🔸خیرخواهانه با فراجا
🔻روزگذشته از دادسرای فرهنگ و رسانه احضاریه مبنی بر شکایت فراجا دریافت کردم. اصل شکایت برایم حیرت انگیز بود. دقیقا برای چه چیز باید توضیح می دادم؟ اینکه چرا از سردار رادان حمایت کردیم؟ چرا نوشتیم: "خدا قوت به شجاعت و جسارت سردار"؟
با این حال در جلسه بازپرسی حاضر شدم و درباره اتهام توضیح دادم. توضیح درباره کاریکاتور سردار رادان.
بعد از جلسه با خود کلنجار رفتم که موضوع شکایت را خبری کنم یا خیر، اما به نظرم رسید خبر این شکایت در این شرایط حساس و دشمنی ها، به نفع مجموعه فراجا نیست. لذا عبور کردم. تا اینکه خبر توسط عدلیه محترم منتشر شد.
از اینرو آنچه در جلسه بازپرسی گفتم و نوشتم را در چند جمله مختصر خطاب به مخاطبین عزیز و فرماندهی محترم فراجا طرح می کنم.
1⃣یکم. تیتر یک همشهری چنین است: "تنهایی سردار" ذیل این تیتر در گزارش یک صفحه ای و دو یادداشت به تقدیر از عملکرد فراجا در طرح حجاب پرداختیم و در ادامه از نهادهای کم کار و متولی در موضوع حجاب گلایه کردیم؛ البته پیشنهادهای تکمیلی هم داشتیم.
حالا سوال اینست که چطور از این تیتر و متن توهین تلقی شده است؟ فرض کنیم طرح اشکال داشت. آیا از تیتر یک و متن ها روشن نبود که نیت و غرض روزنامه توهین نیست؟ آیا این حمایت تمام قد را ندیدم و در یک طرح متوقف شدیم؟
بسیارخب؛ از این متن متوجه نیت روزنامه نشدیم، آیا سابقه رسانه هم روشن نبود؟
2⃣دوم. طرح مذکور اساسا کاریکاتور نیست. کاریکاتور یعنی اغراق در اجزای صورت که در این تصویر هیچ اغراقی در اجزای صورت دیده نمی شود. این طرح نقاشی چهره به صورت کارتون است که ممکن است مدیران فراجا وبرخی مخاطبین طرح مذکور را نپسندیده باشند و یا نزدیک به چهره سردار ندانند. با این فرض، آیا این اختلاف سلیقه، یعنی توهین؟
همشهری بارها طرح چهره مسوولین مختلف را کشیده است. پیشتر طرح چهره آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی را منتشر کردیم. در جریان استیضاح وزیر صمت، طرح چهره آقای فاطمی امین منتشر شد. این رویه حرفه ای مهم نبود تا برداشت توهین نکنیم؟
3⃣سوم. فرض کنیم این کاریکاتور باشد. آیا هر کاریکاتوری یعنی تمسخر و توهین؟ در این کشور کاریکاتور بسیاری از مسوولین درجه اول کشیده شده است. روسای قوا و شهردار و مسولین سیاسی و غیره. همه باید تلقی توهین می کردند؟ با این تفسیر اساسا باید بساط کاریکاتور را از رسانه ها جمع کنیم. روح امام شاد؛ پیشنهاد می کنم حتما خاطره مرحوم کیومرث صابری(گل آقا) با امام را بخوانیم.
4⃣بگذریم؛ اما یک نکته کلیدی تر.
واقعیت اینست که در یک جنگ تمام عیار رسانه ای هستیم. جهاد تبیین فقط مربوط به رسانه ها نیست. همه مسوولین ما باید آرایش جنگی بگیرند. در این جنگ تمام عیار که همه در یک جبهه در حال تقابل با اهریمن و خناسان رسانه ای هستیم تقابل با رسانه های انقلابی منطقی است؟
آیا نظام را در مظان این اتهام قرار نمی دهیم که سعه صدر مواجهه با رسانهها را ندارد؟ پیشنهاد می کنم فردای انتشار این خبر رسانه های ضدانقلاب را مرور کنید.
