eitaa logo
بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان قزوین
410 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
605 فایل
کانال رسمی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
. ▪️إنا لله و إنا الیه راجعون. : صلح و مذاکره در کار نیست یا پیروز می‌شویم یا کربلا رخ می‌دهد. والسلام!
عرضه کتابهایی با موضوع مهدویت برای کلیه سنین بزرگسال و جوانان و کودکان، هر هفته در مصلی نماز جمعه آبیک با 10% تخفیف قیمت روی جلد برای علاقمندان کتابخوانی و دوستداران امام زمان(عج) 27/7/1403 بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) شهرستان آبیک (استان قزوین ) https://eitaa.com/mahdaviyat_qazvin
چهارمین جلسه هماهنگی فعالیت های مهدوی در مدارس و اجرای طرح یاران موعوددانش آموزی در مورخه ۱۴۰۳/۷/26روز پنجشنبه با حضور معاون بنیاد ومربیان فعال ومسوول اداره قرآن وعترت ونماز استان قزوین در سالن کنفرانس اداره کل آموش وپرورش استان قزوین برگزار گردید وپس از تبادل نظر موارد زیرمورد تصویب قرارگرفت . ✍️مصوبات 1_مدیران محترم مدارس مقدمات حضور مربیان مهدوی را فراهم نمایند. 2_ مربیان و اعضای جهادگران مهدویت تجربیات کاری خود را برای استفاده دیگران به گروه ارسال نمایند. 3- فضای تمامی مدارسی که مجری طرح یاران موعود هستند مزین به محتوای مهدوی باشد. 4-تهیه گزارش مصور به شیوه های مختلف مانند موشن گرافی ،کلیپ،پادکست و ..... برای ایجاد انگیزه موثر در سایر مدیران توسط مدارس مجری الزامی است. 5-فعال نمودن هیئت مذهبی دانش آموزی در مدارس با موضوع مهدویت الزامی است. 6- گروه فضای مجازی با عنوان قرارگاه مهدوی استان قزوین برای ارائه مطالب مهدوی تشکیل گردد. بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود استان قزوین https://eitaa.com/mahdaviyat_qazvin
‌♨️ سکانس پایانی قهرمان آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: 🔻 پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با  تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔻 شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔻 تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 🔻 فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔻 عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 🔻 ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔻 همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. https://eitaa.com/mahdaviyat_qazvin