🔻آه مجلس انقلابی...
یک عکس از معارفه رئیس جدید دیوان محاسبات منتشر کردند و نوشتند: "آه. اینم از مجلس انقلابی". حالا چه شده است؟ چرا بعد از افشاگری های ما اهالی توئیتر، نماینده ها نگفتند "اصلا نخواستیم رای مان را پس دهید."
دوست عزیزم اشکال این نگاه صفر و یکی به مراتب بیشتر از خطای این و آن است. همین تلقی غلط است که با هر سطحی از خطا همه چیز را از دست رفته می بیند.
خطاست؟ بسیار خب. گام بعدی پی گیری موضوع بصورت قانونی است نه اینکه هرچه هیجان رسانه ای ما طلبید، همان معیار است . رای نماینده ها برای دیوان محاسبات قانونی است. حالا تخلفی مطرح شده است که می تواند از طریق کمسیون بودجه و کمسیون اصل 90 و اعلام جرم در دادگاه پی گیری شود. خب؟ چون جگر کسی با خلع یک شبه و اعدام رئیس دیوان در ملا عام خنک نمی شود باید بر این مجلس گریست و بر سرنوشتش آه کشید؟
اساسا ماجرا فراتر از رئیس دیوان و حواشی آن است. در موضوع قیر نیز ماجرا همین غصه دامنه دارست. در تاجگردون نیز.
من هم موافق رد اعتبار تاجگردون بودم. تصویب قیررایگان را هم دارای اثر رانتی می دانم. با همه علاقه و اعتقاد به شایستگی های برادر بذرپاش نیز معتقد بودم مناسب این سمت نبود. خب؟
معیار کیست و چیست؟ فرض کنید اعتبار نامه تاجگردون در همین مجلس رای می آورد. خب؟ اگر نماینده به حجت شرعی برای یک انتخاب نرسید یعنی حق سکوت گرفته است؟ اگر قیر رایگان را به نفع مردم دانستند و معتقد بودند باید عوارض آنرا کم کرد یعنی مدافع رانت اند؟ بالاتر از این حتا اگر خطائی صورت گرفت، مثل حواشی اخیر، یعنی انتخاب مان به خطا بوده است؟ یعنی همه چیز تمام شد؟ یعنی ناامیدی؟
تلقی غلطی از مجلس انقلابی داریم. مجلس انقلابی مجلسی نیست که به فهم من و شما انقلابی است. مجلس انقلابی مجلس عصمت و مصون از خطا و اشتباه نیز نیست.
مجلس انقلابی یعنی جهت گیری های کلان انقلابی است، هرچند ممکن است در جزئیات نیز دچار خطای تشخیص شوند. یعنی عزم نماینده ها رفتار انقلابی است، هرچند ممکن است در مصداق نیز خطا کنند. کلیت مجلس و نماینده ها پاکدستند و اهل زد و بند نیستند، هرچند ممکن است تخلف هم صورت گیرد.
خلاصه کلام؛
خطا را ببینم و پی گیری هم کنیم
اما؛
اولا انتظار نداشته باشیم حکم نهائی، حکم ما باشد.
دوم صبوری بخرج داده و اجازه دهیم آنچه برای ما قطعیت ساخته برای دیگران هم حجت شود.
سوم اجازه دهید در مسیر قانونی اش مشکل حل شود و نه خارج از رویه.
خروجی این مسیر امید است نه دل بریدن و آه کشیدن.
منبع:صبح نو
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمودند:«اگر تحریف شکست بخورد، تحریم حتما شکست می خورد.»
یعنی مهمتر از جنگ اقتصادی، جنگ ذهنی است.
در جنگ روایت ها، هر روایت از جبهه حق یک تیر به قلب دشمن است.
برخلاف گذشته، همه مردم درگیر این جنگ اند. از دانشجو و کارمند و کاسب تا زن خانه دار و تا رسانه ها...
آرایش جنگی بگیریم
@mahdian_mohsen
رفقا این دیگه مثل ماجرای برهنه نشدن نیست که مولوی ارشادی کنیم...
@mahdian_mohsen
✅10 گونه از جریان تحریف
فرمودند جریان تحریف شکست بخورد شکست تحریم قطعی است.
این تعبیر یعنی جنگ اقتصادی نیز بهانه ای است برای جنگ ذهنی.
جنگ ذهنی هدفش چیست؟ مردم برای هیچ حرکت و اصلاحی اقدام نکنند. چطور ممکن است؟ اینکه از راه طی شده 40 ساله پشیمان شوند و آینده را سیاه و تلخ ببینند. غایت جنگ ذهنی یا ادراکی "پشیمانی از گذشته" و "ناامیدی از آینده" است.
اما 10 گونه در جریان تحریف سهم دارند، البته بجز سهم "مخاطب" و "مسوولین".
🔻یکم. افرادی که قلب واقع می کنند. دروغ می گویند مثل آب خوردن؛ روشن است و عبور می کنیم.
🔻دوم. افرادی که بزرگنمایی می کنند. آنچه می گویند کذب نیست، اما فراتر از اندازه خودش است.
🔻سوم. افرادی که جای اصل و فرع امور را عوض می کنند. امر فرعی را جای اصلی جا می زنند.
🔻چهارم. فقط سیاهی ها را می بینند و حاضر نمی شوند دارائی ها و فضائل را به زبان بیاورند.
🔻پنجم. فضائل را یا کتمان می کنند یا کوچک بحساب می آورند و یا به تمسخر می گیرند.
🔻ششم. مخاطب را بمباران سیاهی می کنند. هجمه خبرهای تلخ، تصویر سیاه می سازد.
🔻هفتم. ضعف ها را تعمیم می دهند. خطا را در جزءمی بینند وبه کل نسبت می دهند.
🔻هشتم. با تلخی ها سلفی می گیرند. کسانی که حیات شان در سیاهی ها است و شهرت می گیرند، جریان تحریف اند.
🔻نهم. بت من می شوند. کسانی که تلاش می کنند نشان دهند همه از جمله حکومت خواب است و تنها آنها قهرمان اصلاح هستند.
🔻دهم. هیجان سازها. غوغاسالارهایی که با تحریک احساسات مخاطب اجازه نمی دهند عقل مخاطب منطقی مسائل را تحلیل کند.
🔻مخاطب هم سهم دارد؟ بله.
مخاطبی که کورکورانه محتوای دیگران را لایک و ریشیر و ریتوئیت می کند و متن و خبر بدون بررسی از این گروه به آن گروه می برد در این جریان وارونه نما سهم دارد.
🔻مسوولین چطور؟ حتما.
مسوولین با پنهان کاری زمینه ساز جریان تحریف هستند. همچنین مسوولی که مردم را جهت پاسخگوئی و روشنگری به حساب نمی آورد بیرق دار جریان تحریف است.
خلاصه تصور نکنیم جریان تحریف فقط آنسوی آب هاست.
@mahdian_mohsen
قرار بود برای عیدغدیر ۲۰ جهیزیه بره بشاگرد، به مدد اهل بیت مردم شد ۲۰۰تا
یخچال و فریزر و تلویزیون و کولرگازی و گاز و ....
