📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣(در این خطبه ، به حوادث سخت آینده اشاره دارد.)
1⃣ آينده بشريت و ظهور حضرت مهدی (عج)
♦️به راه های چپ و راست رفتند، و راه ضلالت و گمراهی پيمودند، و راه روشن هدايت را گذاشتند. پس درباره آنچه که بايد باشد شتاب نکنيد، و آنچه را که در آينده بايد بيايد دير مشماريد. چه بسا کسی برای رسيدن به چيزی شتاب می کند، امّا وقتی به آن رسيد دوست دارد که ای کاش آن را نمی ديد، و چه نزديک است امروزِ ما به فردايی که سپيده آن آشکار شد. ای مردم! اينک ما در آستانه تحقّق وعده های داده شده، و نزديکی طلوع آن چيزهايی که بر شما پوشيده و ابهام آميز است، قرار داريم.
2⃣ ره آورد حكومت حضرت مهدی (عج)
♦️بدانيد، آن کس از ما (حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)) که فتنه های آينده را دريابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد، و بر همان سيره و روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان: رفتار می کند تا گره ها را بگشايد، بردگان و ملّت های اسير را آزاد سازد. جمعيّت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جويان پراکنده را جمع آوری می کند. «حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)» سال های طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد، آن چنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گر چه در يافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای در هم کوبيدن فتنه ها آماده می گردند، و چونان شمشيرها صيقل می خورند. ديده هاشان با قرآن روشنايی گيرد، و در گوش هاشان تفسير قرآن طنين افکند، و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.
3⃣ سرنوشت امت اسلامی پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️ روزگار آنان به طول انجاميد تا رسوايی آنها به نهايت رسيد، و خود را سزاوار بلای زمانه گرداندند، و چون پايان مدّت آنها نزديک شد، گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دست به حمله و پيکار با فسادگران زدند و با شکيبايی که داشتند بر خدا منّت ننهادند، و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند، تا آنجا که اراده الهی به پايان دوران جاهليّت موافق شد. شمشيرها در راه خدا کشيدند، و بينش های خود را بر شمشير نشاندند، و طاعت پروردگار خود را پذيرفتند، و فرمان پنددهنده خود را شنيدند، و در پيروزی و سربلندی زيستند تا آن که خدا، پيامبرش را نزد خود برد، (افسوس) که گروهی به گذشته جاهلی خود بازگشتند، و با پيمودن راه های گوناگون به گمراهی رسيدند، و به دوستان منحرف خود پيوستند و از دوستی با مؤمنان بريدند که به آن امر شده بودند، و بنيان اسلامی را تغيير داده در جای ديگری بنا نهادند. آنان کانون هر خطا و گناه، و پناهگاه هر فتنه جو شدند، که سرانجام در سرگردانی فرو رفته، و در غفلت و مستی به روش و آيين فرعونيان درآمدند، يا از همه بريده و دل به دنيا بستند، و يا پيوند خود را با دين گسستند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه150
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
#خطبه150
#بند_اول:
«...چه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده ی آن آشکار شد...»
#سؤال1⃣: آیا مراد امام از سپیده ایی که آشکار شده ، نزدیکی تحقق وعده های داده شده در مورد ظهور است؟
#جواب:
✍ بله همینطور است.
#بند_دوم:
«بدانید آن کس از ما(حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)...جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده میکند...»
#سؤال2⃣: یعنی در زمان حضرت، ستمگران به کل نابود نمیشوند و همچنان وجود خواهند داشت اما بواسطه اینکه پراکنده شده اند و اتحاد ندارند، قدرت عمل نخواهند داشت وگرنه همان ستمگر هستند که بودند؟
#جواب:
✍ بله ظاهر اکثر روایات مربوط به زمان ظهور امام زمان(علیه السلام) همین است که قدرت از اهل فساد و ظلم و کفر گرفته می شود .
⁉️نه اینکه لزوماً تمام انسانها صالح می شوند و هیچ ظالم و فاسدی روی زمین نمی ماند .
#بند_دوم:
«...و سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیرها صیقل میخورند...»
#سؤال3⃣: آنانکه همچون شمشیر صیقل خورده اند چگونه اند؟
#سؤال4⃣:آیا ادامه ی جمله، توصیف صیقل خورده بودن است؟
#جواب:
✍ مراد از همچون شمشیر صیقل خوردن، این است که در حوادث و فتنه های آخرالزمان چنان آب دیده و تیزبین می شوند که مانند شمشیر صیقل خورده اند.
#بند_دوم:
«...و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سرمی کشند»
#سؤال5⃣:قبلاً فرمودید حکمت ، آن مرتبه از مواجهه ی با حق است که با قلب شهود میشود و به یقین میرسد. حالا باتوجه به این عبارت نهج البلاغه در مورد یاران امام و توضیح قبلی خودتان در مورد حکمت میشود توضیح بیشتری بفرمایید؟
#سؤال6⃣ :یعنی یاران حضرت هر صبح و شام به حقایق قلبی ایی میرسند؟
#جواب:
✍ اولاً: منظور حضرت از هر صبح و شام کنایه از دوام است یعنی آنها دائما دنبال حکمت هستند ، همچنانکه در جای دیگری درباره خود امام عصر ارواحنا له الفداه می فرماید : زره حکمت به تن کرده ، مهمترین مطالبه و اشتیاق ایشان به حکمت است .
⬅️بنابراین کسانی که منتظر امام زمان و ان شاءالله یار ایشان هستند ، چون باید حوادث بسیار پیچیده ای را در آن قرار بگیرند و با بصیرت کامل از آن عبور کنند ، چاره ای جز زندگی کردن با حقیقت اشیاء ، با حقیقت پدیده ها و وقایع ندارند .
↩️و این راه همان راه رسیدن به حکمت است . یعنی زندگی کردن با آن معارفی که در درون خودشان حقایقی را دارند نه معارف بشری که هیچ ما به ازای حقیقی بعضاً ندارند .
#سؤال7⃣: با توجه به پاسخ بالا لطفاً در مورد زندگی با حقیقت اشیاء، پدیده ها و وقایع ، معارفی که درون خودشان حقایقی دارند و معارفی که مابه ازای حقیقی ندارند توضیح بیشتری بفرمایید.
#جواب:
‼️امام سجاد (سلام الله علیه )دعایی دارند که البته از بعضی ائمه دیگر و پیامبر (ص) هم شبیه اش نقل شده.
📣به خداوند عرضه می دارند : " اللهم ارنی الاشیاء کما هی ، خدایا اشیاء و پدیده ها را همانگونه که هستند به من نشان بده . " بجهت اینکه انسان یا از درون گاهی دچار خطا و اشتباه می شود ، یا از بیرون برایش حق و باطل را با هم مخلوط می کنند و چیز دیگری نشانش می دهند .
↩️در این فضایی که انسان احتمال زیاد می دهد یا خودش دچار اشتباه بشود یا از بیرون امر را برایش مشتبه کنند ، تلاش برای اینکه با حقیقت مسائل و حقیقت اشیاء ارتباط بگیرد تلاشی بسیار ضروری است .
⁉️ خب ، راهش چیست ؟
✅اولاً : انسان باید عقل خودش را تا می تواند تقویت کند یعنی بین مقدماتی که برایش می سازند یا خودش می سازد باید ربط قطعی منطقی پیدا کند تا بتواند نتیجه بگیرد والا در امور و مسائلی که اطرافش پیش می آید خدای نکرده به شایعه ، به تهمت ، به خلاف واقع مبتلا شده و تصمیم می گیرد .
⏪مثل قاضی که باید اینقدر تلاش و کنکاش کند تا واقعیت از لابلای آنهمه ادعاهای شاکی و متهم و شاهد و ... برایش کشف شود .
⬅️اگر تحت تأثیر احساسات یا فشارهایی از بیرون یا ضعف بینش از درون بشود احتمال قریب به یقین دائما ظلم می کند یعنی اشتباه حکم می ڪند .
↔️ پس یکی تقویت نگرش عقلانی و عمیق نگریستن به مسائل با برهان و دلیل قطعی است .
↩️ادامه دارد...
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
#خطبه150
↩️#ادامه_جواب سؤال قبل...
✅دوم :طهارت باطن است.
‼️انسان اگر باطنش آلوده شود ، کم کم حقیقت مسائل را نمی تواند درک کند ، چون سنخیت با حقیقت پیدا نمی کند .
⛔️انسان گنهکار چون میل و کشش به گناه دارد دائما مسائل را بگونه ای که نفسش می پسندد می بیند و از مسائلی که نفس اماره اش از آن ها روی برگردان است خوشش نمی آید و نسبت به آنها ضعف دارد در فهم و بینش ،
↩️ لذا گناه بعنوان یکی از عوامل نفهمیدن و ضعف معرفت در روایات معرفی شده .
✅سوم : داشتن شاخص است .
⏪انسان اگر بخواهد با حقیقت امور و اشیاء مرتبط شود باید شاخص حق در دستش باشد .
