eitaa logo
مهدی جهان‌تیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
274 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ درباره تخصص‌های ویژه سردار قآانی چه می‌دانید؟/ چرا سپاه قدس قطعا موفق‌تر از قبل خواهد بود؟! ✔️رمزگشایی از رجز عملیات جوانمردانه علیه آمریکا ✍️سپاه و به خصوص نیروهای قدس یک فرمانده کاریزماتیک و بی‌نظیر را از دست داده اند. موضوعی که از هر طریق به آن نگاه کنید، خلل غیاب حاج قاسم سلیمانی احساس می‌شود. اما فرماندهی رسمی سردار اسماعیل قاآنی در جبهه مقاومت آغاز شده، و جامعه تحلیلی و امنیتی جهان اینک درباره چشم انداز آینده سپاه قدس وارد ارزیابی و تحقیقات گسترده شده است. درباره دوران جدید سپاه قدس نکات مهمی وجود دارد: 1️⃣ حاج قاسم با نظر خود، اسماعیل قاآنی را در سپاه قدس نگه داشت و پس از سالها هم رزم بودن در سپاه قدس، چندی قبل از شهادتش او را به عنوان گزینه مطلوب فرماندهی سپاه قدس معرفی کرده بود. به بیان دیگر تدبیر حاج قاسم برای آینده سپاه قدس، شخص اسماعیل قآانی بوده است. 2️⃣ اسماعیل قاآنی در نقطه عطف منطقه و سپاه قدس یعنی ایام جنگ 33 روزه در کنار این نیرو بوده و پس از آن در تمام نبردهای سپاه قدس از فلسطین تا سوریه و همه جغرافیای خاورمیانه حضور مستقیم داشته است. به معنای دیگر او سالهاست در میدان جنگ با آمریکا و اسرائیل حضور مستقیم عملیاتی دارد. 3️⃣ از محدود سوابق منتشر شده درباره اسماعیل قاآنی، مسئولیت های اطلاعاتی او در سپاه قابل توجه است. او در حالی وارد سپاه قدس شد که تجربه اطلاعاتی خود را وارد این مجموعه کرد. شاید بتوان او را از معماران یکی پیچیده ترین شبکه اطلاعاتی حال حاضر دنیا دانست. برای درک این موضوع، مطالعه آخرین گزارش رسمی سازمان اطلاعات آلمانی که چند ماه قبل منتشر شده، کفایت کند. در آن گزارش از اشراف اطلاعاتی سپاه قدس در قلب اروپا ابراز شگفتی شده بود و جالبتر آنکه در این گزارش رسمی آمده است که شبکه اطلاعاتی سپاه قدس بیشترین اشراف اطلاعاتی بر همه نهادهای اقتصادی و سیاسی رژیم صهیونیستی را در اروپا دارد. بی جهت نیست که یکی از تخصص‌های ویژه سردار قاآنی را «رژیم صهیوننیستی» می‌دانند. 4️⃣ سردار قاآنی در مراسم تودیع و معارفه خود، در رجزی قابل توجه اظهار داشت دشمن سردار سلیمانی را جوانمردانه خواهیم زد. در وهله اول این موضوع اوج برتری جوانمردی و اخلاقی یک رزمنده جبهه مقاومت را در برابر ارتش تروریستی آمریکا نشان می دهد. اما کمی دقت و لایه برداری از این کلید واژه جذاب، می‌تواند موید موضوعات دیگری هم باشد. در دل واژه جوانمردی، جنگیدن مردانه، شفاف و آشکار نهفته است. عملیات جوانمردانه یعنی شاهد دورانی از هماوردی شفاف‌تر و آشکارتر از گذشته جبهه مقاومت با آمریکا در سرتاسر منطقه خواهیم بود. در بند بعدی این نوشته ابعاد دیگری از این عملیات جوانمردانه گفته خواهد شد. 5️⃣ سردار قآنانی به علت سوابق امنیتی و اطلاعاتی سطح بالا و عدم حضور آشکار در رسانه ها، عنصری غیرقابل پیش بینی برای ارتش و سازمان اطلاعاتی آمریکا محسوب می شود. اما موضوعی که آمریکایی ها را بیش از پیش سردرگم می کند، غافلگیری در میدان نظامی و امنیتی در یک جبهه جدید است. آمریکایی ها به خوبی می دانند که علاوه بر عراق که اینک آسیب پذیرترین نقطه جهان برای آنها محسوب می شود، سردار قاآنی متخصص ویژه برخی از کشورهای غیر از عراق در منطقه است که ارتش و نهادهای آمریکا در آن حضور مستقیم و گسترده دارند. به بیان دیگر قاآنی قادر است در صورت لزوم و صادر شدن دستور، جبهه جدید و خطرناکی همتراز عراق در یک نقطه و یا نقاطی دیگر از خاورمیانه دربرابر آمریکا فعال کند. جبهه جدید نیز اگر قرار بر شکل گرفتن باشد البته مانند حمله به عین الاسد شفاف، آشکار و جوانمردانه خواهد بود. 6️⃣ اما سپاه قدس بعد از شهادت سپبهد قاسم سلیمانی قطعا موفق تر از قبل خواهد بود. زیرا رزمندگان بدون مرز این نهاد انقلابی از این پس پشتوانه برکات خون شهید سلیمانی را نیز با خود همراه دارند. این انگاره بر اساس سنت و لطف الهی قطعی است که شهید سلیمانی از سردار سلیمانی برای جبهه باطل خطرناکتر خواهد بود. @mahdi_jahantighi
🔴تحریم دامنه خبرگزاری فارس ذیل راهبرد «فشار حداکثری» آمریکاست 🔰مهدی جهان‌تیغی مدیر مسئول سایت جهان نیوز گفت: 🔸تحریم فارس نشانه مهمی از احساس شکست آمریکا از نتیجه اجرایی کردن بزرگترین و بی‌سابقه تر پروژه‌های عملیات روانی چند دهه اخیر علیه افکار عمومی ایران در ذیل راهبرد «فشار حداکثری» هست 🔹اینکه دشمن در کنار برنامه هسته ای، موشکی و منطقه ای ایران، آسیب رساندن به رسانه های انقلاب را نیز در برنامه تحریمی خود قرار می دهد، گویا این مساله است که جبهه رسانه ای انقلاب به یکی از ابزاری‌های قدرت جمهوری اسلامی تبدیل شده، و ایران در عرصه جنگ نرم نیز همانند یک قدرت بزرگ در برابر آمریکا عمل می کند. آمریکایی‌ها احساس می‌کنند آخرین حیاط خلوت‌های قدرت ساز آنها همانند فضای مجازی و رسانه ای توسط عوامل انقلاب اسلامی در حال آسیب‌های جدی هست و یا حداقل این رسانه‌ها مانع از اجرایی شدن بسیاری از پروژه‌های رسانه‌ای و عملیات روانی با بودجه های میلیون دلاری هستند. 👈مساله جالب اینجاست که آمریکایی اینک به این باور رسیده اند که جنگی خود آنها در نزدیک به سه سال اخیر در حوزه نرم و افکار عمومی با ایران آغاز کرده اند، تبدیل به ضد خود شده و ابزارهای وسیع آنها در تقابل نرم با جمهوری اسلامی نیز دیگر برای بازگرداندن صحنه کفایت نمی کند و باید اقدامات سخت افزاری داشته باشند. ادامه مطلب در👇 https://www.farsnews.ir/news/13981107000260 @mahdi_jahantighi
⭕️چرا میزان مشارکت واقعی در تهران بالاتر از آمارهای انتخاباتی دولت هست؟! ✍️انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی به پایان رسید که میزان مشارکت در کشور همچنان محل بحث و گفتگو است. بزرگترین اشتباه در تحلیل انتخابات اخیر تعمیم دادن دلایل کاهش مشارکت به عموم مردم است. به نظر می رسد که تحلیل علمی تر آن است که باید حداقل پانزده الی نهایتا بیست درصدی از جمعیت جامعه ایرانی که انتظار می رفت پای صندوق رای بیایید ولی نیامد را مورد بررسی قرار داد. تحلیل ذیل نیز بیشتر ناظر به این طیف است: 1️⃣علی رغم تلاش رسانه های چپ و راست برای خلق دو قطبی های سیاسی بزرگ ( اصولگرا، اصلاح طلب/ انتصاب، انتخاب و...) در انتخابات اخیر اما این دوقطبی ها چندان مورد توجه گسترده قرار نگرفت. چون علی رغم حضور قطب اصولگرایی، قطب اصلاح طلب در ضعف سیاسی و اجتماعی قرار داشت. اصلاح طلبان به علت عملکرد وحشتناک شان در دولت و مجلس عملا قادر به ایجاد تشکیل یک قطب انتخاباتی بزرگ و قوی رد برابر اصولگرایان نشدند. زیرا اصلاح طلبان اگر با تندترین چهره های افراطی خود نیز در صحنه انتخابات میشدند به علت انزوای اجتماعی ناشی از عملکردشان، قادر به خلق یک قطب پرجاذبه انتخاباتی نبودند. عدم حضور قوی اصلاح طلبان نیز ترسی برای برخی از مردم ایجاد نکرد که به خاطر تغییر وضعیت موجود به اصولگرایان روی بیاورند. از طرفی اصولگرایان نیز نتواستند یک جاذبه حداکثری و یا باور به تغییر گسترده در تهران خلق کنند. همه اینها به این معناست که برای بخشی از طیف خاکستری جامعه(همان بیست درصد از جامعه متمایل به رای دادن که اینبار حاضر به مشارکت نشد) ادبیات سیاسی فعالین دو جناح عمده کشور برای انتخابات اخیر مجلس، جاذبه خاصی خلق نکرده است. 2️⃣ علاوه بر عدم شکل گیری دو قطبی سیاسی، دو قطبی اجتماعی قوی نیز در انتخابات اخیر شکل نگرفت، زیرا افزایش مشارکت به خصوص در اقشار خاکستری بیش از آنکه بر مولفه های سیاسی استوار باشد بر دو قطبی های اجتماعی شکل می گیرد. در انتخابات اخیر خبر چندانی از حساسیت های هیجانی و اجتماعی طبقه ضعیف، متوسط و ثروتمند و یا بدنه متعصب اجتماعی مدافعان آزادی، توسعه مدنی و حتی بدنه متعصب عدالت طلب جامعه ایران، علائمی پررنگی از خود نشان ندادند. این هم البته از شاهکارهای دولت شراکتی اعتدال و اصلاح طلب است که توانسته ناامیدی را در همه طیف ها و طبقات اجتماعی به صورت همزمان ایجاد کند. این موضوع نشان می دهد که دولت روحانی بیش از هر دولتی دیگری به سرمایه اجتماعی انقلاب ضربه زده است! 3️⃣ اما از یک نکته ظریف و بزرگ در اینجا نباید غفلت کرد. بخش قابل توجهی از مردمی که در انتخابات شرکت نکردند، همان مردمی بودن که با حضور در تشییع میلیونی سردار سلیمانی نشان دادند که انقلاب هنوز زنده است. بنابراین کاهش حضور را نباید به کلیشه های همچون قهر سیاسی مردم از انقلاب ربط داد. پس مساله را چگونه باید تفسیر کرد؛ به نظر می رسد ما با یک رفتار هوشمند اجتماعی از طرف مردم روبه رو هستیم، رفتاری که می گوید با انقلاب می خواهد پیوندش را با تحمل بالاترین هزینه ها حفظ کند ولی نارضایتی از دولت و مجلس اعتدالی و اصلاح طلب فعلی را اصرار دارد که گویاسازی کند. از این منظر میزان مشارکت انتخاباتی مردم تهران بیش از میزانی است که گفته شده رای خود را در صندوق انداخته اند. زیرا جمعیت نزدیک به بیست درصدی از از جامعه نیز که در مقاطعی قبلا پای صندوق رای آمده و اینک نیامده، با یک قهر موقتی درصدد انتقال پیام به دولت و مجلس فعلی و صدالبته مجلس و دولت آینده است و در واقع با نیامدنش، مشارکت انتخاباتی کرده است! 4️⃣ انتخابات اخیر نشان داد، دولت روحانی و اصلاحات ضربه بزرگی به دموکراسی و صندوق رای کشور زده اند که امید می رود جریان انقلابی با حضور در مجلس و در ادامه اقدامات مثبت قوه قضاییه این دموکراسی و سرمایه اجتماعی را به صندوق رای کشور بازگرداند. اصولگرایان تنها با ارائه کارنامه موفق و واقعی کردن احساس تغییر در کشور می توانند این قشر را به صندوق رای برگردانند. موضوعی که اگر اصولگرایان در آن موفق شود، برخلاف هیجانات زودگذر دموکراسی خواهانه اصلاحات، به معنای واقعی به غنای بیشتر مردم سالاری در جمهوری اسلامی کمک کرده اند. @mahdi_jahantighi
