eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.7هزار دنبال‌کننده
387 عکس
123 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻چندجمله درباره خطاهای پیاپی در شورای شهر عرف نیست رسانه مدیریت شهری در نقد عملکرد مدیران شهر بنویسد؛ اما برخی موارد پای حق بزرگتری در میان است که سکوت در قبال آن اگرچه عرف است اما خلاف شرع مسلم است. مگر ممکن است رسانه ای وابسته به انقلاب و مردم باشد و در بزنگاه ها سکوت کند؟ رسانه ای که بخاطر وابستگی تشکیلاتی و یا سیاسی و اداری مقابل حق سکوت کند در دنیا مقابل مردم و در قیامت باید به امام امت پاسخگو باشد. سخن برسر خطاهای مکرر در شورای شهرست. روز یک شنبه صحن شورای شهر شاهد حوادث تلخی بود، اما متاسفانه باید گفت این اولین بار نیست. پیشبینی می کردیم با تذکر پدرانه و دلسوزانه رئیس شورای شهر و یا تغییر شرایط سیاسی کشور و ضرورت همبستگی بیشتر بین نیروی های انقلاب،این قبیل رفتارها اصلاح و جبران شود اما ماجرا بازهم به نحو دیگری رقم خورد. سوال اینست که با کدامین حجت؟ با کدام حجت بعد از جشن مشارکت مردمی در انتخابات اینطور کام مردم را تلخ می کنیم؟ از این بالاتر هنوز چند صباحی از تذکر صریح و شفاف رهبرانقلاب درباره رعایت اخلاق و تقوا به مجلس شورای اسلامی نگذشته است؛ با کدامین حجت اعتنا نمی کنیم؟ وظیفه شورای شهر نظارت است، نقد است، گلایه است، تذکر و حسابرسی است. حق هم همین است. مردم نیز همین را انتظار دارند. اما نظارت با مچ گیری فرق دارد، نقد با تخریب متفاوت است؛ تذکر، حرف گوشه دار و تندی و طعنه نیست، گلایه حرف غیرمنصفانه و خلاف واقع نیست. این تفاوت ها را نمی بینیم؟ اگرچه ایندست رفتارها برای انگشت شمار و معدودی از نماینده های محترم است اما مردم این بداخلاقی را به کلیت شورای انقلابی منتسب می کنند. اگر واقعا تفاوت نقد مشفقانه و تذکر دلسوزانه و گلایه مسوولانه با بداخلاقی و بی انصافی روشن نیست به اثر رفتارها توجه کنیم. ببینیم چرا ضدانقلاب انقدر خوشحال می شود؟ ببینیم چرا سوت و کف می زند؟ چرا تشویق می کند؟ رفتار ما چه آورده ای برای دشمنان خبیث انقلاب داشته است؟ تنها برای نمونه، روز یک شنبه گفته شد طی سه سال گذشته مدیریت شهری هیچ دستاورد مهمی نداشته است؛ واقعا نداشته است؟ این نقد است؟ نظارت است؟ و یا تکیه کردن به دروغ آشکار مجازی که از بیخ و بن تکذیب شده است و آنرا نشانه ضعف مدیریت شهری دانستن، اخلاق است؟ تقواست؟ در شرایطی که مردم انتظار وحدت و همدلی برای کارآمدی بیشتر دارند، انشقاق و اختلاف افکنی خطای فاحش و نابخشودنی است. هیچ امری مهمتر از وفاق میان مسوولین نیست. آنچه رئیسی را شهید رئیسی کرد همین خلق و منش بزرگوارانه است. همین تبعیت آشکار از حرف ولی جامعه است. همان اخلاق سیاسی که بارها از سوی رهبرانقلاب مورد اعتنا و تفقد قرار گرفته است. از عاشورا درس بگیریم؛ هیچ امری مهمتر از حرف ولی نیست که