eitaa logo
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
1.6هزار دنبال‌کننده
821 عکس
95 ویدیو
15 فایل
دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی پژوهشگر مطالعات جنسیت و جامعه کانال‌ها و صفحات من⬇️ https://zil.ink/mimte
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ چرا قانون حجاب، تحمیلی به‌نظر می‌رسد؟ در ترکیب مفهومی «قانون حجاب» آنچه که موجب اجباری به نظر رسیدن آن میشود قانونیت (جزء اول) نیست بلکه در وهله‌ی اول، این معنای اجتماعی شده از حجاب (جزء دوم) است که سبب میشود این ترکیب تحمیلی به نظر بیاید. ما در ساحت گفتمانی با معنای بخصوصی از حجاب مواجه هستیم و قانون حجاب در حال نهادمند و ضابطه‌مند کردنِ «این معنای بخصوص از حجاب» است. میگویم این معنای به خصوص از حجاب که بگویم حجابی که امروز برای ما تفاهم شده برداشت خاصی از حجاب است و نه همه‌ی برداشتها و نه لزوماً برداشت درست از حجاب. برای اینکه منظور من را بهتر متوجه بشوید به عنوان یکی از هزاران صحبتهای اخیر امام جمعه محترم اصفهان را بخوانید. پس از صدسال از آغاز مسأله‌بودگی حجاب در ایران هنوز گفته می‌شود حجاب و برهنه نبودن فارق میان انسان و حیوان است. خب عزیزان چرا متوجه این توسعه نیافتگی تئوریک از حجاب نیستید؟ این برداشتهای کلاسیک چگونه قرار است مسأله امروز ما را حل کند؟ بعد میگویند کار فرهنگی، گرامیان کارفرهنگی بر اساس چه؟ بحث را یک گام عقب تر ببرم. این «معنای بخصوص از حجاب» در خلاً شکل نگرفته بلکه بر اساس فهم بخصوصی از زن و رابطه ی زن و مرد شکل گرفته است و همهی دالهای دیگر در این گفتمان «خاص» هستند. مسأله فقط حجاب نیست که ما باید در مورد آن دنبال راهکار از دوگانه‌ی الزام قانونی یا کار فرهنگی باشیم. ما شاهد یک نظم تقریباً هماهنگ از عناصر مختلف هستیم که حجاب یکی از آنهاست. همان طور که حجاب معنای بخصوصی دارد از متعه تعدد زوجات و دیگر مسائل هم تحت تاثیر همین نظم گفتمانی خاص یاد میشود. اینجا متعه هم یک متعه‌ی بخصوص است و کارکرد منحصر بفردی دارد. دقت کنید ساحت معرفتی شما شاید در اینجا فقه و تفسیر یا اندیشه های بنیادی‌تر هم خودش در کیفیت ساخت جامعه اثرگذار است و هم اگر ساخت جامعه تحت تاثیر هر دسته عوامل دیگری، معیوب و «نامتعادل» شد، در جامعه با این گزاره‌های فقهی هم بنا به تفسیری که گفتمانهای خاص ارائه میکنند تعامل میشود. یعنی این گفتمان بخصوص از هویت زن قادر است همه چیز را جذب خود کرده و معنا و رنگ خاصی به آن ببخشد و انحصاری کند. لذا من این نظم را از ریشه و از بنیانش معیوب میدانم. نه حجاب را میشود با این فهم خاص عمومی کرد و نه حجاب بدون اصلاح در کلیت این نظم گفتمانی که همه عناصر با هم بده بستان دارند قابل مدیریت است. حجابی که برای تحریک نشدن مرد معنا می‌شود(!) اقتضاء میکند تعدد زوجاتی را که پاسخ تنوع طلبی مرد است و متعه ای را که برای ارضای مرد است! حالا این وسط ستاد امر به معروف مشکل را در این میبیند که قانون حجاب ضمانت اجرایی ندارد. اگر ضمانت اجرایی‌اش را تأمین کنیم ظرف یکی دوسال به فضل الهی ایران یکپارچه حجاب میشود! ایده‌ی جدید هم این است که به جای دستگیری و ایجاد پرونده قضایی جریمه کنیم. دوربینها هم الحمدلله خریداری شدند و هر جنبنده‌ای (ما من دابة في الأرض) که اوامر را اجرا نکند جریمه میشود. البته منت میگذارند یکی دو مرتبه ی اول فقط تذکر میدهند. هر جا هم در تیررس دوربینها نبود به اسم مردمی‌سازی ضابطان امر به معروف (!) گزارش خواهند داد. @Mahdi_Takallou
جملات شعاری در مورد زن را جرم‌انگاری کنید. اگر شخص مرتکب توانست یک چارچوب کلان همراه با امتدادهای عینی و کاربردی بدست بدهد بی‌آنکه متناقض گفته باشد، آنگاه او را تبرئه کنید. @Mahdi_Takallou
«فراجنسیت» پوست موزِ زیر پای زنان است؛ پوست موزی که مع‌الاسف خود زنان زیر پای خود می‌اندازند! @Mahdi_Takallou
این یادداشت را با موضوع خستگی جنسیتی بخوانید.