⭕️ نگاهی به عملکرد سلبریتی های حزب اللهی در انتخابات مجلس/ فریاد انا رجل سیاسی برخی سلبریتی های جبهه انقلاب ✍️انتخابات مجلس شورای اسلامی در کشور به پایان رسید. در این میان چهره های اصلاح طلب در تهران کمتر از صدهزار رای آوردند و در کل کشور نیز اصلاح طلبان فقط بیست کرسی را بدست آوردند و این شورای ائتلاف اصوالگرایان بود که اکثریت قاطع کرسی های مجلس را بدست آورده است. در تهران نیز که محل تجمع عمده سلبریتی های حزب اللهی است ،آمار قابل توجه است. رای اکثریت جریانی انقلابی که شورای ائتلاف را حزبی، باندی و غیراصلح می نامیدند نیز تقریبا بالاتفاق رای بسیار پایینی کسب کردند. درباره عملکرد شورای ائتلاف در یادداشتی دیگر به آن خواهیم پرداخت ولی این نوشته تلاشی گذرا دارد به عملکرد جریان سلبریتی حزب اللهی که به نظر می رسد جریان انقلاب در اینباره نیاز به گفتگوهای صریح دارد. بخوانید: 1️⃣ همه سلبریتی های حزب اللهی را نمی توان در یک طیف قرار داد. ولی در یک نگاه کلی می توان به دو بخش آنها را تقسیم کرد. طیفی از این چهره ها علی رغم اینکه در عرصه سیاسی صاحب نظر بوده و یا حتی به بخشی از خروجی و یا حتی به بخشی از سازکار ائتلاف نقد داشتند، ولی سیاست ورزی مطلوب را نهایتا در حمایت از فهرست «وحدت» دیدند. 2️⃣ بخش دوم از سلبریتی ها حزب اللهی هم بخشی شان از ابتدا شورای ائتلاف اصولگرایان را باندی حزبی، غیر اصلح می دانستند و بخشی هم بعد از آنکه خود و یا دوستانشان در لیست شورای ائتلاف قرار نگرفتند، به یکباره یاد باندباز، حزبی بودن و ... شورای ائتلاف اصولگرایان افتادند. 3️⃣ اوج ماجرا درباره سلبریتی های حزب اللهی آنجا بود که هرکدامشان شروع کردند به ارائه یک لیست مجزا، مشترک و یا حتی فهرست کوتاه اختصاصی! بسیاری از این ها افراد متدینی هستند و قطعا محل رجوع مومنین و به خصوص جوانان حزب اللهی. بنابراین در اصل مشورت دادن و ارائه نظر تخصصی دادن این افراد محترم، بحثی نیست. 4️⃣ اما چند سوال درباره ارائه فهرست توسط برخی سلبریتی های حزب اللهی است. این چهره ها چگونه خود به تنهایی، تاکید می شود به تنهایی! به خود حق می دهند که فهرست انتخاباتی بدهند ولی مجموعی از افراد، احزاب رسمی سابقه دار و انقلابی، چهره های پیشکسوت انقلابی، بخشی از جوانان باسابقه درخشان انقلابی و... که در قالب ائتلاف شورای نیروهای انقلاب – بخوانید بزرگترین تشکل فعلی انتخاباتی جریان انقلابی در تهران و سطح کشور- حق نمی دهند که فهرست انتخاباتی بدهد؟! حال آنکه این تشکل از ماه ها قبل و با حضور ده ها چهره سیاسی و کارشناس سیاسی و انتخاباتی، صدها ساعت بحث و گفتگوی علمی، حضور صدها چهره موثر محلی، قشری و صنفی، طی کردن فرآیند بزرگ چندهزارنفری و از طریق رای گیری برای رسیدن به گزینه های مطلوب و نهایتا درنظرگرفتن همه محدودیت ها و مصالح و... وارد کارزار انتخاباتی شد. بنابراین چگونه یک سلبریتی حزب اللهی به تنهایی به خود حق اظهارنظر می دهد ولی به این گروه حق نمی دهد؟! مگر غیر از این است فردی که سراسر شورای ائتلاف را غیرمشروع و غلط اندر غلط می داند، در ضمیر باطن خودش خود را اصلح تر از همه این فرآیندها و حتی افراد می داند؟ جالبتر آنکه برخی از همین سلبریتی ها نه تنها فهرست انتخاباتی شورای ائتلاف را رد و منکوب کردند بلکه علاوه برای انتشار فهرست مجزا، خود را نیز به عنوان سرلیست معرفی کردند! 5️⃣ در فرآیند انتخابات کاندیدای اصلح نهایتا این فرد است که باید در درون خود به حجت شرعی برسد ولی اینکه حجت شرعی خودمان را به همه تعمیم و دستور بدهیم جای تامل دارد. ساده ترین موضوع این است که باید اخلاقا بسیار از دادن فتوا به دور باشیم! مساله جدی تر نیز است است که واقعا چند درصدد از سلبریتی های حزب اللهی به معنای واقعی، علمی و شرعی آن در جایگاه فتوا دادن انتخاباتی هستند؟! از سویی در یک قیاس ساده مشخص می شود که برخی از این سلبریتی های حزب اللهی پر سر و صدا، یک دهم سوابق و کارنامه مورد تایید انقلابی برخی از اعضای همین شورای ائتلاف را در کارنامه ندارند. از کنار احتیاط های اخلاقی برای خودبرتر نبینی که بگذریم، مساله، ساده شدن قضاوت کردن قابل تامل است. حال آنکه سخت ترین کارهای اسلامی و اخلاقی قضاوت کردن درباره دیگران است. بخش مهمی از انکار راحت سیاسی دیگران ریشه در همین بی احتیاطی در قضاوت کردن است. 🔹🔹پی نوشت: همه این نوشته به معنی بی نقص بودن شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و یا حتی رد برخی سهم خواهی‌ها و اعمال نظرات شخصی در فرآیند و یا خروجی لیست انتخاباتی آن نیست. @mahdi_jahantighi
⭕️ شورای ائتلاف نیروهای انقلاب برود یا بماند؟! ✍️در روزهای که برخی از فعالین و سلبریتی‌های حزب‌اللهی و یا شاخ‌های رسانه‌ای و توییتری جریان انقلاب پرستیژ انقلابی بودن را تافته جدا بافته بودن از از هر نوع تشکل و جریان سیاسی انقلابی و یا اصولگرایی می‌دانند، سخن گفتن عادلانه و واقع بینانه از عملکرد تشکل‌های همچون شورای ائتلاف نیروهای انقلاب بعد از پایان انتخابات مجلس حائز اهمیت و تکلیف آورتر است. دلیل این اهمیت نیز کاملا واضح است: 1️⃣ شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، بزرگترین تشکیلات انتخاباتی حال حاضر کشور در جریان اصولگرایی است. ضمن اینکه رضایت نسبی و عمومی از عملکرد این جریان در سراسر کشور اینک وجود دارد. 2️⃣ رصد رسانه‌ای جریان غیرانقلابی داخل و ضدانقلابی در خارج از کشور نشان که شورای ائتلاف را بزرگترین و اصلی ترین جریان پیش روی خود می‌بینند و بقیه فرع در سیاستگذاری هایشان هستند. 3️⃣ عملکرد این تشکل تاثیر مستقیمی در آینده سیاسی جبهه انقلاب و جریان اصولگرایی دارد. 4️⃣ ظاهرا قرار است که این تشکل همچنان ادامه پیدا کند و انتخابات ریاست جمهوری آینده از اصلی ترین کارویژه‌های آن خواهد بود. 5️⃣ عملکرد این تشکل در انتخابات مجلس محل طرح مباحث مختلفی میان نخبگان و فعالین سیاسی و انقلابی کشور شده که عدم گفتگو و تحلیل درباره شورای ائتلاف نیروهای انقلاب را اجتناب ناپذیر می کند. 🔻🔻شورای ائتلاف باشد و یا نباشد؟ حضور تشکلی که بتواند بخش زیادی از امور انتخاباتی جریان انقلابی و اصولگرایی را سازماندهی و نمایندگی کند یک امر عقلایی غیرقابل خدشه در سیاست ورزی است. حتی اگر این تشکل به طور صددرصد همه سلایق و گروه ها را نتواند در خود جای بدهد ولی اکثریت نسبی را در اختیار بگیرد، باز هم بودنش برای تدبیر سیاسی و کار انتخاباتی لازم است. زیرا عدم حضور چنین تشکیلاتی مساوی با تشدد و تجزیه غیرقابل مهار جریان انقلابی و شکست خواهد شد. از سویی با توجه به انتخابات پیش روی ریاست جمهوری که لزوم وحدت حداکثری در آن از انتخابات مجلس هم بیشتر و هم سخت تر است، ادامه حضور چنین تشکلی را بدیهی‌تر می‌کند. بنابراین مساله اینک بدون یا نبودن آن نیست بلکه بیشتر باید درباره چگونه بودنش بحث کرد. 🔻🔻عملکرد شورای ائتلاف چگونه بود؟ برگزاری ده ها نظرسنجی در نقاط مختلف کشور، مدیریت صدها کاندیدای واجد شرایط برای قرار گرفتن در یک مکانیزم مشخص و متعهدشدن به فرآیند رسیدن به کاندیدای نهایی و پذیرفتن خروجی آن شاید بزرگترین کار و تدبیر سیاسی قبل از شروع انتخابات مجلس 98 بود. بنابراین مهمترین کارکرد موفقیت آمیز شورای ائتلاف، نظم بخشی به اکثریت حوزه های انتخابیه کشور و معرفی کاندیدای واحد و زمینه سازی بزرگ برای پیروزی حداکثری در سطح کشور بود. زیرا پیروزی اخیر در صورت نبود یک تشکل مرکزی که ضمن از بین بردن تشدد، سبب ایجاد وحدت و نظم در جریان اصولگرایی بشود، ممکن نبود. 🔻🔻آیا شورای ائتلاف بدون ضعف بود؟ پاسخ به این سوال کلیشه ای کاملا مشخص است. شورای ائتلاف قطعا ضعف های ریز و درشت داشته و باید به آن پرداخته شود ولی نکته اساسی این است که نباید فراموش کرد که این شورا به نسبت تشکل های قبلی اصولگرایان با فرآگیری بیشتر، مکانیزم علمی تر و شفاف تری همراه بود. بنابراین با همه نقدها به شورای ائتلاف چه محتوایی و چه ساختاری، یک گزاره قطعی وجود دارد و آن اینکه این تشکل بزرگ سیاسی در کسب پیروزی انتخاباتی -به دست آوردن اکثریت کرسی های مجلس- برای جبهه انقلاب بسیار موفق کرده است. 🔹🔹پی نوشت: به زودی به نقاط ضعف شورای ائتلاف و چگونه بودن آن خواهم پرداخت. انشاالله @mahdi_jahantighi
⭕️ آمار اصلی تلفات حمله موشکی به عین الاسد لو رفت ✍️ کمی واکاوی برخی شواهد و کدها از تحرکات نظامیان آمریکا در منطقه نشان می دهد که حملات موشکی ایران به پایگاه عین الاسد، هزینه ای بالاتر از ده‌ها کشته نیروی نظامی برای این کشور داشته است. برای درک این موضوع کافیست به چند اقدام نظامی هفته‌های اخیر آمریکا بیشتر توجه کرد. 1️⃣ آمریکا در عراق ابتدا چند پایگاه نظامی کوچکتر خود را تعطیل و تجهیزات و نیروهای نظامی آنها را به پایگاه‌های بزرگتر یعنی عین الاسد و اربیل منتقل کرد. با توجه به اینکه ایران بزرگترین و پیشرفته‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه (عین الاسد) را توانسه به صورت قابل توجهی مورد هدف قرار بدهد، بنابراین پایگاه‌های کوچکتر لقمه بسیار راحتی برای ایران به شمار می آیند. به تعبییر دیگر محاسبه آسیب‌های عین الاسد به آمریکایی ها نشان داده که پایگاه های کوچکتر خیلی راحت قابل نابود شدن هستند. از سویی دیگر ورود تجهیزات نظامی جدید و انتقال تجهیزات پایگاه های کوچکتر به عین الاسد خود می تواند نشانه‌ای از تلاش برای ترمیم نظامی و تجهیزاتی عین الاسد پس از نابودی بخش قابل توجهی از تجهیزات و تاسیسات آن در جریان حمله موشکی ایران باشد. 2️⃣ استقرار سامانه دفاعی پاتریوت در «عین الاسد» الانبار و «الحریر» اربیل و همچنین تلاش برای نصب این سامانه در نقاط دیگر عراق، خود به تنهایی نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها بعد از حمله موشکی به عین الاسد متوجه شده‌اند که برای مقابله با موشک‌های ایرانی ضعف نظامی قابل توجه داشته و توانمندی موشکی ایران به گونه‌ای است که نیازمند نصب پیشرفته ترین سامانه‌ها و فناورهای دفاعی و با تعداد بالا هستند. 3️⃣ نکته سوم نیز انتشار اخباری از حضور یک فروند كشتي جاسوسي ارتش امريكا براي نظارت بر آزمايش‌ها و پرتاب‌هاي موشكي ايران در خليج‌فارس است. این شناور پیشرفته که يك رادار پيچيده دوگانه باند x و s با نام «گري‌استار» در آن قرار دارد، ماموریت اصلی‌اش جمع آوری داده‌هاي علمي و فني از توانمندي و سامانه‌هاي نظامي و موشکی خارجي است. موضوعی که نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها وارد تجدید محاسبات خود در میزان و همچنین مهار موشکی ایران شده‌اند. ♦️♦️باتوجه موارد گفته شود می‌توان مدعی شد که گرچه سیاسیون آمریکا و به صورت مشخص خود دونالد ترامپ هنوز هم حاضر به اعتراف به تلفات نیروهای آمریکایی در عین الاسد نشده‌اند ولی نظامیان آمریکا بالاتر از اعتراف زبانی یعنی با تدابیر عملی نظامی در حال اذعان به تلفات و تبعات حمله موشکی ایران هستند. موضوع مهمتر این است که این تغییر آرایش و تدابیر عملیاتی آمریکایی بعد از عین الاسد یک نکته راهبردی به جامعه تحلیلی نظامی می‌گوید و آن اینکه میزان تبعات راهبردی حملات موشکی سپاه به عین الاسد بسیار بالاتر از کشته شده ده‌ها نیروی نظامی آمریکا بوده و در واقع ارتش آمریکا را مجبور به تغییرات گسترده نظامی در منطقه کرده است.بماند که تصویر اخیر منتشر شده از انگشت اشاره تکاور نیروی دریایی سپاه به شناورهای آمریکایی، یاددآوری می کند که تحمیل تجدید نظر در محاسبات نظامی ارتش و دولت آمریکا بعد از عین الاسد، همچنان ادامه دارد. @mahdi_jahantighi
