eitaa logo
ماهـ‌ِ پنهان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
61 فایل
﷽ تِب فراق تو بیچارهـ کرد دنیـا را بدۅن تو به دل ما قرار بی‌معناسـت🌱💙 . . •شـروط:🌸 •| @Penhaan |• . . •پای مکتبِ حـاج قاسـم:)🌿 •| @deltange_o_o |•
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╚» 🌻💚 «╝ آدم کہ عاشق میشود فکر خطر نیست در عاشقے اصلاً ضرر مد نظر نیست . . دربدرۍ دارد بہ دنبالِ خودش عشق ! عاشق نبوده آنکسی که دربدر نیست :)💔 ❣ ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماهـ‌ِ پنهان
╚» 🌻💚 «╝ نامش علی اصغر قلعه ای بود که آقای یاسینی به علی اصغر گفت آقای قلعه ای برای میهمانان ما
╚» 🌻💚 «╝ می‌خواهید برای اینکه سرتان گرم شود فیلم شهادت آقای یاسینی را برایتان بگذارم من اول متوجه صحبتش نشدم به او گفتم فیلم شهادت چه کسی؟؟؟؟ تکرار کرد شهید یاسینی. اشاره کردم به داخل نور به سمتی که شهید یاسینی رفته بود گفتم شهید یاسینی😳 مگر ایشان شهید شده؟؟؟؟ علی اصغر خنده ای کرد و گفت بله☺️ همه ی ما شهید شدیم☺️ مگه شما نمی دانستید؟؟؟ ما همگی شهید شدیم🌷 جا خوردم و زبانم بند آمده بود اشک از چشمانم جاری شده بود😭 باورم نمی شد به چهره های رزمندگان و بسیجیان نگاه می کردم یکی از دیگری زیباتر و رشید تر، با اخلاق و مهربان و....... . خدایاااا مگه میشه😮 خدایا تمام اینها شهید شده اند بغض گلویم را گرفته بود و می فشرد نمی‌دانستم چه بگویم به همسرم نگاه کردم مجدداً ایشان اشاره کرد که سکوت کنم🤫 باورم نمی شد من بین شهدا بودم و لحظه ای به ذهنم رسید که شاید قرار است من نیز با آنان بپیوندم در این فکرها بودم که شهید یاسینی از داخل دروازه ی پر از نور بیرون آمد و به سمت ما آمد گفتند خستگی شما رفع شد؟؟؟؟ نگاه می کردم نمی توانستم پاسخ بدهم به سختی گفتم بله. بغض گلویم را گرفته بود😩 شهید یاسینی به علی اصغر گفت آقای قلعه ای بروید و سوغاتی خانم .......... را بیاورید. علی‌اصغر به سرعت وارد نور شد و بعد از مدتی از دروازه ی نور خارج شد و یک جعبه سفید بسیار بزرگ که شباهت زیادی به جعبه شیرینی داشت در دستانش بود و به شهید یاسینی تحویل داد. شهید یاسینی جعبه را گرفتند و به من گفتند خانوم آقاجانی نگران سوغاتی برای خویشاوندان و دوستان و آشنایانتان نباشید آنچه از سوغاتی که نیاز است برای آنان ببرید در این جعبه گذاشته‌ایم. این جعبه آنقدر سوغاتی در درونش است که به هر کس بدهید تمام نمی شود.🌷 من به قدری خوشحال شدم 😍که نمی دانستم چی بگم فقط به همسرم گفتم خدا را هزار مرتبه شکر 🙏 چون بسیار نگران خرید سوغاتی و هدر رفتن زمان زیارت بودم.به لطف خدا و حاج آقا یاسینی دیگه نیاز نیست زمانی را صرف خرید کنیم و می توانیم تماماً به زیارت امام حسین علیه‌السلام برسیم👍 با شوق زیادی جعبه را در دست گرفتم ولی در ذهنم دائماً می گفتم مگر در این جعبه چقدر سوغاتی هست که ایشان می‌گویند به هرکس بدهید تمام نمی شود؟؟؟؟🤔 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ شآھ پݩاهم بده؛.. ✌️🏻 🕊 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ جز به سوی او نیست... 💛 ✌️🏻 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ به حال خوب خودت تغییر ده...😍 💛 ✌️🏻 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ این روزها چقدر جاي خالي شما 😔 و ياد شما و نام شما بیشتر از پیش احساس میشود. 🥀 🌿 هر دری را میزنیم جز در خانه ی شما...💔 💚 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╚» 🌻💚 «╝ «گاهی‌ به‌ خودت یادآوری‌ کن»✨ وقت گذاشتن‌ برایِ خودت، خودخواهی‌ نیست، بلکه مراقبت از خودته!♥️👌🏻 💪🏻 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
