eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.6هزار دنبال‌کننده
413 عکس
136 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ پاسخ آقای نصیری به نقد اینجانب به سخنان شان درباره حجاب: 🔸1. بنده از تعبیر اجبار استفاده نکردم بلکه از الزام قانونی سخن گفتم و در دموکراتیک بودن تصویب چنین قانونی از نظر من بحثی نیست. بحث در باره کارآمد و یا ناکار آمد بودن یک قانون است که نفس چنین بحثی نه تنها خلاف دموکراسی و مردم سالاری نیست بلکه از لوازم آن است و البته یکی از ادله ناکارآمدبودن آن عدم موافقت اکثریت مردم با آن بر اساس برخی آمارهای رسمی است. 🔸 2. قانون الزام به حجاب در جمهوری اسلامی با قانون کشف حجاب رضا خان از این جهت که یکی در پی محو یک امر اعتقادی و اخلاقی با الزام بود و شکست خورد و دیگری در پی حفظ آن با الزام است و توفیقی نداشته، مماثلت دارد و قانونی بودن یا نبودن چندان تاثیری در ناکارآمدی چنین الزامی ندارد. 🔸 3. شما از کجا فهمیده اید که ثمر داشته است؟ آنچه عیان است افت وضعیت رعایت حجاب حداقل در دو دهه اخیر است و این که 60 تا 70 درصد زنان ایرانی حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند، هر چند به نظرم بیش از این مقدار به وجوب شرعی حجاب باور دارند. یک دیدگاه مدعی است که اگر از آغاز و یا در همین دو دهه الزام رفع شده بود، الان وضع حجاب در ایران نرمال تر بود. البته باید بر سر دو دیدگاه بحث کرد و برای آن استدلال آورد. 🔸 4. من بالاتر از شما معتقدم حتی بسیاری از کسانی که اصلا پوشش اسلامی نداشته باشند، می توانند در زمره متدینین باشند و در عین حال شکاف عاطفی یا سیاسی با جمهوری اسلامی بر سر الزام به حجاب هم نداشته باشند. ضمنا جناب عالی با این دید بازتان بفرمایید اگر زنان ایرانی حتی کسانی که حجاب شرعی را رعایت نمی کنند دیندارند و مشکل از هجمه فرهنگی غرب است پس این همه دو قطبی سازی و پمپاژ تنفر از برخی تریبونها نسبت به این زنان، ناشی از چیست و بیمارستان های متعلق به فلان ارگان انقلابی چرا حتی زنان با حجاب کامل اسلامی (مانتو) را وادار و ملزم به پوشیدن چادر می کند؟ 🔸 5. من هم اگر این قانون به تثبیت درونی و اعتقادی حجاب می انجامید و نتیجه اش صیانت اخلاقی بیشتر جامعه بود، با آن موافق بودم اما همه بحث بر سر این است که این قانون نه تنها نتوانسته چنین مقصودی را در حد انتظار تامین کند بلکه نتایج سوء دیگری را نیز به دنبال داشته است. ظاهر جامعه ما از حیث حجاب و پوشش و آرایش زنان برای بسیاری از مسلمانان و شیعیان و غیر مسلمانان خارج از ایران و حتی غربی ها بهت آور است. 🔸 6. اگر سازمان ثبت به وظابفش عمل نکرد حتما نباید شهرداری هم به وظایفش عمل نکند اما اگر قوه قضاییه و مقننه و مجریه سرشار از ناکارآمدی و برخی از فسادهای شرم آور و اعتماد و ایمان سوز باشند و استقرار عدالت را که به گفته امام صادق علیه السلام : «العدل اساس الاحکام» به فراموشی یا حاشیه رانده باشند، حتما نباید رسانه ملی و تریبون های نماز جمعه و علمای اعلام و نهادهای تبلیغی نظام به حجاب زنان گیر بدهند و تلاش کنند ویترین دینی نظام را با آن آرایش دهند. این امری خلاف عقل و عدل و ارتکاز عقلا و طبعا خلاف شرع است. 🔸 7. برخی از امور مانند برخورد با خشونت و سرقت و جنایت و بی نظمی (قوانین رانندگی) و اعمال آشکار خلاف عفت عمومی حتما الزام بردار است و مقابله با آن از بدیهی ترین وظایف اولیه یک حکومت است و البته باید در باره آنها فرهنگ سازی هم کرد اما در این که آیا حجاب هم در زمره این امور است، شدیدا تردید وجود دارد و لااقل بین کارشناسان دینی و اجتماعی و فرهنگی در مورد موثر ومفید بودن آن اختلاف نظر جدی وجود دارد و باید در باره آن همچنان به بحث و گفتگو بنشینیم. 🔸 8. به چه دلیل مردم در انتخاب اصل دین آزادند اما در انتخاب برخی از احکام دین آزاد نیستند؟ چطور مردم در انتخاب فرم و محتوای حکومت آزادند و به تعبیر امام خمینی (ره) می توانند حتی یک نظام دیکتاتوری را برگزینند اما در این که می توانند بر سر برخی احکام و قوانین هم در بستر مردم سالاری وارد گفتگو وچانه زنی شوند، به خصوص اگر دارای اکثریت باشند، آزاد و محق نیستند؟ لابد روشن است که منظور امام و بنده طلبه از این حرف این نیست که مردم می توانند حق و باطل را در حیطه شریعت تعیین کنند بلکه منظور این است که خداوند انتخاب هدایت و ضلالت و بهشت و جهنم را به خود انسانها سپرده است و نه به شمشیر و زور حاکمان. 🔸 9. قیاس مع الفارق است. نسبت وجوب شرعی حجاب با الزام قانونی آن مانند نسبت حرمت شرعی دروغ با حرمت آن نیست. حجاب واجب شرعی است اما این که قانونا می تواند الزامی باشد، مورد نقد و رد بسیاری از صاحب نظران است و در زمره اجتهادیات است و نه مسلمات مانند حرمت دروغ، به خصوص اگر الزام بی نتیجه یا اثر معکوس داشته باشد. @mahdian_mohsen
