لبانش میخندید اما، چشمانش چیز دیگری را میگفت گویا غمِ بزرگی را در خود مخفی کرده بود>>>

🌱🤍

تمام شد ؛ اذان مغرب را که بگویند صفر تمام میشود ، پیرهن مشکی عزای تو را تا میکنم و نمیدانم محرم سال آینده قسمتم شود خودم تنم کنم یا دست کسی گوشه ی کفنم می گذاردش . این ناله های آخر زمزمه نامت را از من بپذیر ، چه بی مضایقه خوبی حسین جان خودت را به من بچشان . حامد عسکری .

داستان ِدرد:

ربیع الاول مبارک✨🥺

از غم مرجان چه میداند بهار...!🥺

باید بپذیری که بعضی افراد برای همیشه در قلبت جای خواهند داشت بدون اینکه جایی در زندگیت داشته باشن

___

هممون بازیگرای خوبی شدیم: از درون خیلی داغون، از بیرون خیلی آروم

من بی خبرم از تو و تو بی خبر از من سخت است ک من دلھره دارم تو نداری

🤍🌱

میدونم هیچکس و هیچ‌چیز همیشگی نیست ولی بیا سعیمونو بکنیم

و ما بین ناگقته ها ،کلافه ایم

___

موهایِ تو خرمایی و شهر دلِ من بم آشفته نکن موی که بم زلزله خیز است

بیخیالی رو تمرین کنید؛ یه سری از آدما حتی ارزش اینو ندارن که بخواین یه قسمت از فکرتون رو بهشون مشغول کنید...

- احساسات می‌گذرند ، رنج می‌ماند .

بخدا می‌برم‌ از شهر شما دل شوریده و دیوانه‌ی خویش..

وَ کاش عَزیزم اگر به غم مبتلا شدی پنآهی هَم داشته باشی

چقد سخته منتظر یه نوتیف باشی :)

نه غَزل نوشته بودم نه ترانه‌ای سرودم ؛ که به حُرمت سکوتم، تو به دیدنم بیایی(:

ندیدم. . . !🥀

زندگیمون پر شده از "مهم نیست" هایی که خیلی مهمن

وقتی یکی حالش بد بود و میگفت دارم میمیرم، خندم میگرفت و میگفتم؛ مگه میشه بخاطر ی غم مُرد؟ بعد ها که تو یه غم بزرگ گیر کردم فهمیدم آدما وسط غم و غصه هاشون میمیرن، شاید ظاهرا همه چیز خوب باشه اما روح جون میده و فکر میکنی نفس کم اوردی، آدما رو تو ناراحتی رها نکنین، اونا واقعا میمیرن👌🏼🖤

بسار سخن بود،نگفتیم و گذشتیم...

-

آهسته گوش کن به تمامِ جهان من یک من درون سینه‌ی من بی قرارِ توست

بعضی‌ها میگن بدترین درد منتظر موندن برای کسیه؛ بعضیها میگن بدترین درد فراموش کردن یه نفره، ولی بدترین درد اینه که ندونی باید منتظر بمونی یا فراموش کنی

احتیاج دارم یکی منو بشنوه حتی وقتی ساکتم!