eitaa logo
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
1.6هزار دنبال‌کننده
790 عکس
93 ویدیو
14 فایل
دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی پژوهشگر مطالعات جنسیت و جامعه کانال‌ها و صفحات من⬇️ https://zil.ink/mimte
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه کن قشنگ پیداست نیمی بلکه همه نهضت به دوش این زن است. زن در رسالتش جهان سازی ست و در جهاد همپای مرد موظف و مسئول است... 🚺 @sanaa_ir
«او و مثل او» (یادداشت های روزهای کرونایی - شماره ۸) برای ما که ستادی هستیم روزهای قرارگاه روزهای یکنواختی است. تلفن،‌اکسل، تلفن،‌ اکسل، و تلفن،‌ اکسل. من که بیزار بودم از کار تکراری و هستم، من که حاضرم گرسنگی بکشم ولی یک کار را دوبار انجام ندهم،‌ دیگر کوتاه آمده ام. اما بر خلاف ما،‌ بچه های بیمارستان حسابی خاطره دارند. کلیپ هایش در راه است. اما من هنوز دو سه شماره ای جا دارد برایتان از اینجا بنویسم. اسمش اُسامه است. اسم جذابی دارد. تا به حال کسی را با این اسم از نزدیک ندیده بودم! هرچند که صدا کردنش دردسر دارد؛ آقا اسامه! از جزیره هرمز آمده تهران برای کمک. نمیدانم چند تای شما قبلاً جزیره هرمز را شنیده بودید. من که نشنیده بودم. شنیده اوضاع تهران وخیم است، خودش را به بیمارستان مسیح دانشوری رسانده. بیمارستانی که تا چند هفته پیش اوضاع وخیمی داشت. همان روزهای اول اسم مسیح دانشوری زیادی پیچید. برای همین هر کس که مشکوک بود شال و کلاه می کرد و میرفت مسیح. اسامه و یک گروه چهل نفره از بچه های ما، بیش از یک ماه آنجا بودند. حالا که بیمارستان ها سامان گرفته اند و از شوک روزهای اول خارج شدند دیگر کمتر به نیروهای جهادی نیاز است. بچه ها کم کم با میدان های رزم، با شلمچه های درمانی، با خاکریزهای آبی رنگ خداحافظی میکنند. برای اسامه استراحت بریدند و مثل برخی دیگر که ول کن کار و خدمت در بیمارستان ها نیستند به زور بیرونش کردند. اما به خانه و کاشانه و تشک نرم خودش نشتافته. بلند شده آمده قرارگاه ببیند اینجا هم اگر کاری هست مشغول شود. یک هفته ای ست ستادی شده، مثل ما! تا خیالش از بیمارستان ها راحت نشود دست بردار نیست. روزها بالا می آید و تلفن می زند، شب ها پایین می رود و ظرف می شورد و طی می کشد. استراحت بی استراحت. در این یک هفته فقط یک بار خوابیدنش را دیدم. سحرها هم که ... سحر دیشب وسط نماز نتوانست گریه هایش را کنترل کند و دستش رو شد. شانه هایش از گریه می لرزید. چون میدانم این ها را نمی بیند راحت می نویسم. نگران چیزی هم نیستم. باید اسامه را تبلیغ کرد. کار دارم. بعد از نماز صبح هم در سجده آرام نگرفته بود. کم حرف است و دل نازکی دارد. فیلم را که نشانش دادم به هم ریخته بود! الگوی معنویت در همین است. روز به کار و و شب به تضرع و انابه. هر کدام منهای دیگر عقیم است و هر کس از هر تریبونی فقط یکی را تبلیغ کرد، فاضربوه علی الجدار، بکوبید به دیوار. هر کس که عبادت ظاهری اش بیشتر است و مفاتیح بیشتر دست میگیرد در عرصه اجتماعی هم بیشتر احساس وظیفه میکند و هر کس روز درد جامعه دارد، نیمه شب دنبال خلوت است. این دو لازمه و نتیجه یکدیگرند و یکی بدون دیگری راه به جایی نمی برد. باید اسامه را تبلیغ کرد. ما بچه مذهبی ها باید تکلیف مان را با خیلی چیزها روشن کنیم. دو سه روز پیش 25 سالم تمام شد. غمگین تر از قبل. نگران تر از قبل و امیدوارتر از قبلم... ۹۹/۰۲/۰۱ پ.ن : از خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم 囧 @Segerme
آیا گفتمان جناب مهدیان محافظه کاری است؟ من با این که آقای مهدیان را در موضعی تصویر کنیم که مصلحت اندیشی یا محافظه کاری نامیده می شود مخالفم و از این نظر روبروی آقای و کسانی که به گفتمان او مایلند قرار میگیرم. آقای مهدیان در پیکره ی عدالتخواهی امروز، نابسامانی هایی می بیند. خلل هایی که عمدتاً از این ناشی می شوند که عدالتخواهان ساز و کار صحنه عمل (کف زمین) را از ساحت نظر (بالای ابرها) استخراج نکرده اند. به زعم او نوعی بی اعتنایی به مبانی و التقاط یا دست کم تعجیل در عملیات کردن، منشأ خطاهای آنهاست. تلاش جناب مهدیان حل و فصل کردن تعارضات، ابتدا در مبانی معرفتی به مثابه پشت صحنه ی عملیات است. اگر در ساحت اصول اجماع حاصل شد، تعارضات صحنه عملیات حل شدنی تر خواهد بود. هرچند که به راحتی می توان گفتمان ایشان را متهم به این کرد که طرح گام به گام و صفر تا صدی برای رفع بی عدالتی ها ندارد، لیکن تهمت محافظه کاری و مصلحت اندیشی تا حد خوبی نارواست. ستون فقرات کلام آقای مهدیان بود. مکتب امام قانونی که در نظام اسلامی رو آمده را مظهر اراده جامعه ای میداند که حق تعیین سرنوشت خود را به او سپرده اند و همین هم بایستی در برابر قانون و قانون گذار بد قامت راست کند. طرح آقای مهدیان این است که باید پای اراده‌ی عمومی را به عرصه بی عدالتی ها بکشانیم. با سوپرمن ها و رابین هودها طَرفی از عدالت نمی بریم. به هر روی، اگر همچنان گمان میکنید آقای مهدیان به این پرسش که با قانون و قانون گذار نابجا چه باید کرد، پاسخ عملیاتی نداده است، آقای دخانچی هم در برابر این پرسش که مرجع تشخیص قانون و قانون گذار بد کیست آماده نبود. به عقیده نگارنده، این مناظره باید یک سال گذشته شکل میگرفت، اما حالا که شکل گرفته باید تلاش کرد این پدیده مبارک را که می تواند به اجماع بر سر مبانی عدالتخواهی و کیفیت آن به صورت مصداقی منجر شود، از دوقطبی های ضد اندیشه مصون داشت. دو قطبی هایی که شیوه اش برچسب زدن و مقصودش رجزخوانی سیاسی و گفتمانی است. این فرصت میتواند ظرفیت دو تقریر مغایر از عدالت طلبی را به سبدِ طرح ریزی و تدوین جزوه واحد عدالت طلبی در روزهایی که نامش گام دوم انقلاب است، سر ریز کند. باید پای حرف یکدیگر نشست و آنهایی را که فحش و ناسزا جلوی استدلالهایشان گرفته بازی نداد. 囧 @Segerme