✅نقد دوم به پاسخ آقای نصیری درباره حجاب جناب آقای نصیری در پاسخ به نقد قبلی توضیحی دادند که ضمن تشکر، متن ذیل نقد دوم به پاسخ ایشان است. 1⃣1/می گویند من نگفتم الزام حجاب قانونی نیست. گفتم کارامد نیست. بسیار خب. مساله اینست که از کجا فهمیدید کارامد نیست؟ میگویند نظر مردم. میگوییم شما نظر اکثریت را کجا پیدا کردید؟ نظرسنجی تان که تکذیب شد. بعد چطورست که قانون مردمی از نهادهای مردمی از فرآیند های مردمی نشانه کارآمدی نیست ولی یک نظرسنجی معیار است؟ طبق توضیح خودتان نظرسنجی مرکز پژوهش ها و مجمع تشخیص مصلحت دو عدد متفاوت دیگر می گویند. گزارش سازمان تبلیغات که نقطه مقابل این آمار است. الان چه کنیم؟ بالاخره کدام آمار؟ به آمار شما که متولی اش تکذیب کرد بسنده کنیم یا فرآیند های مردمی تصویب یک قانون؟ 2⃣2/ میگویند شباهت اقدام رضاخان و جمهوری اسلامی در اجرای یک تصمیم ناکارآمد است. بعیداست به لوازم حرف شان پایبند باشند. برادر اشکال اقدام رضاخان فقط در تصمیم غیرکارشناسی نبود. در دیکتاتوری بود. چه بسا تصمیم یک دیکتاتور اگر کارامد هم باشد باز طاغوت محض و عین ظلم است چون پشتوانه مردم ندارد. سوال اینست که چطور تصمیم دموکراتیک در جمهوری اسلامی را با تصمیم رضا دیکتاتور مقایسه می کنید؟ 3⃣3/ می گویند حجاب افت داشته است. ریشه این ادعا در نگاه ظاهرگرایانه به دین است. دین را نباید صرفا در ظواهر خلاصه کرد. باطن دین رشد دینداری مردم است که نتیجه مبارزه آنها با ظواهر تمدنی غرب و هجمه های فرهنگی است. اساسا تقوا یعنی همین مبارزه. دینداری مردم را باید در ایستادگی شان دید نه ظواهر. این دین عربستانی است که با آمریکا می بندد ولی سرساعت نماز جماعتش بپاست. 4⃣4/ میگویند چرا فلان خطیب و فلان ارگان چنین و چنان کردند. الان از اشتباه یک خطیب نمازجمعه و بدسلیقگی یک ارگان نتیجه گرفتید که فلان قانون ایراد دارد؟ خودتان را راضی میکند این استدلال؟ 5⃣5/ مجدد می گویند من هم اگر این قانون منجر به تثبیت حجاب می شد موافق بودم. اولا اجرای غلط یک قانون دخلی به درستی و نادرستی یک قانون ندارد. مهمتر اینکه توضیح دادیم که الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب ها نیست. برای مراقبت و صیانت از یک جامعه دینی است. برای حفظ حقوق اکثریت است. شما باید اول ثابت کنید اگر الزام حجاب نبود وضع بهتر بود. بسم الله. 6⃣6/ نوشته اند در جامعه ای که عدالت اجرا نمی شود نباید حجاب تبلیغ شود. اولا از کجا رسیدید به اینکه عدالت اجرا نمی شود؟ ضعف در اجرای عدالت یعنی اجرا نشدن؟ بعد هم الان انتظار عصمت از حکومت داشتید؟ یعنی ابتدا باید حکومت نبوی و مهدوی تشکیل شود بعد سراغ حجاب رویم؟ 7⃣7/ می گویند برخی قوانین الزام آورست ولی حجاب نیاز به فرهنگی سازی دارد و نه الزام. اولا چه کسی گفته ایجاد نظم رانندگی الزام می خواهد و ایجاد نظم و امنیت روانی الزام نمی خواهد؟ مگر غیر اینست که حکومت وظیفه دارد بستر را برای متشرعین و اکثریت جامعه مهیا سازد؟ بعد هم اشتباه بزرگ جناب نصیری اینست که الزام حجاب را تنها در گشت ارشاد می بینند. خیر. 26 نهاد در این حوزه مسوولند. 8⃣8/ مردم در انتخاب دین و حکومت آزادند. اما در انتخاب اجزای دین آزاد نیستند به حکم عقل و شرع. دین یک کل است. نمیشود انتخاب کرد و به لوازمش پایبند نبود. در انتخاب دین آزادیم نه در عمل نکردن بدان. دقت کنیم درباره دین اجتماعی حرف میزنیم نه دین فردی. این لوازم جمهوریت و حقوق اکثریت است. این قانون جهانشمول همه زمانی و همه مکانی است. نمی شود اکثریت مردم اسلام بخواهند وآنگاه بگویند نمازش را نمی خواهیم. این دیگر اسلام نیست. 9⃣9/ الزام حجاب درون حجاب است به حکم مشهور همه فقها. حکومت دینی هم تشکیل می شود برای اجرای همین احکام شرعی. قانون یعنی بستر تحقق احکام. بعد چطور می شود با حجاب موافق بود ولی با الزامش نه؟ مثل اینکه بگوئیم نماز خوب است ولی وجوبش خیر. خمس خوبست ولی الزامش نه. می شود؟ نقد اول به آقای نصیری : https://t.me/mahdian_mohsen/972 پاسخ آقای نصیری به نقد اول: https://t.me/mahdian_mohsen/973 @mahdian_mohsen
🔻تفاوت حجاب اجباری با حجاب قانونی 🔻چرا آمار 70 درصد کذب بود؟ مهدی نصیری در یک برنامه تلویزیونی مدعی شد 70 درصد مردم مطابق پیمایش ملی ایرانیان مخالف الزام قانونی حجاب هستند. وزارت ارشاد اما به عنوان متولی این پیمایش این ادعا را تکذیب کرد. بر اساس شناختی که از آقای نصیری داشتیم انتظار بود تصحیح و عذرخواهی کنند. اما چنین نکردند. آقای نصیری دچار چند ادعای کذب شدند. اول اینکه آمار مخالفان حجاب اجباری را با آمار افراد بی طرف جمع زدند و جای مخالف اعلام کردند. و از همه مهمتر اینکه بجای حجاب اجباری از حجاب قانونی و الزامی نام بردند. اما ایندو چه تفاوتی دارند؟ به همین پیمایش رجوع کنیم. 53 درصد مردم معتقدند حتا اگر کسی اعتقاد به حجاب ندارد باید در عموم باحجاب باشد و تنها 22 درصد مخالف این گزاره اند. جمع ایندو چگونه است؟ چطور مردم معتقد به الزام عمومی حجاب اند اما با حجاب اجباری هم مخالفند؟ بین حجاب اجباری با حجاب قانونی تفاوت است. اجبار مترادف با عملی از سر اکراه است و مقابل آزادی است. فرض کنید به کشوری سفر می کنید و آنجا به شما بگویند باید لائیک شوید. حتما واکنش نشان می دهید. اما اگر بگویند در این کشور اجرای قوانین یک حکومت لائیک الزام آور است آنرا منطقی می دانید. اساسا اجبار در حوزه احکام فردی است. افراد مختارند هر دینی خواستند انتخاب کنند. حتا دینی که انتخاب کردند را در حوزه امور فردی عمل نکنند. مثلا نماز نخوانند. البته گرفتار عقوبت اخروی می شوند که محل بحث ما نیست. اما الزام برای احکام اجتماعی است. وقتی که بین آزادی فرد با آزادی جامعه تعارض ایجاد شود.اینجاست که قانون الزام آورست به نفع حق اکثریت. بنابرین در الزام قانونی، شما ممکن است به قانون اعتقاد نداشته باشید اما به قاعده بازی حقوق اکثریت تن دهید. این نیز قاعده ای همه زمانی و همه مکانی است. در آزاد ترین کشورها نیز به نفع اکثریت قانون دارند؛ حالا یا به نفع عفاف یا به نفع برهنگی. اما امروز اکثریت جامعه ایران چه می خواهند؟ اسلام. حجاب نیز مثل خمس و زکات و نماز جزئی از اسلام است. دین بدون احکامش که دین نیست. با این حال ممکن است خیلی ها بگویند این الزام موثر نبوده است. این حرف در مخالفت با الزام نیست، بلکه دغدغه کارامدی است. اما ایندست افراد باید چند سوال را جواب دهند. یکم. آیا قانون اشکال داشته است یا روش اجرا؟ مثلا در کنار الزام حجاب 26 نهاد مسوولیت دارند که به وظیفه شان عمل نکردند. دوم. رشد بدحجابی ناشی از چیست؟ ناشی از الزام است یا هجمه های بی امان فرهنگی و تمدنی ناشی از غربزدگی؟ سوم هدف از الزام حجاب چه بوده است؟ الزام حجاب برخلاف تصور رایج برای باحجاب کردن نبوده و نیست که با بی حجابی متر شود بلکه برای حفظ حدود شرعی و صیانت از خواست اکثریت مسلمانان است. چهارم اینکه آیا رشد بی حجابی به معنای بی اعتقادی است؟ مثلا اگر کسی دروغ گفت یعنی بی اعتقاد به صداقت است؟ پنجم و مهمتر اینکه اگر الزام حجاب نبود آیا وضع بهتر بود؟ حتا یک نمونه در دنیا نداریم که چنین ادعایی را ثابت کند. به همین جهت بسیاری از کشورها در حوزه اعتقادی و گرایشی خود محدودیت در حوزه برهنگی دارند؛ هرچند ممکن است این محدودیت متفاوت از محدودیت دینی باشد.اما اصل محدودیت را پذیرفتند. اگر هم جائی از رشد حجاب خواندید ناشی از رشد معنویت ودین گرائی در غرب است نه برداشتن محدودیت. @mahdian_mohsen
✅جام زهر و تدبیر رهبرانقلاب فرمودند آتش بس هم تدبیر بود. این جمله ساده پاسخ به کسانی بود که از حضرت امام تصویری مسلوب الاختیار در جنگ ساخته بودند و ماجرای آتش بس را پروژه ای توطئه آمیز و ناشی از فشار اطرافیان می دانستند. گوئی امام آنقدر بی اطلاع وساده اند که عده ای با اطلاعات غلط و فشار مکرآلود می توانند وی را مجبور به کاری کنند که اکراه دارد. رهبرانقلاب در پاسخ به این افراد فرمودند اتفاقا همان تصمیم تدبیر بود و اگر نبود امام زیر بار نمی رفتند. اما جمع ایندو چگونه است؟ این بحث برای این روزهای ما نیز بسیار کلیدی است. تحلیل برجام نیز خارج از فهم دقیق از این برهه تاریخی نیست. جمع تدبیر و جام زهر و مصلحت. امام در همان پیام آتش بس می فرمایند مصلحت در همین جام زهر است. اما این مصلحت چه بود که هم تدبیر بود و هم جام زهر؟ برخلاف تصور غلط رایج کسی امام را تحت فشار قرار نداد. اطلاعات غلط هم به امام ندادند. اساسا چنین وجود سیاسی مقابل هیبت معنوی و مدیریتی امام وجود نداشت  که بخواهد در این سطح خدعه آمیز رفتار کند. مصلحت آنروز کشور توقف جنگ بود. اقتصاد کشور توان بیشتر نداشت و جنگ به جهات مختلف قابل تداوم نبود. از همه مهمتر مردم بودند که بیش از این تاب آوری نداشتند. حضرت امام مراعات مردم را کردند و اساسا نقش ولی در همین فهم دقیق از زمانه و تاب و توان مردم است. مصلحت آنروز در همین مدارا بود. چرا جام زهر؟ چون باب بسته شدن فیض و مسیر و جریان پرقدرت و پرسرعت معنویت در جامعه بود. جهان اسلام نیز صدمه می دید. رشد مادی و معنوی یک جامعه در بستر این وقفه متوقف می شد و دهها دلیل دیگر. اما تدبیر همان بود که شد. بهترین تصمیم در آن زمان همان مراعات مردم بود. همان رعایت مصلحت جامعه بود. مصلحت دقیقا همان عقلانیت بود و تدبیر. فهم این مهم برای تحلیل امروز ماست. امام جامعه به امت نگاه می کند. امت همراه شود می ایستد و به هر دلیل کسر بیاورند باز هم می ایستد اما مراعات حال مردم می کند و با این مدارا مسیر جایگزینی را برای ایستادگی انتخاب می کند. این مسیر اما در همان زمان بهترین و مدبرانه ترین مسیر است. تدبیر رهبری انقلاب برای برجام نیز از همین جنس بود. فرمود به مذاکره بدبینم اما به بستر جامعه نگاه کرد و تاکتیک نرمش قهرمانانه را برگزید تا یک ملت در یک مسیر طبیعی تجربه و رشد کند و از غیر دل برکند و آگاهانه روی پای خود بایستد. اساسا نقش امام در همین تربیت اجتماعی امت است.   @mahdian_mohsen
