❇️ کتابخانه علوم اسلامی تسنیم تقدیم می کند
🔘 به مناسبت سالگرد شهادت شهید سلیمانی
📖 کامل ترین فهرست کتب درباره ایشان
🔻 درباره شهید سلیمانی
۱. متن وصیتنامه 👈 دانلود
۲. وصیتنامه تصویری 👈 دانلود
۳. شرح دلبری (شرح وصیتنامه) 👈 دانلود
۴. رفیق خوشبخت ما 👈 دانلود
۵. من قاسم سلیمانی هستم 👈 دانلود
۶. ژنرال 👈 دانلود
۷. ۱:۲۰ بامداد 👈 دانلود
۸. سرباز قاسم سلیمانی 👈 دانلود
۹. قهرمان من (ویژه کودک) 👈 دانلود
۱۰. حاج قاسم قهرمان (ویژه کودکان) 👈 دانلود
۱۱. مکتب آسمانی 👈 دانلود
۱۲. تنها میان داعش 👈 دانلود
۱۳. درسنامه جانفدا 👈 دانلود
۱۴. مکتب سرنوشت ساز 👈 دانلود
۱۵. خاطرات حاج قاسم 👈 دانلود
۱۶. چهار روایت از شهید سلیمانی 👈 دانلود
۱۷. زیست شناخت سردار دلها 👈 دانلود
۱۸. شاخص های مکتب سلیمانی 👈 دانلود
۱۹. سفیران مکتب حاج قاسم 👈 دانلود
۲۰. ناگفته های جنگ ۳۳ روزه 👈 دانلود
۲۱. شاخصه های تراز در مکتب حاج قاسم 👈 دانلود
🔻 درباره پدیده شوم داعش
۲۲. داعش،خاور میانه در آتش 👈 دانلود
۲۳. تراژدی داعش 👈 دانلود
۲۴. جنایات داعش 👈 دانلود
۲۵. خاطرات دردناک 👈 دانلود
📲 این لیست با زحمت تهیه شده است، ثواب انتشار آن و رساندن به دست اهل علم و قلم با شما 🙏
ا•┈┈••••✾•▪️▪️▪️•✾•••┈┈•ا
📚 تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
🆔 @tasnim_pdf
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 چهارمین کنگره «استاد فکر» به مناسبت بزرگداشت علامه مصباح یزدی در روز علوم انسانی اسلامی برگزار میشود
🔸آیین بزرگداشت روز علوم انسانی اسلامی و چهارمین کنگره بین المللی استاد فکر، مرحوم آیت الله مصباح یزدی(ره) در تهران برگزار میشود.
🔸کنگره بین المللی استاد فکر، آیین بزرگداشت چهارمین سالگرد ارتحال مرحوم آیت الله محمدتقی مصباح یزدی(ره) و روز علوم انسانی اسلامی، با سخنرانی حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضاییه، شیخ حسین معتوق از علمای جهان اسلام، پیام تصویری شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب الله لبنان و حجتالاسلام سید مصطفی خامنهای و با حضور جمعی از اساتید، دانشجویان و محققان حوزه علوم انسانی و اسلامی همراه خواهد بود.
🔸این کنگره روز چهارشنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۳ در مرکز همایشهای بین المللی صداوسیما برگزار میشود.
🔸گفتنی است، هرسال به همت موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، این کنگره در سالروز ارتحال آیتالله مصباح یزدی برگزار میشود.
@Kayhan_online
هدایت شده از حوزه قم
▫️براساس ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) که می گوید «هر کس یا گروهی با دول خارجی متخاصم بهر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری نماید، در صورتیکه محاربه شناخته نشود به یک تا ده سال حبس محکوم می گردد.» تمامی اعضای #شورایعالیفضایمجازی که رای موافق به این مصوبه داده اندمرتکب این جرم شده اند و می بایست تحت تعقیب قرار گرفته و مجازات شوند.
● دکتر جواد جاویدنیا / معاون سابق دادستان کل کشور
ـــ ـ ـ ـــ ـ
۞ حوزهقمـ Hawzeh_Qom
موضوع ازدواج ام کلثوم با عمر از دو دیدگاه قابل بحث و بررسی است*:
الف. از منظر منابع اهل سنّت؛
ب. از منظر منابع شیعه.
منابع اهل سنت
در بین اهل سنت، مشهور است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام دختر خود امّ کلثوم را به ازدواج خلیفه دوم، عمر بن خطاّب، در آوردند. آنها این ازدواج را نشانگر دوستی و روابط حسنه میان علی علیه السلام و خلیفه دوم قلمداد می کنند.
در نقد و بررسی این موضوع به چند نکته اشاره می شود:
1. مسئله ازدواج امّ کلثوم در هیچ یک از دو کتاب معتبر نزد اهل سنت، یعنی صحیح بخاری و صحیح مسلم که در نزد اهل سنت معتبرترین کتابها بعد از قرآن شمرده می شوند ذکر نشده است.
هیچ یک از صحاح ششگانه اهل سنّت ازدواج امّ کلثوم را ذکر نکرده اند.
2. برخی از مسانید معتبر نزد اهل سنت، مانند: مُسند احمد بن حنبل نیز این رویداد را بیان ننموده اند.
3. برخی از منابع تاریخی و روایی اهل سنّت، مانند: «طبقات» ابن سعد و «المستدرک» حاکم نیشابوری، ازدواج ام کلثوم با خلیفه دوم را مطرح نموده اند. در این باره، دو نکته شایان ذکر است:
الف. براساس مبانی رجالی اهل سنّت، تمام راویان این روایت، متّهم به صفات «کذّاب»، «وضّاع»، و «ضعیف» و «مدلَّس» می باشند؛ لذا براساس منابع اهل سنت، موضوع ازدواج امّ کلثوم با عمر بن خطّاب به لحاظ سندی فاقد اعتبار و ارزش می باشد.
ب. صرف نظر از ضعف سندی، این روایت به لحاظ دلالت و معنی نیز دچار تعارض، چندگانگی و تشویش در نقل می باشد؛ به گونه ای که برخی از نقلها برخی دیگر را تکذیب می نمایند. به عنوان مثال، در برخی نقلها این گونه آمده است که وقتی عمر به خواستگاری امّ کلثوم آمد، علی علیه السلام مسئله کوچکی سنّ ام کلثوم را مطرح نمودند و در برخی نقلها آمده است که حضرت فرمودند: «من او را برای فرزندان برادرم جعفر بن ابی طالب نگه داشته ام.» در نقل دیگری بیان شده است که علی علیه السلام بدون درنگ ام کلثوم را نزد عمر فرستاد تا او را نگاه کند
ادامه دارد👇
دیدگاه شیعه
در مورد ازدواج امّ کلثوم با خلیفه دوم، در میان دانشمندان شیعه دیدگاه های متفاوتی مطرح است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
1. برخی از دانشمندان شیعه از جمله شیخ مفید، این تزویج را به شدّت انکار نموده و بر این باورند که چنین ازدواجی اساسا رخ نداده است.
2. دیدگاه دیگر این است که اُمّ کلثوم دختر واقعی علی علیه السلام نیست؛ بلکه ربیبه دختر خوانده علی علیه السلام بوده است. براساس این دیدگاه، امّ کلثوم دختر واقعی ابوبکر بوده، مادرش أسماء بنت عمیس است. پس از مرگ ابوبکر، اَسماء به همسری علی علیه السلام در آمد و امّ کلثوم همراه مادرش به خانه علی علیه السلام آمدند.
این دیدگاه متعلّق به آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله است. ایشان در این باره می فرمایند: «امّ کلثوم که با عمر ازدواج کرد، ربیبه علی علیه السلام و دختر اسماء بنت عمیس از ابوبکر بود. او کودک بود و با ازدواج اسماء با علی علیه السلام پس از مرگ ابوبکر به خانه علی علیه السلام آمد و بزرگ شد و با عمر ازدواج کرد. او را همه جا امّ کلثوم بنت علی علیه السلام می گفتند. او با پسرش زید بن عمر در زمان امام مجتبی علیه السلام فوت کردند. امام علیه السلام بر او و پسرش یک نماز میّت خواند و همین دلیل بر جواز نماز بر دو میّت در یک نماز شد.
امّ کلثوم دختر فاطمه علیهاالسلام در کربلا با خواهرش زینب علیهاالسلام بود و در شب یازدهم تا صبح مواظب اطفال امام حسین علیه السلام بود که خود دلیل دیگری بر نفی ازدواج او با عمر است؛ زیرا اگر زن عمر بود و فرزندی داشت، در جریان کربلا منعکس می شد، در اسارت کوفه و شام مطرح می گشت. اصولاً برای او حرمتی قائل می شدند.»
3. دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولی از روی تهدید و اکراه و اجبار. در منابع حدیثی شیعه روایاتی وجود دارد که نشانگر وقوع این ازدواج از روی تهدید و ارعاب می باشد. در ذیل به نمونه ای اشاره می شود:
محمد بن ابی عمیر از هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «هنگامی که عمر [از اُم کلثوم [نزد علی علیه السلام خواستگاری نمود، حضرت در پاسخ او فرمودند: او کم سنّ و سال است. عمر با عباس عموی علی علیه السلام ملاقات کرد و گفت: آیا در من عیبی هست؟»
عباس گفت: چه شده؟ عمر گفت: به خواستگاری دختر برادرزاده ات رفتم؛ [ولی او پاسخ منفی به من داد و [من را ردّ نمود. به خداوند سوگند! چاه زمزم را پُر می کنم و هیچ نشانه بزرگی و کرامت برای شما نیست، مگر آنکه آن را از بین خواهم برد و هر آینه دو شاهد برای او اقامه کرده، به اتّهام سرقت دست راست او را قطع خواهم نمود. پس عباس نزد علی علیه السلام آمد و او را [از تهدیدهای عمر] آگاه ساخت و از ایشان درخواست نمود تا امر [این ازدواج[ را به او واگذار نماید. علی علیه السلام نیز مسئله ازدواج ام کلثوم را به عموی خود عباس سپرد.»[1]
در مورد این روایت، چند نکته دارای اهمیت می باشد:
1. در وهله اوّل، علی علیه السلام به درخواست عمر پاسخ منفی دادند و فرمودند: امّ کلثوم هنوز به سنّ ازدواج نرسیده است. این پاسخ، خود بیانگر ناخرسندی علی علیه السلام از این پیوند بوده است.
2. عمر از تهدیدهای شدیدی مانند نابود ساختن نشانه های بزرگی و کرامت اهل بیت علیهم السلام و اتّهام سرقت بهره برده است. این تهدیدها از یک سو، جان علی علیه السلام و خاندان و شیعیان ایشان را به مخاطره انداخت و از سوی دیگر، کیان دین و جامعه اسلامی را مورد تهدید و بی ثباتی قرار می داد.
3. علی علیه السلام ، به منظور احترام گذاشتن به درخواست عموی خود، تصمیم گیری نهایی در مورد این ازدواج را بر عهده عباس گذاشتند.
با توجه به آنچه ذکر شد، چگونه این پیوند می تواند از روی رضایت و خشنودی علی علیه السلام صورت گرفته باشد؟ ازدواجی که آغازش با انکار و مخالفت علی علیه السلام بود و منجرّ به تهدیدهای شدید از سوی خلیفه دوم گردید، چگونه می تواند نشانگر دوستی و روابط حسنه میان علی علیه السلام و خلیفه دوم باشد؟
مخصوصا از این جهت که اصلِ این ازدواج و اصل وجود فردی از فرزندان علی علیه السلام به نام امّ کلثوم که با عمر ازدواج نمود، مورد نفی و انکار برخی از دانشمندان بزرگ شیعه است.
*برگرفته از مقاله مجله مبلغان :: بهمن 1386، شماره 100 مصطفی عزیزی علویجه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از روح مطهر او
از اعماق دل تشکر میکنیم♥️✨
#شهید_سلیمانی
@mazhabigif | عُشّاقُ الْحُسَيْن🌙
🔹 پاسخی به یک شبهه تکراری درباره شیوه مبارزه آیتالله مصباح یزدی
♻️ در صبحانه منزل شهید قدوسی چه حرفهایی بین هاشمی و آیتالله مصباح رد و بدل شد؟
🔸قسمت اول
🔰 حمید رسایی: مصباح یزدی مخالف مبارزه با رژیم پهلوی بود و آن را حرام میدانست. این ادعای دروغ به روایت هاشمی رفسنجانی تاکنون بارها در مقاطع مختلف مورد استناد رسانههای همسو با وی قرار گرفته و البته بارها پاسخ داده شده است. در روزهای اخیر و پس از ارتحال عالم مجاهد و انقلابی آیت الله مصباح یزدی، مجددا یکی از معاندین انقلاب اسلامی در صفحات مجازی خود به این داستان دروغ استناد کرده است.