خلاصه با شناختی که از سردار وجود دارد بعید است این شکایت با رضایت ایشان باشد؛ اما اگر هم چنین باشد هیچ تغییری در نگاه ما نسبت به این نهاد انقلابی ایجاد نمی کند و همشهری همچنان تمام قد از فراجا حمایت خواهد کرد.
@mahdian_mohsen
🔻درباره جریمه کشف حجاب سلبریتی ها
🔸در خبرها آمده بود خانم ها کتایون ریاحی و پانته آ بهرام به خاطر کشف حجاب، یک و نیم میلیون تومان جریمه نقدی شدند.
🔹اگر این خبر درست باشد، به نظر میرسد عدلیه و نظمیه محترم دچار یک خطای محاسباتی هستند. مرور کنیم.
1⃣یکم. سوال اول اینست که آیا این میزان جریمه نقدی بازدارنده است؟ یک دادگاه تخیلی را فرض کنید. قاضی محترم خطاب به خانم سلبریتی سوال می کند شما به اتهام کشف حجاب یک و نیم میلیون تومان جریمه شدید. واکنش سلبریتی به نظرتان چه خواهد بود؟ هیچ؛ "لطفا کارتخوان بیاورید."
به نظرتان بازدارنده است؟ آیا نباید میزان جرائم متناسب با زمان و شرایط مورد بازنگری قرار گیرد؟
اما اساسا غرض متن اینجا نیست.
2⃣دوم. اتهام کشف حجاب برای خانم سلبریتی محترم ناشی از اشتباه محاسباتی است. اساسا اتهام این بزرگواران کشف حجاب نیست و بلکه تبلیغ و اشاعه فساد است. ایندو متفاوت است. اتهام کشف حجاب برای فرد معمولی است که رفتارش الگو نمی شود. آیا سلبریتی نیز چنین است؟ طبیعی است که اگر قهریه محترم از این منظر به ماجرا توجه کند مجازات حتما سنگین تر می شود و حداقل آن حبس می شود.
اما چه بسا ماجرا در این سطح نیز متوقف نباشد.
3⃣سوم. مساله حجاب را مختصری دقیق شویم. آیا هجمه ای که امروز به حجاب می شود مساله ای صرفا اجتماعی و یا فرهنگی است؟ حتما چنین نیست. رسانه های دشمن با چه زبانی باید بگویند که برهنگی بهانه است و اصل نظام نشانه است؟ هشتگ نافرمانی مدنی کافی نیست؟ ننوشتند و نگفتند که حجاب دیوار برلین است که اگر از آن عبور کنیم از جمهوری اسلامی عبور کردیم؟
حجاب امروز نماد است. کشف حجاب نیز. حجاب نماد وطن دوستی و خاک پرستی و ملی گرایی و دین خواهی است و کشف حجاب مقابل آن. بگذریم از جماعتی که در داخل، ممکن است نادانسته با این نماد و نشان همراهی کنند؛ اینها نیز به زودی مساله برای شان روشن می شود و خط شان را جدا می کنند. اما اصل موضوع که تغییر نمی کند.
🔻 با این مقدمه ساده آیا غیر اینست که کشف حجاب سلبریتی، بازیسازی برای رهزن های ضدایرانی است؟ با این توضیح آیا این خطا سیاسی نیست؟ امنیتی نیست؟ فرمودند:" گناه سیاسی". گناه سیاسی را کلانتری محل بررسی می کند یا محکمه امنیتی؟
@mahdian_mohsen
❇️هربراندازی، برانداز نیست
🔻این متن در پی پاسخ به چیست؟ ممکن است برخی در داخل شعار براندازی دهند، شعاری ساختارشکن و پرهزینه؛ اما برانداز نیستند و راه مقابله با براندازی اینجا نیست.
1⃣یکم. براندازی همه جای دنیا سخت قبیح است. طبیعی است که برخورد با برانداز نیز همیشه شکننده باشد. هیچ حکومتی با امنیت و سلامت مردمش شوخی نمی کند. برای همین همواره داعیه براندازی، پرهزینه بوده است. حتی براندازها نیز نقاب اصلاحگری داشتند. اما این روزها ما با افرادی مواجهیم که شعار براندازی می دهند ولی برانداز نیستند.