⛔️خطای دناپلاس چرا ماجرای خودروی دناپلاس در مجلس انقدر حساسیت ایجاد کرده است؟ یکبار ماجرای ماشین دادن به نماینده ها از جهت جایگاه نمایندگی تحلیل می شود. اینکه اساسا چرا باید به نماینده خودرو دهند. یا اینکه بسیاری از این نماینده ها افراد شاغل وتحصیل کرده جامعه بودند و کمتر ممکن است بین آنها کسی باشد که از قبل خودرو نداشته باشد. یا مواردی از این دست. . یکبار ممکن است از جهت رانتی بودن خودرو ها انتقاد شود. اینکه اگر قرارست خودرویی داده شود چرا رانتی؟ چرا با شرایط خاص و ویژه؟ چرا انقدر متفاوت از قیمت بازار؟ . یکبار ممکن است از جهت نوع خودرو و تجمل نقد شود. اینکه حالا اگر خواستند خودرو دهند چرا خودروی نیم میلیاردی؟ چرا خودرویی که مردم عادی توان خریدن آنرا ندارند؟ . اما در ماجرای اخیر همه این موارد همزمان جمع است به علاوه اینکه در بین خودروهای تحویلی، خودروی دنا پلاس خودرویی است که ماه هاست مردم عادی در صف خرید هستند و ایران خودرو با بی اعتنایی و ناکارآمدی از تحویل به موقع سرباز زده است. . یعنی نه تنها این اقدام خلاف شئونات نمایندگی است، بلکه رانتی است و بلکه تجملاتی است و از همه مهتر اینکه به جهت نوع خودرو موجب تبعیض آشکار است و همه اینها در کنار هم است که موجب عصبانیت به حق مردم می شود. . کسی نبود در مجلس تذکر دهد که روی اعصاب مردم راه نروید؟ آنکه داد خطا کرد، آنکه گرفت را چه کنیم؟ آنکه سکوت کرد چه؟ شفافیت چه شد؟ @mahdian_mohsen
🛑آیا هاشمی امام را گول زد؟ "آیا هاشمی امام را گول زد؟" تیتر بدی است؟ احتمالا می گوئید توهین به امام است. بله حق می دهم. ولی تحلیل برخی عزیزان انقلابی درباره قطعنامه دقیقا همین میزان توهین آمیز به ساحت حضرت امام است. خلاصه حرف شان اینست که عده ای اهل خدعه امام را دوره کردند و تحت فشار قرار دادند و اما ناچار شد جام زهر را بنوشد. می گوئیم اینکه توهین به امام است. امام را چه فرض کردید؟ فردی بی اطلاع از اوضاع و بی اراده مقابل اطرافیان؟ می گویند مثل ماجرای حکمیت امیرالمومنین وصلح امام حسن. می گوئیم خب سخنان اخیر رهبری را چه می کنید که فرمود مدبرانه؟ میگویند امام نیز مانند امیرالمومنین ناچار شد تن به فشار اطرافیان دهد و انتخاب دیگری هم نداشتند لذا تدبیر یعنی همین. عجیب است این سطح امام شناسی. عجیب تر فهم نادرست از نظام امام-امت است. چرا حل و فصل این موضوع مهم است؟ چون همین امروز هم عده ای که برخی سخنان رهبری را فهم نمی کنند، هرازگاهی می گویند رهبری خودشان خوب اند. ولی امان ازدفتر و بیت و فشار روحانی و کدکش ها و خبربیارها و بولتن سازان برای ایشان. برادران خوبم مهمترین و کلیدی ترین نقش امام جامعه هدایت است. هدایت نیز نمی تواند بدون اعتنا به حال مردم و زمانه جامعه باشد. امام جامعه هیچ گاه با فشار اطرافیان تصمیمش عوض نمی شود ولی وقتی شرایط مردم و جامعه را می بیند با هدف هدایت با آنها مدارا میکند و تصمیمش را تغییر می دهد. امام خمینی در پیام قطعنامه می گوید "به مصلحت مسلمین تن دادم" رهبرانقلاب مصلحت را توضیح می دهند: "قبول قطعنامه بخاطرفهرست مشکلاتی بود که مسئولین به امام دادند" امام در پیامشان می گویند: " تاكید می كنم كه گمان نكنید كه من در جریان كار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می باشند" برای نقد هاشمی و روحانی و رضائی غیره راه بسیار است. چرا امام را هزینه میکنیم؟ امام بخاطر شرایط کشور با مردم مدارا کردند. مدارا و مراعات کلید واژه کلیدی امام در توجه به سلوک فردی و مدیریت اجتماعی است  و نه تنها عقب نشینی نیست که نرمش قهرمانانه برای رشد جامعه است. لذا همین جام زهر به تعبیر رهبرانقلاب با تدبیر قطعنامه شیرین شد. 11/07/1369  مذاکره نیز همین بود. برخی خیال می کنند رهبری تحت فشار روحانی به مذاکره تن داد. خودشان می فرمایند مجوز مذاکره برای دولت قبل بود. ۱۳۹۵/۰۳/۲۵. یعنی خواست مردم را دیدند. این نیز برای رشد جامعه در یک تجربه واقعی بود تا متوجه باشند پیروزی در تاب آوری و ایستادن روی پای خودمان است. در ماجرای حکمیت و صلح امام حسن هم العیاذ بالله امام تحت فشار چهارتا اهل خدعه تصمیم نگرفت. به مردم و جامعه اش نگاه کرد. وقتی طرح حکمیت مطرح شد 20 هزار نفر شمشیر بدست مقابل امیرالمومنین صف کشیدند. حضرت فرمود کاش دو نفر در این سپاه مثل مالک بودند. در قصه صلح امام حسن که اوضاع بدتر بود. رهبری می فرماید صلح امام حسن ناشی از بی بصیرتی مردم آن زمان بود. درست کنیم تحلیل مان را از نظام ارتباطی امام و امت. @mahdian_mohsen
