🇮🇷 شهید آوینی:
🔅 وجود و بقای انقلاب به دین و دینداری مردم رجوع دارد؛ پس هرچه بتواند انسان را به غفلت بکشاند میتواند اسباب یک مبارزهی سیاسی با انقلاب اسلامی واقع شود: از عکسهای فوتبالیستهای حرفهای در آدامسهای بادکنکی گرفته تا دانستنیهای علمی، دیدنیهای توریستی، رمانهای عشقی و پلیسی و ایدئولوژیهای سیاسی، یعنی هرچه بتواند بنیان دینداری را سُست کند، فی نفسه میتواند در خدمت مبارزه با انقلاب اسلامی که بر اصل «عینیت دیانت و سیاست» استوار است واقع شود. بنابراین، غرب برای مبارزه با انقلاب لازم نیست که حتماً روی به مقابلهی سیاسی و نظامی بیاورد؛ همهچیز، مشروط بر آنکه بتواند مردمان را از دین غافل کند، یک سلاح سیاسی است.
🌷 #آوینی
🖌 مقالهی «ژورناليسم حرفهاى»
@mahdavi_arfae
مهدوی ارفع
خلاصه متن سخنرانی
▪️ شب تاسوعا_97/6/27
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
⚫️ ما در دهه ی 60 دورانی راشاهد بودیم ، ملتی که به تازگی از ابتذالات فرهنگی در آمده بود چنان به سرعت و عمیق تغییر کرد که جهان تعجب کرد زیرا امام(ره) گفتمانش را تغییر داد، هنر رهبری این بوده و هست که با دست عمیقی که به مبانی دینی دارد می تواند کشور را به آن راهبرد برساند.
⚫️از هنر های #امت_موسس تغییر ادبیات انقلابی به غیر انقلابی است که می تواند یک انقلاب را به آرامی زمین بزند.
یکی از مشکلات مذهبی ها امروز این است که کار خوب زیاد می کنند اما کار موثر کم است.
⚫️دوازده سال است رهبر انقلاب نام سال ها را اقتصادی می گذارند بعضی ها اعتراض می کنند آقا کمی هم نام های مربوط به فرهنگی بگذارید، نمی دانند اگر اقتصاد برود دیگر برای فرهنگ بحثی باقی نمی ماند.
⚫️کاری که در قصه ی زیارت عاشورا اتفاق افتاد این بود که ازاله کنند این محبت حضرت علی(علیه السلام ) را و جایش نفرت بگذارند. این که لذتی را در جامعه ترویج کنند بچه حزب اللهی چلویش را بگیرد می شود آدم بد، تو آزادی بی قید و شرط را در جامعه ترویج کن جلویش را که بخواهی بگیری آدم بد می شوی.
👈ترویج فساد و رانت خواری در جامعه مهمترین هدفش این است که انقلاب بخواهد جلویش را بگیرد بد می شود، امروز یک طلبه شهید شد اما هیچ رئیس جمهور و مرجع تقلیدی و سلبریتی برایش صحبتی نکرد اما یک طلبه ای پلاکاردی را بالا می آورد گرفتند و بگیر و ببند راه انداختند.
⚫️هروقت کسانی به اسم آزاد اندیشی آمدند مرز حلال و حرام را جا به جا کنند بدان دارند گولت می زنند و آن وقت کسی که ما را نهی از منکر هم کند مثل حسین(علیه السلام) او را می کشیم.
⚫️ترویج بی بند و باری به اسم لذت کاری بود که بنی امیه می کرد و می دانست اهل بیت(علیهم السلام ) جلوی آن را می گرفت و می گفتند ببینید این ها چقدر خشک مذهبی اند. وقتی جامعه ذائقه اش عوض شود از مبانی اش دست برمیدارد و نظامش را تغییر می دهد.
✋آمریکا با تغییر ذائقه ی جوانان شوروی را زمین زد.
⚫️چرا امام حسین(علیه السلام) ابوالفضل(علیهه السلام) را تا آخرین لحظات نگه می دارد؟ چرا ایشان انقدر عظمت پیدا کرده است؟ امام سجاد(علیه السلام) می فرماید زیرا ایشان بسیار بصیرت شان عمیق بود. امروز انقلاب، ابوالفضل العباس(علیه السلام ) می خواهد که بصیرت و ایمانش گل می کند.
