ماهـِ پنهان
دوستان یه هل بدید 400 شیم دیگه☺️😅❤️
این همسایہ هم برید کاراشون فوقالعادهست🤩
همرو خودش میسازه ولی یه کانال پیدا شده از روش کپی میکنه☹️
با حمایتاتون بترکونید که کاناله از پا در بیاد😈👀
ماهـِ پنهان
من براش سیدحسن نصرالله بودم👳🏻♂ ولی اون حسن روحانی دوست داشت:/👀🌱
من براش
داکت اسپلیت بودم🥶
ولی اون کولر آبی دوست داشت :/🥵🥲
اذان شد :)
بریم نماز بخونیم رفیق جآن💕🍃📿
خوب نیست مومن وقت اذان آنلاین باشه💣🙃
بعد میام و
#من_براش هارو
میگم براتون تازه گرم شدم😁😎
ماهـِ پنهان
+#مدیری؟چرا ازدواج نمیکنید؟! _#سلبریتے؟؟؟؟؟ب این دلیل که..... #پیشنہـاد_ویژه💯 •●❥❥ @Mahepenhana
به خواسته و ناخواسته اش کارے ندارم
فقط نکته ای را یادآور می شوم...
حدود ۱۵۰ سال پیش ، زمانی که طبقه مرفه #آمریکا
به اصول خاصی #پایبند بود و تشخص به خرج می داد؛
وقتی که سینما را درحد خود نمی دانست و صرفا در کنسرت ها شرکت می کرد؛
گروهی از #یهودیان مقیم آمریکا تشکیلاتی به نام #هالیوود را تاسیس کردند
و برای جذب مخاطبان ، اهالی موسیقی را بکار گرفتند.
در زمانی که در آمریکا مصرف #مسکرات جرم بود
هالیوود با نمایش فیلم هایی که محتوای بی بند و بار گونه داشت (به طوری که براحتی قهرمان های فیلم ها #مشروب می خوردند و انسان های باتشخص #روابط_آزاد داشتند) #قبح خیلی چیز ها را در ذهن جوانان آمریکایی شکستند...
با طوری که در مدت کوتاهی دولت آمریکا مجبور شد قانون منع خرید و فروش شراب را #نامعتبر قلمداد کند...
کم کم هنرمندان با ظاهر عجیب و غریب و #هنجارشکنی های پیاپی و محبوبیتی که در ذهن مردم برای خود ایجاد کرده بودند توانستند سبک زندگیشان را #تغییر داده و آنها را به دره بی بند و باری و فساد گسترده بکشانند...
و اینگونه آمریکا تبدیل به کشوری شد که آمار تجاوز و تعدی و مرگ در اثر مصرف مسکرات و بیماری های جنسی آن درصد بالایی به خود گرفت!
و حال #ایران، با پیشینه فرهنگی غنی و اصالتی بینظیر...
هنرمندانی که گویا هنرشان ، #القای بی بند وباری و بی مسئولیت در قبال خود و اطرافیان و جامعه است ، با ایجاد #محبوبیت برای خود در اذهان عموم ، همانطور که مردم را از #نظام برحذر می دارند و در انتخاب های سیاسی مردم #دخالت می کنند و پای محبوبیت خود را به دنیای حقیقی می رسانند ،
با به اشتراک گذاشتن زندگی شخصی خود و #افکارکوتاه و تنگ نظرانه و #توجیح های بی پایه و اساس ، جامعه را به جای امر عقلانی و مشروع #ازدواجدرسنمناسبوفرزندآوری به سمت بی مسئولیتی و بی قیدی هدایت می کنند...
و جوان ایرانی ، در #شرایطسختاقتصادی که به دلیل انتخاب نادرست(که البته به دلیل پیروی از نظرات #سلبریتی های به ظاهر محترم دست به انتخاب نادرست زدند ) به وجود آمده و #الگو هایی که نه مشکلات اقتصادی را حس می کنند ، نه در غم های مردم شریکند ؛
همان هایی که فقط زمانی که تحقق اهدافشان در گرو انتخاب مردم است پیدایشان می شود ؛
الگوهایی که نه اعتقادی به دین و #مقدسات مردم و نه حتی پایبندیی به #فرهنگ ایرانی دارند و به #غربزدگی دچار شده اند ،
به جای قبول مسئولیت ازدواج به سراغ بیراهه ها می رود ...‼️
متوجه باشیم...
