eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.7هزار دنبال‌کننده
396 عکس
128 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻توصیه شیرین و متفاوت رهبری به طلاب 🔺برگی دیگر از سخنان رهبرانقلاب با تعدادی از طلاب و علمای دینی به برخی جهات متفاوت از گذشته بود. باید دقیقتر شویم. پیشتر عمده توصیه رهبرانقلاب به حوزه های علمیه تشکیل "حوزه انقلابی" است. حوزه ای که اندیشه را پشتیبان ایدئولوژی انقلاب قرار دهد. لذا سابقا فرمودند "حوزه باید به تدوین ایدئولوژی انقلاب همت گمارد". چند سال پیش در دیدار با جمعی از طلبه های تهرانی فرمودند طلبه وظیفه دارد اندیشه و سخن انقلاب را به لایه های مختلف مردمی منتقل کند. در یک جمله غالب سخنان رهبری حول "ارتقای منبر" بود. اینکه منبر باید در خدمت انقلاب قرار بگیرد. لذا فرمودند "حق امام و انقلاب بر حوزه را فراموش نکنید". اما دیدار اخیر حرف متفاوتی داشت. این بدان معنی نیست که این توصیه ها جدید و سابقه نداشته است. اتفاقا بالعکس. توصیه اخیر رهبری حرف های مبنایی ایشان از قبل انقلاب است که این روزها در کتب نظام فکری رهبری منتشر شده و به دست ما رسیده است. اما گوئی این سخن، طرحش، امروز است. یعنی طلبه ما انقدر رشد یافته است که امروز باید این مطالبه جدی را با او درمیان گذاشت. مطالبه ای که نه تنها ارتقای منبرست بلکه "تغییر ماهیت منبرست" . جالب اینکه این توصیه را به طلاب انقلابی داشتند. شاید به این معنا است که طلبه انقلابی ما امروز از نهاد حوزه نیز جلوترست. 🔻اما توصیه رهبری به طلاب چه بود؟ یک مقدمه کوتاه؛ ما از "اقم الصلاه" چه فهمی داریم؟ یعنی خواندن نماز؟ درست است اما کافی نیست. یعنی دعوت دیگران به نماز؟ این هم درست است. اما فراتر. یعنی توجه دادن مردم به نماز و روزه ودیگر احکام دین؟ این هم هست. اما رهبری انقلاب پیش از انقلاب تعبیری از اقم الصلاه دارند که بی تردید با نگاه رایج و سنتی حوزه ها فرسنگ ها تفاوت داشت و بلکه دارد. ایشان توضیح می دهند اقم الصلاه یعنی برپایی بستری که به "توسعه ذکر" می انجامد؛ یعنی "توسعه عبودیت" . یعنی از اقم الصلاه تشکیل حکومت را نتیجه گرفتند. عجب. با این مقدمه سراغ سخنان اخیر رویم. رهبری می فرمایند به دنبال "تحقق توحید" باشید نه فقط انتقال ذهنی توحید. تحقق توحید یعنی چی؟ یعنی توحیدی کردن متن زندگی مردم. یعنی بسترسازی برای عمل موحدانه و توحیدی. این کلام رهبری را در راستای ببینید. یعنی طلاب جوان در ساخت "دولت اسلامی" و بعد هم "جامعه و تمدن اسلامی" باید نقش آفرین باشند تا بستر تحقق توحید در عمل فراهم شود. تا دیروز اختلاف سنتی ما این بود که طلبه وارد کار اجرایی شود یا نشود. امروز رهبری صحنه بازی را تغییر و هزاران پله ارتقا دادند و فرمودند طلبه درس بخواند و وارد عمل انقلابی شود تا توحید را از بالای منبر و از ساحت ذهن به عینیت برساند. مجال نیست؛ حرف بسیار و بسیار است. تحقق توحید یعنی طلبه جوان ما در راستای پیش برد انقلاب، نهاد توحیدی بسازد. یعنی بستر مردمی بسازد که عبودیت توسعه یابد. یعنی از منبر پایین بیاید و آستین بالا بزند و حرف دینی را به نهاد و رویه دینی تبدیل کند. توحید را تنها آموزش ندهد؛ بلکه محقق سازد. به ظهور بکشد. توحید ذهنی را به جلوه کشاند. این مسئولیت جدید بعد از حضور شیرین طلبه ها در سیل شنیدنی تر نیست؟ انشاالله سنگینی بار را بر گرده طلاب انقلابی متوجهیم. @mahdian_mohsen
❤️شاخص جدید رهبری در تحلیل دینداری جامعه ما بدون تردید نسبت به بهمن 57 معنوی ترشده است. کافیست در مظاهر باطل نمانیم و عمق دینداری را در تار وپود جامعه دقیق تر شویم. جامعه ما آگاه ترست و همین آگاهی و فهم حق و باطل خودش یک رشد قابل اعتناست. شاخص دیگر مبارزه است. رشد معنویت را باید در میزان مقاومت مردم با هجمه های زشتی و معصیت دید. این شاخصی است که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد و عده ای ظاهرگرا، معنویت را ایستا و نقطه ای ارزیابی می کنند. حال انکه رشد دینداری و اساسا تقوا در حرکت محاسبه می شود. ملاک دیگر اجتماعی شدن دین فردی است. صوفی مسلکی و دینداری در خلوت ها، قدری ندارد که قابل افتخار باشد. شاخص دیگر رشد عینی معنویت است. از شهدای مدافع حرم تا مجالس مذهبی و فعالیت های خیرخواهانه و انسان دوستانه و غیره. پیشنهاد می کنم این شبهای ماه مبارک و از ساعت 12 شب به بعد یک سر به مجالس مناجات خوانی شهر بزنید. هیات هایی مملو از جوان هایی که بسیاری شان روز بعد هم شاغلند. ❤️اما اخیرا رهبرانقلاب در تحلیل وضعیت دینداری در جامعه به یک شاخص متفاوت اشاره کردند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در تحلیل معنویت یک جامعه و در کنار گرایش به خوبی ها، باید ببینیم چه میزان یک جامعه از بدی و زشتی انزجار دارد و حاضرست آنرا بیان کند و برایش هزینه دهد. مثلا در کنار چهارشنبه های سفید، میزان تنفر اجتماعی ازین عمل را هم باید مورد توجه قرار داد. تنفر از کشف حجاب که یا به جهت مصالح تربیتی و اجتماعی مورد تغافل قرار می گیرد و یا در مواردی هم با نهی از منکر خودش را نشان می دهد و فیلم هایش منتشر می شود. رهبری انقلاب اینبار به همین شاخص اشاره داشتند. فرمودند یک روز در این شهر شیخ فضل الله نوری را اعدام کردند و جز عده اندکی کسی متعرض نشد اما امروز کشته شدن یک طلبه همدانی شهر و کشور را بهم می ریزد. توجه شود فقط شجاعت و جسارت بیان حق مورد توجه نیست. بلکه فهم اینکه چه کسی بر سر دارست و چرا باید چنین ظلمی شود نیز آنروزها برای مردم روشن نبود. امروز، هم آگاهی از حق رشد کرده است و هم جسارت تولی و تبری اجتماعی وجود دارد. اینهمه به جهت بستر اجتماعی و سیاسی است که جامعه را حق طلب و ظلم ستیز بار میاورد. هرجامعه ای ممکن است نسبت به کشتن یک بیگناه متاثر شود، اما وقتی حادثه هویت ایدئولوژیک می گیرد ماجرا متفاوت و موجب برانگیختگی اجتماعی می شود. ❤️اغلب ما اوج حق طلبی دوران طاغوت را بیشتر در قصه لوطی های شهر خوانده ایم. آنجایی که قهرمان قصه مقابل تعرض لات محل به ناموس مردم می ایستد و غیرتی می شود. اما انقلاب ابعاد این قصه ها را برای ما جابجا کرد. لوطی های رویایی یک محله را به ابعاد حقیقی یک ملت توسعه داد که فراتر از جاهل های کلاه شاپویی، مقابل اراذل و اوباش جهانی رگ غیرت شان برجسته می شود. این نشان رشد معنوی یک ملت نیست؟ 👇پست های مرتبط: 🔻آیا معنوی تر شدیم؟ https://t.me/mahdian_mohsen/612 🔻آیا بدحجاب ترشدیم؟ https://t.me/mahdian_mohsen/629 @mahdian_mohsen