کرونا جشن عروسی را تعطیل کرد اما سفره امیرالمومنین تا خانه تک تک اهالی ست و اخرشب هم اتیش بازی
قرارمون هم تاسیسمونی بچه هاست؛انشالله
جهادی محبین
موج دوم همدلی
@mahdian_mohsen
🔻درباره آقای فتاح و حداد و...
🔻یکم. اقدام آقای فتاح شجاعانه بود؛ اما....
اما بماند برای بند دوم؛ ولی شجاعانه بود و قابل دفاع. یک سازمان دولتی با هدف صیانت از بیت المال دست به شفافیت می زند. باید به آقای فتاح گفت این مسیر را با جدیت ادامه دهد و همه املاکی که در اختیار افراد مختلف است را با ذکر وجه قانونی اش منتشر کند.
این حرف که "این سخنان مورد سواستفاده ضدانقلاب قرار می گیرد" نیز غلط است. بین تصدیق و تائید ضدانقلاب تفاوت است. مگس روی زخم می نشیند. ناکثین، اگر رهبرانقلاب هم بگوید در عدالت عقبیم، جار می زنند و دست می گیرند. مشکل زمانی است که بجای نشان دادن زخم ها، زخم می زنیم. حالا یا با دروغ و تهمت و یا ادبیات نادرست و روش غلط. ضدانقلاب اگر عمل شما را تصدیق کرد حرجی نیست، مشکل زمانی است که شما را تائید می کند. متفاوت است ایندو؛ بماند.
زمان این شفافیت نیز همین روزهاست. جامعه امروز ما به جهات مختلف نسبت به سلامت حکمرانی دچار تردید است. عدالتخواهی در ساختار جمهوری اسلامی خودش امید زاست. آنچه اشکال دارد قهرمانی بازی خارج از ساختار است. کسانی که با عملکرد هیجانی شان اعتماد را به ساختار های نظام از بین می برند. امروز یک نهادرسمی مثل بنیاد، مدعی مطالبه است نه این و آن.
ماجرای اصلاح ادراک مردم آنقدر اهمیت دارد که رهبرانقلاب که روزگاری با بردن آبروی یک «محکوم» در دادگاه مخالف بودند، امروز به اقتضای زمان، اجازه می دهند دادگاه «متهمین» فساد اقتصادی، "علنی" برگزار شود.
🔻و اما دوم...
مشکل آقای فتاح در انگشت اشاره اش بود. در مصداق های خطا اندر خطا. فصل مشترک همه جوابیه ها این بود که "آقای فتاح بی اطلاعید." گرفتاری ما اینست که اصل افشاگری را مهمتر از اصل صحت و صدق می دانیم. رهبر انقلاب فرمودند ظلم در مبارزه با ظلم دردناک تر است.
آبروها رفت. انشالله آقای فتاح جبران می کنند...
آقای حدادعادل را در سیاست ورزی بد بدانیم یا خوب، در سلامت اقتصادی اش بی شائبه است. منصف باشیم. آبروی مومن شوخی نیست که سر هر بازار حراج بزنیم. با این حال برخی انتقاد کردند که چرا در دفاعش از رهبری مایه گذاشت. اشکالش چیست؟ چه ایرادی دارد مردم بدانند رهبرانقلاب به یک شخصیت فرهنگی کمک کردند؟ مگر رهبرانقلاب به خیریه ها و گروه های جهادی و دیگر شخصیت های فرهنگی و هنری حتا با گرایش های سیاسی مختلف کمک نمی کنند؟ ایراد کار کجاست؟ خلاف قانون است یا شرع یا چه؟
خلاصه اینکه؛
نه بخاطر مصداق های خطای آقای فتاح، با اصل شفافیت مقابله کنیم و نه به خاطر دفاعیه اقای حداد، شفافیتش را در بیان اخذ مجوز از رهبری زیر سوال ببریم.
مردم محرمند؛ ملاک صداقت است/ حرف تمام است.
@mahdian_mohsen
❤️10 پیشنهاد برای یک محرم متفاوت
🔻چرا من وتو و مسیح علی نژاد و رسانه سعودی عصبانی شدند؟
از دیشب تا الان شبکه انگلیسی منو تو و رسانه سعودی ایران اینترنشنال و کارمند وزارت خارجه آمریکا و ساقدوش پمپئو نسبت به حضور طلبه ها در بیمارستان با هدف برگزاری دعا و روضه واکنش نشان دادند. اما این عصبانیت برای چیست؟
عصبی شدند، چون انتظار داشتند کرونا باعث جمع شدن بساط هیات و محرم و عزاداری شود و برای این هدف برنامه ها داشته و دارند. اما عجله شان برای واکنش نشان دادن باعث شد این خط نفرت انگیز فاش شود.
طلبه ها در بیمارستان چه می کنند؟ همیار بیمارند و همراه کادر درمان. هم دعا ومناجات و روضه می خوانند و هم خادمی پرستارها و بیمارها می کنند؛ همین نیز موجب عصبانیت قاصدان اهریمنی شده است.
محرم امسال را متفاوت سازیم. محرم امسال بیش از گذشته تحقق عینی محبت به سیدالشهدا است؛ فراتر از اشک و ندبه. محبت به سیدالشهدا بروز و ظهورش در دو جلوه است. یک محبت به محبین اهل بیت و دستگیری از نیازمندان و دوم اعلام برائت از جریان شیطانی و خبیث سیاسی.
دقت کنیم که محرم امسال خدمت به محبین و برائت از دشمنان بر هم منطبق شده است. خود خدمت، برائت از جریان خناس است.
با این هدف 10 پیشنهاد دارم.
1⃣یک. به بیمارستان ها رویم و این محرم به بیماران کرونایی و کادر درمان کمک دهیم
2⃣دو. غذای نذری در بیمارستان درست کنیم و بالاسر دیگ غذا برای شفای بیماران کرونایی روضه مختصر بگیریم و غذای نذری را در بیمارستان توزیع کنیم.
3⃣سه. در حوالی بیمارستان و در کوچه ها و خانه همسایه ها روضه بگیریم و برای شفای بیماران دعا کنیم
4⃣چهار. برای خانواده بیماران کرونای و خانواده پرستارها غذای نذری ببریم تا احساس همدلی و همراهی کنند.
5⃣پنج. برای شهدای سلامت در هیات مان بزرگداشت و تکریم بگیریم و عکس شان را در هیات مان نصب کنیم
6⃣شش. هرکس هر هنری دارد مثل نقاشی یا خطاطی یا تاتر و غیره از بیمارستان مجوز بگیرد و با هنرشان به بیماران روحیه دهند و به کادر درمان خدا قوت بگویند.
7⃣هفتم. مطالبات کادر درمان و پرستارها جدی است. مشکل حقوق و مزایا دارند. هر کس هرمیزان توان دارد همین مطالبه را پی گیری کند. ولو با یک توئیت یا یک پست
8⃣هشتم. نذر ماسک و سربند یا مچ بند مشکی کنیم و در خیابان بین مردم و خاصه نیازمندان توزیع کنیم.
9⃣نهم. هر شب در هیات برای رفع مشکل آسیب دیدگان کرونا پول جمع کنیم.
🔟دهم. گمنامان کادر درمان را دریابیم. زباله جمع کن ها و قبرکن ها و راننده ها و چایی ریزها و غساله ها و...
