بسم الله الرحمن الرحیم
استفاده ابزاری از قرآن
یکی از معضلات مهم و قدیمی، و با تأثیرات مخربِ فراوان در حوزهٔ دین داری و تدین و معارف دینی، تفسیرها و برداشت های « من درآوردی » و غیر کارشناسانه از معارف و منابع دینی است.
عده ای از روی غرض ورزی و با تمسک به دین، برداشت های انحرافیِ خود را در پوششِ معارف دینی به خورد جامعه می دهند و به مرور با ابزار دین، ریشهٔ دین را می زنند.
برخی نیز از سرِ دغدغه و نه از روی غرض و مرض، به منابع دینی مراجعه می کنند و برداشت های شخصی خود را دریافت و سرازیر جامعه می نمایند.
این افراد که اطلاع کافی و حتی لازم از معارف دینی ندارند، با اعتماد به نفس کاذب، توهم می کنند که می توانند از منابع دینی، برداشت های صحیح داشته باشند.
اینان بدون اینکه از زوایای مختلف دین مطلع باشند، به جای اینکه از منابع دینی برداشتی داشته باشند، در واقع برداشت های خود را به دین تحمیل می کنند.
ژست برداشت های جدید از دین و البته حمایت دیگر افرادِ بی اطلاع از منابع و معارف دینی، موجب می گردد این اشخاص به بزرگان دینی جسارت کرده و فهم خود را بر فهم آنان رجحان دهند.
این افراد به پرداختن به برخی از منابع دین، منابع و معارف دیگر را نادیده می گرند، چرا که با پرداختن به تمام موارد موجود در یک موضوع، اشتباه بودن برداشت آنها روشن می گردد و به همین دلیل، غالبا به بخش کوچکی از موارد موجود در هر موضوع مراجعه می نمایند.
در مورد این افراد، روایات تکان دهنده ای وارد شده که عذاب سخت الهی را برای آنان ذکر نموده است.
شیخ صدوق به سند خود از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل مى کند:« بر امت خود پس از خودم از سه چیز نگرانم، یکى آنکه قرآن را به صورت ناروا تأویل کنند ». ( خصال، ج1، ص78 ).
مرحوم مجلسى از شهید ثانى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله این گونه نقل مى کند:« بیشترین نگرانى و ترس من نسبت به آینده امّتم این است که کسى به قرآن دست یازد و آن را بیجا معنا کند ». ( بحارالانوار، ج 92، ص 112 ).
شیخ صدوق به سند خود از امام على علیه السلام در پاسخ زندیقى که مدّعى وجود تناقض در قرآن بود نقل مى کند:« بپرهیز از اینکه قرآن را به رأى خود تفسیر کنى پیش از آنکه از عالمان بیاموزى؛ چرا که چه بسا آیاتى در ظاهر به کلام بشرى شباهت داشته باشد، حال آنکه کلام خدا است و معنا و مقصود آن با کلام بشر شباهت ندارد. ( توحید، باب 36، ص 264 ).
شیخ صدوق به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل مى کند که ایشان از پدرانشان چنین نقل فرموده اند که اهل بصره طى نامه اى به امام حسین علیه السلام معناى « صمد » را خواستند و ایشان چنین نوشتند:« در بحث در قرآن فرو نروید و در آن جدال مکنید و بدون علم و آگاهى درباره آن سخن مگویید؛ چرا که من از جدّم رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیده ام که مى فرمود: هر کس بدون علم و آگاهى در قرآن سخن گوید پس در آتش منزل گزیند ». ( توحید، باب 36، ص 90، وسائل الشیعة، ج 27، ص 184 ).
مرحوم مجلسى به نقل از تفسیر عیّاشى از هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام نقل مى کند:« کسى که قرآن را به رأى خود تفسیر کند و نتیجه درستى نیز به دست آورد، مأجور نیست و اگر به نتیجه خطا برسد، گناه آن را بر دوش مى گیرد » ( بحارالانوار، ج 92، ص 110 ).
ـ مرحوم مجلسى به نقل از تفسیر عیاشى از عمار بن موسى از امام صادق علیه السلام نقل مى کند:« کسى که آیه اى از کتاب خدا را به رأى خود تفسیر کند کفر ورزیده است ». ( بحارالانوار، ج ۹۲، ص111 ).
وجود ده ها روایت در این خصوص، بیانگر اهمیت این موضوع و تأثیر مخرب بسیار آن است.
اخیرا شخصی که با ساخت چند انیمیشن مذهبی به شهرت رسید، به ورد به عرصهٔ تفسیر قرآن، تخیلات و توهماتی که از فیلم های هالیوودی در ذهنش نقش بسته را به عنوان تفسیر آیات قرآن به مخاطبانش عرضه می کنند.
او در این راستا، با نفی گفته های همهٔ مفسران بزرگ، با نفی روایات متعددی که در تفسیر آیات وارد شده، با نادیده گرفتن سیاق آیات، با کمال بی اطلاعی از معانی لغات و ادبیات عرب، یافته هایی که از فیلم ها و رمان های علمی - تخیلی به دست آورده را بر آیات قرآن تحمیل می کند و بعضاً با استفادهٔ سلیقه ای از ابجد و بازی با آن، سعی در موجه نشان دادن برداشت های خود دارد.
حقیر نسبت به این شخص و امثال او هشدار جدی می دهم و خطر آنها را همطراز با جلسات تفسیرِ قبل انقلاب امثال موسوی خوئینی ها می دانم که شهید مطهری تفسیر او را مارکسیستی دانسته و اعلام خطر کرد و عاقبت از تربیت یافتگانِ همان مکتب، شهید مطهری را که نمایندهٔ فهم صحیح از اسلام ناب بود را به این دلیل که فهم اشتباهی از دین دارد، ترور کرده و به شهادت رساندند.
لازم است مطالب این شخص و دیگر غیر متخصصین در امور دینی، با متخصصین این مسائل مطرح و سنجیده شود تا از اشتباه در این حوزه، جلوگیری گردد.
در صورت لزوم در این خصوص بیشتر و مصداقی تر می نویسم.
والسلام علی من اتبع الهدی
چهارشنبه
۱۴۰۱/۶/۱۶
@mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم
عملکرد طاغوتی
در منظومهٔ فکری رهبر معظم انقلاب، همهٔ ما ملزم هستیم در جهت ایجاد تمدن نوین اسلامی تلاش کنیم.