خانم امین جواهری.mp3
11.38M
✅ سازمان‌های غیردولتی و «تشکیلات زنانه»، با نگاهی به کتاب نان سال‌های جنگ. زنان ذیل کلان مسئله‌ مواجهه پروبلماتیک با ساختارهای اجتماعی، نیازمند تشکیلات و سازمان غیردولتی زنانه هستند تا از خلال خلاقیت‌های جمعی، ساختار مطلوبشان را بیافرینند. برای یافتن پیشینه‌‌ سازمان‌های زنانه به سراغ تاریخ شفاهی می‌رویم و از معبر آثاری مانند نان سا‌ل‌های جنگ، کارخانه زنانه صدخرو را می‌یابیم که نمونه‌ای از تشکیلات منظم و کارآمد زنانه است و با روش تحلیل محتوا کدهای آن را استخراج و مدل آن را تحلیل می‌کنیم. پیرامون سازمان‌‌های غیردولتی زنانه: ۱. زنانه بودن باید در سه عرصه فرم و محتوا و شکل جمعی سازمان بروز یابد. ۲. زنانه‌بودن کنش اجتماعی، هم در کیفیت کنش و هم در هویت کنشگر، از مولفه‌های هستی‌بخش و قوام‌بخش به الگوی سوم است و از همین نقطه با ایده‌های رقیب مرز می‌گیرد. ➡️ @Safoora_AminJavaheri
«سرانجام این دوگانه‌ی خانه-جامعه ما را خواهد کشت» @Mahdi_Takallou
درسگفتار تعادل جنسیتی به پایان رسید. در این 15-16 ساعتی که طی این چند هفته محضر عزیزان بودم تلاش کردم پروژه‌ی الگوی سوم را کمی بشکافم و در آن بازنگری کنم. فرض اصلی بنده در این دوره این بود که پروژه‌ی الگوی سوم که بی‌تردید در ده سال گذشته آن طور که باید و شاید توسعه پیدا نکرده از محل فقر تئوریک در حال آسیب‌دیدگی است. فقر تئوری هم در مبانی، هم در صورت‌بندی و هم در امتدادیابی؛ مهم‌ترین وجه مغفول این پروژه که بنا بود پیش از هر چیزی نظم جنسیتی حاکم بر جامعه را به وضعیت مطلوب و «متعادل» بازگرداند، فقدان نظریه اجتماعی است؛ نظریه اجتماعی به مثابه یک چارچوب نظری کلان که مشخص کند جامعه‌ی متناسب با این سنخ از هویت زن و این صورت از نظم جنسیتی دقیقاً چگونه جامعه‌ای است و ساختارها و گفتمان‌ها چگونه به مقوله جنسیت نسبت پیدا می‌کنند. در این درسگفتار تلاش کردیم به همین هدف نزدیک شویم و تمهید یک نظریه اجتماعی منسجم، کلان‌نگر و متحدالاجزاء را کنیم که من نام آن را «جامعه‌ی متعادل» می‌نامم. برای این مهم، از سطح مبانی فلسفی-کلامی بحث را آغاز نمودیم، سپس به ساحت نظریه جنسیت که از طرح مفهومی الگوی سوم پشتیبانی کند پرداختیم و بعد از ساحت نظریه جنسیت به ساحت نظریه اجتماعی منتقل شدیم. در نهایت هم تلاش کردیم ذیل این دستگاه کلان، کار جامعه‌شناسانه هم انجام داده و برخی پدیده‌های اجتماعی فعلی را تبیین کنیم. یکی از دستاوردها و ثمرات پایانی این چارچوب‌سازی نظری این بود که حدود 11 قرائت نادرست از مفهوم الگوی سوم را فهرست کردیم و نشان دادیم این الگوهای انحرافی چگونه موجب کندی در حرکت این پروژه‌‌ی اجتماعی است.
