آموزش خیاطی محبوب اصولی ازپایه/ رضایت هنرجوها/ اطلاع ازآموزشها
نمونه دوخت دوستان با متد گرلاوین پیشرفته 🤗 خیاطی محبوب مربی: محبوبه رنجبر
❣ابتدای کانال👆😊
❣عزیزان دل
❣کانال پاکسازی شده
❣رضایتمندیها و نظرات و نمونه دوخت هنرجوها رو ببینید
❣تا اماده شدن لیست آموزشها هر ❣سوالی دارید پی وی در خدمتتون هستم👇🌹😊
@mahboob1969
سلام به اعضای گل وگلاب کانال
جدیدالوردیا خوش اومدید🤩🌹
قدیمی ها هم که تاج سرید❤️
قدم همه تون بر سر و برچشم
🙋♀🌸🙋♀🌸
🧕محبوبه هستم که تو دنیای مجازی منو به خیاطی محبوب میشناسن💞🧕
مربی آموزش مجازی خیاطی🪡🧵
ولی تو خونه نوه هام منو مامان محبوب صدا میکنند😍😁
من اینجام🧕👇🤩
@mahboob1969
🧕بنده بیش از ۳۰ ساله در حیطه ی خیاطی فعالیت دارم
وتجاربمو چه اینجا چه خصوصی دراختیارتون قرار میدم
خوشحالم😍 از این بابت که بتونم کمکی کرده باشم جهت خودکفایی خانواده ها
❤️به خصوص خانمهای خودسرپرست
خب باید مفصل تر از خودم براتون بگم
👇👇🤩🤩
البته از بعد ازدواجم تعریف میکنم
چون قبل ازدواج که کله ام تو درس ومشق بود ووووو🤩
سلام به تک تک شمایی که این مطلبو میخونید ☺️
هنرجوهها زیاد درمورد بنده کنجکاوی میکنند 🤩
گفتم که یه معرفی اجمالی از خودم داشته باشم.
نمیدونم چرا من نمیتونم خلاصه بگم🤩 دوست دارم از اول
از سیر تا پیاز با تمام جزئیات تعریف کنم🤩🤩🤣🤣
من محبوبه رنجبر هستم
بیش از ۳۰ سال در حوزه هنر خیاطی فعالیت میکنم✂️🪡🧵🥼🧥👗👔🩳👚👕🦺🥼🧥
❤️یه سوال؟..
وقتی میگم ۲۳ سالگی رفتم آموزشگاه
الان ۳۱ ساله از اون موقع تا حالا گذشته
پس من چن سالمه؟😍🤩🤗
با یه جمع وتفریق سر انگشتی متوجه میشی
۱۴ سالم هم نبود بنا به عقاید پدرم بدون نظربنده و هیچ اظهار نظری منو راهی خونه ی بخت کردند..سال ۶۲ ازدواج کردم
سر یکسال تو همون ماهی که ازدواج کرده بودم اولین فرزندم در موقعیت قرمز جنگی
در منزل بدون هیچ امکاناتی بدنیا اومد
تا سن ۱۷ سالگی دوفرزند داشتم
الان صاحب ۴ نوه هستم 😍😍
تو این سالها زیاد تلاش کردم برا ادامه ی تحصیل
ابتدای ازدواجم که با شرط ادامه تحصیلم موافقت شده بود متاسفانه این شرط رد شد و یه هفته هم دبیرستان رشته ی تجربی رفتم ولی ولی🙁 افسوس که به دلایلی خونه نشین شدم
وبعدم که 🤰🤱👉🤷♀ بارداری وبچه داری منو مشغول کرد
بازم عشق به مدرسه و ادامه ی تحصیل و ازدواج اجباری منو به هم ریخته بود
به طوری که
بعداز ۶ سال که از ازدواجم گذشته بود به صورت شبانه دبیرستان رفتم و درس خوندم📚📖📝
باور نمیکنید خیلی چیزا یادم رفته بود
ریاضی..زبان..عربی...ووو🤣🤣
آموزش خیاطی محبوب اصولی ازپایه/ رضایت هنرجوها/ اطلاع ازآموزشها
۱۴ سالم هم نبود بنا به عقاید پدرم بدون نظربنده و هیچ اظهار نظری منو راهی خونه ی بخت کردند..سال
