eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
364 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 📝(۱۸۳) 🔻 خبر: عربستان سعودی بالاخره تن به آتش‌بس در یمن داد و دلیل اعلامی خود را ابتدا درخواست رئیس شورای همکاری خلیج‌فارس و بعد ماه مبارک رمضان اعلام کرد. 🍃🌹🍃 🔸 گزاره‌های تحلیلی: 1⃣ شرایط میدانی؛ در طول ۸ سال گذشته برای عربستان سعودی محرز شده که توان شکست و پیروزی در جنگ یمن را ندارد و در مقاطع مختلف با انجام عملیات‌های گوناگون در جبهه‌های شرقی، جنوبی و غربی یمن، تلاش‌های زیادی برای فائق آمدن بر این ناکامی‌ها داشته است که مهم‌ترین آن‌ها ایجاد جبهه‌های جدید در الحدیده و مأرب بود که بی‌نتیجه بود. از سوی دیگر در میان ائتلاف عربی شکاف‌هایی ایجاد شد که منجر به دومینوی شکست‌ها برای این ائتلاف و افزایش اختلاف و درگیری میان آن‌ها شد. درگیری‌های عربستان و امارات در جنوب یمن و به‌ویژه در عدن میان نیروهای طرفدار امارات با منصور هادی نمونه بارز این اختلاف‌ها بود. 2⃣ شرایط منطقه؛ ازآنجایی‌که عربستان سعودی داعیه‌دار رهبری جهان اسلام و جهان عرب است، جنگ یمن این ادعای سعودی را برای بسیاری از کشورهای منطقه کم‌رنگ کرده است. این گزاره که عربستان توان دفاع از خود را ندارد، چگونه می‌تواند از ما دفاع کند در ذهن بسیاری از رهبران کشورهای غربی و منطقه ایجاد شده است. 3⃣ هزینه‌های نظامی؛ از ابتدای جنگ یمن تاکنون، هزینه‌های عربستان سعودی چیزی نزدیک به ۳۰۰ میلیارد دلار بوده که با بودجه ۱۸ ساله کشوری همچون تونس برابری می‌کند. این هزینه‌های گزاف و کاهش ذخایر درآمدی عربستان سعودی، رهبران این کشور را به فکر پایان جنگ در یمن سوق داده است. 🔺 نکته پایانی: می‌توان گفت که آتش‌بس کنونی در یمن یک پیروزی بزرگ برای یمنی‌ها محسوب می‌شود و صرف‌نظر از پایبندی سعودی‌ها به آن، منجر به دستاوردهای بزرگ سیاسی و میدانی برای یمنی‌ها در آینده خواهد شد. ✍ محمدرضا فرهادی | | http://eitaa.com/mahdavieat
✨✨✨✨✨✨✨ 🌙 دعای روز سوم ماه مبارک رمضان خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرم و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان...🙏 🍃🌹ــــــــــــــ http://eitaa.com/mahdavieat
📘 💠همراهان انسان در قبر 🔹امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: هنگامی که مؤمن از دنیا رفت، شش صورت همراه او وارد قبر می‌شوند. یکی از آنها خوشروتر و خوشبوتر و پاکیزه تر از صورتهای دیگر است. یکی در جانب راست، یکی در طرف چپ، یکی در پیش رو، یکی در پشت سر، دیگری در پایین پا و صورتی که از همه خوش سیماتر است در بالای سر میت می‌ایستد و عذاب‌هایی را که متوجه میت است دفع می‌کند. 🔹آنگاه صورت زیبا از صورتهای دیگر می‌پرسد: شما کیستید؟ خداوند شما را جزای خیر دهد. ➖صورت سمت راست می‌گوید: من نمازم. ➖صورت سمت چپ می‌گوید: من زکاتم. ➖صورت پیش رو می‌گوید: من روزه ام. ➖صورت پشت سر می‌گوید: من حج و عمره ام. ➖صورت پایین پا می‌گوید: من نیکی و احسان به برادران مؤمنم. 🔹سپس صورتها از او می‌پرسند: تو کیستی که از همه ما زیباتر و خوشبوتری؟ در پاسخ می‌گوید: من ولایت و محبت خاندان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم. 📚 بحار، ج ۶،ص۲۳۴ http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چپی سربازی در گردنم میندازم جان فدای رهبر م چپی میندازم جلوی دشمن چون شیران می ایستم هم چون سر دار بی سر می ایستم ز جان میگذارم برای وطن سرهم میدهم برای وطن خاک پای تمام شهدایم جاروکش حرم اربابم شعری از سید حسین هاشمی تقدیم به تمام شهدا http://eitaa.com/mahdavieat