🔸 هاشمی رفسنجانی داستان را اینگونه روایت کرده است:
🔹 دو نفری – به اتفاق حضرت آیت الله خامنه ای- صبحانه رفتیم منزل آقای قدوسی. این آقا (آیتالله مصباح یزدی) هم آنجا بود. نشستیم تا ظهر با او بحث کردیم تا قانعش کنیم. برای ادامه مبارزه. آخرش هم گفت من این مبارزه را حرام می دانم، به جامعه مدرسین هم گفته ام، مبارزه با شاه حرام است!
حضرت آیت الله خامنه ای از او پرسیدند: دلیلت چیه؟ آن آقا در جواب گفته بود: مبارزهای که مجاهدین و چپیها در آن باشند، حرام است!
🔸 اما اصل ماجرای صبحانه از زبان آیت الله مصباح یزدی:
🔹 آقای هاشمی عنان سخن را به دست گرفتند و از اینجا شروع کردند که: ما سالها با هم همکارهای فرهنگی و سیاسی داشتیم، اما مدتی است که تو کنار کشیدی و با ما نیستی. امروز ما یک جبهه ضد امپریالیسم تشکیل دادیم و همه کسانی که با امپریالیسم و استعمار مخالفند باید برای پیروزی در این جبهه مشارکت کنند.
🔹 ایشان گفتند: مسأله شریعتی و شهید جاوید و... را باید کنار گذاشت. حتی ما با مارکسیستها باید اتحاد داشته باشیم! ما باید با تمام گروههایی که ضد امپریالیسم هستند از مارکسیستها، مجاهدین، طرفداران شریعتی تا طرفداران صالحی نجفآبادی و دیگران اتحاد داشته باشیم و مخالفت را کنار بگذاریم و فقط با امپریالیسم مبارزه کنیم!
🔹 گفتند: بیا و با مجاهدین همکاری کن! گفتم: من آنها را نمیشناسم. چیزهایی درباره آنها شنیدهام، اما تا آنها را نشناسم همکاری نمیکنم. گفتند: ما میشناسیم.
🔹 گفتم: من کار شما را تخطئه نمیکنم. شما پیش خدا حجت دارید و کارتان را بکنید، اما من تا آنها را نشناسم، تأیید نمیکنم. گفتند: نماز شبشان ترک نمیشود، ماهیانه دوازده هزار تومان حقوق میگیرند و از این مقدار فقط پانصد تومانش را مصرف و بقیهاش را صرف مبارزه میکنند، چنینند و چنانند.
🔹گفتم: همه اینها را که فرمودید درست است، اما برای شما حجت است و برای من حجت نیست. من تا کسی را نشناسم که برای اسلام کار میکند، با او همکاری نمیکنم. از اول تا آخر این گفتوگو مقام معظم رهبری هم نشسته بودند و هیچ نمیگفتند و فقط صحبتهای آقای هاشمی بود و جوابهای بنده.
با مطالعه دو قرائت از این صبحانه همانطور که ملاحظه میکنید و البته آنچه شهادت اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهد، آیتالله مصباح ...
🔺قسمت دوم یادداشت را اینجا بخوانید🔻
eitaa.com/rasaee/4347
🔹 پاسخی به یک شبهه تکراری درباره شیوه مبارزه آیتالله مصباح یزدی
♻️ در صبحانه منزل شهید قدوسی چه حرفهایی بین هاشمی و آیتالله مصباح رد و بدل شد؟
🔸قسمت دوم
🔰 حمید رسایی: با مطالعه دو قرائت از این صبحانه همانطور که ملاحظه میکنید و البته آنچه شهادت اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهد، آیتالله مصباح هیچگاه مبارزه با شاه را حرام ندانستند، جرم ایشان تنها این بود که مثل هاشمی رفسنجانی فریب بازیهای سازمان مجاهدین خلق را نخورد و حاضر به همکاری با منافقین و مارکسیستها نشده بود. اما این فقط مصباح یزدی نبود که به منافقین اعتماد نداشت، بلکه امام خمینی (ره) هم به آنها بدبین بود.