«هدفهای انقلاب» که گفتیم، یعنی چه؟ یعنی پیشرفت کشور، عدالت اجتماعی در کشور، اقتدار کشور، تشکیل جامعهی اسلامی در کشور و در نهایت رسیدن به تمدّن نوین اسلامی و تمدّن بزرگ اسلامی؛ هدفهای انقلاب اینها است. ۱۴۰۰/۱۱/۲۸
ایشان هدف هر مسلمانی را ایجاد تمدن نوین اسلامی می داند که البته روشن است سهم مسؤولین بیشتر از قاطبهٔ مردم می باشد:
« امروز هدف هر مسلمان باید ایجاد تمدّن اسلامی نوین باشد؛ ما امروز این را می خواهیم. ملّت های اسلامی ظرفیّت های عظیمی دارند که اگر از این ظرفیّت ها استفاده شود، امّت اسلامی به اوج عزّت خواهد رسید؛ ما باید به این بیندیشیم، به این فکر کنیم؛ ایجاد تمدّن عظیم اسلامی، هدف نهایی ما است. ۱۳۹۸/۰۶/۲۷
رهبر معظم انقلاب در بیانیهٔ گام دوم انقلاب که نقشهٔ راه مردم و مسؤولین در چهل سال دوم انقلاب اسلامی است، می فرماید:
« عزیزان! نادانسته ها را جز با تجربهٔ خود یا گوش سپردن به تجربه دیگران نمی توان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده ایم و شما خواهید دید. دهه های آینده دهه های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ ( ارواحنا فداه ) است، نزدیک کنید. ۱۳۹۷/۱۱/۲۲
در ناه مقام معظم انقلاب اسلامی، تحقق تمدن اسلامی دارای مراحل ذیل می باشد:
۱- انقلاب اسلامی
۲- نظام اسلامی
۳- دولت اسلامی
۴- جامعه اسلامی
۵- تمدن اسلامی
به تصریح ایشان، ما اکنون در مرحلهٔ سوم، یعنی ایجاد دولت اسلامی هستیم:
« امروز هم که بحمد الله نظام اسلامی به وجود آمده، تشکیل شده، ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعهٔ اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید ».۱۳۹۸/۰۲/۱۸
« ما جامعهٔ اسلامی نداریم، ما دولت اسلامی هم نداریم! از آن مراحل چندگانه ای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامی اش مانده ایم؛ بعد از دولت اسلامی نوبت جامعهٔ اسلامی است؛ ما این مراحل را در پیش داریم. ما توانستیم یک انقلاب اسلامی - یعنی یک حرکت انقلابی - به وجود بیاوریم؛ [بعد] توانستیم بر اساس آن، یک نظام اسلامی به وجود بیاوریم؛ خیلی خب، تا اینجا توفیق حاصل شده که خب خیلی هم مهم است؛ لکن بعد از این، ایجاد یک دولت اسلامی است؛ یعنی [ایجاد] تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور؛ ما در این قضیّه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم. البتّه معنایش این نیست که کسی احساس ناامیدی کند؛ ابداً؛ داریم پیش می رویم؛ با همهٔ مخالفت ها، با همهٔ کارشکنی ها، با همهٔ دهن کجی هایی که می شود، حرکت می کنیم و داریم پیش می رویم بلاشک. دلایل زیادی وجود دارد؛ لکن [هنوز] کار داریم، کار دارد؛ هنوز خیلی فاصله داریم تا اینکه بتوانیم یک دولت اسلامی به وجود بیاوریم. بعد که دولت اسلامی به وجود آمد، آن وقت تازه نوبت [ایجاد] جامعهٔ اسلامی است. خب، بنابراین باید مبارزه کرد عزیزان من ». ۱۳۹۶/۰۶/۰۶
رهبر انقلاب، مرحلهی سوم را که اکنون در آن قرار داریم، «تشکیل دولت اسلامی» یعنی تشکیل دولتی براساس الگوها و معیارهای کاملاً اسلامی خواندند و افزودند:
تا وقتی این مرحله بهطور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعهٔ اسلامی» نمی رسد و در این صورت، موضوع سبک زندگی اسلامی نیز صرفاً در سطح گفتمان سازی در جامعه باقی خواهد ماند. ۱۳۹۵/۰۲/۰۶
اما شاخصه های دولت اسلامی چیست؟. رهبری در این خصوص می فرماید:
« اوّلین شاخص دولت اسلامی، شاخص اعتقادی و اخلاقی است - بخصوص در مسئولان رده های بالا - سلامت اعتقادی، سلامت اخلاقی، سلامت عملكردی كه از اعتقاد درست و نگاه درست به حقایق جامعه ناشی می شود.
شاخص دوّم دولت اسلامی، مسئله خدمت به خلق است؛ روحیّه خدمت، كه این گفتمان اصلی دولت اسلامی همین خدمت است؛ اصلاً فلسفه وجود ما جز این نیست؛ ما آمده ایم خدمت كنیم به مردم و هیچ چیز نباید ما را از این وظیفه غافل كند.
شاخص سوّم دولت اسلامی، مسئله عدالت است. بنده بارها عرض كرده ام، معتقد نیستم به پیشرفتِ بدون عدالت ». ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، معیار دولت اسلامی را، اسلامی عمل کردن می داند:
« بار الها! به ما خفتگان توفیق بیداری عنایت فرما و حکام کشورهای اسلامی را به خود آر که با معیارهای اسلامی بر مسلمانان حکومت کنند و بت های نفس و طاغوت را در هم شکنند ». [ صحیفه نور جلد 17 صفحه 31. ]
امام راحل یکی از خصوصیات مسؤول در دولت اسلامی را، حکومت بر قلب معرفی می کند:
« من لازم می دانم که به شما آقایان که در رأس بعضی از کشورهای اسلامی هستید نصیحت کنم. شما کوشش کنید که حکومت بر قلوب کشورهای خودتان بکنید، نه حکومت بر ابدان، و قلوب از شما کناره بگیرند. مسلمین اگر بخواهند موفق بشوند و از زیر تعهدهای اجانب و سلطه آنها بیرون بیایند، حکومت های آنها باید کوشش کنند که قلوب ملت خودشان را به دست بیاورند. حکومت بر قلوب، یک حکومت شیرین است، به خلاف حکومت بر ابدان که قلوب با آنها نباشد ... زمان طاغوت دل ها همراه نبود و مردم با ابدان به زور همراهی می کردند و در این زمان دل ها همراه است و حکومت بر دل هاست. رئیس جمهور ما بر دل های مردم حکومت می کند و نخست وزیر ما و مجلس ما همه بر دل های مردم حکومت می کنند ... این برای این است که دراین کشور، اسلام حکومت می کند و حکومت این کشور حکومت بر ابدان نیست، حکومت بر قلوب است. قلوب مردم با کسانی که در این کشور حکومت می کنند همراه است و ملت است که حکومت می کند ».
[ صحیفهٔ نور، ج ۱۴، ص ۱۱۷. ]
این خط و نشان خمینی کبیر است برای معین کردن مسؤول اسلامی و مسؤول طاغوتی. مسؤول در دولت اسلامی بر قلب ها حکومت می کند و مسؤول در دولت طاغوتی، صرفا بر بدن مردم.