در نهایت اینکه دیگران را به این معروف دعوت کنیم و از هر رفتاری که دست شیاطین بهانه دهد پرهیز کنیم.
#هر_هیئت_یک_خدمت
@mahdian_mohsen
✅چرا در جنگ روایت های هیات پیروز شدیم؟!
تاامروز در جنگ روایت های محرم پیروز بودیم. البته تا امروز؛ از اینرو خط توفیق این روزها را باید دقت کرد و مستحکم ادامه داد.
ضدانقلاب برنامه اش چه بود؟ تلاش کرد با جمع آوری تصاویری از هیات های بی اعتنا به پروتکل، نشان دهد هیات ها منشا توسعه کرونا می شوند. با این روش هیاتی ها را مقابل سلامتی مردم قرار دهند و دین گریزی مردم را مستقر سازند.
اما موفق نشدند. بی بی سی با استیصال آمار کرونا را با خیمه های عزا انتشار داد. یورو نیوز نیز از سر درماندگی آمار کرونا را با تصاویر زنان محجبه و درحال دعا منتشر کرد. دست به تحریف و دروغ هم زدند. از تحریف سخنان امام جمعه درباره توسعه عزاداری ها تا دروغ انتشار فیلم عزاداری سال های قبل.
اما چرا تاامروز در جنگ روایت ها شکست خوردند؟
🔻یکم. تدبیر رهبری. رهبرانقلاب با تاکید صریح و روشن بر رعایت پروتکل ها مسیر را روشن کردند. رهبری حتا به شکوه عزاداری ها نیز اشاره نکردند تا موجب تصمیم های سلیقه ای و شخصی نشود. در نهایت خودشان هم مجلس شان را مجازی کردند. انشالله روشن است که این تدبیر چه ثمره ای دارد؟ این اقدام یعنی حتا مناسک و شعائر نیز متوقف به ظواهر کلیشه ای نیست.
🔻دوم. همراه با تدبیر رهبری اقدام بخردانه مادحین سرشناس است. از کوچه گردی محمودکریمی تا حسینیه کوچه رسولی و سلحشور و دیگر هیات ها. هشتگ هرکوچه یک حسینیه سبک جدیدی در هیات داری بود. این سبک حتا از هیات خانگی نیز جلوتر بود. چون روابط عاطفی در هیات را انسانی تعریف می کرد و نه قومی و فامیلی.
🔻سوم نظم خودساخته و چشم نواز هیات های بزرگ در فضای باز بود. با اینکه به تصمیم ستاد نقد داشتند اما بر دیده گذاشتند. از هیات بنی فاطمه تا مطیعی و طاهری و حدادیان وغیره.
🔻چهارم اقدام خلاقانه هیات ها در خدمت رسانی بود که با هشتگ هایی شبیه هر هیات یک خدمت توسعه پیدا کرد. از روضه خواندن برای بیماران تا غذای نذری برای خانواده آنها و کمک به کادر درمان تا آزاد کردن زندانی ها و تا کمک مالی به آسیب دیده های کرونایی و غیره. آنقدر که بی بی سی و من وتو نتوانستند عصبانیت خود را از این اقدام بپوشانند.
این اقدام عینی در کنار تدابیر خبری برای وانمایی و خوانش رسانه ای باعث شد روایت تحریف و دروغ ضدانقلاب برای دوگانه پوچ سلامت و هیات بی ثمر بماند. در این بازنمایی چشم گیر حتا هیات هایی که دچار کم کاری و سهل انگاری شدند نیز نتوانستند مورد اعتنای ضدانقلاب قرار بگیرند.
همین خط را باید مستحکم ادامه داد.
@mahdian_mohsen
🖤بهترین دهه....
استرس داشتم این دهه آنچنان که باید نباشد. حق عزا ادا نشود و مدام گذشته را مرور می کردم که امسال بی درنگ دریغ خواهیم خورد. اما شام عاشورا حس کردم بهترین دهگی عزا سپری شد...
چرا؟!
❤️اولین و گیراترین.
خیز بلند برداشته شد تا هیات از سکولار بودن و ندبه برای ندبه خارج شود و به "اقدام" نزدیک شود. محبت به سیدالشهدا یعنی تولی به دوست دارانش و غضب و قهر بر دشمنانش. ندبه و عزاداری اگر منتهی به اقدام نشود تنها مسکن وجدان هاست و مخدر شیعگی.
مردم دیدند اهرمن شوم، ویروس منحوس را بهانه کرده است تا هیات و عزا را بزند و لذا یک دست و یک صدا ابهت نظم را به چشم ها کشیدند. سلامتی شان مهم بود اما این میزان زیبایی چشم نواز در اجرای قوانین، در تقابل حق و باطل فهم می شد و فراتر از دوگانه بیماری و سلامتی بود.
دشمنی ها را دیدند و هشتگ هر کوچه یک حسینیه را آفریدند. هرکوچه یک حسینیه راه میانه ای بود که نه مشقت هیات های بزرگ را داشت و نه غربت هیات های خانگی.
ازین مهمتر، تولی با محبین اباعبدالله بود. همراهی با بیماران کرونایی و همدلی با مجاهدان کرونایی. از تیمارداری بیمار تا خادمی پرستار. محبت به محبین سیدالشهدا بود که هشتگ هرهیات یک خدمت را آفرید و چه صحنه های دلانگیزی که ماندگار در تاریخ شد.
❤️دوم و لطیف ترین
امسال غربت، شکوه ساخت. آشفته بودیم که امسال شکوه عزا نباشد و هیبت بیرق ها نبینیم؛ اما پایان دهه همه دیدند آنچه آنچنان شد...
از حسینیه سیار محمود کریمی تا هیات یک نفره رهبرانقلاب تا زنجیرزنی یک نفره عزادار خوشدل و تا دسته غریبانه کودکان کار و تا مجالس صمیمانه همسایه ها وتا روضه بالاسر بیمار و تا ندبه سر دیگ نذری و....
گوئی باید یکبار دیگر زمانه یادآور می شد که جلال تنها در عظمت جاه و بزرگی مادی نیست و چه بسا غربتی که شوکت بسازد وشکوه آفرین باشد.
اگر شنیدیم «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود»، این علیا مخدره، جلال و جبروت و فر کبریایی کربلا را با روایت غربت و مصیبت در تاریخ مانگار ساخت. اینکه "ما رایت الا جمیلا" را می توان از دل بلا ساخت، درسی است تاریخی که ته جرعه ای را در این دهه چشدیم...
در مسیر ولایت و بندگی، شر و باطل نیز در خدمت حق است؛ اگر بیدار باشیم. انشالله بساط شرورت ویروسی و شیطانی جمع می شود اما نعماتش خواهد ماند...
@mahdian_mohsen
آقای نصیری امروز مخالف حجاب شده اند
نظر این بزرگوار درباره زن را باید در جمعبندی کتابشان خواند
۱. مرد بر زن برتری و فضیلت دارد و واجد حقوق بیشتری است
۲. حضور اجتماعی زن حرمت و کراهت دارد
.
امان از افراط و تفریط...
