eitaa logo
آقا مهدی
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
95 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
مُرِ الصَّبيَّ فلْيَتَصدَّقْ بيدِهِ بالكِسْرةِ و القَبْضةِ و الشَّيءِ و إنْ قَلَّ ، فإنَّ كلَّ شيءٍ يُرادُ بهِ اللّهُ ـ و إنْ قَلَّ ـ بعدَ أنْ تَصدُقَ النِّيّةُ فيهِ عظيمٌ. به كودك دستور ده كه با دست خودش صدقه بدهد، اگرچه به اندازه تكّه نانى يا يك مشت چيز اندك باشد؛ زيرا هر چيزى كه در راه خدا داده مى شود، هر چند كم، اگر با نيّت پاك باشد زياد است. (ع)|ميزان الحكمه، ج۱، محمّد محمّدی ری شهری، ص۱۰۸ ☘ @mahdihoseini_ir
در طلب معشوق که باشی درِ باغ بلاخره باز می شود... حاج مَهدی| 🌱راه حسینی ادامه دارد ... 🆔 eitaa.com/mahdihoseini_ir 🆔 twitter.com/mahdihoseini_ir 🆔 instagram.com/mahdihoseini_ir
💠در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از یک روستا با هم به جبهه آماده بودند. چند روزی گذشت. دیدم اینها اهل نماز نیستند! تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم. بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند... 👥آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند. فقط به خاطر علاقه به امام آماده بودند جبهه، از طرفی خودشان هم دوست داشتند که نماز را یاد بگیرند. من هم بعد از یاد دادن وضو، یکی از بچه ها را صدا زدم و گفتم: این آقا پیش نماز شما، هر کاری کرد شما هم انجام بدید. من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای نماز را تکرار می کنم تا یاد بگیرید. ▫️ابراهیم به اینجا که رسید دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد. چند دقیقه بعد ادامه داد : در رکعت اول وسط خواندن حمد، امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن، یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!! 😁خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم. اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد. پیش نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد. یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند. اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر خنده! 📝خاطره ای از زبان | طنز جبهه 🖥 @mahdihoseini_ir
إنّ أوْصَلَ النّاسِ مَن وَصَلَ مَن قَطَعَهُ. قويترين فرد در ايجاد ارتباط كسى است كه با كسى كه از او بريده رابطه برقرار كند. (ع) |ميزان الحكمه، ج۱، محمّد محمّدی ری شهری، ص ۷۹ 📲 @mahdihoseini_ir
🌱 ای شهید از میله های این قفس دنیایی نگاهم میرسد به تو تویی که رهاشده ای از همه تیر و ترکشهای گناه جداشده ای از این تن خاکی پرواز را یادم بده ای پرستوی عاشق |حاج مَهدی 🌱راه حسینی ادامه دارد ... 🆔 eitaa.com/mahdihoseini_ir 🆔 twitter.com/mahdihoseini_ir 🆔 instagram.com/mahdihoseini_ir
🎊عروسی امام زمان (عج) پسند مراسم جشن عروسی اکبر به نوع خودش خیلی خاص بود. چون بعضی اطرافیان انتظار داشتند او هم مثل بقیه بچه های فامیل عروسی بگیرد، اما اکبر برایش فقط این مهم بود که عروسیش مورد نظر عنایت امام زمان (عج) باشد. یک عروسی بدون گناه! که البته به همه هم خیلی خوش گذشت. هنگام نماز هم خودش مثل بقیه کت دامادیش را روی دوشش انداخت و وضو گرفت و برای نماز جماعت به نمازخانه رفت. | محمدباقر کوچولو فرزند شهید، در آغوش حاج قاسم 📲 @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من بعضی ها رو نگاه می کنم بد گریه می کنند، نکنه اکثرتون کربلا نرفتید؟ |شب زیارتی امام حسین (ع) 📹استاد سید حسین مومنی 📲 @mahdihoseini_ir
ای شما که در جَلوتِ دوست، خلوت انس یافته‌اید؛ دستی بر دل های پیر ما برآورید.. @mahdihoseini_ir
حُسنُ اللِّقاءِ يَزيدُ في تأكُّدِ الإخاءِ برخورد خوب بر استحکام برادری می افزاید (ع)/غررالحكم، حدیث 4827 🖥 @mahdihoseini_ir
