مهـــدیــار
📣📣عیدیییی داریم چه عیدیییییی😍😎🥳📣📣 👇 👇 یکی از محصولات خفن تیم ما که خلاصه پنج جلد کتاب هست رو براتو
🎊🎊عیدی داریم، چه عیدی ای🎊🎊
مهدیار؛
تک خوری ممنوعه😁
یادت نره برای دوستات هم بفرستی😉
مهدیااااار؛
🎊 خیلی عیدت مبارک رفیق🎊
خوش گذشت مهمونی خدا؟😎
اون عقبیا، صداتون نمیاااادا😏
میگم رفیق؛
فردا عید فطره و یه موضوعی رو حتما شنیدی این چند روزه؛
فطریه
اصلا جریان فطریه چیه؟🤔
چرا باید فطریه بدیم بنظرت؟🧐
اگه میخوای درمورد فطریه بیشتر بدونی، این قسمت رو حتما ببین:)
👈قسمتدهم👉
@mahdyar_59
پ.ن:
راستی مهدیار؛
مامان و بابامون این یک ماه خیلی زحمت کشیدن برامون، پایهای بریم تشکر کنیم ازشون؟💞
🔅🔅🔅🔅
خدایا شکرت؛
برای چیزهایی که بهم ندادی؛)
🔅🔅🔅🔅
#شکر_گزاری
✨@mahdyar_59
آره رفیق؛
یه وقتایی باید برای آرزوهایی که بهشون نرسیدیم خداروشکر کنیم،
میدونی مهدیار؛
ممکن بود اگه به اون آرزوها میرسیدیم، خیلی برامون بد میشد...
خداجونم
دمت گرم💓
مهـــدیــار
📣📣عیدیییی داریم چه عیدیییییی😍😎🥳📣📣 👇 👇 یکی از محصولات خفن تیم ما که خلاصه پنج جلد کتاب هست رو براتو
مهدیار این فرصتو دریاب👌
۳۰۰ نفر اول تکمیل شد و عیدی شونو گرفتن😍 میریم برای ۳۰۰ نفر دوم عیدی عید فطر ❤️
سعی کنین تو ۳۰۰ نفر دوم باشین پشیمون نمیشین😎
اگر از عیدی ویژه عید فطر ما خبر نداری کلیپ بالا رو یه نگا بنداز👆
خب خب
بعد از چند شب،
آمادهی شنیدن قصهی شب هستی رفیق؟😇
@mahdyar_59
بزن بریم برای شنیدن یک #قصهی_شب دیگه💓😍
#قصه_شب
اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ☺️ﻣﯽﮐﻨﺪ؟
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ👁. ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ. ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ👼.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا ✨درست شده است و درونش سم است و دومی کاسهای گلی🥣 است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه مینوشید؟
شاگردان یکصدا جواب دادند: از کاسه گلی.
@mahdyar_59
استاد گفت: ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسهها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍیتاﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را.
🔅🔅🔅🔅
خدایا شکرت؛
که میتونم
به سیبزمینیسرخ شدههای مامانم،
ناخونک بزنم:)
🔅🔅🔅🔅
#شکر_گزاری
✨@mahdyar_59
🔅🔅🔅🔅
خدایا شکرت؛
که امروز هم از خواب بیدار شدم و زندهام:)
🔅🔅🔅🔅
#شکر_گزاری
✨@mahdyar_59
پادکست انگیزشی 1.mp3
1.07M
میدونی مهدیار؛
خدا خیلی دوستت داره که بهت فرصت زندگی کردن داده❤️
یادت نره رفیق
که خدا همیشه حواسش بهت هست:)
خدا
با اون همه عظمت و بزرگی،
دوستت داره رفیق❤️
#پادکست_انگیزشی
@mahdyar_59
#قصهی_شب
جوان ثروتمندی🪙نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره 🪟برد و پرسید: چه میبینی؟👀
گفت: آدمهایی که میآیند و میروند و گدای کوری که در خیابان صدقه میگیرد.
بعد آینه🪞 بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه میبینی؟
گفت: خودم را میبینم.
عارف گفت: دیگر دیگران را نمیبینی، در حالی که آینه و پنجره هر دو از یک ماده اولیه ساخته شدهاند. اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی. این دو شیئ شیشهای را با هم مقایسه کن؛ وقتی شیشه خالی باشد، دیگران را میبیند و به آنها احساس محبت میکند. اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت، کبر، غرور، پلیدی و…) پوشیده میشود، تنها خودش را میبیند.
تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوهای را از جلو چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.
@mahdyar_59
مهدیار:)
پاشو از امروز محکم برای ظهور امام زمانت قدم بردار و بجنگ...
یجوری که هیچکسی نتونه مانعت بشه رفیق💓
@mahdyar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه دیگه به خودکفایی رسیده👶
خودش خودشو میخندونه😂
@mahdyar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+اگه مرد عنکبوتی بیاد تو حرم نماز بخونه، درسمو میخونم.
-مرد عنکبوتی🤪
#ارسالی_مهدیار
@mahdyar_59
#خبر_خوش📣
🚰آبرسانی به ۵۵۳ هزار نفر در سیستان و بلوچستان
معاون مردمیاری قرارگاه نیروی زمینی قدس سپاه پاسداران در جنوبشرق کشور از بهرهمندی ۵۵۳ هزار نفر با اجرای بزرگترین پروژه آبرسانی در سیستان و بلوچستان خبر داد.
@mahdyar_59
مهدیار؛
رفیقم
همیشه خوش خبر باشی الهی:)
خب خب
کیا بیدارن، کیا بی ندارن😁
آمادهی شنیدن قصهی شبی که امشب میخوام برات بگم هستی رفیق؟
@admiinmahdyyar
#قصه_شب
شبی پدری به پسرش گفت: بچه بلند شو سنگ یک کیلویی همسایهمان را بگیر که آرد بکشیم، بدهم مادرت نان بپزد. همینطور که حرف میزد گربهای داخل خانه شد.
پسر گفت: این گربه را من ده دفعه کشیدم، یک کیلو است.😁(خسته بوده طفلی😁)
پدر گفت: خوب برو سانتیمترِ خانه همسایه را بگیر تا ببینم مادرت از قالی چقدر بافته است.
پسر گفت: من ده دفعه دم گربه را متر کردم، نیم متر است.😁
پدر ناراحت شد و گفت: بلند شو ببین باران 🌧میآید یا نه؟
پسر گفت: این گربه همین حالا از حیاط آمده، دست بکش ببین تر است، اگر تر است باران میآید.
پدر که دید هرکاری به بچه میدهد از زیرش در میرود، گفت: خب بلند شو یک لیوان چای بریز تا بخوریم☕️
@mahdyar_59
پسر که دید این کار را نمیتواند کلک بزند، گفت: همه کارها را من کردم، این یکی را دیگر خودت بکن.😁
پ.ن: نتیجه؟
به مامان و باباها فقط باید گفت چشم❤️
اینجااارووو😌
سلامتی اونایی که بیدارن صلوات😁
سلامتی اونایی که خواب هستن صلوات دوم رو بلندتر بفرست😄
ولی بخوابین دیگه😉
خوابای خوب ببینی مهدیار😇😌🥰
شبت امامزمانی رفیق❤️
@mahdyar_59
راستی
صلوات آخر رو برای سلامتی و فرج امام زمان بلندتر بفرست❤️
🔅🔅🔅🔅
خدایا شکرت؛
که بهم توان شکرگزاری دادی💓
🔅🔅🔅🔅
#شکر_گزاری
✨@mahdyar_59
سلام رفیق؛
پایهای امروز یه کار کوچولو نذرِ ظهور و سلامتی امام زمان کنیم؟🥰💓
یککاری که فقط هدفش خوشحال کردن دلِ آقامون باشه:)
همینجوری بدون مقدمه🌱
@mahdyar_59
اگه موافقی برام بنویس که قراره چهکاری انجام بدی❤️
من اینجام👇
@admiinmahdyyar
منم به اشتراک میذارم بقیه ایده بگیرن🥰
حتما هم تا شب انجامش بدیهااا مهدیار😉
میدونی مهدیار؛
خیلی کیف داد خوندن پیاماتون❤️
دمت گرم رفیق که انقده پایهای😉
دیدی چقدر راحت میشه نیت کارهامون رو عوض کنیم و تموم زندگیمون بشه دیدن لبخند رضایت از امام زمان؟
اینا نمونههای خیلی کوچیکی از پیامهاتونه،
زوم کن و ببین و ایده بگیر برای روزهای دیگه😌😇
@mahdyar_59
راستی برای دوستات هم بفرست،
حتی اونایی که یادشون رفته امام زمان رو❤️
#قصه_شب 💫
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی👨🦳 را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید.
حاکم پس از دیدن آن مرد بیمقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بینوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گرانبهایی🥻👞 بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر🐴 راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید.
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت: میتوانی بر سر کارت برگردی.
ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیدهای محکم پس گردن او نواخت.
همه حیران😮 از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید: مرا میشناسی؟
کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.🤐
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟
سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.😰😥
حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی🌧 که در رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیام میخواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را میخواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
@mahdyar_59
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که میخواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیدهای که به من زدی.
فقط میخواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد.
از خدا بخواه
فقط بخواه
و زیاد هم بخواه
خدا بینهایت بخشنده و مهربان است
و در بخشیدن بیانتهاست ولی به خواستهات ایمان داشته باشو توکل کن✨
مهـــدیــار
میدونی مهدیار؛ خیلی کیف داد خوندن پیاماتون❤️ دمت گرم رفیق که انقده پایهای😉 دیدی چقدر راحت میشه نیت
از فردا حواسمونو جمع کنیم،
زرنگ باشیم😉
تموم کارهامون رو نذر ظهور امام زمان کنیم❤️
@mahdyar_59
پ.ن: مهدیار تعداد پیامها خیلیییییی زیاد بود، ناراحت نشی یوختی پیامت نبودااا، اونی که باید ببینه، قطعا دیده❤️
شبت بخیر رفیق💫