خب درس ومشق دیگه رها کرده بودم چون همسرداری وبچه داری ووومشکلات زندگی نمیزاشت چیزی یادم بمونه 🤷♀
ولیییی شوق واشتیاقم برا درس خوندن و ادامه تحصیل در من از بین نرفته بود
دائم غصه دار بودم واز دست پدرومادرم هم گله مند🙁
خدارحمت کنه همه ی امواتو
خدارحمت کنه بابام❤️ که نه گذاشت ونه برداشت بععله داد به خواستگار ومنو راهی خونه ی بخت کرد...خب دیگه خاک براش خبر نبره ....دیگه حقش بر من حلال
منم ایشونو حلال کردم 😌
بارها هم بهشون گله کردم..ولی دیگه با خواست ومصلحت خدا هم نمیشه جنگید..🤷♀😊
باوجود علاقه به تحصیل شوهرم دادند و منم با دو بچه ی کوچک بعد از ۶ سال که ازدواج کردم بازم رفتم ادامه دادم📝📚📘📓
📖با وجود اینکه قبلش میتونستم با معدلی که داشتم تمام رشته ها رو انتخاب کنم ولی چون خیلی درسا رو فراموش کرده بودم رشته ی انسانی رفتم و شروع به خوندن درس و انجام تکلیف شدم..🖌
💥اما ای کاش رشته ی هنر خیاطیو👗🪡🧵 انتخاب کرده بودم..که هم ادامه تحصیل داده بودم هم طراحی دوخت رو (( اون زمان هنرستان میگفتن))
یاد میگرفتم
خب دیگه اون زمان کسی نبود راهنمام بشه😏
#هدف_عشق_تلاش_موفقیت_عزت_نفس
البته خییلی جاهاشو سانسور میکنم
درز میگیرم
حق چاپ محفوظ
کسی بخواد زندگی نامه مو بنویسه باید بیاد اول اجازه بگیره
خییلی حرفای دیگه براش بزنم که ریز به ریز بنویسه
اینا همش خلاااصه گوییه 😍😍🤩
❌⛔️خلاصه کپی ممنوع
جایی بدون اجازه ی بنده نوشته بشه یا به صورت ویس بشه کاملا حراااااامه
چون این زندگی منه نه شما دوست عزیزی که کپی برداری میکنی❌⛔️🚨
سلام خوشکلای من
ان شاءالله آدینه ی خوبی پشت سر گذاشته باشید ...الانم اماده شدم برا تایپ مابقی داستان حقیقی زندگیم
😊👇
اگه بخوام همممه رو ریز به ریز بگم خودش یه چندین جلد کتاب میشه
یکی بیاد زندگی منو بنویسه عااااالی میشه😍
خب میگفتم براتون 🤩
آره جونم بگه واسه تون که
رفتن دبیرستانم باعث وبانیش همسایه مون بود
البته دختر همسایه🧕
که ازمنم بزرگتر بود😍🤩ولی مجرد
به دلایلی اونم مدرسه رو رها کرده بود که تصمیم گرفت دوباره شروع کنه
با ایشون رفتم و ثبت نام کردمو تلاشممم کردم با دوتا بچه وموفق شدم😍
بماند که چقد سخت بود
راه دور....همسرم پیشم نبود..عدم حمایت ....وو یه عاالمه مشقت😫 ..
ولی طوری خودمو بالا کشیدم که تو دبیرستان شبانه اول دبیرستان رتبه ی اولو کسب کردم😍🤩
خواستن توانستنه🤩🤗💪👏 به خواست خدا 🤲
.ماجرا ادامه داااااره حالا حالاها
شده قصه و رمان 🤩😍😂
اون زمان که من میرفتم دبیرستان شبانه تازه ۱۹ یا ۲۰ ساله بودم🙃
خب بعد از گذراندن این دوران با مشکلات خودش انگاری گم شده ای داشتم ...