فروتنی و تواضع در برابر مستضعفین و مردم و گردن افرازی در برابر مستکبرین، از دیگر شاخص های معرفی شده توسط امام عظیم الشأن است:
« من امیدوارم که شما همه تان همین طوری که سیره انبیا بوده است، که سیره انبیا برای این بوده است که در مقابل طاغوت محکم می ایستادند و در مقابل ضعفا و فقرا و مستضعفین و مستمندان فروتن بودند ».
[ صحیفه نور، جلد 16، صفحه 268. ]
بیانگذار نظام اسلامی، در بیانی دیگر همانند رهبر انقلاب، « خدمت به مردم » و « تحت فشار قرار ندادن آنها » را، جزو مهمترین شاخص های دولت اسلامی به شمار می آورد:
« استانداری ها موظفند به اینکه تمام افرادی که در حیطه فرمان آنها هست تحت نظر داشته باشند. تمام این افراد خدمت باید بکنند، خدمتگزار هستند، استاندارها خدمتگزار هستند، خدمت اینها بالاتر است، مسؤولیت اینها هم بالاتر است، باید اینها خدمت به مردم بکنند و توجه کنند که مبادا یک وقت یک کسی احتیاج به استاندار داشته باشد نتواند او را ببیند، این همان طاغوت است که نمی گذارد اینطور بشود. اگر بنا باشد که حالا هم باز این تشریفاتی که در آن زمان بود باشد، نمی شود که ما جمهوری را اسلامی حساب کنیم. البته نظام، لازم است و هرج و مرج نیست، لکن زیاده روی کردن و مردم را تحت فشار گذاشتن، این یک مسأله غیراسلامی است. همه استاندارها موظفند که در این محلی که می روند، نسبت به همه کسانی که زیر دست او هستند، توجه داشته باشد که مبادا یک وقتی بر خلاف موازین اسلامی واقع بشود ».
[ صحیفه نور، جلد 16، صفحه 244 - 245. ]
آنچه گذشت، بخشی از بیانات امامین انقلاب در مورد دولت اسلامی است که البته به تصریح رهبر انقلاب، هنوز خیلی برای رسیدن به آن فاصله داریم.
یکی از علل این فاصله، مقاومت برخی از مسؤولین در قبال پذیرش سبک حکمرانی اسلامی، و به تعبیر امام راحل سیرهٔ انبیا و معیارهای اسلامی است.
برخی از مسؤولین هنوز مثل دوران طاغوت گمان می کنند که ارباب هستند و مردم رعیت. هنوز ارزش خدمت به مردم را نمی دانند و نو به نو مردم کوخ نشین و مستضعف را تحت فشار قرار می دهند. خصوصیاتی که طبق فرمایش امام انقلاب، عملکردی غیر اسلامی و طاغوتی است.
گمان نمی کنم مسؤولی در مرکز استان خراسان جنوبی باشد که مطالبهٔ دو ماهه و همه جانبهٔ مردم بشرویه را نشنیده باشد و از آن بی اطلاع باشد. مطالبهٔ افزایش زمین مسکونی که نه تنها منطبق بر جغرافیای منطقه است، بلکه مطابق با دستور وزیر محترم نیز می باشد. مطالبه ای که امام جمعه محترم، شورای شهر و شهردار محترم، فعالین مطالبه گر و عموم مردم، پای کار آن آمده اند.
مطالبه ای که مخالفت با آن بر منطق انقلابی و اسلامی استوار نبوده و طبق فرمایش امامین انقلاب بر آمده از مسؤولینی است که در برابر اسلامی شدن مقاومت می نمایند.
استاندار محترم، جناب آقای قناعت، مدیر کل محترم راه و شهرسازی، جناب آقای داعی، و همه مسؤولینی که در این خصوص مخاطب مردم هستید، حقیر شما را برحذر می دارم از اینکه با رفتارهای نسنجیده و دیکتاتور مئابانه بخواهید مردم را نسبت به دولت خدوم و نظام اسلامی دلسرد کنید. برحذر می دارمتان از اینکه بخواهید با فشار بر مردم و ترک خدمت به آنان که وظیفهٔ ذاتی شما است، در مقابل تحقق گام سوم تمدن سازی، یعنی تشکیل دولت اسلامی، بایستید. برحذر می دارمتان از اینکه مردم بخواهند حق خود را طبق اصل بیست و هفتم قانون اساسی، مطالبه نمایند.
و مسؤولین محترم شهرستان بشرویه را برحذر می دارم از اینکه صرفا در نامه نگاری ها و کلیپ ها از مطالبهٔ به حق مردم حمایت کنند و بدون عزم لازم، از هزینه دادن و سفرهای لازم به تهران و ... خودداری بورزند.
و اما مردم شریف و بزرگوار شهرستان بشرویه،
امام خامنه ای عزیز راه رسیدن به دولت اسلامی که زمینه ساز تشکیل تمدن اسلامی و ظهور حضرت حجت روحی له الفداء است را، مطالبه گری با تمام توان معرفی می کند.
اگر خسته شویم و دست از مطالبه بکشیم، به شما نوید می دهم که دیری نمی گذرد که در حقی دیگر از حقوق خود باید عقب نشینی کنید و رفته رفته نابودی خود را نظاره گر باشید. کوتاه امدن من و شما در قبال این حق مسلم و این دادخواهی، بیانگر ضعف و ناتوانی ما است که در مطالباتی همانند جادهٔ بجستان، کاهش ناجوانمردانهٔ هزاران هکتاری از مساحت بشرویه و الحاق آن به شهرستان مجاور، محکوم به کوتاه آمدنیم. در این صورت آیا عاقبت خوشی برای شهرستان مشاهده می شود؟.
تقاضای حقیر از مردم شریف بشرویه این است که تا احقاق کامل حق خود در این زمینه، از پای ننشینند که احقاق این حق، مسیر احقاق حقوق دیگر را هموار می کند و عدم احقاق این حق، مسیر احقاق حقوق دیگر را سد خواهد کرد.
حقیر بر اساس وظیفهٔ ذاتی خود آنچه شرط بلاغ بود، به عرض رساندم و خود پیشاپیش، پیگیر هستم.
شنبه
۱۴۰۱/۶/۱۹
@mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم
عدالتِ زیرساختی
رهبر معظم انقلاب در بند دوازده قانون سیاستهای کلی برنامه چهارم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ـ امور فرهنگی، علمی و فناوری، « تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعی و ایجاد فرصتهای برابر » را لازم و جزء وظایف لازم مسؤولین معرفی کرده است.
در حال حاضر در یکی از روستاهای استان ایلام هستم. روستای تلخابِ شهرستان بدره.
