قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش؛ پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم... @mahdyar_59

مهم نیست چقدر روزهای تاریک داشته باشیم؛🌃 مهم اینه که هیچوقت امید تو دلمون نمیمیره؛🌞 مهم نیست چند بار زمین بخوریم؛🧎🏼 مهم اینه که هیچوقت از دوباره بلند شدن خسته نمیشیم🏃🏻 @mahdyar_59

✔️مرکز محبوبیت و عزت شما قلب آدم هاست♥️ #کارگاه_عزت_نفس #مهدیاری @mahdyar_59

-بی تو این عالَم نگینی بی بهاست...:)♥️🌱 #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج #مهدیاری_شو #استوری @mahdyar_59

#بوقت_معرفت🌱 #منتظران✨ #مهدیاری_شو 🌹 📝 "توبه واقعی (از ته دل)" از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امامِ عصر، انجام #توبه_واقعی است. یکی از اصلی ترین دلایل غیبت امام زمان، گناهانی🔥 است که از انسان ها سر می زند.💔 💚 امام زمان در نامه خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت می دانند و می فرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده می دارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما میرسد و از آنان نمی پسندیم و انتظار نداریم. 📙: کتاب مکیال المکارم ج۲ دقت کنید ... " انتظار نداریم" 😔😔💔 @mahdyar_59 "دَلیلِ غِیْبَتِ تُو، مَنَمْ، می دانَمْ"😭 اللهم عجل الولیک الفرج❤️

تأمین کننده عزت ومحبوبیت حقیقی ما کیه؟🌱 چطور یه پرواز پرقدرت داشته باشیم؟؟ @mahdyar_59

شايد معجزه ای از سوى خدا به سمت تو فرستاده شود كه از همه ی آرزوهايت بهتر باشد✨ #خدایاشکرت ♥️ @mahdyar_59

عقایدتِ، رفتارات، حرکاتات، باید هم سُو با اونی باشه که خَلقت کرده🌱 @mahdyar_59

#دلنوشته 🕊 💠سوال قسمت زيادى از قشنگى صحنه‌ى شهادت اصحاب امام حسين(عليه السلام) آن جايى‌ست كه در لحظات آخر جان دادن،امام بر بالين آنها مى‌رسد و همه به يك كلام مى‌پرسند: آيا از من راضى شده‌ايد؟! پرسيدن اين سوال خيلى جرأت مى‌خواهد... پرسيدن اين سوال يعنى اينكه كارى كرده‌اى و حالا ميتوانى بپرسى، كارت مورد رضايت واقع شده يا نه... پرسيدن اين سوال يعنى چيزى در دست دارى و دستانت خالى نيست... پرسيدن اين سوال يعنى اميدوار بودن...يعنى اميدوار باشى به شنيدن پاسخ آرى… اصلا پرسيدن اين سوال خودش نيمى از خوشبختى‌ست و جواب امام كه لبخند رضايت است،نيمه‌ى ديگر خوشبختى... راستى! ما هم امروز مى توانيم چنين سوالى از امام زمانمان بپرسيم؟؟ @mahdyar_59

هماهنگی نگاه تو،با نگاه یگانه خالق تو،تورا در مسیر عزت نفس حقیقی قرار میده. پس نگاهت به خدا باشه👀😆 @mahdyar_59

اللّٰهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ معبودم:)))))))! میشود که بشود؟؟ میگویند کار برای شما نشد ندارد.... پس لطفا..! پ ن:تو از خدا بخواه اون حلش میکنه☺️ @mahdyar_59

اِمروزمون رو با یآد امام حُسین«ع» شروع کنیم🌱 @mahdyar_59

⁠ #دلنوشته 🕊 فرقى نميكنه كجاى عالمى چه پست و مقام و جايگاهى دارى چشماتو كه باز كنى مى بينى كه دنيا چقدر نيازمنده به يك نفر؛ يك نفرِ پر قدرت يك نفرِ بزرگ يك نفرِ الهى به #مهدى(عليه السلام) فرقى نميكنه كجاى عالمى چه پست و مقام و جايگاهى دارى دست ها تو كه بالا بيارى و براى اومدنش دعا كنى مى بينى كه چه ساده باهاش رفيق شدى… حالا وقتشه كه عهد كنى عهد كنيم: دعا براى اومدنش رو اول و آخر و وسط همه ى دعاهامون قرار بديم. عهد كنيم: براى اومدنش كارى كنيم كارى كه خودش ازمون خواسته: واكثروا الدعا به تعجيل الفرج "براى تعجيل در فرج بسيار دعا كنيد، كه گشايش شما در آن است" @mahdyar_59

به نام خالق زیبایی‌ها ✨

*میدونی:* *خانه ات که اجاره ای باشد ...* دائم به کودکت می گویی : *میخ نکوب،* روی دیوارها نقاشی نکش و مراقب خانه باش.. *اما اینهمه مراقبت برای چیست ؟!* چون خانه مال تو نیست، مال صاحبخانه ست ... چون این خانه دست تو امانت ‌است ... *خانه ی دلت چطور !؟* خانه ی دل تمامش مال خداست ؛ در خانه ی خدا نقش گناه کشیدن و میخ گناه کوبیدن ممنوع ... *خانه دلت همیشه آباد* @mahdyar_59

شــ👑اه کلید ورود به سرزمین عزت و محبوبیت انصافِ😁🦾 @mahdyar_59

به نام خالق نور 😇

「 #نآمه‌ای‌به‌خدآ 」 خدایا! تو میدانی که یأس و ناامیدی در واژه ی کلماتم جایی ندارد تا آن زمان که قلب من به امید لطف و مهربانی تو می‌تپد...! #صحیفه‌سجادیه💚

به نام خالق طبیعت🌱

سلام حضرت امید ، مهدی جان♥️ اینجا دور از آفتاب جمالتان ، در تاریک سرای غیبت ، زندگی جز حسرت و آه ، جز اضطراب و اندوه ، جز بیقراری و دلواپسی ... چیز دیگری نیست ... ای کاش ذره ای دستانمان را از مرداب روزمرگی های بی ثمر ، به سوی آسمان دراز کنیم و از ژرفای دل های شکسته و پردردمان آمدنتان را دعا نماییم ... ای کاش یادمان بیاید که درمانمان شمایید ... ای کاش …💔 أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🕊 @mahdyar_59

😰گاهی میای برای جلب رضایت یا نگاه کسی، خودتو توی گناه میندازی 🤕تا همرنگ اون طرف بشی🤔..... @mahdyar_59

💎💕💎 💕 💎 ♦️چه چیزی دلت را به زندگی گرم می‌کند؟ محبّتِ دستانِ مادرت؟ لبخندِ رضایتِ پدرت ... خوشبختیِ خواهرت ... سربلندیِ برادرت ... آرامشِ نگاهِ همسرت ... و نیز خنده‌ی مستانه‌ی فرزندت! ممکن است برای تو همه‌ی این‌ها باشد یا بعضی ... اما آیا می‌دانی که سهمِ امامِ زمانت از خوشی و دلگرمی در این دنیا چیست؟ خودِ تو! آنگاه که به یادش هستی ...💚 #شبتــون‌آروم @mahdyar_59

❌کپشن رو نخون❌ عه‌اومدی! توی این دوره به هیچ‌وجه ثبت نام نکن اگررررر👇🏻 آماده یه تغییر بزرگ و مثبت توی زندگیت نیستی اگه هستی میتونی ثبت نام‌کنی و *سه ماه* همسفر من باشی برای اولین بار در کشور مخصوص دهه هشتادی ها و نوجوونا ولی به دلیل اصرار زیاد شما مخاطب ها رده سنی رو به +۱۳ سال تغییر دادیم😎 یادت نره فقط ۳۱۳ نفر میتونن همسفر این سفر جذاب باشن😍 راستی همسفر های دیگه ای هم دارین از مشاور و کارشناس و معلم گرفته تاااا باباجی 🤓 خلاصه اگه میخوای اطلاعات بیشتربگیری و کنار من باشی به این شماره توی واتساپ پیام بده👇🏻 09937208937 🔰@mahdyar_59

به نام خدای خالق پروانه ها 🦋

🔴ظهور امام زمان ارواحنافداه ناگهانیست ... به حدی که کسی باورش نمی شود .... 💠حکایت زیبای صبح ظهور ... ▫️امروز، عجب روزی بود! همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود، مادر در آشپزخانه مشغول پخت‌و‌پز و من و برادر کوچکم سر چیزای بیخود جر‌ّ و ‌بحث می‌کردیم! که ناگهان آن صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید، آیه ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می آید. صدایت آشنا و پر‌رنج بود؛ پدرم بی درنگ از خواب پرید، مادرم با کفـگیر، به زمین تکیه داده بود، من و برادرم وسایلامونو را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم، بیرونو نگاه کردیم  همه اومده بودند بیرون و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ور‌انداز می کردند. و تو خود را معرفی کردی: 👌« ای اهل عالم! من بقیه‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم...» باورمان نمی‌شد.‌ آن‌جا بود که گل از گل‌مان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیه‌‌الله فی ارضه» بعد با طنین محمدی‌ات ما را خواستی: «...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاری‌مان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم.» وصف نشدنی‌ست. در پوست خود نمی گنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجده شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های‌های گریه می کرد و من و برادرم به خیابان دویدیم! @mahdyar_59 خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه هایی که خانه‌هاشان اسیر سیلاب شده بیرون می‌ریختند، یکی دکمه پیراهنش را بین راه می‌بست، دیگری گره روسری‌اش را میان کوچه محکم می‌کرد، عده ای زیر‌ بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش به‌خاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفش‌های پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می افتاد!😭 مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک می گفتند. قنادی رایگان شیرینی پخش می‌کرد و دم گل‌فروشی سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس! ماشین‌ها بوق‌زنان و بانوان کِـل‌کشان و گلاب پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور می‌خواندند: مهدی جان خوش آمدی آقاجان ؛ خوش آمدی نذر 313 صلوات کردم مبادا اجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت ظاهر شد یکی بلندبلند صلوات می‌فرستاد، دیگری قسم می‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان دیده وخیلی‌ها اشک‌هایشان را با آستین پاک می‌کردند تا یک دل سیر تماشایت کنند. در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان می‌شد، دل شیعیانت مثل سیر‌و‌سرکه می جوشید اما کسی فکر نمی‌کرد به این زودی‌ها ببـیندت. راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود: « مَثَل ظهور مهدی(عجل الله فرجه الشریف)، مَثَل برپایی قیامت است. مهدی(عجل الله فرجه الشریف) نمی آيد مگر ناگهاني. آقاجان؛ " قسم می خورم این اثرِ دعای توست که تاکنون ما زیر عَلَمت مانده ایم." کاش زودتر برسی😔 کاش ما هم بیشتر بخواهیم .. @mahdyar_59