اگه میدیدم دوستی..همسایه ای هنری بلده منم سعی میکردم یاد بگیرم و اوقات فراغتمو مشغول باشم
بافتنی.. با قلاب و میل بافتنی انواع لباسها رو برا بچه ها یاد میگرفتم ومیافتم🧶🧣🧤🧦
کیف دوزی👛🎒
خیاطی..دوخت ملحفه..کاور وسایل برقی...دوخت ودوز درزهای باز شده ی لباس....بازکردن لباسای شوهرم و تمرین دوخت برا بچه 🤣🤣...ووو غیره
خلاصه خودمو سرگرم میکردم
از اون بر هم که درس ومشق بچه هام بود خلاصه اینجوری وقتم پربود
🌱☘🌱☘
ادامه ش هم بخونید😊👇
بادقت بخون👇
تا اینکه به دلایلی روحیه مو از دست دادم شب خواب نداشتم تا صبح 😬🥱
نمیدونستم که افسردگیه😩
به هر صورت ازخواب وخوراک افتاده بودم که تحت درمان قرار گرفتم ودکتر دارو تجویز کرد ...با دارو خوابم میبرد وکمی حالم بهتر شد....
بماند که چه مشکلاتی داشتم.....
ولی نمیدونم خدا چه جوری تو دلم انداختو رفتم آموزشگاه خیاطی ثبت نام کردم
اینم بگم رفتن من با اجازه ی آقامون بود...🥰
چون نزاشته بود برم تحصیلاتمو ادامه بدم میگفت اجازه بهت میدم به علاقه های دیگت برسی ومشکلی نیست
😁 میخواست به این صورت وجدانش راحت کنه و منو هم راضی کنه😄
خلاصه رفتم آموزشگاه و شروع کردم به آموزش دیدن 🪡🧵✂️📝📐🧷
✂️🧷🔖📝
زمانی میرفتم آموزشگاه کارامو به نحو احسن انجام میدادم..ریز به ریز
هر چی مربی میگفت تند تند چرکنویس میکردم..نکته برداری میکردم..میرفتم خونه پاکنویس میکردم ..هرچی دیده بودم هرچی شنیده بودم یادداشت میکردم...
🖍ما 5 ترم داشتیم
🔖ترم اول که تعدادی دامن بود و پیژامه و شورت وشلوارربیرونی و اندازه گیری و رسم الگو مانتو و شومیز و چادر ومقنعه الگو کودک بود
🔖ترم دوم تعداد دیگه دامن و یقه ها و آستین و وووو
🔖ترم ۳ ضخیم دوزی بود
🔖ترم سیسمونی نوزاد
🔖ترم ژورنال شناسی
من از آموزشگاه بیرون میومدم سریع میرفتم بزازی وخرازی
تا دو روز بعدش لباس میدوختم وونشون مربی میدادم
خیییلی خیاطی رو دوست داشتم میخواستم از همه برتر باشم🤣
📑📝 خلاصه در اخر سر یه امتحان معرفی
بعد هم دو امتحان 🔖👇
نازکدوزی و ضخیم دوزی
📏✂️📝
باورتون نمیشه برا امتحان معرفی ایقد استرس داشتم که از همه عقب افتادم🤣
هم آزمون عملی هم آموزن تئوری داشتیم.ولی خوشبختانه نازکدوزی و ضخیم دوزی موفق به اخذ مدرک گواهینامه ی بین المللی با رتبه ی نزدیک به ۱۰۰ شدم
👗نازکدوزی ۹۷
🧥ضخیم دوزی ۹۹
خدارو شکر سر بلند بیرون اومدم
👗🧥👗🧥
اون موقع اندامم ساعت شنی بود⏳
الان کمی چاق شدم البته یه کم شکم دارم🍌🌽🍆🍐😍🤣
هدایت شده از خیاطی رایگان محبوب |محبوبه رنجبر🪡
آهنگ مثبت.mp3
7.87M
.
این آهنگ پرانرژی،تقدیم به
خانواده بینظیر خیاطی محبوب🥰✌🏻
.
سلام خانمای گل گلی من
ان شاءالله هفته ی تازه ای آغاز کرده باشید با یه شروع تازه تر🌱🌱🌱
جونم بگه واسه تون👇🥰
.خب زمانی که آموزشگاه میرفتم خیییییلی فعال بودم .. استادم با دیدن اولین دوخت اشلی من تعجب کرد...خیییلی تعریف کرد..هنوز یادم نرفته..گفت خییلی تمیز دوختی..در آینده تو خیاطی عالی میشه..منم تو پوست خودم نمیگنجیدم🤩 از بس خوشحال بودم..