در جوار این روستا یکی از بزرگترین سدهای کشور به نام « سیمره » بر روی رودی به همین نام وجود دارد که آب های جمع شده در دریاچهٔ این سد، توربین های سه گانهٔ نیروگاه بزرگ آن را به گردش در می آورد و ۴۸۰ مگاوات تولید برق می کند.
این روستا که در کنارش درآمد ده ها میلیاردی از طریق سد و نیروگاه آن، حاصل می گردد، متأسفانه زیرساخت اپراتور همراه اول در آن، به شدت ضعیف است. در عصر فیبرهای نوری که به روستاهای دوردست و صعب العبور هم رسیده است، محرومیت روستایی در جوار یکی از بزرگترین سدهای کشور از اینترنت پرسرعت، خود حکایتی عجیب است. اکنون که این متن را می نویسم، نشان اینترنتِ همراه اول در این منطقه، با حرفِ « E » نشان داده می شود. این مشکلِ چندین و چندسالهٔ این منطقه است.
چرا همراه اول نباید زیرساخت های لازم را فراهم آورد؟. چرا مسؤولین سد و نیروگاه پیگیر حل این معضل نیستند؟. چرا بزرگان و مسؤولین محترم روستا، حل این مشکل را پیگیری نمی نمایند؟. چرا فرماندار محترم و نمایندهٔ محترم مجلس، کوششی در این خصوص نمی نمایند؟.
مگر این مردم کوخ نشین ولی نعمتان شما مسؤولین نیستند؟. مگر تمام هویت و هستی شما مسؤولین، از قِبَل همین مردمِ مستضعف نیست؟. چرا این مردم باید رنج بکشند و کسی عین خیالش نباشد؟. چرا صرفاً در زمان انتخابات این مردم مهم و سرنوشت ساز می شوند و پس از آن دیگر نقشی و جایگاهی ندارند؟.
در دولت مردمی جناب آقای رئیسی، این بی توجهی ها قابل پذیرش نیست و مسؤولین مربوطه باید تلاش کنند در اسرع وقت، مشکل مزبور را مرتفع سازند.
سخنان بنیان گذار انقلاب اسلامی را به تمام مسؤولین گوشزد می نمایم که در وجه تمایز مسؤولین در دوران ستمشاهی و مسؤولین در دوران نظام اسلامی فرمود:
« آنها همه خدمت شان را برای کاخ نشینان کرده اند و شما خدمت تان را برای کوخ نشینان ». [ صحیفه نور، جلد 17، صفحه 259 ]
در نگاه مرحوم امام، اگر به این مردم مستضعف و کوخ نشین خدمت نکنید، هیچ فرقی با رژیم سابق ندارید و این حق مردم است که از شما تبرّی جویند.
مسؤولین باید بدانند که سرمایهٔ اصلی کشور، همین کوخ نشینان هستند که امام راحل در موردشان فرمود:
« دنیا به شما نظر دارند ... نه به اینهائی که در کاخ می نشینند. کوخ نشین ها هستند که مؤونه این مملکت و سرمایه این مملکت است، نه آن کاخ نشین ها. خداوند این کوخ نشین ها را برای ما حفظ کند ». [ صحیفه نور، جلد 10، صفحه 85. ].
این پیرِ فرزانه، در وصیت نامهٔ الهی _ سیاسی خود، دغدغهٔ همیشگی خود را به شما مسؤولین محترم، اینگونه منتقل نموده است که:
« به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیاء نعم همه هستند و جمهوری اسلامی ره آورد آنان و با فداکاری های آنان تحقق پیدا کرد و بقاء آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگزار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید ». [ صحیفه نور، جلد 21، صفحه 181 - 182 ]
امید است که مسؤولین محترم با توجه به رهنمودهای امامین انقلاب، در اسرع وقت به رفع این مشکل پرداخته، و خدمت به مردم بزرگوار و شریف این روستا را در پروندهٔ کاری خود در پیشگاه الهی به ثبت برسانند.
ما هم در کنار مردم شریف منطقه، منتظر خبرِ خوش حل شدن این مشکل هستیم.
شنبه
۱۴۰۱/۶/۱۹
@mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم
منم هستم
در روزهای اخیر اتفاقات بزرگ و قابل توجهی در عرصه ملی و بین الملل حادث شد، اما در این میان جان باختن سرکارخانم مهسا امینی، مورد توجه قرار گرفت و اتفاقات دیگر به محاق رفت.
در این خصوص زیاد می شود گفت و شنید، از جوانب مختلف می شود مورد بررسی قرار داد، می شود یادداشتی مفصل با سرفصل های متعدد به تحریر درآورد، اما اکنون تنها می خواهم از جنبهٔ رسانه به این واقعه نگاهی بیندازم.
بگذارید خاطره ای بگویم:
سال ها قبل که در حجره ها زندگی می کردیم، هر از چند گاهی، یک تب فراگیر میان بچه ها شایع می شد. مثلا در دوره ای تبِ خریدن ضبط های کوچک ( واکمن ) وارد مجموعه شد. آنانی که برای خود و درس و بحث ارزش قائل بودند، این خرید را در همان راستا توجیه می کردند. می گفتند: فلانی، می خواهم واکمن بخرم که صدای استاد را ضبط کنم و بعد کلاس گوش دهم. می گفتم: این دلیل موجب شد واکمن بخری، یا اینکه تصمیم به خرید واکمن گرفته ای و اکنون برا آرام کردن وجدان خود چنین می گویی؟. واقعا تفاوت مهمی است میان این دو. و گذر زمان ثابت کرد که آن خرید، نه به خاطر دلایل تراشیده شده، بلکه به خاطر مبتلا شدن به همان تب بود.
داستان فضای مجازی در کشور ما نیز چنین است، یک تب است، آن هم از نوع واگیردار و سرایت کننده اش. آنانی که مبالاتی ندارند که هیچ، سخنی با آنان نیست، اما انانی که انقلابی اند و مذهبی و ...، وقتی در برابر این سؤال قرار می گیرند که: چرا در فضای مجازی هستی؟، آنقدر پاسخ های فلسفی و سیاسی و روانشناسانه دارند برایت که می توانند کتاب بنویسند. جهاد تبیین و افسران جنگ نرم بودن و پاسخ به شبهات و .... . اما واقعیت این است که همهٔ اینها هذیان های همان تب است.
اکثر مذهبی ها و انقلابی ها، برای حضور در فضای مجازی، هیچ توجیه منطقی ندارند و دلیل حضورشان صرفا جو جامعه است و خواستهٔ دلِ اینان که ما هم حاضر باشیم، همین.
به همین دلیل است که قواعد کار در این فضا را نیاموخته و اساسا گوش شنوایی هم برای آموختنش ندارند، از مادر با تخصص فضای مجازی متولد می شوند اصلا.