هدایت شده از حاج محمود کریمی
4_5875158314785965751.mp3
25.52M
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیهـا «بیتابی نکن فدای چشمات» با مـداحی: هیئـــت رایة العباس "علیـه السلام" [کانال حاج محمود کریمی] @HajMahmoud_Karimi
هدایت شده از 
📘 | نقد و بررسی الهیات فمنیستی 👤دکتر زینب تاجیک 🔹به طور کلی می‌­توان گفت الهیات فمنیستی در جریان شکل گیری خود دو مرحله بسیار مهم را پشت سر گذاشته است، مرحله اول مرحله صرفاً انتقادی از آموزه­‌های مسیحیت و یهودیت بود. 🔹اما در مرحله دوم فعالان فمنیسم در این حوزه سعی کردند یک ساختار فکری زنانه در زمینه الهیات را سازمان دهی کنند و جایگزین نظام الهیاتی و کلامی مردان‌ه­ای که قرن­‌ها بر کلیسا و تفسیر متون مقدس سایه افکنده بود کنند. http://fekrat.net/?p=5322 @zeinab_tajik
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴شکنجه در اتاق زایمان؟! 🔻پرده برداری پایگاه خبری جنس اول از اتفاقات ناخوشایند اتاق زایمان در بیمارستان‌های دولتی. ♦️دست‌هایم را به تخت بستند و گفتند اینجا ماییم که تصمیم می‌گیریم... 🚸جنس اول| رسانه زنان و زیست جنسی https://eitaa.com/joinchat/1736638675C96dbe5b0e6
در همین ایام فاطمیه یکی از دال‌های پرتکرار «مقام و جایگاه زن در اسلام» بود. در تریبون‌ها، منبرها و مداحی‌ها این موضع تدافعی را که «زن در نگاه اسلامی جایگاه والایی دارد» بسیار شنیدیم. چرا تدافعی؟ زیرا تورم این ادبیات در یک ماه گذشته در پاسخ به دو چیز بود: ۱- ادبیات تولیدی درباره زنان در بلوای اخیر ۲- نگاه غربی به زن. فارغ از دقت این موضع‌گیری به هر حال آن چه که ما می‌بینیم ساختارهاست نه شعارها. زنان لابلای شعارها زندگی نمی‌کنند، آن‌ها جهان پیرامون روزمره‌ی خود و ساختارها را به مثابه یک «وضعیت مستمر» می‌بینند. پرسش همینجاست: چرا این شعارها به «وضعیت ساختاری» تبدیل نمی‌شوند؟ چرا در روزهایی که از چپ و راست نسبت به بحران جمعیت هشدار داده می‌شود، هیچ نیرویی برای ویرایش ساختارها وجود ندارد؟ چه شده که در نظام پزشکی ما پرستار و ماما اینگونه شده‌اند؟ چرا شعارها هنوز قابلیت محافظه‌کارسازی دارند؟ چرا متولیان امر هنوز در نقطه‌ی جامعه‌پردازی ننشسته‌اند؟ دقت کنید که در این فقره ما با یک نقصان و ناکارآمدی صرف مواجه نیستیم، ما با یک وضعیت صددرصد متناقض مواجهیم که فقط اگر بتوانیم با توطئه و خیانت توجیهش کنیم آرام می‌شویم. ما باید بتوانیم نحوه وجود و علت‌های پبدایش چنین وضعیتی را تشریح کنیم. واقعا این وضعیت متناقض حاصل چیست ؟ @Mahdi_Takallou
هدایت شده از 
حجاب-کانال ایتا_ک حجم.mp3
9.71M
🔰 قدرت اجتماعی زن در کشاکش معنای حجاب، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان. در این صوت خواهید شنید، نسبت زن و حجاب چیست و چه تاثیری بر حضور و قدرت اجتماعی زن دارد؟ 📆 ۲۰ آذر ۱۴۰۱ @Safoora_AminJavaheri