2⃣دوم. در دوران دانشجوئی ما و دهه 70، عمده اختلافات حول مباحث اعتقادی بود. از صراط های مستقیم تا پلورالیزم دینی و هرمنوتیک وغیره.
آن جوان ها را کسی ضددین نمی دانست. اغلب تحت تاثیر رسانه های وقت گرفتار شبهاتی می شدند و بعد از مدتی هم بسیاری از مسائل با روشنگری برای شان حل و فصل می شد. روح مرحوم مصباح یزدی شاد؛ شهرتش به همین روشنگری ها بود.
3⃣سوم. اما امروز دشمنی تغییر کرده و بی نقاب است. کسی تلاش نمی کند کفر را در نفاق پنهان کند. دشمن صریحا می گوید با اصل و تمامیت شما مشکل داریم. با خاک تان. با دین تان. با هویت تان. جماعتی نیز در داخل اینرا تکرار می کنند. حساب مزدور و کاسبان تجزیه طلبی و خاک فروشی و دین ستیزی جداست. اما آنها که در داخل این حرفها را تکرار می کنند، واقعا تصور می کنند راه پیشرفت در خودزنی است. شبیه همان جماعتی که پائیز سال گذشته به کف خیابان آمدند.
4⃣چهارم. در یک جنگ صدا قرار داریم. صدا به صدا نمی رسد. تنها با پژواک صداها در میان شبکه ها مواجهیم. صداها درون یک شبکه از ارتباطات انسانی می چرخد و اجازه ورود صدای مخالف را نمی دهد. هرکس درون حلقه ای از همصداهای خودش گرفتار است. این ویژگی قهری جامعه شبکه ای است. اینجاست که باید حق دهیم. حق دهیم که در عصر به ظاهر اطلاعات، خیلی ها خیلی چیزها را نبینند و نشنوند و بی اطلاع باشند. ناخواسته همه تصویرشان از واقعیت، همان است که جاعلان می سازند و جاهلان تکرار می کنند.
5⃣پنجم. چه بسا راز مدارای رهبر انقلاب با آنها که نادانسته کف خیابان آمدند همین است. حتی راز آنکه فرمود آنهاکه کشف حجاب کردند هم روزی بازخواهند گشت.خورشید پشت ابر نخواهد ماند.
در ساختارشکنی شعار نمانیم. خیلی ها نادانسته تکرار می کنند. این جوان، همان جوان دهه هفتاد است. یک روز مفتون شبهات مرتبط به ولایت فقیه بود و امروز تمامیت ارضی. راه نیز تنها دو اصل است؛ اول روشنگری و دوم برخورد سخت با جریان فتنه؛ نه فتنه زده ها.
همشهری
@mahdian_mohsen
هدایت شده از خبرگزاری فارس
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کتاب سواد مطالبه در نمایشگاه کتاب نایاب شد
🔹مدیر نشر معارف در گفتوگوی تلویزیونی: رهبر انقلاب نسبت به دو کتاب سواد مطالبه و داعشیهای کراواتی توجه نشان دادند و پرسیدند مردم چقدر این کتابها را میخوانند؟
🔹استقبال از کتاب سواد مطالبه به نویسندگی محسن مهدیان که تا قبل از آن به چاپ دوم رسیده بود به نحوی است که بلافاصله پس از ورود به غرفه به فروش میرسد و هماکنون پیشفروش چاپهای بعدی آن آغاز شده است.
@Farsna - Link
چند جمله درباره اخبار مربوط به کتاب سواد مطالبه
به خواست مخاطبین و توصیه دوستان مختصرا درباره اخبار مربوط به کتاب سواد مطالبه در نمایشگاه توضیح می دهم.
یکم. خبر توجه رهبرانقلاب به کتاب سواد مطالبه را من هم مثل خیلی ها دررسانه هاخواندم.
دوم. آنطور که مدیر انتشارات معارف در رسانه ملی توضیح دادند از میان 4 کتاب عنوان شده، دو کتاب از جمله سواد مطالبه مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفته و دو کتاب هم از سوی نشر معارف به ایشان معرفی شده است.
سوم. حسب گزارش سایت رهبری در نهایت 4 کتاب اهدا شده و خریداری نشده است.
همین.
در نهایت اینکه خرید کتاب از سوی رهبرانقلاب الزاما توفیقی برای کتاب نیست. ممکن است پس ازمطالعه کتاب رد یا تائید شود.
@mahdian_mohsen
🔻مقایسه حج قبل و بعد انقلاب
یکی می گفت چرا ما فکر می کنیم دین بعد از انقلاب بروز کرده است؟ مگر قبل از انقلاب اسلام نداشتیم؟ مگر مردم قبل از انقلاب دیندار نبودند؟ مگر اسلام بعد از انقلاب اسلام جدید است؟
این سوال مهمی است. پاسخ هم یک خطه نیست. واقعیت اینست که اسلام بعد از انقلاب، هم همان اسلام است و هم نیست. همان اسلام است چون انقلاب اساسا بروز و تحقق دینداری است. همان اسلام. همان که میراث هزار سال تلاش علمی و عملی انبیا و اولیاست. اما همان نیست، چون ظرفیت های روی زمین مانده دین با انقلاب احیا شده است. یک نمونه؛ حج.
حج قبل از انقلاب فراتر از نماز و طواف و سعی و حضور در مشاعر نبود. اما یکباره همین حج بعد از انقلاب تبدیل شد به کانون برائت از مشرکین. به یکباره حضرت امام حج را ارتقا دادند تا تحول سیاسی و اخلاقی در عالم.
اساسا هنر امام همین بود. احیای ظرفیت های دین. تنها نیز در حج منحصر نبود. نماز و روزه نیز چنین بود. به یکباره نماز از خلوت در محراب تبدیل شد به آئینی جمعی که ثمرات اجتماعی و سیاسی دارد. اشک و ندبه و روضه را از هیات امتداد داد به قیام و ظلم ستیزی. همدلی را از همسایه داری تبدیل کرد به یاری مستضعفین عالم. ظلم ستیزی را از ایستادن مقابل بچه لات محله تبدیل کرد به استکبار ستیزی و ایستادن مقابل اوباش جهانی. دین بود؛ اما انقلاب همین دین را ارتقا داد. ظرفیت هایش را شناخت و سر دست گرفت.
هنر انقلاب خمینی این بود که توحید را از یک عنوان بی اتصال به زندگی روزمره انسان ها تبدیل کرد به یک نقطه کانونی در همه ابعاد زندگی بشری. قرآن را از سر طاقچه و صندوقچه بیرون کشید و به نظام نامه برنامه ریزی سیاسی و اجتماعی تبدیل کرد.
هرچند هنوز تا بروز حداکثری دین تاسرحد زندگی مسلمانی راه بسیار است اما تحول و حرکت در همین راستاست.
با این نگاه سخنان رهبری انقلاب در جمع کارگزاران حج را مرور کنید.
اساس سخنان رهبری انقلاب تاکید بر این است که حج فراخونی برای تمدن سازی است. می فرمایند نام حج می آید جوان ایرانی باید یاد ظلم ستیزی جهانی بیافتد. دقت کنیم که این بار کردن بر حج نیست. یک حج نداریم و یک ظلم ستزی در حج. این هویت حج است. عصاره حج است. حج همین است.
قبل انقلاب حج مان نیز مانند نماز و روزه و اشک و مناجات مان ناتمام بود. انقلاب همین ها را ارتقا بخشید. لذا رهبر انقلاب می فرمایند: «یکی از افتخارات جمهوری اسلامی این است که ظرفیت حج را شناساند. می فرمایند قبل از انقلاب توجهی به این ظرفیت ها نبود. نه مردم توجه داشتند و نه حتی ما عمامه به سرها. این ها را انقلاب به ما یاد داد»
و اما
کسری امروز همین است. هنوز نتوانستیم به جهت فرهنگی چنان کنیم که وقتی نام حج و نماز و روزه و مناجات و اعتکاف و غیره می آید وجه تمدن سازی آن جلوه کند. این نیز کم کاری خیلی هاست. از جمله حوزه علمیه و آموزش وپرورش و رسانه و غیره.
@mahdian_mohsen
✅مرز دیپلماسی التماسی با نرمش قهرمانانه
رهبرانقلاب در دیدار با مسوولات وزارت خارجه به شاخص های سیاست خارجی موفق اشاره کردند و بر سه واژه تاکید داشتند: "عزت"، "حکمت"، "مصلحت"
"عزت" را فرمودند نفی "دیپلماسی التماسی". "حکمت" را به "عقلانیت" ارجاع دادند و "مصلحت" نیز "انعطاف برای عبور از موانع".
واقعیت اینست که فاصله "دیپلماسی التماسی" و "انعطاف اصولی" یک مرز باریک است که اگر مراقبت نشود، "خطای برداشت" حاصل می شود. چرا؟ چون ممکن است هردو در ظاهر و برداشت اولیه یکسان به نظر برسند. به همین دلیل فرمودند که سالها پیش به نرمش قهرمانانه اشاره کردم اما برخی در داخل و خارج دچار خطا شدند.
🔻اما این برداشت خطا چیست؟
دو برداشت خطا در نسبت ایندو مفهوم ممکن است شکل بگیرد که اتفاقا در تاریخ سیاسی کشور دارای مصادیق فراوان هستند.
گروه اول کسانی هستند که با ایستادن بر عزت از هرگونه انعطاف پرهیز می کنند و با یک آرمانگرایی توهمی تصور می کنند مصلحت صرفا عافیت اندیشی و محافظه کاری است. این گروه چون توان واقع بینی ندارند، قدرت حل مساله پیدا نمی کنند و قهرا بعد از مدتی یا دچار یاس وافسردگی می شوند و یا گرفتار انحراف و از اساس منکر آرمان می شوند.
اما گروه دوم واقع گراهائی هستند که آرمان را رها می کنند و حل مساله را صرفا در عبور از هویت و شخصیت ایرانی- اسلامی شان می بینند. این جریان نیز گرفتار انحراف و به سرعت به انهدام هویتی میرسند.
🔻اما جمع ایندو چگونه است؟
فرض کنید دو پدر با خطای فرزند نوجوان شان مواجه شوند. پدر اول دغدغه تربیت ندارد و از کنار آن به سادگی می گذرد. اما پدر دوم که نگران فرزند است تصمیم می گیرد به روش غیرمستقیم فرزند را متوجه خطا کند. ظاهر هر دو اینست که مقابل خطای فرزند سکوت کردند اما میان ایندو کاملا تفاوت است. رفتار پدر اول از سر تسامح وتساهل و کنار آمدن با خطای فرزند است و رفتار پدر دوم از سر مدارا و مراعات برای اصلاح فرزند.
راز نرمش قهرمانانه همینست؛ انعطاف در مسیر برای رسیدن به هدف اصلی نه رها کردن آن. راز نرمش قهرمانانه در مصلحت از سر خردورزی و عقلانیت است برای رسیدن به عزت.
✅با این توضیح مرز نرمش قهرمانانه و دیپلماسی التماسی در خروجی ایندو است. اگر ثمره نرمش قهرمانانه عزت و هویت حقیقی بود، مصلحت حکیمانه است و اگرنه ذلت است و دون عقلانیت.
همشهری
@mahdian_mohsen
❌«بکلی از ذهنتان خارج کنید»
در میان توصیه های رهبرانقلاب برای سال آخر مجلس، یک انذار را با تعبیر" بکلی از ذهنتان خارج کنید" تاکید فرمودند و تصریح داشتند برای رای آوردن در انتخابات بعدی، حرف نزنید و یا شعار ندهید.
این توصیه برای سال آخر مجلس بسیار کلیدی و راه گشاست. خاطرم هست سالها پیش احسان خاندوزی که امروز وزیر اقتصاد است، تعریف می کرد که بعد از رای آوردن در مجلس، احمد توکلی نماینده باتجربه مجلس و از سابقه داران انقلاب به او و جمعی از نماینده ها توصیه کرده بود " فرض کنید این دوره، آخرین دوره نمایندگی است. با این فرض وارد مجلس شوید. گوئی قرار نیست دور بعدی مجلس رای بیاورید. پس در قیام و قعودتان در مجلس تنها و تنها به مصالح مردم و انقلاب فکر کنید"
از این منظر سال آخر مجلس، سال حساس تری است؛ به همین دلیل رهبرانقلاب فرمودند این مراقبت "مجاهدت" لازم دارد.