زندگی ما فیلمنامه ای برای تحقق اهداف دیگران نیست و ما هم بازیگر نیستیم...
پس کارگردانی زندگی خود را به دست افرادی که افکارشان حتی از ظاهرشان آشکار است ندهیم‼️
#سلبریتی
#بصیرت👀
#نفوذ_فرهنگی
#دلنویسـ💔
#پیروی_کورکورانه🤦♀
•●❥❥ @Mahepenhanamm
ماهـِ پنهان
من براش داکت اسپلیت بودم🥶 ولی اون کولر آبی دوست داشت :/🥵🥲
من براش نوشابه انرژیزا بودم
ولی اون
روح افزا دوست داشت:/👀🌱
ماهـِ پنهان
من براش نوشابه انرژیزا بودم ولی اون روح افزا دوست داشت:/👀🌱
من براش اینستا بودم
ولی اون شاد دوست داشت:/🥤
ماهـِ پنهان
من براش نوشابه انرژیزا بودم ولی اون روح افزا دوست داشت:/👀🌱
من براش چلو برگ بودم
ولی اون املت دوست داشت😐🌱
بہ نظرم دیگه تمومش کنیم این بازیه کثیفو😐😂😂😂😂😂😂👀
آقا دم همگی گرم🍃
اونایی که لفت ندادن ممنونم ازشون:/🌻
برمیگردیم به همون روال اول🙃✨
ماهـِ پنهان
من براش جومونگبودم ولی اون مختار دوس داشت:/🙄
مختار چشه مگه😐😶
صد تا جومونگ به پاش نمی رسید...
بی کیفیت بودی که دوست نداشت خب😶
شاکی هم هستی😐😂🤦♀
و شاید گشایش خداوند در این باشد
که آنکه رفته را به فراموشی بسپارے
کسی که به میل خود رفته است را رها کن
چرا که اگر باز گردد تضمینی برای ماندنش نیست...
خدایا؛
گشایشی ایجاد کن
از همان نوعی که خیر و صلاحمان هست
و شاید ندانیم...
#دلنویسـ💔
#پروفایل✌️🏻
#خداےخوبم💛
•●❥❥ @Mahepenhanamm
•|♥️~🖇|•
#تلنگرانہ💡
گفٺ:
اٻن خداٻے ڪہ مےگوٻـے
چرا مرا عذاب نمےڪند..؟!
گفٺم:
همٻن ڪہ لذٺمناجاٺ را...
از ٺو گرفٺہ ڪافےسٺ!
.
+حواسمانهسٺ؟ 😔
سلام 🍃✨
بࢪوےچشم🌻❤️
فقط یڪ چیزے👀
رفیقۍ ڪہ الان هسٺےداخڵ ڪاناݪ
لطف ڪن و بیا و دلیلشۅ اینجا بگو🙂
چقدر خوب میشہ ڪہ این کاناڵ بشہ محل آشٺۍشماها😍خدا خوشش میاد😇
بیا و داخل ناشناس بگو دلیل رو
تا باهم درستش ڪنیم🤩💜
#اࢪسالےشما🌵🧡
📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜
💠و درود خدا بر او فرمود: نزديكترين مردم به پيامبران، داناترين آنان است به آنچه که آورده اند.
سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (همانا نزديكترين مردم به ابراهيم آنانند كه پيرو او گرديدند، و مومناني كه به اين پيامبر خاتم گرويدند.)
(سپس فرمود:) دوست محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) كسي است كه خدا را اطاعت كند هر چند پيوند خويشاوندي او دور باشد، و دشمن محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) كسي است كه خدا را نافرماني كند، هر چند خويشاوند نزديك او باشد.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت96
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
#نهج_البلاغه ⭐️
@mahdavi_tebyan
#مهندس_مملکت 🤓
نوشته اند مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی آنچنان به تحصیل علوم عقلی و دینی علاقه داشت که شبها کمتر به خواب می رفت و کتب متنوع و گوناگون در نزد خود می گذاشت و اگر از یکی خسته می شد به دیگری می پرداخت و برای آنکه کسالت را از خود دور سازد همیشه شبها نزد خود آب داشت و با آن رفع کسالت و خواب می کرد. و در این شبها و در این مواقع که به کشف معضلات و مشکلات علمی نائل می آمد و از شدت فرح و انبساطی که در آن حالت وی را رخ می داد فریاد می زد:')
-اَین ابناء الملوک من هذه اللذه...
کجا فرزندان پادشاهان این لذت مرا ببینند!!
#روز_مهندس مبارک😍👷🏻♀👷🏻♂
#خواجه_نصیرالدین_طوسی🌿
「°.•@adinezohour
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
•●❥❥ @Mahepenhanamm
↻فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم⇓
1_ می بینی ،👀
می خواهی،🙃
به وصالش نمی رسی،💔 دچارافسردگی میشوی…! 😔
2_ می بینی، 👀
شیفته می شوی،😍
عیب ها را نمی بینی، 🙈
ازدواج میکنی،💍 طـــــلاق مے دهی.!😭
3_ می بینی، 👀
دائم به او فکر می کنی،🤔
از یاد خـــــ🌹ـــــدا غافل می شوی،❌
از عبادت لذت نمی بری.!😈
4_ می بینی ، 👀
با همسرت مقایسه می کنی،🙄
ناراحت می شوی،😢
بداخلاقی می کنی...!😡
5_ می بینی، 👀
لذت می بری،☺️
به این لذت عادت می کنی،😵
چشم چران می شوی،👹
در نظر دیگران خوار می گردی..!😓
6_ می بینی ، 👀
لذت می بری، ☺️
حب خدا در دلت کم می شود، 😞
ایمـــــانت ضعیف می شود.!😣
7_ می بینی ، 👀
عاشق می شوی، ❣
از راه حلال نمی رسی، ⛔️
دچار گنـــــ👺ـــــاه میشوی.!
لذا اسلام در یک کلمه می گوید🗣
⚠️"نگاهت را از جنس مخالف نگاهـــــ✋🙈✋ـــــدار"⚠
#اندکی_تفکر
•●❥❥ @Mahepenhanamm
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_سـی_و_شـشـم
✍به محض هوشیاری درد به سلول سلول بدنم فشار میآوردم و توان را دریغ میکرد اما من باید با یان حرف میزدم مطمئنا او از همه چیز خبر داشت همه چیزی که هیچ پازلی برای رسیدن به جوابش نداشتم.
پروین آمد با اشاره دست به او فهماندم که موبایلم را میخواهم و او فردای آن روز برایم آورد درست در ساعتی از زندگی که درد امانم را بریده بود هیچ وقت نمیداستم تا این حد از مرگ میترسم و بیچارگیم را وقتی فمیدم که نه دانیالی بود برای محبت و نه دوستی برای دادن آرامش حسِتهی بودن، بد طعم ترین حسِ دنیاست باید به کجا پناه میبردم من طالب دستی بودم که نجاتم دهد از مرگ از ترس از درد از حسام داعش صفتی که برایم نقشه داشت به ته دنیا رسیده بودم جایی که روبه رویم دیواری بی انتها تا عمق آسمان ایستادگی میکرد و پشت سرم، دیواری طویل که لحظه به لحظه برای کوبیدنم نزدیک میشد
با یان تماس گرفتم صدایم از قعر چاه بیرون میآمد و اون با نگرانی حالم پرسید دوست داشتم سرش فریاد بزنم اما توانی نبود پرسیدم دوست ایرانی ات کیست و او بحث را عوض کرد پرسیدم چه کسی زن پرستار را به خانه ام آورد و او باز بحث را عوض کرد پرسیدم چه نقشه ایی برایم کشیده و باز هم جوابی بی معنا عایدم شد.گوشی را قطع کردم باید با عثمان حرف میزدم. شماره اش را گرفتم اما اثر داروی بیهوشی آنقدر زیاد بود که فقط الو الو گفتنهای بلند و محکمش در گوشم ماند دنیا و خدایش چه خوابی برایم دیده بودند؟!