⭕️ سفیر آلمان در تهران فراتر از یک جاسوس +شواهد ✍️ طی روزهای گذشته مباحثی درباره جاسوس بودن میشائیل کلور برشتولد، سفیر آلمان در تهران در فضای مجازی و همچنین رسانه‌های رسمی کشور مطرح شده است. درباره این سفیر پرحاشیه که این روزها زیر ذره بین رسانه‌های ایران قرار گرفته چند نکته اساسی ذیل وجود دارد: 1️⃣ میشائیل کلور برشتولد دارای سوابق مشخص اطلاعاتی و امنیتی و رده بالا در سازمان امنیتی آلمان است. سازمانی که بررسی اجمالی آن در چند دهه اخیر نشان می دهد که چگونه در ده‌ها پروژه اطلاعاتی و امنیتی مشترک با موساد اسرائیل را همکاری و همراهی داشته است. به همه اینها چند سال حضور مستقیم برشتولد در سفارت آلمان در تل‌آویو را هم اضافه کنید. 2️⃣ بررسی روند مواجه رسانه‌ای خارج از ایران با طرح موضوعاتی همچون جاسوسی او در تهران، یک مساله قابل توجه را نمایان می کند. حجم پرداخت و دفاع رسانه‌های اصلی ضد ایرانی که ارتباطاشان با سرویس های اطلاعاتی غربی کاملا رسمی و اعلام شده است، نشان می‌دهد که حفظ و حراست از میشائیل کلور برشتولد در تهران برای آنها به شدت مهم و حیاتی شده است. شدت دفاع و تلاش برای ادامه سفیر بودن برشتولد و ادامه حضور او در تهران نشان می‌دهد که او ظاهرا اهمیتی بیش از یک سفیر معمولی برای جریان ضدانقلاب و اپوزسیون خارج نشین را دارد. 3️⃣ اما یک سوال صریح درباره میشائیل کلور برشتولد، درباره میزان دخالت وی برای قرار گرفتن حزب الله لبنان در لیست گروه های تروریستی آلمان است. موضوعی که از دو جهت غیرقابل انکار نشان می‌دهد که او در این پروژه سهیم بوده است. مساله اول سوابق اطلاعاتی و همکاری رسمی در جایگاه یک مقام بلندپایه امنیتی در آلمان با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و همچنین حضور چند ساله وی در منطقه خاورمیانه به عنوان سفیر است. اما مساله دوم حضور وی به عنوان سفیر در خاورمیانه و آشنایی مستقیم با محور مقاومت در تل آویو و یمن و مهمتر از همه اینها حضور او در سفارت آلمان در تهران – به عنوان رهبر جریان مقاومت- است. این سوابق بی شک نظرخواهی از او را به عنوان یک کارشناس و یک مدیر مرتبط با پرونده حزب الله لبنان را، غیرقابل انکار کرده است. به بیان ساده تر کوچکترین سهم میشائیل کلور برشتولد در روند قرار گرفتن حزب الله لبنان در فهرست گروه های تروریستی آلمان، سهم مشورتی و مشاور بودن است. البته این حداقل نقش غیرقابل انکار او در این ماجرا است. زیرا در این میان از چند ماه قبل چند سوال اساسی از میشائیل کلور برشتولد در برلین درباره حزب الله لبنان پرسیده شده که او به انها قطعا پاسخ های محرمانه قابل توجهی داده است. سوالاتی از این دست که ایران به عنوان عقبه اصلی جریان مقاومت و حزب الله لبنان در مواجه قرار گرفتن این گروه در فهرست گروه های تروریستی آلمان چه واکنش احتمالی خواهد داشت و مهمتر از همه اینکه این اقدام چه تبعات و هزینه ای برای برلین از طرف تهران خواهد داشت؟ و ده ها سوال مهم دیگر... بنابراین از این منظر نقش سفیر آلمان در اینباره خیلی برجسته تر و غیرقابل انکار است! 4️⃣ حضور میشائیل کلور برشتولد به عنوان سفیر در برخی کشورهای منطقه نشان می دهد که وی از چند سال قبل بر مسایل سیاسی و امنیتی خاورمیانه تمرکز داشته است. در این میان سوابق حضور میشائیل کلور برشتولد در یمن به عنوان سفیر فوق العاده و تام الاختیار جمهوری فدرال آلمان نیز شاهدی قابل توجه از این مساله است که او درباره برنامه های منطقه ای ایران نیز سرشته قابل توجهی دارد. سفارت یمن برای شخصیتی مانند او که سوابق بلندپایه امنیتی در کارنامه خود داشته به ظاهر کوچک می نماید، مگر اینکه آمدن او را به خاورمیانه آنهم در کشوری همانند یمن را با برنامه و چشم اندازی کلان تر از برنامه های یک سفیر معمولی تصور کرد. در این میان جایگاه یمن برای برنامه و چشم انداز منطقه ای جمهوری اسلامی بر کارشناس ارشد امنیتی و اطلاعاتی همانند او پوشیده نیست. به همین دلیل بیهوده نیست اگر مدعی شویم که حضور او در یمن ارتباط مستقیمی با شروع مطالعه، بررسی و ورود مستقیم به مواجه و مهار طرح های منطقه ای ایران باشد. از این منظر نیز می توان مدعی شد که برشتولد را نه تنها باید فراتر از یک جاسوس دید بلکه باید حداقل بخشی از مدیران غربی طرح مهار منطقه ای ایران دانست. پرونده استراتژیکی که سالهاست اروپایی ها به نمایندگی از آمریکا در دل تهران به دنبال به سرانجام رساندن آن هستند. @mahdi_jahantighi
✔️ شش روایت راهبردی از سفر نفتکش‌های ایران به ونزوئلا ⭕️ پیام خاص یک نهاد امنیتی به وزرات ‌خزانه‌داری آمریکا ✍️نفتکش‌های غول ایرانی با پرچم‌های برافراشته جمهوری اسلامی یکی یکی به سواحل اقتصادی ونزوئلا وارد می‌شوند و تنها چندصد کیلومتر با ساختمان مرکزی وزرات خزانه داری آمریکا که مرکز فرماندهی تحریم‌ها علیه ایران و دیگر کشورهای جهان هستند، فاصله دارند. اما داشتن روایت راهبردی این اتفاق بزرگ بسیار مهم است. روایت راهبردی اول؛ ایران دورانی از بی‌اعتبارسازی تهدیدات نظامی آمریکا را آغاز کرده که پیش از این شاید موارد مشابه نیز نداشته است. کافیست یادآوری کنیم که فرمانده کل نیروهای نظامی آمریکا- ترامپ- چگونه از تهدید بزرگ زدن 52 نقطه ایران پس از حملات موشکی به عین الاسد عقب نشینی کرد. حال همین عقب نشینی را کنار این موضع رسمی پنتاگون بگذاریید که اعلام کرد اساسا از هرگونه‌ برنامه‌ای برای توقیف‌، تجسس یا انهدام نفتکش‌های ایرانی که در راه ونزوئلا هستند، اطلاعی ندارد! روایت راهبردی دوم؛ حضور نفتکش های ایرانی در سواحل ونزولا مقدمه ترسیم و تثبیت یک معادله حقیقتا تاریخی و بسیار عجیب است. معادله‌ای که می گوید، آمریکا اگر در خلیج فارس امنیت می‌خواهد باید، امنیت و اقتدار ایران را در اقیانوس اطلس و در اطراف آبهای سرزمینی خود به رسمیت بشناسد. روایت راهبردی سوم؛ ایران محموله‌ای را به ونزولا صادر کرده که مهمترین ویژگی آن ترک انداختن حقیقی تحریم‌های نفتی و بنزینی آمریکا درباره خود و ونزولا هست. تبدیل شدن ایران به پیشران شکستن تحریم‌ها آمریکا در یک سطح جهانی البته همه ماجرا نیست. پشتوانه این پیشران شدن ظاهری اقتصادی ولی در واقع باطنی امنیتی و نظامی دارد. ساده تر آنکه ایران در حال آغاز کردن مسیری است که برای شکستن تحریم‌ها، امنیت جهانی آمریکا را در حال گروگانگیری است. روایت راهبردی چهارم؛ به هر دلیلی این روزها، حتی اگر در داخل و خارج ایران مصلحت و یا اراده‌ای برای نگفتن از نقش سپاه در این اتفاقات تاریخی نباشد ولی واقعیت هم اینک نیز در فضای غیررسمی رسانه‌ای در حال بازگو شدن است. ایران در روزهای گذشته از طرف سازمان ملل، سفارت سوئیس، نمایندگی خود در آمریکا، کشورهای دو طرفه مانند قطر و عمان و... پیام های صریحی برای آمریکا فرستاده که اگر کوچکترین خطایی درباره نفتکش های ایرانی کنند با واکنش قاطع جمهوری اسلامی مواجه خواهند شد. اما واقعیت این است که پشتوانه معتبر بودن این پیام غیر از سرنگون شدن گلوبال هاوک، حمله موشکی به عین الاسد، توقیف نفتکش انگلیسی و ... نبوده و نیست. روایت راهبردی پنجم؛ ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس به همت قرارگاه خاتم الانبیا (ص) سپاه، نه تنها کشور را خودکفا کرد، بلکه به صادرات بنزین رساند. از این منظر نقش سپاه تنها ارسال پیام‌های رسمی و غیررسمی راهبردی امنیتی و نظامی به ارتش آمریکا نبوده بلکه ترسیم محاسبات و پیام جدید اقتصادی به ساختمان وزرات خزانه داری آمریکا به عنوان مرکز فرماندهی تخریم های ایران نیز بوده است. روایت راهبردی ششم؛ وقتی موشک های سپاه پایگاه عین الاسد را هدف قرار داد، یعنی ایران اولین دولتی بود که در هفتاد سال اخیر به صورت رسمی به آمریکا سیلی نظامی سخت زده است. حال رسیدن نفتکش‌های ایران به سواحل دریایی کارائیب را شکستن دکترین 197 ساله امنیتی آمریکا- موسوم به دکترین مونروئه- که اقیانوس اطلس را حیات خلوت آمریکا می‌دانست، باید نامید. این یعنی اینکه ایران نه تنها در حال حاضر رکوردار جهانی شکستن اقتدارهای انباشته شده دهه‌های گذشته آمریکا هست بلکه در حال بازگرداندان تدریجی اقتدار آمریکا به گذشته های بسیار دورتر است. این بازگرداندن گرچه نقطه پایانی مشخصی دارد و آن فروپاشی ایلات متحده است ولی واقعیت این است که الان می‌توان زمان رسیدن به آن را در یک نقشه حقیقی در تهران جانمایی کرد. @mahdi_jahantighi
⭕️ دوران جدید سپاه قدس؛ نبرد شبح‌گونه سردار قاآنی در منطقه ✍️چندین ماه از شهادت سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس می گذرد و فضای تحلیلی جامعه امنیتی غربی در مرحله پساسلیمانی، اینک اساسی‌ترین پرسشش، سوال درباره عملکرد جانشین شهیدحاج قاسم سلیمانی است. یافته‌های آشکار درباره سردار قاآنی بسیار اندک است. سالها حضور بی سر و صدا در سپاه قدس و حضور شبح‌گونه در ماموریت‌های فرامرزی این نهاد امنیتی و همچنین ادامه دوری از رسانه‌ها حتی بعد از برعهده گرفتن فرماندهی سپاه قدس، قضاوت درباره عملکرد او را بسیار سخت می کند. 1️⃣ انتصاب یک چهره امنیتی مبهم در عراق به عنوان نخست وزیر در این کشور، رفتار شبح گونه سردار قاآنی را در یکی از اصلی‌ترین پرونده های سپاه قدس در مواجه با آمریکا، پررنگ تر از گذشته کرده است. در حالی که ذهن‌ها بیشتر به سمت فشارهای امنیتی و نظامی جریان مقاومت علیه آمریکایی‌ها در عراق است، روند اخراج آمریکا از بغداد، وارد یک مرحله سیاسی نیمه پنهان جالب توجه شده است. روندی که حضور و لمس شبح گونه سردار قاآنی را برای افسران امنیتی آمریکا بیشتر نمایان می کند. به نظر می‌رسد که در لایه پنهان سیاسی عراق، موضوع اصلی تثبیت تاریخ خروج و زمانبدنی برای اخراج آمریکا در حال اتفاق است. موضوعی که ماموریت اصلی سپاه قدس و فرمانده جدید آن بعد از ترور سردار سلیمانی توسط دولت آمریکا بوده است. 2️⃣ در کشور یمن هم در چند هفته اخیر تصرفات بزرگ نظامی صورت گرفته است. این پیروزهای بزرگ نظامی به قدری مهم و استراتژیک بوده اند، که طرف سعودی طی چند مرحله خواهان آتش بس و مذاکره با انصار الله شده ولی با مخالفت کم سابقه جریان مقاومت تاکنون رو به رو شده اند. به نظر می رسد که انصارالله در حال ترسیم و تثبیت پیش شرطهای بیسار مهمی برای شروع مذاکرات سیاسی با حکومت سعودی هستند. در یمن نیز پنهان‌تر از عراق، خبری از فرمانده جدید سپاه قدس نیست ولی واقعیت این است که این پیروزهای بزرگی نظامی در یمن در همین دوره کوتاه فرماندهی سردارقاآنی، رخ داده است. 3️⃣ از سوریه نیز اخبار مشابه به گوش می‌رسد. اخباری که حاکی از تصرفات سرزمینی مهم توسط ارتش سوریه در مسیر دمشق به حلب و حتی در نزدیکی ادلب است ولی این پیروزهای نظامی نیز چندان رسانه ای نشده است. برخی تمایلات و تحرکات نظامی در چند هفته اخیر حاکیست که شاید در آینده ای نه چندان دور شاهد تحولی بزرگ در عرصه نظامی سوریه نیز باید باشیم که روس ها و ترک ها را نیز در مسیر متقاوت‌تر از وضعیت فعلی نظامی در سوریه و حتی در روابط با خود قرار خواهد داد. در این روندهای نظامی در سوریه در ظاهر نامی از سردار قاآنی در رسانه های ایران نیست ولی برخی رسانه‌های منطقه‌ای از افزایش رفت و آمدها و حتی حضور وی در خط مقدم جنگی در سوریه نیز خبر داده اند. 4️⃣درباره افغانستان نیز وضعیت پیچیده‌تر از هر زمان دیگری در حال جلوه کردن است. در ظاهر سیاسی پس از مدتی عبدالله عبدالله و اشرف غنی برای تشکیل دولت به توافقی رسیده‌اند که مورد تایید جمهوری اسلامی است ولی در باطن افغانستان، شرایط امنیتی برای آمریکا در برخی مناطق این کشور به شدت ابهام آمیز و غیرقابل پیش‌بینی شده است. طی چند ماه اخیر، آمریکایی‌ها بیش از هر زمان دیگری برای فرار از افغانستان ابراز تمایل آشکار داشته‌اند. جامعه امنیتی آمریکا، سردار قاآنی را متخصص ارشد سپاه قدس در حوزه افغانستان می‌دانند. 5️⃣برنامه تقویت نظامی حزب الله نه تنها متوقف نشده بلکه وارد مراحل بسیار خطرناکی برای صهیونیست‌ها شده است. بزرگترین دلیل نیز این است که صهیونیست‌ها بعد از ناامیدی از جلوگیری از انتقال سلاح های استراتژیک به حزب الله، متوسل به فشارهای سیاسی و جهت دادن برخی اعتراضات مردمی در لبنان به سمت سلاح حزب الله هستند. صهیونیست‌ها همچنین در هفته‌های گذشته به صراحت از ادامه مسیر سپاه قدس در مسیر سیاست‌های شهید سلیمانی توسط سردار قاآنی سخن گفته اند. با توجه به سرمایه گذاری کلان صهیونیست ها برای اشراف اطلاعاتی در کشورهای اطراف خود و به خصوص در مناطقی که ایرانیان حضور دارند، هر نوع اعترافشان را درباره فرمانده جدید سپاه قدس باید بسیار جدی و مهم در نظر گرفت. 6️⃣ با توجه به شواهد گفته شده می‌توان گفت سپاه قدس در دوران سردار قاآنی وارد مرحله ای از حضور به ظاهر پنهان‌تر از قبل شده است. این حضور پنهان تر البته یک گزاره را بیشتر تقویت می‌کند؛ شبح‌گونه رفتار کردن سپاه قدس، ضربه به دشمن را در منطقه بسیار سنگین‌تر ودردآورتر خواهد کرد. @mahdi_jahantighi