💯مثلاً کسی که وارد می شود در معارف اهل بیت علیهم السلام و می خواهد نظر بدهد اگر مسلط به ابعاد گوناگون قرآن کریم و علوم مربوط به روایات یعنی علم حدیث شناسی نباشد ممکن است با چهار تا آیه و دو تا روایت خیال کند که فهمیده و نسبت به مسائل دینی نظری بدهد که بعدها خودش یا دیگران که از او دقیقتر و عمیقتر هستند به این نتیجه برسند که او به نیت تبلیغ دین داشته تخریب دین می کرده است چون با حقیقت این آیات و روایات آشنا نبوده است .
⏪ داشتن شاخص و معیار و مبنا یکی دیگر از راههایی است که انسان می تواند با حقیقت امور آشنا شود .
⁉️حالا جایگاه حکمت کجاست ؟
♦️قلبی که پاک می شود ، عقلی که کامل می شود و نگاهی که بواسطه شاخصهای درست به مسائل نگاه می کند انسان را محکم می کند .
📌حکمت اصلاً یعنی همین ، و انسانی که دارای حکمت شده پرده های پوشیده ی پشت معارف و مسائل و آدمها را می تواند پرده برداری کند و با حقیقت آنها آشنا شود .
بند_سوم:
« روزگار آنها به طول انجامید تا رسوایی آنها به نهایت رسید و خود را سزاوار بلای زمانه گرداندند.... تا آنجا که اراده الهی به پایان دوره جاهلیت موافق شد»
#سؤال8⃣ :این جملات اشاره به زمان قبل از پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه وآله دارد ؟ و جملات بعد به زمان رسالت حضرت ؟
#سؤال9⃣:این که خود را سزاوار بلای زمانه کردند را لطفاً توضیح بفرمایید.
#سؤال0⃣1⃣: اگر مراد، مردم قبل از بعثت باشند که با بعثت رسول خدا(صلوات الله علیه و آله و سلم) به بزرگی دست یافتند نه بلا آیا زمان بعد از وفات پیامبر را میتوان منطبق با زمانه کنونی و بعد از ارتحال امام ره دانست ؟
#جواب:
✍ اولاً: همانطور که فرمودید این عبارات در توصیف اوضاع دوران جاهلیت است.
↩️ لذا عده ای از مردم که در ضلالت غرق شده بودند خود را سزاوار بلای زمانه کردند مانند خیلی از سران قریش که نمی توانستند منافع مادی طالمانه خود را رها کنند و دین پیامبر را بپذیرند.
⏪زمان بعد از رسول مکرم اسلام از جهاتی شبیه دوره ما هست اما نه کاملاً منطبق بر آن.
♨️مثلاً از جهت حجم نسبت های دروغ به پیامبر و تحریف سیره ایشان و خاطره نگاریهای کذب خیلی شبیه به دوران بعد از امام است.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣(در بیستم رمضان در سال۴۰ هجری، قبل از شهادت فرمود:)
1⃣ ياد مرگ
♦️ای مردم! هر کس از مرگ بگريزد، به هنگام فرار آن را خواهد ديد. اَجل سرآمد زندگی، و فرار از مرگ رسيدن به آن است. چه روزگارانی که در پی گشودن راز نهفته اش بودم، امّا خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود. هيهات! که اين، علمی پنهان است.
2⃣وصيت های امام علی (علیه السلام)
♦️ امّا وصيّت من نسبت به خدا، آن که چيزی را شريک خدا قرار ندهيد، و نسبت به پيامبر(صلی الله علیه و آله) اين است که، سنّت و شريعت او را ضايع نکنيد. اين دو ستون محکم را بر پاداريد، و اين دو چراغ را فروزان نگهداريد و تا آن زمان که از حق منحرف نشده ايد، سرزنشی نخواهيد داشت، که برای هر کس به اندازه توانايی او وظيفه ای تعيين گرديده، و نسبت به افراد جاهل و نادان تخفيف داده شده است زيرا: پروردگار، رحيم و دين، استوار و پيشوا، آگاه است. من ديروز رهبر شما بودم و امروز مايه پند و عبرت شما هستم، و فردا از شما جدا خواهم شد، خدا شما و مرا بيامرزد. اگر از اين ضربت و در اين لغزش گاه نجات يابم، که حرفی نيست، امّا اگر گام ها بلغزد و از اين جهان بروم، ما نيز چون ديگران در سايه شاخسار درختان، مسيرِ وزشِ باد و باران و زيرِ سايه ابرهای متراکم آسمان پراکنده می شويم، و آثارمان در روی زمين نابود خواهد شد. من از همسايگان شما بودم، که چند روزی در کنار شما زيستم، و به زودی از من جز جسدی بی روح و ساکن، پس از آن همه تلاش، و خاموش، پس از آن همه گفتار، باقی نخواهد ماند. پس بايد سکوت من، و بی حرکتی دست و پا و چشم ها و اندام من، مايه پند و اندرز شما گردد، که از هر منطق رسايی و از هر سخن مؤثّری عبرت انگيزتر است. وداع و خداحافظی من با شما چونان جدايی کسی است که آماده ملاقات پروردگار است، فردا ارزش ايّام زندگی مرا خواهيد فهميد، و راز درونم را خواهيد دانست. پس از آن که جای مرا خالی ديديد و ديگری بر جای من نشست، مرا خواهيد شناخت.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه149
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
#خطبه149
#بند_اول:
«...ای مردم! هرکس از مرگ بگریزد، به هنگام فرار آن را خواهد دید. اجل، سرآمد زندگی و فرار ، رسیدن به آن است. چه روزگارانی که در پیگشودن راز نهفته اش بودم اما خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود. هیهات!که این علمی پنهان است»
#سؤال1⃣ :مگر امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه به این مضمون نفرمودند که بدین جهت به این مقام (اولوالالباب) رسیدند که ترک ژرف نگری در آنجایی که خداوند علمش را نداده کرده اند ؟
#سؤال2⃣: پس این تلاش امام برای یافتن راز مرگ چیست و چگونه با آن کلام قابل جمع است؟
#سؤال3⃣: باتوجه به اینکه امام میفرمایند : «هیهات!که این علمی پنهان است» این احتمال چقدر قابل توجیه است؟
#سؤال4⃣: چطور میشود که بر امام پوشیده باشد اما بر بعض اولیاء الله آشکار باشد
#جواب:
✍ حالات معصومین (علیهم السلام) و اولیاء الله مختلف است.
⏪گاه به اراده پروردگار همه چیز را مى دانند، و گاه به اراده حق، مسائلى از آنها پنهان مى شود.
⬅️ حتى ممکن است لحظه ها، متفاوت باشد، «یعقوب» پیامبر (صلى الله علیه وآله) بوى پیراهن «یوسف» را از فاصله دور (از مصر) شنید، ولى او را در چاه «کنعان» نزدیک خود، ندید !
‼️این احتمال نیز وجود دارد که آنچه را امام (علیه السلام) در بالا مى فرماید : یک قانون کلى درباره اجل و سرآمد زندگى همه انسانها باشد.
↩️ ولى این قانون کلى مانند همه قوانین کلى، استثنائاتى دارد، چه مانعى دارد که بعضى از اولیاء الله به فرمان خدا و تعلیم او، لحظه مرگ خود را بدانند.
↔️در این جا نکته سوّمى نیز وجود دارد و آن این که : علوم معصومین (علیهم السلام)نسبت به مسائل آینده بر اساس «لوح محو و اثبات» است که قابل تغییر است و به اصطلاح علم به مقتضیات است، نه علم به علت تامه که قابل تغییر نباشد.
◀️ زیرا آن قسمت که نامش «لوح محفوظ» است مخصوص خداوند متعال است.
🔴 مثلاً در داستان حضرت مسیح (علیه السلام) آمده است که او خبر از فوت عروسى در شب عروسى داد، ولى این امر واقع نشد چرا که آنها صدقه اى داده بودند و صدقه مانع از تحقق این مصیبت شده بود .
☑️در واقع این دو جمله هیچ منافاتی با هم ندارند ، یعنی ما هم مثل معصومین حتی می توانیم در هر مسأله مهمی شروع کنیم به تحقیق و تفحص کردن در همان راستایی که خداوند متعال مسیر را باز کرده و اذن داده است.
🔁 اما در نهایت باید بر آنچه که خداوند پشت پرده غیب قرار داده و اجازه نخواهد داد ما به آن دسترسی پیدا کنیم تسلیم باشیم ، یعنی می توانیم تحقیق و تفحص در راستای تکلیف و توان خودمان واجازه ای که در حوزه معارف داریم انجام بدهیم.
👌 اما اصرار بر اینکه حتماً به پشت پرده غیب دسترسی پیدا کنیم نداریم و نباید داشته باشیم .
↔️آنچه عرض شد بر اساس فرمایشات یکی از علمای بزرگ معاصر بود اما ما در این خصوص نکات تکمیلی دیگری داریم که در موقع خودش پیرامون کیفیت علم معصومین عرض خواهیم کرد.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
#خطبه149
#بند_دوم
«...فردا ارزش ایام زندگی مرا خواهید فهمید و راز درونم را خواهید دانست. پس از آنکه جای مرا خالی دیدید و دیگری برجای من نشست، مرا خواهید شناخت.»
