هشت نفر از اعضای خانوادهاش در حادثه کرمان به شهادت رسیدند. کلام حضرت زینب را میگوید، زمانیکه ابن زیاد با پوزخند و کنایه گفت کارخدا را با برادر و خاندانت چگونه دیدی، فرمود: ما رأیت الا جمیلا . . . جز زیبا چیزی ندیدم
این داغدار حادثه کرمان هم در جواب کنایه آمیز بیشرفان که میگویند حاج قاسم عزیزانتان را گرفت میگوید جز زیبایی ندیدم.
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
چندجا خیلی سخت گذشت
گوشههایی از مراسم تدفین شهدای کرمان
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارخودشونه؟
امید و مجید پاسخ میدن
اینهمه تناقض؟
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
دخترها لطیفترند عزیزکم
برای همین است که هیچ قلبی نبوده که پریشان آن دخترکِ گوشوارِ قلبیِ صورتی پوش نشده باشد.
تو اما پسری، مردی.هشت سالت شده بود.
شاید از دو سه هفته قبل هی تویخانه میپرسیدی:
- دقیقا چند روز مونده تا تولدم؟
و بعد تاکید میکردی که دوست داری کیک تولدت پاری سن ژرمن باشد. هرچند مادرت شنیده بود که آرام به دوستت گفته بودی: من دیگه خیلی مسی رو دوست ندارم. شنیدم به اس.را.ییلی.ها کمک کرده.
و مادرت قند توی دلش آب شده.
شاید از اول هفته گفته بودی:
- مهمونی تولدم رو بندازید جمعه. آخه چهارشنبه با دوستام قرار گذاشتیم که حتما بریم پیش سردار.
و بعد چشمهایت برق زده بود که:
- لطفا تو کادوهام یه قمقمه چریکی و یه ساعت هوشمند هم باشه.
و برادرت زیر لب غر زده که چه کم توقع!
شاید سه شنبه شب بدخواب شده بودی. مادر را صدا کرده بودی و او آمده بود کنارت. دستهایت را گرفته بود و مثل این طور وقتها به پوستر حاج.ق که روبروی تختت زده بودی اشاره کرده و گفته: بیا ۵ تا صلوات واسه سردار بفرستیم. بعدش برات یکی از خاطرههاش میگم تا خوابت ببره عزیزدلم.
شاید صبح چهارشنبه دست مادرت را بوسیده بودی که:
-روزت مبارکمامان. دوست دارم وقتی بزرگ شدم، برات روز مادر یه انگشتر خوشگل بخرم. و مادرت سرت را بوسیده که : همین که گفتی به اندازهی گرفتن جواهرات سلطنتی شادم کرد. و هر دو خندیده بودید و نمیدانستید این بوسه آخرین هدیهی روز مادر توست.
شاید وقت رفتن پیش سردار زودتر از همه لباس پوشیده بودی و دویده بودی دم در. پدرت کاپشنات را برداشته بود و به زور تنات کرده بود که:
- هوا سوز داره پسرجون، سرما میخوری...
و نمیدانسته که تو تا ابد دیگر مریض نخواهی شد.
شاید دم موکبی توی صف ایستاده بودی و دوتا لیوان شربت گرفته بودی. یکی را همانجا خودت سرکشیده بودی و آن دیگری را به هزار زحمت رسانده بودی به مادر! هرچند نصف بیشترش ریخته بود اما معرفت آن دستهایی که شربت را رسانده بود قلب مادرت را گرم کرد.
هرچند نمیدانسته این آخرین چیزی است که از دستان مردانهی پسرش میگیرد.
شاید صدای انفجار که بلند شده...
آه صدای انفجار
وای از انفجار
رها کنم که اینجایش به واژه نمیآید.
تو پسری
شاید کسی برایت ننویسد.
اما میدانی جانم؟
مهم محبت اصیلی بود که تو در دلت داشتی
ومسیر درستی بود که تو در آن قدم گذاشتی
تو با همین ها توانستی لج آنهایی را که مسی بهشان کمک کرده بود در بیاوری. آدمهای خبیثی که سالهاست دستشان به خون بیگناه آلوده است...تو از مسی خیلی قویتری مرد!
تولدت میان آسمان مبارک قهرمان
نوشته حبیبه آقایی پور
13 دی ماه روز تولد امیرحسین افضلی بود، که در حادثه کرمان به شهادت رسید
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
شهید دانش آموز
میلاد شادکام
به مادر میگه پول نداشتم برات چیزی بخرم، اما یه شعر نوشنم یادگاری برا خودت نگهدار
تا خانهی عروجم با دعای تو بنا شود😭
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا محل انفجار دوم هستش
ببینید ساچمهها با آهن و جدول و درختان چهکرده...
بیشتر شهدا از انفجار دوم هستن
درفضای بازتری این اتفاق افتاد و ساچمهها به فضای دورتری پرتاب شد. و چون تعداد ساچمهها خیلی زیاد بوده، به هرکی اونجا بوده یه ساچمه برخورد کرده و اکثرا خانوادگی شهید شدن😔
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی که صدها شهید را تابحال دفن کرده است منجمله برادر شهیدش را
میگوید اینجا.... بدنم سست شد
روایتی از علیرضا حجتی، راوی دفاع مقدس، رفیق حاج قاسم و بهتر بگم، شهید زنده
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
پسر شهید معصومه بدرآبادی بعد از انفجار اول به مامانش پیام میده حالشو بپرسه، مامانش به شوخی میگه من شهید شدم و دارم از بهشت پیام میدم
پنج دقیقه بعد در انفجار دوم همراه دخترش زینب به شهادت میرسه
انفجار اول 2:50 و انفجار دوم 3:15 رخ داد
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ریحانه و کاپشن صورتی خونیاش
و پدری که نمیداند برای ریحانه غصه بخورد
یا برای برادر ریحانه
و یا مادرش....
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منزل شهیدان، سبحان علیزاده، مهدیه و فاطمه عربندوی
مادر سبحان میگفت سبحان مدرسه داشت، کلی اصرار کرد باید اجازهم رو از معلممون بگیری تا بریم کرمان سالگرد حاج قاسم. گفتم مامان وقت امتحاناته نباید غیبت کنی. کلی گریه کرد، آخرش اجازهش رو گرفتیم و رفت...
روستای بابتنگل زرند کرمان
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
مامان بزرگ سبحان میگفت، سبحان قبل رفتن به مزار حاج قاسم گفت مامان یه ناهار مشتی درست کن برگشتم بخورم، نوشابه هم داشته باشه، فرداهم تعطیلیم شبم خونتون پیش خودت میخوابم
رفت دیگه ندیدمش😭
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادری که در سختترین شرایط یاد حضرت زینب افتاد
میگفت مقاومم، فقط بگویید کدام پیکر دخترم است کدام پیکر نوههایم
افتخار میکرد بچههایش در راه امام حسین شهید شدند
ولی دلش تنگ بود
خب مادر است...
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابای ریحانه سلطانینژاد کاپشن صورتی رفته تو مدرسه دخترونه...
ماشالله به این استقامت ❤️
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi