حساب و کتاب‌هایم عجیب و غریب شده‌اند. مثلاً امروز حساب کردم که تا حالا چند رکعت نماز خواندم و چندبار سوره‌ی حمد را تکرار کرده‌ام؟ عدد بزرگی شد، حدود صدهزاربار! حدود صدهزاربار مثل طوطی «اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین» را تکرار کرده‌ام اما امروز که ترجمه‌ی استاد خرمشاهی را خواندم به عمق و لطافت و زیبایی‌‌ این آیه پی بردم. «مرا بر راه راست استوار بدار، راه کسانی که آنان را نواخته‌ای، نه آنان که از نظر انداخته‌ای.» حتی تصور نوازش خدا هم قشنگ و دلپذیر است، همان‌قدر که از نظرش افتادن تلخ است و دردناک. https://eitaa.com/mahbubeman

تخفیف آدینه اگر امروز ثبت‌نام کنید از پانزده‌درصد تخفیف روز آدینه بهره‌مند می‌شوید. برای همراهی با قافله‌ی قول غزل سعدی به نشانی زیر پیام بدهید. @shooreneveshtan

حقیقتاً اختلاف طبقاتی، کمرمو‌ شکست. پول کمدشون اندازه‌ی شهریه‌ی یک ماه باشگاه ماست. 🥲😭 خب ما هم کمد داریم. فقط خودمون حوله می‌بریم که بهداشتی‌تره.🥲 ذهنم فقیره نمی‌تونم تفاوتشو بفهمم. 🥲 دو و نیم برای برنامه؟🥲 اللهم اجعلنی مِنْ حِمار المالین و المرفهین بِلا دائین آمین رب العالمین 🙏🏻 https://eitaa.com/mahbubeman

برخی از آثار هنری، حکم لباس پادشاه را دارند. اگر نقدشان کنی و بگویی خوب نبوده‌اند یا می‌گویند تو از هنر و فیلم و سینما سردرنمی‌آوری یا حکومتی هستی! مثل همین سریال تاسیان که از همان قسمت اول و بعد بارها، درباره‌ی مصنوعی‌بودنش نوشتم. بازی‌ها مصنوعی، دیالوگ‌ها مصنوعی، چهره‌ها مصنوعی، آدم‌ها مصنوعی، داستان‌ها مصنوعی، تاریخ مصنوعی، عشق مصنوعی، خشم مصنوعی، انقلابی‌گری مصنوعی، روشنفکری مصنوعی و خلاصه همه‌چیزش مصنوعی بود. از قضا همزمان با پخش قسمت آخر تاسیان، مطالعه‌ی جلد چهارم کتاب روزها را تمام کردم. در بی‌طرفی دکتر اسلامی ندوشن هیچ شک و شبهه‌ای نیست و ندارم. یک علتش اِبای ایشان از پذیرفتن هرگونه مقام و منصب حکومتی در دوره‌ی‌ پهلوی و کودتا و بعدازکودتا و قبل از انقلاب و بعداز انقلاب است. از سوی دیگر، ایشان چنان جایگاه رفیعی دارند که به تملق و چاپلوسی حکومت‌ها نیاز نداشته‌باشند. کمااینکه از نظام فعلی، ضربه هم خورده‌اند اما با نگاهی منصفانه و لحن جسورانه به روایت تاریخ می‌پردازند و بارها درباره‌ی اشتباه شاه در تشکیل ساواک و خفقان و قساوت آن سخن می‌گویند یا درباره‌ی فقر و فساد و فاصله‌طبقاتی جاری در آن زمان و درباره‌ی ریشه‌های انقلاب که به‌نظر ایشان،‌ خشم خفته‌ی مردم ایران ناشی از سرکوب و کودتای ۲۸ مرداد بوده. یک بخش مفصّل هم دارند با این عنوان: «چه شد که نظام شاهی فروریخت؟» که خواندنش عجیب است و مدام نظریه‌ی بازگشت تاریخ فوکو را در ذهن زنده می‌کند. خلاصه‌ی مطلب این‌که ممکن است از وضعیت فعلی جامعه راضی نباشیم اما حق نداریم تاریخ را تحریف کنیم و معجون شلم‌شوربایی به خورد مخاطب جوان و نوجوانِ کتاب‌نخوان و تاریخ‌ندان بدهیم و روایت غلط خودمان را به‌عنوان قرائت متقن جا بیاندازیم. https://eitaa.com/mahbubeman

موضوع برنامه رادیویی دیشب «عشق در آثار سهروردی» بود. سهروردی در رساله‌ی «فیٖ حقیقةِ العشق» یا «مونسُ العشاق» حکایت می‌کند که حُسن و حُزن و عشق سه برادرند. حُسن نزد یوسف می‌رود. حزن به کنعان نزد یعقوب می‌رود و عشق به مصر نزد زلیخا. زلیخا خانه عشق را چون جان گرامی می‌دارد و بعد از آمدن یوسف به مصر به دیدار او می‌شتابد. وقتى يوسف عزیز مصر شد خبر به کنعان می‌رسد. یعقوب که بینایی‌اش را به حزن تقدیم کرده بود و خانه‌اش بیت الاحزان شده بود با حزن و پسرانش راهیِ مصر می شوند. همین که می‌بینند که یوسف و زلیخا بر تخت نشسته‌اند حزن با یعقوب و پسرانش روی بر زمین می‌نهند. اینجاست که دگربار، برادرها به هم می‌رسند، یعنی حُسن و حُزن و عشق... https://eitaa.com/mahbubeman