🔸اولین مأموریتی که آقامهدی رفت سال هشتاد و شش بود. در سفارت سوریه کاردان بودند. در آن روزها به‌خوبی به خاطر دارم چقدر دوری اش من را اذیت کرد؛ اما با رفتن به سوریه جبران تمامی دل‌تنگی‌ها شد. بعد از نود روز که برای من نود سال گذشت دو سه روزی مانده بود که برگردد همراه با مادربزرگم به سوریه برای زیارت رفتیم. البته مأموریت که زیاد می‌رفت. زندگی من شبیه زندگی بیشتر مردم نبود که یک روزمره‌ای داشته باشم. بیشتر اوقات که آقامهدی در مأموریت بود. آن مدت کوتاهی هم که بود در محل کارش بود. | به نقل از همسر معزز 📲 @mahdihoseini_ir
يك وقت‌هايي خسته مي‌شديم. مي‌گفتيم، بابا! همه هستند، تو نيستي! بچه‌هاي ديگر پدرهايشان هميشه هستند. حتي خواهر كوچك‌ترم مي‌گويد من هميشه آرزو داشتم بابا يك بار با ماشين بيايد مدرسه دنبالم! من هم اين آرزو را داشتم. بخصوص وقتي پدر آدم، شيك‌پوش باشد و مرتب و هميشه اهل بگو و بخند. خب برايمان عزت بود داشتن چنين پدري. اما پدر مي‌گفت من دارم يك كار خيلي مهم براي انجام مي‌دهم تا زماني كه ايشان آمد، با سلاحهاي ما كار كند. اينها را مي‌گفت و با شوخي و خنده ما را راضي مي‌كرد.... اين قدر قشنگ مي‌گفت؛ با شور و نشاط و انرژي. مي‌گفت : ما يك روز اسرائيل را نابود مي‌كنيم. با همين سلاحهايي كه خودمان مي‌سازيم، اسرائيل را به خواري مي‌كشيم. الان اين طوري فكر نكنيد كه من نيستم و شما تنها هستيد، همه اين كارها براي امام زمان است. شما هم در اجر اين كارها سهيم هستيد. خيلي خوش‌بيان بود. علاوه بر اينها هر زمان پدر منزل بود هميشه ما يا در كوه و دشت بوديم يا مي‌رفتيم خريد. همه جا گروهي مي‌رفتيم و هيچ فرقي بين من كه ازدواج كرده‌ام با بقيه نبود. | | روایت دختر بزرگ شهید 🖥منبع گزارش: ایسنا 📲 @mahdihoseini_ir
عشق به مهدی (عج)، عشق به خداست... کلام | ، ۳۱۳ روز از شهادتت گذشت💔 📲 @mahdihoseini_ir
لولا التَّجارِبُ عَمِيَتِ المَذاهبُ، و في التَّجارِبِ عِلمٌ مُسْتَأنَفٌ اگر تجربه ها نبود، راهها پوشيده مى ماند. و در تجربه هاست كه دانش جديد به دست مى آيد. (ع) |ميزان الحكمه، ج۲، ص ۱۸۶ 🖥 @mahdihoseini_ir
حاج قاسم که به حاجی بزرگ پیش نیروهایشان معروف بودند، به دفتر آقامهدی در حماء زیاد می‌آمد. من اصرار داشتم که آقامهدی با حاجی عکس بگیرد. مدام می‌گفتم: همه‌ی دوستانت با حاجی عکس می‌گیرند تو چرا عکس نمی‌گیری. من دوست دارم شما با حاجی عکس داشته باشی. آقامهدی می‌گفت: سردار آن‌قدر سرش شلوغِ که من خجالت می‌کشم حتی برای یک دقیقه چنین درخواستی داشته باشم. آن‌قدر اصرار کردم تا اینکه یک روز به حاجی گفته بود: حاج‌آقا خانمم خیلی دوست دارد من با شما عکس بگیرم. حاجی جواب داده بود: هرکسی تابه‌حال با من عکس گرفته، شهید شده است. آقامهدی گفته بود حداقل همسر من خیالش راحت می‌شود که من با شما عکس دارم. |قاب آسمانی حاج مَهدی با 🌱راه حسینی ادامه دارد ... 🆔 eitaa.com/mahdihoseini_ir 🆔 twitter.com/mahdihoseini_ir 🆔 instagram.com/mahdihoseini_ir
🔹محمودرضا هرچه داشت از فرهنگ ایثار و شهادت بود. میراث فرهنگی دفاع مقدس را دوست داشت، مجموعه کتاب‌هایش را خوانده بود. «همپای صاعقه» را واو به واو خوانده بود. تقریباً همه‌ کتابخانه‌اش به جز چند کتاب، کتاب‌های دفاع مقدسی بود. 🔸«خاک‌های نرم کوشک» را با علاقه بسیاری خواند، سری «به مجنون گفتم زنده بمان»، ‌«ویرانی دروازه شرقی»، «ضربت متقابل»، «سلام بر ابراهیم» و این کتاب‌هایی که در دسترس همه است. تقریباً تا آخرین کتاب‌هایی را که در حوزه دفاع مقدس منتشر شده داشت و گرفته بود. 🔹«کوچه نقاش‌ها» را به من توصیه کرده بود که بخوانم. خواندن این کتاب را چند بار به من توصیه کرد. خیلی او را به وجد آورده بود. به لحاظ روحی ارتباط تنگاتنگی با شهدا داشت. علاقه خاصی به بهشت زهرا (س) و مزار شهدا داشت. 📖فرهنگ و خوانی در شهدا | روایت برادر 📔 | @mahdihoseini_ir
ای ابوذر! در تمام کارها نیت صالح داشته باش؛ حتی در خواب و خوراک. | بحار، ج ۷۴ 🖥 @mahdihoseini_ir
