♨️درِ خانهی #امام_زمان را بزن ؛ آقا مهربان است...
🔹میگویند: کسی که در خانهای را کوبید و زیاد در زد بالاخره در را باز میکنند.
درِ خانهی امام زمان را بزن ؛خدا میداند کریم است ،آقا است ،مهربان است...
|آیت الله_ناصری دولت آبادی رحمة الله علیه|
#امام_زمان
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
خسته ام از درد یتیمی،
ولی ناامید هرگز ...!
یقین دارم که روزی ظهور خواهید کرد
و با نگاه پدرانه تان،
طومار دردهای زمین
درهم میپیچد...
فرج مولا صلواتـــــــ
#ظهوربسیارنزدیکه
#مواظب_غربال_آخرالزمان_باشید
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
دعا برای فرج در غروب روز جمعه در ساعت استجابت دعا
https://eitaa.com/shahachragh/12454
فایل صوتی صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني
https://eitaa.com/shahachragh/12455
دعای سمات
https://eitaa.com/shahachragh/12457
فضیلت خواندن سوره قدر در عصر جمعه
https://eitaa.com/shahachragh/12459
🌷🌺🌺🌷🌺🌺🌷🌺🌺🌷
4_5850688713574581299.mp3
3.51M
گل نرگس کجایی
#امام_زمان
حدیث مهدوی🍃
🍃 امام صادق علیه السلام فرمودند:
▫️ المُنتَظِرُ لِلثّانی عَشَرَ کَالشّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یَدَی رَسولِ اللّهِ یَذُبُّ عَنهُ
▫️منتظر ظهور امام دوازدهم مانند کسی است که در رکاب پیامبر خدا شمشیر کشیده است و از ایشان دفاع می کند.
📚 کمال الدین شیخ صدوق ص ۶۴۷
#امام_زمان
#ظهوربسیارنزدیکه
#مواظب_غربال_آخرالزمان_باشید
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
⚘🌸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی
⛔️حسرت کم کاری برای امام زمان ارواحناه فداه
👈 ترجمه آیه ۵۶ سوره زمر :
مبادا کسی روز قیامت بگوید:
افسوس بر من از کوتاهی هایی که درباره جَنْبِ اللّٰه کردم.
💯آری هنگامیکه انسان وارد محشر میشود و نتیجه خلاف کاری ها و آسان گرفتن و شوخی گرفتنِ جدّی ها را برابر خود میبیند،
فریادش به
"واحسرتا"
بلند میشود.
حال جَنْبِ اللّٰه به چه معناست؟
امام کاظم در تفسیرش میفرمایند:
جَنْبُ اللّٰه، امیرالمومنین و جانشینان او هستند که مقام والایی دارند تا به آخرین نفر آن ها (حضرت مهدی)برسد
📚 تفسیر نمونه، ج ۱۹ ص ۵۱۴
آیت الله وحیدخراسانی:
امام زمان(علیه السلام) یعنی
عصاره تمام انبیا، خدمت به او، کار کردن برایش، نشر مناقبش،
گسترش فضائلش، آن هم در عصر غیبتش، گوهری ناشناختست
و فردای قیامت در حسرت آنیم
که چرا یک قدم بیشتر میتوانستیم و برنداشته ایم.
.┈┉┅━❀🌸💌🌸❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
.┈┉┅━❀🌸💌🌸❀━┅┉┈
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانمی که در جشن خیابانی و مهمانی یک کیلومتری عید سعید غدیر شهر پرند گفته بود دوست دارد چادر سر کند ، در روز تولدش چادری شد و یک سفر کربلا و نجف به وی هدیه داده شد🌺
خانم های محترم چادری قدر چادرتان را بدانید😍
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدلله
#حجاب
.┈┉┅━❀🌸💌🌸❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
.┈┉┅━❀🌸💌🌸❀━┅┉┈
#ناحله
#قسمت_پنجاه_وهشت
چند دقیقه گذشت تا ورقه ها رو پخش کردن خودکارمو گرفتم و شروع
کردم به سیاه کردن ورقه.
