eitaa logo
ɢᴏʟɴᴀʀɢᴇꜱ🇵🇸عطرگل‌نرگس
100 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
137 فایل
اغاز:۱۴۰۰/۱/۳ علاقهـ من به گل نرگسـ🌹 یه رازی پستشهـ؟ 😉 اگه میخوای بدونی بیا دوست من تا بهت بگم😍 همراهم باشـ! انلاین شاپم: @rehane_shop روبیک «https://rubika.ir/Mahdavigirls_313» https://ble.ir/mahdavigirls_313 بله
مشاهده در ایتا
دانلود
«و در آخر، من میمانم و خدایی که بودنش حالم را خوب میکند.✨😌»
-مُهِم‌نیصت‌چِقَدر‌دوریمـــ❰꯭͟͢͞҉🚶🏿‍♂̶꯭⃟🌿̶͞⃟❱ -چَند‌تآ‌شَهر❰̶꯭͟͞🙂͞⃟꯭🙇🏿‍♂꯭⃟͞❱ -چَندتآ‌کِشوَر❰̶꯭͟͞🌍͞⃟꯭🥀⃟❱ -چَند‌تآ‌قآرِه❰꯭🍃⃟̶꯭͟͞👐🏿͞⃟❱ -بآیَد❰̶꯭͟͞🌙꯭⃟̶͞♥️̶꯭⃟❱ ڪ ي جایی امام زمانت 😍 داره....نگات می کنه..
🌹 💫صدقه برای امام زمان علیه السلام ⟪صبح وقتی میخواهی صدقه بدی، به نیت امام زمان صدقه بده، بگو آقا شما یک دعا بکنی، ما رو بسه...😌 مطمئن باشید حضرت دعاتون میکنه.⟫
🚫| زندگے مثل جلسه‌ امتحان اسٺ. امتحانے ڪہ مہلٺش نامعلوم اسٺ... باࢪها غلط می‌نویسـیم، 📝 پاک می‌کنیم ... ولے دوباࢪه و دوباࢪه اشتباهمان ࢪا تڪࢪاࢪ می‌ڪنیم... غافل از اینکہ ناگـــــہان فرشتہ فریاد می‌زند: برگه ها بالا..! ⌛️وقٺ تمـــــام اسٺ...❌ آن‌وقٺ اسٺ ڪه فقط ما مے‌مانیم و اعمال ࢪیز و دࢪشتمان ... خطاهایے ڪھ گاه از سࢪ لجبازے، گاهے عادٺ و گاه غفلٺ از ما سࢪ زدند ... ⏳پس امࢪوز ڪھ مہلٺ داࢪیم بیشتࢪ حواسمان باشد...♡ 🌱
شلــوار لـی را برایـــمآن فـرستــادنـد ، اول زیــاد هم بد نــبود ، بعـد شـد آفـت غیـرت و حـیاء…. پـسرانـه اش از بالا کـوتاه شـد و دخـترانه اش از پـایین! چــآدر شـد مـانتوهـاے بلـند، مـانتو ها ذره ذره آب رفــت ، حـالا دیگـر باید آن را بــُلوز نـامــید!! چـادرِ چـادرے ها هـم ڪم ڪم تـبدیل به شـــنــل شـد، یـا آنـقدر نــازڪ که بـودنش طعـنه ایسـت بـه نبــودنـش! حـالا ڪه دیگـر شلـوار جـایش را بـه سـاپـورت داده ، روسـری ها هـم ڪه از عـقب و جـلو آب رفــته! مـانده ام فـردا فـرزنـداݩ ایـن نسل هنـوز همـ مـادر را اسـوه پـاکۍ و هپـدر را مـظهر مردانـگی خـواهنـد دانـست؟؟؟ کـاش مردان حـرمت مـرد بودنـشان را
┊ʚ🌸ɞ┊↴ - آرزوهاتون‌رودرمسیرآرزو‌های‌امام‌زمان‌ قرار‌بدید :) 'استاد‌ماندگارۍ'
┊ʚ🌾ɞ┊↴ گـــــرچہ‌ من‌ سرباز هیچ و ســــــاده‌ام سرخوشم مهدی(عج) هست فرمانده‌ام گـــــرچہ مهدی(عج) است غایـــب ولی ســر خوشـــم بر نایــبش سیــدعلے!-☝️🏻
«🌿» یکی‌از‌هم‌سنگری‌هایش‌‌‌در‌سوریه‌‌می‌گفت: من‌‌بستنِ‌کمربندایمنی‌رادرسوریه‌از محمودرضایادگرفتم! وقتی‌می‌نشست‌‌پشتِ‌‌فرمون‌،کمربندش‌‌را‌می‌بست. یکباربهش‌‌گفتم:اینجا‌دیگه‌‌چرا‌می‌بندی؟! اینجاکه‌‌پلیس‌نیست! گفت:می‌دونی‌چقدرزحمت‌کشیدم‌باتصادف‌‌نَمیرم..؟! 🕊
یادخدارافراموش‌نکنید. مرتب‌بسم‌‌الله‌بگویید. بایادوذکرخداوعمل‌براےرضاےخدا خیلےازمسائل‌حل‌مےشود! 🕊