♦️ الگوی سومِ فلانی، الگوی سوم بهمانی! ✍🏼| مهدی تکلو ▪️قضاوت در مورد اینکه پروژه‌ی الگوی سوم چقدر پیش رفته و موفقیت‌آمیز بوده سخت نیست. تنها به این بستگی دارد که ما چه توقع و چه چشم‌اندازی از آن در نظر داشته باشیم. واقعیت این است امروز زن مسلمان ایرانی در یک قضاوت عمومی، نه منطق شرقی را پذیرفته و نه حاضر است خود را با معیارهای الگوی غربی وفق بدهد. زن ایرانی کج‌دارومریز پیش می‌رود و در این حرکت فطری هم خاطره‌ای که از زن مسلمان در ذهن دارد و هم تبار فرهنگ ایرانی که پشتیبان اوست اثرگذار و سهیم است. می‌توانیم راجع به این که این حرکت چقدر افت‌وخیز داشته هم گفتگو کنیم. اما به‌هرحال من این حرکت را نوعی حرکت طبیعی می‌دانم؛ حرکتی که در دل تاریخ گذشته‌ای داشته و به آینده‌ای هرچند کلی و مبهم پیش می‌رود. اما دست‌کم آن چه که برای من مفروض است این است که هنوز آن‌طور که بایدوشاید در این فقره «پروژه‌ی الگوی سوم» مبنا و ملاک نیست. ▪️یعنی این‌گونه نیست که مؤلفه‌ها، قواعد و جهان‌بینی حاکم بر الگوی سوم مبنای حرکت‌ها و سیاست‌گذاری‌ها واقع شده و امروز ما از منظر گفتمانی چتر موسع و قدرتمندی از الگوی سوم ببینیم. من در تجربه‌های شخصی بسیاری خانم‌ها را دیده‌ام که یا کاملاً بی‌اطلاع از الگوی سوم هستند یا از ابهامات و گرفتاری‌های پیرامون آن کاملاً خسته و رهایش کرده‌اند. خب من به‌خوبی می‌توانم این خستگی را درک کنم و با آن همدل باشم. تصور کنید هر لیل و نهار از هر گوشه کناری و در هر کوی و برزنی دارند راجع به هویت تو صحبت می‌کنند و دست آخر جز مشتی گزاره‌های تکراری، کلی‌گویانه، شعاری و مهم‌تر از همه متناقض چیزی نصیبت نمی‌شود؛ لذا به نظرم گره‌های جدی سر راه این پروژه قرار دارد و مانع از به‌رسمیت‌شناخته‌شدن و امتدادیافتن آن است. ▪️سخت نیست اگر بخواهیم تمام قرائت‌های موجود از الگوی سوم را یکبار برای همیشه کنار هم فهرست کنیم. من این کار را پیش‌ازاین انجام داده‌ام و از یک شگفتی با شما صحبت می‌کنم. قرائت‌های متعددی از الگوی سوم وجود دارد که می‌توان نشان داد چطور حتی در مبانی هم اشتراک ندارند؛ چه برسد به این که بعضاً در صورت‌بندی کاملاً متناقض می‌نمایند. نام همه‌ی آنها الگوی سوم است؛ اما هرکدام گویا از یک جهان دیگر آمده‌اند؛ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا و َقُلُوبُهُمْ شَتَّی؛ این وضعیت توضیح زمینه‌های مشکلی است که بالاتر گفتم؛ این که چرا احساس می‌کنم الگوی سوم زن به‌درستی مبنای جامعه‌پردازی و ساختارسازی قرار نگرفته و در ساحت گفتمان هم‌صدای نازکی از آن به گوش می‌رسد که چندان مناسب عرض‌اندام در فضای منازعات گفتمانی نیست. هم مبدأها بسیار متنوع