👇🏻 📖 🤲🏻
🔹🔸 سید علی خان شیرازی در کتاب «کلم طیب» فرموده است: این دعا، دعای "استغاثه به حضرت صاحب الزّمان صلوات الله علیه است" هر کجا که باشی دو رکعت نماز بخوان ♨️ بهتر آن است که در رکعت اوّل این نماز پس از سوره «حمد» سوره «إِنّٰا فَتَحْنٰا» و در رکعت دوّم پس از سوره «حمد» سوره «إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اللّٰهِ» خوانده شود. و سپس زیر آسمان رو به قبله بایست و بگو: 🌺 سَلامُ اللّٰهِ الْكامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ الْعامُّ، وَصَلَواتُهُ الدَّائِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقائِمَةُ التَّامَّةُ عَلىٰ حُجَّةِ اللّٰهِ وَوَ لِيِّهِ فِى أَرْضِهِ وَبِلادِهِ، وَخَلِيفَتِهِ عَلىٰ خَلْقِهِ وَعِبادِهِ، وَسُلالَةِ النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ، صاحِبِ الزَّمانِ، وَمُظْهِرِ الْإِيمانِ، وَمُلَقِّنِ أَحْكامِ الْقُرْآنِ، وَمُطَهِّرِ الْأَرْضِ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ ، وَابْنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، الْوَصِيِّ ابْنِ الْأَوْصِياءِ الْمَرْضِيِّينَ، الْهادِي الْمَعْصُومِ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومِينَ. 🌺 🌸 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُذِلَّ الْكافِرِينَ الْمُتَكَبِّرِينَ الظَّالِمِينَ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومِينَ وَالْإِمامِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ. 🌸 🌼 أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً، وَأَنْتَ الَّذِى تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، فَعَجَّلَ اللّٰهُ فَرَجَكَ، وَسَهَّلَ مَخْرَجَكَ؛ وَقَرَّبَ زَمانَكَ، وَكَثَّرَ أَنْصارَكَ وَأَعْوانَكَ، وَأَنْجَزَ لَكَ ما وَعَدَكَ، فَهُوَ أَصْدَقُ الْقائِلِينَ وَ ﴿نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوٰارِثِينَ﴾ 🌼 يَا مَوْلاىَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، حاجَتِى كَذا وَكَذا (و بجاى کذا و کذا حاجات خود را بیان کند و بگوید:) فَاشْفَعْ لِى فِى نَجاحِها، فَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحاجَتِى لِعِلْمِى أَنَّ لَكَ عِنْدَ اللّٰهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً، فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِأَمْرِهِ، وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِى لَكُمْ عِنْدَ اللّٰهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ، سَلِ اللّٰهَ تَعالىٰ فِى نُجْحِ طَلِبَتِى وَ إِجابَةِ دَعْوَتِى وَكَشْفِ كُرْبَتِى. التماس دعا 🌹🙏🏻 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ ♤ڂدایآشڪࢪٺ♤ ✌️🏻 💛 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ پس خدايٺ را شکر کن،که اگر کفشی به پا نداريم، پا که داريم...🙃🌱 💛 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╚» 🌻💚 «╝ پیش لطف تو گدا شاه تخلُّص دارد تو مقدّس ترۍ از هرکه تقدّس دارد✨ صبح دم مۍشود و در خُنکای دم صبح نوکــرت در حرمت میـل تنفّس دارد...🦋 ❣ ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ خدایا تو کافے هستی برایم،مشکلاتم را به تو می‌سپارم،کمکم کن خرابی‌ها را از نو بسازم…💖🌸 💛 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ ماه همیشه کامل نیست🌿 ولی هیچ وقت دست از درخشیدن بر نمی‌دارد...🌙 💪🏻 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