☑️تجمعی علیه حجاب امروز(دوشنبه) اتفاق مهمی در دانشگاه تهران افتاد. تعدادی از دانشجویان در مخالفت با اجرای قانون تجمع اعتراضی برگزار کردند. خواسته دانشجویان این بود که قانون را اجرا نمی کنیم. این اتفاق از جهات مختلف اهمیت دارد. ☑️وجه اول خطابش دانشجویان معترض است. ما هنوز به این سطح از بلوغ نرسیدیم که اعتراض به قانون با قانون شکنی متفاوت است. تجمع این دانشجویان، در اعتراض به قانون نیست بلکه در تقابل با اجرای قانون است. انشالله که فرقش روشنست. برای همین در شعارها می گفتند تا ریشه کنی حجاب یک یاحسین دیگر. معترض به قانون، مانع اجرای قانون نمی شود و قبل از اصلاح قانون، قانون را زیر پا نمی گذارد ... معترض به قانون می داند که اعتراض را نباید نزد حراست دانشگاه ببرد و باید مجوز تجمع بگیرد و قس علی هذا. روشنست. ☑️ وجه دوم این ماجرا خطابش به مسوولین کشورست. وقتی شهر را رها می کنیم تا چهارشنبه ها و باقی روزهای هفته راعده ای با اباحه گری مانور ابتذال دهند، طبیعی است که از آزادی یواشکی برسیم به تجمع برای قانون شکنی علنی. حجاب و غیر حجابش بماند. کجای دنیا اجازه می دهند، قانون کشورشان را اینطور بی حیثیت کنند؟ ☑️اما وجه سوم ابعاد سیاسی این ماجراست. حجاب هیچ، قانون هم هیچ. چرا آقایان متوجه نیستند که پروژه کشف حجاب، پروژه امنیتی است. صاحب این پروژه علنا با پهلوی ها و پمپئو و غیره عکس یادگاری دارد تا نشان دهد که کشف حجاب را در خدمت تحریم ها و علیه مردم آورده است. موضوع چهارشنبه های سفید، موضوع حجاب و بدحجابی نیست. موضوع قانون و بی قانونی هم نیست. مشخصا علیه مردم است. چرا در غفلتیم؟ @mahdian_mohsen
⚫️به بهانه تعرض به دانشجوی محجبه ⚪️دو سه جمله با چادری ها... ▫️تذکر: حجاب در اسلام منحصر به چادر نیست. چه بسیار زنان عفیفه ای که بدون چادر حجاب دارند و حریم شان پاک و شریف است؛ ولی غرض این متن اساسا حجاب نیست. ◾️و اما... چند جمله با دختران چادری. ▪️اگر چادر را میراث قوم و تبار دانسته اید؛ سلمنا. اما قصه امروز، کهنه سنت گذشته گان نیست. ▪️اگر چادر را مصونیت دانسته اید؛ حق است. اما ماجرا ازین نیز فراتر است. ▪️اگر چادر را حجاب برتر دانسته اید؛ الحمدالله. اما باز هم کم گذاشته اید. 🔻متعالی ببینید. چادر امروز، نماد ایدئولوژی است. نشانه زندگی مومنانه است. هویت زن انقلابی است. چادر را فراتر از حجاب ببینید. چادر امروز ابزار مبارزه است. سیاهی چادر امروز، کراهت که هیچ؛ تقدس رزم سیاسی است و جبهه ای را مدد می دهد. باید قدر دانست و نسبت به این هویت انقلابی معرفت داشت. بروز اجتماعی دختر چادری با همه لوازم و شرایط حیاگونه اش، ذکرست و عبادت. همانطور که قانون دَری اباحه گرها، حیا و عفاف این مردم را هدف گرفته است، گام های استوار دختران چادری فراتر از حجاب شخصی، یک جامعه را به حجاب می کشد. 🔻دقیقتر ببینیم. ماجرا اصلا حجاب و غیرحجاب نیست. داستان یک هجمه تمام عیارست که یک وجهش آرایش جنسیتی علیه دین و دنیای این مردمست. حجاب و البته چادر راه و مسیر مبارزه زنان ماست و البته هزینه هم دارد...چه آنکه سیاهی اش بر خناسان داخلی و خارجی، چشم خراش است. طبیعی است که آنچه درین سطور از ظاهر حجاب رفت، به پشتوانه باطن ایمانی و معرفت انقلابی زنان ماست که قدرت ساز می شود. ▫️تعرض به دختر چادری در تجمع دوشنبه سیاه دانشگاه تهران را حالا دقیق تر یافتیم. ▫️و این داستان ادامه دارد... @mahdian_mohsen
🔻باقی مانده از دوشنبه 🔺"مدارا" یا " تساهل" با بدحجاب؟! از ماجرای دوشنبه سیاه در دانشگاه تهران یک نکته باقی مانده است و آن اینکه رابطه حکمرانی با کم حجاب و شل حجاب دارای چه منطقی است؟ نکته اول اینست که وقتی گفته می شود بدحجاب، باید روشن شود از چه کسی حرف می زنیم. متصلین به کمپین چهارشنبه سفید مخاطب این یادداشت نیستند. پست آخر عفریته فحشا را پیشنهاد می کنم ببینید. صریح می گوید هدف ما حجاب نیست و براندازی است. غرض متن مردم است. کسانی که به هر دلیل حجاب کامل ندارند. بدحجابی در جامعه ما دلائل مختلف دارد و مجال بیانش اینجا نیست. به هر دلیل؛ برخی به جهت سیطره زندگی غربی و برخی بجهت فشار اجتماعی و برخی بی توجهی و جهل از دین و غیره. 🔻اما یک نکته اینجا حائز اهمیت است. باید توجه کنیم که بدحجاب یک خطا دارد مثل خیلی از من و ما و دیگران. این ایراد باید اصلاح شود اما دل او به تعبیر رهبری متعلق به جبهه حق است. چه بسیار که حجاب کامل ندارند اما از بسیاری در تقوا جلوترند. 🔻اینجاست که توصیه دین به مدارا است. موضوع مدارا در حکمرانی اسلامی بسیار کلیدی است. شهید مطهری بحث مدارا در حکومت داری را از عدالت نیز بااهمیت تر می داند. حضرت امام مدارا را ویژگی دولت موفق می داند و توضیح می دهند که اسلام دنبال سلطه بر انسان نیست بلکه در فکر فتح قلب مردم است. در جنود عقل و جهل موضوع مدارا را در متن دین می دانند نه یک ضرورت خارج از دین. در آداب الصلاه سخت گیری را منجر به انحراف از سلوک معرفی می کنند. جای دیگری می فرماید مدارا حتا بر فرعون که مدعی اولوهیت است نیز موثر است. مساله بدحجاب یک موضوع امنیتی نیست که با توقف در روش های خشن بخواهد اصلاح شود. حجاب موضوعی به غایت فرهنگی است و مفتاح آن در مدارا و مراعات است. البته این حرف نفی قهریه نیست. چه آنکه برخورد با ساختارشکنی به جهت مراقبت از روح و روان جامعه اهمیت دارد اما هربدحجابی ساختارشکن نیست. 🔻اما یک نکته کلیدی که بسیاری نسبت بدان بی توجه اند تفاوت مدارا با تسامح و تساهل است. مدارا یک اصل تربیتی است. یعنی مراعات برای رشد فرد. حال آنکه تسامح و تساهل، بی اعتنایی است. حق در مدارا گم نمی شود ولی در تسامح و تساهل مورد بی توجهی قرار می گیرد. ظاهر مدارا به تساهل و تسامح نزدیک است اما مقصد ایندو کاملا متفاوت است. اولی به ارتقای دینداری می رسد و دومی به اباحه گری. 🔻بسیاری از متن هایی که این روزها در مراعات با بدحجابی نوشته شده است دارای این اشکال کلیدی است که اصل ضرورت حجاب را آگاهانه یا ناآگاهانه کتمان می کند. اگر متنی نوشتیم و از ضرورت مدارا گفتیم اما مخاطب حق بودن حجاب را گم کرد، یعنی دچار این خطای راهبردی و مفهومی شدیم. @mahdian_mohsen