البته جالب است که همین رسانهها و سایتهای خبری و امثال تاجزاده، از پوشش اعتراف به اشتباه تاریخی توسط هاشمی رفسنجانی چشم پوشیدهاند؛ اعترافی خواندنی که نباید از نظر دور بماند. هاشمی در گفتگو با خبرگزاری ایسنا میگوید:
🔹"ما در مورد تاييد مجاهدين خلق فكر ميكرديم گروه مسلماني هستند كه دارند كار بزرگي انجام ميدهند؛ اما ايشان نپذيرفتند. در سال ۵۳ كه به نجف رفتم، خدمت امام (ره) رسيدم و اين بعد از انحراف آنها بود. به امام (ره) گفتم كه اعتراف میكنم ما اشتباه ميكرديم و شما درست فكر میكرديد. كار آنها را تبليغ مسلحانه ميدانستيم. فكر میكرديم فقط عده معدودی از اعلاميهای كه پخش میكنيم مطلع میشوند، اما موقعي كه انفجاری رخ میداد، همه دنيا با خبر میشدند و جامعه در جريان كار قرار میگرفت و ذهن مردم هم درگير اين موضوع میشد. به هر حال آن را تبليغ خوبی میدانستيم كه بگوييم مخالفين در ايران فعالند." (مصاحبه با ایسنا ۱۱ بهمن ۸۳)
🔹 آقای سیدمحمود دعایی نیز در کتاب خاطراتش آورده که "تعبیر آقای هاشمی این بود که همه لغزیدیم، غیر از شما. خداوند مقدر کرده بود که وجود نازنین شما مصون بماند و به عنوان یک حجت، حجت بالغه، پاک بمانید وآلوده به انحراف گروهی که ما را فریب داده، نشوید." (خاطرات سید محمود دعایی، ص ۱۲۶-۱۲۸)
البته این رفتار، جزو رویههای آقای هاشمی در دوران مبارزات و حتی پس از انقلاب بوده است که علی رغم اطلاع از نظرات صریح حضرت امام(ره) و نظرات امام خامنهای، طبق اجتهاد شخصی خودش عمل میکرده است. شاید مرور ماجرای مک فارلین، منتظری، قطعنامه و چندین ماجرای ریز و درشت دیگر پس از امام در تاریخ انقلاب بویژه فتنه و کودتای سال ۸۸، این روحیه آقای هاشمی را بهتر برای مردم روشن کند.
روایت واقعی و مستندات تاریخی نشان میدهد که مرحوم آیت الله مصباح یزدی از همان ابتدا به دلیل برخورداری از منطق دینی، برای مبارزه سراغ منحرفین نرفت و تا پایان عمر هم از مسیر حق خارج نشد، اما هاشمی رفسنجانی به دلیل عدم برخورداری از منطق دینی و صرفا کسب قدرت، همانطور که در ابتدای مبارزه، فریب خورد و به تایید آنها پرداخت، در سالهای پایانی عمر هم گرفتار جریان نفاق شد و در حالی از دنیا رفت که منافقین جدید، دورش حلقه زده بودند و از یکدیگر حمایت کردند و رو در روی انقلاب، آرمانهای امام خمینی (ره) و ولی امر مسلمین قرار گرفتند.
باید دید چهرههای معاندی مثل تاجزاده و رسانههایی که در این چند روز روایت تحریف شده هاشمی رفسنجانی مبنی بر حرام دانستن مبارزه با شاه توسط آیت الله مصباح یزدی را منتشر کرده اند و ادعای آزادی بیان و افزایش اطلاعات مردم را هم دارند، آیا حاضرند این مصاحبه و اظهار پشیمانی هاشمی رفسنجانی را منتشر کنند؟ هر چند سابقه عملکرد آنها نشان داده که دروغ میگویند.
🔺قسمت اول یادداشت را اینجا بخوانید🔻
eitaa.com/rasaee/4346
هدایت شده از محمدحسین طاهری آکردی
بزرگداشت جناب آقای مصباح یکی از واجبات کارهای حوزه و روحانیّت و ماها و همه است.