نباید روی زمین بماند. نگاه کنیم ببینیم کدام کلام رهبری بیشترین بسامد را در تذکرات پیاپی ایشان به مسوولین داشته است. خودمان را مخاطب اصلی آن بدانیم. حفظ وحدت و رعایت اخلاق و انصاف در مواجهه سیاسی اصل اول است و از شورای شهر انقلابی جز رعایت آن انتظار نیست. این مردم با امید به حفظ حریم این ارزش ها اعتماد کردند و رای دادند. اجازه ندهیم این سالها به عنوان خاطره تلخ در اذهان مردم و تاریخ بماند. شورای شهر اول پیش روی ماست. آنچه برای همه ما می ماند تبعیت از امر ولی و دلسوزی حقیقی برای مردم با کار و تلاش مشفقانه است ولاغیر. برای مردم انقلابی بمانیم. همشهری @mahdian_mohsen
🔻لایک و ریشیر در کربلا 🔻قدرت لایک و ریشیر چیست؟ تا حالا فکر کرده‌اید چرا در ایام اغتشاشات، رسانه‌های دشمن به سمت تولید ربات و صفحات فیک رفتند؟ سی ان ان گزارش داد ظرف یک ماه 13 هزار پیج غیرواقعی ساخته شده است. گزارش وزارت اطلاعات این رقم را 50 هزار صفحه دانست. اما این همه ماجرا نبود. باید تعداد فیو و لایک پیج خناسی مثل علی کریمی از 500 تا به 50 هزار تا می‌رسید. این همه ماجرا نبود. رسانه‌های دشمن همه را به‌خط کردند. از کنسرت ابی و گوگوش تا پیج آنجلینا جولی و صفحات آشپزی و آرایشگری و صدف بیوتی و غیره. همه باید اسم رمز اغتشاش را تکرار می‌کردند. چرا؟ اثرش چیست؟ تا باور کنید. همین. وقتی پیامی زیاد تکرار می‌شود و زیاد تأیید می‌گیرد، تبدیل به «پیام پرقدرت» می‌شود. پیام پرقدرت پیامی است که «چشم» را «پُر» می‌کند و «مغز» را «میخکوب» می‌کند و شما «ناخواسته» می پذیرید. حتی اگر خلاف اعتقادات شما باشد، باور می‌کنید در اقلیت هستید. مگر بر خودتان مسلط و آگاه باشید. در غیر اینصورت و در بهترین حالت گرفتار پدیده «مارپیچ سکوت» و منفعل می‌شوید و بدتر اینکه گرفتار «تحریف ترجیح» می‌شوید و وانمود می‌کنید با اکثریت همراهید و از این بدتر آنکه در دام «ناهماهنگی شناختی» بیفتید و با عقیده اکثریت همراه شوید. عجیب پدیده وحشتناک و دردناکی است. در اغتشاش هم نمانید؛ با این فرآیند هر روز در رسانه قربانی می‌دهیم. این بازی گمراه‌کننده، قدرت سیاسی جابه‌جا می‌کند؛ بماند. 🔻حالا برویم کربلا. شاید تصور کنید این ماجرا برای عصر رسانه‌های دیجیتال است. البته این فناوری در عصر پلتفرم، قدرت مضاعف گرفته است، اما ابدا پدیده جدیدی نیست. در پس عاشورا و در شام و کوفه سپاهیان یزید با همین روش تلاش کردند حقانیت خود را ثابت کنند. اساسا جمله «ما رایت الا جمیلا» باطل السحر همین مکر روانی بود. در مجلس ابن زیاد آن ملعون با نیش و زخم‌زبان به حضرت طعنه زد که «کار خدا را با برادر و خانواده‌ات چطور دیدی؟» و خواست آن مصائب را به خدا نسبت دهد که آن پاسخ کوبنده را شنید که «جز زیبایی ندیدم». در کربلا با آتش‌زدن خیمه‌ها و کشتار بی‌رحمانه و سبعانه و چرخاندن سرها در شهر اولا ترس ایجاد کردند تا مارپیچ سکوت ایجاد کنند و بعد هم با بیان اینکه ما پیروزیم، چشم‌ها را پر کنند و این تلقی روانی را ایجاد کنند که آنکه در ظاهر قدرت دارد و پیروز است، حق است؛ همان پیام پرقدرت. اما خطبه‌های غرای حضرت زینب رسانه شد و این نقشه شوم را برملا ساخت تا آنجاکه «کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود». 