@mahdavi_arfae
🏴علقمه موج شد، عكسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم
كِتف ها را كه تكان داد، حسین افتاد و
دست بگذاشت به رویِ كمرش، ریخت به هم
@mahdavi_arfae
#عبرت
#درس
پای برکه ای کوچک، آتش بلندی برپا بود و عبدالله بن عمير و ام وهب پای سفرهای مختصر شام می خورند. عبدالله ناگهان صدای سم اسبی به گوشش رسید، سواری نزدیک شد و گفت:
سلام برادر، من مسافری هستم از راهی دور؛ می خواهم به کوفه بروم، از راه آمده مطمئن نیستم. یکباره اسبش که پیدا بود راه درازی را یک نفس آمده بود نقش زمین شد و سوار را بر زمین زد. سوار که دست کمی از اسب نداشت، پایش زیر اسب ماند و فریاد کشید و از حال رفت. عبدالله زیر بغل مرد را گرفت، کمی بعد به حال آمد و وقتی خود را پیدا کرد، سراسیمه به سینه اش دست کشید و از وجود چیزی در زیر لباسش مطمئن شد. مرد دوباره از حال رفت. ام وهب گفت:
پیداست چیز گرانبهایی با خود دارد.
عبدالله در حالی که به مرد مینگریست و می اندیشید، کم کم به خواب فرو رفت و دوباره رویایی را دید که پیش تر دیده بود. همان غبار و دود و آتش و برق تیز شمشیرها و نیزه هایی که بالا و پایین می رفتند و خون آلود می شدند. خیمه هایی که در آتش میسوختند، اسبانی که بر جنازههای بیسر می تاختند، سرهایی که بدون بدن افتاده بودند، کودکانی که از شلاق ها می گریختند،
یکباره عبدالله وحشت زده چشم باز کرد. ام وهب گفت:
این مرد تنهاست! تاکنون ندیده ام از مردی تنها و خسته این گونه بترسی
عبدالله گفت:
ترس!؟ نه! من از او نمی ترسم. اما حضور او مرا از چیزی می ترساند. دوباره همان کابوس، خدایا این چه دلشورهای است که سینه ام را میدرد
عبدالله به مرد گفت: از کوفه چه میخواهی؟
من همان میخواهم که همهی اهل کوفه میخواهند
عبدالله گفت: پس تو هم خبر حملهی مسلم و یارانش را به قصر ابن زیاد شنیده ای!
مرد جا خورد
مسلم دست به تیغ برده؟! چرا منتظر ورود امام نشد؟! ام وهب گفت: ابنزیاد هانی را کشت و راهی جز جنگ برای کوفیان نماند
عبدالله حالا كاملا دریافته بود که مرد غریبه، مسافری عادی نیست. پرسید:
تو که هستی مرد؟! مرد ملتمس رو به عبدالله برگشت. گفت: اسبت را به من بفروش هر بهایی بخواهی میدهم.
مرد گفت: شما در این بیابان چه می کنید؟
عبدالله گفت: «ما به فارس بازمی گردیم، تا شاهد جنگ میان مسلمانان نباشیم.»
مرد گفت:
شما از چه می گریزید؟! اگر همهی ما کشته شویم، بهتر از آن است که مردی چون یزید را بر جایگاه رسول خدا ببینیم.»
عبدالله مبهوت ماند وگفت:
من اسبم را به تو می دهم فقط به شرطی که بگویی تو کیستی؟!»
من بندهای از بندگان خدا هستم که به یگانگی او و رسالت محمد شهادت داده ام و اکنون حسین را امام و مولای خویش قرار دادم تا یقین کنم که آن چه می گویم و آن چه می کنم، جز سنت رسول خدا نیست، حتی اگر به بهای جانم باشد.»
عبدالله بر سر مرد فریاد کشید:
مسلمانی ات را به رخ من مکش! که من با مشرکان بسیاری جهاد کردم؛ و جز برای خدا و رسولش شمشیر از نیام بیرون نکشیدم.
مرد خونسرد گفت: لعنت خدا بر آنان که ایمان شما را بازیچه ی دنیای خویش کردند؛ و وای بر شما که نمی دانید بدون امام، جز طعمهای آماده در دست اراذلی چون یزید و ابن زیاد هیچ نیستید؛ حتی اگر برای رضای خدا با مشرکان جهاد کنید. آیا بهتر و عزیزتر از قرآن و حسين، یادگاری از پیامبر بر روی زمین باقی مانده است؟
عبدالله به سوی او رفت. گفت: من هم پسر فاطمه را شایسته تر از همه برای خلافت مسلمانان می دانم، اما در حیرتم که حسین چگونه به مردمی تکیه کرده که پیش از این، پدرش و برادرش، آنها را آزموده اند و اکنون نیز با فریب ابن زیاد به پسر عقیل پشت کردند و هانی را تنها گذاشتند.