⭕️ دلیل عدم حمله نظامی آمریکا به ایران به روایت جدیدترین اطلاعات محرمانه ✍️«جان بولتون» مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید در بخشی از کتاب بحث‌برانگیزش به نام «اتفاقی که در آن اتاق افتاد» به افشاگری‌های متعددی از دوران خدمت خود در دولت دونالد ترامپ دست زده و همچنین به پشت پرده مسائل در کاخ سفید نیز می‌پردازد. ✔️مساله بسیار مهم درباره این کتاب این است که کاخ سفید معتقد است که بولتون در این کتاب اطلاعات طبقه بندی و محرمانه امریکا را برملا کرده است. 👈بولتون در بخشی از این کتاب، دلیل حمله نکردن ترامپ به ایران در پاسخ به انهدام پهپاد گلوبال هاوک به دست نیروهای ایرانی را نیز روایت کرده که حاوی نکات بسیار مهمی است: 1️⃣ بولتون در روایت خود از دلیل حمله نکردن آمریکا به ایران به صراحت از ترس مقامات نظامی ارشد آمریکا و افرادی همچون پاتریک شاناهان و ژنرال جوزف در جایگاه هدایت و فرماندهی پنتاگون و ستاد مشترک ارتش آمریکا از جنگ با ایران سخن گفته است. روایت بولتون یکبار دیگر اثبات می‌کند که نظامیان و متولیان امور دفاعی و جنگی در آمریکا بیش از سیاسیون این کشور از مواجه نظامی با ایران هراس دارند. این موضوعی است که در تمام سالهای قبل و دولت‌های گذشته آمریکا نیز تکرار شده و مصادیق آن فراوان است. خلاصه این معادله عجیب این است که در محاسبات کارشناسان نظامی آمریکا رغبتی برای جنگ با ایران دیده نمی‌شود. جالب تر نیز این است که در سالهای اخیر سیاستمدران جنگ طلبی همانند بولتون در آمریکا نیز حتی در دوران ریاست جمهوری فردی مثل ترامپ نیز در عرصه سیاست داخلی و خارجی آمریکا نیز خریداری ندارند. یعنی قدرت نظامی ایران آنقدر معتبر شده که علاوه بر نظامیان آمریکا، بخش زیادی از سیاست مدران این کشور را نیز دچار تغییر محاسبه در مواجه با جمهوری اسلامی کرده است. 2️⃣ نظامیان در ایران علاوه بر معتبر سازی روزانه قدرت نظامی کشور، بارها از ترس ارتش آمریکا از مواجه با ایران و عدم تمایل شان برای جنگ سخن گفته‌اند و درست برعکس آنها، برخی سیاسیون اصلاح طلب و اعتدالی در چند سال اخیر در ایران از جنگ مردم را ترسانده‌اند. خیلی ساده می توان نتیجه گیری کرد که اگر همین تعداد از سیاسیون با محاسبات غلط در ایران نیز اگر از دایره قدرت،تصمیم گیری، اعلام مواضع کلان رسمی و آدرس دادن‌های غلط از کشور حذف شوند، روزنه امیدواری برای اثربخش بودن جنگ حتی برای همان اقلیت تندرو سیاسی آمریکا نیز بسیار کمرنگ خواهد شد. 3️⃣ در استراتژی‌های نظامی اعلامی و آشکار رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر به صراحت آمده است که اسرائیل به تنهایی قادر به حمله نظامی به ایران نیست و هر نوع حمله ایران بدون کمک گرفتن از آمریکا برای اسرائیل فاجعه خواهد بود. اما در خاطره منتشر شده بولتون دو نکته بسیار استراتژیک وجود دارد. اول اینکه فردی همانند پوتین که خود یکی از آگاه ترین افراد حداقل دو دهه اخیر به محاسبات نظامی در دنیا است؛ معتقد است که توان و منابع نظامی اسرائیل در حمله یکطرفه به ایران ضعیف است و به تعبیر دیگر اسرائیل در صورت راه انداختن جنگ نظامی با ایران، حتما نتیجه آن جنگ پیروزی این رژیم نخواهد بود. اما خاطره منتشرشده بولتون یک نکته استراتژیک تر را نیز بیان می‌کند، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در بخشی از روایت خود از حمله نکردن ترامپ به ایران در پاسخ به انهدام پهپاد گلوبال هاوک اشاره می کند که مسئول وزارت دفاع آمریکا و ریس ستاد مشترک ارتش آمریکا علاوه بر اینکه دچار ترس شدید از حمله به ایران شده بودند، تلاش می‌کردند که حتی با خرید زمان و اطلاعات غلط ، انگلیس را نیز برای حمله احتمالی با خود همراه و شریک کنند. این موضوع نشان می دهد که مقامات نظامی آمریکا نیز همانند کارشناسان نظامی اسرائیل به یک محاسبه جدی و استراتژیک معتقد هستند و آن اینکه حمله تنهایی به ایران هیچ تضمینی برای گرفتن نتیجه برای آمریکا در پی نخواهد داشت. تعبیر استراتژیک تر آن است که: هیچ کشوری در سطح جهان اینک در خود توان و تمایلی برای درگیری یک طرفه نظامی با ایران را نمی‌بیند. @mahdi_jahantighi
⭕️ چه کسانی در داخل ایران پشت حادثه سایت نظنز هستند؟ ✍️صورت مساله اولیه حادثه در سایت هسته‌ای نطنز به این شکل است: 🔻 حادثه در یکی از سوله‌های در حال تکمیل در محوطه باز سایت نطنز که احتمالا در آن تجهیزات فنی وجود داشته یا در حال ساخت بوده اتفاق افتاده است. 🔻 علت حادثه برای ایران طبق اظهارات رسمی سخنگوی شورای عالی امنیت ملی کاملا مشخص هست و بیان رسمی آن به دلایل امنیتی با کمی تاخیر در آینده نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد. 🔻 هیچ کشور و رژیمی به صورت رسمی مسئولیت این حادثه را نپذیرفته است. برخی منابع آمریکایی و صهیونیستی البته مقداری از اطلاعات این حادثه را منتشر و عوامل خارجی را دلیل حادثه بیان کرده‌اند. اطلاعات منابع غربی به نظر می‌رسد بیشتر از رصد و تجزیه و تحلیل داده های شبکه‌های ماهواره‌ای بیان شده است. در این میان بی‌بی‌سی فارسی نیز بیانیه گروهی از داخل ایران را منتشر کرده که مدعیست این خرابکاری هسته‌ای را انجام داده است. 👈درصورتی که حادثه نطنز یک حادثه ضدامنیتی بوده باشد؛ ارزیابی‌ها و فرضیه‌های اطلاعاتی ذیل را می‌توان درباره آن بیان کرد: 1️⃣در حادثه نطنر هیچ علائمی از بمباران با هواپیما و یا موشک نظامی شلیک شده خارج از مرزهای ایران وجود ندارد. همچنین این حادثه در محیط و سوله‌ای اتفاق افتاده که در آن شکستن خط قرمزهای سخت هسته‌ای و نظامی اتفاق نیافتاده و عوامل احتمالی خرابکاری ظاهرا بیشتر به دنبال صدور پیام‌های صرفا سخت نظامی نبوده و القای محاسبات و اهداف دیگری را نیز در نظر داشته‌اند. 2️⃣ مکان و ویژگی محل حادثه یک چیز را مشخص می‌کند و آن اینکه ضربه به رشد فنی هسته‌ای ایران مدنظر بوده است. توقف رشد فنی هسته‌ای ایران نیز در حالی که جمهوری اسلامی در ریل کاهش تعهدات هسته‌ای است، معنای آشکاری جز کند کردن روند خروج ایران از برجام و دور نشدن از ادامه مذاکرات هسته‌ای نمی‌تواند، داشته باشد. با این وجود با یک گزاره قطعی روبه رو هستیم : «هم در داخل و هم در خارج از کشور انگیزه سیاسی و امنیتی برای ایجاد خلل در تعهد کاهش تعهدات هسته‌ای وجود دارد.» 3️⃣ عدم بیان علت حادثه امنیتی از طرف ایران؛ به معنای این است که باید علت حادثه را در فرضیه‌های دیگر ضدامنیتی نیز جستجو کرد که در آن پای اقدامات پنهان اطلاعاتی و خرابکاری در میان است. بدین معنا که در عملیات نیمه سخت نظنز، نقش عوامل انسانی و نفوذ جایگاه ویژه پیدا می‌کند. 4️⃣ حال اگر ماجرای نطنز یک حادثه ضدامنیتی باشد،چه کسانی این حادثه را بوجود آورده‌اند؟! در این صورت این حادثه بدون کمک عوامل داخلی صورت نمی‌گرفته است. البته سطح این عوامل داخلی به زودی مشخص خواهد شد که این افراد فقط افراد اجیر شده ضد امنیتی از طرف خارجی بوده اند یا با برخی از عوامل سطح سیاسی و امنیتی در داخل ایران نیز در ارتباط بوده اند. 5️⃣پس از وقوع حادثه نطنز با یک عملیات روانی پیچیده نیز همراه بودیم؛ اینکه بلافاصله برخی منابع غربی از رژیم صهیونیستی و عوامل خارجی در خرابکاری هسته‌ای در نطنز گزارش منتشر کردند، می‌تواند یک عملیات فریب برای دور کردن ذهن‌ها از عوامل داخلی و تثیبت یک آدرس غلط در محیط امنیتی در ایران باشد. حتی وارد کردن به یکباره بیانیه یک گروه زیرزمینی و ناشناخته با نام "یوزپلنگان وطن" توسط بی‌بی‌سی فارسی در افکار عمومی به عنوان عامل حادثه نطنز خود یک آدرس غلط می‌تواند باشد. 6️⃣ دستگاه امنیتی ایران اما در آرامش جالبی در حال طی کردن رمز گشایی امنیتی ماجرا است. هرچند مساله حتما قطعی است؛ اول اینکه ایران در تشخیص ابعاد حادثه بسیار زود موفق بوده؛ دوم نیز اینکه ایران طی چند سال اخیر ابایی از معرفی مجرم و مجرمان و تنبیه داخلی و خارجی ماجراهای ضدامنیتی و نظامی خود ندارد. مساله بعدی نیز که احتمالا برای طرف مقابل گیج کننده خواهد بود، ابعاد پاسخ ایران است. کافیست بدانیم برخلاف تصور بسیاری ایران به برخی اقدامات رژیم صهیونیستی پاسخ‌های دردآوری تاکنون داده که گرچه برخی تاکنون رسانه‌ای هم نشده ولی صهیونست‌ها خود می‌دانند از کجا خورده‌اند! در کنار همه فرضیه‌های گفته شده، دستگاه امنیتی ایران به زودی ابعاد حقیقی و تبعات این حادثه را برای دوست و دشمن مشخص خواهد کرد. @mahdi_jahantighi