است و هم‌افق‌ها مشترک نیست و الا شاید باید امروز ما در نسبت با وضعیت زنان و امتداد نقش‌آفرینی‌های آنان، خیلی پیش از این‌ها می‌بودیم. ▪️الگوی سوم یک صورت‌بندی نظری از یک تجربه‌ی تاریخی و نظری مربوط به گذشته‌ی زن ایرانی بود و ما قرار نبود از چیزی نو صحبت کنیم و چرخی را از ابتدا اختراع کنیم. قرار بود این صورت‌بندی نظری حرکت زن ایرانی را شتاب داده و برای به رسمیت شناخته‌شدنش مساعدت کند. اما این تشتت در آراء که ناشی از تشتت در مبانی و روش‌شناسی است، به نظر سنگ اولی است که پیش پای این حرکت قرار گرفته است. ▪️این تشتت آراء از چیست؟ واقعیت این است که ما امروز با الگوی سوم زن که حاصل اجتهاد و تجربه‌ی شناختی رهبری است مواجه نیستیم. بلکه امروز حتی با صراحت هم نمی‌توانیم ادعا کنیم الگوی سوم محصولی از دستگاه فکری امام و رهبری و تجربه‌ی انقلاب اسلامی است! ما شاهد الگوی سوم‌های متعددی هستیم که برای باز کردن این کلاف سردرگم، بهتر است آن‌ها این‌گونه نام‌گذاری کنیم: الگوی سوم آقای فلانی و الگوی سوم خانم بهمانی. کسانی که واژگان را از ادبیات رهبری گرفته‌اند، اما محتوای آن را از طریق اجتهاد شخصی تأمین کرده‌اند؛ بدون پایبندی به این چارچوب و مبانی، قرائت خود را از «زن در اسلام» با نام الگوی سوم زن عرضه نموده و مدعی آن شده‌اند. درحالی‌که وقتی مبانی و دستگاه اجتهادی مستقل از تلاش فکری و مبانی اندیشگی خاص انقلاب اسلامی استخراج شود لازم است که ادبیات آن هم مستقلانه انتخاب شود. الگوی سوم یک پروژه اجتماعی بود و بنا بود از آن ثمراتی در حرکت کلان انقلاب اسلامی به دست آید. @mahdi_takallou 🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان 🌐|@asrezanan_ir|
هدایت شده از ریحانه
🔰 🔸رهبرانقلاب: در نگاه سرمایه‌داری غرب، مرد بر زن اولویت دارد چون سرمایه جایگاه انسانها را تعیین میکند و مرد مدیریت اقتصادی و تجاری داشت/ مسئله آزادی زن در غرب برای استفاده از آنان در کارخانه با مزد کمتر مطرح شد 🔺حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: نظام سرمایه‌داری غرب یک نظام مردسالار است. در نظام سرمایه‌داری سرمایه بالاتر از انسانیت است. انسانیت انسانها در خدمت سرمایه قرار میگیرد. خب هر انسانی که بیشتر بتواند سرمایه‌آوری کند، سرمایه‌اندوزی کند، ارزشش بیشتر است. مرد گردن کلفت‌تر است، قوی‌تر است. 🔺مدیریت‌های کلان اقتصادی و تجاری و مانند اینها را مردها انجام میدادند. بنابراین در نظام سرمایه‌داری مرد اولویت دارد بر زن. چون رجحان‌ سرمایه بر انسان در مورد مرد بیشتر صادق است. خب، حالا که بنا شد سرمایه جایگاه انسانها را تعیین بکند انسانها یکسان نیستند دیگر طبعاً مختلف‌اند. گفتیم بر طبق این نگاه سرمایه‌سالاری، جنس مرد طبعاً بالاتر از جنس زن است. 