مرد آرام گفت: آیا حسین اینها را نمی داند؟!
اگر می داند، پس چرا به کوفه می آید؟
مرد گفت: او حجت خدا بر کوفیان است که او را فراخواندند تا هدایت شان کند.
عبدالله گفت: «چرا در مکه نماند، آنها نیاز به هدایت ندارند؟»
مرد گفت: «آنها که برای حج در مکه گرد آمده اند، هدایت شان را در پیروی از یزید می دانند و یزید کسانی را به مکه فرستاد تا امام را پنهانی بکشند، همان طور که برادرش را کشتند. و اگر امام را در خلوت می کشتند، چه کسی می فهمید، امام چرا با یزید بیعت نکرد؟
🔴⚫️خواست برود رو به عبدالله برگشت و گفت:
و اما من! هرگز برای امام خویش تکلیف معین نمی کنم، که تکلیف خود را از حسین می پرسم. ومن حسین را نه فقط برای #خلافت، که برای #هدایت می خواهم. و من حسین را برای #دنیای_خویش نمیخواهم، که #دنیای_خود را برای #حسین می خواهم. آیا بعد از حسین کسی را می شناسی که من جانم را فدایش کنم؟
و رفت. عبدالله برگشت و اسب خویش را آورد و مرد را صدا زد:
صبر کن، تنها هرگز به کوفه نمی رسی! مرد ایستاد و افسار اسب را گرفت و گفت: بهای اسب چقدر است؟ دانستن نام تو! مرد سوار بر اسب شد: من #قيسبنمسهرصیداوی هستم، فرستاده ی حسین بن علی!
و تاخت. عبدالله مانند کسی که گویی سالها در گمراهی بوده و تازه راه هدایت را یافته بود، به زانو نشست و سرش را میان دستها گرفت.
📝 کتاب نامیرا
@mahdavi_arfae
#شب_عاشوراست
#در_کدام_جبهه_ایم؟
گفت ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما
ناداده تن به خواری و ناکرده ترک سر
نتْوان نهاد پای به خلوتسرای ما
@mahdavi_arfae
خلاصه متن سخنرانی
▪️ شب عاشورا_97/6/28
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
⚫️ در زیارت عاشورا یک دوره ی منسجم و کامل از اندیشه و نقشه ی راه شیعه در بحران ها تثبیت شده است.
#مرگی_عین_حیات
چند مسئله در زیارت عاشورا به اهلش منتقل می شود، به شیعه یاد می دهد در بدترین بحران ها می شود بهترین فرصت ها را ساخت. یکی از بهترین شعار های امام حسین(علیه السلام) این بود که اول بگویید تعریف تان از زندگی چیست تا من بگویم چگونه زندگی می کنید و از دنیا خواهید رفت، اگر از من حسین(علیه السلام) می پرسی زندگی من که قرار است با ظالم کنار بیایم اسمش زندگی نیست و خفت و خاری است و مرگی که در این راه به دست بیاید مرگ با عزت است و این مرگ عین الحیات است.
اولین کاری که سیدالشهداء(علیه السلام) در کربلا کرده است معنای حیات و ممات را که پس از پیامبر تغییر کرده بود صد و هشتاد درجه برگرداند.
⚫️ نظامسلطه چرا حریف ملت ما نمی شوند، زیرا ملت ما چهل سال است آرزوی بچه هایش را شهادت قرار داده است.
مهم ترین کار دشمن در این شرایط این است که حق را در دو راهی قرار دهد که از هر طرف برود متهم شود. علی(علیه السلام ) را در همین دو راهی قرار دادند، سقیفه شکل گرفته است، آن کسی که حقش را غصب کردند را تحریک می کنند، دو راهی که هر کدام را انتخاب کند به ضرر اسلام تمام می شود. اگر حقش را بگیرد می گویند ببینید علی(علیه السلام) چگونه برای رسیدن به حکومت هر کاری می کند و اگر سکوت کند می گویند ببینید علی(علیه السلام) ترسیده است.(خطبه۵)
⚫️ در جریان زیارت عاشورا بحث این است که یا زندگی حقیقی را انتخاب می کنی یا باطل، حق وظیفه دارد در این مواقع که نفاق زیاد است و شناخت حق از باطل مشکل است نقاب ها را از چهره بیندازد.