و به همین دلیل است که در هر مطلبی که مساله داغ فضای مجازی است، احساس می کنند که باید ورود پیدا نموده و سخنی بگویند. اما متاسفانه همین احساس تکلیف هم غالبا به خاطر عقب نماندن از قافله است و نه احساس تکلیف.
نمونه و مصداق بارز این کار، احساس تکلیف های مذهبی ها و انقلابی ها در مورد قضیه سرکار خانم امینی است که حتما باید بنویسند و سخنی بگویند.
حجم اتفاقات ملی و بین المللی که در این چند وقت رخ داده،آنقدر زیاد است که می توانند موضوع بحث های ممتدی قرار گیرند. در همین گیر و دار اتفاقی می افتد و خانمی از دنیا می رود ( فارغ از تأیید یا عدم تأیید چنین رفتاری از سوی پلیس و فارغ از موضع گیری علیه یا له گشت ارشاد ). دشمنان خارج نشین و منافقان داخلی گزینهٔ مناسبی برای پرداختن به آن و ضربه زدن می یابند.
در این میان هم برخی از انقلابی ها برای عقب نماندن از قافله، احساس تکلیف نموده و از این قضیه داستان ها سراییدند و برای « از دست رفتن سرمایهٔ اجتماعی نظام » به سوگ نشستند و عده ای گفتند که نه برای اربعین که برای خانم امینی سیاه پوش شده اند و وَ وَ وَ.
بزرگوار انقلابی، اگر تو نگران سرمایهٔ اجتماعی نظام هستی، اگر تو نگران اجرای عدالت یا قانون هستی، و اگرهای متعدد دیگر، لطفی کن و سکوت کن و در زمینی که دیگران تعریف کرده اند بازی نخور.
« مشایة الأربعین » که تمام رسانه های بین المللی در موردش خفه خون گرفته اند، « پیوستن ایران به پیمان شانگهای » که تحریم ها را تا حدود قابل ملاحظه ای کم اثر می کند و کشور را در حوزهٔ صادرات و واردات در مسیر نوی قرار می دهد و به شدت امیدزا است، « سفر هیئت عریض و طویل اقتصادی خارجی به کشور » که می تواند راهگشا در برخی از مسائل باشد و امیدآفرین نیز هست، « مدال آوری کشتی گیران سربلند کشور » که باعث غرور ملی می گردد، مواردی است که با پرداختن بدان و تبیین آن، می توان برای نظام سرمایه های اجتماعی فراهم آورد.
در بسیاری از موارد اگر مذهبی ها و انقلابی ها ورود پیدا نکنند، آن مسأله تبدیل به یک معضل اجتماعی نمی شود. و البته متخصص فضای مجازی بودنِ اینان و احساس تکلیف عجیبی که در تبیینِ همۀ موضوعات دارند، مانع بازی نکردن در زمین ترسیم شده توسط دیگران می شود. دشمنان مجازی زنده اند، چون اینان احساس تکلیف می کنند.
حقیر در مقام توجیه عملکرد ارگانی نیستم و اتفاقا نقدهای جدی در این زمینه دارم، اما « زمانشناسی برای طرح مسأله » ایجاب می کند در هیاهو سخن نگویم که آب گل آلود، آب زلال را می بلعد.
سیرهٔ مستمرهٔ رهبری حکیم در اکثر اتفاقاتِ دارای بعد منفی اجتماعی این است که با صبر و فروکش کردن تاب و تب ها، موضع گیری می نمایند و خوب است ما هم کمی بیاموزیم.
اگر شما نگران نظام و ... هستید، بگذارید فضا کمی آرام شود، آنوقت مواضع و نقدهای خود را بنویسید و بگویید.
دوستان بزرگوار انقلابی، باور بفرمایید اگر در هر مسأله ای ورود پیدا نکرده و سکوت کنید، لطمه ای به نظام و انقلاب وارد نمی شود که هیچ، حتی از برخی از آسیب هایی که از سمت و سوی انقلابی ها متوجه نظام می شود نیز خلاصی می یابد.
در داستان خانم میترا استاد که توسط شوهرش آقای نجفی، شهردار تهران، به ضرب چند گلوله در خانه اش کشته شد، هر چه انقلابی ها فریاد زدند که حقوق زن و عدالت و .... - که البته فریاد حقی بود -، اما به دلیل دفاع نکردن گروه مقابل و سکوت در برابر حملات انقلابی ها، هیاهوی به حق انقلابی ها به زودی فروکش کرد و متن جامعه با انقلابی ها همراه نشد.
دوستان بزرگوار، لطفا احساس مسؤولیت نکنید که به هر شبهه ای پاسخ دهید. لطفا گاهی، فقط گاهی سکوت را هم امتحان کنید. لطفا با پاسخگویی شتابزده و عجولانه به هر شبهه و نقدی، در زمین دشمن بازی نخورید.
در بسیاری از مواقع بهترین پاسخ، سکوت و ندیدن مسأله است که به این واسطه هیاهوی کاذب فرو می نشیند و در یک فضای آرام می توان حقایق را به جامعه عرضه کرد.
در کشورهای غربی از جمله آمریکا، روزانه ده ها و صدها خشونت بر علیه زنان از مبادی رسمی مثل پلیس رخ می دهد و بعضا رسانه ها آن را به اشتراک می گذارند، اما چون آنان خودشان را موظف به پاسخگویی نمی دانند و سکوت می کنند، مسأله به زودی به فراموشی سپرده می شود.
حقیر ابدا با حل مسأله مخالف نیستم و اتفاقا کاملا با آن همراه هستم، و ابدا با برخی خشونت ها موافق نیستم، اما گاهی حل مسأله با سکوت واقع می شود و نه با سخنرانی.
لطفا با داشتن سواد رسانه ای، آب در آسیاب دشمن نریزیم.
شنبه
۱۴۰۱/۶/۲۶
@mahdi_domeiri
ایران و ظهور امام زمان.aac
32.93M
حجة الاسلام دومیری
سخنرانی شب شهادت امام رضا علیه السلام
مسجدالرضا علیه السلام شهرستان بشرویه
تحلیل وقایع اخیر ۱۴۰۱.۷.۵.aac
31.96M
حجة الاسلام دومیری
تحلیل وقایع اخیر کشور
۱۴۰۱/۷/۵
قسمت اول
بسم الله الرحمن الرحیم
هوشیار باشیم
اتفاقات اخیر در کشور که به دست اغتشاش گران رقم خورد و علاوه بر خسارات بسیار به اموال خصوصی و عمومی، باعث شده ده ها نفر جان شیرین خود را از دست بدهند، کام نه تنها ایرانیان متدین و وطن دوست، بلکه کام همهٔ مسلمین و آزادی خواهان را تلخ نموده است.