واقعن چطور میشود ازین نگاه بسته به ترویج اباحه گری رسید؟
@mahdian_mohsen
✅نقدی بر اشکال اقای نصیری درباره حجاب
آقای نصیری در برنامه زاویه با حجاب قانونی مخالفت کرد. کل استدلال آقای نصیری دو جمله است. اول اینکه با زور نمی شود جامعه را با حجاب کرد چه آنکه تجربه رضاخان نیز همین نشان داده است. دوم اینکه مردم مخالفند.
✅چند نکته در این رابطه:
🔸1.اول اینکه ما حجاب اجباری نداریم. الزام قانونی داریم. الزام قانونی خودش برآمده و با امضای رای اکثریت است. اگر وجاهت دموکراتیک قانونگذاری رازیر سوال ببریم سنگ روی سنگ بند می شود؟ ازفردا هر کس بگوید فلان قانون رامردم مخالفند چه کنیم؟ با کدام منطق باید بپذیریم شاخص اکثریت نزدشماست؟
🔸2.مقایسه الزام حجاب در جمهوری اسلامی با الزام رضاقلدر از مبنا دچار اشکال است. مثل اینکه کسی قانون در دیکتاتوری را با قانون درجمهوریت مقایسه کند. انشالله که روشنست دچار چه اشتباه فاحشی شده اند. الزام قانون در جمهوریت پشتوانه رای مردمی دارد نه قلدری یک دیکتاتور.
🔸3. آقای نصیری گفته اند الزام حجاب ثمر نداشته است. از کجا فهمیدند؟ اینکه وضع حجاب بدتر شده است یعنی الزام ثمرنداشته است؟ بازهم دچار اشتباه عجیب شدند. جامعه ما در یک مبارزه است. اساسا مقایسه نقطه ای در فهم رفتار جامعه در حال مبارزه غلط است.
جامعه ای که تحت هجمه های فرهنگی و تمدنی است با همین میزان حجاب نیز یک جامعه عفیف است. سوال اینست که اگر الزام حجاب نبود وضع بدتر بود یا بهتر؟ مثل اینکه فردی خلاف جریان اب پارو بزند. قدرت فرد را در عقبگردش نباید دید. مهم اینکه اگر خلاف آب پارو نزده بود، همین میزان عقب رفته بود؟
🔸4. آقای نصیری معقدند مردم بدحجاب شده اند. این حرف نیز غلط است. اساسا مقایسه تقوا و دینداری مردم در مبارزه آنهاست نه تغییر ظاهری شان. مساله حجاب در ایران ناشی از غربزدگی است نه کاهش دینداری. انشالله فرق ایندو روشن است. لذا اتفاقا مردم با همین میزان حجاب نیز رشد دینداری داشته اند.
🔸5. گفتند قانون حجاب نتواسته مردم را باحجاب کند. آیا تصور کردیم الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب هاست؟ الزام حجاب برای صیانت از یک جامعه دینی است. لذا هدف الزام تنها باحجاب کردن نیست و دفاع از حیا و عفت جامعه است که هم برای مرد است و هم زن. برای صیانت از ظاهر یک جامعه دینی است.
🔸6. میگویند چرا وقتی تبعیض وجود دارد قانون حجاب باید اجرا شود. این هم از آن استدلال های آنچنانی است. اگر سازمان ثبت احوال به وظیفه اش عمل نکرد، سازمان آب و فاضلاب هم تعطیل کند؟ فردا اگر دزد، خانه آقای نصیری را زد بگوئیم چون بقیه نهادها درست عمل نمی کند پی گیری دزد هم اشتباه است؟
🔸7. می گویند حجاب را باید فرهنگی ترویج کرد. سلمنا. خب؟ ترویج فرهنگی به معنی نفی الزام است؟ همه قوانین نیازمند فرهنگ سازی دارند. مگر بستن کمربند فرهنگ سازی نمی خواهد؟ خود الزام هم جزئی از ساخت فرهنگ است.
🔸8.گفته اند در پذیرفتن دین و اعتقادات آزادی است پس مردم حق دارند حجاب را نپذیرند. مقدمه درست و نتیجه غلط. مردم در انتخاب دین آزادند نه انتخاب اجزای دین.ضمن اینکه حجاب امری اجتماعی است نه فردی. مردم درانتخابی آزادند که به دیگری ضربه نزند. آیا حجاب درخیابان مثل نماز در پستوخانه است؟
🔸9. می گویند با حجاب موافقم اما با الزامش نه. مثل اینکه کسی بگوید با دروغ مخالفم اما با حرمتش نه. برادرم حجاب خودش یک الزام دینی است. چطور ممکن است با حجاب موافق باشید ولی با الزامش نه. همان که از ضرورت حجاب گفته از الزامش گفته است. مگر دلبخواهی و سلیقه ایست؟
@mahdian_mohsen
◀️ پاسخ آقای نصیری به نقد اینجانب به سخنان شان درباره حجاب:
🔸1. بنده از تعبیر اجبار استفاده نکردم بلکه از الزام قانونی سخن گفتم و در دموکراتیک بودن تصویب چنین قانونی از نظر من بحثی نیست. بحث در باره کارآمد و یا ناکار آمد بودن یک قانون است که نفس چنین بحثی نه تنها خلاف دموکراسی و مردم سالاری نیست بلکه از لوازم آن است و البته یکی از ادله ناکارآمدبودن آن عدم موافقت اکثریت مردم با آن بر اساس برخی آمارهای رسمی است.
🔸 2. قانون الزام به حجاب در جمهوری اسلامی با قانون کشف حجاب رضا خان از این جهت که یکی در پی محو یک امر اعتقادی و اخلاقی با الزام بود و شکست خورد و دیگری در پی حفظ آن با الزام است و توفیقی نداشته، مماثلت دارد و قانونی بودن یا نبودن چندان تاثیری در ناکارآمدی چنین الزامی ندارد.
🔸 3. شما از کجا فهمیده اید که ثمر داشته است؟ آنچه عیان است افت وضعیت رعایت حجاب حداقل در دو دهه اخیر است و این که 60 تا 70 درصد زنان ایرانی حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند، هر چند به نظرم بیش از این مقدار به وجوب شرعی حجاب باور دارند. یک دیدگاه مدعی است که اگر از آغاز و یا در همین دو دهه الزام رفع شده بود، الان وضع حجاب در ایران نرمال تر بود. البته باید بر سر دو دیدگاه بحث کرد و برای آن استدلال آورد.
🔸 4. من بالاتر از شما معتقدم حتی بسیاری از کسانی که اصلا پوشش اسلامی نداشته باشند، می توانند در زمره متدینین باشند و در عین حال شکاف عاطفی یا سیاسی با جمهوری اسلامی بر سر الزام به حجاب هم نداشته باشند.
ضمنا جناب عالی با این دید بازتان بفرمایید اگر زنان ایرانی حتی کسانی که حجاب شرعی را رعایت نمی کنند دیندارند و مشکل از هجمه فرهنگی غرب است پس این همه دو قطبی سازی و پمپاژ تنفر از برخی تریبونها نسبت به این زنان، ناشی از چیست و بیمارستان های متعلق به فلان ارگان انقلابی چرا حتی زنان با حجاب کامل اسلامی (مانتو) را وادار و ملزم به پوشیدن چادر می کند؟
🔸 5. من هم اگر این قانون به تثبیت درونی و اعتقادی حجاب می انجامید و نتیجه اش صیانت اخلاقی بیشتر جامعه بود، با آن موافق بودم اما همه بحث بر سر این است که این قانون نه تنها نتوانسته چنین مقصودی را در حد انتظار تامین کند بلکه نتایج سوء دیگری را نیز به دنبال داشته است. ظاهر جامعه ما از حیث حجاب و پوشش و آرایش زنان برای بسیاری از مسلمانان و شیعیان و غیر مسلمانان خارج از ایران و حتی غربی ها بهت آور است.