⭕️یک تجربه بامزه در عصبی کردن ضدانقلاب اخیرا یک تجربه جالب در حوزه رسانه برایم شکل گرفت که کمک کرد برداشتم از وضع موجود و شرایط کشور دقیق تر شود. این تجربه مربوط به عصبیت ضدانقلاب است؛ اینکه ضدانقلاب کجا از کوره در می رود و نمی تواند ژست آزاداندیشی بگیرد. پیشتر چند جا این عصبیت را امتحان کردیم. مثلا وقتی شبهه ای که مدتها روی آن تمرکز کردند را پاسخ بگیرند یا دروغ و شایعه شان برملا شود. یا ارتباط شان با نهادهای متحجر و دیکتاتوری منطقه یا غرب افشا شود. یا وقتی دچار تناقض می شوند و بی سوادی شان برای مخاطب رو می شود و دهها حالت دیگر. اما اخیرا یک تجربه دیگر از عصبیت ضدانقلاب داشتم که طرحش به جهت تحلیل آرایش جنگی دشمن اهمیت دارد. مدتها پیش توئیتی داشتم درباره یک اقدام قابل توجه وزارت رفاه در حل مشکل تحصیلی نیازمندان. برخی واکنش ها در توئیتر جالب بود. تعداد قابل اعتنایی در پاسخ شروع کردند به هتاکی و توهین. معلوم نبود از چه چیز عصبی اند. فقط ناسزا می گفتند که "جمهوری اسلامی دروغگو است" و "شماها مزدورید" و "روزهای آخرتان هست" وغیره. جالب بود. اساسا مساله سیاسی نبود. پاسخ به شبهه یا سوال یا حتا مرتبط به هشتگ روز هم نبود. تقابل با مواضع ضدانقلاب هم نبود. یک خبر ساده بود؛ اما تاب نیاوردند. این واکنش ها باعث شد ایندست اخبار را با دقت بیشتری رصد کنم. نتیجه اینکه تقریبا بدون استثنا هر جا خبر مثبتی از جمهوری اسلامی منتشر می شد رسانه های ضدانقلاب یا کتمان می کنند و یا تحریف. فراتر اینکه این نقطه جاییست که کنترل اعصاب شان را از دست می دهند و آشکارا توهین می کنند. از من وتو تا آمدنیوز تا بی بی سی و باقی در هجمه و هتاکی به اقدامات مثبت به خط می شوند. شبکه اینستاگرام خبرگزاری فارس هر روز یک بخش خبر خوب دارد. بد نیست کامنت های این بخش را که بدون سانسور منتشر می شود را مرور کنید. صدای دندون قروچه ها و رنگ قرمز چشم ها و لب های بهم فشرده شان از پشت کامنت ها پیداست. و اما... جنگ امروز همین جاست؛ آرایش دشمن دقیقا در همین نقطه است. تغییر تصویر مردم از پیرامون شان. اینکه خودشان را ذلیل ببیندد و دشمن را پرهیبت. هدف، نشان کردن امید مردم است. با همه انتقادهایی که به مسوولین و عملکردها وجود دارد، این سنگر را باید محکم حفظ کرد. اینکه کشور با همه سختی ها و بی تدبیری ها و فشارهای داخلی و خارجی، مستحکم در حال حرکت است. هدف تنها و تنها "ناامیدی" است و خلاص. @mahdian_mohsen
🔻پاسخ به چند شبهه پرتکرار در موضوع حجاب 1⃣ آیا حجاب اجباری است؟ 2⃣ اگر حجاب زمان حکومت انبیا اجباری نبوده است، چرا ما اجباری کردیم؟ 3⃣ چرا باید حکومت از قوه قهریه برای حجاب استفاده کند؟ مگر دین اختیاری نیست؟ 4⃣چرا کشف حجاب تعرض به حقوق اکثریت است؟ خب مردها تحریک نشوند. 5⃣چه کسی گفته طرفداران حجاب اکثریت اند؟ چرا رفراندوم نمی گذاریم؟ 6⃣گشت ارشاد تا امروز چه کسی را باحجاب کرده است؟ چرا ادامه می دهیم؟ 7⃣چه باید کرد؟ @mahdian_mohsen 🔻پاسخ به این چند شبهه را در این لینک بخوانید. http://fna.ir/d9nnvt
عکس های آزار دهنده یک دادگاه... @mahdian_mohsen
⭕️درباره دستگیری خانم آوازخوان خانم بی حجابی که در ابیانه با حرکات موزون و آواز عده ای را گرد خود جمع کرده بود تا در ملاء عام بزنند و برقصند تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. 👈اگر عدلیه را درین برخورد محق نمی دانید ادامه این متن به کارتان نمی آید. اگرنه چند جمله با مخاطب "عادی" و "مسئولین." ⭕️یکم با مردم. چرا قانون را محق دانستید؟ چرا کسی نمی گوید رقص اختیاری؟ چرا این خانم بی حجاب نباید آزاد باشد؟ درست است. زشتی فیلم را وجدان کردید. خیلی ها ممکن ست با حجاب اختیاری موافق باشند اما از این فیلم برائت کنند و بگویند: "گفتیم حجاب اختیاری اما نه تا اینجا." اما چرا؟ این ماجرا قدم بعدی حجاب اختیاری است. چه کسی گفته سقف حجاب اختیاری برداشتن روسری است؟ مثلا چرا درآوردن لباس نباشد؟ چرا برهنگی اختیاری نه؟ احتمالا می گوئید ملاک عرف است. اما عرف چطور ساخته می شود؟ درست است؛ یک شبه از برداشتن روسری به برهنگی نمی رسیم، چه انکه یک شبه هم به برداشتن روسری نرسیدیم. گام به گام است. ماجرای همان قورباغه و آب داغ. ابتدا باز کردن دکمه اول اختیاری است. بعد دکمه دوم عرف است. بعد مانتوی جلو باز و تا آخر. برای مردها نیز چنین است. از شلوراک پوشیدن در خیابان می تواند به لباس زیر برسد. چرا لباس زیر اختیاری نه؟ بله. حجاب اختیاری مثل یک زنجیره به فحشای اختیاری منتهی می شود. پای عواقب ش می ایستیم؟ خیر. فحشا و فساد برایتان مشمئز کننده است. قانون نقشش همین است. از یله سازی و عرفی سازی ناخواسته و تغییرات اجتماعی هوس آلود جلوگیری می کند تا این انزجار و اشمئزاز از اباحه گری ماندگار باشد. ⭕️دوم سخنی با مجریان قانون در برخورد با این خانمِ بی حجاب و رقاصه کسی به شما انتقاد نکرد. چرا؟ چون هر انسان متدین و حتا غیرمسلمان ولی اخلاق گرایی با فساد مخالف است. پس اگر مردم به محتوای قانون باور و ایمان داشته باشند همراهی می کنند. حجاب نیز همین است. تا وقتی نتوانیم کاری کنیم که مردم به قانون حجاب باور کنند اجرای آن مشقت بارست و پرهزینه. از گشت ارشاد مهمتر بیست و اندی نهاد فرهنگی و حوزه علمیه اند که تعطیلند. ▪️پ.ن: ایندو محور را باهم جمع کردید؟ غیر این باشد ماجرا را جامع ندیدیم؛ برداشت آزاد است و فهم من اینست. @mahdian_mohsen
☑️استعفای روحانی؟! 1⃣یکم. اظهارات اخیر آقای رئیس جمهور سوال برانگیز نیست؟ این سخنان در شرایط جنگی کشور چه پیامی دارد؟ اول اینکه گفته اند من لازم را برای شرایط جنگی ندارم. دوم هم طرح نابهنگام هسته ای. با فرض اینکه رئیس جمهور اختیار لازم را برای اداره جنگ نداشته باشد، طرح عمومی آن، چه ثمری دارد؟ ظاهرا قرارست پیامی به مردم منتقل شود؛ اما این پیام چیست؟ طرح رفراندوم هسته ای برای چیست؟ آیا آقای رئیس جمهور نسبت به پشتوانه مردمی آنچه این روزها اراده شده است، ابهام دارند؟ 👈نتیجه اجمالی بند یکم؛ ی "اختیارات نیست"؛ یعنی اختیارات جای دیگری است. یعنی . "برگزاری رفراندوم" ؛ یعنی ی اینکه مردم اراده ای متفاوت از اراده حاکمیت دارند. یعنی . 2⃣دوم. اخیرا سعید حجاریان در یادداشتی نوشته است روحانی برای حل حاکمیت دوگانه بهتر است استعفا دهد. اصلاح طلبان ازین پیشنهاد استقبال کردند. دبیر یکی از احزاب اصلاحات می گوید پیشنهاد اصلاح طلبان به روحانی همین استعفاست. وی جای دیگری می گوید آقای خاتمی هم به روحانی پیشنهاد استعفا داده است. البته ایندست پیشنهادات را در گذشته حسین موسویان و کرباسچی و عبدالعلی زاده و غیره نیز به رئیس جمهور داشتند. لیلاز پیش بینی کرده بود رئیس جمهور تا پایان بهار استعفا می دهد. 👈نتیجه بند دوم؛ روشن است؛ به بیان کرباسچی رئیس جمهور اگر استعفا دهد قهرمان کنار می رود. 3⃣سوم. جمع بند یک و دو به چه نحوی است؟ رفتار اخیر رئیس جمهور در قالب دو پیش بینی قابل تحلیل است. ▪️برداشت اول انطابق با خط اصلاح طلبان است. مطالبه رفراندوم روی دیگر مطالبه افزایش اختیارات است. برای افزایش اختیار نیازی به سخنرانی علنی نیست. برای دریافت مجوز رفراندوم نیز. پس قرارست پیام خاصی به مردم منتقل شود. همزمانی این دو مطالبه یعنی مشکلات کشور ناشی از "فرادولت" و "پشت کردن به مردم" است و استعفا یک پیش بینی برای یک خروج قهرمانانه است. ▪️برداشت دوم والبته همچنان تلخ است. آقای روحانی اخیرا به شکل شگفت انگیزی در حال دفاع از برجامی است که جسدش نیز بی صاحب روی زمین مانده است. چرا؟ 👈سه پیام باید به مردم منتقل شود. اول اینکه راهی که دولت رفته است مشحون از افتخارات است. دوم اینکه اگر مشکلی هست از حاکمیت دوگانه است و سوم اینکه نگاه مردم به مذاکره تغییر نکرده است. بنابراین با کنار رفتن ترامپ و آمدن دموکرات ها همان نگاه و راه برجام ادامه دارد. پیام نهایی به جامعه اینست: "پس باشید." این انتظار، هم آورده سیاسی برای بی اعتباری این روزها دارد و هم آورده انتخاباتی برای ماه. @mahdian_mohsen