اگر چه بسیاری از سرگروه های اغتشاشات دستگیر و به دست عدالت سپرده شدند، اما این تصور که دشمن کوتاه آمده و دست از برهم زدن نظم و امنیت برداشته، خیالی است واهی.
استراتژی دشمن به خاطر سرکوب شدن در شهرهای بزرگ، بر این قرار گرفته که شهرهای کوچک را پر آشوب کرده و به اغتشاش بکشاند. این کار برای دشمن چند مزیت دارد:
یک: جغرافیای وسیع تری را درگیر آشوب می کنند.
دو: هنجارشکنی کرده و تابوی نجابت را در این شهرها می شکنند که لااقل برای اغتشاشات بعدی، راحتتر بتوانند اقدام کنند.
سه: تمرکززدایی ذهنی و عملیاتی از نظام و مأموران خدوم امنیت ساز.
چهار: باز بودن دست سردسته های اغتشاشات برای فرار از شهری به شهر دیگر در عین ایجاد اغتشاش.
پنج: ایجاد احساس ناامنی در تمام نقاط کشور، به گونه ای که مردم را مستأصل کرده و بدین واسطه نظام را مجبور به پذیرش حداقل هایی از خواسته های خود کنند، مثلا اختیاری بودن حجاب.
این نقشهٔ پلید زمانی وحشتناک تر می شود که هم زمان با شهرهای کوچک، بر آتش زیر خاکستر شهرهای بزرگ نیز بدمند و کشور را یکجا دچار اغتشاش و ناامنی روانی و جانی و ناموسی کنند.
لذا مسؤولین مربوطه در شهرهای کوچک باید به صورت جدی به این هشدار توجه کافی نمایند.
شهرستان بشرویه نیز از این نقشهٔ مستثنا نیست و تحرکات عده ای در روزهای گذشته، مؤید این نظر است که شهر ما نیز یکی از شهرهای هدفِ ایجاد آشوب است.
لذا لازم است افراد و ارگان های مسؤول، علاج واقعه را قبل از وقوع نمایند و هوشیاری شان را حفظ کرده و ارتقاء دهند.
از مردم بزرگوار و نجیب بشرویه نیز عاجزانه تقاضا می کنم که از رفتارهای شتاب زده و احساسی بپرهیزند و قبل از هر گونه اقدامی، از پدر فرهنگی شهر، امام جمعهٔ محترم حجة الاسلام زارعی کسب تکلیف نمایند تا طبق فرامین ایشان، یک دل و یک صدا و با رویکردی واحد و در کمال اتحاد بتوانیم این توطئهٔ مزوّرانه را در نطفه خفه کنیم بِعَونِ اللهِ تعالی.
چهارشنبه
۱۴۰۱/۷/۶
@mahdi_domeiri
ضرورت مجالس خانگی.aac
23.88M
ضرورت جلسات خانگی
۱۴۰۱/۷/۱۲
شب شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
🔹مـراسـم آغـاز امـامـت🔹
حـضرتمهـدی ارواحـنافـداه
🎙سخـنران:
حجـتالاسلام دومـیـری
(ادامه مبحث جلسه گـذشـته)
🎤 نــــــوای:
مادحین اهـل بـیـت
🗒زمـــــــان:
پنجشنبه 1401/7/14
📍مــکــــان:
حسیـنیه ربـاطـی
منتظـر حضـور شمـا هسـتـیم♥️.
🔰 ویژه خواهران
گروه فرهنگی بنات المهدی
@banat_almahdy
تحلیل وقایع اخیر ۱۴۰۱.۷.۱۴.aac
33.08M
حجة الاسلام دومیری
تحلیل وقایع اخیر کشور
۱۴۰۱/۷/۱۴
قسمت دوم
جلسه اولیاء و مربیان مدرسه امام رضا علیه السلام.aac
23.29M
استقلال طلبی نوجوان و چالش های والدین
حجة الاسلام دومیری
آموزشگاه امام رضا علیه السلام
پنجشنبه
۱۴۰۱/۷/۱۴
بسم الله الرحمن الرحیم
دورهمیِ خاصّ
همگی از مشکلات کشور مطلع ایم و سختی های پیش روی تحقق گام دوم را می دانیم و وقتی « ایجاد تمدن نوین اسلامی » از زبان امام جامعه به عنوان « هدف جمهوری اسلامی » تعیین می گردد، سختی ها و موانعِ به سامان رسیدن امورات کشور نیز، بیشتر و بزرگتر می نماید.
اغتشاشات اخیر نیز وضعیت کشور را حساس تر نموده و طبیعتا هوشیاری بیشتری را از سوی مسؤولین و مردم طلب می کند.
رهبر معظم انقلاب در این زمینه می فرماید: « ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. در همه بخش ها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است؛ این اگر بود، کارها راه می افتد؛ این اگر بود، بنبست ها باز می شود، شکافته می شود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم و باکیفیّت و مجاهدانه و انقلابی. انقلابی یعنی چه؟. بعضی خیال می کنند وقتی می گوییم انقلابی، یعنی بی نظم؛ نخیر، اتّفاقاً یکی از خطوط اصلی انقلابی گری، نظم است؛ منتها انقلابی، یعنی اینکه خودمان را سرگرم کارهای حاشیه ای و تشریفاتی و زرق و برقی و مانند اینها نکنیم ». ۱۳۹۶/۰۲/۱۰
در این بیان کوتاه هم کار جهادی توسط ایشان معنی می گردد و هم کار انقلابی.
سابقا در مورد دید و بازدید های بی مورد مسؤولین با یکدیگر که هم کاری است تشریفاتی ( غیر انقلابی ) و هم اتلاف وقت است ( غیر جهادی ) نوشته ام. اما گویا این در همچنان بر روی همان پاشنه می گردد.
در روز گذشته بازدیدی از این دست صورت گرفت و در آن کیک بریدند و دور هم خوش گذراندند.
رفتاری که با « کار فراوان، پر حجم و با کیفیت و مجاهدانه » که شاخصه کار جهادی در نگاه امام جامعه است، منافات دارد و به صورت واضح با این تعریف که « انقلابی یعنی اینکه خودمان را سرگرم کارهای حاشیه ای و تشریفاتی و زرق و برقی و مانند اینها نکنیم » صد در صد مخالفت دارد.
تا کی قرار است مسؤولین در عین مدعی انقلابی بودن و کار جهادی کردن، عملاً با هر دو مورد مخالفت کنند و فرموده های ولی الهی جامعه را پشت گوش اندازند؟.
و تأسف و افسوس بسیار از اینکه در این دیدار، مسؤولین طراز اول شهرستان نیز حضور داشته و دارند.
