eitaa logo
ماهـ‌ِ پنهان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
61 فایل
﷽ تِب فراق تو بیچارهـ کرد دنیـا را بدۅن تو به دل ما قرار بی‌معناسـت🌱💙 . . •شـروط:🌸 •| @Penhaan |• . . •پای مکتبِ حـاج قاسـم:)🌿 •| @deltange_o_o |•
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ بلافاصله ماشین را متوقف کرد،.. از نگاه سنگین مصطفی فهمید باید تنهایمان بگذارد که در ماشین را باز کرد و با مهربانی بهانه چید _من میرم یه چیزی بگیرم بخوریم! دیگر منتظر پاسخ ما نماند و به سرعت از ماشین پیاده شد... حالا در این خلوت با بلایی که سعد🔥سرش آورده بود بیشتر از حضورش میکردم.. که ساکت در خودم فرو رفتم... از درد سر و پهلو چشمانم را در هم کشیده بودم.. و دندانهایم را به هم فشار میدادم تا ناله ام بلند نشود😣😖 که لطافت لحنش پلکم را گشود _خواهرم! چشمم را باز کردم و دیدم کمی به سمت عقب چرخیده است،.. همچنان و نگاهش به نرمی میلرزید. شالم نامرتب به سرم پیچیده بود، چادر روی شانه ام افتاده و لباسم همه غرق گِل بود که از این همه درماندگی ام خجالت کشیدم.😖😞 خون پیشانی ام بند آمده و همین خط خشک خون روی گونه ام برای آتش زدن دلش کافی بود که حرارت نفسش را حس کردم _خواهرم به من بگید چی شده! والله کمکتون میکنم! در برابر محبت بی ریا و پاکش، دست و پایم را گم کرده و او بی کسی ام را حس میکرد که بی پرده پرسید _امشب جایی رو دارید برید؟ و من امشب از جهنم مرگ و کنیزی آن پیرمرد وهابی فرار کرده بودم..😖😭 و دیگر از در و دیوار این شهر میترسیدم که مقابل چشمانش به گریه افتادم.😭چانه ام از شدت گریه به لرزه افتاده.. و اواز دیدن این حالم طاقتش تمام شده بود که در ماشین را به ضرب باز کرد و پیاده شد... دور خودش میچرخید و درخنکای این شب پاییزی خاموش نمیشد که کتش را درآورد... ادامه دارد.... 🌹نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🕌 ·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ کتش را درآورد.. و دوباره به سمت ماشین برگشت. روی صندلی نشست و اینبار کامل به سمتم چرخید،.. صورت سفیدش از ناراحتی گل انداخته بود، رگ پیشانی اش از خون پُرشده و میخواست حرف دلش را بزند.. که به دستان لرزانم خیره ماند و با صدایی گرفته گواهی داد _وقتی داشتن منو میرسوندن بیمارستان، تو همون حالی که حس میکردم دارم میمیرم، فقط به شما فکر میکردم! شب پیشش خنجر رو از رو گلوتون برداشته بودم و میترسیدم همسرتون... و نشد حرفش را تمام کند،.. یک لحظه نگاهش به سمت چشمانم آمد و دوباره قدم پس کشید، به اندازه یک نفس ساکت ماند و زیر لب زمزمه کرد _خدا رو شکر میکنم هر بلایی سرتون اورده، هنوز زنده اید! هجوم گریه گلویم را پُر کرده..😣😭 رفیقش به سمت ماشین برگشته و دلش میخواست پای دردهای مانده بر دلم بنشیند که با دست اشاره کرد منتظر بماند و رو به صورتم اصرار کرد _امشب تو حرم چی کار داشتید خواهرم؟همسرتون خواست بیاید اونجا؟ اشکم تمام نمیشد.. و با نفسهایی که از گریه بند آمده بود، ناله زدم😭😩😭😭 _سعد شش ماه تو خونه کرده بود! امشب گفت میخواد بره ترکیه، هر چی التماسش کردم بذاره برگردم ایران،😭🇮🇷 قبول نکرد! منو گذاشت پیش ابوجعده🔥😭😰 و خودش رفت ترکیه! حرفم به آخر نرسیده،... انگار دوباره خنجر سعد🔥 در قلبش نشست که بی اختیار فریاد کشید _شما رو داد دست این مرتیکه؟