⛔️چه کسی مقصر بود؟ /زنگ خطر! در ماجرای توهین به بزرگان اهل سنت از رسانه ملی چه کسی مقصر بود؟ آیا مجازات صورت گرفته، اندازه قصور و تقصیرها بود؟ دو روز است به ابعاد ماجرا فکر می کنم. پازل تحلیلی این رویداد کامل نیست. گویی گوشه این قصه ساییده است و هرچیز سر جای خودش قرار ندارد. واقعا مقصر احدقدمی بود؟ چرا؟ چون خبر نداشت دوربین زنده است؟ از این مادحین کم داریم؟ همین یک مجلس بود؟ فقط انتشارش از رسانه ملی بد بود؟ دلم برای برادر قدمی سوخت. مداح خوب کشورمان در این شب های عزا و احیا بجای میان هیات در گوشه زندان است. مقصر بود، اما... سرنوشت رئیس شبکه پنج بدتر. یک جوان متدین و انقلابی با کارنامه روشن برکنار شد. چرا؟ دلسوزی ندارد؟ در این رویداد نمانید. تحلیل نقطه ای سخت نیست؛ بله، احد قدمی باید پاسخگو باشد. مدیر شبکه هم. البته اومجازات نشد؛ اشتباه نکنید. روشن است که مقصر نبوده است. برکناری مدیر شبکه برای برائت از این اتهام بود که این ماجرا حاکمیتی نیست. همین الان روی دست ضدانقلاب را ببینید. علیرغم همه این تدابیر نوشتند ماجرا برنامه ریزی شده است. طبیعی است، فرصت خوبی برای اختلاف بین شیعه و سنی پیدا کردند. مدیر شبکه پنج برای رفع سوبرداشت ها هزینه شد. یقینا خودش هم راضی است که خرج مصالح انقلاب شود. اشکال نکنیم که این شدت عمل لازم بود یا نبود. اگر احتمال اعتراض اهل سنت هم پائین باشد اما هزینه محتمل بسیار بالاست. اما قصه ناقص است. بالاخره مقصر کیست؟ اشکال در انتشار لعن ها از رسانه ملیست؟ نکند مقصر ناظم هیات است که در گوش قدمی از دوربین زنده نگفته است؟ ماجرا نه به این مداح منحصر است و نه به آن هیات. نه به دوربین زنده و نه مدیریت این و آن. گرفتاری بزرگتری داریم. ماجرا تعارض بین سیاست رسمی و غیررسمی کشور است. مشکل درونی نشدن فرهنگ وحدت و انسجام بین شیعه و سنی است. وقتی وحدت درونی و بومی نشود، این عوارض طبیعی است. دوربین زنده را خاموش کنیم، مساله حل نمی شود و بازهم چشم ها می بیند. این ماجرا یک هشدار است. زنگ خطری بر اینکه هرچقدر هم در تریبون های رسمی فریاد وحدت کنیم، زیر پوست فرهنگ آئینی ما صدای دیگری بلند ست. از این مجالس و هتک و لعن منبری ها و مادحین، به گوش و دست اهل سنت بسیار می رسد. چه بسا تفاوت و تناقض فرهنگ و سیاست رسمی و غیر رسمی ما سخت تر و زشت تر است. مشکل این است که دغدغه رهبری که دارای منطق روشن عقلی و دینی است تا کف حسینیه ها نیامده است. مستمع و مداح مقصر نیستند. ام المصائب ما کم کاری منابرست. منبر و فراتر از آن حوزه علمیه ما تولی و تبری این مردم را نتوانست پای حب و بغض این انقلاب بیاورد. هرچه هست و امروز داریم، تلاش امامین انقلاب و بلوغ خود این مردمست. بله منابر هم قدم ها برداشتند، اما بازهم کم گذاشتند. اماچه کنیم تا فضیلت وحدت درونی شود؟ هنوز برای برخی روشن نیست که توهین به ائمه اهل سنت، بهانه ریختن خون بچه شیعه ها و حتا اهل سنت با معرفت و مظلوم می شود. روشن نیست تقیه در این برائت، خودش نشانه تولی به اهل بیت است. همین؟ از این بالاتر هم داریم. برای بسیاری روشن نیست که امروز، وحدت سیاسی شیعه و سنی مقابل جبهه شیطانی ظلم و استکبار، خودش بزرگترین اعلام برائت است. باید دشمن امروز اهل بیت و امتداد دشمنی ها را از تاریخ ببینیم و در گذشته متوقف نشویم. شیطان خاک نمی خورد؛ زنده است. ببینیم. همین؟ از این بالاتر هم داریم. بالاتر از وحدت سیاسی، وحدت حقیقی است. برای بسیاری روشن نیست که حساب آن چند نفر از اهل سنت جداست. نقطه اشتراک ما با اهل سنت دهها برابر فراتر از اختلافات است. اشتراک ما توحیدی است. این نقطه اشتراک می تواند ارتقا یابد و روح ولایت را بین امت حاکم کند. چرا زمینه ظهور توحید در قلب ها را از میان می بریم؟ ما در قبال عالم مسوولیم؛ هیات را با چنین آرایشی آذین بستیم؟ @mahdian_mohsen
جانی ترها... رفتار اصلاح طلب ها و انقلابی تر ها را نظاره و مقایسه کنید. انشاالله در تاریخ ثبت خواهد شد. درحالیکه جریان انقلابی کشور این روزها درگیر این اختلاف داخلی است که اخلاقی ترین برخورد با ماجرای نجفی چیست، اصلاح طلب ها هویت اصلی شان را به نمایش گذاشتند. از آنجا که حاضر نشدند و نخواستند و نتوانستند با شوک و بهت شخصیت نجفی کنار بیایند برای تطهیر و بلکه قهرمان سازی از متهم اصلی یکبار مقتول را به فحشای اخلاقی متهم کردند و دگر بار نظام را به فحشای امنیتی و حالا دختر قاتل را قاتل اصلی نامیدند. جانی ترها را بشناسید. بماند برای بعد. @mahdian_mohsen
❤️یک جمله رازآلود از رهبر انقلاب دو سه روز است درگیر این جمله رهبریم که "انقلاب اسلامی محصول مجاهدات حضرت زهراست." برداشت من ازین جمله فقط تاریخی نیست. برداشتم این است که این جمله رهبری از آن اسرار مگوست که شاید "زبان اشارت" است و از "لطائف عبارت" . نَــمـی از یَــمـی شاید... می فرماید: انقلاب اسلامی حاصل مجاهدات حضرت زهراست... شطحیات و ذوقیات و سُکر سخن نیست، حقیقت است. اینرا در کنار این تعبیر از رهبری انقلاب ببینید که فرمود نام حضرت زهرا بعد انقلاب بدون برنامه ریزی ما فراگیر شد.. اینرا بگذارید کنار آن جمله از حضرت امام که فرمود چه بسا در صحیفه وحیانی فاطمیه به انقلاب اسلامی اشاره شده است. گویی امام از آنچه مشاهده کردند گفتند؛ گفتند و نگفتند... کوثر، حقیقت فاطمه سلام الله علیها است که در نفی طاغوت های عالم موثر است... لذا رهبری فرمود کوثر هنوز جوشان است و جای دیگر دارند که رزق انقلاب را هرسال از حضرت زهرا می گیرم. هرچند زهرا، سرالاسرار است. تعبیر رهبری "معمای ناشناخته" است و دارند که "فهم ما از او خیال است" . امام نیز فرمود "عاجز از کنه اوئیم،" سپس تصریح دارند :"اولی آنکه از این وادی شگفت درگذریم." @mahdian_mohsen
