eitaa logo
♡ مـــاهِ مــن ♡
3.8هزار دنبال‌کننده
95 عکس
12 ویدیو
4 فایل
♡﷽♡ جانِ من است او، هی مزنیدش....♥️ آنِ من است او، هی مبریدش....♥️ جمعه ها پارت نداریم💥
مشاهده در ایتا
دانلود
ʙʀᴏᴋᴇɴ ʜᴇᴀʀᴛs ᴀɴᴅ ᴛᴇᴀʀs ʙᴜɪʟᴅ ʏᴏᴜ ɪɴᴛᴏ ᴀ sᴛʀᴏɴɢ ᴘᴇʀsᴏɴ . اشڪها و قلبهایِ شڪسته ازت یک آدم قوے تر میسازه! @mahee_man
از زرنگیاتون اینقد تعریف نڪنید شهر ڪوچیڪه همه همدیگرو میشناسن😏✌️ @mahee_man
🌸🌝🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸 برایان سمتم و اومد -پاشو مرد خودتو جمع کن پیداش میکنیم -چجوری برایان چجوری؟ از دیروز زمین و زمان و گشتم نبود ..اگه بلایی سرش اومده باشه چی ؟اگه کاری با خودش کرده باشه چی؟ چه خاکی باید تو سرم بریزم هان.. برایان بازوم گرفت و کمکم کرد روی مبل بشینم سرم و بین دستام گرفته بودم که با قرار گرفتن لیوان آب جلو صورتم سرم و بالا اوردم که با جیکوب روبه رو شدم که با اخم داشت به لیوان اشاره میکرد نفس عمیقی کشیدم و لیوان ازش گرفتم -من و تو میریم دنبال کارات تا گندی که زدی و جمع کنی برایانم پیگیر کار تابان میشه به جیکوب نگاه کردم و سرم و به نشونه نه تکون دادم که با اخم خودش و جلو کشید -با کی داری لج میکنی آترین با مال خودت یا مال رفیقات؟چرا حرف تو گوشت نمیره اگه با مری نرید جلوی دوربین و به ظاهر باهم خوب نشید رسما بدبخت میشیم -جیکوب تابان اگه یه درصد احتمال پیدا شدنش باشه که من براش همه چیزو توضیح بدم اونم با پخش شدن مصاحبمون میپره بهتره که فیلم سیلی خوردن مری ببینه شاید برگرده -بس کن آترین بس کن...من اجازه نمیدم خودتو مارو بدبخت کنی خیر سرم وکیلتم پس باید به حرفم گوش کنی به مری میگم بیاد اینجا و باهم سمت برج میریم درخواست بازدید کننده هم میکنیم و مصاحبه میگیریم ازتون... همین که گفتم فهمیدید و با اخم کتش و تو دستش گرفت و روبه من ادامه داد -بلند شو پسر داره دیر میشه نفسم و پر شدت بیرون دادم و با حال خراب پاشدم دست و صورتم و شستم خواستم باهمون لباسایه دیشب راه بیفتم که با اخم برایان و جیکوب روبه رو شدم حقم داشتن اگه ابروی من میرفت و سهامم پایین میومد حقوق خیلی ها قطع میشد و این عین نامردیه باید درستش کنم برای همین کت و شلوار مشکی رنگم و پوشیدم و بعد از درست کردن موهام پیش بچه ها رفتم برایان با دیدنم سوت زد: -افرین این شد برید که گندی که زدی و درست کنید منم میگردم دنبال تابان با یاداوری نبود تابان بازم قلبم فشرده شد که با کشیده شدن دستم توسط جیکوب از فکر در اومدم با بدترین حال ممکن همراهیش کردم 🌸 🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸🌝🌸
ι ωαηт ѕσмσηє ωнσм ι ωιℓℓ вє нιѕ ƒιяѕт ρяισяιту ... ڪسے و میخوام ڪہ اولویت اولش باشم... @mahee_man
پرنده ے بیقرار دلم هواے پرواز دارد وقتے ڪه‌ آشیان تویی✌️ @mahee_man
دردِ عشـــــــــــق را دارو ب جـــــــــز دیدار نیست...✌ ‌@mahee_man