#سؤال5⃣:آیا واقعا ما ارزش ایام زندگی امام را فهمیده ایم؟
#سؤال6⃣: آیا حقیقتاً پی به راز درونشان برده ایم؟ فرمودید که این راز #حکمت147 است
#سؤال7⃣:آیا با وجود این که اشخاص ظالم بسیاری تا قبل از انقلاب، بر جای ایشان نشستند، بالاخره ما امام مان را شناختیم؟..
#سؤال 8⃣: لطفاً قدری درمورد فضای این خطبه و نکات پیرامون آن خصوصاً در #بند۲ توضیح بدهید؟
#جواب :
🔖 فضای کلی این نکته عبارت از دو مطلب است:
🔴اولا: حضرت می خواهند بفرمایند که ، حالا که من زنده ام به جهت ظاهری و حاضرم در بین شما ، شما قدر و ارزش مرا نمی شناسید.
↩️لذا بجای اینکه از این فرصت استفاده کنید به آزار و اذیت و مخالفت و دشمنی با من می پردازید .
🔴نکته دوم : هر چقدر زمان بگذرد بالاخره انسانهای بصیر وآگاه و عارف و فهمیده ای پیدا می شوند که قدر و ارزش و کمال مرا بهتر از مردم زمانه خودم می توانند درک کنند .
⬅️خب! ما تاریخ را که نگاه می کنیم همین طور هم می شود .
⏳امیرالمؤمنین علیه السلام در زمانه خودشان مورد بغض و کینه خیلی از مردم زمانه خودشان قرار گرفتند تا جایی که در زمان عمر ابن عبد العزیز در منابر امیرالمؤمنین را لعن می کردند و نفرت از ایشان را در جامعه پراکنده بودند .
👌🏻اما امروز در دنیا نه تنها ما شیعیان ،نه تنها برادران اهل سنت ، هر نمکآزاده ای که با مرام امیرالمؤمنین آشنا می شود ، سر ارادت برآستان حضرت می ساید و خودش را مرید ایشان می داند .
🕰هر چقدر هم که زمان بگذرد بشریت بیشتر با کمالات و فضایل امیرالمؤمنین آشنا می شود .
📌 ترویج نهج البلاغه هم یکی از آن راههایی بود که ان شاءالله به برکت آن خیلی ها را باید با ارزش و عظمت علمی و معرفتی و روحی و ابعاد دیگر امیرالمؤمنین آشنا کنیم .
📖مردم که حضرت علی علیه السلام را بشناسند ، عاشق و شیفته او می شوند و وقتی عاشق ایشان شدند جز راه و مرام و اندیشه امیرالمؤمنین هیچ مرام و اندیشه دیگری را بر نمی تابند .
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
( این خطبه درباره شهر بصره مردمش و طلحه و زبیر ایراد شد.)
🔹روانشناسی طلحه و زبير در «شورش بصره»
♦️هر کدام از طلحه و زبير، اميدوار است که حکومت را به دست آورد، و ديده به آن دوخته و رفيق خود را به حساب نمی آورد. آن دو، نه رشته ای الهی را چنگ زدند و نه با وسيله ای به خدا روی آوردند. هر کدام بار کينه رفيق خود را بر دوش می کشد، که به زودی پرده از روی آن کنار خواهد رفت. به خدا سوگند! اگر به آنچه می خواهند برسند، اين، جانِ آن را می گيرد و آن، اين را از پای در می آورد. هم اکنون گروهی سرکش و نافرمان بپاخاسته اند (ناکثين) پس خداجويان حسابگر کجايند؟ سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) برايشان بيان گرديد و اخبار امروز را به آنان گفته اند، در حالی که برای هر گمراهی علّتی و برای هر عهدشکنی بهانه ای وجود دارد. سوگند به خدا! من آن کس نيستم که صدای گريه، و بر سر وسينه زدن برای مرده، و ندای فرشته مرگ را بشنود، و عبرت نگيرد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه148
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛
#خطبه148
«... هر کدام بار کینه رفیق خود را بر دوش میکشد که به زودی پرده از روی ان کنار خواهد رفت ...»
#سؤال 1⃣:آیا اینجا منظور از رفیق حضرت علی است؟
#جواب:
❌خیر ، منظور حضرت از رفیق همین طلحه و زبیر نسبت به همدیگر هستند .
⏪ یعنی طلحه رفیق زبیر و زبیر رفیق ظاهری طلحه .
📣 می خواهند بفرمایند : اینها که امروز به ظاهر رفاقت نشان می دهند با هم اگر به قدرت برسند ، هر کدام برای نابود کردن دیگری فرصت شماری و فرصت طلبی می کنند .
👈خودشان در ادامه فرمودند: به خدا سوگند اگر به آنچه می خواهند برسند ، (یعنی قدرت و حکومت) ، این جان آن را می گیرد و آن این را از پای در می آورد.
‼️یعنی اینها الان فقط برای دشمنی علیه من ظاهراً با هم متحد شده اند . اگر از این مانع به خیال خودشان عبور کنند ، نسبت به همدیگر یک لحظه امان نمی دهند و همدیگر را هم می کشند .
#سؤال2⃣:چرا حضرت درمیان توصیف طلحه و زبیر و شورش آنها، خداجویانِ «حسابگر» را ندا داده اند؟
#سؤال3⃣:تناسب این خطاب در میانه ی این خطبه چیست؟
#جواب:
✍ از آن جا که این خطبه قبل از «جنگ جمل» ایراد شده است، امام (علیه السلام) با این الفاظ تحریک کننده و برانگیزاننده مردم را دعوت به قیام بر ضدّ پیمان شکنان و آتش افروزان جنگ مى کند.
📣 مى فرمایند : (هم اکنون) «گروه طغیانگر و فتنه انگیز، به پاخاسته اند، کجا هستند پاداش طلبان از خدا (و مجاهدان مخلص ؟) که در برابر آنها بایستند و آتش فتنه را خاموش کنند در حالى که سنّت ها براى آنها بیان شده و از پیش به آنها خبر داده اند.
#سؤال4⃣ :علت گمراهی طلحه و زبیر و بهانه ی عهد شکنی آنها از نگاه امیرالمومنین(علیه السلام) چه بود؟
#جواب :
✍ حضرت در جاهای مختلف از ریشه گمراهی طلحه و زبیر سخن گفته اند از جمله:
📣 در ابتدای همین خطبه مى افزاید : «آنها، نه به رشته اى (از رشته هاى محکم الهى) چنگ زده اند و نه به وسیله اى به او نزدیک شده اند، بلکه هر یک بار کینه رفیقش را بر دوش مى کشد، و به زودى پرده از روى آن برداشته خواهد شد.
👌البته علل و عوامل دیگری مانند دنیاطلبی، خوی اشرافیگری، حسادت، کبر و غرور و درباره زبیر خصوصاً ماجرای آقازاده ها دخیل بوده است.
↩️لذا حضرت در #حکمت453 درباره علت انحراف زبیر می فرمایند:" زبير همواره از ما اهل بيت (و از ياران خاص ما) بود تا آن كه فرزند شومش عبدالله نشو و نما كرد (و پدر را گمراه ساخت).
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
(قسمت-اول)
1⃣ فلسفه بعثت پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را به حق برانگيخت، تا بندگان خود را از پرستش دروغين بُت ها رهايی بخشيده، به پرستش خود راهنمايی کند، و آنان را از پيروی شيطان نجات داده به اطاعت خود کشاند. با قرآنی که معنی آن را آشکار کرد و اساسش را استوار فرمود، تا بندگان عظمت و بزرگی خدا را بدانند که نمی دانستند، و به پروردگار، اعتراف کنند. پس از انکارهای طولانی اعتراف کردند، و او را پس از آن که نسبت به خدا آشنايی نداشتند، به درستی بشناسند. پس، خدای سبحان در کتاب خود بی آن که او را بنگرند خود را به بندگان شناساند، و قدرت خود را به همه نماياند، و از قهر خود ترساند، و اينکه چگونه با کيفرها ملّتی را که بايد نابود کند از ميان برداشت و آنان را چگونه با داس انتقام درو کرد.
