✨امام على عليه السلام: لَوْ يَعْلَمُ الْمُصَلّى ما يَغْشاهُ مِنَ الرَّحْمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ.(13) 🍃اگر نمازگزار مى دانست تا چه حد مشمول رحمت الهى است، هرگز سر خود را از سجده بر نمى داشت. #اذان #نماز_اول_وقت eitaa: ایتا 🆔@mahdiyeh_garmsar ❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟•✿•═══•🦋•═══•༻⃘⃕❀༅

🔴 جبهه‌ی مقاومت، در چندقدمی پیروزی، شکست خواهد خورد؛ اگر... #کلیپ | #استاد_شجاعی | #استاد_راجی منبع : جلسه یک از مبحث صهیونیسم شناسی در قرآن مباحث مهم صهیونیسم شناسی استاد شجاعی را از این جا دنبال کنید👆👆 eitaa: ایتا 🆔@mahdiyeh_garmsar ❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟•✿•═══•🦋•═══•༻⃘⃕❀༅

بیانات حزن‌آلود رهبر انقلاب در عزای شهید سید حسن نصرالله #شهید #حزب_الله_زنده_است eitaa: ایتا 🆔@mahdiyeh_garmsar ❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟•✿•═══•🦋•═══•༻⃘⃕❀༅

#مهدیه_بزرگ_گرمسار #نماز *احکام مسجد ✍در روستایی مسجد نوسازی وجود دارد که در مکان مسجد قبلی بنا شده است. در گوشه ای از این مسجد که زمین آن جزء مسجد قبلی است، بر اثر جهل به مساله، اتاقی برای تهیه چای و مانند آن و کتابخانه در نیم طبقه ی قسمتی از شبستان مسجد در داخل شبستان مسجد ساخته شده است. حکم چیست؟ 📚 جواب:ساختن اتاق مخصوص چایی در محل مسجد قبلی صحیح نیست و واجب است که آن مکان به حالت مسجد بودن خود برگردد. نیم طبقه ی داخل شبستان مسجد هم در حکم مسجد است و همه احکام و آثار شرعی آن را دارد، ولی نصب قفسه های کتاب و حضور در آنجا برای مطالعه اگر مزاحمتی برای نمازگزاران ایجاد نکند، اشکال ندارد. 💢نشر بدون لینک مهدیه گرمسار، جایز نیست. eitaa: ایتا 🆔@mahdiyeh_garmsar

شهادت را جز به اهل درد نمی دهند..‌. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 با عرض سلام خدمت همراهان همیشگی کانال مهدیه بزرگ گرمسار 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 به یاری خدا پنج شنبه خود را مزیّن می کنیم به عطر و نام شهداء .... این هفته میزبان سرباز رشید اسلام 🌹❤️ شهید محمد چوزوکلی ❤️🌹

🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌷بیوگرافی شهید گرامی محمد چوزوکلی 🌷 🍃 نام : محمد 🍃نام خانوادگی : چوزوکلی 🍃 نام پدر : علی 🍃 متولد : ۱۳۴۴/۰۵/۱۲ 🍃 تحصیلات : زیر دیپلم 🍃وضعیت تأهل : مجرد 🍃 مدت حضور در جبهه : ۲۲ ماه 🍃 مسئولیت : رزمنده 🍃نوع عضویت : ارتش 🍃تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۰۷/۰۸ 🍃 محل شهادت : عراق 🍃 محل دفن : گلزار شهدای گرمسار 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹

🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌷 زندگینامه شهید گرانقدر محمدچوزوکلی🌷 بسم الله الرّحمن الرّحیم محمدچوزوکلی ، فرزند علی ، با تولدش در دوازدهمِ مرداد ماهِ سالِ هزار و سیصد و چهل و چهار ، به کانون خانواده گرما و روشنی بخشید . فرزند چهارم خانواده بود . پدرش کشاورز بود . دوران ابتدایی را در روستای ساروزن گذراند . مثل بقیه اعضای خانواده همراه پدر کار می‌کرد . مدرسه راهنمایی در روستا نبود به همین خاطر مجبور شد برای تحصیل به گرمسار برود . به بازی والیبال علاقه زیادی داشت . با دوست صمیمی اش ، ابراهیم شادکام ، در یک تیم بودند . محمد به دلیل قد و هیکل بلندش در این رشته ورزشی موفقیت های زیادی کسب کرد و برای مقام قهرمان کشوری هم انتخاب شد . بعد از مدتی ، دفترچه اعزام به خدمت گرفت و سرباز ارتش شد . آموزشی را در پادگان شاهرود گذراند . بعد از آن به گیلان غرب اعزام و بیست و دو ماه خدمت کرد . سرانجام در هشتمِ مهرماهِ سالِ هزار و سیصد و شصت وچهار ، در عملیات برون مرزی در خاک عراق به شهادت رسید و مفقود شد . دوازده سال بعد ، پلاک و استخوان مطهّرش توسط گروه تفحص کشف و در گلزار شهدای گرمسار به خاک سپرده شد . 🌻از این شهید گرانقدر وصیتنامه ای در دسترس نیست . 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃

🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌷 خاطراتی از زندگانی شهید گرامی محمدچوزوکلی 🌷 🍃مادرشهید زنگ در را که شنیدم ، دلهره گرفتم . جلوی در یک رزمنده بود . به دستش نگاه کردم ، اما نامه ای ندیدم . رزمنده رنگ پریده و مضطرب بود . پرسیدم : دوست محمدم هستی ؟ از او چه خبر ؟ گفت : خوبه ، فقط مجروح شده . پاهایم سست شد و زبانم نمی‌چرخید چیز دیگری بپرسم . خداحافظی کرد و رفت و دیگر هم ندیدمش . نه اسمش را می دانستم و نه آدرس از او پرسیدم . به پدر و برادرش خبر دادم . آن ها رفتند بیمارستان را گشتند نبود ، منطقه هم نبود ؛ تا دوازده سال بعد که پلاک و استخوانش آمد . 🍃برادر شهید زمانی که محمد مفقود شد ، دوستش ابراهیم شادکام گفت : می رم مرخصی بگیرم که باهم بریم دنبال محمد بگردیم ، مطمئنم پیدایش می کنیم . ابراهیم دوست صمیمی محمد بود . هنوز برگه مرخصی اش را امضاء نکرده بودند که ابراهیم هم شهید شد ‌. ••••••••••••••• قطع نامه ۵۹۸ که پذیرفته شد ، اسرای ایرانی را با عراقی مبادله می کردند . همه ما ، مخصوصا پدر و مادرم منتظر و چشم به راه محمد بودیم . هر آزاده‌ای که می آمد ، عکس محمد را نشان می‌دادیم و سراغش را می گرفتیم ، اما افسوس ! این انتظار ما را کشت تا اینکه سالِ هفتاد و سه از چشم انتظاری به در آمدیم . eitaa: ایتا 🆔@mahdiyeh_garmsar 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