🔺مزد زن همین الان در بسیاری از کشورهای غربی برای کارِ مشابه با مرد، کمتر از مرد است. این یک‌جور سوء‌استفاده است که یک علت اینکه در قرن نوزدهم و بعد قرن بیستم، بیشتر قرن نوزدهم، مسئله‌ی آزادی زن مطرح شد برای این بود که زنها را از خانه بکشند بیرون، ببرند کارخانه. از آنها استفاده کنند با مزد کمتر.‌ 📌دیدار جمعی از بانوان منتخب کشور 🗓 ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ 🌱 @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | رهبر انقلاب، صبح امروز: کسانی که حجاب کامل ندارند را نباید متهم به بی‌دینی و ضد انقلابی کرد 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از ریحانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | رهبر انقلاب، صبح امروز: کسانی که حجاب ضعیف دارند هم دختران خود ما هستند 📌دیدار جمعی از بانوان منتخب کشور 🗓 ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ 🌱 @Khamenei_Reyhaneh
✅ اشاره به مردساختگی شرح شماره 1 بر دیدار رهبری با بانوان 1401/10/14 اگر خاطرتان باشد از مسأله «مرد ساختگی» در ساخت اجتماعی مطالبی را عرض کرده بودم. به این معنا که جنسیت مقدم از بر نظام اجتماعی و اقتصادی است. بسته به جنسیت فاعلان و خالقان جهان اجتماعی به نحو طبیعی در طبع و کیفیت جهان اجتماعی اثر میگذارد. یعنی امر اجتماعی تحت تأثیر جنسیت است و اگر هر دو جنس در ساخت اجتماعی به نحو برابر مشارکت نداشته باشند آن نظام اجتماع نامتعادل و معوج خواهد بود. مبنای چنین استدلالی هم «جنسیت‌مندی نفس» و «توسعه یافتگی نفس در ساحت اجتماعی» بود. لذا باید جنسیت یک منظر تحلیلی است نه یک موضوع در کنار سایر موضوعات. بر این اساس ادعا کردیم که طبیعت جامعه‌ی شرقی (استیلا) و جامعه‌ی غربی (بازار) از منظر جنسیت طبعی مذکر دارد و همین عدم تناسب جهان پیرامونی برای زن با درونیات او سبب بسیاری از مصائب کاستی ها و تبعیض هاست. البته دوستانی هم داشتیم که معتقد بودند سرمایه‌داری به نحو برابر برای زنان و مردان دردسر ایجاد می‌کند! عرض ما این بود که در جامعه‌ی نامتعادل یک جنس به دلیل جنسیتش، بیش از دیگری محل آسیب است. سرنوشت زنان در این وضعیت، خارج از حذف، هضم و رنج نیست. همه‌ اینها هم در وهله‌ی اول به نحو طبیعی و ناخودآگاه رخ می‌دهد و در مرحله دیگر به‌صورتی خودآگاه اسباب سوءاستفاده از زنان را برای مردان فراهم می‌آورد. آنها فکر میکردند ما همانند فمینیست‌های خام کلاسیک درحال ایجاد تقابل زنان و مردان هستیم. لیکن ما از سرنوشت طبیعی ساخت‌های نامتعادل اجتماعی بحث میکردیم که با کانونی کردن ظلم بر جان زن، مانع حرکت و تعالی می‌شوند. گفتیم در دوگانه‌ی اسلام و استکبار، منطق‌های استکباری - یعنی تحجر و تجدد - همگی نامتعادل‌اند ، درحالیکه ساخت‌های جامعه‌ی توحیدی بر اساس تعادل جنسیتی تکوین می‌یابند. به همین بهانه پیشنهاد میکنم باری دیگر به هایلایت های «منظر جنسیت»، «تعادل جنسیتی» و «مردساختگی» (در اینستاگرام بنده) نظر بیفکنید. @Mahdi_Takallou