🔸 6. اگر سازمان ثبت به وظابفش عمل نکرد حتما نباید شهرداری هم به وظایفش عمل نکند اما اگر قوه قضاییه و مقننه و مجریه سرشار از ناکارآمدی و برخی از فسادهای شرم آور و اعتماد و ایمان سوز باشند و استقرار عدالت را که به گفته امام صادق علیه السلام : «العدل اساس الاحکام» به فراموشی یا حاشیه رانده باشند، حتما نباید رسانه ملی و تریبون های نماز جمعه و علمای اعلام و نهادهای تبلیغی نظام به حجاب زنان گیر بدهند و تلاش کنند ویترین دینی نظام را با آن آرایش دهند. این امری خلاف عقل و عدل و ارتکاز عقلا و طبعا خلاف شرع است.
🔸 7. برخی از امور مانند برخورد با خشونت و سرقت و جنایت و بی نظمی (قوانین رانندگی) و اعمال آشکار خلاف عفت عمومی حتما الزام بردار است و مقابله با آن از بدیهی ترین وظایف اولیه یک حکومت است و البته باید در باره آنها فرهنگ سازی هم کرد اما در این که آیا حجاب هم در زمره این امور است، شدیدا تردید وجود دارد و لااقل بین کارشناسان دینی و اجتماعی و فرهنگی در مورد موثر ومفید بودن آن اختلاف نظر جدی وجود دارد و باید در باره آن همچنان به بحث و گفتگو بنشینیم.
🔸 8. به چه دلیل مردم در انتخاب اصل دین آزادند اما در انتخاب برخی از احکام دین آزاد نیستند؟ چطور مردم در انتخاب فرم و محتوای حکومت آزادند و به تعبیر امام خمینی (ره) می توانند حتی یک نظام دیکتاتوری را برگزینند اما در این که می توانند بر سر برخی احکام و قوانین هم در بستر مردم سالاری وارد گفتگو وچانه زنی شوند، به خصوص اگر دارای اکثریت باشند، آزاد و محق نیستند؟ لابد روشن است که منظور امام و بنده طلبه از این حرف این نیست که مردم می توانند حق و باطل را در حیطه شریعت تعیین کنند بلکه منظور این است که خداوند انتخاب هدایت و ضلالت و بهشت و جهنم را به خود انسانها سپرده است و نه به شمشیر و زور حاکمان.
🔸 9. قیاس مع الفارق است. نسبت وجوب شرعی حجاب با الزام قانونی آن مانند نسبت حرمت شرعی دروغ با حرمت آن نیست. حجاب واجب شرعی است اما این که قانونا می تواند الزامی باشد، مورد نقد و رد بسیاری از صاحب نظران است و در زمره اجتهادیات است و نه مسلمات مانند حرمت دروغ، به خصوص اگر الزام بی نتیجه یا اثر معکوس داشته باشد.
@mahdian_mohsen
✅نقد دوم به پاسخ آقای نصیری درباره حجاب
جناب آقای نصیری در پاسخ به نقد قبلی توضیحی دادند که ضمن تشکر، متن ذیل نقد دوم به پاسخ ایشان است.
1⃣1/می گویند من نگفتم الزام حجاب قانونی نیست. گفتم کارامد نیست. بسیار خب. مساله اینست که از کجا فهمیدید کارامد نیست؟ میگویند نظر مردم. میگوییم شما نظر اکثریت را کجا پیدا کردید؟ نظرسنجی تان که تکذیب شد. بعد چطورست که قانون مردمی از نهادهای مردمی از فرآیند های مردمی نشانه کارآمدی نیست ولی یک نظرسنجی معیار است؟
طبق توضیح خودتان نظرسنجی مرکز پژوهش ها و مجمع تشخیص مصلحت دو عدد متفاوت دیگر می گویند. گزارش سازمان تبلیغات که نقطه مقابل این آمار است. الان چه کنیم؟ بالاخره کدام آمار؟ به آمار شما که متولی اش تکذیب کرد بسنده کنیم یا فرآیند های مردمی تصویب یک قانون؟
2⃣2/ میگویند شباهت اقدام رضاخان و جمهوری اسلامی در اجرای یک تصمیم ناکارآمد است. بعیداست به لوازم حرف شان پایبند باشند. برادر اشکال اقدام رضاخان فقط در تصمیم غیرکارشناسی نبود. در دیکتاتوری بود. چه بسا تصمیم یک دیکتاتور اگر کارامد هم باشد باز طاغوت محض و عین ظلم است چون پشتوانه مردم ندارد. سوال اینست که چطور تصمیم دموکراتیک در جمهوری اسلامی را با تصمیم رضا دیکتاتور مقایسه می کنید؟
3⃣3/ می گویند حجاب افت داشته است. ریشه این ادعا در نگاه ظاهرگرایانه به دین است. دین را نباید صرفا در ظواهر خلاصه کرد. باطن دین رشد دینداری مردم است که نتیجه مبارزه آنها با ظواهر تمدنی غرب و هجمه های فرهنگی است. اساسا تقوا یعنی همین مبارزه. دینداری مردم را باید در ایستادگی شان دید نه ظواهر. این دین عربستانی است که با آمریکا می بندد ولی سرساعت نماز جماعتش بپاست.
4⃣4/ میگویند چرا فلان خطیب و فلان ارگان چنین و چنان کردند. الان از اشتباه یک خطیب نمازجمعه و بدسلیقگی یک ارگان نتیجه گرفتید که فلان قانون ایراد دارد؟ خودتان را راضی میکند این استدلال؟
5⃣5/ مجدد می گویند من هم اگر این قانون منجر به تثبیت حجاب می شد موافق بودم. اولا اجرای غلط یک قانون دخلی به درستی و نادرستی یک قانون ندارد. مهمتر اینکه توضیح دادیم که الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب ها نیست. برای مراقبت و صیانت از یک جامعه دینی است. برای حفظ حقوق اکثریت است. شما باید اول ثابت کنید اگر الزام حجاب نبود وضع بهتر بود. بسم الله.
6⃣6/ نوشته اند در جامعه ای که عدالت اجرا نمی شود نباید حجاب تبلیغ شود. اولا از کجا رسیدید به اینکه عدالت اجرا نمی شود؟ ضعف در اجرای عدالت یعنی اجرا نشدن؟ بعد هم الان انتظار عصمت از حکومت داشتید؟ یعنی ابتدا باید حکومت نبوی و مهدوی تشکیل شود بعد سراغ حجاب رویم؟
7⃣7/ می گویند برخی قوانین الزام آورست ولی حجاب نیاز به فرهنگی سازی دارد و نه الزام. اولا چه کسی گفته ایجاد نظم رانندگی الزام می خواهد و ایجاد نظم و امنیت روانی الزام نمی خواهد؟ مگر غیر اینست که حکومت وظیفه دارد بستر را برای متشرعین و اکثریت جامعه مهیا سازد؟ بعد هم اشتباه بزرگ جناب نصیری اینست که الزام حجاب را تنها در گشت ارشاد می بینند. خیر. 26 نهاد در این حوزه مسوولند.