شهادت فرصتی است برای رسوایی دل‌های عاشق و آگاهی مردم از خوبی‌های خوبانی که گمنام بوده‌اند و محلّ اثبات صداقت و شجاعت مدافعان حق است. | |حاج مَهدی 🌱راه حسینی ادامه دارد ... 🆔 eitaa.com/mahdihoseini_ir 🆔 twitter.com/mahdihoseini_ir 🆔 instagram.com/mahdihoseini_ir
قدیری ابیانه درباره (مهدی) می‌گوید : «ادواردو نمی‌توانست در قبال توهین به مقدسات سکوت کند،‌ وی همچنین در برابر جنایات اسراییل در فلسطین طاقت نمی‎آورد و به نخست‎وزیر و رییس ‎جمهوری و حتی سران کشور‎های دیگر زنگ می‎زد و خواستار جلوگیری از این اقدامات می‎شد که من به او گفتم داری با این کار‎ها شهادتت رو جلو می‎اندازی. صهیونیست‎ها دست از سر تو بر نخواهند داشت، از این کار‎ها پرهیز کن.» 🚨او مسلمان بی تفاوتی نبود. همیشه دغدغه مسائل جهان اسلام را داشت تا جایی که می‌خواست بخاطر ارتباطاتش در مدیریت باشگاه یوونتوس و با توجه به علاقه پسر قذافی به این باشگاه، سرنوشت امام موسی صدر را پیگیری کند. کلام شهید : شیعه تک است چیزی دارد که سایر ادیان ندارند و آن وابستگی به ولایت اهل بیت علیهم السلام است. مراقب باشید که مشهد را تنها با نام علیه السلام بشناسند. 🖥 منبع : تسنیم، ایثار ________ پ.ن : پیشنهاد میکنم در مورد این شهید معزز حتما هایی که از ایشان هست مطالعه بفرمایید. شاهزاده میلیاردر ایتالیایی که میتواند شما را متحول و شگفت زده کند. 📲 @mahdihoseini_ir
شهید عبدالحسین برونسی - استاد حسن رحیم پورازغدی..mp3
1.31M
🎙وصف در کلام استاد حسن رحیم پور ازغدی | دعای شهید برای رهبرمعظم انقلاب 📲 @mahdihoseini_ir
اَلمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ وَ المُنافِقٌ قَطِبٌ غَضِبٌ. مومن شوخ و بامزه است و منافق اخمو و ترشرو است. |تحف العقول، ص۴۹ 📲 @mahdihoseini_ir
❤️برای دلتان درب بسازید... چقدر خوب است که انسان طالب موعظه باشد یا کسی آدم را موعظه کند. وقتی خدمت عالم بزرگ و نورانی می رسید، تقاضای موعظه کنید. نجاری خدمت آیت الله اراکی رسید و تقاضای موعظه کرد. آقا فرمودند: چه کاره ای؟ گفت: نجارم. فرمودند: برای دلت درب ساخته ای؟ اگر برای دلت درب نساختی، یک درب برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند. ما پیرمردها دیگر دلی برایمان نمانده، خوش به حال شما جوان ها! شما الان می توانید برای دلتان درب بسازید، درب آهنی ای بسازید که کسی نتواند وارد دل شما شود. کسانی که سن شان بالا رفته، دیگر زمین دلشان خراب است، البته نه کسانی که خوب هستند و هدایت شدند، آنهایی که هدایت نشدند و شیطان پیشانی آنها را بوسیده است. چون در روایت است آنهایی که چهل سال عمر کرده اند ولی با خدا ارتباطی برقرار نکرده اند، شیطان پیشانی شان را می بوسد و می گوید: "تو دیگر هدایت نمی شوی" تا چهل سال امید است که انسان آدم شود، اگر چهل سال بگذرد هرچه به او بگویند مثل این است که به دیوار گفته اند و اثری ندارد. تا جوان هستید، نگذارید دلتان خراب شود. در محضر خوبان| مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی (رحمة الله علیه) 📲 @mahdihoseini_ir
بالاخره آنچه منتظرش بودیم فرارسید. شرایط فراهم شد با منصوره خانم و بچه‌ها به سوریه برویم. از این‌که می‌توانستم پس از آخرین دیدار سختم، بار دیگر مهدی را ببینم؛ دل توی دلم نبود. نغمه بی‌قرار بود و دائم می‌گفت : «بابا رو کی می‌بینم؟» قبل از رسیدن، به منصوره گفتم : «دوست دارم وقتی می‌رسیم، احساست را بگویی!» او به محض گذاشتن پاهایش روی زمین گفت : «بوی غربت عجیبی می‌آید!» درست همان حس و حال من بود زمانی‌که وارد دمشق شدم. اما حالا این حال و هوای غربت، با دیدن مهدی تشدید شده بود. ❤️مثل همیشه لباس‌هایش مرتب بود. چشمان رنگی مهدی در هاله‌ای از رنگ سبز دیده می‌شد. همیشه گفته بودم : «هر لباسی می‌پوشی، چشمانت همان رنگی می‌شوند.» | عاشقانه همسر شهید 🌱راه حسینی ادامه دارد ... 🆔 eitaa.com/mahdihoseini_ir 🆔 twitter.com/mahdihoseini_ir 🆔 instagram.com/mahdihoseini_ir