2⃣خبر از آينده تاسف بار اسلام و مسلمين
♦️ همانا، پس از من، روزگاری بر شما فرا خواهد رسيد که چيزی پنهان تر از حق، و آشکارتر از باطل، و فراوان تر از دروغِ به خدا و پيامبرش(صلی الله علیه و آله) نباشد. و نزد مردمِ آن زمان، کالايی زيانمندتر از قرآن نيست، اگر آن را درست بخوانند و تفسير کنند، و متاعی پرسودتر از قرآن يافت نمی شود، آنگاه که آن را تحريف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چيزی ناشناخته تر از معروف، و شناخته تر از منکر نيست. حاملان قرآن، آن را واگذاشته و حافظان قرآن، آن را فراموش می کنند، پس در آن روز قرآن و پيروانش از ميان مردم رانده و مهجور می گردند، و هر دو غريبانه در يک راهِ ناشناخته سرگردانند، و پناهگاهی ميان مردم ندارند. پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند، امّا گويا حضور ندارند؛ با مردمند، ولی از آنها بريده اند، زيرا گمراهی و هدايت هرگز هماهنگ نشوند گر چه کنار يکديگر قرار گيرند. مردم در آن روز، در جدايی و تفرقه هم داستان، و در اتّحاد و يگانگی پراکنده اند، گويی آنان پيشوای قرآن بوده و قرآن پيشوای آنان نيست. پس، از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند، و آنان جز خطّی را از قرآن نشناسند، و در گذشته نيکوکاران را کيفر داده، و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند، و کار نيکشان را پاداش بد دادند. و همانا، آنان که پيش از شما زندگی می کردند، به خاطر آرزوهای دراز، و پنهان بودن زمان اَجَل ها، نابود گرديدند، تا ناگهان مرگِ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد، مرگی که عذرها را نپذيرد، و درهای باز توبه را ببندد، و حوادث سخت و مجازات های پس از مُردن را به همراه آورد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه147
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
(قسمت-دوم)
3⃣پندهای حكيمانه
♦️ ای مردم! هر کس از خدا خيرخواهی طلبد، توفيق يابد، و آن کس که سخنان خدا را راهنمای خود قرار دهد به راست ترين راه، هدايت خواهد شد. پس همانا همسايه خدا در أمان، و دشمن خدا ترسان است. آن کس که عظمت خدا را می شناسد سزاوار نيست خود را بزرگ جلوه دهد، پس بلندیِ ارزشِ کسانی که بزرگی پروردگار را می دانند، در اين است که برابر او فروتنی کنند، و سلامت آنان که می دانند قدرتِ خدا چه اندازه می باشد، در اين است که برابر فرمانش تسليم باشند. پس، از حق نگريزيد، چونان گريز انسانِ تندرست از فردِ «گَر» گرفته، يا انسان سالم از بيمار، و بدانيد که هيچ گاه حق را نخواهيد شناخت جز آن که ترک کننده آن را بشناسيد! هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيد بود، مگر آن که پيمان شکنان را بشناسيد، و هرگز به قرآن چنگ نمی زنيد، مگر آن که رهاکننده آن را شناسايی کنيد.
4⃣ویژگی های اهل بیت پیامبر صل الله علیه و آله وسلم( امامان دوازده گانه)
♦️ پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنيد، که اهل بيت پيامبر رمزِ حياتِ دانش، و رازِ مرگِ جهل و نادانی هستند. آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان، و سکوتشان از منطق آنان، و ظاهرشان از باطنشان، اطّلاع می دهد. نه با دين خدا مخالفتی دارند، و نه در آن اختلاف می کنند، دين در ميان آنان گواهی صادق، و ساکتی سخنگوست.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه147
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#بند_دوم: «...در شهرها چیزی ناشناخته تر از معروف و شناخته تر از منکر نیست...»
#سؤال1⃣: این بند به چه معنی است؟
#جواب:
‼️معنا واضح است ، یعنی در دوران آخر الزمان که چه بسا زمانه ما باشد ، هیچ چیزی به اندازه منکر طرفدار ندارد ، شایع نمی شود ، لذا شناخته شده تر از منکر چیزی نداریم .
↩️و هیچ چیزی مثل معروف فراموش نمی شود ، ترک نمی شود و مورد غفلت و بی توجهی واقع نمی شود ، پس ناشناخته تر از معروف چیزی نیست .
#بند_دوم: «...حاملان قرآن، آن را واگذاشته و حافظان قرآن ، آن را فراموش کنند...»
#سؤال2⃣ :منظور از حاملان قرآن چه کسانی هستند ؟
#جواب:
✍ مراد از حاملان وحی عالمانی است که به تفسیر قران آگاهند.
#بند_دوم: «...و درگذشته، نیکوکاران را کیفر داده ...»
#سؤال3⃣ : معنای این جمله چیست؟
#جواب:
✍ وقتی حضرت آینده را چنین سیاه و تباه توصیف می فرمایند، این سؤال پیش مى آید که آیا صالحان و مؤمنان و طرفداران قرآن در آن زمان خاموشند ؟
⁉️گویا بیانات امام (علیه السلام) در آخرین جمله هاى این فراز ناظر به پاسخ این سؤال است.
📣 مى فرماید : «آنها پیش از این صالحان و نیکوکاران را به انواع کیفرها مجازات کنند (و همه را تار و مار نمودند تا مانعى بر سر راه خودکامگى هاى آنان نباشد.) صدق و راستى نیکان را، افترا و دروغ بر خدا نامیدند.
و براى اعمال نیک، کیفر گناه قرار دادند !»
(وَمِنْ قَبْلُ مَا مَثَّلُوا بِالصَّالِحِینَ کُلَّ مُثْلَة، وَسَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللهِ فِرْیَةً ، وَجَعَلُوا فِی الْحَسَنَةِ عُقُوبَةَ السَّیِّئَةِ).
⏪این سخن اشاره به تاریخ ننگین «بنى امیه» است که در آغاز کار صالحان و پاکان و نیکان را که مزاحم خود مى دیدند به بدترین وجهى از میان برداشتند تا آن جا که به گفته بعضى از بزرگان، «معاویه» چهل هزار نفر از مهاجران و انصار و فرزندان آنها را کشت و فرزندش «یزید» با امام حسین (علیه السلام) و یارانش در کربلا جنایاتى روا داشت که نیاز به بیان ندارد.
↔️«عبدالملک» و فرماندارش «حجاج» آن قدر از مردم «عراق و حجاز» کشتند که حساب ندارد(۱۰) و به این ترتیب هر صداى حقى را خاموش و هر زبان حقگویى را بریدند و جادّه ها را براى پیاده کردن افکار و امیال خود هموار ساختند.
#بند_دوم:
#سؤال4⃣ :منظور حضرت از اینکه گفته اند گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نمیشوند گرچه درکنار یکدیگر باشندبه چه معنی هست؟
#جواب:
✍ گمراهان به راه خود مى روند و هدایت و هوادارانش به راه خود ، هر چند در ظاهر در کنار هم باشند.
⬅️ یعنی روزگاری می رسد که مردم گرچه از نظر جسمی کنار هم در یک خانه یا محل زندگی می کنند اما گمراهان هرگز تحمل هدایت شدگان را ندارند.
#بند_سوم: «... پس همانا همسایه ی خدا در امان و دشمن خدا ترسان است...»
#سؤال5⃣:چرا از کسی که از سخنان خدا راهنمایی بگیرد و از او توفیق بخواهد، به همسایه ی خدا ، تعبیر شده است؟
#جواب:
✍ عنوان "جارُ الله" عنوان مشهوری است در ادبیات روایی ما تا جایی که خلفا و سلاطین و پادشاهان به ظاهر مسلمان این عنوان را به خود نسبت می دادند به پهلوی خبیث هم می گفتند جارالله .
📌این تعبیر دو معنای همزمان را در خود تضمین کرده است:
☑️یکی همسایه خدا بودن که کنایه است از نزدیک و مقرب بودن به خدا
☑️و دوم در امان و در پناه خدا بودن چون همسایه اولین کسی است که از حمایت آن کس برخوردار می شود.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#بند_سوم:
«... و سلامت آنانکه میدانند قدرت خدا چه اندازه می باشد در این است که برابر فرمانش تسلیم باشند...»
#سؤال6⃣: آیا منظور، سلامت دین است؟
#جواب:
👌بله منظور سلامت معنوی و سعادت انسانهاست .
#بند_سوم:
«...بدانید که هیچگاه حق را نخواهید شناخت جز آنکه ترک کننده آن را بشناسید . هرگز به پیمان خدا وفادار نخواهید بود ، مگر آنکه پیمان شکنان را بشناسید ، و هرگز به قرآن چنگ نمی زنید ، مگر آنکه رها کننده آنرا شناسایی کنید...»
#سؤال7⃣: چطور میتوان بدون شناخت حق ، ترک کننده آن را شناخت ؟
#سؤال8⃣: آیا چنین شناختی، بالاترین وبهترین مرتبه ی شناخت حق است؟ یا شناخت مقدماتی و ابتدایست؟
#سؤال9⃣:چطور با شناخت پیمان شکنان میتوان به پیمانها وفادار ماند ؟
#سؤال0⃣1⃣: و چطور میتوان رهاکننده قرآن را شناخت و با شناخت آن به قرآن چنگ زد ؟
#سؤال1⃣1⃣: آیا موارد گفته شده، یک تربیت سلبی نیست؟ ابتدا با پیمان شکنان و رها کنندگان قرآن و ترک کنندگان حق آشنا بشویم و سپس بگوییم اینگونه نباشید؟
#سؤال2⃣1⃣:باتوجه به اینکه در اصول تربیت ، استفاده از شیوه های ایجابی ترجیح دارد بر سلبی...
و بالاتر اینکه حضرت میفرمایند هیچگاه حق ، وفاداران به پیمان قرآن و متمسکان به آن را نمیشناسید جز با شناخت این گروهها...لطفاً توضیح بفرمایید.
#جواب :
✍ اگر در ادامه خطبه دقت بفرمایید حضرت راه دوم شناخت حق را تمسک به اهل بیت پیامبر معرفی فرموده اند.
‼️ اما شناخت اهل باطل در واقع یکى از از طرق شناخت حق و باطل است و مشمول قاعده معروف «تُعْرَفُ الاَْشْیَاءُ بِاضْدَادِها؛ هر چیزى را با ضد آن مى توان شناخت»،
مى باشد.
⏪تا انسان بیمار نباشد، معنى سلامتى را نمى فهمد و تا تاریکى را نبیند مفهوم روشنایى را تشخیص نمى دهد.