8⃣8/ مردم در انتخاب دین و حکومت آزادند. اما در انتخاب اجزای دین آزاد نیستند به حکم عقل و شرع. دین یک کل است. نمیشود انتخاب کرد و به لوازمش پایبند نبود. در انتخاب دین آزادیم نه در عمل نکردن بدان. دقت کنیم درباره دین اجتماعی حرف میزنیم نه دین فردی. این لوازم جمهوریت و حقوق اکثریت است. این قانون جهانشمول همه زمانی و همه مکانی است. نمی شود اکثریت مردم اسلام بخواهند وآنگاه بگویند نمازش را نمی خواهیم. این دیگر اسلام نیست.
9⃣9/ الزام حجاب درون حجاب است به حکم مشهور همه فقها. حکومت دینی هم تشکیل می شود برای اجرای همین احکام شرعی. قانون یعنی بستر تحقق احکام. بعد چطور می شود با حجاب موافق بود ولی با الزامش نه؟ مثل اینکه بگوئیم نماز خوب است ولی وجوبش خیر. خمس خوبست ولی الزامش نه. می شود؟
نقد اول به آقای نصیری :
https://t.me/mahdian_mohsen/972
پاسخ آقای نصیری به نقد اول:
https://t.me/mahdian_mohsen/973
@mahdian_mohsen
🔻تفاوت حجاب اجباری با حجاب قانونی
🔻چرا آمار 70 درصد کذب بود؟
مهدی نصیری در یک برنامه تلویزیونی مدعی شد 70 درصد مردم مطابق پیمایش ملی ایرانیان مخالف الزام قانونی حجاب هستند. وزارت ارشاد اما به عنوان متولی این پیمایش این ادعا را تکذیب کرد. بر اساس شناختی که از آقای نصیری داشتیم انتظار بود تصحیح و عذرخواهی کنند. اما چنین نکردند.
آقای نصیری دچار چند ادعای کذب شدند. اول اینکه آمار مخالفان حجاب اجباری را با آمار افراد بی طرف جمع زدند و جای مخالف اعلام کردند. و از همه مهمتر اینکه بجای حجاب اجباری از حجاب قانونی و الزامی نام بردند.
اما ایندو چه تفاوتی دارند؟
به همین پیمایش رجوع کنیم. 53 درصد مردم معتقدند حتا اگر کسی اعتقاد به حجاب ندارد باید در عموم باحجاب باشد و تنها 22 درصد مخالف این گزاره اند. جمع ایندو چگونه است؟ چطور مردم معتقد به الزام عمومی حجاب اند اما با حجاب اجباری هم مخالفند؟
بین حجاب اجباری با حجاب قانونی تفاوت است. اجبار مترادف با عملی از سر اکراه است و مقابل آزادی است. فرض کنید به کشوری سفر می کنید و آنجا به شما بگویند باید لائیک شوید. حتما واکنش نشان می دهید. اما اگر بگویند در این کشور اجرای قوانین یک حکومت لائیک الزام آور است آنرا منطقی می دانید.
اساسا اجبار در حوزه احکام فردی است. افراد مختارند هر دینی خواستند انتخاب کنند. حتا دینی که انتخاب کردند را در حوزه امور فردی عمل نکنند. مثلا نماز نخوانند. البته گرفتار عقوبت اخروی می شوند که محل بحث ما نیست. اما الزام برای احکام اجتماعی است. وقتی که بین آزادی فرد با آزادی جامعه تعارض ایجاد شود.اینجاست که قانون الزام آورست به نفع حق اکثریت.
بنابرین در الزام قانونی، شما ممکن است به قانون اعتقاد نداشته باشید اما به قاعده بازی حقوق اکثریت تن دهید. این نیز قاعده ای همه زمانی و همه مکانی است. در آزاد ترین کشورها نیز به نفع اکثریت قانون دارند؛ حالا یا به نفع عفاف یا به نفع برهنگی.
اما امروز اکثریت جامعه ایران چه می خواهند؟ اسلام. حجاب نیز مثل خمس و زکات و نماز جزئی از اسلام است. دین بدون احکامش که دین نیست.
با این حال ممکن است خیلی ها بگویند این الزام موثر نبوده است. این حرف در مخالفت با الزام نیست، بلکه دغدغه کارامدی است.
اما ایندست افراد باید چند سوال را جواب دهند.
یکم. آیا قانون اشکال داشته است یا روش اجرا؟ مثلا در کنار الزام حجاب 26 نهاد مسوولیت دارند که به وظیفه شان عمل نکردند.
دوم. رشد بدحجابی ناشی از چیست؟ ناشی از الزام است یا هجمه های بی امان فرهنگی و تمدنی ناشی از غربزدگی؟
سوم هدف از الزام حجاب چه بوده است؟ الزام حجاب برخلاف تصور رایج برای باحجاب کردن نبوده و نیست که با بی حجابی متر شود بلکه برای حفظ حدود شرعی و صیانت از خواست اکثریت مسلمانان است.
چهارم اینکه آیا رشد بی حجابی به معنای بی اعتقادی است؟ مثلا اگر کسی دروغ گفت یعنی بی اعتقاد به صداقت است؟
پنجم و مهمتر اینکه اگر الزام حجاب نبود آیا وضع بهتر بود؟ حتا یک نمونه در دنیا نداریم که چنین ادعایی را ثابت کند. به همین جهت بسیاری از کشورها در حوزه اعتقادی و گرایشی خود محدودیت در حوزه برهنگی دارند؛ هرچند ممکن است این محدودیت متفاوت از محدودیت دینی باشد.اما اصل محدودیت را پذیرفتند. اگر هم جائی از رشد حجاب خواندید ناشی از رشد معنویت ودین گرائی در غرب است نه برداشتن محدودیت.
@mahdian_mohsen
✅جام زهر و تدبیر
رهبرانقلاب فرمودند آتش بس هم تدبیر بود. این جمله ساده پاسخ به کسانی بود که از حضرت امام تصویری مسلوب الاختیار در جنگ ساخته بودند و ماجرای آتش بس را پروژه ای توطئه آمیز و ناشی از فشار اطرافیان می دانستند. گوئی امام آنقدر بی اطلاع وساده اند که عده ای با اطلاعات غلط و فشار مکرآلود می توانند وی را مجبور به کاری کنند که اکراه دارد.
رهبرانقلاب در پاسخ به این افراد فرمودند اتفاقا همان تصمیم تدبیر بود و اگر نبود امام زیر بار نمی رفتند.
اما جمع ایندو چگونه است؟ این بحث برای این روزهای ما نیز بسیار کلیدی است. تحلیل برجام نیز خارج از فهم دقیق از این برهه تاریخی نیست. جمع تدبیر و جام زهر و مصلحت.
