eitaa logo
مَهدَویون
419 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
11 فایل
﷽ ‌‌『العجل‌العجل‌یامولانایاصاحب‌الزمان‌‌』 گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🔹ارتباط‌باڪانال‌: @ya_vasi
مشاهده در ایتا
دانلود
22.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ خال حجازی 🔻ای مهربان یارا، تو نعمتی والا آرام جانی یا محمد جمله دل ها را کاری از احسان یاسین، روز مبعث پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله) مبارک🎉 ‌‌‎‌‎‎
🌱هر شيعه تو را صدا کند آقا جان  بهر فرجت دعا کند آقا جان... 🌱يک روز تو خواهی آمد و وقت نماز  عيسى به تو اقتدا کند آقا جان... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رَبــــِّ المَھـِـدے المُوعودﷻ‌… 🌸🌸🌸🌸
♨️مراقب دل امام زمانت باش... 🔸این احساس که شخصی در خانه‌ی ما ناظر اعمال ماست، ترمزی به انسان می‌زند که خیلی از اعمال او را تحت الشّعاع قرار می‌دهد و با فکر انسان کار می‌کند لذا کاری را انجام نمی‌دهد. 🔸مگر نه اینکه امام زمان ارواحنافداه هر لحظه ناظر بر اعمال ماست. 🔸حالا هرچه شخصیّتِ شخص بالاتر برود، ادب، توجّه و کنترل انسان بیشتر می‌شود. انتظار، آن حالتی که لحظه‌به‌لحظه‌اش برای انسان ثواب و اجر شهید را دارد، اجر مجاهد «فی سبیل اللّه» در پیش روی رسول اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را دارد، آن حالت انتظاری است که انسان هر لحظه خودش را با امام زمانش ببیند، با امام زمانش زندگی کند و حدّاقل خودش را تحت نظارت امام زمان ارواحنافداه ببیند.
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎙استاد محمودی میدونی چی میشه؟! این فیلم رو ببین و برای فرج امام زمان دعا کن... بسیار شنیدنی👌
13.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍"حمایت از حجت خدا " 📜 منبع داستان: تفسیر مجمع البیان جلد3 صفحه405 لاوی یکی از برادران یوسف (ع) بود؛ همان برادرانی که به یوسف حسادت کردند و با حیله‌ای او را به بیابان بردند تا او را از میان بردارند. اما لاوی، تنها کسی بود که مانع کشتن یوسف شد و گفت: «او برادر ماست؛ اگر می‌خواهیم از شرش خلاص شویم، او را در چاه بیندازیم.» این حمایت هرچند کوچک از حجت خدا، سبب شد که خداوند در همین دنیا پاداشی بزرگ به لاوی عطا کند و حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) از پیامبران اولوالعزم را از نسل او قرار دهد. حالا فکر کنید اگه برای حمایت از امام زمان یه کاری انجام بدیم چه پاداشی داره
  📌 راننده تاکسی... 🚖 رانندهٔ تاکسی ترمز کرد. پیرمردی با دستان لرزان در هوای سرد، مسیرش را گفت. راننده، حوصلهٔ سوار‌کردنش را نداشت. بهانه آورد و سریع دور شد. نگاه پیرمرد به شیشهٔ تاکسی ماند که نوشته بود: اللهم عجل لولیک الفرج… 👤 او هم خودش را می‌دانست!
🌱چهارشنبه است و دلم سمت شما افتاده عطرصحن رضوی کل فضا افتاده... 🌱درو دیوار دلم آینه کاری شده است روی باب الحرَمش نام رضا افتاده...
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام زمانم کو؟ چرا مضطرب نیستم از نبودنش؟ ‹آوارهٔ رانده شدهٔ تنها🥀› استاد🌱 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها.. 🤲🏻
📌 حرکت امام حسین علیه‌السلام از مدینه به مکه 🔹پس از مرگ معاويه فرزندش يزيد، به خلافت رسید. وی تلاش زیادی کرد تا از همه مردم بيعت بگیرد. در ميان مخالفان يزيد در مدینه، وجود امام حسين علیه‌السلام به عنوان تنها يادگار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و جانشين پدر و برادر مظلومش در رسيدن به مقام خلافت و رهبری مسلمانان، شايسته‌تر از همه بود. 🔸 يزيد لعنت‌الله‌علیه بيش از همه از امام علیه‌السلام واهمه داشت و درصدد تسليم كردنش برآمد. او در نخستين اقدام خود نامه‌ای به «وليد بن عتبه» عامل خود در مدينه نوشت و ضمن يادآوری مرگ معاويه به او دستور داد از مخالفان سرشناس مدينه برای وی بيعت بگيرد. 🔹امام علیه‌السلام، بنا به دعوت وليد به خانه‌اش رفت و به وی چنين فرمود: «ما خاندان نبوت و معدن رسالتيم. ماييم كه فرشتگان به خانه ما آمد و شد دارند و خداوند متعال رحمت خود را با ما آغاز نمود و با ما نيز به پايان خواهد برد. اما يزيد فردی است فاسق، شراب‌ خوار، خونريز، متجاهر به فسق. شخصی مانند من هرگز با فردی چون او بيعت نخواهد كرد.» 🔸امام كه با درخواست‌های مكرر وليد روبرو بود، در صورت باقی ماندن در مدينه می‌بايست يا با يزيد بيعت كند و يا مخالفت و سرانجام درگيری و كشته‌ شدن در مدينه بدون اين كه به منظور اصلی‌ خود كه افشای حكومت غاصبانه يزيد بود، دست يابد. اما او تصميم به هجرت از مدينه گرفت. امام حسین علیه‌السلام در روز ۲۸ رجب سال ۶۰ راهی مكه شد.
📌 حواس پرت... 🔸 اینجا حواس همه پرت است؛ یکی مشغول کار و دیگری سرگرمِ یار. یکی از درد می‌نالد و یکی از غم نان. غمگین و خوشحال فرقی نمی‌کند. 🔹 همه برای فراموش‌کردنت بهانه‌ای داریم. در شهر خبری از تو نیست. فوق‌فوقش نامت را بر مسجدی، مدرسه‌ای یا خیابانی گذاشته‌ایم. 🔸 ما هم که ادعا می‌کنیم به یادت هستیم، نمی‌گویم همه، اما بیشترمان فقط حرف می‌زنیم. اول از همه خودم! که خیال می‌کنم کاره‌ای هستم، اما حال و روزم از همه بدتر است. تنها حواس‌جَمعمان تویی که هیچ‌کداممان را یادت نمی‌رود. هوای تک‌تکمان را داری. حتی ما بی‌وفاهای فراموش‌کار! 📖 دلنوشته_مهدوی