_
کلافه ورقه رو دادم و از کلاس زدم بیرون.
همینطور که کل مدرسه رو به فحش گرفته بودم پله ها رو رد کردم
انقدر حالم بد بود میخواستم داد بزنم گریه کنم.
حس بد همه ی وجودمو گرفته بود
از حیاط مدرسه خارج شدمو یه گوشه نشستم رو زمین.
سرمو گذاشتم رو زانوم
اخه اینم امتحانه؟؟
بلند گفتم
چه وضعشههه کصافطای عقده ای.
کسایی که دم در بودن اومدن سمتم.
یکیشون گف
+عه فاطمه چرا گریه میکنی؟
سرمو اورم بالا و نگاهش کردم.
ساجده بود.یکی از هم کلاسیا
کلافه گفتم
_شما چیکار کردین امتحانو؟
خوب دادین؟
همه یه صدا گفتن
+ن بابا
رها داد زد
ان شالله شهریور همدیگرو ملاقات میکنیم عزیزم
بقیه بچه ها با حرفش زدن زیر خنده.
+تو به خاطر این داری گریه میکنی جوش میزنی؟
_گریه نداره؟
+نهههه اصلا.
ب درک .
ول کن بابا به این فکر کن که از زندون آزاد شدیم.
جیغ زد :
یوهوووو . آخریش بود!!!
کی فکرشو میکرد تموم شه ؟
واقعا کی فکرشو میکرد ؟؟
دستمو گرفت و از زمین بلندم کرد که با شنیدن صدای بوق ماشین مامان رفتم سمتش و از بقیه بچه ها خدافظی کردم.
تو دلم یه پوزخند زدم
از زندان آزاد شدیم؟
از امروز تازه من زندانی شدم .
رفتم سمت ماشین که که قیافه متعجب محمد که داشت از تو ماشین نگاهم میکرد منو تا مرز سکته برد
آب دهنمو بزور فرو بردم و مشغول شدم تو دلم غر زدن.
تو این همه روز اینجا نبودی که!!!!
یه روز که من ...
وااااای.
نشستم تو ماشین و محکم درو کوبوندم.
اونم که متوجه نگاه من شده بود زاویه دیدش رو عوض کرد.
به مامان نگاه کردم که گفت
+سلام گریه کردی؟
چیشده؟
چرا سرخ و بر افروخته ای؟
چیزی نگفتم
دستم و گرفتم جلو صورتم و نفس عمیق کشیدم.
مامان بدون اینکه چشم ازم برداره گفت
+عه عه این و نگاه کن !
_اههه مامان ولم کن تو رو خدا
وقت گیر آوردی؟
حوصله ندارم.
+باز کدوم امتحانتو گند زدی داری خودکشی میکنی؟
_عربی
مامان یه نچ نچی کرد و حرکت کرد سمت خونه.
________
محمد:
این هوای گرم خال آدمو بد میکرد
منتظر به در مدرسه زل زدم
این دختره هم که همش ما رو میکاره.
بی اختیار توجهم به یه سری بچه که دور یه نفر حلقه زده بودن جلب شد.
یه دفعه رفتن کنار و یه نفر از رو زمین پا شد و حرکت کرد سمت من.
این دیگه کیه
به چهرش دقت کردم .
فکر کنم همون دوستِ ریحانه بود.
داشتم نگاش میکردم که نشست تو ماشینی که رو به روی ماشین من پارک شده بود
یه ۲۰۶ نوک مدادی.
چشم ازش برداشتم
به ساعتم نگاه کردم و مشغول ضبط ماشین شدم که یهو ریحانه پرید تو ماشین.
با ی لحن عجیب گف
+سلام علیکم
چطوری داداش؟؟؟؟
_چه عجب تشریف اوردین شما.
ممنون خوبم ولی شما بهترین انگار.
+اره دیگه یه داداشِ عشق و یه همسرِ عشق تر داشته باشم بایدم خوشحال باشم دیگه.
_بله. خسته نباشید واقعا.
+ممنون.
_میگم ریحانه.
+جانم داداش؟
_هیچی
+خب بگو دیگه
_هیچی.