👈امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه چنانکه در بالا آمد راهیابى به سوى حق را شناخت تارکان و مخالفان حق شمرده است و به سه #گروه اشاره فرموده است :👇👇
⏪گروهى که حق را ترک کرده اند.
⏪و گروهى که پیمان قرآن را شکسته اند.
⏪و گروهى که آن را پشت سرافکنده اند.
🖇 تفاوت این سه گروه روشن است:
✅ بعضى حق را رها مى کنند بى آن که آن را تحقیر کنند .
✅بعضى علاوه بر آن به تحقیر حق مى پردازند .
✅و بعضى دیگر پیمانهاى الهى را مى شکنند.
🔻 که ظاهراً اشاره به آیه شریفه قرآن است که مى فرماید : « اَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِّیِثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لاَ یَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلاَّ الحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِیهِ
آیا پیمان کتاب خدا از آنها گرفته نشده بود که بر خدا دروغ نبندند و جز حق نگویند و آنان بارها آن را خوانده بودند»
⛔️گرچه این آیه به ظاهر در مورد «بنى اسرائیل» است ولى درباره دیگران نیز مى تواند صادق باشد.
👌آرى با شناخت این تارکان حق، و ناقضان پیمانهاى الهى، و تحقیرکنندگان کتاب خدا و شناخت اصولى که بر زندگى آنها حاکم است و مخالفت با آن، مى توان راه حق را پیدا کرد.
💯در واقع امیرالمؤمنین علیه السلام در این تبیین ، رعایت درجه فهم و بصیرت افراد را می کنند .
‼️درست است که راه ایجابی بهترین راه و روشنترین و منطقی ترین راه است ، اما اکثر انسانها چون در صحنه واقعیت و در عینیت می خواهند با حقایق و باطل و حق مواجه شوند بیشتر با دیدن وجه سلبی است که به آن وجه اصلی می رسند .
💢ما تا بیمار نشویم قدر سلامتی را نمیدانیم ، تا کسی از عزیزانمان نمیرد به یاد نعمت حیات نمی افتیم . تا آبرومان در خطر نمی افتد نسبت به شخصیت و آبرو و عزتمان جدی نمی شویم .
⬅️ بنابراین اکثر انسانها در واقع از وجه سلبی بیشتر متوجه نعمتها و ارزشها می شوند .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#بند_چهارم:
«...پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنید که اهل بیت پیامبر، رمز حیات دانش و راز مرگ جهل و نادانی هستند...»
#سؤال3⃣1⃣: درمورد این جمله توضیح بیشتری بفرمایید.
#جواب:
✍ در این جمله هاى کوتاه و پر معنا، امام (علیه السلام) ائمه اهل بیت (علیهم السلام) را به اوصافى معرفى مى کند .
✅نخست این که : آنها مایه حیات علم و مرگ جهل اند .
⏪زیرا علوم الهى و سنّت پیامبر (صلى الله علیه وآله) نزد آنهاست هر جا باشند نور افشانى مى کنند و پرده هاى ظلمانى جهل را مى درند.
✅ دیگر این که : حکم آنها (خواه حکم به معنى داورى باشد و یا حکم به معنى هرگونه دستور و بیان راه حلها) حکایت از علمشان مى کند.
👈و سکوت پرمعنایشان حکایت از منطق و مقصود آنها مى نماید. (زیرا در بسیارى از موارد، سکوت گویاتر از سخن است)
↩️و ظاهر آنها آن قدر آراسته و پاک و خالصانه و مخلصانه است که از درون پاک و خالصشان خبر مى دهد.
✅از ویژگیهاى دیگر آنها این است که هرگز عملشان بر خلاف دین نیست و در تفسیر حقیقت دین، با هم اختلافى ندارند.
💯چرا که علوم همه آنها از منبع واحدى سرچشمه مى گیرد.
👌به همین دلیل حقیقت و روح دین و قرآن، در میان آنهاست و همه چیز را از قرآن مى فهمند.
📣و همان گونه که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در حدیث ثقلین فرمود : هیچ گاه جدایى میان آنها و قرآن نمى افتد و تمسّک به این دو مسلمین را از گمراهى و ضلالت مى رهاند.
‼️با توجه به اینکه الحمدلله رب العالمین به مرور سؤالات خواهران خیلی دقیقتر و عمیقتر میشود ، بنظرم میرسد اجازه دهید در همین سؤال کمی عمق بیشتری پیدا کنیم .
⁉️پرسش این است که مگر میشود با شناخت باطل حق را شناخت؟
⁉️مخصوصاً با شناخت اهل باطل در حالیکه در جای دیگری حضرت به حارث همدان می گوید حق را با اشخاص نمی شود شناخت ، باید شاخص ها را پیدا کرد .
🔖اگر اجازه دهید من متنی را از حضرت آیة الله مکارم در این موضوع برایتان بگذارم ؛ چون جنس مطلب جنس تفسیر و تدبر درنهج البلاغه از نهج البلاغه است ، به کار ما می آید :
👇👇👇
✍ گاه تصور مى شود که این خطبه، با آنچه در عبارت دیگرى از امام (علیه السلام) آمده است که به «حارث همدانى» فرمود : «إنَّ دِیْنَ اللهِ لاَ یُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآیَةِ الْحَقِّ فَاعْرِفْ الْحَقَّ تَعْرِفْ اَهْلَه.»
⬅️دین خدا را به وسیله اشخاص نمى توان شناخت بلکه به نشانه هاى روشن حق باید شناخت بنابراین حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى»
↩️ولى این هر دو صحیح است اما هر کدام در جایى، در آن جا که حق به روشنى شناخته مى شود شخصیت افراد را با معیار آن باید شناخت
🔴آنها که با حق هماهنگ ترند درستکار، و آنها که ناهماهنگ ترند بدکارانند.
📌در این جا اشخاص را با معیار حق مى شناسیم و آن جا که افراد به خوبى شناخته شده اند و طریق حق مخفى و ناشناخته است باید حق و باطل را به وسیله آنها از هم تشخیص دهیم.
🔎 مثلاً هنگامى که عمّار یاسر و ابوجهل را در مقابل هم مى بینیم به خوبى مى دانیم روش عمّار روش حق است و روش هاى ابو جهل ها روش هاى باطلى است.
🔗گاه، هم شناختن اشخاص مشکل مى شود و هم شناختن حق، در این جا به دوستان و هواداران آن افراد نگاه مى کنیم اگر فرضاً در شخصیت معاویه شک کردیم و دیدیم اطرافیان او جمعى منافق، دنیاپرستانى همچون عمروعاص و مطرودان عصر پیامبر (صلى الله علیه وآله) و بازماندگان دوران جاهلیت اند به خوبى مى توان او را شناخت.
⬅️کوتاه سخن این که شناخت حق و باطل طرق مختلفى دارد که در هر مورد باید از طریق مناسب آن استفاده کرد.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#سؤال4⃣1⃣: در ارتباط با شناخت حق است آیا در زمان حضرت علی علیه السلام جبهه حق وباطل شناختشون راحت تر نبوده است ؟
#سؤال5⃣1⃣: در وضعییت کنونی میبینیم افرادی را که بر حق هستند اما گاها اطرافیانشون منافق هستند وحتی خود آن افراد هم اطلاعی از نفاق اطرافیانشان ندارند اینجا برای شناخت حق از باطل چه باید کرد ؟
#جواب:
‼️شناخت حق از باطل همانطور که در این خطبه ها هم خواندیم ، مسئله پیچیده ای نیست ، بشرطی که انسان قلب و ذهن خودش را از وابستگی و شیفتگی به اشخاص رها کند.
👈و ابتدا شاخصهای حق و شاخصهای باطل را بشناسد.
⏪وقتی شاخصها و ویژگی های حق و باطل را درست شناخت ، آن موقع در هر زمان و موقعیتی می تواند آن شاخصها را برافراد، برجناحها، بر احزاب، بر گروهها، برشعارها تطبیق دهد و براحتی تشخیص دهد که چه کسی حق و چه کسی باطل است .
👌و حتی تشخیص ریزتر و دقیقتر بدهد که چه کسی الان حقی است که دارد منحرف به باطل می شود و آنموقع موضعش روشن می شود .
‼️در این صورت حال دیگر اطرافیان طرف چه ویژگی هایی دارند ؛خودش حق است ، اطرافیانش منافق هستند این دیگر برای مؤمن بصیر هیچ فرقی نمی کند .
⁉️چون ممکن است کسی پسر نوح باشد و کافر باشد . ممکن است کسی همسر پیامبر باشد و از خط خارج شود .
💯برای انسانی که بصیرت پیدا کرده بعد سراغ افراد رفته جبهه حق و باطل کاملا از هم متمایز هستند .
#بند_چهارم:
«...آنانکه حکمتشان شمارا از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان اطلاع میدهد...»
#سؤال6⃣1⃣: با توجه به اینکه میدانیم منطق، از ریشه نطق، یعنی سخن گفتن می آید پس منطق را از کلام در می یابیم. پس چرا حضرت سکوت را گواه منطق اهل بیت مطهر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می کنند؟
#جواب:
✍ منطق در این عبارت به معنای نطق نیست .