همین شد که بیشتر تشویق شدم..هی دوخت ..هی تمرین ...ترم یک پاس کردم ..مربی امضا کرد..البته دفتر و کارهای عملی همه روچک میکردند..به ترتیب ۵ ترم رو با عشق دنبال کردم ..یه پام آموزشگاه.یه پام بازار بزاری وخرازی بود..تو خونه هم که کارای خونه وبچه داری و کنارش هم خیاطی تا پاسی از شب انجام میدادم.😊
ترم ژورنال شناسیمون که من یه روز در میون آموزشی که دیده بودم دوخت میزدم ..تن میکردم .میرفتم آموزشگاه🤩😍
از بس عشق وعلاقه داشتم...
🌹راستی در کنارش مشتری هم داشتم
بعد از دوخت برا خودم و دخترم
اول برا مادر ومادرشوهرم دوخت کردم
بعدبرا افراد نزدیک یه بار بدون اجرت برا هممممه دوختم😊
بار دوم گفتم که اجرت گرفته میشه 🤩دیگه از همون زمان مشتری داشتم
حتی برا دخترای مربیمون مانتو مدرسه دوختم که مدل سختی هم بهم داده بود باز سربلند بیرون اومدم😊
مربیمون تو اموزشگاه چرخ سردوز داشت
دست هیچ کس نمیداد.ولی به من داد که برا مانتو دختراش سردوز بزنم😊
سلااااام..سلاااااام.من اومدم با مابقی قصه ی زندگیم🥰👇
خب دیگه از بس علاقه داشتم ودوختم تمیز بود اطرافیانم بهم سفارش دوخت میدادند
حتی برا خواهر یکی از دوستام که با هم آموزشگاه میرفتیم من دوختم اونم با پارچه ی حریر ابریشمی که خیییلی لیز بود و خیاط ماهر هم زیرش در میرفت
طوری شده بود که افراد با وزن بالا که هممه کسی براشون دوخت نمیزد به بنده رجوع میکردند
از همه قشری.هر نوع اندامی..هر نوع پارچه ای.از شهر خودم.. بندرعباس و شیراز..فسا.ووو مشتری داشتم
خب زبون به زبون میشد دیگه😍خدارو شکر همممه راضی بودند که هنوزم اصرار دارند براشون دوخت کنم😊
دبیر..دکتر.دانشجو...محصل..بچه..کوجک و بزرگ برا همه دوخت میکردم
یادمه کاپشن برا خودم دوختم..برا آقامون شلواری که اصلا یادم نداده بودند از روی شلوار خودش نگاه میکردم وجیب ومغزیش و کیسه جیب وزیپ و کمر و پل کمری رو خیییییلی تمیز دوخت میکردم
لباس فرم آقامون میدوختم..ووووو
اتاق جدا و وسایل وتجهیزات خداروشکر داشتم.....
اینجا گفتم ابتدا منم با چرخ ساده شروع کردم
بخونید👇😊🌹
https://eitaa.com/mahboobdokht/16392
.خب منم ابتدا چرخ نداشتم..ینی خیلی چیا نداشتم رو جهیزیه م نبود.که خدارو شکر آقا همممه چی کم کم خرید.مثل الان نبود که ایقد سخت گرفته بشه
من خودم رو جهیزیم چرخ نبود بعد چن سال آقامون برام خرید
اونم دستی نه برقی😄 اونم جوکی
نه مارشال شیر نشان😍 در حد وسعش
🤷♀🤷♀
منم از ذوقم رفتمو و شروع کردم به دوخت روکش وسایل برقی و لباسشویی و روکش سر چرخ
😆😆
اون موقع ها وسایل برقی خییییلی قرب ومنزلت داشت مثل حالا کاور مشمایی نبود که 😍😍😍
@mahboobdokht
پیراهن شوهرم که نمی پوشید باز میکردم دقت میکردم از رو اون برا پسرم پیراهن میدوختم 😍😍
ملحفه
روبالشتی
کیف
همه چی دوخت میزدم در حد خودم بدون اینکه آموزشی دیده باشم☺️😌
بعد دینام وپدالشم آقامون گرفت واسم
🤓🤓🤓
چند سال بعععععععد🤩🤩🤩
👇👇👇👇😄😄
.