🔹روایت آشفته خاتمی از 88/...تا پرستو امروز دادگاه محمدرضا خاتمی برگزار شد و اولین اظهارنظر در این دادگاه عقب نشینی از ادعاهای گذشته بود. اما این بازگشت آشفته نیز آدرس غلط است و آورده ای هم برای اصلاح طلب ها نخواهد داشت. خاتمی می گوید فتنه اصلی را می خواهم معرفی کنم تا سوتفاهم ها برطرف شودو ادامه می دهد: تلاش می کنم دامن نظام را از تقلب تبرئه کنم. می خواهد بین دولت و حاکمیت تفکیک کند و در نهایت نتیجه بگیرد که منظور ما تقلبِ دولت بود نه نظام. بعد هم احتمالا نتیجه بگیرد که هرچه بود، گذشت. نه دولت سابق وجود دارد و نه شرایط موجود اجازه محاکمه می دهد. پس دو طرف کوتاه بیایند و ... 🔹اما این تصویر یک روایت جعلی از ماجراست. خاتمی و دوستانش در رویایی ترن حالت اگر بتوانند ثابت کنند تقلب شده است تازه ابتدای راه اند و باید محاکمه شوند. آدرس غلط و روایت جعلی این است که فتنه را به تقلب منحصر کنیم. البته اصلاح طلبان برای چنین اتهامی باید در محکه حاضر شوند و ادعای شان را ثابت کنند اما ماجرای فتنه، اتهام تقلب نبود، بلکه فتنه روش اعتراض به تقلب بود. قانون شکنی و آتش کشیدن شهر است که پنجه کشیدن به صورت نظام است نه ادعای تقلب. اصلاح طلبان تنها با ادعای تقلب مقابل نظام قرار نگرفتند که امروز مدعی اند منظور ما دولت بوده است. فتنه را قشون کشی خیابانی و ساختارشکنی ایجاد کرد و با تقلیل اتهام گذشته به دولت اسبق زشتی آن کم نمی شود. فتنه ایستادن مقابل رای اکثریت با شعار دموکراسی و آزادی خواهی است نه اختلاف سیاسی با یک وزیر و یک وزارتخانه و یک رئیس جمهور. 🔹این بی حیثیتی سیاسی باید در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شود که عده ای برای پی گیری منافع شان هیچ ابایی نداشتند اصل نظام را متهم و هزینه کنند و امروز ماترک همان جریان است که برای دفاع از آبروی بر آب رفته شان، مثل آب خوردن نظام را متهم به پرستو سازی می کنند. این جریان در تهمت و دروغ، نشان دارست. @mahdian_mohsen
از بین تعابیر رهبری درباره امام دو تعبیر را بیشتر دوست دارم. یکی تعبیر بالا و دیگر اینکه فرمود این عصر، عصر خمینی است. دقت بفرمایید که ماجرا فراتر از انقلاب اسلامی ایران است. یعنی خمینی با ظهورش عصری دیگر در عالم رقم زده است. البته هم روشن است. امروز هرجای عالم معنویتی است و پرچمی از مبارزه بلند است نسبتی با نام خمینی دارد @mahdian_mohsen
❤️دموکراسی بزرگان فیلم جلسه خبرگان برای انتخاب رهبری را هرچند بار می بینم بازهم لذت بخش و پرحلاوت است. این جلسه بر قله یک انتخاب به غایت عقلی و اخلاقی نشسته است. زیبایی این نشست تنها به انتخاب منتخب نیست، بلکه به فرآیند انتخاب است که بهترین تعبیر برای آن "دموکراسی بزرگان" است. وقتی انتخاب از درون "اخلاق" و "معنویت" و "عقلانیت" خارج می شود حقیقتا فخرآور است. این جلسه را تنها از حیث دموکراسی بزرگان تحلیل کنید. ❤️یکم. احساس مسئولیت پیش از هر چیز زمان جلسه است. تاریخ جلسه چند ساعت بعد از یک حادثه عالم سوز است و همه اعضا به غایت داغدار. اما وظیفه تاریخی شان را یک" نشست فوری" و" انتخاب ویژه" می دانند. وظیفه ای که مردم و قانون اساسی بر عهده آنها قرار داده است. ❤️دوم. استقلال رای این انتخاب در نهایت استقلال رای است. دو نمونه در فیلم قابل مشاهده است. اول اینکه آیت الله مشکینی می فرماید درست است که امام استعفای آیت الله منتظری را از قائم مقامی پذیرفته اند اما این بحث باید در مجلس خبرگان هم تعیین تکلیف شود و مجدد رای گیری می شود و رای می آورد. نتیجه رای احتمالی و متفاوت خبرگان را خودتان حدس بزنید..... دوم اینکه اگرچه نظر حضرت امام رهبری فردی بود، اما آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی، از شورای رهبری دفاع می کنند. ❤️سوم. انتخاب مبتنی بر عقل نکته دیگر نحوه اشاره آیت الله هاشمی به پیشنهاد حضرت امام است. وی نظر امام به رهبری آیت الله خامنه ای را خیلی ساده مطرح می کنند و گوئی می خواهند توصیه امام مانع تعقل شخصی اعضای خبرگان نشود. از این جهت برای بیان نظر امام ابتدا از جلسه اجازه می گیرند و می گویند "آنچه درباره نظر ایشان برای رهبر آینده مطرح شده است سندش من هستم اگر جلسه تمایل دارد ماجرا را بگویم" و بعد هم تذکر می دهند که "البته امام فرمودند فقط صوت و متن را از من بپذیرید اما ما شاهد هم داریم" و به شاهدانی که در جلسه حاضرند اشاره می کنند. در ادامه نیز اعضا نظرشان را کاملا بر اساس منطق و دلیل و ضرورت انتخاب آیت الله خامنه ای مطرح می کنند. ❤️چهارم. غایت اخلاق و اخلاص در ادامه یک نفر مخالف حرف می زند و آنهم آیت الله خامنه ایست. نکته اول رشد اخلاقی و سعه وجودی ایشان به جهت فردی است. ذره ای و کمتر از ذره ای به قدرت فکر نمی کنند و بالعکس تمام تلاش شان را می کنند تاریخ به نحو دیگری رقم بخورد. می گویند اولا باید خون گریست برای جامعه ای که حتا احتمال زعامت یک نفر مثل من مطرح شود. بعد هم اشاره می کنند که از جهت شرعی برای بسیاری از آقایان حرف من حجیت ندارد و می گویند: "همین آقای آذری قمی که اسم من را برای رهبری آوردند آیا حاضرند حکم مرا بپذیرند" و بعد آقای آذری قمی محکم می گوید بله مخالف هم باشم نظر شما صائب است. همین سوال و جواب نیز درس آموز است. ✅دموکراسی وقتی در اختیار بزرگان باشد تمام و کمال زیبایی است و البته حجت. @mahdian_mohsen
🔻زیبایی یک تحریم... ابتدا فکر می کردم اگر من بودم شاید بجای تحریم، برخورد عدلیه را مطالبه می کردم. یا برای عذرخواهی اسنپ کمپین می ساختم. بیشتر که دقیق شدم احساس کردم تحریم موثرتر است و دقیقتر. کسانی که فکر می کنند ماجرا بی دلیل بزرگ شده است، متوجه نیستند که ماجرا حتا حجاب و حکم ضروری اسلام هم نیست. بلکه صیانت از قانونی است که زیربنای همه احکام از جمله حجاب است. بلکه پشتوانه کلیه عهود اجتماعی است. 🔻اما معتقدم بهترین و کاملترین روش برخورد همین تحریم است. چرا؟ دقت کنیم که مساله اسنپ و این مورد خاص نیست. این بازی دامنگیر است و قابل امتداد به دهها نمونه دیگر. ابتدا مقایسه مطالبه تحریم با مطالبه عذرخواهی. چرا مطالبه عذرخواهی در این مصداق مشخص موثر نیست؟ چون با سازمانی سوداگر مواجهیم که برای نفع شخص حاضر است از قانون جمهوری اسلامی که هیچ، از قانون خودش نیز عبور کند. حالا با کدام ملاک و معیار می خواهیم عذرخواهی کند؟ به اصول خودش نیز پایبند نیست چه رسد به اصول اخلاقی شما. 🔻مطالبه عذرخواهی خوب است؛ اما بعد تحریم موثر است. انشالله که نمی گوئید با تحریم اسنپ راننده ها نیز تحریم می شوند؟ عجیب است که عده ای برای تحریم ساپیا و یا گوجه فرنگی و پیاز هیچ وقت به کارگران آن فکر نمی کنند اما حالا...