📌منطق یعنی چهارچوب فکری ، که از #نطاق می آید که به معنای چهار چوب و نگهدارنده در می باشد .
↔️و در بواسطه تکیه به آن چهارچوب است که حرکت می کند و باز و بسته می شود و نمی افتد .
📣حضرت می خواهند بگویند شما اگر اهل بیتتان را خوب بشناسید آن موقع می بینید که حتی سکوتشان هم حکایت از چهار چوب فکری و چهارچوب زندگی شان میکند .
💯 یعنی آنجایی که حتی سکوت می کنند و چیزی نمی گویند می شود حق را پیدا کرد ، چه رسد به وقتی که سخن بگویند و تشخیص بدهند عملی انجام بدهند .
↔️اهل بیت علیهم السلام درباره چیزی سکوت می کنند که ممکن است دیگران آنجا صحبت کنند یا عمل و اقدامی انجام دهند ، ما با سکوت اهل بیت متوجه می شویم .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣( عمر با امیرالمومنین علیه السلام مشورت کرد.که آیا در جنگ ایران شرکت کند؟ حضرت پاسخ داد.)
1⃣ علل پيروزی اسلام و مسلمين
♦️پيروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود، اسلام دين خداست که آن را پيروز ساخت، و سپاه اوست که آن را آماده و ياری فرمود، و رسيد تا آنجا که بايد برسد، در هر جا که لازم بود طلوع کرد، و ما بر وعده پرودگار خود اميداوريم که او به وعده خود وفا می کند، و سپاه خود را ياری خواهد کرد. جايگاه رهبر چونان ريسمانی محکم است که مُهره ها را متّحد ساخته به هم پيوند می دهد. اگر اين رشته از هم بُگسلد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سويی خواهند افتاد، و سپس هرگز جمع آوری نخواهند شد. عَرَب، امروز، گرچه از نظر تعداد اندک، امّا با نعمت اسلام فراوانند، و با اتّحاد و هماهنگی عزيز و قدرتمندند. چونان محور آسياب، جامعه را به گردش درآور، و با کمک مردم، جنگ را اداره کن، زيرا اگر تو از اين سرزمين بيرون شوی، مخالفان عرب از هر سو تو را رها کرده و پيمان می شکنند، چنان که حفظ مرزهای داخل که پشت سر می گذاری، مهم تر از آن باشد که در پيش روی خواهی داشت.
2⃣ واقع بينی در مشاوره نظامی
♦️همانا، عَجَم اگر تو را در نبرد بنگرند، گويند اين ريشه عرب است، اگر آن را بريديد آسوده می گرديد، و همين فکر سبب فشار و تهاجماتِ پياپی آنان می شود و طمع ايشان در تو بيشتر گردد. اينکه گفتی، آنان به راه افتاده اند تا با مسلمانان پيکار کنند، ناخشنودی خدا از تو بيشتر، و خدا در دگرگون ساختن آنچه که دوست ندارند، تواناتر است. امّا آنچه از فراوانی دشمن گفتی، ما در جنگ های گذشته با فراوانی سرباز نمی جنگيديم، بلکه با ياری و کمک خدا مبارزه می کرديم.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه146
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜
#خطبه146
#بند_اول: «...اسلام...درهرجا که لازم بود طلوع کرد»
#سؤال1⃣: یعنی جاهایی هست که لازم نبوده اسلام طلوع کند؟! چرا؟
#جواب:
✍ امام علی (علیه السلام) در آغاز براى اینکه مسلمانان به خاطر فزونى لشکر دشمن در این نبرد بزرگ مرعوب نشوند، به خصوص این که از تواریخ چنین برمى آید که «عثمان» در برابر مشورت خلیفه دوّم سخنى گفت که نشان مقبولیّت داشت؛ پس جمله مدنظر شما اساساً در وادی دیگری بیان شده است.
⬅️یعنی همانطور که پیش از این اسلام مورد نصرت الهی واقع شد و طلوع کرد از این به بعد هم هرجای دنیا که لازم باشد طلوع می کند.
#بند_دوم : «اینکه گفتی آنان به راه افتاده اند تا با مسلمانان پیکارکنند، ناخشنودیِ خدا از تو بیشتر و خدا در دگرگونی آنچه دوست ندارند توانا تراست»
#سؤال2⃣: چه ارتباطی به ناخشنودی خدا داشت؟این جمله را لطفاً توضیح دهید.
#جواب :
👌منظور امیرالمؤمنین علیه السلام این است که خلیفه میگفت دلیل اینکه خودم باید به عنوان فرمانده جنگ بروم این است که عجم لشگر کشی کرده اند و می خواهند تهاجم کنند به مسلمانان و این حتماً کار خطرناک و سنگینی است من خودم باید بروم .
⬅️حضرت می فرمایند اگر تو از این لشگرکشی عجم ناخشنودی ، خدا از تو ناخشنودتر است ، پس غضب خدا بر آنها بیشتر و سنگین تر از غضب تو است .
↩️پس نگران این چیزها نباش و اینها را بهانه مکن برای اینکه خودت در جنگ حضور داشته باشی .
‼️و خدا در دگرگون ساختن آنچه دوست ندارند تواناتر است . یعنی خدا وقتی اراده کند کاری را انجام بدهد از تو قوی تر است .
❌تو اصلاً قدرتی نداری که بگوییم خدا از تو قوی تر است .
📜کمی مسئله را عبارت مرحوم دشتی مبهم کرده وگرنه اگر عبارت عربی را کمی با دقت بخوانیم خیلی روشن می شود .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
1⃣دنياشناسی
♦️ای مردم! شما در اين دنيا هدف تيرهای مرگ هستيد، که در هر جرعه ای، اندوهی گلوگير، و در هر لقمه ای استخوان شکسته ای قرار دارد؛ در دنيا به نعمتی نمی رسيد جز با از دست دادن نعمتی ديگر، و روزی از عمرِ سال خورده ای نمی گذرد، مگر به ويرانی يک روز از مهلتی که دارد، و بر خوردنی او چيزی افزوده نمی شود، مگر به نابود شدن روزی تعيين شده، و اثری از او زنده نمی شود، مگر به نابودی اثر ديگر، و چيزی برای او تازه و نو نمی شود مگر به کهنه شدن چيز ديگر، و چيز جديدی از او نمی رويد، مگر به درو شدن چيزی ديگر. ريشه هايی رفتند که ما شاخه های آن می باشيم، چگونه شاخه ها بدون ريشه ها برقرار می مانند؟.
2⃣ نكوهش از بدعتها
♦️هيچ بدعتی در دين ايجاد نمی شود، مگر آن که سنّتی ترک گردد؛ پس، از بدعت ها بپرهيزيد، و با راه راست و جادّه آشکار حق باشيد، نيکوترين کارها سُنّتی است که ساليانی بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده باشد، و بدترين کارها آنچه که تازه پيدا شده و آينده آن روشن نيست.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه145
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛
#خطبه145
#بند_اول: «...ریشه هایی رفتند که ما شاخه های آن می باشیم...»
#سؤال1⃣: چگونه شاخه ها بدون ریشه ها برقرار می مانند ؟
#سؤال2⃣:منظور حضرت چیست؟
#جواب :
✍ باید عبارت حضرت را دقیق و کامل بخوانیم.
‼️خود حضرت در ادامه می فرمایند مگر می شود که شاخه ها بدون ریشه بمانند.
👌مقصود این است که ما نسبت به آباء و نیاکانمان مثل شاخه نسبت به ریشه ایم چون ما از انها بوجود آمدیم.
⬅️حالا وقتی می بینیم که ریشه های ما به حکم و سنت مرگ و فنا محکوم بوده اند مگر میشود ما که محصول و شاخه های آنان هستیم محکوم به مرگ و فنا نباشیم؟
#بند_دوم: «وبدترین کارها آنچه که تازه پیدا شده و آینده آن روشن نیست»
#سؤال3⃣: پس هرکاری چه خوب چه بد باید سالیانی بر آن بگذرد تا آینده ی درست یا غلطش معلوم شود. پس چرا حضرت در بخش دوم چنین کارها را به بدترین تعبیرکرده اند ؟
#سؤال4⃣: اگر هرچیز جز سنت، بدعت است پس چرا همان سنت هم نیازمند گذر زمان است تا خوبی آن اثبات شود؟ (حضرت فرمودند: بهترین کارها سنتی است که سالیانی گذشته و درستی آن ثابت گردد)
#سؤال5⃣: گاهی اوقات اموری هست که سنت نیست مثل دخیل بستن به دست، اما بعد از گذشت مدت زمانی افراد میگویند از آن حاجت گرفتیم و به ما اثبات شده که صحیح است...
این مطلب چگونه با جمله ی خطبه در مورد نیازمندی به زمان برای اثبات درشتی یک امر، قابل جمع است. درستی از دید چه کسی منظور است؟ مردم؟
#جواب :
✍ اولاً: سنت اساساً به رفتاری گفته می شود که مطابق با عقل و شرع باشد و مدت زمان زیادی توسط خوبان انجام و تکرار شود تا بصورت رفتار حسنه ثابت دربیاید .
↩️پس در سنت شدن یک رفتار گذشت و طول زمان شرط است وگرنه به کار خوبی که همین الان از کسی برای اولین بار سر بزند سنت نمی گویند.