امروز اصلاح طلب انقلابی را بالای سر می گذاریم واصول گرای غیر انقلابی را زیر پا می گذاریم، دیگر این بازی ها تمام شده است یا انقلابی هستی یا خیر.
#معیت_با_امام
👈من لم یکن معنا کان علینا
⚫️ بحث معیت با امام زمان(عج)، بحث دوم جلسه است. امروز حسینی بودن معیت با امام منصور است. انتظار حقیقی که اهل بیت(علیهم السلام) از ما خواستند شباهت پیدا کردن به امام زمان(عج) در زمان غیبت است.
#شکر_در_مصیبت_عظمی
⚫️ سومین نکته این است که در هیچ زیارتی از انبیاء و جانشینانش و باقی زیارات نیست و فقط در زیارت عاشورا است و آن سجده شکر است. حالا برای بزرگترین مصیبت آن هم به سجده و و آن هم از زیارت شاکران، آن هم بر کدام نعمت، بر همین مصیبت است. معلوم می شود در این مصیبت اعظم، نعمتی بزرگ نهفته است.
#صراحت_انقلابی
⚫️ به ما یاد دادند اگر صراحت انقلابی داشته باشی و مصلحت اندیشی نکنی و در همچین صحنه مشوشی که می خواهند منافق رسوا نشود، حق را بلند جار بزنید و در همان نقطه ای که آن ها می توانستند همه چیز را به نفع خود کنند مشت ها باز خواهد شد و این نعمت بزرگی است. انقلاب امروز از چند فتنه عبور کرده است و به آخرین فتنه رسیده است چرا نگرانی، شکر ندارد؟
@mahdavi_arfae
◾️ امام زمان(عجّلاللهتعالیفرجه):
«فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِكَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حارَبَكَ مُحارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَداوَةَ مُناصِباً، فَلاَ نْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَسآءً، وَ لاَبْكِینَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً؛
اگرچه زمانه مرا به تأخیر انداخت و مُقدَّرات الهی مرا از یاری تو بازداشت و نبودم تا با آنانكه با تو جنگیدند، بجنگم و با كسانیكه با تو اظهار دشمنی كردند خصومت نمایم، اما صبح و شام بر تو ندبه میكنم، وبه جای اشك برای تو خون گریه میكنم».
📗 زیارت ناحیه مقدسه
🆔 @mahdavi_arfae
🌑🌑🌑
🏴 اینبار بی مقدمه از سر شروع کرد
این روضه خوان پیر از آخر شروع کرد
🏴 مقتل گشوده شد همه دیدند روضه را
از جای بوسه های پیمبر شروع کرد
🏴 از تل دوید مرثیه ی قتلگاه را
از لابلای نیزه و خنجر شروع کرد
🏴 از خط به خط مقتل گودال رد شد و
با گریه از اسیری خواهر شروع کرد
🏴 اینجا چقدر چشم حرامی به خیمه هاست!
طاقت نداشت از خط دیگر شروع کرد
🏴 بر روی سر کشید عبا را و صیحه زد
از روضه های سیلی و معجر شروع کرد
🏴 برگشت ، روضه را به تمامی دشت برد
از اربن اربنِ تن اکبر شروع کرد
🏴 لب تشنه بود خیره به لیوان و... آب شد
از التهاب مشک برادر شروع کرد
🏴 هی دست را شبیه به یک گاهواره کرد
از لای لایِ مادر اصغر شروع کرد
🏴 تیر از گلوی کودک من در بیاورید!
هی خواند و گریه کرد و مکرر شروع کرد
🏴 غش کردروضه خوان نفسش با شماره شد
مدّاحی از کناره ی منبر شروع کرد:
🏴 ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین!
دم را برای روضه ی مادر شروع کرد
🏴 یک کوچه وا کنید که زهرا رسیده است
مداح بی مقدمه از در شروع کرد
🏴 هیزم می آورند حرم را خبر کنید
این بیت را چه مرثیه آور شروع کرد
🏴 وقتی که شعر قافیه هایش تمام شد
شاعر بدون واهمه از " سر " شروع کرد.
@mahdavi_arfae
■■
▪️هـرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
▪️او ماند که در کنار زینب باشد
▪️سجاد که سجاده به او دل می بست
▪️تـدبیر خـدا بود که در تب باشد
🏴شـهادت وارث نهضت عاشورا تسلیت باد🏴
@mahdavi_arfae
🔴گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین
خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین❗️
🔷یک جوان محب اهل بیت خدمت امام جواد علیه السلام رسید و عرض کرد:حالم خوب نیست. از دست مردم خسته شدم، تهمت، غیبت و...چه کنم؟ بریده ام، نفسم در این شهر بالا نمی آید
امام جواد فرمود: 《به سوی حسین فرار کن》
📚شعشعه الحسینیه،ج١ ص٥٠
🆔 @mahdavi_arfae
✨إنّ الحسين مصباح الهدى وسفينة النجاة✨
💠 شفاعت کننده چونان پر و بال درخواست کننده است.