✅یک پیشنهاد برای قوی شدن در دفاع از انقلاب برای دفاع از انقلاب سه ویژگی نیاز داریم اول داشتن یک نظام اندیشه. نظام اندیشه کمک می کند مسائل را بصورت کلان و منسجم و دارای امتداد عملی ببینیم. نظام اندیشه کمک می کند مبانی انقلاب را از نظر تا عمل تحقق ببخشیم. طبیعی است که نظام اندیشه انقلاب را باید از موسس انقلاب گرفت. دست مان باید دست امامین انقلاب باشد و تمام. دوم رابطه سلوک و اخلاق فردی با اقدام سیاسی و انقلابی است. جوان انقلابی باید بتواند خودسازی و انقلابی گری را با هم جمع کند تا در عمل موثر باشد و گرفتار انحرافات اخلاقی نشود. سوال اینست که رابطه سلوک فردی و اجتماعی چگونه است که نه به رخوت و بی عملی کشیده شویم و نه ولنگاری اخلاقی در اقدام. سوم نگاه امیدوارانه به آینده انقلاب است. امید ناشی از دیدن دارایی های واقعی انقلاب و توجه به نصرت حق در عمل به سنت های الهی. امید واقعی حرکت ساز است و سازنده. برای تقویت این سه ویژگی پیشنهاد می کنم کتاب «طرح کلی اندیشه مقاومت» را بخوانید و دست به دست کنید. با مطالعه این کتاب حتما تصویری جدید از مبانی انقلاب و ناگفته های اندیشه امام خواهید دید. تصویری عرفانی و فقهی از تاسیس انقلاب با تاکید برجایگاه ولایت الهیه و معصوم در نظام هستی و امتدادش تا ولایت فقیه و همچنین تاکید عمیق بر جایگاه مردم. پیشنهاد می کنم علاقه مندان به مردم سالاری مباحث این کتاب در این حوزه را مرور کنند. متاسفانه بسیاری از این حرف ها در اندیشه عرفانی-سیاسی امام، به هر دلیل دست مردم نرسیده است. ناشر کتاب خانه طلاب جوان است که دو وظیفه راهبردی برای خودش دیده است و سالهاست در این حوزه فعالیت می کند. یکم. پژوهش و تبیین و تدریس مکتب امام و دوم فعالیت جهادی در مناطق محروم و خدمت رسانی و گفتمان سازی جهادی نویسنده کتاب حجت الاسلام علی مهدیان استاد حوزه و پژوهشگر و مدرس کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی است. برای تهیه کتاب به سایت خانه طلاب جواب به آدرس khanetolab.ir مراجعه کنید یا با شماره ۰۲۵۳۲۶۰۳۶۷۷ تماس حاصل فرمایید @mahdian_mohsen
🔻تحلیل یا بادبزن جگر "تحلیل جدید چی داری جگرم حال بیاد؟" بامزه است. ولی خیلی ها لابه لای نقد و تحلیل ها دنبال بادبزن جگرند. آسیب مهم این پدیده توسعه کاسبان لایک وشومن های پوپولیست رسانه ای است. می گویم دناپلاس و واکسن آنفلوآنزا در مجلس اشتباه بود. می گوید: "اشتباه نه؛ بگو فساد. مجلس انقلابی از دست رفت. این هم سرنوشت وحدت" می گویم: :" مجلس وحدت یعنی مجلس عصمت؟" می گوید رئیس جمهور باید استیضاح شود. می گویم ثمره اش چیست؟ اصلاح وضع موجود؟ می شود؟ اصلا زمان برای آمد و شد آدم ها وجود دارد؟ می گوید مهم نیست. روحانی باید بی حیثیت شود. فرمود قطعنامه 598 تدبیر بود. می گویم تدبیر یعنی مناسب با شرایط وقت اقتصادی و جنگی بهترین تصمیم گرفته شد. می گوید نه؛ نشد. بگو خیانت. هاشمی و روحانی و رضایی طی نقشه ای خائنانه امام را دوره کردند. می گویم الحمدلله حکم دادگاه طبری هم آمد. می گوید چه فایده. کم گذاشتند. باید وسط میدان بهارستان لخت شود وشلاق بخورد. می گویم منم با تصویب قیر رایگان مخالفم اما...میگوید اما ندارد. موافقان این تصمیم فساد را مدد دادند. وقتی "حال کردن سیاسی" جای " عقلانیت سیاسی" را میگیرد نتیجه اش می شود رونق کاسبی لایک حرام. آقای محترمی که تا دیروز معتقد بود زن حتا محجبه اش حق ندارد به خیابان بیاید و بخاطر انتخاب یک وزیر زن فریاد واسلاما سر می داد، امروز از بی حجابی دفاع می کند. دیگری می بیند در مسابقه با ضدانقلاب ها در حرف های شاذ و گل درشت عقب مانده و کمتر سوت و کف شنیده است، می نویسد: چه خوب که رهبری توصیه پزشکان را درباره کرونا گوش دادند اما کاش بقیه حرف های کارشناسی را هم بگوش بگیرند. آن یکی که از نوک پا تا فرق سر خشونت فکری و ظاهری دارد، از کاریکاتور اسلام رحمانی می گوید. دیگری که تمام حیثیت خود و اذناب سیاسی اش را خرج آمدن دولت روحانی کرده است امروز منتقد شده و سفره اش را جدا کرده است و اعتراض می کند که چرا به این دولت می گویید اصلاح طلب. عارضه لایک و ریشیر هیجانی همین کاسبی هاو سوداگری های رسانه ای و سیاسی است. ساده سازی مسائل در عصر پیچیدگی عارضه مهم زندگی در مجاز است. تلاش شود به ارتقای عقلانیت کمک کنیم واگرنه اصحاب خرد خانه نشین شده و خاک می خورند و شومن ها سیاسی تکثیر می شوند. 🔻و اما نگرانی اصلی اینجاست... در جامعه ای که خواصش کاسبان هیجان اند و رونق در تحلیل های حدی و صفر و یکی است، همه چیز حیثیتی می شود و آدم ها جرئت اظهار نظر نخواهند داشت و نتیجه این می شود که عده ای از ترس پوپولیسم در حاکمیت از طرح شفافیت فرار می کنند. در این باره بیشتر باید نوشت. @mahdian_mohsen
عدالت یا امنیت؟ @mahdian_mohsen
