26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فقط اون لحظه که فهمیدن این اخبار برا ایرانه😊😄
https://eitaa.com/mahdirezavash
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خودباوری ما چیزیه که دشمن به شدت به دنبال نابود کردنشه😐
#ایران_زیبا
https://eitaa.com/mahdirezavash
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینم از خواستگار سمج نجم الدین شریعتی مجری برنامه سمت خدا 😁😂
https://eitaa.com/mahdirezavash
2.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حواستون باشه روزه تون اینجوری باطل نشه🤦🏻♂️😅
https://eitaa.com/mahdirezavash
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هر کی از ایران مهاجرت کنه اگر بتونه بر می گرده😉
https://eitaa.com/mahdirezavash
2.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یه سر بریم کانادا؟!
وضعیت مترو کانادا😳😃
https://eitaa.com/mahdirezavash
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اینجا دبی، بهشت خودتحقیرای ایران و شغل فصلی بعضی ها😉
https://eitaa.com/mahdirezavash
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موتورسواری لاکچری😳
موتور سواری کالچری😉
https://eitaa.com/mahdirezavash
16.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر حکومت پهلوی ادامه داشت چه می شد😅😂
#کلیپ_طنز
https://eitaa.com/mahdirezavash
566.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قشنگ معلوم بود کیو میخواست کتک بزنه 😅
https://eitaa.com/mahdirezavash
12.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸فیلم کوتاه “فرشتهی مرگ”
یکی هست که منتظره برگردی.
#کلاهتو_سفت_بچسب
https://eitaa.com/mahdirezavash
🗓 به مناسبت روزهای پایانی اسفند ماه
🔰 آخرین جمعه سال!
🪐 … آخرین جمعه سال نیز از راه رسید. آخرین جمعه سال که گذشت، یعنی کم کم باید باور کنیم که امسال هم تمام شد اما هنوز چشمان ما، لایق دیدار امام و مولایمان نشدند.
🔹 اما امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد آمد؛ با لشکری از شهدا هم خواهد آمد. بهترین یاران امام زمان همین شهدای عزیز بودند. هرچه ما از یاری امام زمان صحبت کردیم، شهدا عمل کردند.
🔹 امام زمان خواهد آمد، با لشکری از شهدا، که حقیقتا عاشق امام زمان خود بودند. شهدایی که برخی از آنها، مولای خود را نیز از نزدیک دیده بودند و چشمشان منور به جمال مهدی فاطمه شده بود.
📖 داستانک:
🔹 جوانی ناشنوا به نام «عبدالمطلب اکبری» در روستایی موسوم به «شهید آباد» زندگی می کرد. او در زمان جنگ مکانیک بود. پسر عمویی داشت به نام غلامرضا اکبری. زمانی که غلامرضا شهید شد، عبدالمطلب با تعدادی از همرزمان شهید به زیارت گلزار شهدا رفت و سر قبرپسرعمویش نشست.
🔹 بعد با زبان کرولالی خودش سعی کرد چیزی را حالی رفقایش کند. اما چون فهمیدن اشاره ها سخت بود و دید که آنها نمی فهمند، بغل دست قبرِ غلامرضا، روی خاک با انگشتش یک چارچوب قبر کشید و رویش نوشت: شهید عبدالمطلب اکبری!
🔹 بعد به ما نگاه کرد و با همان زبان گنگش گفت: نگاه کنید! رفقا خندیدند، گفتند آره بابا! نگهش داشتن واسه تو و… از این دست شوخی ها. واقعا کسی جدیاش نگرفت. عبدالمطلب که دید همه دارند می خندند، مثل همیشه ساکت شد و رفت توی لاک خودش. سرش را انداخت پائین. نگاهی به نوشته های خاکیاش انداخت و با دست پاکشان کرد.
💬 می گویند، عبدالمطلب، فردای همان روز رفت به جبهه. حدود ده روز بعد هم جنازهاش برگشت. رفقا، هیچ کدام در حال و هوایی نبودند که ده روز قبل را به خاطر بیاورند، اما بعد از پایان مراسم خاکسپاری، یواش یواش یادشان آمد. عبدالمطلب را درست همان جایی دفن کرده بودند که ده روز پیش با انگشت نشان داده بود.
📝 این شهید در بخشی از وصیت نامه خود مینویسد:
🔸 یک عمر هرچی گفتم به من میخندیدند، یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم فکر کردند من آدم نیستم و مسخرهام کردند، یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.
🔹 اما مَردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام حرف میزدم
✨ و آقا بهم گفت: «تو شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد. این را هم گفتم اما باور نکردید!»
💠 #منبرک
https://eitaa.com/mahdirezavash