⭕️ سازمان اطلاعات سپاه در بخش فارسی صدای آمریکا چقدر نفوذ کرده؟! ✍️ برایان هوک، به عنوان یکی از اصلی ترین تصمیم گیران و آگاه‌ترین افراد در دولت آمریکا درباره آخرین روندهای امنیتی و سیاسی درباره ایران، چندی قبل در یادداشتی مهم که در «نیویورک پست» نوشته می آورد: «من به عنوان نماینده ویژه درامور ایران، مرتباً شکایت‌هایی پیرامون برنامه‌های بخش فارسی صدای آمریکا دریافت می‌کنم. مردم می گویند که برنامه های آن اغلب بیشتر به «صدای آخوندها» شباهت دارد تا «صدای آمریکا». برایان هوک در ادامه با صراحت بیشتری تاکید می کند این شبکه «صدای آمریکا» نیست و «صدای ایران» است! 🔻این در حالیست که دولت آمریکا در چند سال گذشته و طی چند مرحله بودجه صدای آمریکا را کاهش داده، و دلیل آن را هم انتشار عجیب برخی مواضع موافقان نظام جمهوری اسلامی در این شبکه دولتی بوده است. 🔻نکته قابل تامل در مواضع برایان هوک این است که تمرکز عمده او بر نفوذ نظام جمهوری اسلامی در بین اعضای ایرانی صدای آمریکا بوده است. به تعبییر دیگر نوشته تلویحی برایان هوک از نوعی نفوذ اطلاعاتی ایران در صدای فارسی آمریکا حکایت می‌کند. موضوعی که نه تنها دیگر پنهان نمانده بلکه ابعاد قابل توجهی نیز دارد. 🔻یکی از مراکز تحقیقاتی مهم آمریکا نیز چندی قبل به این مطلب به نوعی دیگر اعتراف کرده است. آنچه از این گزارش می‌توان برداشت کرد این است که نفوذ اطلاعاتی ایران در صدای آمریکا بقدری قابل توجه بوده که حذف برخی برنامه‌های ساخته شده در یک قدمی انتشار عمومی، تعیین پخش برخی برنامه‌های جایگزین، دعوت از برخی میهمانان و حتی منتقدین با هدایت سرویس اطلاعاتی ایران صورت می‌گرفته است! 🔻جالب‌تر آنکه هم این مرکز تحقیقاتی مستقل و هم دولت آمریکا معتقدند از چند سال قبل عملا میزان نفوذ راهبردی در صدای آمریکا بقدری بوده که می توان گفت این تلویزیون در راستای سیاست خارجه آمریکا عمل قابل توجهی نداشته است. 1️⃣ نفوذ اطلاعاتی ایران در میان فعالین ضدانقلاب و همچنین برخی رسانه‌های مخالف جمهوری اسلامی در سالیان گذشته بارها خبرساز شده است. نفوذ عمیقی که علی رغم اخراج‌های متعدد برخی چهره های مشکوک از رسانه های همچون بی‌بی‌سی فارسی و صدای فارسی آمریکا و... نه تنها سبب بسته شدن رخنه نفوذ در این رسانه‌ها نشده بلکه هر روز ابعاد تازه‌تری نیز به خود گرفته است. مهمترین شاهد این مساله نیز این است که هر چند سال یکبار تعدادی از مدیران و کارکنان رسانه‌های همچون صدای آمریکا یا بی‌بی‌سی فارسی از کار به علت هم راستایی با جمهوری اسلامی از کار برکنار می‌شوند! 2️⃣ بر اساس گزارش‌های منتشر شده در چند سال اخیر یکی از ضعف‌های عمده صدای آمریکا استفاده از یک طیف از اصلاح‌طلبان هست که روزگاری در ایران بوده و اینک در آمریکا زندگی می‌کنند. موضوعی که ظن امنیتی را به این نقطه می‌رساند که برخی از اصلاح‌طلبان فراری از ایران در واقع همکار و یا مورد نفوذ سازمان اطلاعاتی ایران قرار داشته‌اند. 3️⃣ شاید بخشی از سرنخ نفوذ اطلاعاتی ایران در صدای آمریکا را باید در پرونده روح الله زم که چندی قبل توسط سازمان اطلاعات سپاه دستگیر شد، جستجو کرد. او در گفتگوی اخیر با صدا و سیما گفته است: «بیشتر اوایل با صدای آمریکا و مشخصا با آقای فلاحتی کار می کردم.» این در حالیست که روح الله زم از مدت قابل توجهی قبل از دستگیری تحت نفوذ اطلاعاتی ایران قرار داشته است. 4️⃣ اینکه پس از دستگیری شاه مهره‌ای همچون روح الله زم با آنهم ارتباط گسترده در خارج از کشور، سازمان اطلاعات سپاه تا چه میزان توانسته نفوذ پنهان خود را در میان فعالین سیاسی و رسانه ای ضدانقلاب گسترش دهد، یک موضوع کاملا سری است ولی رمزگشایی از اظهارات برایان هوک نشان می‌دهد که آنها برای مقابله با نفوذ اطلاعاتی سپاه پاکسازی کم سابقه‌ای از صدای فارسی آمریکا را در دستور کار قرار داده‌اند. @mahdi_jahantighi
⭕️ شبح حضور فرمانده سپاه قدس در سواحل کالیفرنیا ✔️سردار قاآنی درباره گروه ناراضی «یوزپلنگان ارتش آمریکا» چه می‌داند؟ ✍️در حالیکه از جبهه مقاومت اخبار بسیار مهم نظامی و امنیتی در کشورهایی همچون عراق، سوریه و یمن منتشر شده، اما همچنان خبر قابل استناد حتی غیررسانه‌ای نیز از حضور آشکار سردار قاآنی در این میادین مشاهده نمی‌شود. فرمانده جدید سپاه قدس، جنگ شبح گونه‌ای را بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی با آمریکایی‌ها در منطقه شروع کرده است. اما او دیروز در یک بزنگاه غافلگیرکننده، موضع جالبی درباره آهن پاره شدن یک ناو تهاجمی آمریکا اتخاذ کرد که سایه حضور شبح‌گونه فرمانده جدید سپاه قدس را تا «پایگاه دریایی سن دیه گو» در جنوب غربی آمریکا به نمایش گذاشت. در اینباره بیشتر بخوانید: 1️⃣ در اظهارات سردار قاآنی راجع به آتش سوزی یکی از جنگ افزارهای مهم ارتش آمریکا چند نکنه مهم وجود دارد. نکاتی که به نوعی می‌تواند نشانه تلویحی از فعال شدن عناصر و یا گروه‌های خرابکاری ضدامنیتی در درون ارتش آمریکا و حتی خبر تلویحی از اتفاقات بدتر از انفجار ناو «بونهام ریچارد» برای نظامیان آمریکا و رژیم صهوینیستی باشد. 2️⃣ در حالیکه چند روز قبل، بی‌بی‌سی فارسی طی یک خط خبری مشکوک از دست داشتن گروهی ناراضی در ایران به نام یوزپلنگان وطن در حادثه انفجارسایت هسته ای نطنز سخن پراکنی کرد، سردار قاآنی به نوعی از یک جریان ناراضی در درون ارتش آمریکا سخن گفته است. سوال اساسی این است که این گروه یا گروه های ناراضی چه کسانی هستند؟ سوال مهمتر نیز این است که سپاه قدس با این گروه ناراضی ارتباط دارد یا خیر؟! در حالیکه جواب این سوال برای محافل امنیتی آمریکا پرسش بسیار مهم و استراتژیکی خواهد بود، اظهارات سردار قاآنی نشان داد که سپاه قدس اشراف اطلاعاتی قابل توجهی از درون ارتش آمریکا و این گروه‌ها دارد. 3️⃣ موضع گیری سردار قاآنی جدای از ارزش گذاری اطلاعاتی آن، از یک هوشمندی قابل توجه در آغاز یک پروژه هدفمند عملیات روانی برای دولت و نظامیان آمریکا حکایت می‌کند. مختصات این پروژه عملیات روانی جالب توجه است. در مراحل آغازین این پروژه ارتش آمریکا باید تصمیم بگیرد که علت اصلی آتش سوزی – نفوذ و خرابکاری امنیتی احتمالی- را بیان کند و یا در یک اضطراب روانی قرار بگیرد که خارج از آمریکا، ممکن است اطلاعاتی درباره علت اصلی حادثه منتشر شود. 4️⃣ عملیات روانی فرمانده سپاه قدس البته فراتر از نشان دادن اشراف اطلاعاتی، تولید یک پیام ابهام‌آمیز نیز برای ارتش آمریکا کرده است. سپاه قدس علاوه بر اشراف اطلاعاتی بر این حادثه و عوامل داخلی ناراضی ارتش آمریکا، چه میزان توانایی در بکارگیری این عناصر را دارد؟! این سوال امنیتی زمانی وحشتناک تر می‌شود که فرمانده سپاه قدس گفته است که روزهای بسیار سختی در انتظار آمریکا و رژیم صهیونیستی است. 5️⃣ آمریکایی‌ها تاکنون نه تنها درباره تلفات خود در حمله موشکی به عین الاسد سکوت کرده بلکه درباره موضوع سقوط هواپیمای‌جاسوسی‌«E-11A» آمریکا در ولایت غزنی افغانستان در ژانویه سال جاری نیز پنهان کاری عجیبی کرده‌اند. حال با ورود سردار قاآنی به ماجرای آتش گرفتن یک ناو مهم نظامی آنهم در داخل دومین پایگاه بزرگ کشتی‌های نظامی نیروی دریایی آمریکا، اینگونه تداعی می‌کند که باید از دوران جدیدی سخن گفت که یکی از مشخصه‌های اصلی آن این است که فرمانده سپاه قدس به دنبال وادار کردن آمریکا به اعتراف اجباری و علنی به آمار تلفات و شکست بعد از انجام اشتباه راهبردی در ترور سردار حاج قاسم سلیمانی است. 6️⃣ شعار ناوشکن امریکایی «بونهام ریچارد» به‌تازگی عملیات تعمیر و ارتقای تجهیزات را پشت‌سر گذاشته، این بوده است: «من هنوز شروع به جنگیدن نکرده‌ام». مساله اساسی این است که آیا یک پیام بزرگ نظامی و نمادین در حال شکل گیری است؟ پیامی که می‌گوید ارتش آمریکا قبل از آغاز یک جنگ دریایی جدید، با انفجارهای بزرگ در درون ناوهای خود روبه‌رو خواهد شد! @mahdi_jahantighi
⭕️ عربستان چرا جرات نزدیک شدن به موسوی مجد را نداشته؟! ✔️روایتی از برتری خاص سازمان اطلاعات سپاه بر سرویس امنیتی آل سعود ✍️با اعدام محمود موسوی مجد، یک پرونده دیگر از جاسوسان سازمان سیا و موساد در ایران در حالی به لحاظ قضایی بسته شد که ابعاد اطلاعاتی و ضدجاسوسی آن همچنان ادامه خواهد شد. 👈انتشار فیلم جزییاتی از روابط محمود موسوی مجد حاوی چند نکته قابل توجه است: 1️⃣ موضوع قابل توجه درباره پرونده جاسوس ایرانی، مساله رغبت وی برای ارتباط با سرویس امنیتی عربستان و در مقابل بی میلی عجیب این نهاد امنیتی برای برقراری ارتباط با او است. با بررسی‌های اطلاعاتی مشخص شده که سرویس امنیتی عربستان درباره برقراری این ارتباط یک ترس امنیتی قابل توجه داشته است. اما سوال این است که ماهیت این ترس امنیتی چیست؟! 2️⃣ ظن اولیه این است که این ترس ناشی از تجربه‌ای است که احتمالا سرویس امنیتی عربستان در مواجهه با چنین افرادی داشته است. موضوعی که این فرضیه را تقویت می‌کند که سرویس امنیتی عربستان در موارد این چنینی قبلا ورود داشته و پس از مدتی این مساله به ضداطلاعاتی آن برای خودشان تبدیل شده است. 3️⃣ موضوع بعدی نیز که این ترس مهم را توجیه می‌کند، ترس سرویس امنیتی عربستان از واکنش احتمالی سازمان اطلاعات سپاه بوده است. موضوعی که نشان می دهد که در موارد قبلی واکنش سازمان اطلاعات سپاه به سرویس امنیتی آل سعود آنقدر دردآور و سنگین بوده که این سرویس برای برقراری ارتباط با یک جاسوس جدید ایرانی آنهم در منطقه ای مهم همچون سوریه که به نوعی محل جنگ نیابتی ایران و عربستان محسوب می‌شود، در برآورد هزینه و تبعات آن تشخیص داده که به صرفه نیست! 4️⃣ اما شاید اصلی ترین دلیل ترس بزرگ امنیتی عربستان، آگاهی از اشراف بالای اطلاعاتی سازمان اطلاعات سپاه بر موضوعات اساسی خاندان آل سعود باشد. فهرست اجمالی این اشراف می تواند حاوی اطلاعاتی درباره موضوعاتی مهمی همچون «جزئیات اختلاف میان خاندان سعودی و نحوه حذف رقیبان»، «فسادهای مالی و اخلاقی شاهزادگان خاص دربار سعودی»، «واقعیت‌های قابل توجه از اقدامات پنهان آل سعود درباره سران برخی کشورهای عربی»، «نقاط ضعف امکان امنیتی و اقتصادی استراتژیک عربستان» و همچنین «ارتباطات پنهانی خاص با رژیم صهیونیستی» باشد. طبیعی است که آگاهی بر اخبار پنهان چنین موضوعاتی توسط سازمان اطلاعاتی سپاه می‌تواند یک کابوس همیشگی و بازدارندگی قابل توجه برای سرویس امنیتی آل سعود باشد. @mahdi_jahantighi