✅حفظ نظام یا حفظ جان امام زمان ✅بالاخره امنیت یا عدالت! چرا حفظ نظام اوجب واجبات است؟ یعنی در تزاحم واجبی چون نماز و حج وزکات حفظ نظام اوجب است. چرا؟ بالاتر از این چرا امام فرمودند حفظ نظام از حفظ جان امام زمان واجب تر است؟ مگر تجسم و حقیقت عدالت امام زمان نیست؟ چطور ممکن است در تزاحم ایندو حفظ نظام اولی باشد؟ این مقدمه را داشته باشید. یک قدم جلوتر رویم. رهبر انقلاب فرمودند امنیت نباشد، عدالت هم نیست. تکلیف برای برخی دوگانه های موهوم روشن شد. توجه کنیم که ما دوگانه امنیت و عدالت نداریم. دوگانه ولایت و عدالت هم نداریم. آنچه داریم نسبت است. مثلا نسبت امنیت با عدالت. اما چرا فرمود امنیت مقدم است؟ توجه کنیم که عدالت، هدف است. مسیر و وسیله نیز در انحصار اسلام است. این اسلام است که ما را به عدالت می رساند واگرنه بقیه نحله ها و مشرب ها و مکاتب با هر سطح شعاری به توهمی از عدالت دست یافته اند. نمی از یمی.   اما.... اما تحقق اسلام روی زمین تنها و تنها در سایه تشکیل حکومت است.حکومت نباشد اسلام در حد احکام فردی فراتر نخواهد رفت و در پستوخانه ها و نهایتا به خانقاه و مساجد محصور می شود. به همین جهت به تعبیر رهبری همه انبیا به دنبال تشکیل حکومت بودند و در این راه یا قدرت یافتند و یا خون دادند. با این توضیح امنیت در حکومت مسیر رسیدن به عدالت است و اساسا تحقق عدالت با مقدمه امنیت است. ولایت هم همین است.  مقصد ولایت، عدالت است. لذا تزاحمی نیست. ما با ولایت به عدالت می رسیم. بازگردیم به مقدمه ابتدای متن. چرا حفظ نظام از حفظ جان امام زمان بالاتر است؟ احتمالا تا حدی روشن شده است. چون جان امام زمان نیز خرج اسلام شده و می شود و اسلام محقق نمی شود جز با تشکیل حکومت. حکومت استقرارش به امنیت است و امنیت خاک راه عدالت.  @mahdian_mohsen
🔻از این صلح تا آن صلح 🔻درباره پیروی از اکثریت آقای رئیس جمهور در اظهارنظری که با واکنش های بسیاری مواجه شد اظهار داشت امام حسن چون اکثریت جامعه خواستند صلح کردند. برداشت غالب مخاطبین از سخنان رئیس جمهور تعریض بر مذاکره بود هرچند صراحت نداشت. از فرامتن عبور کنیم. سخنان رئیس جمهور متاسفانه تناقض آمیز است و احتمالا فردا تعبیر دیگری دارند. شاید هم متناسب با واکنش ها توضیح جدیدی داشته باشند. مهمتر اینکه اکثریت که هیچ، بعید است اقلیت دلسوزی باشند که از مذاکره با اوباش حاکم بر آمریکا دفاع کنند. با این حال اصل کلام قابل تحلیل است. نقطه کانونی این سخنان در صلح و جنگ نیست. اصل مساله در نحوه مواجهه امام با خواست اکثریت است. سوال اینست: " امام جامعه چه میزان با خواست اکثریت همراهی می کنند؟ مثلا آیا ممکن است در شراط جنگی تن به صلح دهند؟" پاسخ به این گزاره مثبت است. امام حسن به خواست اکثریت جامعه تن دادند. امیرالمومنین وقتی با خواست 20 هزار جاهل آنهم شمشمیر بدست در سپاهش مواجه شدند به حکمیت تن دادند. رهبرانقلاب نیز با اینکه فرمودند به مذاکره خوش بین نیستم اما با خواست جامعه برای مذاکره همراهی کردند. پس اصل حرف درست است. اما یک اختلاف ظریف در "همراهی مدبرانه" با "پیروی پوپولیستی" وجود دارد. یک پدر وقتی با اشتباه فرزندش مواجه شود ممکن است موقتا با او همراهی کند. این تدبیر خودش تعلیم است. به سخن دیگر مدارای مرشد گونه با خطای فرزند در نهایت به رشد او منجر می شود. به همین جهت رهبرانقلاب ماجرای مذاکره با آمریکا را نرمش قهرمانانه دانستند و همین نرمش را هم مبارزه تلقی کردند. رهبری در ماجرای صلح امام حسن فرمودند حضرت با صلح تنها سبک مبارزه را تغییر دادند. با این توضیح بین کسی که پوپولیستی پشت سر مردم حرکت می کند و با هرهری مذهبی و تذبذب اعتقادی، اباحه گری سیاسی را ترویج می کند، با امام و رهبری که مرشد گونه و معلم وار با جامعه مدارا می کند تا مردم تجربه کنند و آگاهانه تصمیم بگیرند، تفاوت است. گرچه ظاهر "صلح عافیت اندیشانه" با "صلح قهرمانانه" یکی است، اما از اولی کرنش مقابل اهریمن و استیصال سیاسی و دویدن به آغوش دشمن در می آید و از دومی تنها مبارزه و استقامت. @mahdian_mohsen
کشکول|محسن مهدیان
راز عدالتخواهی امیدآفرین مبارزه با ظالمان کوچک یکم. انتظار ما از مبارزه با فساداقتصادی چیست؟ خیلی ساده است. افزایش امید.اما آیا اینگونه است؟ احتمالا تصدیق می کنید که ماجرا بدتر شده است. یعنی برخلاف انتظار، با افزایش مبارزه با فساد مردم دچار بی حسی بیشتر شده و هر روز امیدشان کمتر می شود. یک نشانه اش، "احساس" فساد سیستمی است. اما چرا؟ علت در اولویت های ما در مبارزه با فساد است. به پرونده های فسادی که در ذهنتان مانده مراجعه کنید. ویژگی مشترک شان سیاسی بودن شخصیت های پرونده است. به تعبیر دیگر ما با یک سلبریتی زدگی در مبارزه با فساد مواجه ایم. هیجان سیاسی مبارزه مهمتر از اهمیت و بزرگی پرونده است. اشکال همینجاست. دوم. نتیجه توقف در فساد "سلبریتی های سیاسی" ناامیدی است. مردم می گویند برخورد با فساد این ژنرال سیاسی و آن آقا و آقازاده یک معنی بیشتر ندارد و آن اینکه : "همانطور که فکر می کردیم همه تان با هم فاسدید!" و ترجمه اش فساد سیستمی است. اما چرا اینطور فکر می کنند؟ طبیعی است. چون می بینند مبارزه با فساد منجر به کاهش ناکارآمدی نمی شود و همزمان سفره آنها کوچکتر می شود. طبری و رحیمی و فریدون و بقائی و مهدی هاشمی را هم بگیرید باز با ناکارامدی فلان وزیر و بهمان مدیر بدون هرگونه ارتشا و اختلاسی، ارز 30 هزارتومان و سکه 14 میلیون تومان می شود و دولت با تورم از سفره مردم سرقت می کند. پس مردم می گویند دستگیری این و آن کفاف نمی دهد. حتما سیستم فاسد است که مبارزه با فساد هم نمی تواند کارآمدی ایجاد کند و به این ترتیت، امیدآفرین ترین مطالبه مدنی در همه جای دنیا، در کشور ما منجر به ناامیدی بیشتر می شود. سوم. راه حل چیست؟ چه کنیم که مطالبه ما امیدآفرین باشد؟ راه حل در مبارزه با ظالمان کوچک است. ظالمانی که هرچند اسم سیاسی و پرطمطراق ندارند و مبارزه با انها بی هیجان است؛ هرچند اختلاس نمی کنند و ارتشا ندارد اما تصمیم غلط و سهل انگاری و اهمال و تنبلی شان موجب ظلم های بزرگ می شود و عامل اصلی ناکارآمدی در کشورند. مبارزه را باید ازین نطقه آغاز کرد. این مبارزه با فساد، برای مردم محسوس است و هرقدمی که برداشته شود کارآمدی را بیشتر می کند نه هیجان را فزونتر. "راز عدالتخواهی امیدآفرین" در پیگیری کارآمدی و مبارزه با ظالمان کوچک است. سفرهای استانی رئیسی برای احیای کارخانه های تعطیل شده و سفرهای قالیباف برای پی گیری مشکلات محلی مردم در همین راستا قابل نشانه گذاری و تقدیر است. @mahdian_mohsen
🔻استیضاح و عصر پیچیدگی برخی با شعار استیضاح، جگرشان را باد می زنند؛ اینان مخاطب متن نیستند. برخی هم کاسب لایک های هیجانی اند. ایندسته هم هیچ. برخی نیز چون حرف ایجابی ندارند، صدای بلندشان تنها برای اسکات اعتراض مردمی است و نه هر انگیزه دیگر. ایندسته هم که عمدتا از میان نماینده های مجلس اند، بزودی خواهند نشست. اما عده بسیاری هم هستند که واقعا معتقدند یک روز ماندن آقای رئیس جمهور ضررش بیشتر از هر پیشامد دیگری است. در پاسخ به این گزاره، بسیار نوشته اند و بنای تکرار نیست. از اینکه در تاریخ امروز و فردا استیضاح عملی نیست تا اینکه بی دولتی سرانجامش آشوب و فروپاشی است و غیره. 🔻اما استدلال این متن مربوط به یک اشتباه تحلیلی دامنه دارست که هرازگاهی خودش را در یک مصداق روز سیاسی نشان می دهد و آنهم بی اعتنایی به عصرپیچیدگی است. ما در روزگار عصر پیچیدگی بسر می بریم. عصری که مسائل را نمی توان با ساده سازی و تک متغیره ای تحلیل کرد. هر میزان جامعه مردمی تر شود، پیچیدگی مسائل نیز مطابق با ابعاد انسانی متنوع تر و پیچیده تر می شود. عصر پیچیدگی، عصر مصلحت است. در این عصر مصلحت فربه می شود و آرمان را باید به محک واقع بینی خواست و محقق ساخت. عصر پیچیدگی عصر جامع دیدن و جامع تصمیم گرفتن است. عصر پیچیدگی برآمده از جامعه ای است که قدرت اجتماعی در آن فزون یافته و هر روز در معرض دشمنی های بیشتری است. در چنین عصری تصمیمات تک متغیره و غیرواقع بینانه خام اندیشی است و منتهی به هلاکت و شکست. 🔻در همین موضوع استیضاح، برخی بی اعتنا به ابعاد سیاسی- اقتصادی شرایط امروز، تصور می کنند تغییر یک مهره در راس دولت، منجر به خروج از بن بست می شود. این افراد نه تحریم ها را می بینند. نه دشمنی های بی امان را. نه بدنه کهنه مدیریتی و اعتبار ساختاری را می بینند و نه توان و کشش و اعتماد جامعه را. این تلقی ساده انگارانه می پندارد با آمد و شد رئیس جمهور مسائل کشور یک شبه سامان می یابد. از سوی دیگر مشکلات امروز و گرانی ها را می بیند اما تشویش تصمیم گیری و آشوب اراده ها و فروپاشی ساختاری و دوقطبی های ویرانگر اجتماعی را پس از تغییر نمی بیند. فهم مصلحت در عصر پیچیدگی گوهر نابی است که اصل و اساسش را باید از دست امام جامعه گرفت تا هم از گزند توهم گرایی ظاهرگرایان در امان ماند و هم عافیت اندیشی دنیاپرستان. @mahdian_mohsen
‏یک مشت آدم ظاهرگرا هم هستند که ناجا را با پلیس آمریکا مقایسه می کنند. اینا پیشتر هم یک خطای شهرداری رابا رژیم صهیونیستی مقایسه کردند. عزیزم جورج فلویدنشانه است. خودش مهم نیست. جورج فلوید نشانه ظلم ساختاری است. اما ماجرای ناجا یک خطاست. خطا در یک ساختار اسلامی فرق ایندو روشن نیست؟ @mahdian_mohsen
میگه از قتل سلمان رشدی رسیدیم به نامه برای جوانان فرانسوی. به خیالش بین امام و رهبری تفاوت است. توضیح رهبری امروز راهگشا است. این تفاوت ناشی از رشد مردم است. حکم قتل برای زنده نگه داشتن وجدان مسلمین است. امروز که مسلمین بیدارند و معترض، روز افشای طاغوت پشت سر سلمان رشدی هاست. ‏روز بیدار کردن مستضعفین فکری. تفاوت دو رفتار اینجاست. فرق بیدار کردن وجدان ها با روشن کردن ذهن ها. امروز رهبری گفت مسلمین بیدارند و اعتراض کردند. اما دنیا باید ابر هتاک و عروسک گردان های فاسد را بشناسند. انشالله روشن است. @mahdian_mohsen
سه خبر امروز؛ بی ربط یا با ربط @mahdian_mohsen