🔻این روزها مفتون قدرت شبکه‌سازی دنباله‌های آن جریان ملعون و یا جریانات جاهلی داخلی نشویم. هرکس هرجا هست هرچه حق دید به دست بگیرد، خواهید دید حق کما و کیفا مسلط است. همشهری @mahdian_mohsen
⬅️ صفحه‌های همشهری جمعه 29 تیر ماه ۱۴۰۳ 🔺کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود 🔺همشهری جمعه هر هفته در قالب «روزنامه دیواری» منتشر می‌شود و قابل نصب در جاهای مورد نظر شماست. 🔺برای دریافت نسخه چاپ شده و آماده نصب این روزنامه دیواری عدد ۷ را به ۳۰۰۰۳۳ پیامک کنید 🔺نسخه با کیفیت این روزنامه دیواری را از اینجا دانلود کنید: https://B2n.ir/q49362 🆔 @hamshahrinews
🔸ما هم مخاطب تذکر رهبری هستیم 🔸لوازم چهارگانه وحدت 🔻رهبرانقلاب در دیدار با نماینده ها تاکید کردند "مجلس باید آرامش بخش باشد"."باید از دولت و مجلس صدای واحد شنیده شود". "مجلس نباید منشا تشنج در افکار عمومی باشد." مفهوم "وحدت" در سخنان رهبری انقلاب در چند ماه گذشته بدون شک ازپربسامدترین تعابیر است. ضرورت مساله روشن است و کسی مخالف آن نیست. اما متاسفانه در عمل ماجرا به نحو دیگری رقم می خورد. این مساله نیز تنها منحصر به مجلس نیست. یک نمونه همین روزهای شورای شهر که پیش روی ماست. بداخلاقی ها و تفرقه افکنی هایی که وبال مردم شده است. در فضای مجازی و رسانه نیز به طریق دیگر. 🔻این متن توضیح مختصری است مبنی بر اینکه چه کسانی می توانند منشا وحدت باشند و برای وفاق و همدلی چه لوازمی باید مهیا شود تا از حرف به عمل برسیم. واقعیت این است که وحدت نیازمند شخصیتی است که 4 ویژگی را در خود ایجاد و رشد و ارتقا بخشیده است. 1⃣یکم وحدت از منظر اعتقادی است. این فهم باید ایجاد شود که وحدت یک تاکتیک و یا یک خصلت صرف اخلاقی نیست. وحدت یکی از ارکان کلیدی و از ارزش های پایه ای انقلاب اسلامی است. وحدت روی دیگر مردمسالاری دینی است. وحدت ثمره یک نگاه توحیدی به سیاست و توده مردم است. خلاصه فردی که به جهت اعتقادی مساله وحدت برایش حل و فصل نشده است، نمی تواند منشا وحدت باشد. 2⃣دوم وحدت از منظر اخلاقی است. وحدت و همدلی و مدارا و وفاق و اجماع و غیره هرچند بار معنایی مجزا دارند اما همگی نیازمند یک منش و فضیلت اخلاقی اند. نیازمند یک ملکه روحی. افرادی می توانند در سیاست وحدت ساز باشند و منشا قرابت ذهن ها و دل ها شوند که به جهت فردی نیز اهل تهذیب نفس و در تعامل با دیگران اهل مدارا و خلق حسنه باشند. خیلی وقت ها تکبر و تفرعن و نخوت های فردی است که اجازه بروز و ظهور همدلی و وفاق اجتماعی نمی دهد. 3⃣سوم وحدت از منظر