⭕️ الکاظمی چه پیامی از بیت رهبری به آمریکایی‌ها خواهد داد؟! ✔️ راز جمله «ضربه متقابل و فراموش نکردن شهادت حاج قاسم» آیت‌الله خامنه‌ای ✍️دیدارهای سطح یک دیپلماتیک رهبر معظم انقلاب با سران برخی کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای عموما تبدیل به آغاز سرفصل‌های جدیدی در سیاست خارجه ایران شده و همواره تاثیر جدی بر روندهای منطقه‌ای به خصوص در غرب آسیا داشته است. کافیست در یک رصد تخصصی اتفاقات و روندهای سیاست خارجه ایران و منطقه را بعد از دیدار‌های چند سال اخیر سران کشورهای همچون روسیه، چین، ونزوئلا، قطر، عراق، رهبران گروه های مقاومت و... با رهبر معظم انقلاب را مورد رصد و واکاوی قرار بدهیم. 🔸اما پس از انتشار برخی جزییات دیدار اخیر نخست وزیر دولت عراق با رهبر معظم انقلاب، یک جمله و به تعبییر درست‌تر یک خبر، بیش از همه مورد توجه قرار گرفت: «ایران هرگز شهادت حاج قاسم را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه متقابل را به آمریکایی‌ها خواهد زد». جمله مهمی که می توان از به عنوان آغاز یک سرفصل جدید دیگر در منطقه و در مواجه با آمریکا یاد کرد. 👈 در اینباره بیشتر بخوانید: 1️⃣ یک تصور کلی درباره پروسه انتقام خون سردار سلیمانی، این بود که ایران با سیلی موشکی به پایگاه عین الاسد یک انتقام در سطح نظامی گرفته و در سطح سیاسی نیز پروسه اخراج آمریکا از عراق و به صورت کلی از خاورمیانه را در دستور کار قرار داده است. 2️⃣ اتفاقا امنیتی متعدد در گوشه و کنار علیه دولت و ارتش آمریکا در نقاط مختلف منطقه و حتی در درون خاک آمریکا در فاصله نه چندان طولانی پس از شهادت سردار سلیمانی، برخی کارشناسان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و حتی آمریکایی را به این تحلیل قطعی رسانده است که پروسه انتقام سخت از آمریکا در برابر خون شهید سلیمانی، یک پروسه ادامه دار است و ابعاد واقعی و برنامه‌های آتی آن هنوز مشخص نیست. 3️⃣ اما جمله اخیر رهبر معظم انقلاب خطاب به الکاظمی که خود او سوابق امنیتی قابل توجه در عراق و همچنین در مواجه با آمریکایی ها دارد، در وهله نخست مخاطبین مستقیمی در دولت آمریکا دارد. این جمله یک واقعیت فرامتنی دارد و نشان می دهد که تمام اتفاقات اخیر امنیتی و سیاسی علیه آمریکا در منطقه که درباره منشا اصلی آن برای دستگاه های امنیتی معماهای جدی وجود دارد و تاکنون کسی نتوانسته با قطعیت بگوید کار ایران است یا نیست؛ ولی هرچه هست و هرکس بوده، معادل انتقام خون سردار سلیمانی برای ایران نبوده است! 4️⃣ اما این ضربه متقابل مدنظر در برابر خون سردار سلیمانی چیست؟! آنهم در شرایطی که این همه اتفاق امنیتی اعلام شده و نشده امنیتی برای آمریکا طی چند ماه اخیر اتفاق افتاده و جالب آنکه هنوز نمی‌توان این ضربات کم سابقه را «ضربه متقابل» مدنظر رهبر ایران نامید. آمریکایی‌ها قطعا پس از بازگشت الکاظمی به عراق تلاش زیادی برای بدست آوردن ابعاد این قضیه خواهند کرد. البته آمریکایی‌ها از همان ساعات اولیه انتشار خبر دیدار الکاظمی با آیت الله خامنه‌ای یکبار دیگر متوجه شدند که ایران و در راس آن آیت الله خامنه‌ای هرگز شهادت حاج قاسم را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه متقابل را به آمریکایی‌ها خواهد زد! ابهام در این «ضربه متقابل» یک واقعیت خاص دارد و آن اینکه قاتل سردار سلیمانی در این ابهام ابتدا باید به لحاظ روانی زجرکش شود... @mahdi_jahantighi
⭕️ چگونه باید مانع ترور سیدحسن نصرالله شد؟ ✔️ زوایای جدیدتر از هشدار رهبری به آمریکا ✍️ سیدامیرحسین قاضی زاده، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در توییتر نوشت: ظاهراً آمریکای تروریست با یک خطای فاحش محاسباتی، نتایج ترور شهید حاج قاسم سلیمانی را مثبت ارزیابی کرده و به وحوش تحت فرمان خود برای اقدامات مشابه علیه سایر فرماندهان جبهه مقاومت به ویژه سیدحسن‌نصرالله چراغ سبز داده است. اگر دشمن برای دریافت ضربه متقابل ایران عجله دارد، بسم الله. 🔸اگر این توییت مهم را مبنای یک تحلیل بزرگتر قرار بدهیم، سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب خطاب به نخست وزیر عراق مبنی برای اینکه « ایران هرگز شهادت حاج قاسم را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه متقابل را به آمریکایی‌ها خواهد زد» زوایای جدیدی می‌تواند به خود بگیرد.در واقع این سخنان تهدید گونه رهبری می‌تواند نشانه این باشد که ایشان درصدد ایجاد یک بازدارندگی و اعلام هشدار برای تکرار یک خطای سهمگین دیگر به دولت آمریکا بودند. در دل سخنان رهبری می‌توان اینگونه برداشت کرد که ایشان با قاطعیت به دنبال تصحیح محاسبات طرف آمریکایی است. از دل سخنان رهبری می‌توان اینگونه برداشت کرد که ایشان با قاطعیت به دنبال تصحیح محاسبات طرف آمریکایی است. 🔻در این میان بخشی از حماقت دولت کنونی آمریکا برای بسیاری در دنیا نمایان شده ولی باید امیدوار بود و البته هشدار داد، کسانی در داخل کشور نیز همانند قبل از شهادت حاج قاسم سلیمانی، با دادن آدرس غلط، دشمن را اینبار به جان سیدحسن نصرالله به طمع نیاندازند. همچنانکه در هفته های اخیر بخشی از جریان انحرافی و اصلاح طلب و همچنین برخی مدعیان اعتدالگرایی، با وقاحت عجیبی درباره مذاکره با ترامپ و ارائه برداشت های دشمن‌پسند و گمراه کننده از علل واقعی وضعیت اقتصادی مردم و همچنین لزوم تغییر در سیاست خارجه و منطقه ای ایران سخن گفته‌اند. مجموع اینها می تواند به تولید یک آدرس غلط دیگر به دولت ترامپ که غرق در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری است و در وضعیت چندان باثباتی در نظرسنجی نیست کمک فراوانی کند و ترغیبی برای دست زدن به حماقت های تبلیغاتی باشد. 🔸با این وجود به نظر می رسد که دیگرانی باید در داخل ایران همانند رهبری، هرچه سریعتر با تولید پیام های معتبر، بازدارندگی جدی در دولت تروریست آمریکا ایجاد کنند. 🔻🔻مبنای پیام تولید شده نیز همین سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخست وزیر دولت عراق است که آمریکایی‌ها باید بدانند، ایران انتقام خون شهید سلیمانی را هنوز نگرفته و بهای ترور فرمانده‌هان محور مقاومت بسیار بیشتر از حمله موشکی به عین الاسد است. @mahdi_jahantighi
⭕️ بزرگترین پروژه‌های فعلی جریان تحریف در داخل ایران چیست؟! ✍️جمله راهبردی رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم نیز حتما شکست خواهد خورد» به دلایل متعددی تنها گزاره‌ای است که مسیر شکست دولت فعلی آمریکا از آن می‌گذرد. 1️⃣ اساسا پروژه شکست تحریم از طریق برجام و مذاکره بر اساس یک تحریف بزرگ بود که به نظام و مردم تحمیل شد. تحریفی بزرگی که آمریکا را کدخدای عالم می‌دانست، دموکرات‌ها را بهتر از جمهوریخواهان معرفی می‌کرد، مشکل اروپا با ما را اعتمادسازی می‌دانست، مشکل اصلی اقتصاد کشور را تحریم اعلام و مسیر اصلاح آن را فقط در مذاکره و پیوند با غرب تعریف می‌کرد، از سوی دیگر اقتصاد مقاومتی را اقتصاد ریاضتی و مخالفین برجام و مذاکره را همسو با صهیونیست ها معرفی کرد و ده ها گزاره دیگر از این دست. در این میان اصرار به ادامه برجام، امیدواری و امیدوار کردن به اینستکس چرند! و ایجاد امید کاذب و انتظار خسارت‌بار برای به روی کارآمدن مجدد دموکرات ها در آمریکا نیز بخش دیگری از برنامه‌های فعلی جریان تحریف در داخل ایران است. در بعد دیگر سیاست داخلی نیز بی شک بزرگترین پروژه تحریف توسط اصلاح طلبان با تاکتیک فاصله گزاری از دولت اعتدال و کارنامه حسن روحانی برای کسب انتخابات ریاست جمهوری 1400 و معرفی مجدد خود به عنوان حلال تحریم در کشور است. 2️⃣ جریان تحریف البته یک ضلع قدرتمند خارجی در خارج از ایران دارد. کنار صدها رسانه فارسی زبان متعلق به آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها، آلمانی‌ها، فرانسوی‌ها، سعودی‌ها، منافقین، اصلاح طلبان فراری، سلطنت طلبها، تجزیه طلبان، قومیت‌گراها و.... پروژه تحریف آنقدر سطح بالایی دارد که مسئولین ارشد غربی خود بخشی از بازیگران آن هستند. اساسا پشت مذاکره با ایران توسط آمریکا و برخی کشورهای غربی یک پروژه تحریف بین المللی قرار داشته است. پروژه ای که ایران را وهله اول در افکار عمومی به عنوان کشوری که به دنبال بمب هسته ای است معرفی کرد و سپس تحریم‌ها را آغاز و در نهایت با تحریف نیات خود از مذاکرات، عده ای را در داخل برای رفع خیالی تحریم‌ها با خود همراه کرد. اینجا لازمست که این نکته جانبی نیز عنوان شود که جملات اغواگرایانه مسئولین غربی خود بخشی از پروژه تحریف است؛ به عنوان نمونه ده‌ها جمله از روسای جمهور، وزرای خارجه و روسای سازمان های اطلاعاتی غربی در چند سال اخیر می‌توان یافت که آنها روش حل واقعی تحریم ایران را مذاکره و تعلیق برنامه هسته ای و... معرفی کردند و در عمل هیچ اتفاقی نیافتاد و در واقع از ابتدا در حال نوعی تحریف بودند. 3️⃣ اما نکته راهبردی نهفته در جمله رهبری که «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم نیز حتما شکست خواهد خورد» چیست؟! تحریف در واقع تلاش می‌کند که نحوه شکست آمریکا به جامعه و خواص تاثیرگذار منتقل نشود. تنها یکی از اصول این تحریف، بزرگ‌نمایی قدرت دشمن و کوچک نمایی قدرت داخلی است. اصول دیگرش هم دادن آدرس غلط هم برای شکست دشمن و هم تکمیل پازل دشمن برای شکست ملت ایران است. بنابراین جریان تحریف داخلی به مراتب از جریان خارجی تحریف جرمش بالاتر است و اساسا اگر تحریف کنندگان داخلی نباشند، تحریف کنندگان خارجی کاری از پیش نخواهند برد. 4️⃣ حال که مشخص شد «تحریف» یک پروژه کلان و صدالبته اصلی‌ترین پروژه دشمن و در واقع بالاتر از اصل پروژه تحریم است، خوبست که اشاره‌ای به این نکته مهم شود که اصلی‌ترین چهره‌ای که زودتر از همه این تحریف را شناخت و بیشتر از همه برای مقابله با آن پای کار آمد، خود رهبر معظم انقلاب بودند. آنهم در روزگار سیاسی و تبلیغاتی که در ظاهر جریان تحریف در داخل ایران اغواگری‌های مفیدی علیه افکار عمومی انجام داده بود و بسیاری مقابله با این تحریف را سبب ایجاد هزینه‌های زیاد برای شخص ایشان می‌دانستند. @mahdi_jahantighi
⭕️ پروژه «مک فارلین ۲» برای نجات برجام چگونه خواهد بود؟! ✍️برایان هوک هم به فهرست شکست خوردگان ملت ایران اضافه شد. درباره دلایل رفتن او در داخل و خارج از ایران، یک اتفاق نظر وجود دارد و ان اینکه او یکی دیگر از قربانیان سیاست تحریم فشار حداکثری علیه ایران و مقاومت انقلاب اسلامی است. قطعا در رفتن هوک دلایل مهمی وجود دارد ولی نباید غافل از این شد که در آمدن فردی مانند الیوت آبرامز نیز دلایل باارزشی نهفته است. 1️⃣ الیوت آبرامز سابقه مذاکره پنهان با تیمی از ایران را در اوایل انقلاب دارد. او علاوه بر اینکه از ابتدای انقلاب به نوعی یکی از چهره های مستقیم در مواجه با ایران بوده در سالهای ریاست جمهوری بوش پسر نیز تجربه قابل توجه ای از مواجه با ایران را در پرونده عراق دارد. آبرامز سالهاست درباره ایران مطالعه می‌کند و می‌توان به نوعی او را حتی باتجربه تر از برایان هوک درباره ایران دانست. 