آقایان مسؤول،
بهتر نیست جای این کارهای تشریفاتی بی فایده، بیشتر به فکر حل معضلات این جامعه باشید؟.
خوبتر نیست که جای این اتلاف وقت ها، بیشتر به وظایف خود عمل کنید؟.
نیکتر نیست که جای این دور همی های بی فایده و مضحک، هر کدامتان لَختی با خانواده محرومی بنشینید و دست نوازش بر سر یتیمی بکشید؟.
حضرات، می توان از شما خواهش نمود که در ساعت غیر اداری به این کارهای تشریفاتی بپردازید و از وقت خانوادهٔ خود بزنید، و در ساعت اداری که از پول همین مردم برای آن حقوق دریافت می کنید، برای کارهای بی ثمر استفاده نکنید؟
حقیر با کمال قدردانی از همهٔ مسؤولینی که کار جهادی و انقلابی را سرلوحه فعالیت های خویش قرار داده اند، جداً نسبت به این امور که با هر توجیهی، تخطّی واضح از رهنمودهای امام جامعه است، هشدار می دهم و در برابر آن می ایستم.
این کشور آنقدر کارِ بر زمین مانده دارد که مسؤولین نخواهند با خاله بازی های کودکانه، وقت ها را هدر بدهند و امروز را به فردا بکشانند که رهبری فرمود: « ما هرجا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم و هرجا از انقلابیگری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم و ناکام شدیم؛ این یک واقعیّتی است... هرجا انقلابی بودیم، جهادی حرکت کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا کوتاهی کردیم و غفلت کردیم، عقب ماندیم ». ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
تنها با کارِ حقیقی و غیر نمایشی می توان به سؤالات و اعتراضات جامعه پاسخ گفت که البته وادار کردن مسؤولین تشریفاتی به ترک کارهای نمایشی، وظیفه مردم و مطالبه گری است که امام خامنه ای حفظه الله فرمود: « مطالبه گری کنید و از مسئولان بخواهید که کار جدی بکنند؛ یکی از کارهایی که شماها می توانید بکنید این است؛ شما بر حذر بدارید مسئولان را از کارهای نمایشی؛ از آنها بخواهید کارهای جدی و واقعی انجام بدهند ». ۱۴۰۱/۲/۷
سه شنبه
۱۴۰۱/۷/۱۹
@mahdi_domeiri
تحلیل وقایع اخیر ۱۴۰۱.۷.۱۹.aac
32.62M
حجة الاسلام دومیری
تحلیل وقایع اخیر کشور
۱۴۰۱/۷/۱۹
قسمت سوم
جلسات خانگی و تربیت فرزند ۱۴۰۱.۷.۱۹.aac
13.32M
حجة الاسلام دومیری
جلسات خانگی و تربیت فرزند
سه شنبه ۱۴۰۱/۷/۱۹
بسم الله الرحمن الرحیم
ولایتمداری از حرف تا عمل
در روز گذشته، امام جمعه محترم شهر بشرویه، گلایهٔ تندی نسبت به برنامه ریزی سفر معاون گردشگریِ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، در خطبه های نماز جمعه روا داشتند که عکس العمل های متفاوتی را موجب شد.
چند نکته:
۱- حضرت آقا در تاریخ ۱۳۹۲/۹/۱ فرمود:« ما گفتیم مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون مهم پیوست فرهنگی داشته باشد، معنای آن این است كه یك حركت اساسی كه در زمینه اقتصاد، در زمینه سیاست، در زمینه سازندگی، در زمینه فنّاوری، تولید، پیشرفت علم میخواهیم انجام بدهیم، ملتفت لوازم فرهنگی آن باشیم ».
شهر بشرویه از این قاعده مستثنا نیست و پدر فرهنگی شهر نیز امام جمعه محترم است. طبیعی است که هر کاری که قرار است در شهر صورت پذیرد، باید با اطلاع ایشان باشد و رعایت این اصل، بروز و ظهور یکی از اصول ولایت مداری است.
۲- بحث گردشگری یکی از اموری است که اصل و اساس آن فرهنگی است و دقیقا به همین دلیل باید نظر امام جمعه محترم در آن ملحوظ گردد.
حتی اگر با کج سلیقگی، گردشگری را از حوزه فرهنگ خارج دانسته و منحصر در اقتصاد کنیم، باز هم به دلیل فرمایش امام جامعه مبنی بر لزوم پیوست فرهنگی، باز هم باید نظرات امام جمعه محترم، مورد توجه قرار گیرد.
ادعای تحقق این مهم بدون دیدار مسؤولین مربوطه با ایشان، پوچ و بی اساس است.
۳- گردشگری به خصوص در شهرستان بشرویه دارای اهمیتی صدچندان است که فرهنگ اصیل اسلامی - ایرانی، با گوشت و پوست و خون مردم آن عجین شده است.
لذا به همین میزان، توجه به رهنمودهای امام جمعه محترم نیز صدچندان می گردد.
۴- اینکه امام جمعه محترم این مطالب را در تریبون نماز جمعه منعکس نمودند، به این دلیل است که مطالبه گری باید توسط مردم صورت پذیرد و شرط آن، اطلاع مردم از حقایق است. و تا زمانی که مردم واقعیت ها را ندانند، مطالبه ای نخواهند کرد و بدون مطالبه مردم، کاری از پیش نخواهد رفت.
پشت پرده ماندن این قضایا نه تنها کمکی به حل آن نمی کند، بلکه موجب می گردد وقت مطالبه گری بگذرد و دیگر نتوان کاری از پیش برد.
۵- دلیل اینکه چرا شخص امام جمعه محترم باید این مطلب را بیان کند که شائبه هایی داشته باشد؟، باید گفت:
به این دلیل که ما و شمایی که باید چنین مسأله ای را مطالبه کنیم، در خوابِ ناز به سر می بریم و پدر فرهنگی شهر مجبور است خود به عرصه وارد شود. اگر ما مطالبه گرانی به عملکردِ صحیحِ به هنگام بودیم، ایشان ناچار نمی شد چنین مطالبی را در خطبه های نماز جمعه بیان کنند. ما باید این مطلب را از مسؤولین مربوطه مطالبه نماییم.
۶- برآشفتن عده ای از این سخنان صریح و صحیح، به خاطر چه منافعی است که در تضاد با سخنان رهبری است؟. الله اعلم.