بای ذنب قتلت شهادت مظلومانه حجت الاسلام اصلانی و حجت الاسلام پاکدامن در حرم مطهر رضوی را محضر امام عصر و بازماندگان این دو عزیز تسلیت عرض می کنم . از همه عزیزان تقاضامندم برای شفای حجت الاسلام دارایی مجروح حادثه امروز که تحت عمل جراحی هستند پاها بفرمایید http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️زندگی امام زمانیت چگونه است؟ 🔸 دیگران با زبان بی زبانی از شما می پرسند: شما که را می شناسی و به او علاقه داری، ... این علاقه و ولایتی که از آن دم می زنی... زندگی تو را با دیگران چقدر متفاوت کرده است؟ 🔸چقدر بانشاط‌تر، با انرژی‌تر و با آرامش بیشتری زندگی می کنی؟ اگر ما که مدعی انتظار هستیم، به این پرسش ها پاسخ در خوری ندهیم، نه تنها مبلّغ خوبی برای حضرت نخواهیم بود، بلکه وجود ما و ادعای ما، ضد تبلیغ برای وجود نازنین او خواهد بود. 📚کتاب انتظار ، حاج‌آقای‌ پناهیان http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃 🌷🕊 فصل هفتم ...( قسمت اول )🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 نمی دانم اولین بار چه کسی گفته هر که بوده راست گفته که مادرها پسری اند یا حتی عکسش پسرها مادری من هنوز یادم مانده که محمد کدام طرف این خانه من شست یادم مانده آن روز با چه حالی از درخانه آمد داخل رفت و بق کرده نشست یک گوشه و زانوهایش را بغل کرد کار محمد رونق گرفته بود آن قدر که شده بود بهانه رفت و آمد رفایش به خانه مان بعضی وقت ها آمدن و رفتن یک مشتری دو ساعت طول می کشید برایشان چایی می بردم و می شنیدم که حرفشان حسابی گل انداخته است محمد خوش صحبت و خنده رو بود وقتی کنارش می نشستی به حرف زدن دلت نمی آمد بلند شوی حاج حبیب جبهه بود من سرم گرم کارهای جهاد و پشتیبانی بود و محمد جای خودش را باز کرده بود شده بود محمد آقا آن روز وقتی با غیظ و غصه آمد توی خانه و تکیه داد به دیوار و سرش را گذاشت روی زانوهایش من مشغول جا به جا کردن بسته های آجیل بودم زیر چشمی حواسم به او بود و دستم به کار خودم فکر کردم شاید پارچه مشتری را خراب کرده بعید بود ولی محال نه گفتم کمی به حال خودش بماند بلکه آرام بگیرد اما دل خودم قرار نمی گرفت نزدیک ظهر بود و خانه مان کمی خلوت پا پیش می گذاشتیم بروم سراغ و دوباره عقب می کشیدم نگاه انداختم به ساعت روی دیوار و دیدم چیزی تا اذان نمانده می دانستم دست دست کنم به بهانه مسجد از خانه بیرون می زند رفتم توی اشپزخانه و با یک لیوان آب برگشتم خودم را رساندم کنارش سایه ام افتاده بود رویش متوجه سنگینی حضورم شد و سرش را از روی دست هایش برداشت و بالا را نگاه کرد با زاری و التماس زل زد توی چشم هایم مژه هایش خیس بودند آرام نشستم کنارش و لیوان آب را گرفتم طرفش گفتم فکر کردم دیگر مرد شدی آقا محمد انگشتش را می کشید سر زانوهایش انگار بخواهد یک دایره خیالی بکشد انگار منتظر باشد به حرف بگیرمش انگار فکر کرده باشد گره کار به دست من باز می شود و مرا لازم دارد بغض بزاق دهان را زیاد می کند آب دهانش را قورت داد و پرسید حالا باید چی کار کنم گفتم تا ندونم چی شده که نمی تونم چیزی بگم پای راستش را کمی دراز کرد و دست کرد داخل جیب شلولارش و چیزی بیرون آورد شناسنامه اش بود خودم صبح داده بودم دستش گفته بود می خواهد برود من هم نه نیاوردم از خدایم بود اصلا کجا بهتر از آنجا؟ http://eitaa.com/mahdavieat 🍃🌹