2️⃣ در سوابق آبرامز سالها تجربه در موضوعات کلان امنیتی آمریکا دیده می‌شود و مجموع فعالیت‎‌های او در کشورهای آمریکای لاتین و منجمله آخرین پرونده کاری او یعنی ونزوئلا نیز نشان می‌دهد که او علاقه ویژه‌ای در بکارگیری عمیلات‌های اطلاعاتی و نیمه سخت امنیتی در کشورهای حوزه ماموریتش دارد. 3️⃣ ترامپ تا انتخابات ریاست جمهوری فاصله زیادی ندارد. پرونده ایران و به خصوص عدم توانایی او در تسلیم کردن ایران برای شروع مذاکرات مجدد تبدیل به یک نقطه ضعف بزرگ در سیاست خارجه ترامپ شده است. در نگاه اول برکناری برایان هوک در فاصله کمتر از صد روز تا انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر اینکه یک تبلیغات انتخاباتی برای معرفی یک مقصر در افکار عمومی به جای شخص ترامپ محسوب می‌شود، نشانه یک دوره پرفشار کاری برای آبرامز در مواجه با ایران تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز است. از سوی دیگر ترامپ از مذاکره با ایران تا قبل از انتخابات ناامید است ولی در آخرین اظهار نظر گفته است که اگر در انتخابات پیروز شود با ایران به توافق سریع دست پیدا خواهد کرد. یعنی او تلاش می‌کند شکست مذاکره با ایران را به یک گروگانگیری سیاسی برای موافقان و مخالفانش تبدیل کند. 4️⃣با توجه به موارد گفته شده، می‌توان چند سناریو احتمالی را گمانه زنی و مدنظر قرار داد. اول اینکه آبرامز تلاش خواهد کرد یکبار دیگر از بازماندگان و یا معتقدان به درستی مذاکرات مک فارلین در ایران یارگیری کند و با فعال سازی مجدد آنها مذاکرات پنهان برای برجام جدید را آغاز کند. در پروژه «مک فارلین ۲» مذاکرات پنهانی قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌تواند آغاز و پایه‌ریزی شود و سپس در مقطع مناسبی آشکار و به جمهوری اسلامی تحمیل شود. زمان علنی شدن این مذاکرات نیز می‌تواند، همان زمانی باشد که ترامپ گفته یعنی بعد از پیروزی او در انتخابات و روزهای اول ریاست جمهوری دور دومش که غربگرایان داخلی نیز خواهند گفت چاره‌ای دیگر نیست! 5️⃣ دومین سناریو محتمل داغ کردن تابستان داغ با شتاب بخشی به اقدامات نیمه سخت امنیتی در محیط داخلی ایران است. آبرامز علاوه بر اینکه یک چهره ضدایرانی شناخته شده در آمریکا است یک یهودی زاده و طرفدار سرسخت رژیم صهوینیستی نیز محسوب می‌شود. در زمان او سرویس های امنیتی اسرائیل و برخی کشورهای معاند منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، جرات بیشتری برای همکاری در اقدامات ضدامنیتی در ایران پیدا خواهند کرد. 6️⃣ آبرامز البته خوب می‌داند که همان جریان نظامی و امنیتی که کشتی‌های ایران را به ونزوئلا که پرونده اختصاصی او بود، رساند؛ اگر خطایی از او سربزند، توانایی تنبیه کردن سخت او را دارد. او در چند ماه گذشته حتما در پرونده ونزوئولا قدرت پنهان اطلاعاتی و نظامی ایران را از نزدیک لمس کرده است و نیاز به معتبرسازی مجدد آن قدرت برای او نیست. این را هم نمی توان نادیده گرفت که ترامپ گفته است که ایران در انتخابات آمریکا دخالت می‌کند، معنای این ادعا و اتهام این است که ترامپ این روزها یک عنصر اطلاعاتی را سرکار آورده تا از نقش پنهان ایران در انتخابات آمریکا نیز بکاهد! @mahdi_jahantighi
⭕️ سردار قآانی نفر سوم دیدار اسماعیل هنیه و نصرالله ✔️ چه تصمیمی برای صهیونیست‌ها و معامله قرن ترامپ گرفته شده؟! ✍️بی شک مهمترین خبر چند هفته اخیر در جبهه مقاومت، خبر دیدار سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه بعد از 27 سال بود. اولین پیام دیدار نصرالله و هنیه این است که اقدام مشترک ترامپ و سران امارات و اسرائیل برای عادی سازی روابط با هماهنگی‌ها و هم افزایی‌های کم سابقه اعضای جبهه مقاومت روبه رو شده است. در این باره بیشتر بخوانید: 1️⃣ دو ماه قبل اسماعیل هنیه طی نامه‌ای مهم درباره معامله قرن به سید حسن نصرالله، خواستار یکپارچه سازی بیشتر جبهه مقاومت و تحرکات فوری‌تر شد. این نامه شاهدی است که نشان می‌دهد که در دو ماه گذشته ابعاد این یکپارچه سازی تعیین و در جلسه نصرالله و اسماعیل هنیه به تصویب نهایی و عملیاتی بسیار نزدیک شده است. موضوعی که نشان می دهد جبهه مقاومت دوران جدیدی را آغاز کرده و تصمیات و اقدامات مهمی در راه هست. 2️⃣ ابعاد جزئیات جلسه اسماعیل هنیه و سید نصرالله در محرمانه‌ترین وضعیت اطلاعاتی و رسانه‌ای قرار دارد. اما اظهارات هنیه در اردوگاه آوارگان فلسطینی در جنوب لبنان نکته مهمی داشت. او در سخنانی اظهار داشت: «موشک های ما در گذشته تنها 15 کیلومتر برد داشت، ولی اکنون قادر است به تل آویو و ما بعد تل آویو برسد». به تعبیر ساده تر اینک بندر حیفا و تاسیسات هسته ای رژیم صهیونیستی الان فقط توسط حزب الله و ایران تهدید نمی‌شود بلکه یک ضلع سوم نیز ممکن است پیدا کرده باشد. از سوی دیگر موشک‌های فراتر از تل آویو یعنی اهدافی فراتر از سرزمین اشغالی و حتی می‌تواند شامل اهداف غیر اسرائیلی ولی همسو با تل آویو در منطقه نیز شود. 3️⃣ جلسه اسماعیل هنیه و نصرالله بعد از نردیک به سه دهه یک نفر سومی که این روزها فرمانده ارشد محور مقاومت است، نیز دارد. گرچه از حضور سردار قاآنی در جلسات اخیر در لبنان خبری منتشر نشده ولی همچنان فرمانده جدید سپاه قدس در همه حوادث منطقه هم حضور دارد و هم حضور ندارد! حضور شبح گونه‌ای که به نظر می‌رسد صرفا یک تدبیر اطلاعاتی و امنیتی نیست و بیشتر تبدیل به یک استراتژی در دوران جدید سپاه قدس شده است. دولت ترامپ در حالی با زور و فشار و تبلیغاتی طرح معامله قرن را به ظن خود جلو می‌برد که بی شک اخبار چند روز اخیر در جنوب لبنان کام سیاستمداران آمریکایی را تلخ کرده است. موضوعی که البته به تلخی کام باقی نمی ماند و نوید اقدامات دردآوری را می دهد که مهمترین ویژگی اش هماهنگی و اتحاد کم سابقه رهبران محور مقاومت و تمرکز ویژه‌تر بر سرزمین های اشغالی است. @mahdi_jahantighi
⭕️رمزگشایی روس‌ها از تهدید یک ماه قبل سردار باقری علیه امارات ✔️ایران با متحدین اسرائیل در منطقه چه می‌کند؟ ✍️ اواخر مرداد بود که رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به توافق اخیر اماراتی‌ها با رژیم صهیونیستی واکنش نشان داد و گفت: قطعا رویکرد ملت ایران به این کشور همسایه از اساس تغییر خواهد کرد و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نیز به این کشور با محاسبات دیگری نگاه خواهند کرد و چنانچه اتفاقی در منطقه خلیج‌فارس بیفتد و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دچار خدشه هرچند اندک شود ما آن را از چشم کشور امارات متحده عربی می‌بینیم و تحمل نخواهیم کرد. سرلشکر باقری تصریح کرد: توصیه می‌کنیم که تا دیر نشده است کشور امارات متحده عربی نسبت به این تصمیم تجدید نظر کند و مسیری را ادامه ندهد که به ضرر امنیت منطقه و کشورش باشد که این قابل پذیرش نیست. اما روس ها اخیرا ارزیابی در خبرگزاری رسمی خود منتشر کرده‌اند که ابعاد بیشتری از اظهارات صریح رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران را درباره امارات و دیگر کشورهای منطقه که به سمت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در حال حرکت هستد را تشریح کرده که حاوی نکات قابل توجهی است. 1️⃣ ایران تجربه جالب توجهی از توجیه کردن کشورهای دارد که روابط با اسرائیل را عادی سازی کردند. بر اساس ارزیابی روس‌ها، ایران به صورت مشخص پیش از امارات دو کشور گرجستان و آذربایجان را که متمایل به اسرائیل شدند را به گونه ای توجیه کرده که علاوه بر مقامات این دوکشور، مقامات اسرائیل نیز مجبور شدند که مواظب رفتار خود در گرجستان و آذربایجان باشند. 2️⃣ سوال مهم این است که آیا امارات به اسرائیل اجازه تاسیس پایگاه نظامی علیه ایران را در خاک خود خواهد داد؟ روس ها معتقدند که احتمال اینکار توسط امارات کم است چون حاکمان امارات سه نکته مهم راهبردی را قبول و اطلاع دارند. اول اینکه خودشان به خوبی می دانند عمق استراتزیک آنها بسیار کم و ضعیف است، دوم اینکه حتی با در اختیار داشتن پیشرفته ترین تجهیزات نظامی آمریکا امکان تامین امنیت زیر بناهای اقتصادی آنها وجود نخواهد داشت و گزاره راهبردی و مهم سوم اینکه آمریکاییها از آرامکو بیشتر از ابوظبی دفاع نخواهند! 3️⃣ درصورت اراده ایران برای تنبیه نظامی امارات، چه بلایی سر اقتصاد این کشور خواهد خواهد آمد؟ پاسخ روس‌ها نیز به این سوال مهم بسیار قابل تامل است. ارزیابی کنایه آمیز روس‌ها اینچنین است: کل اقتصاد امارات امروزه در ساختمان های بلندی ساخته شده که ستون هایشان در شن های روان است و این شن ها هر لحظه می توانند حرکت کنند و کل این برج ها را ظرف مدت کوتاهی قورت دهند، ماجرایی که شاید فقط به یک تلنگر بیشتر احتیاج نداشته باشد و قطعا ایرانی ها به خوبی می دانند در صورتی که مورد تهدید قرار گیرند چگونه این تلنگر را بزنند! 4️⃣ ارزیابی اخیر روس‌ها به برخی دیگر از کشورهای همانند بحرین که عادی سازی با رژیم صهیونیستی را در برنامه رسمی سیاست خارجه خودی اعلام کردند، نیز قابل تعمیم است. موضوعی که این گزاره را معتبر می کند: «ایران به تنهایی قادر است که در صورت تصمیم سیاسی و نظامی، تنبیه جبران ناپذیری برای هر کشوری که به سمت همکاری نظامی و امنیتی با اسرائیل بر علیه ایران برود را اعمال کند.» @mahdi_jahantighi
⭕️ نقدی به قوه قضاییه ✔️ چرا سلبریتی‌ها ترسی از قوه قضاییه و دفاع از قاتلان ندارند؟/ چه کسی به سلبریتی‌ها اطمینان داده قوه قضاییه به آنها کاری ندارد؟! ✍️قوه قضاییه در دوران آقای رئیسی دوران بسیار مهم و صعودی را در حال سپری کردن است. دورانی که مقابله با فساد در سطوح بالا حتی در درون دستگاه قضا هم برای مردم قابل لمس شده است. 🔻در ابتدا تصور می‌شد که شاید بیشترین تخریب اولیه دوران آغاز ریاست آیت الله رئیسی توسط سیاسیون مخالف و یا منتقد او قرار گیرد ولی با کمی دقت به خوبی می توان دریافت که پیشقراول تخریب قوه قضاییه و احکام آن در ماه‌های اخیر برخی از بازیگران و هنرمندان سلبیرتی هستند. آنهم در پرونده‌های بسیار واضحی که اتفاقا طرف متهم پرونده یک مجرم خون ریز و یک قصاب هست! 🔻شاید در وهله اول گفته شود این دست از هنرمندان همیشه از این کارها کرده‌اند. اما واقعیت این است که این موضوع در این ماه‌ها شکل بسیار واضع و وقیحانه‌تری به خود گرفته و این نگرانی پیش می‌آید که ادامه این روند به قبح شکنی‌های سنگین‌تری نیز منتهی شود. 🔻دلیل این همه وقاحت چیست؟ می شود بخشی را به همان کم سوادی و کم اطلاعی این سلبریتی‌ها ربط داد و یا علایمی از ساماندهی پنهان و غرض‌های سیاسی و حتی اقتصادی را نیز به آن افزود. اما بازهم به نظر این دلایل قانع کننده نمی‌رسد. 🔻امروز یک واقعیت تلخ وجود دارد که واقعا جای تاسف دارد؛ واقعیتی که اگر یک کارشناس حقوقی و یا فعال رسانه‌ای و یا یک چهره سیاسی به برخی احکام قضایی مهم اعتراض کند، چه بسا بسیار سریعتر از یک سلبریتی مورد پرسش قرار می‌گیرد و این در حالیست که شاید با ادبیاتی بسیار فاخرتری از این طیف از هنرمندان که با وقاحت و در اوج خیال راحتی مطلب می‌نویسند، نقد و یا اعتراض خود را علنی کرده باشد. 🔸🔸این شواهد نشان می‌دهد که یک جای کار شاید در بخشی از درون قوه قضاییه می‌لنگد، یا حداقل یک اشتباه و تحلیل بد در اینباره در جریان است. 🔻شاید برخی در درون قوه قضاییه اینگونه استدلال داشته باشند که ما مشغول رسیدگی به پرونده‌های بزرگ قضایی هستیم و نمی‌خواهیم وارد حاشیه شویم و باید اول به فسادهای بزرگ رسید! ظاهر این جمله حکیمانه است ولی واقعیت میدانی آن ساده انگارانه! زیر وقتی قوه قضاییه در مسیر صدور عدالت، احکام مهم و موفقیت آمیز داشته باشد ولی بخشی قابل توجهی از افکار عمومی با شبهه افکنی افراد مغرض دچار شبهه در جکم باشند، چه فایده؟ و یا حداقل باید بپذیریم به کار عادلانه‌مان ضرر و آسیب‌های بزرگی وارد شده است. بنابراین بهتر نیست که به خاطر موفقیت در اجرای عدالت همین دادگاه های بزرگ هم که شده، افراد مغرض و شبهه افکن را محدود کرد؟! 🔸در این مجال می‌توان در اینباره چند سوال را مطرح کرد که لزوما برای پاسخ دادن مقامات قضایی نیست بلکه برای بیشتر اندیشیدن آنها است. 🔻آیا در قوه قضاییه تحلیل درستی و حقیقی از میزان آسیبی که این روزها این طیف از هنرمندان در مخدوش کردن احکام قضایی و یا شبهه افکنی در افکار عمومی و یا محافل بین المللی انجام می‌دهند وجود دارد؟ اگر اطلاع دقیقی از آسیب رساندن این سلبریتی‌ها به افکار عمومی وجود دارد، چرا اراده بزرگی قضایی در اینباره دیده نمی‌شود؟ 🔻آیا تخریب احکام قضایی جرم نیست؟ آیا همراهی و کمک به قاتلان و ایجاد شبهه و شایعه در افکار عمومی جرم محسوب نمی شود؟ آیا این خطرناک نیست که اینگونه تصور شود که برخی سلبریتی‌ها تنها کسانی در کشور هستند که جرم مرتکب می‌شوند ولی خیلی وقت‌ها برخورد قانونی هم با آنها صورت نمی گیرد؟ آیا تبعیضی بالاتر از این هم می توان نام برد؟! 🔻آیا در قوه قضاییه افرادی هستند که همانند محاسبات سیاسیون دارند و درگیری با سلبریتی‌ها را به صلاح سیاسی خود و یا خلاف منافع سیاسی مقامات نزدیک به خود می‌دانند؟! اگر خدای نکرده این باشد تکلیف عدالتخانه و عدالت محوری درباره این سلبرتی‌های بی انصاف چیست؟ 🔻سوال مهمتر این است که حراست از افکار عمومی و مردم برایمان مهمتر است یا عدم درگیری با سلبریتی ها؟! به خصوص که یادمان نرود عاقبت همین مردم هستند که برایمان می‌مانند و آن سلبریتی‌ها اول کسانی هستند که به کشوری که تابعیتش را دارند و یا دوست دارند داشته باشند!، می‌روند. 🔸🔸در پایان دلسوزانه و از سرخیرخواهی این مهم را باید تاکید کرد که شخص حسن روحانی برای هر مسئولی که به دنبال رضایت سلبریتی‌ها باشد عبرت بزرگی است. عبرتی که می‌گوید چگونه همین طیف از هنرمندان ابتدا به رئیس دولت تدبیر و امید روی خوش نشان دادند و وقتی دولت با پیگیری همان سیاست خارجی که مورد دفاع آنها بود در اقتصاد و معیشت مردم رفوزه شد، چگونه رفتارهای تحقیرآمیز خود را یکی یکی بروز دادند. @mahdi_jahantighi