امام در همان پیام آتش بس می فرمایند مصلحت در همین جام زهر است. اما این مصلحت چه بود که هم تدبیر بود و هم جام زهر؟
برخلاف تصور غلط رایج کسی امام را تحت فشار قرار نداد. اطلاعات غلط هم به امام ندادند. اساسا چنین وجود سیاسی مقابل هیبت معنوی و مدیریتی امام وجود نداشت که بخواهد در این سطح خدعه آمیز رفتار کند.
مصلحت آنروز کشور توقف جنگ بود. اقتصاد کشور توان بیشتر نداشت و جنگ به جهات مختلف قابل تداوم نبود. از همه مهمتر مردم بودند که بیش از این تاب آوری نداشتند. حضرت امام مراعات مردم را کردند و اساسا نقش ولی در همین فهم دقیق از زمانه و تاب و توان مردم است. مصلحت آنروز در همین مدارا بود.
چرا جام زهر؟ چون باب بسته شدن فیض و مسیر و جریان پرقدرت و پرسرعت معنویت در جامعه بود. جهان اسلام نیز صدمه می دید. رشد مادی و معنوی یک جامعه در بستر این وقفه متوقف می شد و دهها دلیل دیگر.
اما تدبیر همان بود که شد. بهترین تصمیم در آن زمان همان مراعات مردم بود. همان رعایت مصلحت جامعه بود. مصلحت دقیقا همان عقلانیت بود و تدبیر.
فهم این مهم برای تحلیل امروز ماست. امام جامعه به امت نگاه می کند. امت همراه شود می ایستد و به هر دلیل کسر بیاورند باز هم می ایستد اما مراعات حال مردم می کند و با این مدارا مسیر جایگزینی را برای ایستادگی انتخاب می کند. این مسیر اما در همان زمان بهترین و مدبرانه ترین مسیر است. تدبیر رهبری انقلاب برای برجام نیز از همین جنس بود. فرمود به مذاکره بدبینم اما به بستر جامعه نگاه کرد و تاکتیک نرمش قهرمانانه را برگزید تا یک ملت در یک مسیر طبیعی تجربه و رشد کند و از غیر دل برکند و آگاهانه روی پای خود بایستد. اساسا نقش امام در همین تربیت اجتماعی امت است.
@mahdian_mohsen
⛔️خطای دناپلاس
چرا ماجرای خودروی دناپلاس در مجلس انقدر حساسیت ایجاد کرده است؟
یکبار ماجرای ماشین دادن به نماینده ها از جهت جایگاه نمایندگی تحلیل می شود. اینکه اساسا چرا باید به نماینده خودرو دهند. یا اینکه بسیاری از این نماینده ها افراد شاغل وتحصیل کرده جامعه بودند و کمتر ممکن است بین آنها کسی باشد که از قبل خودرو نداشته باشد. یا مواردی از این دست.
.
یکبار ممکن است از جهت رانتی بودن خودرو ها انتقاد شود. اینکه اگر قرارست خودرویی داده شود چرا رانتی؟ چرا با شرایط خاص و ویژه؟ چرا انقدر متفاوت از قیمت بازار؟
.
یکبار ممکن است از جهت نوع خودرو و تجمل نقد شود. اینکه حالا اگر خواستند خودرو دهند چرا خودروی نیم میلیاردی؟ چرا خودرویی که مردم عادی توان خریدن آنرا ندارند؟
.
اما در ماجرای اخیر همه این موارد همزمان جمع است به علاوه اینکه در بین خودروهای تحویلی، خودروی دنا پلاس خودرویی است که ماه هاست مردم عادی در صف خرید هستند و ایران خودرو با بی اعتنایی و ناکارآمدی از تحویل به موقع سرباز زده است.
.
یعنی نه تنها این اقدام خلاف شئونات نمایندگی است، بلکه رانتی است و بلکه تجملاتی است و از همه مهتر اینکه به جهت نوع خودرو موجب تبعیض آشکار است و همه اینها در کنار هم است که موجب عصبانیت به حق مردم می شود.
.
کسی نبود در مجلس تذکر دهد که روی اعصاب مردم راه نروید؟ آنکه داد خطا کرد، آنکه گرفت را چه کنیم؟ آنکه سکوت کرد چه؟ شفافیت چه شد؟
@mahdian_mohsen
🛑آیا هاشمی امام را گول زد؟
"آیا هاشمی امام را گول زد؟" تیتر بدی است؟ احتمالا می گوئید توهین به امام است. بله حق می دهم. ولی تحلیل برخی عزیزان انقلابی درباره قطعنامه دقیقا همین میزان توهین آمیز به ساحت حضرت امام است.
خلاصه حرف شان اینست که عده ای اهل خدعه امام را دوره کردند و تحت فشار قرار دادند و اما ناچار شد جام زهر را بنوشد.
می گوئیم اینکه توهین به امام است. امام را چه فرض کردید؟ فردی بی اطلاع از اوضاع و بی اراده مقابل اطرافیان؟ می گویند مثل ماجرای حکمیت امیرالمومنین وصلح امام حسن. می گوئیم خب سخنان اخیر رهبری را چه می کنید که فرمود مدبرانه؟ میگویند امام نیز مانند امیرالمومنین ناچار شد تن به فشار اطرافیان دهد و انتخاب دیگری هم نداشتند لذا تدبیر یعنی همین.
عجیب است این سطح امام شناسی. عجیب تر فهم نادرست از نظام امام-امت است.
چرا حل و فصل این موضوع مهم است؟ چون همین امروز هم عده ای که برخی سخنان رهبری را فهم نمی کنند، هرازگاهی می گویند رهبری خودشان خوب اند. ولی امان ازدفتر و بیت و فشار روحانی و کدکش ها و خبربیارها و بولتن سازان برای ایشان.
برادران خوبم
مهمترین و کلیدی ترین نقش امام جامعه هدایت است. هدایت نیز نمی تواند بدون اعتنا به حال مردم و زمانه جامعه باشد. امام جامعه هیچ گاه با فشار اطرافیان تصمیمش عوض نمی شود ولی وقتی شرایط مردم و جامعه را می بیند با هدف هدایت با آنها مدارا میکند و تصمیمش را تغییر می دهد.
امام خمینی در پیام قطعنامه می گوید "به مصلحت مسلمین تن دادم" رهبرانقلاب مصلحت را توضیح می دهند: "قبول قطعنامه بخاطرفهرست مشکلاتی بود که مسئولین به امام دادند" امام در پیامشان می گویند: " تاكید می كنم كه گمان نكنید كه من در جریان كار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می باشند"
برای نقد هاشمی و روحانی و رضائی غیره راه بسیار است. چرا امام را هزینه میکنیم؟
امام بخاطر شرایط کشور با مردم مدارا کردند. مدارا و مراعات کلید واژه کلیدی امام در توجه به سلوک فردی و مدیریت اجتماعی است و نه تنها عقب نشینی نیست که نرمش قهرمانانه برای رشد جامعه است. لذا همین جام زهر به تعبیر رهبرانقلاب با تدبیر قطعنامه شیرین شد. 11/07/1369
مذاکره نیز همین بود. برخی خیال می کنند رهبری تحت فشار روحانی به مذاکره تن داد. خودشان می فرمایند مجوز مذاکره برای دولت قبل بود. ۱۳۹۵/۰۳/۲۵. یعنی خواست مردم را دیدند. این نیز برای رشد جامعه در یک تجربه واقعی بود تا متوجه باشند پیروزی در تاب آوری و ایستادن روی پای خودمان است.