صبح یعنے :طلوع ، روشنایے ، نور .. زندگے ، عشق ، لبخند ..صبح یعنے : تـــــــــو ...✌️ @mahee_man
✿ Gᴇᴛ ᴜsᴇᴅ ᴛᴏ ɴᴏᴛ ɢᴇᴛ ᴜsᴇᴅ ᴛᴏ ᴀɴʏᴏɴᴇ﹗ عادت ڪن به هیچڪس عادت نڪنی! @mahee_man
This pain is not for staying without you, it's for staying with you ... اینے ڪه من دارم میڪشم، درد بے تو بودن نیست تاوان با تو بودنه ... @mahee_man
وقتے بخاطر چیزاے خیلے ڪوچیک از دستت ناراحت میشم بدون ڪه خیلے دوستت دارم...! @mahee_man
🌸🌝🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸 🌸 از دانشگاه بیرون زدم و نفس عمیقی کشیدم بلاخره بعد ده ساعت تونستم فرم انتقالیم و پر کنم خداروشکر پرفسور رابینسون مردی عاقل و بالغ بود و من شرایطم و براش تعریف کردم سریع قبول کرد اولش که اومدم مطمئن بودم آترین میاد جلو دانشگاه و منتظرم میمونه حتی من حرفایی که قرار بود با دیدنش بهش بزنمم تو ذهنم ردیف کرده بودم ولی حالا چندین ساعته تو این دانشگاهم ولی هیچ خبری ازش نیست سوار تاکسی شدم تا نامه دانشگاه رو حضوری برای دانشگاه جدیدم ببرم تا کارام زود تر انجام بشه و از درسام عقب نیفتم ـــــــــــــ هوا تاریک شده بود و من هنوز تو خیابون ها بودم درخواست خانه رو دادم و چون از طرف دانشگاه معتبرم درخواست دادم خیالم راحت بود که به زودی باهام تماس میگیرن همینجوری مشغول را رفتن بودم که با دیدن آترین توی تلویزیون بزرگ کنار خیابون وایسادم و با لبخند بهش نگاه کردم داشت ترک جدید اهنگش و میخوند این ویدیو رو چندین بار دیده بودم قطره اشکی از چشم چکید و با عشق به صدای زیباش گوش دادم که یهو اهنگ قطع شد و مجری وسط سالن بزرگی شروع کرد به حرف زدن راجب آترین حرف میزد که فیلمی ازش پخش شده بود با حالت مشکوک نگاهش کردم که در اخر دعوت کرد از آترین همونجا گوشه خیابون وایساده بودم و داشتم نگاه میکردم صدای ماشین ها انقدر زیاد بود که نمیتونستیم گوش بدیم خیلی ها کنارم وایساده بودن و گوش میدادن و این جای تعجب نداشت چون آترین پیش همه معروف و عزیز بود برنامه زنده بود و آترین با کت و شلواری که خیلی بهش میومد بالای استیج رفت و همه براش دست زدن حتی کسایی که تو خیابون کنار من بودن -من اینجا دارم از غصه دوری اون میمرم بعد اون برای خودش برنامه ترتیب داده؟ آترین بعد از قطع شدن صدای تشویقش شروع کرو به حرف زدن -سلام دوستان و طرفدارای عزیزم امروز این برنامه به این منظور ترتیب داده که شمارو از بهت و ناباوری که راجب من پیش اومده خارج کنم به تازگی فیلم فیکی از من یکی از بهترین دوستان و همراهان من به بیرون منتشر شده که خیلی هاتون از دست من ناراحت کرده و من از واکنش شدید شما نسبت به این قضیه تشکر میکنم من و دوست عزیزم که در ان فیلم بودیم امروز اینجا هستیم تا به شما بگویم تمام ان خبر ها فیک و به دور از واقعیته .... 🌸 🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸🌝🌸
صبح یعنے :طلوع ، روشنایے ، نور .. زندگے ، عشق ، لبخند ..صبح یعنے : تـــــــــو ...✌️ @mahee_man