⭕️ نام این زن آمریکایی در فهرست انتقام سپاه حتما هست! ✔️ چرایی معتبر سازی مجدد گزینه ناتمام بودن انتقام سخت ✍️سردار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران در آخرین موضع گیری خود تاکید کرده که انتقام شهادت سردار سلیمانی قطعی، جدی و عادلانه است و دایره انتقام شامل هر فردی خواهد بود که نقش مستقیم و غیرمستقیمی در حادثه ترور دست داشته است. 👈در اینباره چند نکته جالب توجه وجود دارد: 1️⃣معتبر‌سازی گزینه ناتمام بودن انتقام سخت از حدود دو ماه قبل و درست از زمان دیدار مصطفی الکاظمی نخست وزیر امنیتی عراق با رهبر معظم انقلاب از طرف ایران آغاز شده است. در آن دیدار رهبر معظم انقلاب از فراموش نکردن شهادت سردار سلیمانی و قطعی بودن ظربه متقابل ایران به آمریکا به صراحت سخن گفتند. موضوعی که با سخنان اخیر فرمانده سپاه نیز ابعاد تازه‌تری به خود گرفته است. بخشی از این معتبر سازی البته در آستانه انتخابات آمریکا به نوعی متعادل‌سازی رفتارهای هیجانی ترامپ در مواجه با ایران نیز محسوب می‌شود. در هر صورت قرار دادن سایه انتقام سخت بر چهره های سیاسی و نظامی آمریکا شاید یکی از جدی ترین و پیچیده ترین اقدامات راهبردی رهبر معظم انقلاب در مواجه با دولتمردان آمریکا در ماه های حساس آینده است. 2️⃣ فرمانده کل سپاه با سخنان جدید خود به نظر می رسد که برای معتبرسازی بیشتر ناتمام بودن انتقام سخت ایران، کدهای جدیدی را برای آمریکایی‌ها ارسال کرد. شاید جدی‌ترین کد اطلاعاتی سخنان اخیر فرمانده سپاه این موضوع بود که سپاه فهرستی از همه افراد دخیل در ترور سردار سلیمانی چه در سطح سیاسی و چه در سطح نظامی و امنیتی تهیه کرده است. جالب آنکه فرمانده سپاه به نوعی تاکید کرده که انتقام سخت شامل افراد حاضر در این فهرست خواهد بود و ایران همانند عین الاسد تنها به دنبال کشتن چند سرباز آمریکایی نیست. 3️⃣ تاکید فرمانده کل سپاه مبنی بر اینکه هرکسی که در ماجرای ترور سردار سلیمانی نقش داشته مورد هدف قرار خواهد گرفت، یعنی فهرست کسانی که مورد انتقام قرار خواهند گرفت یک فهرست باز و بزرگی است و شامل افراد متعددی خواهد شد. به همین دلیل گمانه‌زنی های متعددی می توان درباره آن داشت. اما فهرست انتقام ایران متهمان درجه یک آمریکایی دارد که تا ابد باید نگران انتقام باشند. ترامپ، پمپو و مارک اسپر در این فهرست البته اسامی سوخته هستند. این در حالیست که اگر ایران قرار به انتقام از یک زن آمریکایی باشد، یکی از اصلی‌ترین آنها خانم جینا هسپل رئیس سازمان سیا باید باشد که نقش اساسی در طراحی، جاسوسی و ترور سردار سلیمانی داشته است. اما این فهرست لایه دومی نیز دارد که دایره انتقام برای آنها شاید نزدیکتر از بقیه باشد. مسئولین نظامی، اطلاعاتی و سیاسی مستقیم آمریکا در منطقه که همین اینک در کشورهای اطراف ایران نیز حضور دارند و یا در حال رفت و آمد از آمریکا به منطقه هستند و نقش مستقیم یا غیر مستقیم در ترور شهید سلیمانی داشته اند، در این لایه می توانند قرار بگیرند. لایه سوم نیز که ارزش اطلاعاتی بالای خواهد داشت فرماندهان و افسران میدانی عملیات ترور سردار سلیمانی است. @mahdi_jahantighi
⭕️ موضوعی که بسیاری در ایران درباره حاج قاسم نمی‌دانند ✔️ناگفته‌های شگفت آور از دیپلماسی منحصر به فرد شهید سلیمانی در منطقه ✍️رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از ارتباط تصویری با مراسم تکریم و تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس و مقاومت فرمودند: «یک نمونه از سرمایه های انسانی دوران دفاع مقدس، شهید سلیمانی بود که در عرصه منطقه و دیپلماسی، اقدامات شگفت آوری انجام می داد و هنوز ملت ایران از گستره فعالیت های این شهید عزیز اطلاع کافی ندارد». 👈در این باره بیشتر بخوانید: 1️⃣ از حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده محور مقاومت در منطقه نام برده می‌شد. در نگاه نخست محور مقاومت شامل کشورهای همچون ایران، لبنان، سوریه، عراق، فلسطین و یمن می شود ولی این درحالیست که دیگر کشورهای منطقه همچون افغانستان، بحرین، امارات، قطر و مناطقی از عربستان و همه کشورهای اطراف رژیم صهیونیستی به نوعی تحت سیطره و اشراف ماموریت های سپاه قدس بوده است. نکته قابل توجه این است کل منطقه استراتژیک غرب آسیا که به نوعی تحت فرماندهی و نفوذ مستقیم حاج قاسم سلیمانی بود مساحتی بالای 7 میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی نزدیک 400 میلیون نفر دارد. 2️⃣ در منطقه وسیع تحت فرماندهی حاج قاسم سلیمانی، نکته جالب توجه این است که اقوام متعدد، فارس،ترک، عرب، کردها، بلوچها و... حضور دارند. هماهنگی به این همه هویت قومی و تشکیل جبهه مشترکی از آنها علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی بی شک دیپلماسی منحصر به فردی می‌طلبد که از شاهکارهای مدیریتی شهید سلیمانی محسوب می‌شود. نکته جالب‌تر آنکه با وجود این تنوع قومی، حاج قاسم یکی از اصلی ترین چهره های سیاسی و امنیتی غرب آسیا بود که مانع از تجزیه طلبی برخی از کشورهای مهم منطقه منجمله سوریه، عراق، لبنان، افغانستان و... شده است. 3️⃣ نکته راهبردی تر اینکه حاج قاسم در طول نزدیک به سه دهه یکی از اصلی ترین چهره‌های است که می توان گفت عملا در منطقه هم موفق به ملت سازی شده و هم دولت سازی! نفوذ سیاسی و قدرت دیپلماسی حاج قاسم سلیمانی به گونه ای بوده که می‌توان بدون اغراق گفت که بخش وسیعی از مسئولین ارشد کشورهای بسیاری در منطقه تحت نفوذ سیاسی و تاثیرپذیری مستقیم حاج قاسم بوده‌اند. این در حالیست که حاج قاسم عموما به عنوان یک چهره نظامی شناخته می‌شد و این قسمت از ناگفته های مدیریتی و قدرت دیپلماسی او برای بسیاری از مردم ما در ایران مغفول مانده ولی سرویس‌های اطلاعاتی غربی به خوبی از آن آگاه بودند. 4️⃣ بر اساس آخرین ارزیابی‌های رسمی منتشر شده کشورهای غربی، نفوذ اطلاعاتی سپاه قدس در زمان حاج قاسم سلیمانی بخش وسیعی از خاک اروپا و حتی آمریکا را نیز فراگرفت. به عنوان یک نمونه یکی از گزارش های رسمی منتشر شده سرویس اطلاعاتی آلمان حاکیست که اشراف سپاه قدس در اروپا به گونه ای است که تقریبا هیچ مکان اقتصادی و سیاسی وابسته به صهوینست ها خارج از چتر اطلاعاتی سربازان حاج قاسم نیست. اگر مجموع اینها را کنار هم بگذاریم شاید سالها بتوان درباره ناگفته ‌های اقدامات حاج قاسم در منطقه و دیپلماسی منحصر به فرد او و چگونگی به شکست کشاندن بزرگترین طرح‌های غربی برای منطقه غرب آسیا سخن گفت. @mahdi_jahantighi
⭕️ معنای تاییدیه ایران بر فناوری‌های نظامی یمن ✔️ صراحت معنادار در اعلام کمک نظامی به انصارالله و شکست آل سعود ✍️سخنان اخیر سردار ابوالفضل شکارچی سخنگوی ارشد نیروهای مسلح شاید صریح ترین اظهارات رسمی یک مقام ارشد نظامی درباره نحوه کمک نظامی ایران به یمن است. اظهارات شفاف و کم سابقه‌ای که پیش از این درباره نوع رابطه نظامی ایران و یمن که کمتر گفته شده بود. 👈در اینباره بخوانید: 1️⃣ خلاصه اظهارات سخنگوی ارشد نیروهای مسلح این است که ایران تجربه فناوری در حوزه دفاعی را به یمن و مشخصا ارتش و گروه انصارالله یمن منتقل کرده و در حال جاضر این کشور عربی دارای قدرت ساخت موشک، پهباد، سلاح و همچنین توانا در جنگ الکترونیک! است. 2️⃣ اولین مساله قابل توجه این است که ایران چگونه این فناوری‌ها را منتقل کرده است؟! یمنی که سرتاسر و تا بن دندان تحت محاصره نیروهای مسلح عربستان و شرکایش بوده چگونه نیروهای ایران به یمن رفته اند؟! به نظر می‌رسد که شکستن این محاصره سنگین تنها یک اتفاق اطلاعاتی فوق العاده نبوده و از اعمال قدرت و اقتدار نظامی در شکستن این محاصره حکایت دارد! ابعاد اعمال نظامی و شکستن محاصره یمن برای افکار عمومی در ایران معلوم نیست ولی مقامات نظامی آل سعود بیش از همه از آن خبر دارند و می توانند درباره آن صحبت کنند. 3️⃣ اما ایران چرا از اقدامات نظامی خود در یمن به صورت آشکارتر از گذشته سخن می‌گوید؟ سوالی مهمی که البته پاسخ های مهمتری نیز دارد. تایید ایران بر صاحب فناوری بودن انصارالله در واقع اعتبار بخشی و آغاز تثبیت مرحله جدیدی از اعتبار نظامی و سیاسی انصارالله در منطقه است. ایران سالها قبل درباره حزب الله نیز چنین فرآیندی را طی کرده است. فرآیندی که بعد از آن هیچ قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بعد از آن دیگر نمی‌تواند در معادلات سیاسی و نظامی داخل و خارج از لبنان، حزب الله را نادیده بگیرد. از سوی دیگر روندگاری اخبار چند سال اخیر در سوریه نشان می‌دهد که هنگامه آشکار سازی علنی اقدامات نظامی ایران، هنگامه آشکار شدن پیروزهای بزرگ میدانی است. در واقع اظهارات سخنگوی نیروی های مسلح، اعلام در سراشیبی قرار گرفتن پیروزهای نظامی در یمن، می توان تفسیر کرد. موضوعی که با پیروزهای اخیر میدانی ارتش و گروه انصارالله در یمن و به خصوص تحولات منطقه مهم «مارب» نیز همخوانی قابل توجهی دارد. 4️⃣ ایران طی مدت پنج سال و در اوج جنگ های نیابتی و تحریم های سنگین اقتصادی، توانسته انصارالله را به این سطح راهبردی برساند، که اتفاق استراتژیکی محسوب می‌شود. موضوعی که همچنین نشان می‌دهد چه توانمندی و مدیریت فوق العادی در نیروهای مسلح و به خصوص سپاه قدس وجود دارد که میانگین اعمال تغییرات ژئوپولتیکی و ایجاد روندهای جدید سیاسی و نظامی در منطقه را دچار تغییرات قابل توجهی کردند. @mahdi_jahantighi