🔻اما این مجاهدت از چه جهت است؟
1⃣اولا سال آخر، سال جبران قصور گذشته است. نباید این تلقی پیش بیاید که کارهای ناکرده اگر به جریان بیافتد ممکن است مجلس ، متهم به کم کاری شود. مواردی شبیه ابعاد مختلف شفافیت و یا فضای مجازی وغیره.
2⃣دوم اینکه سال آخر سال کارهای بزرگ و پیشروی مجلس است. یک نمونه برنامه هفتم توسعه است و نباید حمیت و جدیت گذشته کمرنگ شود که عوارض آن سالها دامنگیر کشور و مردم می شود.
3⃣سوم اینکه سال آخر نباید باعث شود طرح ها و لوایح حساس مورد بی اعتنایی قرار گیرد و به سبب نگرانی از واکنش رسانه ها کنار گذاشته شود؛ یک نمونه لایحه حجاب و عفاف و یا لایحه منع خشونت علیه زنان و ...
4⃣چهارم اینکه واپسین سال مجلس نباید به تاثیرگرفتن از شبکه های اجتماعی و رفتار توده ای منجر شود و نماینده ای برای جلب محبوبیت حرف های خوش آمد رسانه ای بزند و بدتر اینکه این رفتار به اسم مصلحت برای قدرت و خدمت توجیه شود.
5⃣پنجم. سال آخر نباید منتهی به ارتباط ناسالم با نهادها و محافل دولتی شود و یا برای اشتغال بعد از مجلس به لابی گری وچانه زنی ها بیافتند. فرمودند "سالم وارد شدید و سالم هم خارج شوید"
در نهایت اینکه نه تنها حرف زدن و بلکه حرف نزدن نیز نباید تحت تاثیر رهزنی های سال آخر شود و چنان شود که صراحت و حریت و حق گوئی ها به واسطه جلب محبوبیت فراموش شود. اتفاقا برخلاف ظواهر، برکت در خیرخواهی صادقانه با مردم است؛ ولو طعم این دلسوزی تلخ باشد. انشالله در تاریخ ثبت خواهد شد که این مجلس، انقلابی پایان یافت.
@mahdian_mohsen
❇️بیائید این اخلاق رهبری را تمرین کنیم
🔻رهبرانقلاب در دیدار با نماینده های مجلس از آنها تقدیر کرد؛ اینکه انقلابی آمدند و انقلابی ماندند. تا به حال دقت کردید؟ این اخلاق در رهبرانقلاب دامنه دار وپرسابقه است. وقتی اقدام مثبتی از دولت هم می بینند تقدیر می کنند؛ مثل کار و تلاش دولتی ها. یک وقت هایی از یک مسوول تقدیر می کنند؛ یک وزیر یا یک نهاد. مثلا تقدیر از وزیر کشور یا ستاد فرمان امام برای واکسن و غیره.
وقتی مسوولی هم کنار گذاشته میشود باز مراقبت می کنند زحمات او نادیده گرفته نشود. گوئی تجربه یک مسوول را غنیمت می دانند و اجازه نمی دهند این علم و تجربه کنار گذشته شود. یک نمونه اش دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی؛ آقای شمخانی.
جالب اینکه در این خصوص به جناح بندی ها نیز فکر نمی کنند. برای او کار و خدمت مهم است؛ علم و تجربه و هویت افراد را تکریم می کنند و تا وقتی خود را درون انقلاب تعریف می کنند به آنها توجه دارند.
حتی وقتی دولت یا مسوولی دوره اش تمام می شود نیز اجازه نمی دهد درباره عملکرد آن ها بی انصافی شود. یک نمونه اش نیز دولت گذشته. وقتی از عقب ماندگی های دهه 90 می گویند به عوامل مختلف از جمله سهم تحریم ها اشاره می کنند که نکند همه نقص ها به پای یک دولت نوشته شود.
چنین اخلاقی را کجا سراغ داریم؟ کمتر کسی از مسوولین است که اینطور نسبت به خدمات دیگران قدردان باشد. این اخلاق سیاسی خودش آموزنده است.