روز بعد در اوج ناتوانی و بی حالیم، شیمی درمانی شروع شد چیزی که تمام زندگیم را بارها و بارها مقابل چشمانم به صف کرد شرایط انقدر بد بود که حتی توان نفس کشیدن را هم دریغ میکرد و کل هوشیاریم خلاصه میشد در گوشهایی که تنها میشنید و صدایی که هر شب کنارِ گوشم قرآن میخواند صدایی از حنجره یِ حسام حسامی که بی توجه به تنفرم از خدایش،کلامش را چنگ میکرد بر تخته سیاهِ روحم او مدام قرآن میخواند و من حالم بدتر میشد آنقدر بدتر که حس سبکی کردم حسی از جنس نبودن حسی از جنس ایستادن و تماشای فریادهای حسام و دست پاچگیِ دکتر و پرستاران برای برگرداندنم حسی که لحظه به لحظه دهانم را تلختر میکرد
مرگ هم شیرین نبود و دستی مرا به کالبدم هل داد پرستاران رفتند و حسام ماند با قرآنی در دست و صدایی پریشان کنار گوشم سارا خانووم مقاومت کن به خاطر برادرتون نه اون دانیالی که صوفی ازش حرف میزد
روحم آتش گرفت و او قرآن خواند آرام و آهنگین اینبار کلماتش چنگ نشد سنگ نشد اینبار خنک شدم درست مثله کودکیم که برفهای آدم برفیم را دردهانم میگذاشتم و دندانم درد میگرفت از شیرینیِ سرما
نمیدانم چقدر گذشت اما تنها خاطرات به یاد مانده از آن روزهایم آوای قرآن خواندنِ حسام بود و حس ملسِ آرامش
بهوش آمدم!رنجورتر از همیشه اما حالا گوشهایم به کلماتی عربی عادت داشت که از بزرگترین دشمن زندگیم، یعنی خدا بود وصدایی که صاحبش جهنم زندگیم را شعله ورتر کرده بود
و این یعنی عمقِ فاجعه ی زندگی!
بهوش بودم اما فرقی با مردگان نداشتم چرا که ته مانده ایی از نیرو حتی برای درست دیدن هم نبود صدایشان را شنیدم همان دکتر و قاریِلحظه های دردم آقای دکتر شرایطش چطوره موج صدایش صاف و سالخورده بود الحمدالله خوبه حداقل بهتر از قبل اولش زود خودشو باخت اما بعد از ایست قلبی، ورق برگشت داره میجنگه عجیبه اما شیمی درمانی داره جواب میده بازم توکلتون به خدا دکتر رفت و حسام ماند سارا خانووم دانیال خیلی دوستتون داره پس بمونید معنی این حرفها چه بود نمیتوانستم بفهمم دوست داشتن دانیال و حرفهای صوفی هیچ هم خوانی با یکدیگر نداشتند صوفی میگفت که دانیال در مستی اش از رستگار کردن من با جهاد نکاح در خدمتِ داعش حرف میزد یعنی حسام به خواستِ برادرم، محضه اینکار تا به اینجا آمده یان مرا به این کشورِتروریست خیز هُل داد اما چرا اصلا رابطه اش با این مرد چیست و عثمان همان مسلمانِ ترسو مهربان نقش او در این ماجراها چه بود اگر هدفش اهدای من به داعش بود که من با پای خودم عزم رفتن کردم و او جلویم را گرفت سرم قصدِ انفجار داشت .
⏪ #ادامہ_دارد...
•●❥❥ @Mahepenhanamm
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
مهندس واقعے تو بودۍ
که ساختار ظڵم ستیزی را
در عراق ساختے...😍
روزت مبارک مرد
#ابومھدےعزیز🌹✨
#روزمهندس😍🌿
#روز_پدر😍🎉
•●❥❥ @Mahepenhanamm