eitaa logo
استاد مهدوی‌ ارفع
56.8هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
173 فایل
🔰 کانال رسمی استاد مهدوی‌ارفع 🎙️ سفیر نهضت جهانی نهج‌البلاغه خوانی راه‌های ارتباطی؛ 🔹سوالات متداول👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/4133356522Cec3ea8cd99 🔹انتقادات و پیشنهادات👇🏻 https://daigo.ir/secret/6693496851
مشاهده در ایتا
دانلود
✅سلسله جلسات گنج ناشناخته پدری 🔉سخنران حجت الاسلام 📆شنبه ها 🎇بعد از نماز مغرب و عشا ،پردیسان @mahdavi_arfae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.... ✅سخنان آرامش بخش مقام معظم رهبری درباره ی این روزهای کشور... 👌اگر دل نگرانید این کلیپ رو ببینید آروم میشید... @mahdavi_arfae
💠در اولین پُلی که بر صراط است، از ولایت علی علیه‌السلام سوال میشود. 📚قطره‌ای‌ازفضائل‌اهل‌بیت/ج۲ 💠 @mahdavi_arfa
✨ به چشم آینه‌های حرم که می‌نگرم هزار مرتبه تکثیر می‌شود دل من ✨ به شوق آن که به پابوس، زائرت برسد به جای اشک سرازیر می‌شود دل من @mahdavi_arfae
درمحضر استاد توحید امیرمومنان علی علیه السلام‌و کتاب بی نظیر نهج البلاغه با کلام حجت الاسلام را به این سفره پربرکت مهمان کنید . @mahdavi_arfae
🌷سالگرد شهید عباس بابایی گرامی باد روحشان شاد و راه شان پر رهرو باد 🌷 @mahdavi_arfae
استاد مهدوی‌ ارفع
🌷سالگرد شهید عباس بابایی گرامی باد روحشان شاد و راه شان پر رهرو باد 🌷 @mahdavi_arfae
🌹شهید عباس بابایی🌹 💠پای برهنه برای ارباب💠 ازساختمان عملیات اومدیم بیرون راننده منتظرما بود اماعباس بهش گفت :«ماپیاده میایم شما بقیه بچه هاروبرسون» دنبالش راه افتادم جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزادارشنیده می شد عباس گفت :«بریم طرف دسته عزادار» به خودم اومدم که دیدم عباس کنارم نیست ، پشت سرمن نشسته بود روی زمین داشت پوتین ها وجورابهاش رو درمی آورد ، بند پوتین هاش روبه هم گره زد و آویزونشون کرد به گردنش و شد حرّامام حسین(ع). رفت وسط جمعیت شروع کرد به نوحه خوندن ؛ جمعیت هم سینه زنان راه افتاد به طرف مسجد پایگاه ، تا اون روزفرمانده پایگاهی رواین طور ندیده بودم عزاداری کنه، پای برهنه بین سربازان وپرسنل، بدون اینکه کسی بشناسدش... منبع:(علمدار آسمان ، ص۴۹)📚 🌷 @mahdavi_arfae
این فرصت را از دست ندهیم التماس دعا
🕊🌷🕊 کوچه هایمان را به نامشان کردیم.... از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی...‼️ جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... . . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود❗️ انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی⁉️ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . 🌷به سومین کوچه رسیدم! 🔻شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد‼️❓‼️ چیزی نتوانستم جواب دهم!😔 با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . 🌷به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی❓🔻⁉️ برای خودت چه کردی⁉️ برای دفاع از ⁉️ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . 🌷به پنجمین کوچه و 🌷شهید مصطفی چمران🌷... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم😓 شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! 🔻مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود‼️ هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان...🌷🌷🌷🌷 . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... 🌷 @mahdavi_arfae
اهمیت انسجام در ✴برنامه های سفر به استان گلستان ۱۷_۱۹ مرداد۹۷ ⬅رسانه باشید @mahdavi_arfae