در سکوت شب غرق شدهام ، جایی که تنها صدای افکار بهم ریختهام به گوش میرسد . این افکار بیپایان ، همچون امواجی خروشان ، به جانم هجوم میآورند و در اوج تنهایی ، اندوهی عمیق را به قلبم میچشانند . در این تاریکی ، احساس میکنم که هیچکس نیست تا این بار سنگین را از دوش من بردارد...
من که هر شب با خیالت گرمِ صحبت میشوم ؛
هر کجا هستی بخواب آرامِ جانم ، شب بخیر..🖤
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟
میگن شب یلدا نزدیکه...
من هر وقت نزدیک مناسبت های مهم میشه
بیشتر دلم برات تنگ میشه!💔
تو واسم با بقیه فرق داری.
تنها کسی که از حرف زدن باهاش خسته نمیشم،تنها کسی که هرروز تو فکر و ذهنِ منه،تو همونی هستی که بدون هیچ تلاشی باعث میشی لبخند بزنم، بی دلیل حالمو خوب میکنی و در آخر تنها کسی هستی که از دست دادنش میترسم
زندگی اینجوریه که
قویای
قویای
قویای
قویای
یهو لیوان از دستت میوفته زمین
میزنی زیر گریه . . .
تراپیستم یه بار حرف خیلی قشنگی زد :
همهی مراجعینی که مثل تو استرس بالایی دارن یه ویژگی مشترک دارن ؛
میخوان به هر قیمتی شده آدمهایی که در حقشون بدی کردن رو متوجه کنن کارشون اشتباه بوده…
"مهدیا"
"زندگی همین است! روشنایی خفیفی که در تاریکی شب خاموش میشود."
در این دنیای خنثی و بیروح ، غم و افسردگی همچون سایهای دائمی بر زندگیام سنگینی میکند. هر روز ، احساس شکستگی و تنهایی ، قلبم را به تنگنا میکشاند و امید را از من میگیرد...