در ماجرای حکمیت و صلح امام حسن هم العیاذ بالله امام تحت فشار چهارتا اهل خدعه تصمیم نگرفت. به مردم و جامعه اش نگاه کرد. وقتی طرح حکمیت مطرح شد 20 هزار نفر شمشیر بدست مقابل امیرالمومنین صف کشیدند. حضرت فرمود کاش دو نفر در این سپاه مثل مالک بودند. در قصه صلح امام حسن که اوضاع بدتر بود. رهبری می فرماید صلح امام حسن ناشی از بی بصیرتی مردم آن زمان بود.
درست کنیم تحلیل مان را از نظام ارتباطی امام و امت.
@mahdian_mohsen
✅یک پیشنهاد برای قوی شدن در دفاع از انقلاب
برای دفاع از انقلاب سه ویژگی نیاز داریم
اول داشتن یک نظام اندیشه. نظام اندیشه کمک می کند مسائل را بصورت کلان و منسجم و دارای امتداد عملی ببینیم. نظام اندیشه کمک می کند مبانی انقلاب را از نظر تا عمل تحقق ببخشیم.
طبیعی است که نظام اندیشه انقلاب را باید از موسس انقلاب گرفت. دست مان باید دست امامین انقلاب باشد و تمام.
دوم رابطه سلوک و اخلاق فردی با اقدام سیاسی و انقلابی است. جوان انقلابی باید بتواند خودسازی و انقلابی گری را با هم جمع کند تا در عمل موثر باشد و گرفتار انحرافات اخلاقی نشود. سوال اینست که رابطه سلوک فردی و اجتماعی چگونه است که نه به رخوت و بی عملی کشیده شویم و نه ولنگاری اخلاقی در اقدام.
سوم نگاه امیدوارانه به آینده انقلاب است. امید ناشی از دیدن دارایی های واقعی انقلاب و توجه به نصرت حق در عمل به سنت های الهی.
امید واقعی حرکت ساز است و سازنده.
برای تقویت این سه ویژگی پیشنهاد می کنم کتاب «طرح کلی اندیشه مقاومت» را بخوانید و دست به دست کنید.
با مطالعه این کتاب حتما تصویری جدید از مبانی انقلاب و ناگفته های اندیشه امام خواهید دید. تصویری عرفانی و فقهی از تاسیس انقلاب با تاکید برجایگاه ولایت الهیه و معصوم در نظام هستی و امتدادش تا ولایت فقیه و همچنین تاکید عمیق بر جایگاه مردم.
پیشنهاد می کنم علاقه مندان به مردم سالاری مباحث این کتاب در این حوزه را مرور کنند. متاسفانه بسیاری از این حرف ها در اندیشه عرفانی-سیاسی امام، به هر دلیل دست مردم نرسیده است.
ناشر کتاب خانه طلاب جوان است که دو وظیفه راهبردی برای خودش دیده است و سالهاست در این حوزه فعالیت می کند. یکم. پژوهش و تبیین و تدریس مکتب امام و دوم فعالیت جهادی در مناطق محروم و خدمت رسانی و گفتمان سازی جهادی
نویسنده کتاب حجت الاسلام علی مهدیان استاد حوزه و پژوهشگر و مدرس کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی است.
برای تهیه کتاب به سایت خانه طلاب جواب به آدرس khanetolab.ir
مراجعه کنید یا با شماره ۰۲۵۳۲۶۰۳۶۷۷ تماس حاصل فرمایید
@mahdian_mohsen
🔻تحلیل یا بادبزن جگر
"تحلیل جدید چی داری جگرم حال بیاد؟" بامزه است. ولی خیلی ها لابه لای نقد و تحلیل ها دنبال بادبزن جگرند. آسیب مهم این پدیده توسعه کاسبان لایک وشومن های پوپولیست رسانه ای است.
می گویم دناپلاس و واکسن آنفلوآنزا در مجلس اشتباه بود. می گوید: "اشتباه نه؛ بگو فساد. مجلس انقلابی از دست رفت. این هم سرنوشت وحدت" می گویم: :" مجلس وحدت یعنی مجلس عصمت؟"
می گوید رئیس جمهور باید استیضاح شود. می گویم ثمره اش چیست؟ اصلاح وضع موجود؟ می شود؟ اصلا زمان برای آمد و شد آدم ها وجود دارد؟ می گوید مهم نیست. روحانی باید بی حیثیت شود.
فرمود قطعنامه 598 تدبیر بود. می گویم تدبیر یعنی مناسب با شرایط وقت اقتصادی و جنگی بهترین تصمیم گرفته شد. می گوید نه؛ نشد. بگو خیانت. هاشمی و روحانی و رضایی طی نقشه ای خائنانه امام را دوره کردند.
می گویم الحمدلله حکم دادگاه طبری هم آمد. می گوید چه فایده. کم گذاشتند. باید وسط میدان بهارستان لخت شود وشلاق بخورد.
می گویم منم با تصویب قیر رایگان مخالفم اما...میگوید اما ندارد. موافقان این تصمیم فساد را مدد دادند.
وقتی "حال کردن سیاسی" جای " عقلانیت سیاسی" را میگیرد نتیجه اش می شود رونق کاسبی لایک حرام.
آقای محترمی که تا دیروز معتقد بود زن حتا محجبه اش حق ندارد به خیابان بیاید و بخاطر انتخاب یک وزیر زن فریاد واسلاما سر می داد، امروز از بی حجابی دفاع می کند.
دیگری می بیند در مسابقه با ضدانقلاب ها در حرف های شاذ و گل درشت عقب مانده و کمتر سوت و کف شنیده است، می نویسد: چه خوب که رهبری توصیه پزشکان را درباره کرونا گوش دادند اما کاش بقیه حرف های کارشناسی را هم بگوش بگیرند.
آن یکی که از نوک پا تا فرق سر خشونت فکری و ظاهری دارد، از کاریکاتور اسلام رحمانی می گوید.
دیگری که تمام حیثیت خود و اذناب سیاسی اش را خرج آمدن دولت روحانی کرده است امروز منتقد شده و سفره اش را جدا کرده است و اعتراض می کند که چرا به این دولت می گویید اصلاح طلب.
عارضه لایک و ریشیر هیجانی همین کاسبی هاو سوداگری های رسانه ای و سیاسی است.
ساده سازی مسائل در عصر پیچیدگی عارضه مهم زندگی در مجاز است. تلاش شود به ارتقای عقلانیت کمک کنیم واگرنه اصحاب خرد خانه نشین شده و خاک می خورند و شومن ها سیاسی تکثیر می شوند.
🔻و اما نگرانی اصلی اینجاست...
در جامعه ای که خواصش کاسبان هیجان اند و رونق در تحلیل های حدی و صفر و یکی است، همه چیز حیثیتی می شود و آدم ها جرئت اظهار نظر نخواهند داشت و نتیجه این می شود که عده ای از ترس پوپولیسم در حاکمیت از طرح شفافیت فرار می کنند.
در این باره بیشتر باید نوشت.
@mahdian_mohsen