🔹 امام خامنهای در سالگرد رحلت آیت الله مصباح (ره) در دیدار با خانواده ایشان، بزرگداشت ایشان را از «واجبات حوزه و روحانیت» دانستند. عبارتی که کمتر در مورد بزرگان به کار بردند. علت این بیان ایشان ویژگیهای کم نظیر یا منحصر به فرد آیت الله مصباح (ره) بود:
۱. جامعیت بی نظیر
مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) یک خصوصیّات منحصربهفردی داشتند که من در مجموعهی فضلای برجستهی قم که از قدیم میشناختیم، و حالا هم بحمدالله برکات بعضیشان ادامه دارد، نگاه میکنم، جامع این خصوصیّات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمیکنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزهی تمامنشدنی و بینظیر، خلقیّات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجّه معنوی و مانند اینها؛ مجموع اینها را واقعاً انسان نمیتواند پیدا کند. اینها در آقای مصباح جمع بود.(بیانات رهبری ۱۴۰۱/۱۰/۵)
۲. بصیر به معنای واقعی کلمه
این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. خداوند متعال انشاء ا... وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند. »
(https://www.javanonline.ir/001sgK)
۳. مصداق «مَن یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُؤیَتُه»
آدم میفهمید ایشان یک مرد متدیّن، اهل دین و اهل تقوا بودند. از جملهی آن کسانی بود که «مَن یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُؤیَتُه»(۷) بود؛ رؤیت ایشان هم آدم را کمک میکرد، پیش میبُرد، به یاد خدا میانداخت. (بیانات رهبری ۱۴۰۱/۱۰/۵)
۴. جایگزین علامه طباطبایی و شهید مطهری
«بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را می شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحبنظر در مسائل اساسی اسلام ارادت قلبی دارم اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر، خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر می کند.» (روزنامه ی جوان، 14 شهریور 78، صص1-2)
۵. حضور انقلابی در میدان
در حضور انقلابی در همهی میدانهائی که احساس نیاز به حضور ایشان میشد، حقاً و انصافاً کمنظیر است.(بیانات رهبری ۱۳۹۹/۱۰/۱۷)
۶. مورد هجمه دشمن بخاطر منطق قوی
وقتى یک نفر مثل جناب آقاى مصباح مورد هجوم تبلیغاتى قرار مىگیرد، مىبینید که همین «و هم ینهون عنه و ینأون عنه». حرف رسا و نافذ، منطق قوى و مستحکم، هر جایى که باشد، دشمن آنجا را زود تشخیص مىدهد؛ چون حسابگر است. دشمن آنجا را مىشناسد و به مقابلهاش مىآید. با مرحوم شهید مطهرى نیز همینگونه برخورد کردند. (بیانات رهبری ۱۳۷۹/۶/۱۰)
📝️⌕ ــــ ـ ـــ ـ ــــ ـ ــــ ـ
️ حجتالاسلام طاهری آکردی️
@Taheri_Akerdi
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 یا خوابند، یا مستاند یا دیوانهاند! (۱)
👤 #حسین_شریعتمداری
🔻۱- کسانی که این روزها به جای تلاش برای حل برخی از مشکلات پیش روی، نسخه مذاکره با آمریکا را میپیچند، یا «سادهلوحند» و از هوشمندی چندانی برخوردار نیستند، یا «ناکارآمدند» و ناتوانی خود در حل مشکلات را زیر پوشش مذاکره با آمریکا پنهان میکنند، یا خدای نخواسته به فریب یا به طمع «سر و سری با دشمن دارند» و یا به قول آقای روحانی -که البته با بینش و منش خود ایشان همخوانی چندانی نداشت!- «دیوانهاند». اگرچه سادهلوحی خوشبینانهترین احتمال درباره آنهاست ولی هر یک از چند احتمال یاد شده درباره پیشنهاددهندگان مذاکره با آمریکا، صحت داشته باشد، در این نکته تردیدی نیست که صلاحیت حضور در مسئولیتهای نظام را ندارند!
🔻۲- نکته درخور توجه این که طی تقریباً دو دهه گذشته، زمزمه مذاکره با آمریکا از سوی برخی جریانات داخلی و همسو با رسانههای بیگانه مطرح شده است و در همان حال تلاش شده است تا انبوهی از اظهارات و نوشتههای یأسآفرین و ناامیدکننده، بزرگنمایی درباره مشکلات و نمایش ناتوانی از مقابله با آن و... به افکار عمومی تزریق شود! پیش از این در یکی از یادداشتهای کیهان به ترفند روانی «غرق مصنوعی» اشاره کرده و آورده بودیم «غرق مصنوعی - Artificial Drowning» یکی از ترفندهای پیچیده در عملیات روانی است. دشمنان از این ترفند، برای تزریق ناامیدی و بنبست به جامعه هدف و در نهایت، القای خواسته خود به عنوان راه خروج از آن بنبست مصنوعی استفاده میکنند. باور ما بر این است - و برای آن مستندات فراوانی هست- که این روزها، دشمنان بیرونی با بهرهگیری از پادوهای خود و یا کجفهمان و سادهلوحان داخلی، درپی بهرهگیری از این ترفند علیه ایران اسلامی هستند».