📚نهج البلاغه، حکمت٦٢
✍یا حسین شفیع روز محشرم باش❗️
🆔 @mahdavi_arfae
هدایت شده از دریای آرامش
💠جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است، كه خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است...
كسی كه جهاد را ناخوشايند دانسته و ترك كند، خدا لباس ذلت و خواری بر او می پوشاند، و دچار بلا و مصيبت می شود، و كوچك و ذليل می گردد، دل او در پرده گمراهی مانده، و حق از او روی می گرداند، به جهت ترك جهاد، به خواری محكوم و از عدالت محروم است...
📚نهج البلاغه،فرازی ازخطبه٢٧
#هفته_دفاع_مقدس_مبارک
@mahdavi_arfae
🏴امام حسين عَلَیْهِ السلام:
🔥لَوْ اَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ اَيّامَ حَيَاتِى
🍁اگر زمان حضرت مهدى را درك مىكردم، تمام عمر خدمتگزارش بودم
📕منبع: عقد الدّرر ص 160
@mahdavi_arfae
#لحظات_شهدایی
🔴بهای جان شما بهشت است به کمتر از آن نفروشید❗️
💠چه بد تجارتی، که دنیا را بهای جان خود بدانی، و با آنچه نزد خداست معاوضه نمایی...
📚نهج البلاغه، فرازی از خطبه٣٢
@mahdavi_arfae
🚫احتکار ممنوع❗️
📜 نامه امیرالمومنین علیه السلام به یکی از کارگزاران در مورد کنترل بازار:
امام على عليه السلام،در نامه اش به مالک اشتر نخعى، آن گاه كه او را به فرمانداری مصر فرستا د فرمود :
✅...بدان كه بسيارى از ايشان (بازرگانان ) مردمى تنگ نظر و بد معامله و بخيل و احتکار کننده اند که تنها با زورگویی به سود خود می اندیشند، و کالا را به هر قيمتی مى فروشند، که این سود جویی و گران فروشی برای همه افراد جامعه زیانبار ، و عیب بزرگی برای زمامدار است . پس از احتكار جلوگیری کن؛ كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از آن جلوگیری می کرد.
باید خريد و فروش در جامعه اسلامی با موازین عدالت انجام گیرد، با نرخ هایی که بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند. کسی که بعد از منع تو احتکار کند، او را کیفر ده، تا عبرت دیگران شود، اما در کیفر او اسراف نکن.
📚 نهج البلاغه، بخشی از نامه٥٣
🆔 @mahdavi_arfae
📝گزیده بیانات رهبرفررانه انقلاب اسلامی در تجمع بسیجیان
٫#امروز حال و هوای دیگری در #تهران حکمفرما بود
@mahdavi_arfae
👇👇👇
✅مقدمه اول
🏴🇮🇷 #حماسهی بزرگ اربعین که با حضور ملت ایران، ملت عراق و مسلمانان دیگر کشورها هر سال تکرار میشود #پدیدهی_فوقالعاده_مهمی است که به #فضل الهی و در هنگام #نیاز_شدید_دنیای_اسلام شکل گرفته است.
@mahdavi_arfae
#فصل_دوم:
🇮🇷پدر مهربان امت درادامه از نقش #جوانان به عنوان موتور پیش برنده ، و نقش تعیین کننده و راه گشای جوانان در تمام ۴۰ سال انقلاب میگوید:
#جوان_راه_گشا_نه_مشکل
#رویش_بیش_از_ریزش
جوانان عزیز، بدانید که شما نوک پیکان حرکت عظیم ملی هستید، شما باید راه را باز کنید. پیران مجرب هم اگر خسته و بیحال و ازکارافتاده نباشند، میتوانند شما را راهنمایی کنند اما موتور پیشبرندهی این قطار، شما جوانان هستید
عدهای تصور میکنند که من از انحرافات برخی جوانان مطلع نیستم اما اینگونه جوانان جزو ریزشها هستند که رویشها بر آنان غلبه دارد و تمجید و تحسین من از جوانان، با اطلاع کافی از اینگونه مسائل صورت میگیرد.
@mahdavi_arfae