از گذشته: اساساً نگرش غربی نسبت به زن، یک نگرش مبنی بر عدم برابری و عدم تعادل است. شعارهایی که در غرب داده میشود، حاکی از واقعیت نیست. فرهنگ غربی را باید در ادبیات غربی جستجو کرد. در چشم فرهنگ اروپایی، از دوران قرون وسطی تا اواسط قرن فعلی، زن موجود درجه دوم بوده است! هر چه بر خلاف این ادعا کنند، خلاف میگویند. رهبر انقلاب در اجتماع یکصد هزارنفری بانوان ۷۶/۷/۳۰
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | رهبر انقلاب، صبح امروز: در قضایای اخیر چه کسانی در مقابل فراخوان‌ها ایستادگی کردند؟ 👈🏻 امید دشمن این بود که همین‌هایی که حجاب نیمه‌کاره دارند به کلی کشف حجاب کنند، نکردند. یعنی زدند توی دهان آن تبلیغ کننده و فراخوان فرستنده. 💻 Farsi.Khamenei.ir
اما این جای تأسف دارد که لازم شده تا رهبری بیایند و خانه‌داری را معنا و از خانه‌نشینی تفکیک کنند. درحالیکه این مضمون را ایشان از دهه‌ی هفتاد چندباری به تصریح بیان کرده‌اند. طبیعتاً ایشان دربرابر یک نیاز و یک فضای عینی که ذهن‌ها و تجربه‌های روزمره‌ی زنان را به خود مشغول کرده پاسخ داده و اعلام نظر کرده‌اند. من دیدم که برای بسیاری این تفکیک و این معنا از خانه‌داری (بداری کردن اهل خانه) جدید بود! این نشان از ضعف فعالان این حوزه، نخبگان و حلقه‌های میانی دارد و الا می‌توان استفاده‌های مهم‌تری از رهبری کرد. ظرف را بزرگ کنیم. @Mahdi_Takallou
✅ چه کنیم با کسانی که نمی‌دانیم عنوان‌شان چیست؟ شرح شماره 2 بر دیدار رهبری با بانوان 1401/10/14 بخشی از مسئولان و بدنه‌ی مذهبی مردم، مشکل وضعیت کنونی حجاب را در ناکارآمدی قانون فعلی می‌بینند. ذهن این عده درگیر ابداع تکنولوژی‌های حرفه‌ای‌تری از رفتار قهری است که «لایُمکِنُ الفِرار»تر باشد. پیشنهاد طرح ناظر، نصب دوربین‌های مداربسته‌ی بیشتر و انتقال از دستگیری به جریمه محصول این تلاش‌هاست. هم نوعی فایده‌گرایی در این رویکرد نهفته است و هم نحوی رفتارگرایی که معتقد است می‌تواند سریع، فوری و انقلابی انسان را با پاداش و عذاب کنترل کند و هم نوعی تقلیل‌گرایی در تبیین علت‌ها. من اما به‌عنوان مدافع قانون پوشش، معضل را در ساحت قانون و عملکرد قهری نمی‌بینم. مسلم اینکه عده‌ی قلیلی از افراد جامعه هنجارشکن و برای سلامت اخلاقی به معنای واقعی کلمه مخرب‌اند. مضاف بر این روشن است که در ترویج اباحه‌گری از درون و بیرون کشور ما تعمد وجود دارد. این موقف دیگر ساحت «به رسمیت شناختن» و «تکثر فرهنگی» نیست. اما با شیوه‌های اجرای غیرپیچیده و غیرمافیایی هم می‌توان از ساحت قانون