😡 و سد صبرش شکسته بود... ادامه دارد.... 🌹نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🕌 ·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ سد صبرش شکسته بود که پاسخ اشکهایم را با داد و بیداد میداد _این تکفیری با چندتا از مرز عراق وارد سوریه شده! الان چند ماهه هر غلطی دلش میخواد میکنه و داریا رو کرده انبار باروت!😡🗣 نحس ابوجعده😈👹 مقابل چشمانم بود.. و خجالت میکشیدم به این مرد بگویم برایم چه خوابی دیده بود که از چشمانم به جای اشک، خون میبارید..😞😭 و مصطفی ندیده از اشکهایم فهمیده بود امشب در خانه آن نانجیب چه دیده ام که گلویش را با تیغ غیرت بریدند و صدایش زخمی شد _اون مجبورتون کرد امشب بیاید حرم؟😡😡 با کف هر دو دستم جای پای اشک را از صورتم پاک کردم،..😭😭 دیگر توانی به تنم نمانده بود تا کلامی بگویم.. و تنها با نگاهم التماسش میکردم که تمنای دلم را شنید و مردانه امانم داد _دیگه نترس خواهرم! از همین لحظه تا هر وقت بخواید رو چشم ما جا دارید! کلامش عین عسل کام تلخم را شیرین کرد؛.. شش ماه پیش سعد 🔥از دست او فرار کرده و با پای خودش به داریا آمده بود.. و حالا باورم نمیشد او هم اهل داریا باشد تا لحظه ای که در آرامش منزل زیبا و دلبازشان🏠 وارد شدم... دور تا دور حیاط گلکاری🌸🌼 شده و با چند پله کوتاه به ایوان خانه🌱🍃متصل میشد...هنوز طراوت آب به تن گلدانها مانده و عطر شب بوها در هوا میرقصید.. که مصطفی با اشاره دست تعارفم کرد و صدا رساند _مامان مهمون داریم! تمام سطح حیاط و ایوان با لامپهای مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا می‌آمد.. و پس از چند لحظه زنی میانسال🌺 در چهارچوب در خانه پیدا شد.. و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت.. ادامه دارد.... 🌹 نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🕌 ·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
سلام رفقا✋🏻 شبتون بخیر🌙🌸 از اونجایۍ ڪہ الآن فصݪ درس📝 وامتحانات هست 📚📖 و اکثرشماعزیزان هم دانش آموز هستید👩🏻‍🎓👨🏻‍🎓، ممڪنہ تعداد پیامہاےڪاناڵ خاطࢪتون رو آزرده کنه🙍🏻‍♀🙍🏻‍♂ و احتمال هم میره دلیل لفت دادن های شما عزیزان☹️هم همین زیادی تعداد پست ها باشه💝🌔 به همین دلیل ما ادمیݩ‌هاےڪاناڵ↯ ∞•|مــ🌙ــاه‌پنہــاݩ|•∞ تصمیم گرفتیم🤓 تا فعالیت و تعدا پستہارو☃ در روز کمتر کنیم تا شما کمتر اذیت بشید☺️😌❤️ ممنون از همراهیتون💐 یاعلی🍀 😁🖐🏻
هدایت شده از ماهـ‌ِ پنهان
:
هدایت شده از ماهـ‌ِ پنهان
حٌسِیۡـن....mp3
5.16M
سَاعَٺ⟮⁰⁰'⁰⁰⟯ اَࢪۡبَعٖیـ‌نۡ حَسۡـ‌رَٺِ نَـ‌ࢪَفتَـ‌نِ ڪَرـبَلا
هدایت شده از ماهـ‌ِ پنهان
ٳلٰہِـے عَظُمَ الْبَلٰاء .mp3
9.12M
سَاعَٺ⟮⁰⁰'⁰⁰⟯ قِـ‌ࢪَائَٺِ دُعَاےِ ٳلٰہِـے عَظُمَ الْبَلٰاء ⟮أللَّھُـمَ‌؏ـَجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
هدایت شده از ماهـ‌ِ پنهان