🔻قدردانی خودش یک راهبرد است؛ راهبردی فراتر از راهبرد مدیریتی؛ بلکه یک راهبرد تربیتی است. یکی از قواعد اصلی رشد انسان ها به ظهور کشاندن دارایی هاست. ماجرا را در ابعاد یک جامعه ببینید و نه حتی تک تک افراد. وقتی آنچه از خیرات یک جامعه به بروز و ظهور می کشیم جامعه وجودش مستعد افاضه دارایی ها و نعمات بیشتر می شود. این راهبرد بر اساس منطق قرآنی لَئِن شَکَرتُم لَاَزیدَنَّکُم است.
🔻راهبرد شکر، تنها برای مدیریت سیاسی کشور هم نیست؛ گوئی مهمترین ثمره اش یک درس برای زندگی است. برای زندگی فردی آدم ها و سبک تعامل اجتماعی افراد.
درس اصلی اینست؛
🔻قدردان و شاکر باشیم. قدم اول شاکر بودن نیز اینست که ابتدا نعمت را ببینیم. دارایی ها را ببینیم و سر دست بگیریم. دیدن داشته های ما، خودش جزئی از شاکری است. اگر در زندگی شخصی مان و با اطرافیان این اخلاق را تمرین کردیم در فضای سیاسی جامعه نیز با همین سبک رفتار می کنیم.
🔻ثمره اصلی این اخلاق اینست که هم حرکت و داشته ها را می بینیم و امیدوار خواهیم بود و هم نقص ها را در نسبت با دارایی ها می سنجیم و با کمترین کسری و ضعف و آسیبی از کوره در نمی رویم و دچار سستی و رخوت نمی شویم.
🔻و از همه مهمتر وقتی نعمت ها را در کنار نقص ها دیدیم متوجه اراده حق در پس همه امور می شویم؛ گوئی ظهورش همه جا هست تا در دل مشکلات راه را باز کند.
❇️بیائید تمرین کنیم.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅دو خبر در نسبت اخلاق و سیاست
1⃣یکم. عکس سلام و احوالپرسی آقای حدادعادی با آقای خاتمی بحث برانگیز شد. عده ای تاختند که چرا آقای حدادعادل از اصول خود کوتاه امده است و عده ای در مقابل، این تصویر را نشانه ای بر قرابت سیاسی دانستند.
2⃣دوم. آقای میرسلیم در مصاحبه ای گفته است که شهرداری تهران درباره بیست هزار میلیارد تومان فساد اقتصادی باید پاسخگو باشد. یک نفر هم موقع دستگیری در شهرداری اسلحه کشیده است.
❇️ایندو خبر از جهتی آموزنده است؛
واقع اینست که فضیلت اخلاقی امری متفاوت از جهت گیری سیاسی است و قرار نیست جهت گیری سیاسی، فضائل اخلاقی را نادیده بگیرد.
بااین توضیح؛
1⃣یکم اینکه تکلیف آقای حداد عادل و آقای خاتمی هردو به جهت سیاسی روشن است و رعایت اخلاق انکار تفاوت های سیاسی نمی کند و معنای تسامح و تساهل نمی دهد. سلام و احوال پرسی آداب معاشرت و حسن خلق است و نه معنای عدول از گرایش های سیاسی.
2⃣دوم. ماجرای آقای میرسلیم روی دیگر همین سکه است. یک نماینده مجلس حق دارد نظات و سوال کند؛ چه بسا افشاگری کند. اما حداقل های اخلاقی حکم می کند وقتی ادعایی قرار است مطرح شود پیشتر تامل و پرس وجو و مستند شود.
آیا بازگرداندن 20 همت از ترک فعل ادوار گذشته به بیت المال یعنی فساد در شهرداری؟ مدیریت شهری باید تکریم شود یا تنبیه؟ ای کاش آقای میرسلیم از اتهامی که پیشتر به رئیس مجلس زدند و در دادگاه محکوم شدند عبرت می گرفتند که تقوا مقدم بر سیاست است.
✅خلاصه اینکه نه فضیلت اخلاقی به معنی تسامح و تساهل سیاسی است و نه اصولگرایی سیاسی مجوز بی اخلاقی و بی تقوایی.
همشهری
@mahdian_mohsen