❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#مهر_بـــرادرے
✍دوره آموزشی با محمد حسین یکجا بودیم. قشنگترین خاطرهای که از او دارم هم در این دوره اتفاق افتاد.در یکی از تمریناتی که برای آمادگی بچهها تدارک دیده بودند؛ مربی آموزش من را تنبیه کرد که باید محوطهای پر از سنگ و خاک را غلت بزنم. من هم اطاعت امر کردم. در حین غلت زدن، تنم به پای یک پاسدار برخورد کرد. وقتی که گرد و خاک فرو نشست و توانستم درست ببینم؛ متوجه شدم سید محمد حسین است، بلند شد پرسیدم: مگه تو را هم تنبیه کردند؟ گفت: «نه! من طاقت ندارم برادرم را تنبیه کنند و من تماشاچی باشم».
#جــــاے_عکس
✍منو محمدحسین سال 90وارد یگان صابرین شدیم بعد یروز که تو یگانمون داشتیم میرفتیم یکی از تابلوهایی ک عکس شهدای قله جاسوسان روش بوده یه جای خالی داشته که سید گفت اونجا جای عکس منه،من گفتم نه جای عکس منه بعد چهارسال که سید شهید میشه بعد که داشتم میرفتم سرکار دیدم روی همون تابلو و توی همون جای خالی عکس سیدمحمد حسین را زدن
راوے : #بــــرادر_شهید🌷
#شهید_سیدمحمدحسین_میردوستی
@mahdii_hoseini