*راهکار عملی نماز شب* *سعی کنید نماز شبتون ترک نشه. فقط 11 دقیقه وقت می بره.* *نماز شبو تو سه زمان می تونی بخونی :* *1⃣ بعد از نماز عشاء.* *2⃣ بعد از نیمه شب* *3⃣ از صبح تا شب ، به نیت قضا* *بهترین زمان برای خوندن نمازشب ، یک ساعت قبل از اذان صبحه. ولی اگر در بهترین زمان نتونستی بخونی ، توی دو زمان دیگه بخون ، ولی ترکش نکن.* *چه جوری نماز شب بخونیم؟* *4 تا دو رکعت به نیت نماز شب.* *2 رکعت به نیت نماز شفع* *یک رکعت به نیت نماز وتر* *➕ جمعا میشه 11 رکعت.* *نماز شبو طولانی نخون ، بخصوص اگر نیمه شب می خوای بخونی. اینجوری خسته میشی ، اونوقت شیطون دیگه نمیذاره بخونی.* *توی نماز شب ، فقط حمد بخون ، سوره لازم نداره.* *قنوت نمی خواد بگیری در قنوت نماز وتر هم لازم نیست به چهل تا مومن دعا کنی. لازم نیست سیصد تا استغفار بگی ، بلکه سه بار تسبیح گفتن کافیه.* *فضیلت نمازهای شفع و وتر بیشتر از هشت رکعتیه که به نیت نماز شب خوانده میشه. می تونید فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کنید و هشت رکعت نماز شبو نخونید.* *اگر وقت برای نماز شب ، کم باشه می تونید فقط نماز وتر بخونید.* *لازم نیست یازده رکعتو یه بار بخونی تا خسته بشی ، بینشون فاصله بده. همانطور که پیامبر با فاصله نماز شب می خواند.* *مثلا دو رکعت ساعت 9 شب بخون ، دو رکعت ساعت 9:30 ، دو رکعت ساعت 10،... و به همین ترتیب. با فاصله خواندن فضیلتش بیشتره.* *اگر نتونستی بعد از نماز عشا ، یا نیمه شب بخونی ، از صبح تا شب ، وقت داری قضاشو بخونی.* *امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا ، نقل می کند* *📖إِنَّ اللَّهَ یُبَاهِی بِالْعَبْدِ یَقْضِی صَلَاةَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ یَقُولُ یَا مَلَائِكَتِیَ انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی كَیْفَ یَقْضِی مَا لَمْ أَفْتَرِضْهُ عَلَیْهِ أُشْهِدُكُمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَه* *🌸خداوند به بنده ای که نماز شب را در روز قضا می کند، مباهت می کند و می فرماید : ای فرشتگان من. این بنده ی من ، چیزی را که بر او واجب نکرده ام ، قضا می کند. گواه باشید که من او را آمرزیدم.* *نماز نافله رو بدون مهر ، بدون رکوع و سجود ، بدون قنوت ، و حتی در حال راه رفتن میشه خوند.* *اگر وقت نداشتی ، قضای نماز شبت رو توی خیابون بخون ، توی کلاس ، توی محل کارت بخون.کافیه نیت کنی ، حمد و بخونی ، بعد با اشاره رکوع و سجود و بجا بیاری.* *‼️ ببین ، دیگه بهونه نیار. خدا اینقدر این نمازو آسون کرده که من و تو بهونه ای برای نخوندنش نداشته باشیم.* *🔗 میگیم ما اینجوری به دلمون نمی چسبه.... اینا وسوسه های شیطونه👹خدا قبول داره ، اونوقت شیطون نمیذاره. هر جور تونستی نماز شبتو بخون ، خدا زود راضی میشه.* *🤲تو نماز شبتون ، در حق همه ی بندگان خدا دعا کنید.* *ترک گناه به عشق مولا* *أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج* *ثواب نشر مطالب هدیه به امام زمان عج* *برای دوستانتون و گروه های که عضو هستید به اشتراک بذارید تا دوستانتون از این کلام زیبا و شیرین استفاده کنن* 💚 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🕞 ·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·