بعد که رفتم آموزشگاه و دید علاقه دارم
چرخ ژانومه و میز چرخو و میز اتو
صندلی و قیچی وووووووو
خودش واسم خرید
😄😄😄
چرخ سردوز هم مثل حالا که همه نداشتند
ابتدابا زیگزاک چرخ سردوز میزدم
یا با دست لب تمام زاپاسا دندون موشی میزدم🤩🤩🤩 خداوکیل چه حوصله هایی داشتم🧐🧐
بععععدها هم که خریدم یه دست دوم خریدم
هنوزم دارمش
@mahboobdokht
😃😃😃😃.
راستی اینو نگفتم
آقا اجازه نمیداد واسه ی کسی دوخت کنم ولییییی چاره چی بود که نمیتونستم که به مادرشو و مادرم نع بگم
اینجوریا شد که مشتریا دیگه ولم نکردند 😍😍😍😍😍
.تازه مدرکم دستم اومده بود و کارم رونق گرفته بود که مشکلات وبیماری اومد سراغم
از گردن درد و کمر درد شروع شد ....
هر کس چیزی میگفت..یکی میگفت چشم خوردی..یکی میگفت مال کار زیاد خیاطیه.دکتر میگفت از اعصابه..یه دکتر میگفت خار استخونی مادرزادی تو گردنت هست چون از این عضو زیاد کار میکشی الان خودشو نشون داده...
یکی میگفت ماهیچه هات ضعیفه یه عاالمه عکس و ام آر آی از کمر از گردن.
تا مدتها خیاطی رو گذاشتم کنار
ولی نمیتونستم کار نکنم از بیکاری بدم میومد.
رفتم بسیج کلاسای تابستونی
آموزش گلسازی با مخمل
آموزش آویز بافی
آموزش مکرومه بافی
آموزش عروسک سازی با خز
آموزش فیلم برداری
آموزش گل چینی
آموزش گل با قلاب و کاموا
.ووووووو
اونم با گردنبند طبی و کمربند طبی
🤷♀
بازم منو قانع نکرد
رفتم مجدد سمت خیاطی.🤓
ادااااااااااامه دااااره حالا حالااااااااها🤩
چون عاشق کارم بودم و از بیکاری و کارهای مقطعی هم سودی نبردم مجدد شروع به خیاطی کردم ..البته با کمک یه خانومی که مدرک وگواهینامه ی خیاطی داشت ولی میخواست تجربش بیشتر کنه ..کمی استرسش کم بشه.یه همراه میخواست ..منم یه همراه.این شد که با کمک هم شروع کردیم.الگو رسم میکردم..برش میزدم ..همکارم میبرد خونه واماده برا پرف میاورد.خدایارش باشه..خییلی کمکم کرد..بدون هیچ چشمداشتی..الان خودش یه پارچه اوستا شده.مربیه ..بععععله پس چی🥰✌️💪
.
بعععله دیگه اینجور شد که کارم بیشتر رونق گرفت
اون زمان خونه ی جدید رفتم و اتاق پسرم با اتاق کارم یکی بود
بعدش یه اتاق رو پارکینگ خونه درست کردیم و اون شد اتاق مجزای خیاطی
با چند پله
محل پرف داشت..کمد و میز برش و تجهیزات کاملو اون زمان داشتم.
کله ی سحر بعدنماز صبح میرفتم سراغ کار
الگو وبرش ودوخت
همه اندام وهمه سنی هم دوخت میزدم
مابین ساعات روز میومدم پایین به کارای روزانه رسیدگی میکردم و غذا پخت وپز و مهمون داری و رفت وروب وووو
خلاصه کار دوست داشتنی خیاطی هم انجام میدادم
عاشق کارم بودم ..نیاز به پولش نداشتم ..ولی دوست داشتم از وقتم استفاده بهینه کنم..هر زمان برا خودم بهترین لباس میدوختم
با کمترین هزینه
عزت وافتخار بهم داده بود
دیگه سری تو سرا داشتم
از بیکاری بدم میومد الانم همینجورم
مشغولیت به هنر روحیه رو عالی میکنه
حس با ارزشی بهت میده
اعتماد به نفستو بالا میبره
تو اجتماع دیده وشناخته میشی
و اینکه اوقاتت پر هست دیگه از لهو ولعب و حرف این واون زدن به دوری
حالا چن روز هم بری صله ی ارحام انجام بدی
ولی وقتای دیگه ی زندگی رو میشه با خلق یه هنر پر کرد
که هم برا حال ودل خودت خوب باشه.