شنبه
۱۴۰۱/۷/۲۳
@mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزشِ بی پرورش
آموزش و پرورش یکی از مهمترین مراکزی است که تأثیر ( مثبت یا منفی ) آن بر سرنوشت جامعه، مستقیم و عمیق است
اهمیت جنبهٔ علمی آموزش و پرورش خود مسأله ای است مهم، و نیز اهمیت جنبهٔ تربیتی و پرورشی اش مسألهٔ مهم دیگری است. این هر دو جنبه، باید مورد بررسی و مداقه قرار گیرد و با خطکشِ « منظومهٔ فکری امامین انقلاب »، سنجیده و اندازه گیری شوند
امام عظیم الشأن انقلاب اسلامی، در وصیت نامهٔ الهی - سیاسی شان در مورد جایگاه حساس آموزش و پرورش و اهمیت آن و نقش تربیت و پرورش در سعادتمندی جامعه، می فرمایند:
« گرفتاری همه ما برای این است که ما تزکیه نشده ایم، تربیت نشدیم. عالِم شدند، تربیت نشدند، دانشمند شده اند، تربیتنشده اند تفکراتشان عمیق است، لکن تربیت نشده اند. آن خطری که از عالمی که تربیت نشده است و تزکیه نشده است بر بشر وارد می شود آن خطر از خطر مغول بالاتر است. غایت آمدن انبیا این تزکیه است، و دنبالش آن تعلیم. اگر نفوسی تزکیه نشده و تربیت نشده وارد بشوند در هر صحنه، در صحنه توحید، در صحنه معارف الهی، در صحنه فلسفه، در صحنه فقه و فقاهت، در صحنه سیاست، در هر صحنه ای که وارد بشوند، اشخاصی که تزکیه نشدند و تصفیه نشدند و از این شیطان باطن رها نشدند، خطر اینها بر بشر خطرهای بزرگ است»
رهبری معظم انقلاب در مورد بعد تربیت و پرورش و نقش آن در فرایند تمدن سازی، می فرمایند:
« آموزش و پرورش باید بتواند انسان هایی تربیت کند دانا باشند، توانا باشند، خردورز باشند، پارسا باشند، پرهیزکار باشند، پاکدامن باشند، کارآمد باشند، مبتکر باشند، شجاع باشند، اهل اقدام باشند، از دشمن نترسند، از تهدید نترسند، خواب رفتگی و غفلت پیدا نکنند؛ انسان های این جوری تربیت کند. این [طور] اگر شد، این کشور به همانی که بنده آرزو کردم و گفتم و وعده دادم و ان شاء الله خواهد شد، خواهد رسید؛ یعنی ما تا چند دهه بعد - آن روز من گفتم تا پنجاه سال که حالا چند سالش گذشته - مثلاً تا پنجاه سال دیگر [ به جایی می رسیم که ] هر کسی در دنیا بخواهد مرزهای جدید علم را به دست بیاورد، مجبور باشد فارسی یاد بگیرد. تربیت یک چنین انسان هایی، یک چنین جوان هایی، پایهٔ اصلی ایرانِ سربلند فردا است، پایهٔ اصلی تمدّن نوین اسلامی است. ۱۳۹۸/۰۲/۱۱
در یکی از مدارس ابتدایی شهرستان، برای نهادینه کردن نظم ( در راستای اهمیت به بعد تربیتی )، آنانی که دیرتر از ساعت مقرر وارد مدرسه شده اند را، در صفی جداگانه قرار می دهند که هم خودشان و هم دیگر دانش آموزان بدانند که اینان افراد بی نظمی هستند که اساسا در مقابل بعد تربیت، مقاومت به خرج می دهند و با این کارِ شایسته و کارشناسی شدهٔ مسؤولان مدرسه، این مقاومت شکسته شده،و اینان نیز به جرگهٔ افراد با تربیت وارد شده و منظم می شوند
آیا نباید به این مسؤولان فهیم جایزه داد؟.
آیا نباید برای شکستن غرور این نونهالان در ابتدای بالیدنشان، از مسؤولان مربوطه قدردانی کرد؟
آیا نباید به خاطر پامال کردن اعتماد به نفس این گل های نوشکفته، تشکرات وافره را راهی محضرشان کرد؟
آیا نباید به خاطر إعمال زیرکانهٔ تحقیر فرزندان مان، ممنون شان باشیم؟
ما کودکانمان را راهی مدرسه می کنیم که علم بیاموزند و تربیت شوند، همان تربیتی که امام جامعه به اهم مصادیق آن اشاره نموده است.
آیا با این تحقیر می شود نسلی شجاع تربیت کرد؟. آن هم تحقیر در سنین هفت و هشت سالگی که ابتدای ورود به عرصه جامعه و مدرسه است؟
آیا این تحقیر و شکستن غرور در این سنین، هیچ علاقه ای برای پرداختن به درس و بحث در این کودکان باقی می گذارد؟
پس از مدتی نیز این تحقیر شدن عادی می شود و حس سنگینیِ نگاه دیگران به یک انسانِ مرتکب ناهنجاری شده،از بین می رود و بزهکاری و ناهنجاری برای این کودک قبح خود را از دست می دهد و با افتخار مرتکب آن می شود و این نتیجهٔ مستقیم چنین تصمیمات فوق عاقلانه است
آنان که ذره ای با روانشناسی آشنایی دارند، می دانند که عنصر اعتماد به نفس، عنصر احترام، عنصر عزتمند بودن، عنصر تحقیر شدن و ...، تا چه میزان تأثیرات عمیقی روی افراد و سرنوشتشان دارد
آیا از دانش آموز تحقیر شده ای که عزت نفسش پامال گشته و غرورش له شده و اعتماد به نفسش به فنا رفته، می توان انتظار داشت که تحقق بخش « تمدن نوین اسلامی » باشد؟.
این حرکات نسنجیده و نفهمیده که بر آمده از کوته نظری است، چه تناسبی با نگاه تمدنی امام جامعه به این مراکز مهم دارد؟
و عجیب تر آنکه بسیاری از والدین در برابر چنین حرکاتی، روزهٔ سکوت گرفته اند و چنین سکوتی را افتخار می پندارند
باید مطالبه کرد و از مسؤولین امر خواست که در عین احترام به کودکان، مفاهیم ارزشی چون نظم را به آنان بیاموزند،که اگر توان جمع این دو را ندارند،إشغال کرسی مسؤولیت بی تقوایی است
امیدوارم این روند به زودی اصلاح شود
دوشنبه
۱۴۰۱/۷/۲۵
@mahdi_domeiri
تحلیل وقایع اخیر ۱۴۰۱.۷.۲۶.aac
28.06M
حجة الاسلام دومیری
تحلیل وقایع اخیر کشور
۱۴۰۱/۷/۲۶
قسمت چهارم
@mahdi_domeiri
مجالس خانگی و نورانیت.aac
14.24M
حجة الاسلام دومیری
جلسات خانگی و نورانیت
سه شنبه
۱۴۰۱/۷/۲۶
گام سوم تمدن سازی، ویژگی مسؤولین (۱).aac
22.31M
حجة الاسلام دومیری
گام سوم تمدن سازی، ویژگی مسؤولین (۱)