هدایت شده از ❤عاشقان رهبࢪ❤
『🌿』 . چادر‌سرت‌کن !! نه‌از‌روی‌اجبار‌و‌صورتی‌با‌هزار‌قلم‌آرایش.. نه‌از‌روی‌زیباتر‌شدن‌ِچهره‌ات‌با‌هزار‌عشوه... نه‌از‌روی‌خاص‌بودن‌با‌جلب‌ِنگاه‌ِشهوت‌آلود .. از‌روی‌اینکه‌،یادگار‌ِحضرت‌ِمادرھ(:🧡🌱' ‌ Γ○🌸@ashganrahbar🌸○Γ
╚» 🌻💚 «╝ °| مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست|°🧡🍂 🕊 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╚» 🌻💚 «╝ خدایا❣ نمۍ‌دانم چرا آنقدر بزرگ نشده‌ام، که تو را تنہا در مواقع سختی نخوانم؟🙃 💛 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
ماهـ‌ِ پنهان
╚» 🌻💚 «╝ می‌خواهید برای اینکه سرتان گرم شود فیلم شهادت آقای یاسینی را برایتان بگذارم من اول متو
╚» 🌻💚 «╝ این فکرها ذهنم‌ را درگیر کرده بود که شهید یاسینی فرمودن راستی خانم............. از این سوغاتی ها حتما به خانم ها............... بدید.( نام سه نفر از آشنایان را بردن) . پاسخ دادم چشم حتما. همراه با شهید یاسینی و شهید قلعه ای کم کم ‌به سمت درب خروجی سنگر رفتیم و همسرم از پذیرایی و زحماتشان تشکر میکردن و تعدادی از بسیجیان عزیزی که متوجه شده بودم همگی شهید شده اند به همراه شهید یاسینی و علی اصغر عزیز (که زحمت زیادی برای من کشیده بود ) تا دم درب اتوبوس ما را همراهی و بدرقه کردن. یکی از شهدای عزیز درب اتوبوس را باز کرد و به همراه همسرم سوار شدیم. همزمان با حرکت اتوبوس و دست تکان دادن و خداحافظی با شهدا از خواب بیدار شدم. گویا کسی بیدارم کرد .نگاهم به اولین چیزی که افتاد ساعت دیواری بود ساعت هفت را نشان میداد. نمیدونستم چه موقعی از روز هست. هفت صبح یا عصر؟🤔 دست راستم را حرکت دادم متوجه تسبیح شدم که هنوز در دستم بود. کمی فکر کردم یادم افتاد که در حال صلوات فرستادن برای شهید علی اصغر قلعه ای بودم که مثل روزهای قبل فقط چندتا صلوات فرستاده و بی اختیار خوابم برده بود.😶 بیشتر فکر کردم و یادم افتاد که چند دقیقه به ساعت دو بعدازظهر روی تخت خواب دراز کشیده بودم و با این حساب نزدیک پنج ساعت خوابیده ام. هنوز گیج بودم. بعد از مدتها احساس گرسنگی داشتم. دهانم خوش بو و معطر شده بود.🥰 کمی مزه مزه کردم. حس گرسنگی و مزه ی خوش دهانم😳 خیلی ناگهانی تصویر شربتهایی که در خواب دیده بودم یک لحظه از جلوی چشمانم عبور کرد. تصویری از شهید یاسینی و علی اصغر قلعه ای و در یک لحظه تمام خوابی که دیده بودم مانند رعدی از جلوی چشمانم عبور کرد. بی اختیار از حالت خوابیده بلند شده و روی تخت نشستم. هنوز نمیدانستم چه اتفاقی افتاده. خدایااااااا چه اتفاقی افتاده. شهدا؟؟؟؟ 🤔 شربتی که خوردم🤔 شربت شفا!!!!!!! کمی روی تخت جا به جا شدم.... ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
╚» 🌻💚 «╝ بہ‌ٺو از دوࢪ سݪام...💔 ✌️🏻 🕊 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
ماهـ‌ِ پنهان
╚» 🌻💚 «╝ آدم کہ عاشق میشود فکر خطر نیست در عاشقے اصلاً ضرر مد نظر نیست . . دربدرۍ دارد بہ دنب
╚» 🌻💚 «╝ ☂ ماتِشنِهِ‌ی‌عِشقیم‌وشنیدیم‌کِه‌گُفتَند... رَفع‌عَطَش‌عِشق فَقَط‌نامِ‌حُسَین‌اَست ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╚» 🌻💚 «╝ حَنینی اِلَیڪَ یَقتُلُنی... جانم به لب رسید از این فراق حسین:)😢 💔 ─═┳︻ 🌻💚 ︻┳═─ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا