میخواست بره یهو خورد زمین!
همه اومدن بلندش کردن بردنش تو اتاق
منم فقط صدای گریه و یا زهرا میشنیدم
مامانم اومد گفت رضا میدونی این دختر چی میگه؟
گفتم چی میگه؟گفت میگه من دیشب خواب حضرت زهرا را دیدم که عکس پسر شمارو بهم نشون دادن
•مــآه ِمــن•
مامانم اومد گفت رضا میدونی این دختر چی میگه؟ گفتم چی میگه؟گفت میگه من دیشب خواب حضرت زهرا را دیدم که
حضرت زهرا گفت این تازه با حسینِ من رفیق شده ردش نکن
دیدی؟!
دیدی حضرت زهرا چجوری خریدش؟!
گناهی نبود که نکرده باشه ها!
ولی مادر همه رو میخره
همه رو ههاااااا!!!!!
آقا گناه کردی؟!
خب اشکالی نداره چرا برنمیگردی چرا میگی خدا دیگه منو نگاه نمیکنه!
چرا ناامیدی؟!
دیگه هرچی که باشی از این جوون که گناهکار تر نیستی!
امام حسینو که قبول داری...
خدا گفته بنده ی من هرگناهی کردی برگرد من مشتاق دیدار دوبارهی توام:)
پس تو چرا ناامید میشی وقتی خدا بخشندست؟
خدا همه رو میبخشه...
کافیه فقط بخوای و بری تو آغوش خدا؛بری تو چادر امام زمان!
گاهی وقتا انقدر گناه میکنی که دیگه حالت از خودت بهم میخوره!میفهمم
ولی والله که ناامیدی راهش نیستا
ناامیدی بدترین گناهه...
میگن وقتی شیطان بخواد به انسان نفوذ کنه از راه ناامیدی وارد میشه!
گناه که کردی سریع برو یه وضو بگیر،سجادهتو پهن کن برو بشین با خدا حرف بزن بگو غلط کردم...
توبه کن،زار بزن...
مطمئن باش اون زمانی که توبه کردی پاکِ پاکی:))
بعد از توبه نگی نکنه خدا منو نبخشیده ها!!
اصلا شک کردن در اینکه خدا تو رو بخشیده یا نه خودش یه گناه دیگس...
همین الان که این صحبتامو شنیدی یاد چه گناهی افتادی؟
شاید همین الان به خودت بگی خاک بر سر من که فقط و فقط کارم شکستن دلِ امام زمانمه