هم حال بقیه خوب کنی
.راستی بگم که مابین کار اتفاقاتی هم میفتاد
همیشه هم همه چی رو غلتک نبود
یا چرخ خراب میشید یا اتو میسوخت
یا لباس مشتری😱
.یادمه یه لباس یکی از اقوام بعد از اتمام کار زمانی که اتو آخر میزدم قششششنگ اتو چسبید کنار زیپ مخفی پشت
البته یه سمت پشت
لباسم لباس شب ومجلسی ساتن بود
واااای چه حااالی داشتم اون زمان
مشتری زود میخواست لباسم سوخته بود
با یه ترفندی تونستم پارچه خرید کنم ومجدد لباس مشتری اماده کنم .خداوند همه چیو محیا کرد که به خوبی بگذره
از اقوام هم بودند ...ضررش یه دومتر پارچه شد
چون نمیتونستم بگم یه قد بخره
فقط برا پشت لباس که خراب شده بود پارچه میخواستم .مجبور بودم کسی شک نکنه بگم برا یه لباس میخوام
خلاصه اینکه پشت و زیپ و یقه پهلو هممه جا باز کردم که دوباره دوخت کنم..خداروشکر به خیر وخوشی به دست صاحبش رسوندم و قضیه به خوشی فیصله پیدا کرد🤩🥰
بماند که ترفند بدست اوردن پارچه چه جوری بود🤪
یه خرابکاری دیگم بگم براتون
الان فکرش میکنم خندم میگیره🤩
ولی تو کار خیاطی اینجورچیزا پیش میاد
زمانی که مجوز کربلا تازه میدادند دوست مادرم از کربلا پارچه چادر اورده بود برا فروش
اون زمان حریر اسود خیییلی قرب داشت.
مادرم خرید و بهم داد براش چادر بدوزم
خریده بود ۲۰ هزار تومن
دهه ی ۸۰ بود
خب مادرم هم خیلی عجوله گفت زود برام دوخت کنم
منم چادر وپهن کردم و لا بالا رو هم گذاشتم
وبرش زدم
عرضش ۱۵۰ بود
قد مادرم هم زیاد بلند نیست
ولی از عرض پارچه بیشتره دیگه😍
خب برش زدم باز که کردم دیدم اصلا تکه نخورده کم نیومده
دقت که کردم 😬😵💫😱
دیدم ای دل غافل بلندی رو سر رو کله قندی نکردم
اومدم هرچه عرض پارچه بوده و ترکی پارچه رو در نظر گرفتمو کله قندی کردم
به جای اینکه بلندی رو سر برش بزنممحل ترکی پارچه برش زدم
که خییلی از سر مادرم کوتاه بود
نمیدونستم چیکار کنم ..عصبی شده بودم..چرااااااا اینجور شد آخه😭
حالا چی به مادرم بگم🤕😬🤔🤭
هدایت شده از خیاطی رایگان محبوب |محبوبه رنجبر🪡
🌸☘_______☘🌸_______🌸☘
سلام بر همراهان کانال
عزیزان
برا تضمین فراگیری آموزش خیاطی
فقط صداقت هنرجوههای ما کافیست
در صورت تمایل به شرکت در دوره های آموزشی
کافیه از هنرجوهها اونچه که لازمه بپرسید بعد شرکت کنید
نمونه کلیپ
و لیست آموزش هر دوره هم در گروه ثبت نام قرار داده شده
اگه تصمیمتون قطعیه ولی ته دلتون شک وتردید دارید در گروه رفع اشکال عمومی به سراغ هنرجوههای بنده رفته در پی وی سوالاتتون رو بپرسید
پس هنرجوهایی که در دوره های بنده شرکت کردند ضمانت بنده هستند
https://eitaa.com/joinchat/2259550230C09e569fbc3
گروه رفع اشکال 👆👆🔴🔴