چند سؤال رایج و پرتکرار درباره‌ی دوره‌ی #سعدی_خوانی _دوره چند جلسه‌ست؟ چند ساعت؟ +هشت جلسه، تا پایان تابستان. هر جلسه ۱/۵ ساعت _دوره کجا برگزار می‌شود؟ + در اپلیکیشن گوگل‌میت که دسترسی‌اش بسیار آسان و مطلوب است و با یک لینک به‌سادگی وارد کلاس می‌شوید. _ آیا امکان شرکت آفلاین هم وجود دارد؟ + بله. بلافاصله پس از اتمام جلسه، فایل صوتی و تصویری در گروه گذاشته می‌شود. _امکان پرداخت قسطی هزینه وجود دارد؟ +بله. می‌توانید در دو قسمت پرداخت کنید. یکی اول دوره و یکی آخر دوره. _دوره پیش‌نیاز خاصی می‌خواهد؟ تکلیف دارد؟ +در هیچ شرط و پیش‌نیازی لازم نیست. تکلیف ندارد. فقط آخر هفته‌ها جمع می‌شویم، سعدی می‌خوانیم و لذت می‌بریم. _حتماً باید دوربین‌مان باز باشد و در بحث‌ها شرکت کنیم؟ + خیر. هیچ لزومی ندارد چهره بنمایید. البته اگر بنمایید ما خوشحال می‌شویم.‌ :) مشارکت در خواندن و بررسی و تحلیل اشعار هم کاملاً اختیاری است. _سعدی‌خوانی چه دستاوردی برایمان دارد؟ +کِیف می‌کنید. کلی اطلاعات ادبی کسب می‌کنید. دایره‌لغاتتون گسترده می‌شه. توانایی خوانش و تفسیر سایر اشعار سایر شاعران! رو به دست می‌آرید. روحتون لطیف‌تر می‌شه. پوستتون شفاف می‌شه. :) اصلاً یه وضعی! اگر سؤال دیگری دارید بپرسید. @mansoorehrezaei

فرصت شمارید امروز را که آخرین روز ثبت‌نام در دوره‌ی جذاب سعدی‌خوانی است. :) خیلی قشنگه که آخر هفته‌ها مهمان جناب سعدی باشیم. 😍😍

عجب است پیش بعضی که تَر است شعر سعدی ورقِ درخت طوباست چگونه تر نباشد؟ سعدی‌خوانی توی تابستون مثل آب‌تنی‌کردن در حوضچه‌ی اکنون است. این لذت و فراغت رو به خودمون هدیه بدیم. تا آخر تابستون، بعد از یک هفته‌ی کاری، دو ساعت می‌نشینیم دورهم و در باغ غزلیات سعدی تفرّج می‌کنیم.

سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست در میانِ این و آن، فرصت شمار امروز را «سعدی» ما فاتَ مضیٰ و ما سَیأتیکَ فأین؟ قُم فَاغْتَنِمِ الفُرصةَ بینَ العَدَمَیْن «منسوب به امام علی(ع)» آنچه گذشت از دست رفت و آنچه می‌آید كجاست؟ برخیز و فرصت میانِ دو نیستی را دریاب. https://eitaa.com/mahbubeman

بی‌برقی، علاوه‌بر خسارات مادی، خسارت روانی زیادی هم به ما وارد می‌کند. مثلاً دیروز عصر برق خانه‌ی ما رفته بود. در ظلمات شدید آماده شدم که بروم مهمانی. در مهمانی هم طبق معمول، مجلس در دست بنده بود و وظیفه‌ی خطیر خود می‌دانستم که با همگان معاشرت کنم اما خیلی زود از نقش مهمان خسته شدم و به کمک میزبان شتافتم و جلوی تک‌تک مهمان‌ها چای و کیک گرفتم. در پایان هم با تک‌تک مهمان‌ها دست دادم و خداحافظی کردم و به خانه برگشتم. به‌محض برگشت به خانه، خودم را در آینه ورانداز کردم و دنیا روی سرم خراب شد. لباسم را پشت‌ و رو یا برعکس پوشیده‌بودم! یعنی درزهای لباس، رو بود و دکمه‌ها زیر! کاش لااقل مثل سایر مهمان‌های موقر و متین، یک گوشه‌ای ساکت نشسته بودم و موزم را می‌خوردم و آن‌قدر عرض اندام نمی‌کردم. جالب آن‌که شب به میزبان پیام دادم و گفتم: «تو نباید به من بگویی لباسم پشت‌وروست و بروم درستش کنم؟» گفت: «من متوجه شدم ولی پیش خودم گفتم محال است تو اشتباه پوشیده‌ باشی و لابد مدلش بوده. آخر الآن دوخت از روی لباس مُد شده.» امیدوارم همه‌ی مهمان‌ها هم همین فکر را کرده باشند. https://eitaa.com/mahbubeman

برآمیزی و بگریزی و بنمایی و بربایی فغان از قهر لطف‌اندود و زهر شِکَّرآمیزت ذکر چهار فعل پی‌درپی، شتاب را به مخاطب منتقل می‌کند. از سوی دیگر، مصراع نخست معماطور است و مصراع دوم، به‌مثابه‌ی پاسخ معماست. https://eitaa.com/mahbubeman

امروز رفته بودم فیلمبرداری و طبق معمول، دغدغه‌‌ی جورابامو داشتم. :)) یادش به‌خیر، دقیقاً از روبروی حرم امام حسین(ع) خریدمشون. همه‌ی آدما مُهر و تسبیح می‌خریدن؛ من یه جین جوراب حیوان‌نشان خریدم.‌ تازه به نیت شفا هم رفته بودم. 😅 https://eitaa.com/mahbubeman