکده مطالعات راهبردی فلسطین و سردبیر ماهنامه بین المللی دیپلماسی
#امنیت
#بصیرت
#استقلال
@mahale114
384.8K
۲
بررسی ابعاد فتنه ۱۴۰۱
احمدرضا دلیران فیروز
قائم مقام پژوهشکده مطالعات راهبردی فلسطین و سردبیر ماهنامه بین المللی دیپلماسی
#امنیت
#بصیرت
#استقلال
@mahale114