✅امید به بایدن و طعنه به مردم ✅چه باید کرد؟! به مردم خرده نگیریم. اولا هرکس از بی حیثیتی و تحقیر ترامپ خوشحال شود الزاما به معنی دل بستن به بایدن نیست. دل هم ببندد باز حسابش از غربزده ها جداست. چرا؟ دونظرسنجی متفاوت از مردم ایران وجود دارد که قابل تامل است. دسته ای از نظرسنجی ها نشان می دهد که مردم بعد از برجام و ترور حاج قاسم نسبت به بدعهدی و مکاری و خدعه و ناشرفی آمریکایی ها بی اعتمادتر و ستیزه جویانه تر شدند. اما دسته ای از نظرسنجی ها نشان می دهد همچنان جمعیت قابل اعتنایی هستند که می گویند مذاکره. این دسته این روزها خوشحالند و احتمالا دل به آینده بستند. شاید لگام این روزها بر ارز و سکه ناشی از رفتار همین گروه باشد. اما جمع ایندو چگونه است؟ خیلی ساده است. عملکرد دولت محترم باعث شده است مردم مذاکره و امید به امثال بایدن را در دوقطبی مرگ و زندگی بفهمند. وقتی مقابل این همه برهوت تدبیر و باتلاق معیشتی هیچ نشانه ای از اقدام امیدساز نمی بینند ناچارند دل به سراب ببندند. گرانی ها کارد را به استخوان رسانده و یک نفر حتا حاضر نیست توضیح دهد که چرا و چه و چه. 6 ماه کالای اساسی در گمرک تلنبار می شود و دست آخر با تذکر رهبری باید جلسه هماهنگی برگزار شود. در این سطح هم تذکر رهبری؟ بازهم فهرست کنم؟ خلاصه حساب مردم از غربزده های ایدئولوژیک و تقی زاده های همه زمانی و همه مکانی جداست. بجای طعنه زدن به مردم کافیست توضیح دهیم "راه هست" و "حرکت هست یا ممکن است" و اقدام و امید تنها محصور و منحصر به دولت نیست. حتا در دولت نیز متوقف به این و آن نیست و هستند کسانی که باید باشند تا چرخ بچرخد. حرکت هست هرچند کم رمق است. انگاه خواهیم دید که با شکستن دو قطبی مرگ و زندگی، بایدن و ترامپ نزد جامعه ما هم سکه می شوند. @mahdian_mohsen
⭕️بیاد آبان... قبول دارم؛ آبان را روایت نکردیم. رویترز نوشت 1500 نفر کشته شدند. هنوز برخی در حال تکذیب هستند. اما ابالیس جعل و کذب کارشان را بلدند. 1500 را فرض گرفتند و برای اش شعر سرودند و ندبه کردند. فرض گرفتن روایت و عبور کردن از آن، یک راه رسانه ای برای تکرار و بسامدسازی دروغ است. کشته سازی راه می اندازند و سرقبر خالی گریه می کنند و تندیس می سازند و پرستش می کنند و برخی منفعلانه هنوز درگیراین نمایش اند و بدتر از بدتر واداده این صحنه سازی. یک سال گذشت؛ هنوز هم روایت آبان در مهجوریت تمام. کار به جائی رسیده ست که عملیات تروریستی آبان ماه را به چماقی علیه اعتراض مردمی نام زدند و ما تماشا کردیم. میگویند مردم. کدام مردم؟ اعتراض مردم را هم به صحنه ترور بدل کردند و آدم کشتند و کشتند و کشتند. آبان صحنه یک عملیات تروریستی تمام عیار بود. مرور کنیم. حافظه های ما نیازمند مرور است تابه خود زنی و خودحقیر پنداری نیافتیم. جمهوری اسلامی با اعتراض مردمی مخالف است؟ تنها 330 تجمع و اعتراض مردمی و قانونی در همان سال 98 در وزارت کشور ثبت شده است. عبور کنیم. اعتراض بنزینی مردم را در شب اول اعتراضات ببینید. اولین اعتراض برای وکیل آباد مشهداست. هزاران نفر در خیابان جمع شدند. متمولین مشهدی شعار می دادند مرگ بر دیکتاتور. ناجا کجاست؟ فیلم ها را ببینید. ایستادند و مراقبت می کنند تا عده ای شعار ساختارشکنانه دهند. جوان ترها شاید یادشان نباشد اما این صحنه عجیب نیست. اوایل انقلاب عده ای علیه حجاب در این کشور راه پیمایی کردند و علیه اسلام شعار می دادند. کیهان آنروز نوشت سپاه پاسداران جمهوری اسلامی با مراقبت از این راه پیمایی اجازه نداد تا مخالفان متعرض معترضین شوند. سوال ساده؛ چرا نظام در وکیل آباد برخورد نکرد؟ چرا در شب های بعد ورود کرد؟ پاسخ ساده است. اعتراض مردمی را تبدیل به صحنه خونریزی و ترور مردم کردند. فکر می کنید اولین کشته آبان برای چه وقت است؟ حرکت تروریست ها به سمت انبار نفت سیرجان برای انفجار. حداقل 15 هزار میلیارد تومان حجم خسارت های مستقیم و غیرمستقیم در آن ایام است که تروریست ها به حق الناس و بیت المال وارد کردند. فقط فروشگاه رفاه اعلام کرد 700 میلیارد تومان خسارت دیده است. وزیر کشورمیگوید یک پنجم کشته ها توسط سلاح غیرنظامی کشته شدند؛ یعنی توسط اوباش اجیر شده. ناجا در دربند تهران 4 خمپاره انداز کشف کرد. 59 پمپ بنزین 256 بانک و 23پایگاه بسیج و بیش از 700 خودروی مردمی را آتش زدند. اعتراضات مردمی بود؟ هیچ کشوری سر امنیت مردمش شوخی و قمار نمی کند. اینجا که عملیات تروریستی بود و دهها شهید امنیت دادیم. اما گاردین و یواس ای تو دی و واشنگتن پست و رادیو ملی آمریکا و شخص رئیس ستاد مشترک نیروی مسلح آمریکا اعلام کردند تجمعات در آمریکا کاملا مسالمت آمیز است و باز هم در یک هفته 10نفر آدم کشتند. حرف تمام است. آبان را روایت نکردیم. @mahdian_mohsen
زشت نیست؟! @mahdian_mohsen
نماینده محترم مجلس بجای اظهار نظر رسانه ای شبیه فعالان شبکه اجتماعی، قانون را اصلاح کند. کار دست شماست @mahdian_mohsen
خلاصه هر دادزدنی حریت نیست @mahdian_mohsen
کدام انتقام سخت؟ @mahdian_mohsen