+محمد میزنمتا
_این رفیقت ناراحت بود فکر کنم.
+کدوم
_همون دیگه
+عه از کجا فهمیدی؟؟
_خب دیدم داشت گریه میکرد .
با ناراحتی گفت
+عه حتما یه چیزی شده .
دستشو دراز کرد سمتم و
+یه دقیقه گوشیتو بده .
_چه خبره ان شالله؟
+میخوام زنگ بزنم بده
بدو!
_اولا اینکه این گوشیِ منه
خطِ منه
و شما حق نداری باهاش با دوستای مونثت تماس بگیری
ثانیا اینکه این دوست شما تازه از مدرسه زد بیرون و هنوز تو راهه شما میخوای به چی زنگ بزنی؟!
ثالثا اینکه صبر کن رسیدی خونه اگه خیلی نگران بودی با موبایل خودت زنگ بزن!!
و رابعا اینکه از همه مهمتر برا من شر درس نکن!
قربون ابجیم برم.
به قیافه پر از خشمش نگاه کردم
یه چشم غره ی غلیظ داد و روشو برگردوند .
با لبخند گفتم
_عه آقا!!!
نکن روح الله بدبخت میشه باید یه عمر چشمای چپ تو رو تحمل کنه
ریحانه هم باهام خندید و
+خیلی پررویی محمد!
خیلی !!
دستمو بردم سمت ضبط و ی چیزی پلی کردم تا خونه.
_
ساعت نزدیکای ۶ بود و هوا رو به غروب کردن.
بالاخره از سپاه دل کندم و از محسن خداحافظی کردم
از پله ها اومدم پایین رفتم تو پارکینگ ، سمت ماشینم.
تنها ماشینی بود که تو پارکینگ پارک بود.
موتور محسن هم از دور چشمک میزد.
در ماشینو با دزدگیر باز کردم و نشستم
استارت زدمو روندم سمت خونه
امشب قرار بود بریم خونه داداش علی .
دلم واسه فرشته کوچولوش یه ذره شده بود.
با دیدن داروخانه یادم اومد قرصام یه مدتیه که تموم شده
کنارش پارک کردم و قرصایی که میخواستمو یه پاکت ازش گرفتم .
زنگ زدم به ریحانه که هم خودش حاضر شه هم بابا رو حاضر کنه.
بعد چند دقیقه رسیدم دم خونه.
چندتا بوق زدم که باعث شد بیان بیرون و بشینن تو ماشین.
درو برای بابا باز کردم و کمک کردم که بشینه .ریحانه هم رفت پشت نشست.
دوباره سر جام نشستم و بدون توقف روندم سمت خونه داداش اینا.
____
#فاء_دال
#غین_میم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به عشق لیلا شدم مجنون🥺
مرا با دوری مکن دلخون😭
#قرار عاشقانه ی هر شب #دعای_فرج
اللهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرجْ
✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ✨
☀️الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِاَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
•••┈✾࿐༅💗༅࿐✾┈•••
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
•••┈✾࿐༅💗༅࿐✾┈•••
🔵#اهميتوچرايیدعابرایظهور ۱۳
💠 گریهی امامِ زمان...
🔹مرحوم لطيفی نسب نقل ميکند:
يکی از بندگان صالح خدا و شيعيان و مخلصان حضرت مهدی، چندی پيش محضر امام زمان مشرف شده بود و نقل ميکرد:
🔹به حدی امام زمان عجلالله را ناراحت ديدم که همين طور از چشمانشان اشک جاری بود و از شيعيان و دوستانشان گله مند بودند که:
⁉️"چرا اين قدر در حق ما جفا و کوتاهی ميکنند و برای ما دعا نميکنند؟ در صورتيکه اگر شيعيان و محبّان با اخلاص ما، دعا و استغاثه کرده و از خدا طلب فرج کنند، خدا به آنها فرج داده و از اين گرفتاری روز افزون دنيا آنها را نجات ميدهد؛ ولی افسوس که اينها در دعا کردن کوتاهی ميکنند" (راه وصال؛ ص134)
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10