✅بدعت هم عبارت است از: عملی که در دین و مربوط و متناسب با دین نیست ولی آن را به دین نسبت بدهند .
🖇نوآوریها اگر از طریق دقت و تحقیق بیشتر در ادلّه احکام شرع باشد و حقایق تازه اى به کمک کتاب و سنّت و دلیل قاطع عقل کشف شود، نه تنها بدعت نیست بلکه سبب شکوفایى و بالندگى آیین خداست.
📌 و به تعبیر دیگر : کشف، چیز تازه اى است و إلاَّ مکشوف، در آیین خدا از قبل بوده است.
👌ولى اگر ذوق و سلیقه هاى شخصى و استحسانات ظنّى پایه و اساس نوآوریهاى دینى باشد، جز گمراهى و ضلالت و مسخ شدن چهره دین نتیجه اى نخواهد داشت.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
1⃣ فلسفه بعثت پيامبران
♦️خداوند پيامبرانش را برانگيخت و وحی را به آنان اختصاص داد، و پيامبران را حُجّت خود بر بندگان قرار داد، تا استدلالی يا جای عذری برای کسی باقی نماند، پس پيامبران انسان ها را، با زبان راستگويی به راه حق فراخواندند. آگاه باشيد! که خداوند از درون بندگان پرده برمی گيرد، نه آن که بر اسرار پوشيده آنان آگاه نيست، و بر آنچه در سينه ها نهفته دارند بی خبر است، بلکه خواست آنان را آزمايش کند، تا کدام يک، اعمال نيکو انجام می دهد و پاداش، برابر نيکوکاری و کيفرِ مکافات در خور بدی ها باشد.
2⃣ويژگيهای امامان دوازده گانه
♦️کجا هستند کسانی که پنداشتند، دانايانِ علمِ قرآن، آنان می باشند نه ما؟ که اين ادّعا را بر اساس دروغ و ستمکاری بر ضدّ ما روا داشتند. خدا ما (اهل بيت پيامبر) را بالا آورد و آنان را پست و خوار کرد، به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حريم نعمت های خويش داخل و آنان را خارج کرد، که راه هدايت را با راهنمايی ما می پويند، و روشنی دل های کور را از ما می جويند. همانا امامان (دوازده گانه) همه از قريش بوده که درخت آن را در خاندان بنی هاشم کاشته اند. مقام ولايت و امامت در خور ديگران نيست، و ديگر مدّعيانِ زمامداری، شايستگی آن را ندارند.
3⃣ شناساندن گمراهان و خبر از ستمكاری عبدالملك مروان
♦️گمراهان، دنيای زودگذر را برگزيدند، و آخرتِ جاويدان را رها کردند. چشمه زلال را گذاشتند و از آب تيره و ناگوار نوشيدند. گويا فاسقِ آنها (عبدالملک مروان) را می نگرم که با منکر و زشتی ها يار است و با آن اُنس گرفته و همنشين می گردد، تا آن که موی سرش در گناهان سفيد گشته و خُلق و خوی او رنگ گناه و منکر گيرد. در چنين حالی، کف بر لب به مردم يورش آورد، چونان موج خروشانی که از غرق کردن هر چيزی بی پروا باشد، يا شعله ای که تر و خشک را بسوزاند و همه چيز را خاکستر گرداند!.
4⃣ اندرزهای جاودانه
♦کجايند عقل های روشنی خواه از چراغ هدايت!؟ و کجايند چشم های دوخته شده بر نشانه های پرهيزگاری!؟ کجايند دل های به خدا پيشکش شده و در اطاعت خدا پيمان بسته!؟ افسوس که دنياپرستان بر متاع پست دنيا هجوم آوردند، و برای به دست آوردن حرام يورش آورده يکديگر را پس زدند. نشانه بهشت و جهنّم برای آنان برافراشته، امّا از بهشت روی گردان و با کردارِ زشتِ خود به طرف آتش روی آوردند، پروردگارشان آنان را فراخواند، امّا پشت کرده، فرار کردند، و شيطان آنان را دعوت کرد، پذيرفته، به سوی او شتابان حرکت کردند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه144
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
#خطبه144
#بند_سوم:
«گویا فاسق آنها(عبدالملک مروان) را میبینم .... کف بر لب به مردم یورش آورذ چونان موج خروشانی ک از غرق کردم هرچیزی بیپروا باشد»
#سؤال1⃣ :آیا صرفاً فقط یک تشبیه است؟
#جواب:
👆اینها صرفاً یک تشبیه نیست.
‼️بلکه #پیشگویی است.
⏪یعنی هر جا امیرالمؤمنین علیه السلام از آینده می فرمایند ، دقیقاً آنچه را توصیف می کنند که می بینند .
↩️حتی وقتی از قیافه ظاهری بعضی از حاکمان پست و جلاد آینده مثل حجاج ابن یوسف و ... بیاناتی دارند اینها دقیقاً توصیف واقعیت است نه فقط یک تشبیه.
#بند_چهارم:
«کجایند دلهای به خدا پیشکش شده و در اطاعت خدا پیمان بسته؟»
#سؤال2⃣: در مورد دلهای به خدا پیشکش شده بیشتر توضیح بفرمایید.
#جواب:
✍ به #خطبه227 و #خطبه87 و #بند_اول و #بند_دوم #نامه69 مراجعه بفرمایید.
↔️برای آنکه همه از اثر روحانی این پاسخ های امیرالمؤمنین بهره ببریم بخشی را می نویسم:
📩در #نامه69 خطاب به حارث همدان مینویسند:
🗞"بدان برترين مؤمنان کسانى هستند که خود و خانواده و اموالشان را تقديم (به پروردگار و جلب رضاى او) مى کنند (آنها از همه در اين راه پيشگام ترند)
⬅️هرچه از کارهاى خير را از پيش بفرستى براى تو ذخيره خواهد شد و آنچه (از مال و ثروت) باقى بگذارى خيرش براى ديگران خواهد بود (و حسابش بر تو).
🚫 از همنشينى با کسى که فکرش ضعيف و عملش زشت است بپرهيز، زيرا معيار سنجش شخصيت هر کس، يارانش هستند.
🏙در شهرهاى بزرگ مسکن گزين، زيرا آنجا مرکز اجتماع مسلمانان است.
🎡و از اماکن غفلت زا و خشونت و جاهايى که ياران مطيع خدا در آن کم اند بپرهيز و فکرت را به چيزى مشغول دار که به تو مربوط است.
🌆از نشستن در دکه هاى بازارها اجتناب کن چون آنجا محل حضور شيطان و معرض فتنه هاست.
🤲بيشتر به افراد پايين تر از خود نگاه کن، زيرا اين کار درهاى شکر را بر روى تو مى گشايد."
#سؤال3⃣: با وجود تذکر جهت وحدت و یکسانی ملل و اقوام به جز مواردی مثل بنی اسرائیل چرا تأکید بر قریش و خاندان بنی هاشم شده است؟
#سؤال4⃣: آیا برای این است که اگر کسی ادعای امامت کرد، حقیقت آشکار باشد؟
#جواب:
👌بله ، دقیقاً همینطور است.
👈چون این خطبه ای که امیر المؤمنین علی علیه السلام بیان فرمودند؛ همانطور که از متن آنهم می توانید متوجه بشوید در واقع این بخش آن در برابر ادعاهایی است که بنی امیه دارند که معتقدند جانشینان پیامبران شدند ، حضرت میخواهند یادآوری کنند که خداوند به حکمت خودش نبوت و بعد امامت را فقط در قریش و آنهم در تیره ی بنی هاشم قرار داده است .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣در طلب باران
1⃣نظام آفرينش برای انسان
♦️آگاه باشيد! زمينی که شما را بر پشت خود می برد، و آسمانی که بر شما سايه می گستراند، فرمانبردار پروردگارند، و برکت آن دو به شما، نه از روی دلسوزی يا برای نزديک شدن به شما، و نه به اميد خيری است که از شما دارند، بلکه آن دو، مأمور رساندن منافع شما بوده، اوامر خدا را اطاعت کردند، به آنها دستور داده شد که برای مصالح شما قيام کنند و چنين کردند.
2⃣ فلسفه آزمايشها
♦️خداوند بندگان خود را که گناهکارند، با کمبود ميوه ها، و جلوگيری از نزول برکات، و بستن دَرِ گنج های خيرات، آزمايش می کند، برای آن که توبه کننده ای بازگردد، و گناهکار، دل از معصيت بکند، و پندگيرنده، پند گيرد، و بازدارنده، راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد. و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسيله دائمی فروريختن روزی، و موجب رحمت آفريدگان قرار داد، و فرمود: «از پروردگار خود آمرزش بخواهيد، که آمرزنده است، برکات خود را از آسمان بر شما فرو می بارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را ياری می دهد، و باغستان ها و نهرهای پرآب در اختيار شما می گذارد.» پس رحمت خدا بر آن کس که به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش طلبد، و پيش از آن که مرگِ او فرارسد، اصلاح گردد.