دفاع کرد. مسئله در ناهمراهی عمومی با این «ایده‌ها و ادبیات» است. مردم به نظر، حامی این رویکردها نیستند و پس از گشت ارشاد، «پیامک تذکر و جریمه» و «محرومیت از خدمات» و.... هم از پشتوانه‌ی مردمی (مردم متفاوت است با قشری خاص) خالی خواهد شد. علت این غیر مردمی‌شدن و دولتی شدن پروژه‌ی حجاب هم ناکارآمدی «گفتمان حجاب» است. موضع‌گیری رهبری در دیدار اخیر، در مورد حجاب و مسئله بدحجابی را باید بازی در زمین گفتمان فهمید. برخی می‌گویند ایشان بیان جدیدی نداشتند؛ صحیح است. ایشان یک دهه‌ی پیش هم همین موضع را بیان کرده بودند؛ اما تکرار این موضع پس از حوادث شش‌ماه اخیر، در شرایطی که گشت ارشاد و قانون حجاب تحت بیشترین فشار قرار داشتند، موضوعیت دارد و حاوی معناست. گفتمان موجود حجاب، هم «معیوب» است و هم «ناقص». عیب بیماری و عقب‌ماندگی است و نقص کمبود و رشدنیافتگی است. اصلی‌ترین عیب گفتمانی گفتمان حجاب تقلیل‌گرایی به امر جنسی مردانه است که تمامی حکمت حجاب را در امر جنسی با محوریت تحریک مرد منحصر نموده، بیانی غیر زنانه دارد، در آن زنان فاعل و معنابخش به حجاب به نظر نمی‌رسند، بلکه مصرف‌کننده و محکوم و ناچار به حجاب‌اند و به همین دلایل خلاف تشخص و تکریم زن عمل می‌کند. به‌علاوه، این گفتمان ناقص است و فقر نرم‌افزاری دارد. ادبیات موجود این گفتمان امکان مخاطبه با همگان را ندارد و بخش قابل‌توجهی از زنان، روایت مابازای خود را در آن نمی‌بینند و در آن غریبگی می‌کنند. به‌عنوان نمونه، زنانی که حجابشان کامل و شرعی نیست؛ اما یا معتقد به رعایت پوشیدگی‌اند و یا به هر ترتیب به قانون یا هنجارهای عرفی احترام می‌گذارند، در این گفتمان بلاتکلیف‌اند. از سویی به اباحه‌گری متهم می‌شوند و از سویی در برابر جریان‌های ضدحجاب و ضدزن می‌ایستند. این عده مانند زنان محجبه، نه اصلِ پوشیدگی را برای مراعات شهوت مردان رعایت می‌کنند و نه مانند هنجارشکنان، کم‌پوششی آن‌ها ناشی از انگیزه‌ی اثرگذاری جنسی است. این گروه که به نظر برای صدا کردنشان واژه‌ی درخوری نداریم، صدای خود را در این گفتمان نمی‌شوند و احساس تعلق به آن نمی‌کنند. این گروه حامی حجاب و همراه با ارزش‌های نظام هستند؛ اما یک روز توسط دوربین‌های راهپیمایی‌ها شکار می‌شوند و روز دیگر توسط ون‌های گشت ارشاد! معتقدم بنیان حجاب در ایران اسلامی فروپاشی نشده و پروژه‌ی حجاب شکست نخورده است. اما قطعاً بهبودی آن تنها از رهگذر گفتمانی با دال مرکزی عزت و شرافت زن، با ادبیاتی که از دل روایت‌سازی‌های زنانه بجوشد و از مجرای نرم‌افزاری متنوع‌تر و پرشاخ‌وبرگ‌تر می‌گذرد. ما در سه دهه‌ی گذشته، در تعامل با وجه معنایی و فرهنگی حجاب احساس کفایت کردیم و تنها به میدان عمل زدیم. بازگردیم و به تولید همت کنیم؛ هم نظری و هم روایی. @Mahdi_Takallou