دقیق تر شوید این تحریم موقت برای کارکنان آنها نیز مفید است. 🔻اما تحریم از برخورد قضائی نیز موثرتر است. اصل حرف یادداشت اینجاست. تحریم مالی یک شرکت خصوصی بلوغ اجتماعی جامعه متدین ماست. این بلوغ دهها برابر از برخورد قضائی موثرتر است. تصمیم مشتری های اسنپ و حتا کارکنان اسنپ برای تربیت بخش خصوصی متخلف است. یعنی پیش از آنکه عدلیه ورود کند، خود مردم به صورت مدنی و قانونی یک سازمان سوداگر را جریمه می کنند. دقت فرمائید؛ کسانی که تحریم کردند حاضر شدند خودشان را هم محدود کنند اما قانون صیانت شود. حذف اسنپ هم محدودیت خدمت برای مشتری است و هم محدودیت مالی برای راننده های محترم اسنپ؛ اما هدف تحریم کننده ها، حفظ حرمت حجاب و بلکه قانون و بلکه میثاق یک ملت است. حقا مایه مباهات است. 🔻اسنپ و غیراسنپ را عبور کنید؛ این بلوغ اجتماعی زیبا نیست؟ 🔺 تحریم موقت اجتماعی در مواجهه با یک سازمان اقتصادی از هر روش دیگری موثرتر است و انشاالله به عذرخواهی هم می رسد و نیازی به ورود عدلیه هم نخواهد بود. @mahdian_mohsen
🔻راز یک شعف 🔺دینداری قبل و بعد روح الله 🔸یکم. چه احساسی از دیدن و شنیدن خبر دیدار رهبری با نخست وزیر ژاپن داشتید؟ احساس عزت همراه با شعف و قدرت. این یک حس معنوی است. این حس معنوی آدم و بلکه جامعه را رشد می دهد. همین جا متوقف شوید. موضوع مهم تری وجود دارد. 🔸دوم. به تفاوت دینداری قبل و بعد از انقلاب تا به حال توجه کردید؟ آیا فکر کردید دینداری فردی من و شما ربطی به انقلاب سیاسی 57 ندارد؟ یعنی آدم دیندار بعد از انقلاب هم دیندار مانده است و آدم بی دین نیز همچنین؟خیر. اگر دقیق تر شوید می گویید انقلاب 57، بستر دین ورزی حداکثری را فراهم ساخته است. بنابراین دین فردی دوران طاغوت، تبدیل به دین اجتماعی شده است و گستره تحقق توحید روی زمین و سلوک مومنانه بیشتر شده است. انقلاب، ذکر را از سر سجاده به ساحت اجتماع کشانده است. حرف درستی است. اما ماجرا فراتر است. اگر دقیق تر شوید می گویید انقلاب سیاسی 57 بستر دین ورزی اجتماعی را تقویت کرده است و بسیاری از آدم ها در بستری که عبودیت جلوه بیشتری دارد، مومن شده اند. یعنی بخشی از اهل معصیت در دوران طاغوت نیز در جامعه دینی اهل ایمان شده‌اند و عاقبت‌شان ختم به خیر شده است. چون بستر تعبد و معنویت و اخلاق فراهم است. حرف درستی است اما ماجرا باز هم فراتر است. 🔸سوم. فرض کنید یک نفر قبل از انقلاب دارای سطحی از دینداری است و بعد انقلاب نیز همان سطح دینداری را حفظ کند و نه بیشتر. آیا به نظر شما دینداری این آدم تغییر نکرده است؟ خیر. او نیز مومن تر است. این آدم نیز تکوینا رشد یافته تر است. چرا؟ تفاوت این دو را باید در مقایسه دینداری ذیل طاغوت و دینداری ذیل اسلام دید. ماجرای صفوان جمال معروف است. از اصحاب امام کاظم(ع) بود و یک بار شترهایش را به هارون اجاره داد. امام او را بازخواست کرد. گفت برای سفر معصیت ندادم؛ قصد حج داشت. فرمود آیا علاقه داری هارون سالم برگردد تا کرایه شترهایت را بدهد؟ گفت بله. فرمود به همین میزان راضی به بقای ظالمی و اهل معصیت. به همین دلیل امام خمینی ذیل تفسیر روایت عمربن حنظله می فرماید، رجوع به طاغوت ولو برای احقاق حق نیز جایز نیست چون کمک به اوست. نتیجه این که مومن با انقلاب سیاسی خمینی و در همان سطح دین ورزی قبلی، بازهم رشد کرده است، چرا که زندگی عادی اش به جای تقویت طاغوت، به تقویت حق منجر می شود. حرف درستی است اما ماجرا باز هم و بازهم فراتر است. 🔹و در نهایت چهارم. برگردیم به دیدار اخیر رهبری. تا این جا هرآن چه گفتیم از انقلاب و جامعه دینی بود اما فعل امام نیز در دینداری امت موثر است. انقلاب یقظه است و تکانه اما سلوک و کمال ادامه دارد. رشد انقلاب به سلوک امام و امت وابسته است. به عنوان یکی از پارامترهای مهم، هر میزان امام جامعه رشد کند یا کمالاتش را به ظهور بیشتری بکشد و معروفی را اقامه کند، جامعه اهل ذکر و معروف و معنویت بیشتر می شود. امام یک امت دستگیر از مردم است. رشد او رشد جامعه است. اقامه او، یک جامعه را هم با خودش می کشد و بلند می کند. جامعه ای که با او سیر کند، سفر او، سلوک جامعه می شود و در هیچ موقفی در تعارض حق و باطل دچار حیرت نمی شود. حس معنوی آن روز من و شما از دیدار رهبری، متکی به چنین حقیقتی است. فقط تماشای معنویت نبود، حقیقتا جامعه رشد معنوی کرد. هرچند آن روز دقیق تر شدیم وگرنه این حس و کشش 40 ساله است. روزنامه خراسان @mahdian_mohsen
🔹سه نکته درباره فراخوان قالیباف محمدباقر قالیباف در یک فراخوان عمومی از جوانان مومن و کارآمد خواست که آستین بالا بزنند و برای حضور در یک رقابت انتخاباتی اعلام آمادگی کنند. این فراخوان از چند منظر قابل ارزیابی است. 🔹یکم. گام دوم این فراخوان انتخاباتی، یک قدم بیانیه گام دوم انقلاب را پیش برده است. با گذشت حدود 4 ماه از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب، هنوز برخی در متن متوقف اند و نتوانستند بیانیه را با یک فناوری اجتماعی وارد گردش رسانه ای کنند تا "مساله مخاطب" و "مطالبه جامعه" شود. این فراخوان سیاسی از منظر گام دوم انقلاب اقدامی عملی در توجه به جوانان مومن و انقلابی و تلاش برای تبدیل "سربازان آتش به اختیار" به " افسران سیاست و حاکمیت" است. سرنوشت این فراخوان هر چه باشد، یک اثر قطعی دارد و آنهم جوشش درونی جوانانی است که احساس می کنند برای برقراری عدالت و حرکت به سمت پیشرفت و ارتقای کارآمدی باید آستین بالا بزنند. فراموش نکنیم که دوران، دوران جوانی است. بخواهیم و نخواهیم گام دوم محقق می شود. سوال اینست که سهم ما در این ارتقا تاریخی کجاست. 🔹دوم. نواصولگرایی این فراخوان انتخاباتی یک پیام روشن برای اصولگراها دارد و آن اینکه با سازوکار کهنه و سنتی نمی توان مجلسی نو و کارآمد رقم زد. اولین گام برای اصولگرایی متحول، بازکردن چتر اصولگرایی و جذب حداکثری و از همه مهمتر دیدن و رصد دارایی های انقلاب است. باید فراتر از اسم ها و رسم ها برای به میدان خواستن جوانان مومن و کارآمد پیشگام بود و برای شان هزینه داد و تلاش کرد نام آوران مجلس از میان همین خیزش های پرانگیزه و معتقد انتخاب شوند نه چانه زنی ها ناصواب. فراتر از مجلس، تغییر و اصلاح و پوست انداختن اصولگرایی وابسته به حضور همین جوانانی است که فارغ از حب و بغض های سیاسی و حزبی، معتقد به انقلاب و آینده روشن این کشورند و نفس حضورشان بازگشت به اصولگرایی انقلاب 57 است نه ارزش های ملون در دوقطبی های کاذب و دروغین. فراموش نکنیم اصولگرایی زمانی کهنه شد که نخواست داشته ها و دارایی هایش را ببیند. 