عقلانیت است. فارغ از اینکه همدلی و وحدت یک منش اخلاقی و یک رویکرد عالی اعتقادی است، وحدت از منظر عقلانیت نیز اهمیت دارد. به جهت دستگاه محاسباتی نیز وحدت کارآمد و محل رجوع است. کسانی که اهل تدبیر و منطق و عقلانیت در سیاست نیستند نمی توانند وحدت ساز باشند. بسیاری از اهل تحجر به همین دلیل عامل تفرقه اند. آنها که روحیه تکفیری و خوارج گونه دارند و از هرگونه تعامل منطقی و گفت وگویی فراری و گرفتار خودحق پنداری هستند نمی توانند عامل وحدت باشند. 4⃣چهارم وحدت از منظر هنر است. عاملان به وحدت باید اهل هنر باشند. اهمیت هنر روشن است، اما هنر در سیاست از این منظر اهمیت دارد که در تخاطب با مردم است. مسوولی می تواند در ارتباط با مردم عامل به وحدت باشد که بتواند هنرمندانه وفاق را با مطالبه و نقد و پرسشگری جمع کند. در غیراینصورت به اسم وحدت عده ای محکوم به انفعال و سکوت می شوند و از سوی دیگر عده ای به اسم عدالتخواهی و مطالبه گری و نظارت و انتقاد پا بر اخلاق و معنویت و وحدت می گذارند. جمع ایندو به جز اعتقاد و اخلاق و عقلانیت، هنر می خواهد. 🔻حرف تمام است. اگر می خواهیم عامل به تذکر مکرر رهبرانقلاب باشیم، اول از همه هرجا هستیم خود را مخاطب این سخنان بدانیم و در مرتبه بعد این چهار ویژگی را در خودمان تقویت کنیم. همشهری @mahdian_mohsen
❤️عاشقانه های جاهلی در سیاست این متن سیاسی است. اصلا انتخاباتی است. حالا که انتخابات گذشت باید حرف های جدی تر زد. شاید هم سوادرسانه ایست. اما ابتدا یک مقدمه کوتاه؛ ما خیلی وقت ها با جهل مان زندگی می کنیم. چه بسا از آگاهی و علم فرار کنیم و به دامان جهل پناه ببریم. این چه زمانی است؟ زمانیکه دانستن هزینه دارد. حالا هر هزینه ای. حداقل هزینه، انرژی صرف کردن است. حداکثرش هم فهمیدن چیزی که داشته های قبلی ما رو نفی کند. صبح ها چشم در چشم گربه سیاه شوید تا شب بد می بینید. صدای دسته کلاغ ها یعنی خبر بد. عدد سیزده یعنی بدشانسی. همین سه تا کافیست. حالا فرض کنید یکی بخواهد با استدلال توضیح دهد که این گزاره های ذهن شما باورهای خرافی است. اهمیت می دهید؟ اصلا گوش می دهید؟ اگر هم گوش دهید یعنی از فردا با صدای قارقار دسته کلاغ ها دیگر استرس نمی گیرید؟ این مثال های ساده و دم دستی چیست که می زنیم؟ پس اجازه دهید یک مثال عمیق تر والبته بامزه بزنم. به دوستی گفتم مطابق پژوهش های پزشکی قلیان باعث میشود عمر کم شود. فورا گفت خوشی هم باعث میشود عمر زیاد شود. این به آن در و پک بعدی را به قلیان زد. اینجا که پای مرگ و زندگی در میان بود. مساله ای مهمتر از حیات؟ چرا به ساحت علم پزشکی بی اعتنا بود؟ چون پذیرفتن نتایج علمی برایش هزینه داشت. هزینه عبور از لذت و بالاتر از آن تغییر عادت. سالها پیش دوستی می خواست ماشین بخرد. آگهی 206 را در همشهری خرید و زنگ زد. قیمت بالاتر از عرف بود. اما الحق زیبا بود. فروشنده خودرو را اسپرت کرده بود. یکی پیشنهاد کرد قبل از خرید به کارشناس هم نشان دهد. ابتدا نپذیرفت اما در نهایت با اصرار قبول کرد. کارشناس آمد و گفت این خودرو تصادفی است. چپ کرده است. نصف قیمت می ارزد. اما نپذیرفت و خرید. چرا؟ چشمش را گرفته بود. فهمید. دانست. اما عبور کرد. چرا؟ حس خوش خودروی اسپرت. ما در زندگی همینیم. در تصمیمات مهم نیز. بخشی از آمار طلاق از همین جنبه است. خیلی وقت ها چشم و ابرو و جیب یک نفر دلمان را می برد و تلاش می کنیم و اصرار داریم درباره شخصیت و هویتش ندانیم. بدانیم هم عبور می کنیم. گوئی چشم و ابرو بر سبک زندگی و فرهنگش می چربد، بی آنکه بفهمیم از دانستن فرار می کنیم.  حالا این کلاغ و گربه و قلیان و 206 و چشم و ابرو چه ربطی به سیاست و انتخابات داشت؟ آنجا هم خیلی ها همینیم. ما در رسانه و در سیاست و پای صندوق رای به سمت چیزی می رویم که ما را تائید کند. به سمت دانسته های قبلی مان. از اینرو هر آنچه ولو به اسم علم و آگاهی مارا نفی کند علیه ماست. ضدهویت ماست. با او دشمنی می کنیم ولو پیک حقیقت باشد.  ما دو نوع جهل داریم. یا نمی دانیم. یا تصمیم می گیریم ندانیم. تلاش می کنیم توجه نکنیم. غرض این متن دومی است. بی میلی به ندانستن بدتر از ندانستن است. اینجاست که از علم به جهل پناه می بریم. ترجیح می دهیم با جهل مان عاشقانه های سیاسی داشته باشیم تا با حقایق جدید با هویت قبلی مان کلنجار رویم.   اینجاست که یکی برای مان فرشته می شود و دیگری عین اهریمن. هر چه از شیطانی اهریمن بگویند باور می کنیم ولو خناس ها و مکاران و کاسبان ببافند و هرچه از ملاحت و لطافت پرنیان سیاسی مان کم کند مقابلش بی تابی می کنیم و کینه اش را به دل می گیریم.  اینجاست که در سیاست به سمت کسانی می رویم که درباره آنها کمتر بدانیم. هر میزان کمتر بدانیم بیشتر می توانیم خیال ببافیم و قصه بسازیم و به او عشق بورزیم. ما بیشتر دوست داریم تا ندانیم تا جاهای خالی ذهن را خودمان پر کنیم. هندوانه های دربسته سیاست، خوش ترین خوراک این جماعت است. خدا هم نکند در حلقه کسانی قرار گیریم که مثل ما فکر می کنند. اینجاست که فرقه مان کامل می شود. اینجاست که خوشی عشق ورزی و دشمنی با رقیب مضاعف می شود.    اینجاست که توجه به حقیقت سراسر هزینه است. هزینه جدا شدن از فرقه و منکوب شدن و تحقیر شدن و اقلیت شدن و رهاشدن از هویت گذشته مان. اینجاست که تا پای مرگ حاضریم جاهل بمانیم اما لایک رفیقانه های قبیله مان را از کف ندهیم. خودمان را مرور کنیم. اینطور نیست؟ اگر اینطور نیست هوشیاریم. اگر در مباحثه های مجازی مقابل انتقاد دیگران، بجز عصبانیت و کلافگی حس خوش فهمیدن و رشد آگاهی داشتیم یعنی آمدیم تا با چشم باز انتخاب کنیم. چنین کاربری گوهرست. باید در اینباره بیشتر نوشت. برای مطالعه بیشتر چهار کتاب "توهم آگاهی" و "تفکر بی درنگ و بادرنگ" و "اشتیاق به جهل" و "تفکر جانبی" را پیشنهاد می کنم. همشهری @mahdian_mohsen