3⃣ نيايش طلب باران
♦️ بار خداوندا! ما از خانه ها، و زير چادرها پس از شنيدن ناله حيواناتِ تشنه و گريه دلخراش کودکان گرسنه، به سوی تو بيرون آمديم، و رحمت تو را مشتاق، و فضل و نعمت تو را اميدواريم، و از عذاب و انتقام تو ترسناکيم. بار خداوندا! بارانت را بر ما ببار، و ما را مأيوس برمگردان! و با خشکسالی و قحطی ما را نابود مفرما، و با اعمال زشتی که بی خردان ما انجام داده اند، ما را به عذاب خويش مبتلا مگردان. ای مهربانترين مهربان ها! بار خداوندا! به سوی تو آمديم از چيزهايی شکايت کنيم که بر تو پنهان نيست، و اين هنگامی است که سختی های طاقت فرسا ما را بيچاره کرده، و خشکسالی و قحطی ما را به ستوه آورده، و پيش آمدهای سخت ما را ناتوان ساخته، و فتنه های دشوار کارد به استخوان ما رسانده است. بار خداوندا! از تو می خواهيم ما را نااميد برمگردانی، و با اندوه و نگرانی به خانه هايمان باز نفرستی، و گناهانمان را به رخمان نکشی، و اعمال زشت ما را مقياس کيفر ما قرار ندهی. خداوندا! باران رحمت خود را بر ما ببار، و برکتِ خويش را بر ما بگستران، و روزی و رحمتت را به ما برسان، و ما را از بارانی سيراب فرما که سودمند و سيراب کننده و روياننده گياهان باشد، و آنچه خشک شده دوباره بروياند، و آنچه مرده است زنده گرداند. بارانی که بسيار پرمنفعت، روياننده گياهان فراوان، که تپّه ها و کوه ها را سيراب، و در درّه ها و رودخانه ها، چونان سيل جاری شود، درختان را پربرگ نمايد و نرخ گرانی را پايين آورد. «همانا تو بر هر چيز که خواهی توانايی.»
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه143
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈
#خطبه143
#بند_دوم:
«و بازدارنده ، راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد»
#سؤال1⃣: مراد از بازدارنده، رسولان، اوصیای آنها و علمای ربانی هستند؟
#جواب:
✍ خیر! منظور گنهکاری است که اگر او را با سختیها تنبیه کنی از گناه دست بر می دارد.
✅#اِزدَجَرَ از ماده زَجر است یعنی دست برداشتن و نهی پدیری نسبت به کاری ناشایست.
🖇زجر که به باب افتعال برود میشود ازتَجَرَ و بعد ت تبدیل به دال میشود و ازدجر ساخته می شود.
↩️باب افتعال به معنای اثرپذیری است پس خدا زجر می دهد.
↔️یعنی کاری می کند که انسان خطاکار از گناه دوری کند و گنهکار اثر می پذیرد از زجر الهی و دست از گناه می کشد.
♻️بنظر می رسد که ترجمه آقای دشتی در این قسمت خیلی دقیق نیست.
💢چون این عبارت و سه عبارت قبلی همه یک ریتم دارند .
📣امیرالمؤمنین در این قسمت می فرمایند : خداوند چرا بندگان خود را در مقابل اعمال گناه آزمایش می کند ، با نقض ثمرات و بستن برکات و .... ؟
⏪برای اینکه ، آنکه اهل توبه است ، توبه کند و آنکه اهل معصیت بوده دل از معصیت بکند ، آنکه اهل پند گرفتن است پند بگیرد .
🔁در قسمت آخر هم میفرمایند: و یزدجر مزدجر ، یعنی آن کسی که اهل دست کشیدن از گناه هست، دست بکشد .
✅ازدجر از زجر است، در واقع استجر بوده که شده ازدجر یعنی کسیکه اگر امتحانش کنی ، اگر به اوسخت بگیری و تنبیهش کنی اهل ترک کردن و کنار گذاشتن گناه است .
⚠️با این آزمایشها و سختیهای الهی دست بردارد از گناهانش .
#بند_سوم:
«خداوندا...مارا از بارانی سیراب فرما...که در دره ها و رودخانه ها چونان سیل جاری شود...و نرخ گرانی را پایین آورد»
#سؤال2⃣: چرا برای ما برعکس است؟ اگر باران در رودخانه منجر به سیل شود میگوییم رودخانه طغیان کرده و به ما ضرر زده و بلای طبیعی است و...
و تا وقتی یک باران میبارد و هوا سردتر میشود همه چیز گران تر می شود؟
#جواب:
✍ از آنجا که دین ، کتاب تشریع است و طبیعت، کتاب تکوین در صورتی که این دو کتاب با هم هماهنگ باشند، برف و باد و باران و ... نه تنها ضرری به بشر نمی زند بلکه سراسر خیر و منفعت برای او خواهد بود.
↩️دین آمد تا انسان را با کتاب تکوین هماهنگ کند بگونه ای که زمین و آسمان و هرچه در آنهاست بصورت درست، تحت تسخیر بشر قرار بگیرد.
📖《 سخَّرَ لکُم ما فی السّمواتِ و ما فی الارض...》
🚫اما متأسفانه بشر با نپذیرفتن دستورات کتاب دین، هم خودش از مدار و مسیر درست خارج شد و هم طبیعت را از مدار صحیح اش خارج کرده است.
↩️لذا امروزه بشر متکبری که دستش را از دست انبیا بیرون کشیده است، عالم طبیعت را نابود کرده و با او به جنگ پرداخته است.
📛سوراخ شدن لایه اوزون، گرم شدن بیش از حد کره زمین، رانش زمین، زلزله ها و سیلها و... نشانه هایی از این دستکاری جاهلانه طبیعت است.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣 (بعضی از شارحان نوشته اند: این خطبه بخشی از خطبه۱۲۶ میباشد.)
🔹شناخت جايگاه بخشش و احسان
♦️برای کسی که نابجا به ناکسان نيکی کند، بهره ای جز ستايش فرومايگان، توصيف سرکشان و اشرار، و سخنان جاهلان بدگفتار ندارد، و اينها نيز تا هنگامی که به آنها بخشش می کند ادامه دارد. دست سخاوتمندی ندارد، آن کس که از بخشش در راه خدا بُخل می ورزد!. آن کس که خدا او را مالی بخشيد، پس بايد به خويشاوندان خود بخشش نمايد، و سفره مهمانی خوب بگستراند، و اسير آزاد کند، و رنج ديده را بنوازد، و مستمند را بهره مند کند، و قرض وامدار را بپردازد، و برای درک ثواب الهی، در برابر پرداخت حقوق ديگران، و مشکلاتی که در اين راه به او می رسد شکيبا باشد، زيرا به دست آوردن صفات ياد شده، موجب شرافت و بزرگی دنيا و درک فضايل سرای آخرت است ان شاء الله.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه142
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه142
« آنکس که خدا او را مالی بخشید پس «باید» به خویشاوندان خود بخشش نماید و سفره مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنجدیده را بنوازد و مستمند را بهره مند کند و قرض وامدار را بپردازد»
#سؤال1⃣: آیا واژه «مالی» به مال هرچند اندک اشاره دارد؟ حتی اگر به قدر مخارج خودمان باشد؟
#سؤال2⃣: این بخشش از مال را به هرکدام از گروه بالا که بخواهیم اعطا کنیم یا چیدمان تمام، براساس اولویت است و به ترتیب اولویت تا هرجا که توانستیم ببخشیم؟
#سؤال3⃣:و یا اینکه به همه ی گروههای بالا، همزمان کمک کنیم هرچند اندک؟
#جواب:
‼️اگر به متن خطبه دقت بفرمایید ، اصلاً موضوع بحث تقابل دو صفت بخل و جود است.
⬅️یعنی حضرت می خواهند در مقابل صفت زشت بخل مسأله احسان و جود و بخشش را مطرح کنند .
↩️بنابراین داستان این نیست کسیکه حتی خودش گرفتاری مالی دارد از او انتظار داشته باشند که همه کارهایی را که حضرت فرموده اند را انجام بدهد .
⏪بلکه مراد این است که اگر کسی از نظر مالی توانمند شد ، مازاد مالی که خدا به او عنایت کرده که وضعش خوب شده را در این راهها باید مصرف کند و بخل نورزد.
«...و برای درک ثواب الهی، دربرابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او میرسد شکیبا باشد زیرا بدست آوردن صفات یاد شده شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است»
#سؤال4⃣ :توصیه به شکیبایی در برابر مشکلاتی که به او میرسد، ذهن انسان را بدانجا میرساند که گویا باید تا آنجا به دیگران بخشش کند که خود دچار زحمت شود... آیا این برداشت صحیح است؟
#سؤال5⃣: حد این بخشش که واجب نیز هست تا کجاست؟
#جواب:
✍ ✅اولاً: برای نفس انسان هرگونه بخشش مال ، امری سخت و رنج آور است مگر نفس تربیت شده در دستگاه تربیتی الهی داشته باشد.
✅ثانیاً: حد هر نوع بخششی در شریعت مشخص است .
♨️مثلاً در زکات و خمس نصاب و اندازه تعیین شده است.
🔖 ولی در کل حدی که قرآن و دین برای بخشش ها معین فرموده همان است که قرآن می فرماید: " نه دستت را ببند از انفاق بطور کامل و نه آن را بطور کامل باز کن بگونه ای که خودت محتاج شوی بلکه راه میانه بین این دو را برگزین"
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