🔹سوم. جمناها هیچ انتخاباتی بدون وحدت به نتیجه نمی رسد. وحدت همیشه و همواره برای دست یابی به "انتخاب بهتر" طریقیت دارد. اما سوال اصلی اینست که کدام سازوکار می تواند وحدت را در مسیر انتخاب کارآمد قرار دهد؟ اولین سوال از فرآیندهای موجود این است که از چند درصد جامعه انقلابی نمایندگی می کند؟ آیا اعتماد به جمناها از سرناچاری است یا از روی اعتبار؟ اعتبار ساختن برای یک فرآیند مولفه های مختلف دارد که یکی از مهمترین آن رصد و گزینش بهترین های جبهه انقلاب است. با این توضیح آیا می شود شب انتخابات، با اتکا به روابط محفلی ریش سفیدهای سیاسی لیست انتخاباتی بست؟ مردم کجا هستند؟ فقط باید اعتماد کنند و رای دهند؟ این فراخوان، صندوقچه گوهرین و گرانبهای شب انتخابات جمناهاست تا به قاعده مردمسالاری دینی از گستره نخبگان انقلابی گزینش کنند؛ نه چانی زنی احزاب خاک خورده. فراخوان، یک لیست نیست، بلکه قدرت سازی برای لیست هاست. قالیباف بار روی زمین مانده دیگران را برداشت؛ هرچند ماجرا متوقف به یک سامانه مجازی نیست. راه بسیار است و چه بسا ناهموار. باید تمرین مردم سالاری دینی کنیم که از نتیجه انتخابات هم مهمتراست. منبع صبح نو @mahdian_mohsen
☑️ناگزیر از فراخوان چند اصولگرای مشهور و ریش سفید را نام ببرید که طی یکی دو سال گذشته در حوادث مهم سیاسی نقش آفرین بودند. همین که دارید به ذهنتان فشار می آورید می شود نام دهها جوان مومن و باانگیزه و البته گمنام در جامعه و شبکه های اجتماعی را فهرست کرد که شب و روز در حال مبارزه سیاسی اند. اگر لیست شود شاید شما هم تایید کنید. از یک منظر دیگر؛ اگر از شما سوال کنند اشکال اصلی جریان اصولگرایی را چه می دانید چه خواهید گفت؟ ناخالصی، شعارگرایی، تکبر، دنیا زدگی، نامردمی و ... سوال بعدی این است که اگر بخواهید این جریان را اصلاح کنید چه می کنید؟ از کجا شروع می کنید؟ کدام رویه را اصلاح می کنید؟ تا امروز اراده های بسیاری برای اصلاح آسیب های اصولگرایی شکل گرفته است و البته هم کم و زیاد اثرگذار بودند اما سهم تغییرات کمتر از آسیب هاست. پس راه حل چیست؟ ☑️من ترجیح می دهم فراخوان قالیباف را از این منظر تحلیل کنم؛ مسیری برای اصلاح اصولگرایی. نواصولگرایی راهی برای ارتقای انقلابی گری است که در این مقطع، اصلاح اصولگرایی را در رجوع به جوانی دیده است. رجوع به جوانان تنها و البته سریعترین راه اصلاح جریان اصولگرایی است. بسیاری از باورهای غلط و رویه های نادرست در بازگشت به جوانی حل و فصل می شود. این روش یعنی عبور پرشتاب از آسیب هایی که اصلاح هرکدام می توانست سالها انرژی و هزینه و فرصت از جریان انقلاب بگیرد. این مدلی است که گام دوم انقلاب نیز برمبنای همان شکل گرفته است. یعنی رهبرانقلاب برای اصلاح دوره دولت سازی، راه چاره را در رجوع به جوانان دانستند. مسیری که می تواند سالها تلاش برای ارتقای دولت در انقلاب اسلامی را به سرعت و شتاب بیشتری به نتیجه برساند. ☑️ اما این تحلیل یک سطح عمیق تر دارد. به تعبیر دیگر فراخوان تنها یک روش اصلاحی در کنار دیگر روش ها نیست. فراخوان واپسین گزینه است. فراخوان یک یک پروسه قهری است. قالیباف برگزار نمی کرد، برگزار می شد. امروز نبود به فردا می رسید. به نام فراخوان ثبت نمی شد به نام های دیگر بروز می یافت. دعوت کنند یا نکنند، بازیگران اصلی تغییر کردند و تغییر می کنند. بیائید دقیقتر ببینیم. فراخوان یک پروژه نیست یک پروسه است. قالیباف مهم نیست. او ابتکار به خرج داد و هزینه ها را تقبل کرد تا مسیر راه باشد. مساله اصلی این است که دوره، دوره جوان متعهد و متدین و انقلابی است. خروجی 40 سال انقلاب، جوان "رشد یافته در باورها" و "عمق یافته در ایمان" است. به سوال اول متن رجوع کنید. فعالان انقلابی را فهرست کنید. صدر تا ذیل جوانان گمنامی هستند که سبک زندگی شان را شمشیر زدن برای انقلاب ترتیب دادند. اصولگرایی و اصلاح طلبی و چه و چه اگر خودشان را با این موج همراه کردند نام و نشانی از ایشان خواهد ماند و اگرنه برای حیات و ممات سیاسی جوانان انقلابی، گام دوم رهبرشان کفایت می کند. روزنامه رسالت @mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️یک روایت آزاد یک.امروز نطق پرشور پزشکیان علیه دولت آمریکا مجلس را به وجد آورد و شعار یکصدای مرگ برآمریکای شان به رسانه ها رسید. دو. چند روز قبل جهانگیری گفت درسی که از عاشورا می گیریم ایستادگی است. سه. سخنگوی دولت اعلام کرد توانستیم وابستگی بودجه به نفت را به 30 درصد کاهش دهیم. حالا؛ من این اخبار را با این روایت می خوانم "مقاومت و جهاد" آنهم با این دولت و مجلس تنها "هنردستِ رهبری" و از "اسرارِ مردم سالاری دینی" است. اینجا فرق "من و ما" با "رهبری انقلاب" است. او بجای ایستادن مقابل "انتخاب مردم"، "اراده ها" را "هدایت و ارتقا" می دهد. اما ما این روزهای تلخ را بهانه می کنیم و کمپین راه می اندازیم که "دیدید اشتباه کردید!" با سبک هدایت رهبری، آدم ها حذف نمی شوند و رشد می کنند. انتخاب مردم حرمت می گیرد و ارتقا می یابد. و با همین آدم ها انقلاب جلو می رود... سالها طول می کشد تا حجاب از اسرار مردم سالاری دینی و میراث حضرت روح الله برداشته شود. @mahdian_mohsen
⭕️پلیس منفعل امروز در خبرگزاری فارس تصمیم گرفتیم از مامور ناجا تقدیر کنیم که خبر برخورد ناجا و دستور بازداشت پلیس منتشر شد. طبیعی است که از این خبر شوکه شویم. متاسفانه ناجا اینبار هم منفعل عمل کرد و نتوانست تصمیم درست را بهنگام تشخیص دهد. در این باره چند نکته حائز اهمیت است. 1⃣یکم. مقصر اول. منکر قصور و تقصیرها در این فیلم نیستم. اما مقصر اصلی چه کسی است؟ پلیس حاضر در صحنه؟ اشتباه بزرگی است؛ مقصر اصلی در تصویر غائب است. مامور پلیس اتفاقا رفتار طبیعی از خود نشان داده است. بخشی از فیلم دستگیری یک دزد را هم نشان دهند، روشن است که در وهله اول برای مخاطبی که بی اطلاع است، گمراه کننده و تاثر برانگیز جلوه کند. فیلم را باید کامل دید. حداقل مسئولان پلیس نباید به دانلود فیلم از صفحه شخصی کارمند پمپئو اکتفا کنند! دستگیر شدگان مست بودند و مواد مخدر مصرف کرده و توهم داشتند. ضمن اینکه روشن است کل صحنه و سر و صداها نیز برنامه ریزی شده فیلم برداری شده است. مامور هم ابتدا تذکر داده و بعد از اینکه مقاومت و پرخاشگری و سلیطه گری دیده، برخورد کرده است. سوال اینست که چرا پلیس نباید مجهز به تجهیزات نوین الکترونیکی باشد؟ چرا نباید مجهز به دوربین روی لباس باشد که امروز فیلم را کامل ببیند؟ 2⃣دوم. مقصر دوم و بالاتر اما تقصیر تنها محدود و محصور به تجهیزات نیست. سوال اینست که جسارت این خانم در تعدی به مامور قانون به کدام پشتوانه است؟ چه اتفاقی افتاده که رفتارهای هنجارشکنانه از متخلفین در برخورد با پلیس شایع شده است؟ یک روز راننده لندکروز و یک روز فوتبالیست و یک روز درویش جانی و غیره. این جسارت ها را کنار جلسه مهمانی باحضور یک قاتل سیاسی بگذارید. اصلاح را از این نقطه آغاز کنید. بگردید ببینید چه کسی و کسانی تلاش کردند پلیس مظهر اقتدار نباشد؟ 3⃣سوم. مقصر سوم و فراتر مقصر اصلی مربوط به همین دست تصمیم سازی ها و تصمیم گیری هاست. تصمیمات هیجانی و ناتمام و غیرجامع. فرض کنید یک مامور تخلف داشت که نداشت. چرا باید پلیس ما سطح دعوا را در یک پارک و آب بازی ببینید؟ آیا مدیران محترم متوجه نیستند این بازی فراتر از آب بازی و حجاب و قانون و پلیس و غیره است و نقشه آشکار فرماندهان و سربازان آشکار و پنهان ضد ایرانی برای فشار بیشتر به مردم است؟ آقای پلیس باید متوجه باشد که سطح تصمیم گیری اش محدود به سازمان ناجا نیست. امروز تصمیم دقیق ناجا تکه های پازل ضدانقلاب را می توانست جابجا کند. انتظار این بود بزرگان پلیس صحنه را دقیق ارزیابی می کردند و با همه جزئیات و ابعادش آنرا می دیدند و بعد تصمیم می گرفتند. برخورد شتاب زده با مامور، نقشه پشت پرده و اصلی آب بازی را تکمیل کرده است؛ کاش در آب بازی متوقف نمی شدند. @mahdian_mohsen
الحمدلله... دستور رئیس پلیس پایتخت در خصوص برخورد با ماموران حادثه پارک متوقف شد
⛔️پرستو یا بادبزن جگر!؟ این روزها نوبت پرستوی نفتی است. به اندازه کافی ماجرا به جهت خبری و رسانه ای جذاب است. یک خانم با 16 مرد. آنهم در نفت؛ در حوزه بیژن زنگنه که دارای بیشمار اتهام نفتی و غیرنفتی است. عده ای این چند روز راه افتادند و عکس و اسم ها منتشر کردند که "آی چه نشسته اید که یک پرستو با مدیران نفتی، نفت را به تاراج بردند..." اول اینکه هیچ استبعادی نمی بینم دشمن پروژه نفوذ را از طریق جذابیت های جنسی دنبال کند. بنابراین اصل ماجرا دور از ذهن نیست. اما درباره ابعاد ماجرا بی شمار سوال وجود دارد. کدام مدیران و چه رده ای؟ چه سطح رابطه ای؟ چه سطح فسادی؟ چه سطح اثری؟ و غیره... در نهایت اینکه نقش پرستو برای جمع آوری اطلاعات بعید نیست اما اینکه یک زن بتواند قراردادهای نفتی را به نفع دشمن جابجا کند را به جهت سطح ایمنی نهادهای امنیتی نشدنی می دانم. هرچند باید منتظر حکم عدلیه ماند. اما حرفم اینجا نیست. اینکه عده ای جرئت می کنند از مدیرانی اسم ببرند و اتهام جنسی بزنند را هیچ وقت نمی فهمم. چطور چنین جسارتی دارند؟ با کدام مبنای شرعی و اخلاقی می توانند؟ اتهام جنسی مگر شوخی است؟ چطور تعمیم می دهند؟ چطور به حساب زنگنه می گذارند؟ و قس علی هذا. این هم مصداقی دیگرست از عدالتخواهی فانتزی. اما حرفم اینجا هم نیست. کاش دقت کنیم که یک نفر می تواند نه خائن باشد، نه فساد مالی داشته باشد، نه فساد جنسی و غیره ولی اعتقاد فاسد داشته باشد که این به مراتب بدتر است. چرا سطح دعوا را نازل می کنیم؟ دعوای ما با دولت و زنگنه، پرستو و دستگاه پوز و رانت و غیره نیست. دعوا سر غربزدگی است. دعوا سر اعتقاد باطل است. ریشه این اعتقاد باید بخورد و نه حتا این آدم ها. این ها می آیند و می روند اما این غربزدگی است که ریشه دوانده و اصلاح طلب واصول گرا هم نمی شناسد و همینطور از کشور و این مردم هزینه می گیرد. این روزها که فرصتی مهیا شده است تا زمین گیری غربزدگی تاریخی شود، ایندست اخبار و شایعه ها ضدتجربه عمل می کند. در بهترین حالت اگر هم اثبات شود مخاطب می گوید پس ایراد از شهوت و رانت بود نه اعتقاد فاسد. عده ای کنش سیاسی را فراتر از بادبزن جگر نمی دانند. گویا با اتهام و افشاگری قرارست جگرشان خنک شود. حال آنکه جگرها مهم نیست که خنک شود و این اراده هاست که باید رشد کند. سطح دعوا را نازل نکنید. اختلاف ما با امثال زنگنه خیانت فعلی است نه فاعلی. بگذارید مردم نتیجه اعتقاد فاسد را ببینند؛ واگرنه بر سر اخلاق فاسد که اختلافی نیست. ضمن اینکه جمهوری اسلامی آنقدر بلوغ یافته است که با شهوت و رانت به انحراف نرود، هرچند هنوز مصونیتی از اعتقاد فاسد ادم های حتا دیندار و نماز شب خوان ندارد. @mahdian_mohsen
❤️فتوای حیرت انگیز امام و رهبری چند روز پیش در اینستاگرام ویدئویی از یک جوان امروزی با تیپ و شمایل خاص دیدم که در قهوه خانه نشسته و درحالی که دوستانش درحال قلیان کشیدن هستند، گیتار بدست برای مدافعین حرم پاپ می خواند. یکی دو روز قبل هم گزارشی از یک مربی ورزشی خانم منتشر شد که از پشت پرده آمریکایی چهارشنبه های سفید می گفت و جالب اینکه خود این خانم به ظاهر بدحجاب محسوب می شد. با دیدن این خانم یاد تصاویر صداوسیما از خانم های بدحجاب در راه پیمایی ها افتادم و بدل گفتم "نمی دانم مدیران سیما می دانند چه می کنند یا نه؛ اما انتشار این صحنه ها به غایت ممدوح است." اما چرا؟ این چند مورد چه ارتباطی به هم داشت؟ ابتدا مختصری فاصله بگیریم. حضرت امام یک فتوای حیرت انگیز درباره موسیقی دارند که برخی بزرگان هنوز در ماهیت و مفهوم آن دچار ابهام اند. جالب اینکه رهبری انقلاب نیز فتوای شان همین است. حضرت امام در اواخر عمرشان می فرمایند:" این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی پخش می شود برای ما حلال است، اما اگر همین ها در فلان کشور اجرا شود حرام است." حضرت آقا همین نقل را در جلسه خارج فقه توضیح می دهند و می گویند که وقتی کشور و مردمی جهت گیری اسلامی پیدا می کنند، این فضای دینی و اخلاقی بر محتوا و جزئیات تاثیر می گذارد. سپس مثال دقیقی می زنند که اگر شعر حافظ در مجلس معصیت و مطربی به آواز خوانده شود گناه است و اگر در مجلس معرفت و عرفان باشد صواب. دریا دریا محتوا در این فتواست که جرعه جرعه باید نوش کرد. آیا انقلاب اسلامی را اینطور تحلیل کرده ایم که به ابزار و اشیا نیز معنا می دهد؟ چه رسد به انقلاب انفسی که یک رستاخیز تاریخی است برای توبه و بازگشت انسانیت به توحید. بازگردیم به مطلع کلام. جوانی که جهت گیری اصلی اش، منطبق بر جهت گیری انقلابی است، اشکالاتش نیز به مرور زمان اصلاح می شود؛ چه آنکه انقلاب اسلامی ظهور اسم هادی روی زمین است. حالا این روایت دلنشین قدسی از امام باقر علیه السلام به جان می نشیند: قطعا قطعا قطعا (با سه تاکید) عذاب میکنم هر کس که ولایت امام ظالمی را بپذیرد ولو آن آدم در رفتارها شخصی خود انسان نیکوکار و سالمی باشد. و (با همین سه تاکید) قطعا قطعا قطعا میبخشم کسی را که ولایت امامی که از جانب خدا تعیین شده و عادل است قبول کرده است ولو در رفتارهای شخصی اش ظالم و گنهکار باشد. بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۲۵، ص ۱۱۰ جامعه ما ایمانی است؛ در ظواهر این روزها نمانیم. @mahdian_mohsen