🔻۳- ژنرال فرانسیسکو فرانکو، دیکتاتور خونریز اسپانیا که ۳۶ سال (۱۹۳۹ تا ۱۹۷۵) حاکم مطلقالعنان این کشور بود، هنگامی که قصد حمله به مادرید و برچیدن بساط جمهوری را داشت، در نامهای خطاب به جمهوریخواهانی که شهر مادرید را در اختیار داشتند، نوشت:
🔸«من با چهار ستون سرباز و تجهیزات از شرق و غرب و شمال و جنوب به سوی شهر در حرکتم، اما شما فقط روی این چهار ستون حساب نکنید بلکه ستون دیگری هم داریم که در داخل شهر و حتی در میان جمع شما هستند که برای ما فعالیت میکنند! آنها «ستون پنجم» ما هستند»! وقتی سپاه فرانکو به مادرید رسید، مردم آماده تسلیم بودند چرا که ستون پنجم از مدتها قبل، مأموریت خود را که تزریق ناامیدی و یاس نسبت به آینده بود به اجرا درآورده و عرصه زندگی را بر مردم تنگ و تلخ کرده بودند و درحالی که خود عامل آن پلشتیها و ناهنجاریها بودند، همه مشکلات را به نظام موجود نسبت داده و تنها راه نجات را در پذیرش حاکمیت ژنرال فرانکو آدرس میدادند! و اینگونه بود که زمینه ورود بیدردسر ژنرال فرانکو و دیکتاتوری خونریز وی را برای ۳۶ سال متوالی -تا هنگام مرگ او- فراهم آوردند. گفتنی است واژه «ستون پنجم» از همان هنگام به فرهنگ سیاسی وارد شده است.
🔻۴- این روزها طیفی از مدعیان اصلاحات که مسئولیتهای دولتی دارند، در اقدامی هماهنگ با مقامات آمریکایی (که انشاءالله تصادفی باشد) و بهگونهای کمسابقه از یکسو به تزریق یأس و ناامیدی در افکار عمومی روی آوردهاند و در همان حال از مذاکره با آمریکا به عنوان تنها راه خروج از مشکلات تاکید میورزند. بخوانید:
🔸« باید بفهمیم که راهی جز مذاکره وجود ندارد. ما باید بهدنبال حل مشکلات خودمان با دنیا و آمریکا از طریق مذاکره باشیم»! و یا «باید با آقای ترامپ مذاکره کنیم؛ نمیشود که مسائل کشور را معلق نگه داشت»! و «برای حل مشکلات، چارهای جز مذاکره با آمریکا نداریم»! یا «منافع ما در مذاکره مستقیم با آمریکاست»! و...
🔻۵- دیروز «ریچارد نفیو» که به معمار تحریمها علیه ایران شهرت دارد طی یادداشتی در نشریه آمریکایی «فارن افرز» از کارآمدی تحریمها علیه ایران ابراز ناامیدی کرده است و درباره حمله احتمالی به ایران نیز مینویسد «پیامدهای حمله نظامی به ایران بسیار سنگین است و در آن، احتمال شکست و تضعیف اعتبار آمریکا وجود دارد». ریچارد نفیو تاکید میکند که «مذاکره، تنها راه برای مقابله و مهار ایران است» (مهار ایران و نه حل مشکلات! آنگونه که مدعیان اصلاحات بیان میکنند).
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 یا خوابند، یا مستاند یا دیوانهاند! (۲)
👤 #حسین_شریعتمداری
🔻۶- رهبر معظم انقلاب طی سخنانی ابتدا از کسانی که به قول ایشان «ادّعای فهم سیاسی هم میکنند» و «مدّعی سیاستورزی و سیاستدانی و اطّلاع از اوضاع جهان» نیز هستند ولی راهحل مشکلات را در مذاکره با آمریکا میدانند! گلایه میکنند و سپس در بیانی حکیمانه و مستدل (که دهها نمونه مشابه دیگر نیز دارد) خطاب به آنها میفرمایند:
🔸«خب با آمریکا چه جوری مشکل حل میشود؟ این سؤال واقعی است، جدّی است. نمیخواهیم با هم دعوا کنیم، سؤال میکنیم: مشکل با آمریکا چه جوری حل میشود؟ با نشستن و مذاکره کردن و از آمریکا تعهّد گرفتن مشکل حل میشود؟ [اینکه] بنشینیم با آمریکا مذاکره کنیم، تعهّد بگیریم که شما باید فلان کارها را بکنید، فلان کارها را نکنید، مشکل حل میشود؟ در قضیّه بیانیّه الجزایر، سر قضیّه آزادی گروگانها در سال ۶۰، شما نشستید با آمریکا صحبت کردید. بنده آن وقت نماینده مجلس بودم -البتّه در مجلس نبودم، در جبهه بودم، اهواز بودم- همان وقت اینجا در تهران همین حضرات نشستند به واسطه الجزایر و بدون رودررویی با آمریکاییها صحبت کردند -البتّه مصوّبه مجلس بود، کار غیرقانونیای نبود- قرارداد گذاشتند، تعهّدهای متعدّدی گرفتند که ثروتهای ما را آزاد کنید، تحریمهای ما را بردارید، در امور داخلی کشور ما دخالت نکنید، و ما هم از این طرف گروگانها را آزاد میکنیم. گروگانها را آزاد کردیم، آیا آمریکا به آن تعهّدات عمل کرد؟ آیا آمریکا تحریم را برداشت؟ آیا آمریکا ثروتهای مسدودشده ما را به ما پس داد؟ نه، آمریکا به تعهّد عمل نمیکند؛ خیلی خب، این هم مذاکره و نشستن با آمریکا. یا در برجام؛ گفتند که [اگر] شما فعّالیّت صنعتی هستهای را کم کنید -حالا جرأت نکردند بگویند تعطیلِ تعطیل- به این مقدار فروکاهی کنید، ما این کارها را انجام میدهیم؛ تحریمها را برمیداریم، این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم؛ کردند این کارها را؟ نکردند دیگر. مذاکره مشکل ما را با آمریکا حل نمیکند».
🔻۷- و در ادامه همان سخنان (۵ / ۹ / ۱۴۰۱ در دیدار با بسیجیان) میفرمایند:
🔸« بله، مشکل ما را با آمریکا یک چیز حل میکند؛ چه چیزی؟ به آمریکا باج بدهیم، نه یک بار، آمریکاییها به یک بار باج هم قانع نیستند، امروز باج بدهیم، فردا میآیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم، پسفردا میآیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم. امروز میگویند هستهای را تعطیل کنید - اوّل میگویند بیست درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند پنج درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند بساط هستهای را برچینید- بعد میگویند قانون اساسی را عوض کنید، بعد میگویند شورای نگهبان را بردارید، آمریکاییها باج میگیرند. اگر بخواهید مشکلتان با آمریکا حل بشود، باید این کار را بکنید، مرتّب باج بدهید. آمریکا اینها را میخواهد: پشت مرزهای خودتان، خودتان را محبوس کنید، دستتان را خالی کنید، صنایع دفاعیتان را تعطیل کنید. کدام ایرانی باغیرتی حاضر است که یک چنین باجی بدهد؟ من نمیگویم [طرفدار] جمهوری اسلامی، ممکن است یکی جمهوری اسلامی را هم قبول نداشته باشد امّا ایرانی باشد، غیرت ایرانی داشته باشد؛ [او هم] حاضر نیست این باجها را بدهد. آمریکا به کمتر از این قانع نیست؛ چرا نمیفهمند؟ مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمیکند. اگر حاضرید باج بدهید، نه یک بار، نه دو بار، پشت سر هم، در همه مسائل اساسی، و از همه خطوط قرمزتان عبور کنید، بله، آن وقت آمریکا با شما دیگر کاری ندارد، مثل دوران پهلوی».
🔻۸- حالا جای آن است که از قول ابوسعید ابوالخیر این دو بیت را خطاب به مبلغان مذاکره با آمریکا زمزمه کنیم؛
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانهای
گفت یا آب است یا باد است یا افسانهای
گفتمش، اینها که میبینی چرا دل بستهاند؟
گفت؛ یا خوابند یا مستند، یا دیوانهای
#یادداشت_روز
@Kayhan_online